جهت کار از شیشههای ۲ یا ۳ یا ۴ میل استفاده میشود.
یکی از عوامل فزاینده زیبایی شیشه نقاشی روی شیشه است. رنگهایی که معمولاً برای این کار استفاده میشود، اکسیدهای فلزات مختلف است که به صورت پودر است که با تینر و تربانتین و روغن مخصوص مخلوط و ساییده میشود. بعد از اینکه مخلوط غلظت لازم را به دست آورد نقاشان با آن به تزئین روی شیشه و نقاشی آن میپردازند. مرحله بعد از نقاشی مرحله ثابت کردن رنگهاست که با اشیاء نقاشی شده به مدت ۴ ساعت در کورهای با دمای ۵۴۰ درجه سانتیگراد قرار میگیرد. سپس کوره را خاموش کرده و پس از سرد شدن کامل کوره، زیورها را از آن خارج میکنند[۴۷].
شکل ۲۰-گردنبند و انگشتر، تکنیک نقاشی روی شیشه، دست ساز، طرح رئال، زمینه سرمهای با گل رز سفید، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، فلز برنج، معاصر.
۲-میناکاری:[۴۸] نوعی نقاشی با رنگ مینایی است. میناسازی سابقهای بسیار کهن دارد، محتملاً نخست در دوران ساسانی توسط ایرانیان ابداع شده است. جلوهی درخشان این نوع از تزیینات یاد آور درخشش تشعشعات منظم و حیات بخش خورشید است که در قالب تصویری زیبا به نمایش در آمده و در هیأتهای گوناگون از مخلوقات طبیعت باز آفرینی تصنعی شده اند.( علی اکبر زاده کرد مهینی، ۱۳۷۲)
روش کار در میناسازی: ابتدا قطعاتی از شیشه و رنگهای مورد استفاده را که دارای خاصیت ذوب در حرارت کم باشد، میساختند. این قطعات را خرد و پودر میکردند و در مایعی چسبنده میریختند و بعد مانند رنگ روی ظروف شیشهای ساخته شده نقاشی میکردند. پس از این مرحله ظرف را درون کوره با درجه حرارت بسیار پایین قرار میدادند تا فرم ظرف تغییر نکند ولی در عین حال باعث ذوب شیشه پودر شده شود.(شکل ۲۱)
شکل۲۱ – ست کامل شامل آویز، گوشواره، انگشتر و دستبند، تکنیک مینا کاری، طرح گل شاه عباسی، زمینه قهوهای، معاصر.
۳- طلاکاری (زرینکاری): در حدود ۲۵۰۰ سال پیش در ایران باستان روی شیشه را با آب طلا میپوشاندند. این صنعت مانند دیگر صنایع دستی در طول تاریخ فراز و نشیبهایی را سپری کرده است و در برخی موارد به دست فراموشی سپرده شده است. از عصر صفوی سیر نزولی این صنعت آغاز شد و تا عصر قاجار ادامه داشت؛ اما از دوره ناصرالدین شاه دوباره این هنر رونق یافت. متأسفانه تا چند سال گذشته این صنعت در کشورمان ناشناخته و محدود بود و در مراحل ابتدایی درجا میزد و هنوز به صورت یک حرفهی شناخته شده معرفی نشده بود؛ اما با تلاشها و آثار قابل توجهی که در چند سال اخیر ساخته شد، جای بسی امیدواری به جهت معرفی شدن هرچه بهتر آثار آبگینه ایرانی به جهان است. حضور این رنگ پرکاربرد در تمامی انواع هنر یادآوری از طلای کار شده بر مصحفهای گرانقدر مسلمانان است. این رنگ تنها رنگی است که لیاقت کاربردی ظریف و به جا را در کنار آیات معظم قرآن داشت به همین سبب حرمتی معنوی یافت و همواره به عنوان یکی از عناصر بصری برای یاد آوری عظمت و روحانیت به کار می رفت. همانطور که گفته شد این رنگ به مرور زمان به دیگر انواع هنر نیز راه یافت و در کنار دیگر رنگها جلوهی روحانی خود را مضاعف ساخت. در زیورآلات آبگینهی امروز نیز این رنگ غنی کاربردی ویژه در ایجاد تزیینات دارد و علاوه بر جلوههای بصری باز نمایی از روح معنوی این رنگ اصیل، همراه با طرح های ایرانی اسلامی است.
شکل ۲۲- نیم ست شامل آویز، دستبند و گوشواره، تکنیک طلا کاری، طرح اسلیمی، زمینه عسلی، طرح اسلیمی کار شده با طلای ۲۴ عیار، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، و ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر.
در این روش تزئین لایه نازکی از طلا یا فلزات گران قیمت بر روی سطح کار ایجاد میگردد. اگرچه اغلب از طلا برای این کار استفاده می شود، اما گاهی از نقره و پلاتین نیز استفاده میگردد. بهترین و احتمالاً گرانقیمتترین نوع مواد طلاکاری مخلوطی است که از پودر سکه طلا، نوع فلاکس (گدازآور) و یک ماده ناقل شناخته شده، ساخت این نوع مواد کاری ظریف، حساس و دقیق است. در این روش تزئین، مخلوط طلاکاری به سطح کار اعمال میگردد و پس از خشک شدن، در دمای حدود (۵۰۰) درجه سانتیگراد پخته میشود. هنگامی که قطعه سرد شد لایه فلزی سطح کار طلایی شده و زرق و برقی همچون درخشش خورشید مییابد. گاهی مواقع، برای طلاکاری، هنرمند با روغن جلاء طرحی بر روی سطح لعاب قطعه نقاشی میکند سپس پودر طلا بر روی آن پاشیده میشود. با این عمل پودر طلا به نقاطی که روغن جلاء خورده، میچسبد و پس از پخت در جای خود تثبیت میشود (نباتی، ۱۳۸۲، ۱۵۰) طلا کاری که با بهره گرفتن از مایع روغنی طلای ۱۲ درصد که به صورت رنگی پوششی روی شیشه انجام میشود و درجه پخت آن بالا است. طلا کاری در سه حالت جسمی، سطحی و نیمه مات کاربرد دارد.
طلای جسمی یعنی طرح با قمقمهی مخصوص کار طراحی میشود و به کوره میرود. بعد از پخت روی آن را با قم مو طلا کاری میکنند و سپس مجدداً به کوره میرود و با دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد در مدت ۱۵۰ دقیقه پخته میشود؛ بدین ترتیب به اصطلاح طلا جسمی میشود.(نباتی و گرامی نژاد، ۱۳۸۲، ۱۵۰)
طلای نیمه مات یعنی رنگ اوپک را رقیق کرده و در درجه حرارت بالا پخته میشود و بعد رنگ اصلی (طلا) درا بر روی آن میزنند و این بار در دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد پخته می شود.
طلای سطحی بدین صورت است که تنها رنگ مایع طلا مستقیم روی شیشه اجرا میشود و به کوه رفته و در دمای بالا پخته میشود.(شکل۲۲ و ۲۳)
شکل ۲۳- انگشتر، تکنیک طلا کاری، دست ساز، طرح دانه برف( انتزاعی)، زمینه زرشکی، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، قاب و رکاب طلا ۱۸ عیار، معاصر.
۳-۳-۲ تنوع فرم و شکل
دستهبندی آثارازنظر تنوع فرم و شکل به ۲ دسته تقسیم میشود.
۱-فرمهای غیر اورگانیک یا صور هندسی: شکلهای انتزاعی که به نظر میرسد نسبتی با هندسه دارند این شکلها معمولاً سادهاند مانند مربع، دایره، مستطیل (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) در علم طراحی و گرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم، معنای ویژه ای را القا می کند، آشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا و مفهومی که سازندهی اثر هنری از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان آنرا داشته، را بهتر درک نماید. نقاش انتزاعگر هندسی،با ادعای ترکیب فرمهای ناب، میتواند به اوج اهداف خود و غایت هنر ناب دست یابد. (حسنوند،رهنورد، برهمند، ۱۳۸۶) مربع از لحاظ بصری، شکلی است متعادل، محکم و ایستا و نموداری از استواری، مردانگی، سکون، منطق و معرف زمین است. این شکل در معماری اسلامی از اهمیت بسزایی بر خوردار است و در فرهنگ ایرانی جایگاه مخصوص و ویژه ای دارد. چهار ضلع مساوی آن می تواند نماد چهار عنصر باد، آب، خاک و آتش یا چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب یا چهار فصل یا چهار مرحله زندگی از کودکی تا جوانی و میانسالی و پیری و یا چهار طبع سردی، گرمی، خشکی و رطوبت باشد. افلاطون مربع را زیبا به معنی مطلق می داند و ابو یعقوب عدد چهار را کاملترین رقم می شناسد زیرا به تعداد حروف الله است. با قبول این مسئله که مربع نمادی از مکان است دایره نمادی از حرکت و زمان است همچنین نمادی از آرامش و تداوم است، زیرا کلیه نقاط پیرامون آن از یک ارزش برخوردارند و این امر تعادلی بین نیروی درونی و فضای بیرونی ایجاد می کند و باعث حرکت چرخشی و دورانی می شود و مفهوم بی پایانی را القا می کند.در عین حال دایره نمادی است از آسمان، عالم ملکوت، حرکت اجسام سماوی در حول محوری دوار و سیار و نیز نمادی است از جهان معنوی و متعال. همچنین مربع نمادی از سکون و دایره بیانگر حرکت است. مربع نمادی از مردانگی و دایره مبیین زنانگی و عنصر مونث است. مربع نمادی از عقل و دایره نشانی از احساس است. اگر مثلث بر قاعده اش قرار گیرد نمادی است از ایستایی و توازن، پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد به واسطه زوایای تیزی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به خود می گیرد به دلیل وجود نقطه رأس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل می کند، خطر و دلهره را سبب می شود. شعارهایی نظیر گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک در دین زرتشت و یا پدر، پسر و روح القدس و یا سه رنگ قرمز، آبی و زرد در این رابطه قرار می گیرند.(شکل ۲۴)
شکل ۲۴ – گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ۲۴ عیار، زرشکی، دلربا سرمهای و قهوهای، قطر ۳ سانتیمتر، معاصر.
۲- فرمهای اورگانی (غیر هندسی): فرمهای اورگانیک صور زنده نما، صور انتزاعی غیر منظم، که با شکلهای موجودات طبیعی همانندی دارند، غالباً این اصطلاح در برابر صور هندسی به کار برده میشود (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) انتزاع فرایند یا نتیجهی تعمیم بخشیدن با کاهش محتوای اطلاعاتی یک مفهوم یا یک پدیدهی قابل مشاهده، جهت حفظ اطلاعات برای منظور خاص میباشد. صنعت تجرید را باید جان و سرچشمه اصلی سادگی، شیوایی، و زیبایی در تفکّر و اندیشهورزی، زبان، منطق، ریاضیّات، فلسفه، و هنر دانست. شکل انتزاعی به مفهوم بیرون کشیدن مفهومی یک طرح از یک پدیده باعث ایجاد تصوری غیر واقعی از آن پدیده میشود. این تجرید که شاید فاصلهای طولانی با شکل اولیه داشته باشد اما حالاتی از طرح را نیز باز می نمایاند که یادآور صور اولیه ی خود است. این بیرون کشیدن از دل یک پدیده، پدیدهای دیگر را میآفریند که بیشتر بازتاب مفهومی دارد تا بازتابی تصویری. در نظریه تجرید گفته می شود شیء ابتدا محفوف به عوارض مادی از جمله مکان و زمان و ماده استف سپس در ادراک، حسی صورتی از شیء نزد ذهن پدید می آید که از ماده ی خارجی تجرید گردیده، اما هم چنان دارای زمان و مکان مشخص است. (علم الهدی، ۱۳۹۰) در این آثار نیز اشکال تجریدی از پدیده های که پیشتر ظهور یافته اند در قالب زیوری تزیینی پدیدار گشتهاند.(شکل ۲۵)
شکل ۲۵- گردنبند، تکنیک فول فیوزینگ، دست ساز، طرح انتزاعی، زمینه قرمز، سفید، زرشکی، ابعاد ۳ در ۴ سانتیمتر، فلز نقره، معاصر.
۳-۳-۳ تنوع طرح و نقش
زیورهای آبگینه معاصر از نظر طرح و نقش به ۳ دسته تقسیم میشوند.
۱-طرحها و موتیفهای قبل ازاسلام
- نمادهای چشمنما (چشمنظر) که به صورت آویز در گذشته وجود داشته است. چشم زخم گونهای از بدخواهی است به گونهای که در بسیاری از فرهنگها این عقیده وجود دارد که فرد شور چشم میتواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمنی اویند گردد. این عمل چشم زدن یا نظر زدن نامیده میشود و در مقابله با آن طلسمهایی ابداع شده است که نظرقربانی خوانده میشوند. این اصطلاح اشاره بر این دارد که صدمات و بداقبالیهای وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد میگردد. چنین عقیدهای بسیاری از فرهنگها را بر آن داشته تا به دنبال اقدامات پیشگیرانه در برابر آن باشند.(ده بزرگی، ۱۳۸۱) گرچه این عقیده به گونههای مختلف در سراسر جهان (اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا) پراکنده است اما اصل این موضوع و شدت اهمیت آن در فرهنگهای مختلف، تفاوت بسیار با هم دارند و بیشترین تاثیرپذیری از آن در خاور میانه وجود دارد به گونهای که گردنآویزها و لوازم زینتی منزل که در جلوگیری از چشم زخم کاربرد دارد یکی از سوغات و یادگاریهایی است که گردشگران از کشورهای ترکیه، ایران و افغانستان با خود همراه میکنند. امروزه با الهام از این نمادهای ماندگار زیورآلات آبگینه با ترکیباتی نو و خلاقانه ساخته میشوند.(شکل ۲۶، ۲۷، ۲۸ و ۲۹)
شکل ۲۶-گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح چشم نظر، زمینه طلا، چشم نمای آبی، ابعاد ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر. | شکل ۲۷-دستبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح مهرهای گل دار، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر. |
از دیگر نقشمایههای تاریخی قبل از اسلام میتوان به نقشمایههای لوتوس، گل نیلوفر و انار اشاره کرد که به دورهی هخامنشی باز میگردند.
شکل ۲۸-دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح انار موتیف ایرانی، زمینه سفید، آبی و قرمز، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.
شکل ۲۹- ست کامل شامل آویز، دستبند، انگشتر و گوشواره، تکنیک مینا کاری، طرح دیو سفالینه شوش، زمینه عسلی، طرح کار شده با طلای ۲۴ عیار، معاصر
۲- دوره اسلامی : نقوش و الگوهای سنتی و اسلامی که شامل نقوش تجریدی (نقوش اسلیمی، ختایی و دیگر نقوش گیاهی) میباشد.
۲-۱ اسلیمی:[۴۹](عربانه): اصطلاحی که به طور عام در مورد نقوش گیاهی درهم بافته یا طوماری به کار میرود، و به خصوص یکی از نقشمایههای شاخص در هنر اسلامی است. در قرون وسطای متأخر، این گونه نقشها را «مغربی» مینامند، ولی از سده شانزدهم، که اروپاییان به هنر اسلامی توجه پیدا کردند، واژه «آرابسک» به کار رفت (پاکباز، ۱۳۸۳، ۲۷) برخی از پژوهشگران، ریشهی این طرح را برگرفته از نقش «درخت زندگی» که در هنر ایران سابقهی کهن دارد، میپندارند. اما در هر حال اسلیمی نامی جدید است برای طرحی کهن که با شیوههای گوناگون و تنوع بسیار از روزگار باستان تاکنون کاربردی گسترده در هنرهای تزیینی ایران بویژه نگارگری ایرانی دارد.
باستانشناسان و پژوهشگران غربی به هنگام بررسی هنر اسلامی، چون با نقش اسلیمی نخستین بار در سرزمینهای غربی اسلامی چون فلسطین روبهرو شدند، این نقوش را عربی پنداشته، آن را «اربسک = عربانه» خواندند. در حالی که پس از مدتی دریافتند که این طرحها هیچ گونه ارتباطی با عرب نداشته، و سرچشمه گرفته از هنر دیگر ملل و از همه بیشتر متأثر از هنر ساسانی، هلنی و بیزانس است اما به هر حال، اسلیمی نقوشی است که در دوره اسلامی به کمال رسیدهاست. طرحی که امروز به نام اسلیمی در هنر ایران شناخته میشود، طرحی تجریدی و انتزاعی (دور از طبیعت) و تکامل یافته از نقش مایههایی است که در چند هزار سال کاربرد، دگرگونیهای بسیار به خود دیده، تا به صورت کنونی درآمدهاست.
۲-۲- تذهیب:[۵۰] آرایش صفحات کتب خطی است که با نقشمایههای انتزاعی متشکل از نقوش اسلیمی و ختایی، مزین میشد. این نقوش در ابتدا برای تزیین مصحفها به کار میرفت و کم کم به دیگر بخشهای هنر نیز کشیده شد.(شکل ۳۰)
شکل ۳۰-ست کامل، تکنیک مینا کاری، دست ساز، طرح اسلیمی و ختایی(تذهیب) ، زمینه زرشکی طرح سفید صدفی، معاصر.
در هنر ایران اسلامی اینگونه تزئین از حیث پیچیدگی طرحها و هماهنگی رنگها به اوج کمال رسید (پاکباز، ۱۳۸۳، ۱۵۹) به عقیدهی اسلام و هنرمند مسلمان«الله نور السموات و الارض» در هنر ایرانی و هنر اسلامی نور نماد رحمت خداست و طبق قرآن بر همه چیز گسترده است. به همین دلیل نور در هنر ایران اسلامی در همه جا یکدست است. همه رنگها از یک نور میآیند. همه چیز از درون نور فوران میکنند. هنرمند ایرانی همه چیز را از آسمان و از بالا میدیده است. در تذهیب نیز که طلا نقش عمدهای از شکل گیری آن را تشکیل میدهد، همین جلوهی الطاف خداوندی و نور الهی را باز مینمایاند.
۳- طرحها و الگوهای مدرن
۳-۱ سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی: در اکسپرسیونیسم انتزاعی گرایش پرشور در بیان تجریدی حالتهای احساسی است که خیلی سریع به نخستین بخش هنری مهم سالهای بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل شد. این جنبش در ذات خود از شیوه فراواقعگرایی یا سورئالیسم[۵۱] (سورئالیسم مسیری مکاشفهگونه در ناخودآگاه روحی و روانی، تلاشی است در راستای بیان کلامی، نوشتاری و یا تصویری یک ذهنیت پویا و روشی است برای ابراز آزادانه عملکرد و تفکر و اندیشه و متکی است بر حقیقی عالیتر از واقعیت که به مدد اشکال مرهومی از تداعی معانی، قدرت مطلقه عالم رؤیا به ظهور میرسد. این سیر آفاق ذهنی سامان روانی انسان را درهم کوبیده تا به گونهای دیگر به حل مشکلات عمده زندگی نائل آید (برتون، ۱۹۲۴، ۳۳) که بااهمیتترین جریان هنری سالهای جنگ و پیش از آن بود، تولید یافت.(شکل ۳۱ و ۳۲)
شکل ۳۱- نیم ست، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ، قرمز و زرشکی و دلربا، ابعاد ۳ در ۳ و ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، معاصر. | شکل ۳۲- دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه سبز، نارنجی و زرد، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر. |