مفاهیم کلی و اولیه موضوع را در بردارد.
میتواند متحرک یا ثابت باشد.
صدا (موسیقی، گفتار و افکت) در آن لحاظ شده است.
کپشنها را از جهات گوناگون میتوانیم طبقهبندی کنیم.
الف- طبقهبندی بر اساس شیوه نمایش
ب- طبقهبندی بر اساس موقعیت زمانی و مکانی
ج- طبقهبندی به لحاظ شیوه انتقال به دوربین
د- طبقهبندی کپشنها بر اساس شیوه اجرای آنها
طبقهبندی کپشن ها بر اساس شیوه نمایش
یک کپشن به دو صورت می تواند ارائه شود: متحرک ، ثابت. کپشن ثابت کپشنی است که بدون داشتن هیچگونه حرکتی در داخل کادر نمایش داده میشود. این گونه کپشن ممکن است در پشت سر مجری به صورت ثابت بمانند و یا به صورت سرفصلی برای هر یک از بخشهای یک برنامه بدون حرکت به نمایش درآیند. بهتر است برای جلب توجه بیشتر بیننده، کپشنهای ثابت (به دلیل نداشتن حرکت در داخل کادر) حداقل از حرکت بصری بهرهمند باشند در واقع کپشن به گونه ای طراحی شده باشد که عناصر آن در ذهن بیننده یک حرکت بصری را ایجاد کنند.
وقتی از عنصر ثابتی مثل کپشن استفاده میکنیم لازمست حداقل حرکت بصری قوی در داخل کادر محکم و البته منطقی باشد. در کپشنهای ثابت دو هدف عمده وجود دارد.
اولاً، فضا سازی میکند مثلاً فضای گل، باغ و کوچه را میسازد.
ثانیاً وجهه تزئینی دارد مثلاً پشت سر مجری قرار میگیرد برای جلوگیری از خستگی تماشاچی.
-نوع دیگر کپشن، کپشنهای متحرک هستند، کپشن متحرک کپشنی است که در داخل کادر تلویزیون حرکت میکند. اینکه کپشن از کدام سمت کادر و با چه ترکیبی وارد کادر میشود و چه مدت ثابت بماند و بعد از کدام سمت و با چه شیوه ای از کادر خارج شود تماماً با نظر گرافیست برنامه صورت میگیرد. کپشنهای متحرک به خاطر همین حرکت تا حدودی از خستگی بیننده میکاهند. بدین سبب هر حرکت کپشن در صفحه تلویزیون بایستی بر اساس اصول از پیشتعیین شده باشد توجه داشته باشیم عناصر، شکلها، فرمها و رنگها به گونهای طراحی شده باشد که در حرکت سریع ماهیت و مفهوم خود را از دست ندهند. کپشن متحرک به واسطه حرکتش نسبت به کپشن ثابت، میتواند از نیروی گرافیکی بیشتری برخوردار باشد و در کپشن ثابت ، طراح بیشتر می تواند تصویرسازی کرده و به جزئیات نیز بپردازد.
طبقهبندی کپشنها بر اساس موقعیت زمانی و مکانی
کپشنها به لحاظ موقعیت زمانی و مکانی پخش آن به سه دسته طبقهبندی میشوند. یک کپشن ممکن است به صورت ثابت در پشت مجری کروماکی شود که اصطلاحاً به این نوع کپشن ها «کپشن پشت مجریای» گفته میشود.
در طراحی این کپشنها که حضور و وجود مجری برنامه در نظر گرفته میشود، معمولاً سمت چپ کادر را به مجری اختصاص می دهند و فقط سمت راست و کمی از بالای سمت چپ را به کپشن اختصای میدهند. طراحی اینگونه کپشنها نباید به صورتی باشد که مجری جدا از کپشن به نظر آید، بلکه به عناصر داخل کپشن به لحاظ فرم، رنگ و . . . با فیگور مجری ارتباط بصری داشته باشند. ایراد این کپشنها اینست که تطبیق شکل ، فیگور و لباس مجری با رنگ بندی و فرم بندی کپشن مشکل است . دیگر ایراد این نوع کپشنها در محدودیت اندازه است که تقریباً نیمی از کادر با مجری پرشده است.
اما کپشن های پشت مجری مزیتهایی هم دارند از جمله این که زمان بیشتری (نسبت به کپشنهای بین برنامهای) در معرض دید مخاطب هستند و همین مزیت. به طراح گرافیست امکان می دهدتا بیشتر به تصویرسازی بپردازد. کپشهای پشت مجری عموماً به صورت کروماکی در پشت مجری حک میشوند و نورپردازی ناصحیح روی مجری در استودیو، ممکن است تکنیک کروماکی را دچار اشکال کند و کپشن آنگونه که میبایست نمایش نیابد.
نوع دیگری از موقعیت زمانی و مکانی کپشن ها، «کپشنهای میان برنامهای» هستند که به صورت سرفصل در ابتدای هر قسمت از برنامه میآیند و یا صرفاً برای کاستن از یکنواختی برنامه ارائه میشوند این گونه کپشن ها ممکن است با نوشته همراه باشند و یا بدون آن ظاهر شوند به طور معمول مدت زمانی که کپشنهای میان برنامهای ظاهر میشود به اندازهای است که بیننده بتواند نوشته آن را با چشم دوبار بخواند و یا یکبار با دهان باز بلند، بلند بخواند. و اگر کپشن بدون نوشته است به اندازهای ظاهر میشود که بیننده عناصر اصلی آن را به دقت بتواند ببینند (حداکثر ۴ تا ۵ ثانیه)کپشنهای میان برنامهای اگر به صورت متحرک ظاهر شوند از جذابیت بهتری برخوردارند. حسن کپشن های میان برنامهای این است که برای بینندهای که چندین دقیقه تصویر متحرک و یکنواخت دیده، وقتی با یک تصویر متفاوت روبرو میشوند جذاب است اما مشکل اصلی این کپشن ها در کوتاهی زمان پخش آنهاست.
نوع سوم از موقعیت زمانی و مکانی، «کپشنهای دکوری» هستند که در بخش دکور توضیح داده میشود.
کپشن دکور
این کپشنها در قطع بزرگ روی لتههای چوبی، فیبر و . . . اجرای می شوند و هنگام ضبط برنامه در داخل استودیو، پشت مجری و میهمانان برنامه قرار میگیرند. تفاوت عمده این کپشنها با دو نوع دیگر در اندازه بزرگشان است در صورتی که کپشنهای قبلی در اندازه کوچک اجرا میشدند. تمامی موارد فنی و زیبایی شناسی یک کپشن در اینجا هم لحاظ میشود. تعداد لتهها و نحوه چفت شدنشان طبق نظر گرافیست برنامه (که در اینجا طراح دکور هم محسوب میشود) است اما لتهها حداکثر در یک نیم دایره پشت مجری و میهمانان قرار میگیرند. لته ها بایستی به گونهای باشند که تصویربردار به راحتی بتواند زوایای مختلفی از مجری، میهامانان و لتهها را در کادر دوربین داشته باشد.
ارتفاع این لته ها حداکثر میبایست دو برابر اندازه مجری (در حال نشسته روی صندلی) باشد و اگر مجری به صورت ایستاده برنامه را اجرا میکند ارتفاع این لتهها به ۵/۱ برابر قد مجری می تواند افزایش یابد.
دیده شدن لبههای بالایی لتهها به طوری که دکور بودن فضا را لو دهد فقط در نمای معرفی برنامه مجاز و منطقی است و در نمای معمولی این کار چندان جلوه خوبی ندارد. در طراحی این نوع کپشنها (دکورها) الزامی نیست که مجری را لحاظ کنیم (مثل کپشنهای پشت مجری که سمت چپ کپشن را خالی نگه میداشتیم) زیرا دکور از زوایای مختلف توسط تصویربردار ضبط میشود بنابراین احتمال ایجاد ابهام برای بیننده وجود ندارد.
کپشن های دکوری معمولاً برای برنامههای به اصطلاح «میزگرد» استفاده میشود و حسن اینگونه کپشنها این است که طراح میتواند طرح خود را در تمام فضا پیاده کند؛ روی میزها، صندلیها، کفی استودیو و حتی میکروفنها.
عمدهترین ایراد این نوع کپشنها، سختی اجرای آنهاست که نیازمند دانش فنی و دانستن خواص و ویژگیهای مواد مصرفی است.
دکور در برنامه های زنده را طوری طراحی میکنیم که این دکور بتواند به بحثی که قرار است انجام گیرد کمک کند، آنرا پویاتر کند و مخاطبی که از طریق تلویزیون با این برنامه ارتباط برقرار میکند سریعتر بتواند درک کند که داستان و قضیه از چه قرار است. یعنی بلافاصله بفهمد که این میزگرد یا برنامه درباره چه میباشد و از چه حرف میزند و اینگونه نباشد که او بعد از چند دقیقه گوش دادن تازه بفهمد که موضوع چیست، دکور در کمترین زمان باید بگوید که قضیه چیست و مبحث چه میباشد اما لو نمی دهد که نتیجه چه میشود.
دکور برنامه های غیر زنده نیز مانند برنامه های زنده میباشد اما با این تفاوت که در برنامههای زنده بیشتر با دید اینکه دوربینها در کجا باشند و چگونه باشند عمل میکنیم در برنامههای غیر زنده بیشتر با دید مونتاژی به قضیه نگاه میکنیم که بعداً چگونه میتوان یک مونتاژ خوب از این برنامه زد.
از ویژگیهای دیگر دکور اینست که اگر ما چه زاویه باز و چه زاویه بسته از دکور داشتیم این مفهومها به هم نریزد یعنی اینگونه طراحی نشده باشد که در زاویه بسته دوربین یک برداشتی از دکور داشته باشیم و در زاویه باز برداشت دیگر و مفهوم دیگری را استنباط کنیم. یعنی از نظر دکوری وقتی از نمای بسته به نمای باز میرویم احساس پرش نکنیم.
در دکور موادی که استفاده می شود مفاهیم مختلفی دارد مثلاً وقتی از یونیلیت استفاده میکنیم بیشتر یک مفهوم فانتزی دارد و یا وقتی با فلز کار میکنیم یک مفهوم وزینتر و سنگینتر دارد و یا وقتی با مواد شیشهای کار میکنیم، کار شفافتر و شادابتر و جوان پسندتر میشود پس با مواد مختلف مفاهیم مختلف را انتقال میدهیم.
آرم استیشن (Arm Station)
کلیپ کوتاه گرافیکی است که در ابتدای برنامههای غیرنمایشی تلویزیونی و یا در زمان های خالی بین برنامههای تلویزیونی ارائه میشود تا علاوه بر ایجاد تنوع بصری، فضاسازی و اطلاع رسانی تصویری و خلاصهای از موضوعی را نشان دهد.
آرم استیشن خط تمایزی است که آغاز برنامه جدید را اعلام میکند. در واقع یک پاساژ تصویری بین برنامههای گوناگون است. همین کلیپ کوتاه بعنوان نشانه، سمبل و نمادی بین سازندگان و دریافت کنندگان برنامههای تلویزیونی بکار میرود تابلویی برای شروع برنامه محسوب میشود.
گرافیک کلیپ
کلیپهایی هستند که در آنها از موادی استفاده میکنیم که با آنها گرافیک میسازیم یعنی مانند فیلم کلیپ یا ویدئوکلیپ نیست که ابزارش ویدئو، فیلم، بازی، میزانسن و . . . باشد.
اینجا با طراحی گرافیک یک کلیپ می سازیم، کلیپ سازیم، کلیپ یک فضا سازی موسیقیایی است برای اینکه بتوان یک مفهومی را انتقال بدهیم یا حسی را برانگیزیم یا یک شعری را بیان کنیم.
در کلیپ موضوعی که مهم است همراهی مفهومی تصاویر با صدا است یعنی پایه کار ما صدا میباشد (موسیقی، افکت، مونولوگ، دیالوگ و . . . ) و سپس تصویر را بر روی این صدا میآوریم، یعنی بر اساس صدای موجود، تصویر انتخاب کرده و بر روی صدا می چینیم. در گرافیک کلیپ به جای اینکه ما از تصاویر و فیلم و بازی استفاده کنیم از طراحی گرافیک بهره می بریم یعنی آنرا میکشیم و رسم میکنیم و به صورت گرافیک آنرا در میآوریم البته در این مقوله یک اصطلاح دیگری نیز رایج است که به جای گرافیک کلیپ میگویند فتوکلیپ، یعنی کلیپهایی که فقط از عکسهای ثابت استفاده کرده است که به کاربردن این واژه بجای گرافیک کلیپ صحیح نمیباشد چرا که گرافیک کلیپ فقط عکس نیست بلکه طراحی و رسم نیز در آن وجود دارد.
پس میتوان بطور کلی گفت گرافیک کلیپ، کلیپی است که با عناصر بصری گرافیکی پدید میآید (عناصری مثل، رنگ نقطه، خط، سطح و . . . ) در این نوع کلیپها حضور طرح ملموس تراز عکس و سایر تصاویر واقعی است. حتی اگر هم از چنین تصاویری استفاده شود. حتماً به صورت فتوگرافیک به کار میرود.
تفاوتهای تیتراژ، کلیپ و تیزر
تیتراژ در ابتدای برنامههای نمایشی یا در ابتدای فیلمهای سینمایی و برنامه های تلویزیونی می آید یعنی اگر برنامه غیرنمایشی بود دیگر لفظ تیتراژ را بکار نمی بریم بلکه ممکن است آرم استیشن یا آرم متحرک یا هر واژه دیگری به آن گفته شود.
کلیپ هم همراهی مفهومی تصاویر با صدا می باشد که صدا بیس و پایه کار است و بر اساس آن تصاویر را انتخاب میکنیم می چینیم.
تیزر یک مفهوم تبلیغاتی دارد، یک کالا یا یک خدماتی را تبلیغ میکند.
تیزر، عکس کلیپ میباشد، یعنی تصویر اصل و پایه میباشد یعنی با تصویر یک کالا یا خدماتی را تبلیغ و معرفی میکنیم حال برای اینکه این تصویر ثابت و صامت نباشد برایش صدا انتخاب میکنیم.
طراحی نشانه
آنچه بعنوان «نشانه» از آن یاد میکنیم ترجمان فارسی همان «آرم» است. نشانه یک کد تصویری است که طراح گرافیک برای برقراری ارتباط بین فرستنده پیام و مخاطب طراحی میکند. نشانه های تصویری بسته به توانایی و پتانسیل شان قادر هستند ارتباط را دو سویه کنند: یک سمت فرستنده پیام است و طرف دیگر گیرنده پیام. گاهی اوقات بنا به دلایلی (از جمله صرفه جوئی در موقعیتهای زمانی و مکانی) ناچاریم قسمت هایی از پیامهای تصویری را بر عهده نشانههای تصویری قرار دهیم.
ویژگیهای فنی نشانه
نشانه علاوه بر ویژگیهای فنی و اولیه دارای یک سری ویژگیهای ایدهآل نیز هستند که این ویژگیهای فنی و اولیه دارای یکسری ویژگی های ایده آل نیز هستند که این ویژگی ها به شکلی کاملاً متفاوت با سایر آثار گرافیکی خواهند بود. در ابتدا به ویژگیهای فنی آرم و لوگرمی پردازیم:
خلاصه گی تصویری: مهمترین وجه تمایز نشانه با سایر آثار گرافیکی در شدت خلاصگی است. اگر چه ایجاز یکی از شرایط هر اثر هنری بطور عام و آثار گرافیکی بطور خاص می باشد، ولی در طراحی نشانه حرف اول و اساسی با این شرط مهم ارائه میشود. تعریف خلاصگی نسبی است و بسته به موقعیتهای مختلف و شرایط خاص قابل بررسی است و نمیتوان گفت نشانهای از ویژگی خلاصگی برخوردار است که مثلاً فقط با سطح و لکه طراحی شده باشد و نقطه یا خطی در آن بکار نرفته باشد
گرافیک تلویزیونی و تبیین شاخصه های اثرگذاری درمخاطب تلویزیون- فایل ۶