اشاره کرد. با گرمتر شدن هوا گیاهان تیره Poaceae در زیر تاج پوش به صورت غالب و انبوه مشاهده میشوند از جمله گونههای غالب این تیرهNardurus maritimus (L.) Murb. Poa bulbosa L. و Bromus tectorum L. هستند. با گرمتر شدن هوا در فصل تابستان گیاهانی همچون: .Centaurea bruguierana، . Scabiosa olivieri Coultو .Scariola orientalis (Boiss.) Sojak در زیر تاج پوش مشاهده میشوند.
۳-۱-۱-۲- علفزار
علفزارها از ارتفاع ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ متر از سطح دریا مشاهده میشوند. در علفزارها عنصر اصلی گونههایی از تیرهPoaceae هستند که زیر تاجپوشی از درختچههای بسیار تنک قرار گرفتهاند. این علفزارها در خاکهای آهکی رشد میکنند و از غنای گونهای نسبتآ خوبی برخوردارند. در این زیستگاهها گرسهای چند ساله و کمتر یکساله حضور دارند که در اواخر بهار رشد میکنند و پوشش درختی از ۲۵% بیشتر نمیشود. در علفزارها پوشش گیاهی بیشتر از ۳۰% است. عناصر اصلی در این زیستگاه عبارتند از:
Alyssum szowitsianum Fisch. & C.A. Mey، Artemisia sieberi Besser.، Boissiera squarrosa (Banks & Sol.) Eig، .Bromus tectorum L، Buglossoides arvensis (L.) I.M. Johnst.، Bunium caroides (Boiss.). Hausskn. ex Bornm، .Clypeola aspera Turrill، .Clypeola jonthlaspi L، Erysimum persepolitanum Boiss، .Erysimum repandum L، . Galium ceratopodum Boiss، .Minuartia hamata Mattf، .Poa bulbosa L، Trigonella fischeriana Ser.، Vicia michauxii Spreng.و Vicia monantha Retz.
۳-۱-۱-۳- بوته زار
بوتهزارها زیستگاههایی هستند که پوشش گیاهی آنها کم است و حداقل ۲۵% از گیاهان آنها را بوتههای کوتوله تشکیل میدهند؛ در این زیستگاه درختان و درختچهها میتوانند حضور داشته باشند اما نه به صورت فراوان.
درمنطقه مورد مطالعه در این نوع زیستگاه گونههای زیر حضور دارند.
Astragalus cephalanthus DC.، .Astragalus curvirostris Boiss، Astragalus dactylocarpus Boiss.، Astragalus gossypinus Fisch.، Centaurea virgata Lam.، Convolvulus leiocalycinus Boiss.، . Cousinia calcitrapa Boiss، Ebenus stellata Boiss. ، Eremopoa persica (Trin.). Roshev،.Gundelia tenuisecta Freyn & Sint، . Helichrysum leucocephalum Boiss، . Heterocaryum subsessile Vatke، . Polygonum salicornioides Jaub. & Spach، . Pterocephalus plumosus Coult، Scripoides holoschoenus (L. ) Sojak. وScrophularia striata Boiss.
۳-۱-۱-۴- صخرههای بیرون زده
زیستگاههای غیر ساحلی با پوشش گیاهی کمتر از ۳۰% ، اکثرأ در شکاف صخرهها، سنگریزهها و تخته سنگها که خشکاند یا به صورت فصلی با سفرههای آب نزدیک یا بالای سطح زمین در کمتر از نیمی از سال مرطوب میشود. گیاهان این ناحیه تابع فاکتورهای آب و هوایی هستند، که بوسیله ارتفاع، شیب و در معرض نور خورشید بودن مشخص میشوند.
این نوع زیستگاه در منطقه در تمامی شیبها وجود دارد. از گیاهان شاخص موجود در این زیستگاه میتوان گونههای زیر را نام برد.
Campanula incanescens Boiss، . Cerastium inflatum Link ex Sweet، Cheilanthes acrostica (Balbis) Tod.، . Crepis kotschyana Boiss، Micromeria persica Boiss.، . Parietaria judaica L، . Phagnalon nitidum Fresen، Rosularia sempervivum (M. Bieb.) A. Berger، . Silene lagenocalyx Fenzl ex Boiss، . Stachys benthamiana Boiss، Tanacetum polycephalum Sch. Bip. و Zataria multiflora Boiss.
۳-۱-۱-۵- آبهای سطحی درون سرزمینی
آبهای سطحی درون سرزمینی، منابع آبی شیرین و شور غیر ساحلی و باز هستند. (مانند رودخانهها، نهرها، برکهها و چسمه سارها و سواحل آنها). منابع درون سرزمینی مصنوعی مانند کانالها، استخرها و غیره با جوامع نیمه طبیعی گیاهی و جانوری نیز در این رده قرار میگیرند. منابع آبی فصلی، که فصولی از سال خشک هستند مانند رودخانهها و دریاچههای موقت و سواحل آنها در این رده قرار میگیرند. آبهای سطحی درون سرزمینی به سه گروه زیستگاه تقسیم میشوند شامل: آبهای ساکن، آبهای روان و سواحل آنها که از این سه گروه، آبهای روان و سواحل آنها در منطقه یافت میشود.
دو گونه گیاهی شاخص این نوع زیستگاه که در منطقه جمع آوری شدند Veronica anagallis-aquatica L. و Polypogon fugax Nees ex Steud. هستند.
۳-۱-۱-۶- زیستگاههای کشت شده زراعی، باغبانی یا مسکونی
زیستگاههایی که فقط با کشت متوالی یا متروکه شدن زمین کشت، پایدار می مانند. مانند زمینهای زراعی، باغبانی یا مسکونی کشت شده مانند باغچه.
در منطقه مورد مطالعه تعداد زیادی از گیاهان از این نوع زیستگاه جمع آوری گردید که این نوع زیستگاه در بردارنده باغات و زمینهای کشاورزی زیادی است که گیاهان این زیستگاهها، انسانزاد هستند. علفهای هرز از جمله این گیاهان هستند.
تعدادی از گیاهان این زیستگاه در منطقه عبارتند از
Xanthium strumarium L.، Datura stramonium L.، Solanum nigrum L. Hordeum vulgare L.، Silene chaetodonta Boiss. ، Platanus orientalis L.،Sisymbrium altissimum L. ، Mentha arvensis L.،Agrimonia eupatoria L.،Alopecurus myosuroides Huds. ،Erodium cicutarium (L.) L’Her. ex Aiton.، Malva neglecta Wallr.،Plantago lanceolata L. ، Sanguisorba minor Scop.،Sonchus oleraceus L. ،Glycyrrhiza glabra L. ، Senecio vulgaris L.وRumex crispus L.
۳-۱-۱-۷- زیستگاههای احداثی، صنعتی و دیگر زیستگاههای مصنوعی
مناطق مسکونی، ساختمانها، شهرکهای صنعتی، راههای حمل و نقل و محل دفع زباله جز این زیستگاهها هستند. در منطقه سیوند، جادهها و مناطق استقرار عشایرو دامهایشان جز این زیستگاه است. گیاهان مستقر در این مناطق جز گیاهان انسان زادند. دوگونه گیاهی Alhagi pseudalhagi (M. Bieb.) Desv. و Picris strigosa M. Bieb. از گونههای شاخص جمع آوری شده در اطراف راههای حمل و نقل میباشند.
تعداد گونهها در زیستگاهای مختلف متفاوت است. تعداد گونههای جمع آوری شده مربوط به هر زیستگاه در (شکل۳-۱۱) نشان داده شده است.
شکل شماره ۸-۳: : نمودار تعداد گونههای موجود در هرزیستگاه در منطقه برحسب درصد
۳-۱-۲- ریز زیستگاههای موجود در منطقه
یکی از مهمترین ریز زیستگاههای بررسی شده در این پژوهش شیبها هستند. شیب و جهت شیب دو متغیر مهم توپوگرافی هستند که حرکت آب و مواد را در خاک کنترل میکنند. جهت شیب با ایجاد اقلیم محلی یا مزوکلیما، در تعیین نوع گونههای گیاهی ایفای نقش میکند و در نتیجه ترکیب فلوریستیکی در جهات مختلف جغرافیایی، متفاوت میباشد. گیاهان از شیبهای شمالی (N)، شمال شرقی (NE)، شمال غربی (NW)، شیبهای جنوبی (S)، جنوب شرقی (SE)، جنوب غربی (SW)، شیبهای شرقی (E) و شیبهای غربی (W) و زمینهای بدون شیب جمع آوری شد. درصد گونههای مربوط به هر شیب نشان میدهد که بیشترین گونهها مربوط به زمینهای بدون شیب است و پس از آن به ترتیب شیبهای غربی و جنوبی بیشترین تعداد گونهها به خود اختصاص میدهند. کمترین تعداد گونهها مربوط به شیبهای شمالی است که به دلیل جمع آوری کمتر در این شیبها میباشد (شکل ۹-۳).
شکل شماره ۹-۳: تعداد گونهها در شیبهای مختلف منطقه مورد مطالعه
درصد هر یک از فرم رویشی را در شیبهای مختلف منطقه مورد بررسی نیز مشخص شدکه نتایج آن در شکل ۱۰-۳ نشان داده شده است.
شکل شماره ۱۰-۳: سهم هریک از فرمهای رویشی در شیبهای مختلف برحسب درصد
۳-۱-۳- توصیف پوشش منطقه
۳-۱-۳-۱- جامعه گیاهی
جامعه گیاهی به مفهوم گروه گیاهی یا مجموعه گیاهانی است که در یک محل گرد آمدهاند. جامعه گیاهی ترکیبی از گونههایی است که بعضی از آنها گونههای شاخص میباشند. که وابستگی زیادی به جامعه دارند و سایر گونهها به عنوان گونههای همراه در نظر گرفته می شوند. جامعه غالب مشاهده شده در منطقه سیوند جامعه بادام و بنه است.
منطقه مورد مطالعه شامل کوههای تنگ خشک و کوههای همند، کل بادی و پل سنگی می باشد. با توجه به تنوع شرایط ذکر شده و دخالتهای آدمی در تخریب بخشهایی از پوشش گیاهی میتوان رویشگاههای مناطق مورد مطالعه را به صورت زیر بررسی کرد.
۳-۱-۳-۲- رویش گیاهی منطقه تنگه خشک
منطقه تنگه خشک که در ۵ کیلومتری شمال سیوند قرار دارد شامل کوههای فراوانی است. کوههای بررسی شده در این منطقه شامل کوه شکاف، کوه دره بادامدار، کوه تل سنگ آبی، کوه تم کرم و کوه آببرون است. این کوهها دارای پوشش گیاهی یکسان هستند. که گیاهان غالب مشاهده شده درمنطقه شامل Pistaci atlantica Desf.، Acer monspessulanum L.، Amygdalus scoparia Spach.، Amygdalus eburnea Spach. و Crataegus aronia Bosc. هستند.که از ارتفاعات پایین در منطقه حضور دارند و تشکیل جامعه درختچهزار خشکی پسند تنک میدهند.
شیبهای شرقی کوه شکاف و تل سنگ آبی دارای پوشش یکسان میباشند که از ارتفاع پایین تا ارتفاع ۱۸۳۰ متر گونههای .Amygdalus scoparia Spach و Pistaci atlantica Desf. غالب هستند. و از ارتفاع ۱۸۳۰ متر تا ۱۸۷۰ متر و ارتفاعات بالاتر از تعداد گونههای Pistaci atlantica Desf. کاسته میشود و هرچه به سمت ارتفاعات بالاتر میرویم گونههای .Amygdalus scoparia Spach غالبیت بیشتری دارد.
شیب های شرقی کوه شکاف و تم کرم نیز بررسی شد که در این شیب از ارتفاع پایین تا ارتفاع ۱۸۳۰ گونههای Amygdalus scoparia Spach. ، Acer monspessulanum L. و Pistaci atlantica Desf. تشکیل جامع گیاهی درختچهزار خشکی پسند تنک میدهند که هر سه گونه در این اجتماع غالبیت یکسان دارند.
هرچه به سمت ارتفاعات بالاتر میرویم از تعدادگونههای Acer monspessulanum L. و Pistaci atlantica Desf. کاسته میشود وگونه Amygdalus scoparia Spach غالبیت بیشتری دارد.
در این پژوهش شیب جنوبی کوههای دره بادام دار نیز بررسی شد در این منطقه در شیب جنوبی از ارتفاع پایین تا ارتفاعهای بالاتر (۱۸۵۷-۱۸۸۱ متر) گونههای Amygdalus scoparia Spach.، Acer monspessulanum L. و . Pistaci atlantica تشکیل جامع گیاهی درختچهزار خشکی پسند تنک میدهند که در این اجتماع گونههای Amygdalus scoparia Spach. و Pistaci atlantica Desf. غالب هستند.
۳-۱-۳-۴- رویش گیاهی کوههای همند، کل بادی و پل سنگی
کوههای پل سنگی و کل بادی شیب غربی بررسی شد که دارای پوشش مشابه بودند.
از ارتفاع۱۷۵۰-۱۷۷۰متر، گونههایEbenus stellata Boiss. ،Astragalus spp. Gundelia tenuisect. Freyn & Sint. و Convolvulus leiocalycinus Boiss. تشکیل جامع گیاهی بوتهزار و اشکال بالشتی شکل خاردار میدهند. که در این اجتماع گونههای Ebenus stellata Boiss.، Astragalus cephalanthus.و Astragalus fasciculifolius Boiss. غالبیت بیشتری دارند. از ارتفاع۱۸۳۰ متر تا ارتفاعات بالاتر گونههای Amygdalus scoparia Spach.، Acer monspessulanum L.، Pistaci atlantica Desf.، Amygdalus eburnea Spach.و Crataegus aronia Bosc. تشکیل جامع گیاهی درختچه زار خشکی پسند تنک میدهند که در این اجتماع گونههای Acer monspessulanum L. و Amygdalus scoparia Spach. غالبیت بیشتری دارند.
شیب شرقی کوه همند نیز بررسی شد که از ارتفاعات پایین تا ارتفاع ۱۹۴۹ گونههای Amygdalus scoparia Spach. ، Acer monspessulanum L.، Pistaci atlantica Desf. و Crataegus aronia Bosc. تشکیل جامع گیاهی درختچهزار خشکی پسند تنک میدهند که در این اجتماع هر چهارگونه غالب هستند. هر چه به سمت ارتفاعات بالاتر می رویم به تعداد درختان بنه در جامعه افزوده میشود.
گونههای انگلی در منطقه از جنس Orobanch L. و Cuscuta L. هستند.
فصل چهارم
بحث و بررسی داده ها
۴-۱- پوشش گیاهی منطقه
جامعه غالب قابل مشاهده در منطقه جامعه بادام بنه است که این اجتماعات مشخصه بخشهای مرتفع ایران مرکزی میباشد. بادام نیز یک عنصر اصلی در مناطق کوهستانی ایران تورانی است با این حال در برخی مناطق حضور این گونه به تنهایی میتواند نشانه یک توالی ثانویه باشد که پس از ازبین رفتن بخشی از پوشش درختی بنه در منطقه آغاز شده است. در اوایل فصل بهار پوشش غالب زیر این تاج پوش گیاهان یکساله هستند که علت آن بارندگی در این فصل میباشد. اما با گرم شدن هوا و کاهش بارندگی گیاهان چند ساله را در زیر این تاج پوش میتوان مشاهده کرد که این امر به دلیل کمتر شدن بارندگی در منطقه وگرمتر شدن هوا است که شرایط مناسب برای رشد این نوع گونهها را فراهم میکند.
۴-۲- تنوع زیستگاهی منطقه
تنوع در زیستگاهها به علت تنوع توپوگرافیکی و ارتفاع است. هریک از زیستگاهها دارای خاک، شرایط ریز اقلیم و اقلیم محلی خاص خود هستند که باعث حضور گیاهان متفاوت در هر یک شده است. حضور زیستگاههای مختلف و ریز زیستگاهها از عوامل تنوع زیستی در منطقه به حساب میآید. از ده زیستگاه اصلی در دنیا، هفت زیستگاه در منطقه سیوند یافت میشود. اما دو زیستگاه یعنی زیستگاههای زراعی و باغبانی و زیستگاههای احداثی انسان ساز بوده و در جهت کاهش تنوع گونهای در زیستگاههای دیگر عمل کرده است.
تنوع گونهای در زیستگاههای منطقه یکسان نیست. بیشتر گونهها مربوط به زیستگاه علفزار و کمترین گونهها مربوط به زیستگاههای احداثی، صنعتی و دیگر زیستگاههای مصنوعی است. بیشتر بودن تنوع گونهای در زیستگاه علفزار میتوان اینگونه تفسیر کرد که در علفزارها زیستگاههای خرد مختلف زیادی وجود دارد و تعداد این زیستگاههای خرد یک فاکتور مهم تعیین کننده تعداد گونههایی است که ممکن است یک زیستگاه را اشغال کنند (۲۸).
از ریز زیستگاههای تاثیر گذار در منطقه جهت شیب است. شیبهای جنوبی و شمالی به دلیل تفاوت در برخورداری از نور، حرارت، رطوبت و باد دارای پوشش گیاهی متفاوتی هستند.
گیاهان در در شیبهای جنوبی و غربی به علت گرمتر بودن هوا در این شیب کمی زودتر به گل میروند. شیبهای شمالی و شرقی به علت رطوبت بیشتر دارای تعداد گونهها و تنوع گونهای بیشتری است. در شیب شمالی گونههای درختی بیشتری مشاهده میشود و از غنای گونهای بیشتری برخوردار است. در منطقه تمامی شیبها بررسی شدند اما جمع آوری نمونهها در تمامی شیبها بصورت یکسان انجام نشد به نحوی که در شیب شمالی جمع آوری بسیار کم صورت گرفت. در نهایت تعداد گونهها در شیبهای غربی نسبت به سایر شیبها بیشتر بود.
۴-۳- اشکال زیستی منطقه
شکل زیستی (Life form) هر گونه گیاهی براساس سازشهای اکولوژیک گیاه با شرایط محیطی به وجود آمده است. در واقع این سیمای ظاهری نوعی سازش فیلوژنتیک با شرایط محیطی معین است. گیاهانی که با شکل زیستی مشابه در کنار هم رشد میکنند ممکن است به طور مستقیم با یکدیگر برای فضا یا آشیان اکولوژیک رقابت نمایند این تشابه ساختاری و شکل بیانگر مشابهت در سازش جهت بهرهگیری از منابع طبیعی موجود در یک مکان معین است. به طور کلی اشکال زیستی در هر اجتماع گیاهی متفاوت میباشند و در واقع همین تفاوت اشکال زیستی، اساس ساختار اجتماعات گیاهی را تشکیل میدهد (۲۷).
یکی از مشهور ترین روشهای طبقه بندی اشکال زیستی، روش رانکایر است که بر اساس محل ظهور جوانههای رشد در هر گونه استوار است (۲۷).
در این منطقه تروفیتها بیشترین درصد شکل زیستی را دارا بودند، که علت فراوانی تروفیتها، در منطقه را میتوان اینگونه توضیح داد: این منطقه یک منطقه نیمه خشک است و اکثر باران های این منطقه در فصل زمستان و بهار صورت میپذیرد و در سایر فصلها بارندگی در منطقه اتفاق نمیافتد، از این رو فصل بهار فصل بسیار مناسبی برای رویش گونههای گیاهی یکسالهای است که در فصول دیگر قدرت رویارویی با عوامل نا مساعد آب و هوایی را ندارند. کاهش بارندگی و خشکسالیهای اخیر میتواند در فراوانی گیاهان یکساله منطقه موثر باشند. پس از تروفیتها درصد همیکریپتوفیت بیشتر از سایر شکلهای زیستی است. طبق نظر آرچیبلد، همیکریپتوفیت در یک منطقه نشان دهنده اقلیم سرد و کوهستانی در آن منطقه است (۳۶).