خودآگاهی هیجانی
ابراز وجود
احترام به خود
خود شکوفایی
استقلال
مولفه های بین فردی
همدلی
مسئولیت پذیری اجتماعی
روابط بین فردی
مولفه های مدیریت استرس
تحمل فشار روانی
کنترل تکانه
مولفه های سازش پذیری
حل مسأله
واقعیت سنجی
انعطاف پذیری
مولفه های خلق کلی
شادکامی
خوشبینی
خودآگاهی هیجانی (ES)[27] :
خودآگاهی هیجانی توانایی تشخیص و درک احساسات است. این مولفه تنها آگاهی از احساسات یک فرد و هیجانات وی نیست بلکه همچنین شامل توانایی تمایز و تفاوت بین آنها به منظور پی بردن به این امر است که شخص چه احساسی دارد و چرا این احساس در او شکل گرفته است و همچنین به منظور پی بردن به آن چه سبب این احساسات است. مشکلات جدی در این حوزه در موقعیت های «آلکسی تایمی» (توانایی در بیان کلامی احساسات) یافت میشود (بار – ان ۱۹۹۷)
قاطعیت[۲۸] (AS):
قاطعیت توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود دفاع از حقوق خود به شیوه ای غیرمخرب است. قاطعیت دارای سه بعد است:
الف) توانایی بیان احساسات (مثل قبول و ابراز خشم، صمیمیت و احساسات جنسی).
ب) توانایی بیان آشکار عقاید و افکار خود (مثل توانایی بیان باورهای مخالف و اتخاذ موضعی مشخص حتی اگر به لحاظ عاطفی انجام آن دشوار و باعث از دست رفتن امتیازی شود).
ج) تواناییی ایستادگی برای احقاق حقوق خود (مانند اجازه ندادن به دیگران که شما را اذیت کنند یا از شما امتیاز بگیرند).
افراد قاطع، کمرو و خجالتی نیستند، آنها می توانند احساساتشان را (اغلب به طور مستقیم بدون پرخاشگری و فحاشی ابراز کنند (بار – ان، ۱۹۹۷).
حرمت ذاتی[۲۹] (SR) :
حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخصی اساساً خوب است. احترام به خود اصولاً قبول و دوست داشتن خود آن گونه که هستیم می باشد. پذیرش خود، توانایی پذیرش جنبه های مثبت و منفی و محدودیتها و قابلیت های خود است. مولفه مفهومی هوش هیجانی با احساسات کلی اینست، نیروی درونی، اعتماد به نفس، خودباوری و احساس کفایت نسبت به خود همراه است. اعتماد به خود و عزت نفس با خود باوری و مفهوم نسبتاً خوب رشد یافته هویت مرتبط است. شخص صاحب حرمت ذات احساس عدم کفایت و حقارت می کند (بار – اُن، ۱۹۹۷).
خودشکوفایی[۳۰] (SA) :
خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندی های بالقوه خود اشاره دارد. این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است. تلاش برای شکوفا کردن توانایی های بالقوه خود که در بردارنده انجام فعالیتهای مفرح و معنادار است و می تواند به معنای تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف بلندمدت تعبیر شود. خودشکوفایی فرآیندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد تواناییها و قابلیت ها و استعدادهاست. این مقیاس به تلاش مصرانه برای داشتن بهترین عملکرد و تلاش برای بهتر ساختن خود مربوط است. خودشکوفایی به حساس و توجه به خود وابسته است. (بار – ان، ۱۹۹۷).
استقلال (IN) :
استقلال عبارت است از توانایی خود هدایتگری و خودکنترلی در تفکر و عمل و قدم وابستگی عاطفی می باشد. افراد مستقل افرادی خود اتکا در برنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم می باشند. به هر حال این افراد قبل از تصمیم گیری در جستجوی دیدگاه دیگران بر می آیند و به آنها توجه می کنند. مشورت با دیگران لزوماً نشانه وابستگی نیست. استقلال اساساً توانایی رفتار خودمختار در مقابل نیاز حفاظت و حمایت است. اشخاص مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفیشان پرهیز می کنند. مستقل بودن به میزان اعتماد به خود، نیروی درونی و به تمایل در برآوردن انتظارات و تعهدات بدون اینکه اسیر آنها شوند مبتنی است (بار – ان، ۱۹۹۷).
همدلی (EM) :
همدلی[۳۱] عبارت است از توانایی آگاهی، درک و پذیرش احساسات دیگران و حساس بودن به این که آنها چرا و چگونه و چه چیزی را احساس می کنند. همدل شدن کسب توانایی با شناخت هیجانات و عواطف دیگران است. افراد همدل به دیگران توجه دارند و به نگرانی در مورد علائق آنها توجه نشان میدهند.
روابط بین فردی[۳۲] (IR) :
مهارت ارتباط بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تعادل محبت از ویژگی های آن است. رضایت متقابل شامل تبادلات اجتماعی معنادار است که به طور بالقوه رضایت بخش و لذت بخش است. از ویژگی های ارتباط مثبت بین فردی، توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است. این بعد هم با ضرورت کسب روابط دوستانه با دیگران هم با توانایی احساس راحتی و آرامش در چنین روابطی داشتن انتظارات مثبت از چنین روابط مثبت مرتبط است. این مهارت اجتماعی عموماً نیاز به داشتن حساسیت نسبت به دیگران، تمایل به برقراری ارتباطات و احساس رضایت از این روابط است (بار – ان ۱۹۹۷).
مسئولیت پذیری اجتماعی[۳۳] (SR) :
مسئولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عضو سازنده، شرکت کننده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول بودن است حتی اگر به صورت شخصی از این رابطه سود برده نشود. چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آنها به صورت پذیرش مسئولیت های اجتماعی جلوه گر می شود. این مولفه با توانایی انجام کاری برای دیگران یا با دیگران، پذیرش دیگران و عمل مطابق با وجدان، مرتبط است. این اشخاص دارای حساسیت بین فردی اند و می توانند دیگران را بپذیرند و استعدادهایشان را به نفع جمع و نه فقط به خاطر وجودشان به کار گیرند. کسانی که فاقد این توانایی اند ممکن است از نگرشهای ضد اجتماعی لذت ببرند، موجب آزار دیگران شوند و از دیگران سوء استفاده کنند (بار – ان ، ۱۹۹۷).
حل مسئله (PS) :
قابلیت حل مسأله[۳۴]، توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، همچنین ایجاد و انجام راه حل های بالقوه موثر است. حل مسأله ماهیت چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام این مراحل است:
الف) احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله موثر با آن
ب) تعریف و تدوین مشکل تا حد امکان (مثلاً روش مسأله گشایی گروهی)
د) تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها (بررسی دلایل موافقت و مخالفت هر راه حل و انتخاب بهترین مسیر برای عمل).
حل مسأله با وظیفه شناسی، منظم بودن و نظام داری در دنبال کردن و رسیدن به مشکل مربوط است. این مهارت همچنین با تمایل به انجام حداکثر توان مقابله با مشکلات به جای اجتناب از آنها مرتبط است (بار – اُن ۱۹۹۷).
واقعیت سنجی (RT) :
واقعیت سنجی[۳۵] توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آن چه عیناً وجود دارد، می باشد و شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تأیید، توجیه و اثبات احساسات، ادراکات و اندیشه هاست. واقعیت سنجی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه رویدادها آن گونه که واقعاً هستند بدون خیالبافی و رویاپردازی بیش از اندازه است. در اینجا تأکید به عمل گرایی، عینیت و دقت ادراک شخص و اثبات افکار و اندیشههای شخصی است. یکی از جنبه های مهم این مقیاس میزانی از شواهد واضح ادراکی در تلاش برای ارزیابی و سازگاری با موقعیت هاست که شامل توانایی تمرکز و دقت در بررسی راه های سازگاری با موقعیت های پیش آمده است. واقعیت سنجی به سازگاری با موقعیت های جدید، عقب نشینی نکردن از جهان واقعی و وضوح و روشنی ادراک و فرایند تفکر مربوط است. به زبان ساده تر واقعیت سنجی توانایی درک صحیح موقعیت جدید است (بار – ان، ۱۹۹۷).