مفهوم SCM2.0 که از فرایند جهانی سازی و تخصصی سازی نشات گرفته به توصیف تغییرات زنجیره تامین و تکامل فرایند ها، روش ها و ابزار مدیریت زنجیره تامین در دوره جدید می پردازد.
Web 2.0 شیوه ای در زمینه استفاده از شبکه گسترده جهانی بوده که هدف آن افزایش میزان خلاقیت، به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری کاربران است. ویژگی اصلی آن کمک به بررسی حجم گسترده ای از داده برای یافتن اطلاعات و همکاری کاربران است. این یعنی مفهوم گذرگاه و SCM2.0 از این مفهوم در زنجیره تامین استفاده می کند. این مسیری به سوی نتایج SCM است. ترکیبی از فرایند ها، روش ها، ابزار و نحوه عرضه به منظور هدایت سریع شرکت ها به سمت نتایج مورد نظرشان. زیرا عواملی مانند اثرات رقابت جهانی، در نظر گرفته شدن قیمت به عنوان مبنای رقابت، قیمت تصاعدی نفت، عمر کوتاه مدت محصولات، تخصصی سازی گسترده، واگذاری کار به دیگر شرکت های داخلی یا خارجی و کمبود مهارت موجب افزایش سرعت و پیچیدگی زنجیره تامین می شوند.
ادغام فرایند تجاری زنجیره تامین
یک مدیریت زنجیره تامین نیازمند تغییر از مدیریت عملکرد فردی افراد به ادغام عملکرد ها در فرایند های اصلی زنجیره تامین می باشد. در اینجا یک مثال را مطرح می کنیم: بخش خرید، سفارشات خود ار به صورت نیازمندی هایی مطرح می کند. بخش بازاریابی به در خواست مشتری پاسخ داده، با چند عرضه کننده و خرده فروش در ارتباط بوده و تلاش می کند تا این درخواست را اجرا کند. تنها با ادغام فرایند می توان از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده بین اعضای زنجیره تامین استفاده نمود(ویکی پدیا،۲۰۰۸).
ادغام فرایند تجاری زنجیره تامین عبارت است از: همکاری خریدار و عرضه کننده، تولید مشترک محصول و اطلاعات و سامانه های مشترک. ایجاد یک زنجیره تامین یکپارچه به تبادل مداوم اطلاعات نیاز داشته که این نیز به نوبه خود به تولید بهترین محصول کمک می کند. با این وجود مدیران بسیاری از شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که بهینه سازی تولید یک محصول بدون استفاده از روش فرایند در رابطه با تجارت امکان پذیر نیست فرایند های اصلی زنجیره تامین که توسط لامبرت مطرح شده اند عبارتند از:
مدیریت روابط مشتری
مدیریت خدمات مشتری
مدیریت تقاضا
انجام سفارشات
مدیریت جریان تولید
مدیریت روابط عرضه کننندگان
تولید و تجاری سازی محصول
مدیریت درآمد
می توان تعدادی دیگر از فرایند ای تجاری زنجیره تامین را نیز به موارد مطرح شده توسط لامبرت اضافه نمود، برای مثال:
مدیریت خدمات مشتری
آماده سازی
تولید و تجاری سازی محصول
مدیریت و پشتیبانی از جریان تولید
عرضه کالا
واگذاری و مشارکت
سنجش نحوه عملکرد(لامبرت و همگاران،۲۰۰۴).
فرایند مدیریت خدمات مشتری
فرایند مدیریت روابط مشتری با ارتباط موجود بین سازمان و مشتری آن سر و کار دارد. بخش خدمات مشتری منبعی از اطلاعات مربوط به مشتری را ارائه داده و بر اساس فرایند تولید و عرضه شرکت اطلاعاتی را در مورد تاریخ های احتمالی و دسترسی به محصولات در اختیار قرار می دهد. سازمان های موفق در مورد روابط مشتری از تمهیدات زیر استفاده می کنند:
تعیین اهدافی که سازمان و مشتری بر سر آن به توافق رسیده اند
ایجاد و حفظ رابطه دوستانه با مشتری
ایجاد احساس مثبت در سازمان و مشتری(ویگی پدیا،۲۰۰۸).
فرایند آماده سازی
عرضه کنندگان با بهره گرفتن از طرح های راهبردی از مدیریت تولید و توسعه محصولات جدید پشتیبانی می کنند. در شرکت هایی که فعالیت به صورت بین الملی انجام می شود یافتن منابع نیز باید بر اساس مبنای جهانی صورت گیرد. نتیجه مطلوب، یک رابطه برد- برد بوده که در آن هر دو طرف سود برده و مدت زمان طراحی و تولید محصول کاهش پیدا می کند. به علاوه عمل خرید نیز باعث بوجود آمدن سامانه های ارتباطی سریعی مانند سامانه تبادل الکترونیکی داده ها و ارتباط اینترنتی برای تبادل هرچه سریع تر نیازمندی ها می شود. اقدامات مربوط به دریافت محصول و مواد از عرضه کنندگان خارجی نیازمند برنامه ریزی درمورد منابع، یافتن منابع عرضه، مذاکره، ارائه سفارش، انتقال کالا به داخل شرکت، ذخیره سازی، مدیریت و تضمین کیفیت می باشد. بسیاری از این اقدامات به هماهنگ سازی با عرضه کننده در رابطه با برنامه ریزی، تداوم عرضه، داد و سیتد تامینی و تحقیق در مورد منابع یا برنامه های جدید نیاز دارند(ویکی پدیا،۲۰۰۸).
تولید و تجاری سازی محصول
در اینجا مشتری و عرضه کننده باید در فرایند تولید محصول با یکدیگر همراه شوند تا مدت زمان داد و ستد کاهش پیدا کند. از آنجائیکه عمر مفید محصولات رو به کاهش بوده محصولات مناسب باید در مدت زمان کوتاه تری عرضه شوند تا قابلیت رقابت خود را حفظ کنند. مدیران فرایند تولید و تجاری سازی محصول باید اقدامات زیر را انجام دهند:
توجه به فرایند مدیریت روابط مشتری به منظور مشخص کردن نیازمندی های مطرح شده توسط مشتری
انتخاب مواد و عرضه کننده توام با فرایند آماده سازی
توسعه فناوری تولید در جریان تولید به منظور ایجاد و ادغام بهترین زنجیره تامین برای مجموعه بازار و محصول
فرایند مدیریت جریان تولید
فرایند تولید بر اساس پیش بینی های انجام شده به تولید و آماده سازی محصولات می پردازد. فرایند تولید برای پاسخگویی به تغییرات بازار باید انعطاف پذیر باشد و فرایند سفارشی سازی گسترده نیز در آن اجرا می شوند. هم چنین تغییر در فرایند جریان تولید موجب کاهش مدت زمان مورد نیاز شده و ا
ین برای مشتری به معنای پاسخگویی بهتر و نتیجه بخش بودن تقاضا است. اقدامات مربوط به برنامه ریزی، زمان بندی و پشتیبانی از فرایند تولید عبارتند از: ذخیره سازی در حین تولید، رسیدگی، حمل و نقل، زمان بندی اجزا، تهیه فهرست موجودی در محل تولید و حداکثر انعطاف پذیری ممکن در رابطه با سازماندهی تاخیرهای مربوط به فرلیند تولید و عرضه.(لامبرت و همگاران،۲۰۰۴).
عرضه کالا
این مقوله به ارائه خدمت یا محصول تکمیل شده به مشتری می پردازد. در این فرایند، مشتری مقصد نهایی کانال بازاریابی بوده و به دسترسی به محصول یا خدمت بخشی از فرایند بازاریابی است. به علاوه در فرایند عرضه کالا، زمان و مکان خدمات مشتری به بخش جدایی ناپذیر فرایند بازاریابی تبدیل شده و در نتیجه یک کانال بازاریابی را با مشتری مرتبط می سازد( برای مثال تولید کننده، عمده فروش و خرده فروش را به مشتری مرتبط می کند).
واگذاری/ مشارکت
این فرایند فقط شامل واگذاری مرحله آماده سازی مواد و اجزا نبوده بلکه در برگیرنده خدماتی بوده که در گذشته به صورت داخلی ارائه می شدند. استدال موجود در این روش به این صورت بوده، که شرکت بیش از پیش در زنجیره ارزش ها بر عملکرد های متمرکز می شود که مزیت خاصی داشته و سایر امور را واگذار می کند. چنین اقدامی در مراحل تهیه و توزیع دیده می شود که در آن ها حمل و نقل، ذخیره سازی و کنترل انباربیش از پیش به افراد متخصص یا شرکاء واگذار می شود. به علاوه مدیریت و کنترل این مجموعه از شرکاء و عرضه کنندگان به ترکیبی از مشارکت مرکزی و محلی نیاز دارد.
بنابراین تصمیمات راهبردی باید به صورت مرکزی و با نظارت و کنترل عملکردی عرضه کنند گان و ارتباط روزه مره با شرکاء انجام شود که به بهترین نحو ممکن به صورت محلی مدیریت می شود.
سنجش نحوه عملکرد
کارشناسان دریافتند که بین ادغام مشتری و تامین کننده، و سهم بازار و میزان سود رابطه محکمی وجود دارد. استفاده از توانایی های تامین کننده و تاکید بر دورنمای بلندمدت زنجیره تامین در روابط مشتری می تواند به نحوه عملکرد شرکت مربوط باشد. در حالی که اهمیت مهارت های مدیریتی در رابطه با ایجاد و حفظ مزایای رقابتی رو به افزایش بوده. اقدامات مدیریتی نیز از اهمیت بیشتری برخودار شده اند. زیرا تفاوت بین اقدامات سود آور و غیر سود آور بسیار ضعیف شده است. آقای کناریی (۱۹۹۸)این طور عنوان کرده که شرکت هایی که به سنجش جامع نحوه عملکرد می پردازند میزان بازده کل را افزایش می دهند. برطبق نظر کارشناسان، اطلاعات داخلی جمع آوری و برررسی شده توسط شکرت عبارتنداز :
هزینه
خدمات مشتری
بررسی میزان بازده
بررسی میزان دارایی
کیفیت
سنجش خارجی عملکرد بر اساس برداشت مشتری و معیار “بهترین روش” ، انجام شده و عبارت است از:
بررسی برداشت مشتری
معیار بهترین روش
مولفه های فرایند مدیریت زنجیره تامین عبارتند از:
استانداردسازی
تعویق
بررسی علل عدم بکارگیری RFID برای بهبود فرآیند مدیریت زنجیره تامین در شرکتهای تولیدی مواد شوینده ایران- فایل ۴