. مسعودنیا، حسین و حسین توسلی (۱۳۹۰)، بررسی تحول نظریه ولایت انتصابی عامه فقیهان به ولایت مطلقه فقیه با رویکرد روششناسی لاکاتوش، پژوهشهای علم و دین، سال دوم، شماره ۱، ص ۷۲. ↑
. واترز، مالکوم (۱۳۷۹)، جهانی شدن، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی و سیاوش مریدی، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، ص ۱۴۳. ↑
. شولت، یان آرلت (۱۳۸۲)، نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، چاپ اول، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۱۷۱. ↑
. توحیدی فرد، محمد (۱۳۸۰)، فرایند جهانی شدن حقوق کیفری، نامه مدرس علوم انسانی، دوره ۵، شماره ۴، ص ۳۹. ↑
. Delmas-Marty, M (2003). Global law – A Triple Challenge, Naomi Norberg, 1st Ed, USA: Transnational publishers. ↑
.Trinidad, Antonio (2010). International law for Humankind, Leiden: Martinus Nijhoff, P. 599. ↑
.Knight, J. (2004), “Internationalization Remodeled: Definitions, Approaches and Rationales, Journal of Studies in International Education, Vol. 8, No. 1, P. 5. ↑
.Schoorman, D. (1999), “The Pedagogical Implications of Diverse Conceptualizations of Internationalization: A U. S. -based Case Study”, Journal of Studies in International Education, Vol. 3, No. 2, P. 29. ↑
.Castells, M. (2005), “Global Governance and Global Politics”, Academic Research Library, Vol. 38, No. 1, P. 22. ↑
. See: Cheng, Y. C. (2004), “Fostering local knowledge and human development in globalization of education”, International Journal of Educational Management, Vol. 18, No. 1. ↑
. Unification ↑
. Harmonization ↑
. دلماسمارتی، میری (۱۳۷۸)، جهانی شدن حقوق- فرصتها وخطرات، ترجمه اردشیر امیرارجمند، مجله حقوقی (دفتر خدمات حقوقی بینالمللی وزارت امور خارجه)، ش ۲۴، ص ۱۳۶. ↑
. دلماسمارتی، میری (۱۳۷۶)، به دنبال حقوق جزای مشترک اروپایی، ترجمه علیحسین نجفی ابرندآبادی، مجله حقوقی (دفتر خدمات حقوقی بینالمللی وزارت امور خارجه)، ش۲۱، ص ۱۸۶. ↑
. جلالی، محمود و امیر مقامی (۱۳۸۵)، جهانی شدن حقوق کیفری و تأثیر آن بر حقوقایران، مجموعه مقالات همایش جهانی شدن حقوق و چالشهای آن، دانشگاه فردوسی مشهد. ↑
. Ferdinandusse W., “The Interaction of National and International Approaches in the Repression of International Crimes”, European Journal of International Law, 2004, vol.15, No.5. ↑
. فصیحی، حبیب الله (۱۳۸۲)، معیارهایی در سنجش جهانی شدن با نگاهی بهایران، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۱۹۳ و ۱۹۴، ص ۱۴۷. ↑
. برای مطالعه اجمالی پیراموناین معاهدات و آن قواعد حقوق کیفری، ر.ک. به: ضیایی بیگدلی، محمدرضا (۱۳۸۱)، حقوق بینالملل عمومی، تهران: انتشارات گنج دانش، صص ۲۶۴- ۲۶۰. ↑
. به موجب اصل ۳۸ قانون اساسی نیز شکنجه ممنوع وادله ناشی از آن بیاعتبارست. کنوانسیون منع شکنجه نیز به موجب طرح نمایندگان مجلس در تاریخ ۱/۵/۸۲ تصویب گردید لیکن با ایراد شورای نگهبان روبرو وبه مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال گردید. برای مطالعه تفصیلی دراین مورد، ر.ک. به: مهرپور، حسین (۱۳۸۳)، نظام بینالمللی حقوق بشر، تهران: انتشارات اطلاعات. ↑
. میرمحمدصادقی، حسین (۱۳۸۳)، دادگاه کیفری بینالمللی، تهران: نشر دادگستر، ص ۲۴۹. ↑
. http://mellat.majlis.ir/archive/1385/01/20/parlemanttoday.htm ↑
. http://www.sharghnewspaper.ir/850217/html/parlim.htm ↑
. اصول حقوقی ، میان تمامی ملتهای متمدن مشترک است. ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری ، «اصول کلی حقوقی شناخته شده از سوی ملتهای متمدن» را به عنوان یک منبع حقوق، که باید توسط دیوان اعمال شود، ذکر نموده است. بااین که اصطلاح ملل متمدن در نفس خود، مبهم است، فرض براین است که چنین مفهومی بر اساس یک نظام حقوقی توسعه یافته پایهریزی شده است. بنابراین، تمامی جوامع، بجز بدویترینِ آنها را در بر میگیرد. برای مطالعه تفصیلی، ر.ک. به: ↑
. ecological anthropology ↑
. Law-oriented anthropology ↑
. به نقل از: فاضلی، نعمتالله (۱۳۸۹)، انسانشناسی مدرن درایران معاصر، تهران: انتشارات نسل آفتاب، ص ۶۹. ↑
. فاضلی، پیشین، ص ۹۰. ↑
. ر.ک. به: کوثری، مسعود (۱۳۷۷)، کفایت نظری مفاهیم در انسانشناسی، نامه علوم اجتماعی، شماره ۱۱. ↑
. ر.ک. به: امیرکواسمی،ایوب (۱۳۸۸)، تأملی بر نظریه های بنیانگذاران جامعه شناسی سیاسی در عصر جهانیشدن سیاست، مطالعات بین المللی، شماره ۲۲. ↑
. Concise Oxford Dictionary of Politics (1997). P. 331. ↑
. وبر، ماکس (۱۳۸۹)، دین، قدرت، جامعه، ترجمه احمد تدین، تهران: انتشارات هرمس. ↑
. محمدزاده، عباس (۱۳۸۳)، توسعه سازمانی و سازمانهایآینده، مطالعات مدیریت، شماره ۴۱ و ۴۲، ص ۳۸. ↑
. بشیریه، حسین (۱۳۸۹)، موانع توسعه سیاسی درایران، چاپ هشتم، تهران: نشر گام نو، ص ۱۳۴. ↑
. See:Binder, Leonard(1962).Iran: Political Development in a changing Society, Los Angeles: University of California press. ↑
. احمدوند، شجاع (۱۳۸۳)، جوامع اسلامی وسنت کهن اقتدارگرایی، پژوهش حقوق و سیاست، شماره ۱۰، ص ۲۱. ↑
. بشیریه، حسین (۱۳۸۷)، جامعهشناسی سیاسیایران (دوره جمهوری اسلامی)، چاپ پنجم، تهران: نشر نگاه معاصر، ص ۱۱. ↑
. برای مطالعه تفصیلی پیرامون هیجانگراییِ ملی در نظامهای اقتدارگرا، ر.ک. به: سیفزاده، حسین (۱۳۸۶)، چرخه معیوب هیجانگرایی مابوکراتیک وآینده دموکراسی درایران؛ طرحی آزمایشی ذهنی با رویکردی فراسوگرایانه، سیاست (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، سال ۳۷، شماره ۲. ↑
. بشیریه، حسین (۱۳۸۴)، زمینه های اجتماعی بحران سیاسی درایران معاصر؛ گسترش شکاف میانایدئولوژی رسمی و کردارهای عمومی، رفاه اجتماعی، شماره ۱۶، ص ۱۳۷. ↑
. محسنی، منوچهر (۱۳۷۸)، بررسی نگرشهایایرانیان در زمینه پیوندهای دینی و نیروهای اجتماعی، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص ۴۳۹. ↑
. اقبال لاهوری، محمد (۱۳۶۴)، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران: انتشارات پژوهشهای اسلامی، ص ۱۹۲. ↑
. نقیبی مفرد، حسام (۱۳۸۹)، حکمرانی مطلوب در پرتو جهانی شدن حقوق بشر، تهران: انتشارات موسسه حقوقی شهر دانش، ص ۱۲۰. ↑
. بشیریه، حسین (۱۳۸۷)، جامعهشناسی سیاسیایران (دوره جمهوری اسلامی)، چاپ پنجم، تهران: نشر نگاه معاصر، ص ۱۷۹. ↑
. Parsons, Talcott (1966). Societies: Evolutionary and Comparative Perspectives, Englowood Cliffs, NJ: Preutice, Hall, P. 62. ↑
. آریآیینیا، مسعود (۱۳۸۹)، دولت، توسعه و سرمایه اجتماعی درایران، در: جاوید، محمدجواد و اصغرایزدی جیران (۱۳۸۹)، سرمایه اجتماعی و وضعیت آن درایران، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۳۲۶. ↑
. Social Capital ↑
. رنانی، محسن (۱۳۸۲)، سرمایه اجتماعی؛ شرط لازم برای توسعه، اندیشه صادق، شماره ۱۱ و ۱۲، ص ۲۰. ↑
. ایمانی جاجرمی، حسین (۱۳۸۹)، سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب، در: سرمایه اجتماعی و وضعیت آن درایران، اثر: محمدجواد جاوید و اصغرایزدی جیران، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۶۶. ↑
. United Nations Development Programme (UNDP) ↑
. جامعه مدنی شامل افراد و گروه های سازمانیافته یا سازماننیافتهای است که در قلمروهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تعامل دارند. قوانین و مقررات رسمی و غیررسمی انتظامبخش آنها است. (ایمانی جاجرمی، ۱۳۸۹: ۷۷) ↑
. منوریان، عباس (۱۳۷۹)، از دولت خوب تا حکومتداری خوب، مدیریت دولتی، شماره ۴۸ و ۴۹، ص ۱۹. ↑
. ایمانی جاجرمی، حسین (۱۳۸۹)، سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب، در: سرمایه اجتماعی و وضعیت آن درایران، اثر: محمدجواد جاوید و اصغرایزدی جیران، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۹۶. ↑
افتخاری، اصغر (۱۳۸۹)، سرمایه اجتماعی و امنیت ملی، در: سرمایه اجتماعی و وضعیت آن درایران، اثر: محمدجواد جاوید و اصغرایزدی جیران، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۱۰۳. ↑
. فلاحی، علی (۱۳۸۰)، مفاهیم نوین حاکمیت و امنیت، راهبرد، شماره ۲۰، ص ۳۳۸. ↑
. افتخاری، پیشین، ص ۱۱۲. ↑
. تاجیک، محمدرضا (۱۳۷۹)، مدیریت بحران، تهران: انتشارات فرهنگ گفتمان، صص ۹۵- ۹۰. ↑
. هابرماس، یورگن (۱۳۸۴)، نظریه کنش ارتباطی، ترجمه کمال پولادی، تهران: مؤسسه انتشاراتی روزنامهایران، ص ۲۸۶. ↑
. Habermas, 2003: 48 ↑
. ایزدی جیران، اصغر (۱۳۸۹)، حوزه عمومی به مثابه سرمایه اجتماعیِ مسئلهمحور، در: سرمایه اجتماعی و وضعیت آن درایران، اثر: محمدجواد جاوید و اصغرایزدی جیران، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۱۳۲. ↑
مبانی تدوین الگوی اسلامی ایرانیِ سیاست جنایی- فایل ۶۱