در ابتدا این مسئله به همراه راه حل آن به یادگیرندگان ارائه می شود و در مرحلۀ بعد از یادگیرندگان خواسته می شود که این مسئله و راه حل آن را تصور و تفسیر نمایند. در واقع تفاوت بین اثر مثال های کارشده و اثر تخیل و خود تفسیری در این است که در مثال های کار شده ابتدا مسئله و راه حل آن به یادگیرنده داده می شود و در مراحل بعد فقط مسئله و قسمتی از راه حل به وی ارائه می گردد. اما در تخیل و خود تفسیری در ابتدا مسئله و راه حل آن به یادگیرنده ارائه می شود و در مرحلۀ بعد از وی خواسته می شود که به تخیل مراحل حل مسئله و سپس تفسیر بپردازد.
اثر تخیل و خود تفسیری به مرور شواهدی در حمایت از یک جایگزین برای مطالعۀ مثال های کار شده یا تمرین حل مسئله برای یادگیرندگانِ با دانش بیشتر می پردازد. این روش مبتنی بر تخیل و تصور کردن فعالیت ها، رویه ها یا مفاهیم می باشد. اثر تخیل و خود تفسیری با اثرات مطرح شده قبلی متفاوت است، زیرا متکی به تغییر دادن مطالب آموزشی ارائه شده به یادگیرندگان نیست، بلکه به ترغیب یادگیرندگان برای پرداختن به فرآیندهای ذهنی مناسب اشاره دارد.
فرض اثر تخیل و خود تفسیری بر این است که تخیل دربارۀ رویه ها یا مفاهیم، بار شناختی بیرونی موجود در مطالب زاید برای یادگیرندگان خبره را کاهش می دهد. در ارتباط با اثر تخیل، نه مربیان و نه یادگیرندگان نباید فکر کنند زمانی که مطلبی را یاد گرفتند آن مطلب به طور عمیق فهمیده شده است، بلکه باید در پی راه هایی بود که یادگیری، عمق بیشتری پیدا کند. یکی از این راه ها، تخیل و تصور دربارۀ آن رویه یا مفهوم آموزشی است که یادگیرنده را برای یادگیری عمیق تر آماده می سازد. خود تفسیری نیز تفسیر مطالب برای خود توسط یادگیرنده می باشد. بر اساس این اصل، در صورتی یادگیری به صورت عمیق برای یادگیرنده حاصل می شود که وی بتواند مطلب یاد گرفته شده را تخیل و سپس آن را تفسیر نماید.
از اثر تخیل و خود تفسیری برای عملکرد بهتر در مهارت های ویژه استفاده می شود (اریکسون، کارنس[۱۴۲]، ۱۹۹۴؛ اریکسون، کرامپ و تیچ رومر[۱۴۳]، ۱۹۹۳). این اثر را می توان به عنوان شکلی از تمرین آگاهانه برای پردازش عمدی اطلاعات در حافظۀ کاری به منظور تقویت طرحواره های نگهداری شده در حافظۀ بلند مدت در نظر گرفت.
اثر تعامل بین عناصری[۱۴۴]
منظور از تعامل بین عناصری، میزان ارتباط بین عناصر موجود در یک محتوا می باشد. همانطور که قبلاً ذکر شد، بار شناختی درونی بستگی به میزان تعامل بین عناصر ضروری اطلاعات دارد. همانند اثر معکوس خبرگی، اثر تعامل بین عناصری متکی به تأثیر متقابل بین دیگر اثرات بار شناختی و عوامل ویژه می باشد، که در این مورد، مرتبط با بار شناختی درونی است. همچنین، رابطۀ واضحی نیز بین دو اثر تعامل بین عناصری و معکوس خبرگی موجود است. میزان تعامل بین عناصری، همیشه به میزان خبرگی یادگیرنده وابسته است. یعنی یک محتوای مشخص می تواند سطح بالایی از تعامل بین عناصری را برای یک یادگیرندۀ مبتدی ایجاد کند، در حالی که برای یک یادگیرنده خبره، سطح پایینی از تعامل بین عناصر را به وجود می آورد. با افزایش خبرگی، عناصر دارای تعامل با یکدیگر ترکیب شده و به شکل تعداد کمتری از طرحواره ها در می آیند. این اتفاق نیز مطابق با اصل ارتباط و سازماندهی محیطی، از بار حافظۀ کاری می کاهد. بنابراین، یک تکلیف پیچیده برای یک مبتدی ممکن است که برای یک خبره یک تکلیف نسبتاً ساده تلقی شود. دانش قبلی یادگیرندگان، این امکان را به بسیاری از عناصر دارای تعامل می دهد که به هم بپیوندند و تشکیل طرحوارۀ واحدی را بدهند که در حافظۀ کاری به عنوان یک عنصر واحد در نظر گرفته می شود. در عوض، یادگیرندگانی که از دانش قبلی کمی برخوردارند و قادر نیستند اطلاعات را به یک طرحوارۀ واحد تبدیل کنند، باید سعی کنند که همزمان عناصر دارای تعامل زیادی را در حافظۀ کاری خود پردازش کنند و این خود موجب افزایش بار شناختی درونی و ایجاد اضافه بار بر سامانه شناختی آنان می شود.
چند رسانه ای های آموزشی
چند رسانه ای از تلفیق چندین رسانه تشکیل شده است. در واقع، چند رسانه ای به تلفیقی از محتوای شنیداری، دیداری و چاپی گفته می شود که از طریق مجراهای گوناگون عرضه می شود. چند رسانه ای آموزشی، نوعی چند رسانه ای است که با اهداف آموزشی تهیه می شود. هدف اصلی از طراحی چند رسانه ای ها، ترکیب ابزارها به بهترین وجه و به منظور برآوردن نیازهای حیطه ای از محتوای خاص با در نظر داشتن توانایی ها و کمبودهای یادگیرندگان، زیرساخت ها و شرایط نظام مند محیط یادگیری است (حداد و دیگران، به نقلِ رضوی، ۱۳۸۶).
برای چندرسانه ای ها تعریف ها و توصیف های متعددی ارائه شده است. از جمله می توان گفت چندرسانه ای هرگونه تلفیق متن، تصویر، صدا، پویانمایی و ویدیو است که با رایانه و یا سایر ابزار های الکترونیک ارائه می شود.
آموزش های چند رسانه ای، به آموزش هایی اطلاق می شود که در آن ها هم از متن ( متن نوشتاری بر روی صفحه نمایش یا متن به صورت بیان)، و هم از تصویر (ثابت یا ویدیو و پویا نمایی)، استفاده می شود (مایر[۱۴۵]، ۲۰۰۱؛ ۲۰۰۵). فنریچ[۱۴۶] (۱۹۹۷، به نقلِ رضوی، ۱۳۸۶) چند رسانه ای آموزشی را این گونه توصیف کرده است: «چند رسانه ای آموزشی ترکیب مهیج سخت افزار و نرم افزار رایانه ای است که به شما اجازه می دهد ویدیو، پویانمایی، صدا، گرافیک و متن را با یکدیگر ترکیب کرده و برنامه ای آموزشی بسازید که از طریق صفحه ی نمایش رایانه قابل عرضه باشد». فرض بر این است که وقتی متن با تصویر همراه می شود، پردازش اطلاعات و فرایند یادگیری تسهیل می گردد ( مایر و اندرسون[۱۴۷]، ۱۹۹۲؛ مایر و سیمس[۱۴۸]، ۱۹۹۴).
اصطلاح چند رسانه ای ها در گذشته به عنوان استفاده از چندین رسانه به طور همزمان تلقی می شد. مانند: استفاده از پروژکتور اسلاید و دستگاه ضبط صوت و یا استفاده از پروزکتور فیلم و اسلاید به طور همزمان. اما امروزه مراد از چند رسانه ای، تلفیق چندین رسانه در قالب یک رسانه، و به عبارتی تلفیق چند نظام نمادین با یکدیگر است (امیرتیموری، ۱۳۹۰). در چند رسانه ای های آموزشی سعی می شود تا محتوای آموزشی با ایجاد یک محیط جذاب و کاربردی به صورت تعاملی، به کاربر آموزش داده شود و کاربر نیز می تواند به صورت آنلاین یا غیرآنلاین آن را مشاهده نماید (حسینی غنچه، ۱۳۹۱).
هدف اصلی از طراحی چندرسانه ای، ترکیب ابزارها به بهترین وجه و به منظور برآوردن نیازهای حیطه ای از محتوای خاص با درنظر داشتن توانایی ها و کمبودهای یادگیرندگان، زیر ساخت ها و شرایط نظام مند محیط یادگیری است. نکته ی کلیدی در تعریف چندرسانه ای ها وجود همزمان چندین رسانه در انتقال پیام از طریق آنان است. نکته کلیدی برای ایجاد چنین تجربه ای آن است که گرافیک، ویدیو و صدا را همزمان داشته باشیم، نه آنکه آنها را به طور پیاپی ارائه دهیم (رضوی، ۱۳۸۶).
موضوع استفاده از چندرسانه ای ها در آموزش، بسیار مورد بحث قرار گرفته است. مطالعاتی وجود دارد که برنامه های چندرسانه ای را ابزاری اثربخش در فرایند تدریس- یادگیری می دانند و اثبات کرده اند که چندرسانه ای ها دارای اثربخشی آموزشی قابل توجهی هستند. چندرسانه ای ها توجه و علاقه یادگیرندگان را جلب می کنند، یادگیری را سریع تر، موثرتر و پایدارتر می کنند، تجارب واقعی، عینی و حقیقی ای را در اختیار یادگیرندگان قرار می دهند که کسب آنها از راه های دیگر امکان پذیر نیست (فردانش، ۱۳۸۲). همچنین پژوهش های دیگر نشان داده اند که آموزش مبتنی بر چندرسانه ای ها می تواند به درک مطلب و یادداری دانش آموزان کمک کند(موسی رمضانی، ۱۳۹۰).
عناصر نظام چندرسانهای
هر نظام چندرسانهای از رسانههای گوناگونی مانند متن، صوت، تصویر، ویدئو، و جز آن تشکیل میشود. در این بخش، به توصیف مهمترین عناصر تشکیلدهنده آنها می پردازیم.
-
- متن:نخستین و مهمترین مجرا یا کانال مبادله اطلاعات که فنآوری رایانه توانست آن را به صورت دیجیتال[۱۴۹]ذخیره و بازیابی کند، متن است. در واقع، صوت، تصویر، و ویدئو پیش از آنکه بتوانند به صورت دیجیتال ارائه شوند، نیاز به پردازش بسیار دارند. استفاده از متن برای ارائه اطلاعات، در بسیاری موارد مهمترین عنصر تشکیلدهنده هر نظام چندرسانهای است. علاوه بر این، در برخی موارد، استفاده از متن برای نشان دادن فهرستهای انتخاب برنامهها[۱۵۰]، عملکرد کلیدها، راهنمای استفاده کنندگان، و جز آن از اهمیت خاصی برخوردار است.
متن را معمولا به سه روش وارد برنامه چندرسانهای میکنند: الف) تایپ کردن متون مختلف از طریق برنامههای واژهپرداز مانند ورد[۱۵۱]؛ ب) پویش[۱۵۲] اسناد چاپی و تبدیل آنها به داده های الکترونیکی از طریق برنامههای مختلف مانند آکروبات پی. دی. اف[۱۵۳]؛ و ج) استفاده از منابع الکترونیکی نوشتاری دسترسپذیراز طریق اینترنت.
یکی از مهمترین ویژگیهای نظامهای چندرسانهای، در قیاس با نظامهای چاپی، وجود امکانات بالقوه آنها در ارائه محیطی جذاب و گیرا برای مطالعه و خواندن متن است. برای نمونه، استفاده از حروف با رنگهای مختلف همراه با اندازه و جلوههای گرافیکی متنوع میتواند جذابیت خاصی به برنامههای چندرسانهای ببخشد. بنابراین، از ابتدا باید در صفحات مختلف چند رسانه ای برای انتخاب رنگ، اندازه، شکل، فاصله سطرها، تورفتگیها، چیدن کلمات در پنجره نمایش، جلوههای گرافیکی مختلف، و نحوه دسترسی به اطلاعات نوشتاری سیاست مشخصی را در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، طراح چند رسانه ای آموزشی باید با اصول طراحی پیام های آموزشی آشنایی کامل داشته باشد.
یکی از قابلیتهای مهم نظام چندرسانهای انعطافپذیری آن در راهبری[۱۵۴]، تعامل، و دسترسی به اطلاعات است. از این رو، فرامتن[۱۵۵]در بسیاری از برنامههای چندرسانهای بهعنوان قابلیتی مهم و کارآمد برای دسترسی به اطلاعات، مورد استفاده قرار میگیرد؛ و شاید بتوان گفت که استفاده از فرامتن در نظامهای چندرسانهای تا حدود زیادی اجتنابناپذیر است.
-
- صوت:استفاده از صدا در نظام چندرسانهای، از کلام و موسیقی گرفته تا جلوههای شنیداری[۱۵۶]مانند صدای اتومبیل یا بارش باران، برای تقویت متن، تصویر، و فیلم کاربرد دارد. استفاده از صدا به صورت موسیقی برای پدید آوردن فضایی جذاب و گیرا، گفتار برای توضیح مفاهیم و تلفظ صحیح کلمات، و نیز جلوههای شنیداری برای برانگیختن انگیزه و توجه استفاده کنندگان، در بسیاری از برنامههای چندرسانهای کاربرد دارد.
لذت شنیدن موسیقی، گفتار، و جلوههای شنیداری از مهمترین عواملی است که بر ارائه هر برنامه چندرسانهای موفق تأثیر میگذارد. البته، در این میان، کیفیت و محتوای صدا از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر صدا از کیفیت خوبی برخوردار نباشد یا کاملاً مرتبط و بجا به کار نرود، استفادهکننده را آنطور که باید جذب نخواهد کرد و حتی می تواند عامل بی توجهی و مانع یادگیری شود. استفاده از موسیقی متن در هنگام ورود به برنامه میتواند جلوه و جذابیت خاصی به برنامه ببخشد و مخاطبان را در ادامۀ مشاهده برنامه ترغیب کند. در عین حال، بهکارگیری نادرست قطعات شنیداری میتواند برای استفاده کنندگان جنبه مزاحمتآمیز داشته باشد. از این رو، باید در برنامه های چند رسانه ای امکاناتی برای قطع و وصل یا بلند و کوتاه کردن صدای قطعات شنیداری پیشبینی گردد.
-
- تصویر و گرافیک:یکی از تحولات عظیم در نظامهای چندرسانهای تبدیل عکس و دیگر تصویرها به رمزهای دیجیتال است که سبب شد بتوان تصاویر ثابت و گرافیکها را بر روی صفحه نمایش رایانه نمایش داد.
امروزه در بسیاری از نظام های چند رسانه ای، برای توصیف دیداری مفاهیم پیچیده استفاده از تصویر به جای استفاده از متن، رواج دارد. زیرا تصویر بهصورت مشخصتر و جذابتر مفاهیم را انتقال میدهد. استفاده از تصاویر مناسب یکی از اساسیترین ویژگیهای نظامهای چندرسانهای است. از تصاویر، علاوه بر محتوای برنامه، میتوان برای طراحی رابط های گرافیکی کاربر[۱۵۷] نیز استفاده کرد.
-
- ویدئو:شاید یکی از جذابترین و در عین حال، پیچیدهترین عناصر تشکیلدهنده نظام چندرسانهای را بتوان ویدئو به شمار آورد. در حوزه نظامهای چندرسانهای، این اصطلاح به تصاویر متحرک دیجیتال که امکان نمایش آنها از طریق رایانه وجود دارد، اطلاق میگردد. متن و تصاویر ثابت، در برخی موارد، رسانههای کاملی برای توصیف و شرح عملکردها و ساختارهای پیچیده نیستند. از این رو، در بسیاری از برنامههای چندرسانهای از تصاویر ویدئویی نیز استفاده میگردد.
مشکل اصلی بر سر راه استفاده از تصاویر ویدئویی در برنامههای چندرسانهای این است که به فضای ذخیره اطلاعات بسیار زیادی نیاز دارند. به همین علت، در بسیاری از برنامههای چندرسانهای برای کاستن حجم قطعات ویدئویی، آن تصاویر در ابعاد کوچکتری نسبت به صفحه نمایش رایانه نشان داده میشوند. با این حال، باز هم استفاده از قطعات ویدئویی نسبت به متن، صدا، و تصویر ثابت نیاز به فضای ذخیرهسازی و پردازش بسیار بالاتری دارند. از این رو، از روشی به نام فشردهسازی برای کاهش فضای مورد نیاز برای ذخیرهسازی این اطلاعات استفاده میشود.
شاید بتوان اینطور استنباط کرد که قطعات ویدئویی در برنامههای چندرسانهای بیشترین جذابیت و تقاضا را از سوی استفاده کنندگان دارند؛ زیرا با رجوع به آنها بهتر و قویتر از هر رسانه دیگر میتوان واقعیت های دارای حرکت را درک کرد. در برنامه چندرسانهای، اغلب برای وارد کردن قطعات ویدئویی، از تبدیل فیلمهای متحرک و ویدئویی معمولی به دیجیتال یا فیلمبرداری به روش دیجیتال استفاده میشود.
-
- پویانمایی:حرکت سریع و پیاپی تصاویر ثابت همراه با ایجاد تغییرات اندک در آنها را پویانمایی میگویند. در نظام چندرسانهای، از طریق افزودن پویانمایی میتوان بسیاری از مفاهیم را بهصورت تصاویر متحرک نمایش داد. از نظر جنبههای آموزشی، بهکارگیری پویانمایی در برنامه چندرسانهای میتواند میزان یادگیری و درک استفاده کنندگان را افزایش دهد. در بسیاری موارد، نشان دادن شیوه کار و اجزای مختلف یک دستگاه بدون استفاده از پویانمایی بسیار دشوار است. اهمیت استفاده از پویانمایی در برنامههای چندرسانهای در آن است که هنگامی که امکان اجرای واقعی صحنهای خاص و فیلمبرداری از آن وجود نداشته باشد، با بهره گرفتن از پویانمایی میتوان اقدام به بازنمائی تصویری آن کار کرد. امروزه، برنامههای کاربردی قدرتمندی برای تولید پویانمایی وجود ندارد که فرایند اجرائی آن را تسهیل کنند.
چند رسانه ای های رایانه ای این امکان را برای یادگیرندگان فراهم کرده اند تا بتوانند از طریق ترکیبی از متن، صدا و تصاویر ثابت و متحرک با کنترل خود و بنا به نیاز های خویش از منابع آموزشی استفاده کنند. متخصصان آموزشی، فرصت درگیر ساختن یادگیرندگان را با این صراحت در یادگیری و مشکل گشایی، از مزایای بسیار جذاب چند رسانه ای ها می دانند. در زیر به برخی از مهمترین مزایای چند رسانه ای های آموزشی اشاره می کنیم.
مزایای چند رسانه ای های آموزشی
امیر تیموری (۱۳۹۰)، مزایای چند رسانه ای ها را به شرح زیر بیان می کند:
۱- با بهره گرفتن از چند رسانه ای ها، نسبت به زمانی که از آنها استفاده نمی شود، متوسط زمان یادگیری به میزان زیادی- در مواردی تا ۸۰ درصد- کاهش می یابد و سطح پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیش از یک انحراف استاندارد بالاتر افزایش می یابد (کولیک، ۱۹۸۶، به نقلِ امیرتیموری، ۱۳۹۰).
۲- استفاده از مجراهای ارتباطی متنوع مانند: متن، گفتار، تصویر، موسیقی، حرکت و … در چند رسانه ای ها، سبب جذابیت بیشتر برنامه ها و افزایش انگیزه در یادگیرندگان می شود.
۳- فردی کردن آموزش و یادگیری بر اساس ویژگی ها و انتخاب های خود یادگیرندگان از دیگر مزایای چند رسانه ای ها می باشد.
۴- در برنامه های آموزشی چند رسانه ای، امکان ارایۀ بازخورد سریع و بلافاصله به رفتارهای یادگیرندگان فراهم است و آنها می توانند بر همین اساس به تصحیح پاسخ های غلط احتمالی خود، اقدام کنند.
۵- یکی از مشکلات اساسی آموزش های سنتی این است که، در اغلب موارد، دانش بدون توجه به زمینۀ آن آموزش داده می شود. اما، در یادگیری موقعیتی[۱۵۸]، سعی بر این است که یک دانش خاص، درست در شرایط و زمینۀ کاربردی آن، آموزش داده شود. چند رسانه ای ها به صورت های گوناگون- از جمله شکل دهی به موقعیت های شبیه سازی شده- می توانند شرایطی را که دانش مورد آموزش در آن استفاده می شود، برای یادگیرندگان زنده کنند.