۱-۳. مصداق سعادت نهایی انسان ۴۱
۱-۴. نکات ۴۵
نکته۱چرایی تعریف سعادت به لذت ۴۵
نکته ۲- تعابیر دینی ابن سینا از سعادت: ۴۶
نکته ۳- میزان تأثیر بدن و عوامل خارجی در سعادت ۴۷
نکته ۴- اینکه سعادت امری اخروی است: ۴۸
نکته۵- نوع نگاه شیخ به تکلیف ۴۹
۱-۵. مراتب سعادت و شقاوت ۴۹
۱-۶. اقلی یا اکثری بودن اهل سعادت و نجات ۵۹
جمع بندی فصل ۶۱
فصل دوم:نسبت نظر و عمل در سعادت ۶۴
۱.عقل عملی و عقل نظری ۶۴
۱-۱.چیستی عقل عملی(عمل) و عقل نظری(نظر) ۶۴
۱-۲. رابطه عقل نظری و عقل عملی ۷۰
۱-۳. نیاز عقل نظری به عقل عملی ۷۱
۱-۴. نیاز عقل عملی به عقل نظری ۷۲
-
- نسبت نظر و عمل ۷۴
۲-۱. اهمیت وتأثیر عمل: ۷۵
۲-۲. چرایی تأثیر عمل ۷۷
۲-۳. راه استکمال قوه عملی ۷۹
۲-۴. رأی شیخ درچگونگی نسبت نظر و عمل در سعادت انسان ۸۱
۲-۵. چرایی اهمیت و برتری نظر: ۸۴
۲-۶. چرایی نگاه سخیف به نظر ۸۶
نتیجه گیری ۸۶
منابع و مآخذ ۹۴
مقدمه
مسأله سعادت از دیرباز تاکنون یکی از مسائل بنیادی و مهم علم اخلاق و فلسفه اخلاق بوده است. به همین جهت، نه تنها دغدغه فکری حکیمان بزرگ یونان باستان مثل سقراط،افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، در زمان معاصر نیز به صور مختلف، اذهان دانشوران،حکیمان و مکاتب مختلف لذ تگرا، فضیلت گرا و سعادت گرا را به خود معطوف داشته است. زیرا یکی از فطرتهایی که جمیع نوع بشر مخمر بر آن هستند ویک نفر از نوع بشر یافت نمی شود که برخلاف آن باشد و هیچیک از عادات و اخلاق و مذاهب و مسالک و غیر آن ،آن را تغییر نداده و در آن خلل وارد نمی کند؛ فطرت عشق به کمال و سعادت است که اگر تمام دوره هایی زندگی بشر را قدم بزنیم و هر یک از طوایف و ملل را بررسی نماییم ،این عشق و خواسته را در او می یابیم بلکه در تمام حرکات و سکنات و زحمات و جدیتهای طاقت فرسا که هر یک از افراد نوع بشر بدان مشغولند عشق و میل به سعادت و کمال است که آنها را به این اعمال وا میدارد اگر چه در تشخیص کمال و سعادت دچار اختلاف و اشتباه شوند.
همانطوری که اشاره شد مسأله سعادت از دوران یونان مورد توجه بوده است؛مثلا بحث اصلی سقراط،افلاطون و ارسطو در اخلاق متمرکز بر سعادت است. در جهان اسلام نیز مسأله سعادت یکی از مباحث مهم دینی و اخلاقی بوده و هست و علمای مسلمان نظیر کندی، فارابی ،ابن مسویه ،ابن سینا،غزالی ، خواجه نصیر الدین طوسی،ملا مهدی و ملا احمد نراقی بحث سعادت و شقاوت و مباحث مرتبط با آن را مورد بررسی قرار داده اند.
با این وصف ممکن است تصور شود که حال که مسأله سعادت ،یک مسأله جدید و بدون سابقه نیست و تحقیقات فراوانی در این باب صورت گرفته است، پرداختن به این مسأله دیگرضرورتی ندارد. اما توجه به این نکته ما را از این تصور منصرف می سازد که قرن حاضر قرن پیشرفتهای عظیم صنعت و ترقیات دامنهدار علوم و تکنیک جدید بشمار می رود.و چهره زندگی نسبت به گذشته بکلی دگرگون شده، اکثریت جوامع متمدن امروز، و حتی آنها که دور از مراکز تمدن وانقلابات صنعتی به سر میبرند از مزایای تحولات علمی و تمدن جدید متمتع و برخوردارند. روشنائی چراغ برق،شعله لرزان شمع را خاموش کرده و جتهای غولپیکر با سرعت مافوق صوت مسأله بُعد مسافت را به بهترین وجه حل نموده اند.دیگر بیماریهای حصبه و دیفتری و کزاز جان میلیونها انسان بیگناه را به خطر نمی اندازد. در قرون اخیر روزی نیست که در گوشه و کنار جهان چندین اختراع جدید به ثبت نرسد و یا در زوایای آزمایشگاه ها اکتشافات نوینی به وقوع نپیوندد. در دوره حاضر نیرو و قوت ملتهای پیشرفته،اکثرا مصروف تحقیقات و گردآوری تجربیات ارزنده علمی میگردد و ناگفته پیدا است که غرض از این همه تکاپو و جنب و جوش چیزی جز از بین بردن مشکلات مادی زندگی بشر نیست.
تا اینجا که بیان شد صحبت از پیشرفت بشر در علوم مختلف مادی و نتایج حاصله از آن بود اما اگر این اصل را بپذیریم که انسان موجودی مرکب از جسم و روح است، باید انصافا اذعان نمائیم که بشر در راه پرورش معنویات و حل مسائل مربوط به آن نسبت به پژوهشهای علمی مادی،بسیار کوتاهی و قصور نموده است.لذا مشاهده میشود با وجود آنکه بشر در کشف اسرار طبیعت و پردهبرداری از رموز عالم پهناور خلقت به پیشرفتهائی شگرف و دامنهداریی نائل آمد است ،درعینحال از نظر روحانی و شناخت مسائل مربوط به آن بسیار فقیر و ناتوان و بیمار است.
با این وصف اکنون پرداختن به مسائل معنوی بیش از هر زمان دیگری ضروری است . چه آنکه انسان امروزی با غوطه ور شدن در جهل مرکب خود را در مسیر سعادت و خوشبختی می بیند. می توان ادعا نمود که بهترین راه برای رسیدن به این مطلوب متوجه نمودن ذهن اندیشمندان به مسأله سعادت و شقاوت و زنده نمودن این بحث در میان متفکران است.
این پایان نامه قصد دارد که چیستی سعادت و شقاوت حقیقی از نظر ابن سینا و دیدگاه وی درباره نسبت تأثیر عمل و نظر در سعادت انسان، را به ترتیب در طی دو فصل بررسی نماید. به این صورت که سعی میشود اول تعریف ابن سینا از سعادت و شقاوت و مراتب و انواعی که وی برای هر یک بر شمرده است بیان گردد سپس با روشن نمودن دو مفهوم «نظر» و «عمل» از نگاه وی به این نکته پرداخته میشود که ابن سینا چه نقشی برای هر یک از این دو مقوله قائل است؟ آیا وی فقط یکی از این دو را در سعادت انسان دخیل میداند یا هر دو را؟ و اگر هر دو را مؤثر میداند نسبت این تأثیر چگونه است ؟آیا این نسبت به صورت مساوی است یا خیر؟ و اگر خیر، ابن سینا بر اساس چه مبانی قائل به اولویت میشود؟
۱.کلیات
۱.سؤال های تحقیق
سئوال اصلی: تعریف ابن سینا از سعادت و شقاوت نهایی انسان چیست؟ و وی چه نقشی را برای عمل در سعادت و شقاوت انسان قائل است؟به بیان دیگر سؤال اصلی این پژوهش اینست که از نگاه ابن سینا «عمل» چقدر و چگونه در سعادت نهایی انسا ن مؤثر است ؟
توضیح: در این پایان نامه با روشن نمودن دو مفهوم «نظر» و «عمل» از نگاه ابن سینا به این نکته پرداخته میشود که وی چه نقشی برای هر یک از این دو مقوله قائل است؟ آیا وی فقط یکی از این دو را در سعادت انسان دخیل میداند یا هر دو را؟ و اگر هر دو را مؤثر میداند نسبت این تأثیر چگونه است ؟
۱-۲.فرضیه
فرضیه در حقیقت پاسخ پیشنهادی پژوهشگر به سؤال تحقیق است .هر تحقیق علمی برای دستیابی به اهداف خود نیاز به طرح فرضیه هایی دارد. طرح فرضیه در مصون ماندن رساله از پرداختن به مسائل حاشیه ای و غیر مرتبط مؤثر است. که در این تحقیق عبارتند از:
۱- تعریف سعادت و شقاوت: ابن سینا سعادت را به لذت و شقاوت را به رنج و ألم تعریف میکند.و با عنایت به اینکه او لذت و ألم را بسته به متعلق آنها دو امر ذو مراتب و تشکیکی میداند، لذا وی سعادت را امری ذو مراتب دانسته و برای آن انواع و مراتبی قائل است.
۲- نقش عمل: ابن سینا بر اساس مبانی فلسفی اش در مورد حقیقت ترکیبی انسان و نقش رفتار و عمل در تنزیه نفس و کسب اخلاق و ملکات حسنه و تأثیر آنها در حصول هیأت استعلائیه ،کمال و سعادت انسان را صرفا منوط به عقل نظری و معرفت نمی داند و بارها بر اهمیت عمل و عقل عملی در این مسیر تأکید می کند.
تفصیل این سخن این است که :وی معتقد است که از آنجایی که انسان مرکب از روح وبدن است لذا سعادت حقیقی او منوط به حصول کمال عقل نظری و عملی میباشد و کمال عقل نظری را در این میداند که نفس، حقایق موجودات را آنگونه که هستند بشناسد و با گذر از آنها و شناخت ذات واجب الوجود به توحید حقیقی نایل آید و کمال عقل عملی را در این میداند که نفس با کسب اخلاق و ملکات حسنه به هیئت استعلائیه(اعتدال در پیروی از بدن) دست یابد. از آنجایی که وی بدن را مانعی برای ادراک حقایق عالیه می داند لذا معتقد است که سعادت حقیقی در جهانی دیگر و هنگام مفارقت نفس از بدن میسر است و سعادتمند حقیقی را در آنجا کسی میداند که در دو جنبهی نظر و عمل به کمال رسیده باشد به همین خاطر یادآور میشود که سعادت اخروی با تنزیه نفس حاصل میشود و تنزیه نفس با کسب اخلاق و ملکات حسنه به دست میآید.او تصریح میکند که اگر نفس صاحب هیئت اذعانیه(حالتی که در آن نفس در پیروی از بدن حالت افراط داشته باشد) شود، در آخرت به کمال تام خود نمیرسد زیرا همچنان به نوعی از بدن و جسم محتاج و متعلق است فلذا نمی تواند ادراک کاملی از ذات حق داشته باشد.وی همچنین در بیان مراتب نفوس در سعادت و شقاوت،نفوس عالیه را نفوسی میداند که در دو جنبه علم و عمل کامل باشند.
اما از آنجایی که ابن سینا سعادت را همان لذت دانسته و لذت را به ادراک امر ملائم با طبع تعریف میکند و از طرفی قائل به برتری ادراک عقلی بر ادراک حسی است ، لذا اهمیت و نقش بیشتری برای نظر قائل است و سعادت اخروی را در وهلهی اول منوط به کمال قوهی نظری میداند.
۱-۳.اهمیت و ضرورت تحقیق
مسأله سعادت از دوران یونان مورد توجه بوده است. و همچنان که گفتیم بحث اصلی سقراط،افلاطون و ارسطو در اخلاق متمرکز بر سعادت بوده است در جهان اسلام نیز مسأله سعادت یکی از مباحث مهم دینی و اخلاقی بوده و هست و علمای مسلمان نظیر کندی، فارابی ،ابن مسکویه ،ابن سینا،غزالی ، خواجه نصیر الدین طوسی،ملا مهدی و ملا احمد نراقی بحث سعادت و شقاوت و مباحث مرتبط با آن را مورد بررسی قرار داده اند.
نکات زیر مبین اهمیت تحقیق حاضر است:
۱- امروزه تعریف سعادت و راه وصول به آن و تعریف شقاوت و راه حذر از آن یکی از مسائل مهم کلام جدید و فلسفه اخلاق است .با توجه به اینکه این بحث به صورت مستقل در کتابهای کلامی اسلامی مطرح نگردیده است لذا نظر فلاسفه و متکلمان مسلمان در این مسأله به صورت منقح و مستقل در دسترس نمیباشد در این پایان نامه سعی میشود که جواب ابن سینا به این مسأله به صورت منقح و متمرکز بیان گردد.
۲- با توجه به ابتلای امروز جهان اسلام به عقل ستیزی و تحقیر مقام عقل و تأکید بیش از حد بر نقل و کشف و شهود ؛ در این پایان نامه سعی میشود اهمیت عقل و نظر در سعادت انسان نیز نشان داده شود.
۳- با توجه به این اتهام و سوء ظن که مشائیان و خصوصاً ابن سینا نقش چندانی برای عمل در سعادت انسان قائل نبوده و معاد و سعادت حقیقی را صرفاً منوط به حصول کمال در قوه عقل نظری میدانند. در این پایان نامه سعی میشود با اثبات این مطلب که ابن سینا عمل رادر سعادت انسان دخیل دانسته و رسیدن به سعادت حقیقی بدون عمل را میسر نمیداند،این اتهام دفع شود.
۴- مسأله سعادت در آراء و آموزه های متفکران و صاحبنظران مسلمان از چارچوب های مهم در شناخت دقیقتر آراء و اندیشه های سیاسی، فلسفی، دینی و اخلاقی متفکران برجسته اسلامی است که کمتر مورد توجه واقع شده است .
۵- تعریف سعادت و شقاوت حقیقی و معرفت به عوامل حصول سعادت ضروری است تا انسان برای طلب آن همت کند و از توجه به سعادت غیر حقیقی پرهیز نموده و از اشتباه و مغالطه در این راه ایمن شود و چیزی را که سعادت واقعی نیست سعادت نپندارد.
۱-۴. اهداف تحقیق
این رساله سه هدف را دنبال می کند:
بیان تعریف ابن سینا از سعادت و شقاوت حقیقی
پاسخ به این سؤال که ابن سینا چه نقشی را برای عمل در سعادت و شقاوت انسان قائل است؟به بیان دیگر سؤال اصلی این پژوهش اینست که از نگاه ابن سینا «عمل» چقدر و چگونه در سعادت نهایی انسا ن مؤثر است ؟