-
- محاسبه مجموع برازندگی کل کروموزوم ها:
(۳-۳۲) | . |
-
- محاسبه احتمال نسبی مربوط به هر کروموزوم:
(۳-۳۳) |
-
- محاسبه احتمال تجمعی هر کروموزوم:
(۳-۳۴) |
رویه انتخاب چرخاندن چرخ رولت به تعداد اندازه جمعیت، آغاز می شود و هر بار یک رکوموزوم برای حضور در نسل جدید به صورت زیر انتخاب می شود:
گام ۱: انتخاب یک عدد تصادفی مثل r در فاصله [۰,۱] .
گام ۲: اگر آنگاه اوخط کروموزوم انتخاب می شود، در غیر اینصورت k امین کروموزوم که در آن، ، و ، انتخاب می شود.
الگوریتم زنبور عسل
در این الگوریتم نحوه تعریف کروموزوم، چگونگی محاسبه برازش و تولید جواب اولیه مشابه الگوریتم قبلی است. رویه ایجاد جواب جواب تصادفی (رقص چرخشی) همانند عملگر جهش می باشد.گام های کلی الگوریتم توسعه داده شده به شرح زیر است:
مرحله اول: به تعداد جمعیت جواب اولیه را ایجاد کن و مقدار برازش آنها را محاسبه کن.
مرحله دوم: گام های زیر را به تعداد مشخص تکرار کن:
-
- یک جواب جدید و تصادفی با اعمال تغییر در تخصیص خطها در همسایگی جواب فعلی ایجاد کن .
-
- تعدادی زنبور با توجه به مقدار برازش جواب انتخاب شده به آن جواب تخصیص ده.
-
- در هر تکرار بهترین جواب را انتخاب کن.
-
- بقیه زنبورها را به طور تصادفی برای جستجو تخصیص ده و برازش آنها را محاسبه کن.
در گام اول از مرحله دوم، زنبورهای دیدهبان به طور تصادفی در فضای جستجو، جوابهای اولیه را ایجاد می کنند و سپس مقدار برازش آنها محاسبه می شود. در گام دوم، به جوابهای ایجاد شده با توجه به مقدار برازش بالای آنها زنبورهایی برای جستجو در همسایگی آنها تخصیص داده میشوند. در واقع، از برازش جوابها برای محاسبه احتمال انتخاب جواب استفاده می شود. تخصیص تعداد بیشتر زنبور و جستجو در همسایگی بهترین جواب باعث می شود که احتمال ایجاد جوابهای بهتر افزایش یابد که در واقع این یک عمل کلیدی در الگوریتم زنبور عسل است. در مرحله بعدی، بهترین جواب برای تولید جمعیت جدید به کار گرفته می شود. این محدودیت در طبیعت وجود ندارد، و این جا برای کاهش تعداد نقاط مورد بررسی استفاده شده است. در مرحله آخر، زنبورهای باقیمانده در جمعیت به صورت تصادفی در اطراف فضای جستجو به سراغ راه حلهای جدیدبالقوه میروند. در واقع، برای جوابهایی که احتمال انتخاب آنها صفر است، جواب جاری با یک جواب تصادفی جایگزین می شود.
بهینه سازی موضعی تنظیمات سیگنال
در بهینه سازی موضعی ، تنظیمات سیگنال با توجه به جریان در هر تقاطع بدست میآیند. اگر سیاست کنترلی برای هر تقاطع مشخص شود، امکان میدهد که محاسبات تنظیمات سیگنال عملکرد خود را با توجه به مشخص بودن میزان جریان بهینه کنند. در واقع، یک ارتباط یگانه بین بردار جریان f و بردار تنظیمات سیگنالg وجود دارد. بردار تنظیمات سیگنالg بر روی ظرفیت معابر و در نتیجه بر بردار جریان f موثر است. در واقع، یک رابطه متقابل بین این دو وجود دارد. جریان معابر از حل مدل سطح پایین پیوست (الف) بدست می آید: