۳۹۸
.۱۱۰
-.۶۷۰۰
.۴۱۸۲۳
-۱٫۴۹۲۲۲
.۱۵۲۲۲
نابرابری واریاسها
-۱٫۶۰۲
۳۳۶٫۴۷۱
.۱۱۰
-.۶۷۰۰
.۴۱۸۲۳
-۱٫۴۹۲۶۸
.۱۵۲۶۸
با توجه به فرضیه تحقیق که از نوع فرضیه تفاوتی است و سطح معنی داری دو دامنه(۱۱/۰) که بالای ۰٫۰۵ است( ۰٫۰۵ P≥ ) و حد بالا و پایین بدست آمده با فاصله اطمینان ۹۵ درصد حکایت از عدم تفاوت سواد رسانه ای دبیران به تفکیک مدارس دارد به عبارت دیگر سواد رسانه ای در مدارس هوشمند و غیر هوشمند با یکدیگر تفاوت معنی داری ندارد و یکسان است.
نمودار مقایسه سواد رسانه ای در مدارس هوشمند و غیر هوشمند
پایایی ابزار تحقیق
اعتماد یا پایایی مسئله کمی و تکنیکی است و بیشتر ناظر به این سؤال است که ابزار اندازه گیری با چه دقت و صحتی پدیده یا صفت مورد نظر را اندازه گیری می کند.ضریب آلفای کرونباخ از عمومیت بیشتری در این روش برخوردار است.اصولاً این روش برای محاسبه انسجام درونی ابزار اندازه گیری یا مقیاسها بکار می رود. زمانیکه مقیاسی از نوع لیکرت وجود داشته باشد و محقق بخواهد از طریق متغیر های مختلف یک مفهوم پیچیده را اندازه گیری کند برای سنجش انسجام درونی مقیاس می توان از آماره آلفای کرونباخ استفاده کرد.اگر مقدار بدست آمده از آماره آلفای کرونباخ بیشتر از ۷۰/۰باشد پایایی ابزار اندازه گیری،قابل قبول تلقی می گردد. اما علاوه برآلفای کرونباخ گزینه ای وجود دارد که نشان می دهد با حذف هر یک از متغیر ها چه تغییری در مقدار آلفا ایجاد می گردد.از طریق بررسی مقادیر این بخش می توان تصمیم گرفت که در صورت حذف کدام متغیر یا متغیر ها مقدار آلفا افزایش می یابد.اینگونه متغیر ها،مواردی هستند که با سایر متغیر ها سازگار نبوده و لذا به حذف آنها دقت اندازه گیری مقیاس افزایش می یابد.اگر مقدار بدست آمده کمتر از۷۰/۰ باشد باید عمل حذف متغیر های با آلفای پایین تا جایی ادامه یابد که مقدار آلفای نهایی به ۷/۰یا بیشتر از آن برسد.مقدار ضریب آلفا برای ابزار سنجش بالای ۷۰/۰می باشد که از پایایی برخوردار است.نتایج در زیر آمده است.
فصل پنجم :
نتیجه گیری و پیشنهادها
مقدمه
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی تاثیر سواد رسانهای دبیران بر توسعه مدل تفکر انعکاسی دانش آموزان» تلاشی بود در حد توان و بضاعت علمی یک دانشجو برای روشن نمودن تاثیر سواد رسانهای و آموزش آن بر دانش آموزان.
تاثیر غیر قابل انکار نقش معلمان در تعلیم و تربیت دانش آموزان در تمام مراحل زندگی آنان، در کنار تاثیر فناوریهای نوین در شیوه های یاددهی - یادگیری و تغییر نقش معلمان در فرایند آموزش، عواملی هستند که باعث میشوند جای خالی مفهوم سواد رسانه ای و جایگاه آن مد نظر پژوهشگران قرار گیرد.
سواد رسانه ای به نوعی مهارت تفکر استدلالی و نقادی را به نحو بارزی که مخاطب بتواند از محتوای رسانه جمعی قضاوت نماید، به عنوان یک مسئله ارتباطی و اجتماعی در عصر حاضر می توان مورد مطالعه قرار داد.
بنابراین « سواد رسانه ای یعنی داشتن نگاه منتقدانه به هرآنچه در رسانه های مختلف ارائه می شود، از برنامه های تلویزیونی گرفته تا اتاق های گفتگو در اینترنت…… سواد رسانه ای باعث می شود بییندگان قادر باشند روابطشان را با رسانه ها ارزیابی کنند و این پدیده می تواند به شناخت چگونگی کارکرد رسانه ها در جامعه کمک بسیاری نماید.» (ارجمندی،۱۳۸۵: ۴۳)
با تحصیل سواد رسانه ای مخاطب می آموزد هر آنچه از رسانه ها انتشار می یابد دلیل مطابقت آن با واقعیت نمی شود . تحصیل سواد رسانه ای بههمراه پیدایش نگاه و تفکر انتقادی در افراد است. بنابر این فرد می آموزد که عمیق و دقیق به ذات برنامه ها و نوشته ها و شنیده ها بیاندیشد و به نقد آنها نیز بپردازد ؛ از طرفی به نوعی رویارویی پیچیده با خروجی رسانه ها نیز دست یابد .
در جامعه امروز ایران همپای فرایند جهانی شدن می تواند از طریق رسانه ها، دانشگاه ها و نهادهای فرهنگی شهروندان را از حالت انفعالی به سمت پویایی حرکت دهد و مخاطبان را وادار به این کند که کدامیک از پیام ها و تولیدات رسانه جمعی می تواند برای آن ها کارکرد سودمندانه و مفیدداشته باشد، و قابل بهره برداری و کاربردی باشد.
طبق دیدگاه دکتر شکرخواه در خصوص اهداف و ضرورت های اصلی سواد رسانهای باید گفت امروز در دنیایی زندگی میکنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار داریم. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است.« به عنوان مثال وقتی تلفن همراه یک نفر به صدا درمیآید، این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماسگیرنده شده؛ یا زمانیکه یک مودِم میتواند افراد را به جهان بیانتهای اینترنت بکشاند، نشانهای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانهای بر جهان؛ یا حالا که میلیونها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه تلویزیونی بر زمین و زمان میبارد، همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و از یک رژیم مصرف ارتباطی استفاده کنند. همه نیاز دارند به اینکه در انتخابهایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیهی خودشان عمل میکنند. چون مردم اکنون باسوادتر شدهاند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف میکنند چقدر کلسترول، ویتامین یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت. زمانی که در بزرگراههای اطلاعاتی حرکت میکنید، سواد رسانهای میتواند به شما بگوید چه مقدار از وقت تان را در چه سایتهایی- اعم از شناخته شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را فرضاً در چترومها بگذرانید. بنابراین میتوان گفت که« ضرورت و هدف سواد رسانهای در نخستین گامهای خود، تنظیم یک رابطهی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانهها است. به این معنا که در برابر رسانهها چه چیزهایی را از دست میدهیم و چه چیزهایی را به دست میآوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینهای که صرف میکنیم، در نهایت چه منافعی به دست میآوریم؟ بنابراین یکی از اهداف و ضرورت های اصلی سواد رسانهای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تأمین کند.»(شکرخواه،۱۳۸۸)
بنابراین پارامترهایی که سواد رسانهای در اختیار میگذارد باعث میشود تا درک عمیقتری از آنچه میبینیم، میشنویم و میخوانیم داشته باشیم. بهطوریکه افراد بیبهره از سوادرسانهای را میتوان طعمههای اصلی در فضاهای رسانهای به شمار آورد. یکی دیگر از اهداف سواد رسانهای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند.
نقش معلمان در این عرصه شاید این است که تلاش کند راهی را بیابد تا دریابد چگونه می توان دانش اموزان را در درک نقشهای چندگانه فرهنگی و اجتماعی رسانههای جمعی در جامعه و میزان تأثیرگذاری رسانه ها یاری رساند، بدون آن که مستقیماً آنان را در مسیری مشخص انداخت. گرچه زیبایی شناسی رسانه ها ممکن است به خوبی با برنامه های درسی سنتی منطبق باشد، اما همچنین جنبه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وسیعتر رسانه ها نیز باید مورد کنکاش قرار گیرند. این که آیا این امر به فعال گرایی مصرف کنندگان منتهی می شود یا خیر به یک اندازه به مشارکت کنندگان و آموزگار بستگی دارد و این در صورتی است که ترکیبی مناسب از کشفیات آزاد و ارزشیابی بی طرفانه ایجاد شده باشد.
در صورتیکه معلمان از سواد رسانه ای مناسبی برخوردار باشند می توانند در نحوه برخورد و تدریس خود مواردی چون تفکر ونگاه نقادانه به رسانه ها، جامعه پذیری مناسب، نحوه مواجهه صحیح با رسانه ها را به دانش آموزان یاد بدهد و این باعث شود که سواد رسانه ای دانش آموزان هم در سطح بالاتری قرار گیرد . این موضوع محقق را برآن داشت تا با انجام این تحقیق تلاش کند تا قسمتی از مسیر پر پیچ و خم گسترش و توسعه مفهوم سواد رسانه ای و آموزش رسانه ای را بپیماید.
در این تحقیق سعی ما بر آن بود تا بفهمیم میزان سواد رسانه ای دبیران چه تاثیری بر توسعه مدل تفکر انعکاسی دانش آموزان دارد. در پروژه هوشمند سازی مدارس تلاش شده است تا مدرسه هوشمند، مدرسه ای باشد که علاوه بر استفاده از امکانات فیزیکی مدرسه و برنامههایی مانند سایر مدارس تلاش دارد تا با تجهیز به امکانات رایانه یی و فناوری های مربوطه کنترل و مدیریت خود را بر این اساس مبتنی کند و محتوای اکثر دروس را الکترونیکی کرده و ارزشیابی و نظارت سیستم را هوشمند گرداند. دانشآموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانشآموزان اجازه داده میشود از برنامههای درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه روش تدریس براساس دانشآموز محوری است. تأکید بر مهارت فکر کردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری از راهبردها و خط مشیهای مدرسه هوشمند است. در مدارس هوشمند، دبیران با بهره گرفتن از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درسی و صرفه جویی در وقت می شوند و دانش آموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیت های خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند.در این گونه مدارس، کسب موفقیت دست یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانش آموزان و هدایت صحیح و جهت دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جست و جوگری قطعاً جایگزین روحیه بی هدف دانش آموزان خواهد شد در این سیستم، رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.در مدارس هوشمند معلمان مى توانند به جاى اینکه تلاش کنند خودشان پاسخى براى پرسشهاى دانش آموزان پیدا کنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هایشان را در رایانه پیدا کنند و براى بقیه بازگو کنند. مدرسه هوشمند “دانش آموز– محور ” است و در آن معلم نقش هدایتگر را دارد دانش آموز بر منابع موجود در مدرسه یا شبکه های اطلاع رسانی بیرونی نیز دسترسی دارد و در استفاده از منابع برای درسهای خود آزاد است.(وب سایت مدارس هوشمند استان فارس)
مدرسه هوشمند رویکرد جدید آموزشی است که با تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی، تغییرات اساسی در فرایند یاددهی و یادگیری را به دنبال خواهد داشت. در این رویکرد نقش معلم به عنوان راهنما و نه انتقال دهنده دانش، نقش دانش آموز به عنوان عضو فعال، خلاق، نقاد و مشارکت جو، به جای عضوی منفعل و مصرف کننده دانش و نظام ارزشیابی، به صورت فرایند محور نه نتیجه محور، تغییر خواهد نمود. مدارس هوشمند تحولی عظیم را در نظام های آموزشی به دنبال خواهند داشت، به نحوی که دانش آموزان قادر خواهند بود فناوری اطلاعات را در تمامی زمینه های آموزشی، از جمله مدیریت و برنامه کلاس درسی به کار ببندند.
هدف نهایی از فعال نمودن مدارس هوشمند ، تربیت نیروی کاری مجهز به مهارت های رایانه ای و سواد اطلاعاتی و رسانه ای است که بتوانند نیازهای زندگی در دنیای اطلاعاتی و رسانه ای جدید را برآورده کنند. رویکرد مدارس هوشمند رویکردی جامع و تلفیقی است. از آن جهت “جامع” است که به منظور بـرآوردن نیـازهای دانـش آمـوزان با روش های یادگیری متفاوت و استفاده از ابزارهای چندرسانه ای (بصری، کلامی، شنیداری و عملی) تلاش خواهد شد تا زمینه رشد همه جانبه استعدادهای دانش آموزان را تدارک ببیند و به این دلیل “تلفیقی” است که به جای استفاده ابزاری از فناوری اطلاعات، با تلفیق میان برنامه های درسی و روش ها و شیوه های یادگیری، نسبت به کارآمد و اثربخش نمودن نظام آموزشی اقدام گردد. به علاوه مدل های آموزشی مدارس هوشمند شرکت فعالانه دانش آموزان را طلب می کند
معلمان در مدرسه هوشمند نقش هدایتگر را دارا هستند . در اختیار قراردادن منابع و تشویق دانش آموزان و امر هدایت آموزش در مدرسه به عهده معلمان می باشد و دانش آموز یادگیری را خواهد آموخت . مهارتها و آموزش دقیق و کارآمد معلمان عاملی مهم و نیاز اساسی در مدرسه هوشمند می باشد . از مهارت های معلمان مدارس هوشمند می توان به آشنایی با IT، word ، power point، کاربرد فناوری در فرایند یاددهی - یادگیری ( برنامه درسی ، روش تدریس ، محتوا و ارزیابی )، - نوآوری در فعالیتهای یاددهی – یادگیری، مهارت های پایه IT ، مهارت در بکارگیری ابزارهای فناوری برای جمع آوری اطلاعات ، آموزش ، فرایند مدیریت و ارتباطات و… اشاره کرد.
در این مدارس معلم با مهارت ها و آموزشهایی که دیده است دانش آموزان را با دیدی متفاوت از رسانه ها آشنا می کند و آنان را در برقراری ارتباط مناسب با رسانه ها و استفاده مناسب از رسانه ها اشنا می کند که این همان آموزش رسانه ای است.
برای این منظور، همانطور که در فصلهای پیش آمد، به طرح نظری و عملی سؤالات تحقیق و متغیرها و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شد. سپس به گردآوری اطلاعات در مورد این مفاهیم و متغیرها، و تجزیه و تحلیل آنها پرداختیم و حال در این فصل برآنیم که خلاصهای از یافتههای توصیفی و تبیینی تحقیق، به همراه نتیجه گیری و تشریح این یافته ها ارائه نماییم تا به یک جمعبندی کلی در مورد میزان تاثیر سواد رسانه ای دبیران در جامعۀ آماری مورد بحث برسیم و در پایان، با توجه به محدودیتهای تحقیق، پیشنهادات عملی (کاربردی) و علمی خود را در این راستا ارائه نماییم.