نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله تحلیل ساختاری و زیبایی‌شناسی زیورآلات آبگینه معاصر ایران و بررسی شرایط حضور ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جهت کار از شیشه‌های ۲ یا ۳ یا ۴ میل استفاده می‌شود.
یکی از عوامل فزاینده زیبایی شیشه نقاشی روی شیشه است. رنگ‌هایی که معمولاً برای این کار استفاده می‌شود، اکسیدهای فلزات مختلف است که به صورت پودر است که با تینر و تربانتین و روغن مخصوص مخلوط و ساییده می‌شود. بعد از اینکه مخلوط غلظت لازم را به دست آورد نقاشان با آن به تزئین روی شیشه و نقاشی آن می‌پردازند. مرحله بعد از نقاشی مرحله ثابت کردن رنگ‌هاست که با اشیاء نقاشی شده به مدت ۴ ساعت در کوره‌ای با دمای ۵۴۰ درجه سانتیگراد قرار می‌گیرد. سپس کوره را خاموش کرده و پس از سرد شدن کامل کوره، زیورها را از آن خارج می‌کنند[۴۷].
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ۲۰-گردنبند و انگشتر، تکنیک نقاشی روی شیشه، دست ساز، طرح رئال، زمینه سرمه‌ای با گل رز سفید، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، فلز برنج، معاصر.
۲-میناکاری:[۴۸] نوعی نقاشی با رنگ مینایی است. میناسازی سابقه‌ای بسیار کهن دارد، محتملاً نخست در دوران ساسانی توسط ایرانیان ابداع شده است. جلوه‌ی درخشان این نوع از تزیینات یاد آور درخشش تشعشعات منظم و حیات بخش خورشید است که در قالب تصویری زیبا به نمایش در آمده و در هیأت‌های گوناگون از مخلوقات طبیعت باز آفرینی تصنعی شده اند.( علی اکبر زاده کرد مهینی، ۱۳۷۲)
روش کار در میناسازی: ابتدا قطعاتی از شیشه و رنگ‌های مورد استفاده را که دارای خاصیت ذوب در حرارت کم باشد، می‌ساختند. این قطعات را خرد و پودر می‌کردند و در مایعی چسبنده می‌ریختند و بعد مانند رنگ روی ظروف شیشه‌ای ساخته شده نقاشی می‌کردند. پس از این مرحله ظرف را درون کوره با درجه حرارت بسیار پایین قرار می‌دادند تا فرم ظرف تغییر نکند ولی در عین حال باعث ذوب شیشه پودر شده شود.(شکل ۲۱)
شکل۲۱ – ست کامل شامل آویز، گوشواره، انگشتر و دستبند، تکنیک مینا کاری، طرح گل شاه عباسی، زمینه قهوه‌ای، معاصر.
۳- طلاکاری (زرین‌کاری): در حدود ۲۵۰۰ سال پیش در ایران باستان روی شیشه را با آب طلا می‌پوشاندند. این صنعت مانند دیگر صنایع دستی در طول تاریخ فراز و نشیب‌هایی را سپری کرده است و در برخی موارد به دست فراموشی سپرده شده است. از عصر صفوی سیر نزولی این صنعت آغاز شد و تا عصر قاجار ادامه داشت؛ اما از دوره ناصرالدین شاه دوباره این هنر رونق یافت. متأسفانه تا چند سال گذشته این صنعت در کشورمان ناشناخته و محدود بود و در مراحل ابتدایی درجا می‌زد و هنوز به صورت یک حرفه‌ی شناخته شده معرفی نشده بود؛ اما با تلاش‌ها و آثار قابل توجهی که در چند سال اخیر ساخته شد، جای بسی امیدواری به جهت معرفی شدن هرچه بهتر آثار آبگینه ایرانی به جهان است. حضور این رنگ پرکاربرد در تمامی انواع هنر یادآوری از طلای کار شده بر مصحف‌های گرانقدر مسلمانان است. این رنگ تنها رنگی است که لیاقت کاربردی ظریف و به جا را در کنار آیات معظم قرآن داشت به همین سبب حرمتی معنوی یافت و همواره به عنوان یکی از عناصر بصری برای یاد آوری عظمت و روحانیت به کار می رفت. همانطور که گفته شد این رنگ به مرور زمان به دیگر انواع هنر نیز راه یافت و در کنار دیگر رنگ‌ها جلوه‌ی روحانی خود را مضاعف ساخت. در زیورآلات آبگینه‌ی امروز نیز این رنگ غنی کاربردی ویژه در ایجاد تزیینات دارد و علاوه بر جلوه‌های بصری باز نمایی از روح معنوی این رنگ اصیل، همراه با طرح های ایرانی اسلامی است.
شکل ۲۲- نیم ست شامل آویز، دستبند و گوشواره، تکنیک طلا کاری، طرح اسلیمی، زمینه عسلی، طرح اسلیمی کار شده با طلای ۲۴ عیار، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، و ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر.
در این روش تزئین لایه نازکی از طلا یا فلزات گران قیمت بر روی سطح کار ایجاد می‌گردد. اگرچه اغلب از طلا برای این کار استفاده می شود، اما گاهی از نقره و پلاتین نیز استفاده می‌گردد. بهترین و احتمالاً گران‌قیمت‌ترین نوع مواد طلاکاری مخلوطی است که از پودر سکه طلا، نوع فلاکس (گدازآور) و یک ماده ناقل شناخته شده، ساخت این نوع مواد کاری ظریف، حساس و دقیق است. در این روش تزئین، مخلوط طلاکاری به سطح کار اعمال می‌گردد و پس از خشک شدن، در دمای حدود (۵۰۰) درجه سانتیگراد پخته می‌شود. هنگامی که قطعه سرد شد لایه فلزی سطح کار طلایی شده و زرق و برقی همچون درخشش خورشید می‌یابد. گاهی مواقع، برای طلاکاری، هنرمند با روغن جلاء طرحی بر روی سطح لعاب قطعه نقاشی می‌کند سپس پودر طلا بر روی آن پاشیده می‌شود. با این عمل پودر طلا به نقاطی که روغن جلاء خورده، می‌چسبد و پس از پخت در جای خود تثبیت می‌شود (نباتی، ۱۳۸۲، ۱۵۰) طلا کاری که با بهره گرفتن از مایع روغنی طلای ۱۲ درصد که به صورت رنگی پوششی روی شیشه انجام می‌شود و درجه پخت آن بالا است. طلا کاری در سه حالت جسمی، سطحی و نیمه مات کاربرد دارد.
طلای جسمی یعنی طرح با قمقمه‌ی مخصوص کار طراحی می‌شود و به کوره می‌رود. بعد از پخت روی آن را با قم مو طلا کاری می‌کنند و سپس مجدداً به کوره می‌رود و با دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد در مدت ۱۵۰ دقیقه پخته می‌شود؛ بدین ترتیب به اصطلاح طلا جسمی می‌شود.(نباتی و گرامی نژاد، ۱۳۸۲، ۱۵۰)
طلای نیمه مات یعنی رنگ اوپک را رقیق کرده و در درجه حرارت بالا پخته می‌شود و بعد رنگ اصلی (طلا) درا بر روی آن می‌زنند و این بار در دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد پخته می شود.
طلای سطحی بدین صورت است که تنها رنگ مایع طلا مستقیم روی شیشه اجرا می‌شود و به کوه رفته و در دمای بالا پخته می‌شود.(شکل۲۲ و ۲۳)
شکل ۲۳- انگشتر، تکنیک طلا کاری، دست ساز، طرح دانه برف( انتزاعی)، زمینه زرشکی، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، قاب و رکاب طلا ۱۸ عیار، معاصر.
۳-۳-۲ تنوع فرم و شکل
دسته‌بندی آثارازنظر تنوع فرم و شکل به ۲ دسته تقسیم می‌شود.
۱-فرم‌های غیر اورگانیک یا صور هندسی: شکل‌های انتزاعی که به نظر می‌رسد نسبتی با هندسه دارند این شکل‌ها معمولاً ساده‌اند مانند مربع، دایره، مستطیل (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) در علم طراحی و گرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم، معنای ویژه ای را القا می کند، آشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا و مفهومی که سازنده‌ی اثر هنری از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان آن‌را داشته، را بهتر درک نماید. نقاش انتزاع‌گر هندسی،با ادعای ترکیب فرمهای ناب، می‌تواند به اوج اهداف خود و غایت هنر ناب دست یابد. (حسنوند،رهنورد، برهمند، ۱۳۸۶) مربع از لحاظ بصری، شکلی است متعادل، محکم و ایستا و نموداری از استواری، مردانگی، سکون، منطق و معرف زمین است. این شکل در معماری اسلامی از اهمیت بسزایی بر خوردار است و در فرهنگ ایرانی جایگاه مخصوص و ویژه ای دارد. چهار ضلع مساوی آن می تواند نماد چهار عنصر باد، آب، خاک و آتش یا چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب یا چهار فصل یا چهار مرحله زندگی از کودکی تا جوانی و میانسالی و پیری و یا چهار طبع سردی، گرمی، خشکی و رطوبت باشد. افلاطون مربع را زیبا به معنی مطلق می داند و ابو یعقوب عدد چهار را کاملترین رقم می شناسد زیرا به تعداد حروف الله است. با قبول این مسئله که مربع نمادی از مکان است دایره نمادی از حرکت و زمان است همچنین نمادی از آرامش و تداوم است، زیرا کلیه نقاط پیرامون آن از یک ارزش برخوردارند و این امر تعادلی بین نیروی درونی و فضای بیرونی ایجاد می کند و باعث حرکت چرخشی و دورانی می شود و مفهوم بی پایانی را القا می کند.در عین حال دایره نمادی است از آسمان، عالم ملکوت، حرکت اجسام سماوی در حول محوری دوار و سیار و نیز نمادی است از جهان معنوی و متعال. همچنین مربع نمادی از سکون و دایره بیانگر حرکت است. مربع نمادی از مردانگی و دایره مبیین زنانگی و عنصر مونث است. مربع نمادی از عقل و دایره نشانی از احساس است. اگر مثلث بر قاعده اش قرار گیرد نمادی است از ایستایی و توازن، پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد به واسطه زوایای تیزی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به خود می گیرد به دلیل وجود نقطه رأس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل می کند، خطر و دلهره را سبب می شود. شعارهایی نظیر گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک در دین زرتشت و یا پدر، پسر و روح القدس و یا سه رنگ قرمز، آبی و زرد در این رابطه قرار می گیرند.(شکل ۲۴)
شکل ۲۴ – گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ۲۴ عیار، زرشکی، دلربا سرمه‌ای و قهوه‌ای، قطر ۳ سانتیمتر، معاصر.
۲- فرم‌های اورگانی (غیر هندسی): فرم‌های اورگانیک صور زنده نما، صور انتزاعی غیر منظم، که با شکل‌های موجودات طبیعی همانندی دارند، غالباً این اصطلاح در برابر صور هندسی به کار برده می‌شود (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) انتزاع فرایند یا نتیجه‌ی تعمیم بخشیدن با کاهش محتوای اطلاعاتی یک مفهوم یا یک پدیده‌ی قابل مشاهده، جهت حفظ اطلاعات برای منظور خاص می‌باشد. صنعت تجرید را باید جان و سرچشمه اصلی سادگی، شیوایی، و زیبایی در تفکّر و اندیشه‌ورزی، زبان، منطق، ریاضیّات، فلسفه، و هنر دانست. شکل انتزاعی به مفهوم بیرون کشیدن مفهومی یک طرح از یک پدیده باعث ایجاد تصوری غیر واقعی از آن پدیده می‌شود. این تجرید که شاید فاصله‌ای طولانی با شکل اولیه داشته باشد اما حالاتی از طرح را نیز باز می نمایاند که یادآور صور اولیه ی خود است. این بیرون کشیدن از دل یک پدیده، پدیده‌ای دیگر را می‌آفریند که بیشتر بازتاب مفهومی دارد تا بازتابی تصویری. در نظریه تجرید گفته می شود شیء ابتدا محفوف به عوارض مادی از جمله مکان و زمان و ماده استف سپس در ادراک، حسی صورتی از شیء نزد ذهن پدید می آید که از ماده ی خارجی تجرید گردیده، اما هم چنان دارای زمان و مکان مشخص است. (علم الهدی، ۱۳۹۰) در این آثار نیز اشکال تجریدی از پدیده های که پیشتر ظهور یافته اند در قالب زیوری تزیینی پدیدار گشته‌اند.(شکل ۲۵)
شکل ۲۵- گردنبند، تکنیک فول فیوزینگ، دست ساز، طرح انتزاعی، زمینه قرمز، سفید، زرشکی، ابعاد ۳ در ۴ سانتیمتر، فلز نقره، معاصر.
۳-۳-۳ تنوع طرح و نقش
زیورهای آبگینه معاصر از نظر طرح و نقش به ۳ دسته تقسیم می‌شوند.
۱-طرح‌ها و موتیف‌های قبل ازاسلام
- نمادهای چشم‌نما (چشم‌نظر) که به صورت آویز در گذشته وجود داشته است. چشم زخم گونه‌ای از بدخواهی است به گونه‌ای که در بسیاری از فرهنگ‌ها این عقیده وجود دارد که فرد شور چشم می‌تواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمنی اویند گردد. این عمل چشم زدن یا نظر زدن نامیده می‌شود و در مقابله با آن طلسم‌هایی ابداع شده است که نظرقربانی خوانده می‌شوند. این اصطلاح اشاره بر این دارد که صدمات و بداقبالی‌های وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد می‌گردد. چنین عقیده‌ای بسیاری از فرهنگ‌ها را بر آن داشته تا به دنبال اقدامات پیشگیرانه در برابر آن باشند.(ده بزرگی، ۱۳۸۱) گرچه این عقیده به گونه‌های مختلف در سراسر جهان (اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا) پراکنده است اما اصل این موضوع و شدت اهمیت آن در فرهنگ‌های مختلف، تفاوت بسیار با هم دارند و بیشترین تاثیرپذیری از آن در خاور میانه وجود دارد به گونه‌ای که گردن‌آویزها و لوازم زینتی منزل که در جلوگیری از چشم زخم کاربرد دارد یکی از سوغات و یادگاری‌هایی است که گردشگران از کشورهای ترکیه، ایران و افغانستان با خود همراه می‌کنند. امروزه با الهام از این نمادهای ماندگار زیورآلات آبگینه با ترکیباتی نو و خلاقانه ساخته می‌شوند.(شکل ۲۶، ۲۷، ۲۸ و ۲۹)

 

شکل ۲۶-گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح چشم نظر، زمینه طلا، چشم نمای آبی، ابعاد ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر. شکل ۲۷-دستبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح مهره‌ای گل دار، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.

از دیگر نقش‌مایه‌های تاریخی قبل از اسلام می‌توان به نقش‌مایه‌های لوتوس، گل نیلوفر و انار اشاره کرد که به دوره‌ی هخامنشی باز می‌گردند.
شکل ۲۸-دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح انار موتیف ایرانی، زمینه سفید، آبی و قرمز، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.
شکل ۲۹- ست کامل شامل آویز، دستبند، انگشتر و گوشواره، تکنیک مینا کاری، طرح دیو سفالینه شوش، زمینه عسلی، طرح کار شده با طلای ۲۴ عیار، معاصر
۲- دوره اسلامی : نقوش و الگوهای سنتی و اسلامی که شامل نقوش تجریدی (نقوش اسلیمی، ختایی و دیگر نقوش گیاهی) می‌باشد.
۲-۱ اسلیمی:[۴۹](عربانه): اصطلاحی که به طور عام در مورد نقوش گیاهی درهم بافته یا طوماری به کار می‌رود، و به خصوص یکی از نقشمایه‌های شاخص در هنر اسلامی است. در قرون وسطای متأخر، این گونه نقش‌ها را «مغربی» می‌نامند، ولی از سده شانزدهم، که اروپاییان به هنر اسلامی توجه پیدا کردند، واژه «آرابسک» به کار رفت (پاکباز، ۱۳۸۳، ۲۷) برخی از پژوهشگران، ریشه‌ی این طرح را برگرفته از نقش «درخت زندگی» که در هنر ایران سابقه‌ی کهن دارد، می‌پندارند. اما در هر حال اسلیمی نامی جدید است برای طرحی کهن که با شیوه‌های گوناگون و تنوع بسیار از روزگار باستان تاکنون کاربردی گسترده در هنرهای تزیینی ایران بویژه نگارگری ایرانی دارد.
باستان‌شناسان و پژوهشگران غربی به هنگام بررسی هنر اسلامی، چون با نقش اسلیمی نخستین بار در سرزمینهای غربی اسلامی چون فلسطین روبه‌رو شدند، این نقوش را عربی پنداشته، آن را «اربسک = عربانه» خواندند. در حالی که پس از مدتی دریافتند که این طرح‌ها هیچ گونه ارتباطی با عرب نداشته، و سرچشمه گرفته از هنر دیگر ملل و از همه بیشتر متأثر از هنر ساسانی، هلنی و بیزانس است اما به هر حال، اسلیمی نقوشی است که در دوره اسلامی به کمال رسیده‌است. طرحی که امروز به نام اسلیمی در هنر ایران شناخته می‌شود، طرحی تجریدی و انتزاعی (دور از طبیعت) و تکامل یافته از نقش مایه‌هایی است که در چند هزار سال کاربرد، دگرگونیهای بسیار به خود دیده، تا به صورت کنونی درآمده‌است.
۲-۲- تذهیب:[۵۰] آرایش صفحات کتب خطی است که با نقشمایه‌های انتزاعی متشکل از نقوش اسلیمی و ختایی، مزین می‌شد. این نقوش در ابتدا برای تزیین مصحف‌ها به کار می‌رفت و کم کم به دیگر بخش‌های هنر نیز کشیده شد.(شکل ۳۰)
شکل ۳۰-ست کامل، تکنیک مینا کاری، دست ساز، طرح اسلیمی و ختایی(تذهیب) ، زمینه زرشکی طرح سفید صدفی، معاصر.
در هنر ایران اسلامی این‌گونه تزئین از حیث پیچیدگی طرح‌ها و هماهنگی رنگ‌ها به اوج کمال رسید (پاکباز، ۱۳۸۳، ۱۵۹) به عقیده‌ی اسلام و هنرمند مسلمان«الله نور السموات و الارض» در هنر ایرانی و هنر اسلامی نور نماد رحمت خداست و طبق قرآن بر همه چیز گسترده است. به همین دلیل نور در هنر ایران اسلامی در همه جا یکدست است. همه رنگ‌ها از یک نور می‌آیند. همه چیز از درون نور فوران می‌کنند. هنرمند ایرانی همه چیز را از آسمان و از بالا می‌دیده است. در تذهیب نیز که طلا نقش عمده‌ای از شکل گیری آن را تشکیل می‌دهد، همین جلوه‌ی الطاف خداوندی و نور الهی را باز می‌نمایاند.
۳- طرح‌ها و الگوهای مدرن
۳-۱ سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی: در اکسپرسیونیسم انتزاعی گرایش پرشور در بیان تجریدی حالت‌های احساسی است که خیلی سریع به نخستین بخش هنری مهم سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل شد. این جنبش در ذات خود از شیوه فراواقع‌گرایی یا سورئالیسم[۵۱] (سورئالیسم مسیری مکاشفه‌گونه در ناخودآگاه روحی و روانی، تلاشی است در راستای بیان کلامی، نوشتاری و یا تصویری یک ذهنیت پویا و روشی است برای ابراز آزادانه عملکرد و تفکر و اندیشه و متکی است بر حقیقی عالی‌تر از واقعیت که به مدد اشکال مرهومی از تداعی معانی، قدرت مطلقه عالم رؤیا به ظهور می‌رسد. این سیر آفاق ذهنی سامان روانی انسان را درهم کوبیده تا به گونه‌ای دیگر به حل مشکلات عمده زندگی نائل آید (برتون، ۱۹۲۴، ۳۳) که بااهمیت‌ترین جریان هنری سال‌های جنگ و پیش از آن بود، تولید یافت.(شکل ۳۱ و ۳۲)

 

شکل ۳۱- نیم ست، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ، قرمز و زرشکی و دلربا، ابعاد ۳ در ۳ و ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، معاصر. شکل ۳۲- دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه سبز، نارنجی و زرد، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.
نظر دهید »
راهنمای نگارش مقاله درباره :بهره برداری جهت تعیین و ترمیم سیاست جنایی کشورمان و معایب ومزایای ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ج) اخلال در نظام تولیدی کشور از طریق سوء استفاده عمده از فروش غیرمجاز تجهیزات فنی و مواد اولیه در بازار آزاد یا تخلف از تعهدات مربوط به مورد آن و یا رشاء و ارتشاء عمده در امور تولید یا اخذ مجوزهای تولیدی در مواردی که موجب اختلال در سیاست های تولیدی کشور شود.
د) هر گونه اقدامی به قصد خارج کردن میراث فرهنگی یا ثروت های ملی اگرچه به خارج کردن آن نینجامد قاچاق محسوب و کلیه اموالی که برای خارج کردن از کشور در نظر گرفته شده است مال موضوع قاچاق تلقی و به سود دولت ضبط می گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ه) وصول وجوه کلان به صورت قبول سپرده اشخاص حقیقی یا حقوقی تحت عنوان مضاربه و نظایر آن که موجب حیف و میل اموال مردم یا اخلال در نظام اقتصادی شود.
و) اقدام باندی و تشکیلاتی جهت اخلال در نظام صادراتی کشور به هر صورت از قبیل تقلب در سپردن پیمان ارزی یا تادیه آن و تقلب در قیمت گذاری کالاهای صادراتی. با توجه به این قانون در صورتی که اینگونه اعمال توسط اشخاص حقوقی اعم از خصوصی یا دولتی یا نهادها و یا تعاونی ها و غیرآنها انجام گیرد، فرد یا افرادی که در انجام اینگونه اقدامات عامداً و عاملا دخالت داشته اند و یا مبادرت و شرکت کرده اند به مجازات مقرره محکوم خواهند شد. گذشته از اینگونه قوانین و مقررات که تنها اشخاص حقوقی از طریق مسئولین و نمایندگان آنها جزائا مسئول دانسته است (راستین ، ۱۳۸۷،ص ۲۲۳).
۳-۹- مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرائم رایانه ای :
پس از قوانین و مقررات قبل و بعد از انقلاب که در آنها مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی بصورت موردی وپراکنده مورد توجه قانونگذار قرارگرفته بود میتوان گفت برای اولین بار و بصورت خاص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرائم رایانه ای مصوب ۸۸ مورد توجه و عنایت قانونگذار ایرانی قرار گرفته است .
بموجب فصل ششم قانون جرائم رایانه ای ، درصورتی که جرائم رایانه ای بنام شخص حقوقی و در راستای منافع آن و توسط مدیر شخص حقوقی و یا به دستور وی صورت گیرد ، شخص حقوقی دارای مسئولیت کیفری خواهد بود . همچنین در صورتی که یکی از کارمندان شخص حقوقی با اطلاع مدیر یا در اثر عدم نظارت وی مرتکب جرم رایانه ای شود و یا هر گاه تمام یا قسمتی از فعالیت شخص حقوقی به ارتکاب جرم رایانه ای اختصاص یافته باشد ، شخص حقوقی دارای مسئولیت کیفری خواهد بود . در تبصره های اولین ماده از فصل ششم قانون موصوف ، مدیر تعریف شده « مدیر کسی است که اختیار نمایندگی یا تصمیم گیری یا نظارت بر شخص حقوقی را دارد » و بر این نکته نیز تصریح گردیده که مسئولیت کیفری شخص حقوقی مانع مجازات مرتکب نخواهد بود و در صورت نبود شرایط صدر ماده ( ارتکاب جرم رایانه ای به نام شخص حقوقی و یا در راستای منافع آن ) و عدم انتساب جرم به شخص حقوقی ، فقط شخص حقیقی مسئول خواهد بود ( ماده ۱۹ قانون جرائم رایانه ای با اندکی تفسیر ) .
از آنجا که در قانون جرائم رایانه ای مسئولیت کیفری و مجازاتهای تعیین شده برای اشخاص حقوقی تنها در راستای آن قانون و جرائم موضوع آن ( جرائم رایانه ای ) میباشد، این قانون بعنوان یک قانون خاص مبادرت به شناسایی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی نموده است .
۳-۱۰- مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون مصوب سال ۹۲ :
مدتی بعد و در سال ۹۲ با تصویب قانون مجازات اسلامی ، قانونگذار بشرح تبصره ماده ۱۴ و مواد ۲۰ الی ۲۲ و ماده ۱۴۲و ۱۴۳ قانون مجازات اسلامی مسئولیت کیفری و مجازاتهای اشخاص حقوقی را بطور عام مورد پذیرش قرار داد .
قانونگذار ایران برخلاف قانون مجازات اسلامی سابق که مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی را مطرح نکرده بود، در این قانون در کنار مجازات اشخاص حقیقی به مجازات اشخاص حقوقی نیز پرداخته است.
طبق تبصره ماده ۱۴ قانون مجازات جدید چنانچه رابطه علیت بین رفتار شخص حقوقی و خسارت وارد شده احراز شود، دیه و خسارت، قابل مطالبه خواهد بود. اعمال مجازات تعزیری بر اشخاص حقوقی مطابق ماده ۲۰ قانون مزبور خواهد بود. فلسفه وجودی این تبصره آن است که تصور نشود پرداخت دیه یا خسارت حتما باید توسط شخص حقیقی صورت گیرد. آنچه که در پرداخت دیه یا خسارت مهم است، وجود رابطه علیت بین رفتار شخص (اعم از حقیقی یا حقوقی) و خسارت وارد شده است. این رابطه با هر شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی برقرلر شود، او مسئول پرداخت خواهد بود. افزون بر مجازات اشخاص حقیقی بر اساس ماده ی ۲۰ این قانون، برای اشخاص حقوقی نیز مجازات تعیین شده است. ماده ۲۰ این قانون نیز، ماده ای جدید است که از نوآوری های قانونگذار در تدوین قانون مجازات جدید بوده و در قوانین مجازات گذشته، پیشینه ای ندارد. بر خلاف نظام حقوقی فرانسه که مجازات شخص حقوقی را فرع بر مجازات شخص حقیقی پذیرفته است. و اگر شخص حقیقی به هر جهت مجازات نشود، مجازات شخص حقوقی نیز ساقط می شود.
ماده ۲۰ قاضی را مکلف می دارد در تمامی جرائم در صورت احراز مسئولیت کیفری شخص حقوقی مطابق ماده ۱۴۲ قانون مجازات اسلامی یک تا دو مورد از مجازات های مذکور در بندهای هفتگانه را تعیین کند چه اینکه شخص حقیقی هم قابل مجازات باشد یا نباشد. یعنی سقوط مجازات شخص حقیقی به جهتی از جهات مانعی برای مجازات شخص حقوقی نیست زیرا مجازات این دو شخص به نحو مجزا پیش بینی شده و ارتباطی به هم ندارد. و در این ماده تعیین برخی مجازات ها هم برای شخص حقیقی و هم برای شخص حقوقی بلا مانع است. ماده ۲۰ قانون مارالذکر در واقع ضمانت اجرای مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی را به صراحت بیان می دارد ( مصدق، ۱۳۹۲ ،ص۷۸).
در قانون آئین دادرسی کیفری، موضوع صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به جرائم اشخاص حقوقی بیان نشده است. لذا به نظر می رسد که دادگاه صالح برای رسیدگی به جرائم اشخاص حقیقی صلاحیت رسیدگی به جرم شخص حقوقی را هم دارا می باشد، بنابراین در مواردی مانند فوت که شخص حقیقی قابل تعقیب نیست دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به جرم این شخص را دارا بوده، به جرم شخص حقوقی نیز رسیدگی می کند و ملاک صلاحیت، مجازات جرم ارتکابی توسط شخص حقیقی است. شایان توجه است که محکوم کردن شخص حقوقی به پرداخت جزای نقدی بر اساس بند « ج » ماده ۲۰ ضمانت اجرای خاصی ندارد، زیرا اگر شخص حقوقی جزای نقدی را نپردازد، بازداشت بدل از جزای نقدی در حق وی منتفی است. ممکن است این سوال به ذهن متبادر گردد که نحوه تفهیم اتهام به شخص حقوقی چگونه بوده است؟ در پاسخ باید گفت که تفهیم به نماینده قانونی این شخص صورت می گیرد که ممکن است همان شخص حقیقی مرتکب جرم یا شخص دیگری باشد. کیفیت تفهیم اتهام به شخص حقوقی و نحوه ی صدور قرار کیفری در مواد ۶۸۶ تا ۶۹۴ لایحه جدید آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده است. در بیان منظور قانون گذار از مجازات « انتشار حکم محکومیت بوسیله ی رسانه ها » که در آخرین بند از ماده ی ۲۰ به عنوان یکی از مجازات های اشخاص حقوقی بیان شده است، سه نظر قابل طرح است. نخست قاضی می تواند صرفا مجرمیت شخص حقوقی را منتشر کند بدون اینکه مجازاتی برای او در نظر بگیرد. مطابق این نظر محکومیت شخص حقوقی همان انتشار مجرمیت اوست نه محکوم شدن او به سایر مجازات ها.
دوم، قاضی می تواند انتشار حکم محکومیت شخص حقیقی را بعنوان مجازات شخص حقوقی در نظر گیرد.
سوم، اگر قاضی بخواهد انتشار حکم محکومیت به وسیله ی رسانه ها را بعنوان مجازات شخص حقوقی در نظر گیرد، حتما باید آن را با یکی از مجازات های مقرر در بند های الف تا ج جمع کند. مطابق این نظر، معنای محکوم شدن شخص حقوقی، محکوم شدن به یکی دیگر از مجازات، نه صرف اعلام انتساب جرم ارتکابی به شخص حقوقی. به نظر می رسد که نظر نخست از استدلال منطقی برخوردار نیست، چون پیش از محکومیت، انتشار معنی پیدا نمی کند و انتشار مجرمیت موجه نیست و نظر دوم نیز منطقی نیست، زیرا انتشار محکومیت شخص حقیقی مجازات مضاعفی برای شخص حقیقی است و محکومیتی برای شخص حقوقی محسوب نمی شود، پس نظر سوم ارجح است.
همچنین ماده ۲۱ قانون مجازات اسلامی جدید که میزان جزای نقدی قابل اعمال بر اشخاص حقوقی را حداقل دو برابر و حداکثر چهار برابر مبلغی که در قانون برای ارتکاب همان جرم بوسیله اشخاص حقیقی تعیین می شود، جدید است و پیشینه ی تقنینی در قانون سابق ندارد مشابه این ماده، صدر ماده ۲۰ قانون جرائم رایانه ای است که مقرر می دارد:
« اشخاص حقوقی موضوع ماده فوق با توجه به شرایط و اوضاع و احوال و جرم ارتکابی، میزان درآمد ونتایج حاصل از ارتکاب جرم، علاوه بر سه تا شش برابر حداکثر جزای نقدی جرم ارتکابی، به ترتیب ذیل محکوم خواهند شد …». اینک سوال این است که آیا با تصویب این قانون، ماده ۲۰ قانون جرائم رایانه ای منسوخ است؟
در پاسخ بایستی گفت به نظر می رسد ماده ۲۰ قانون جرائم رایانه ای، با توجه به اینکه قانون خاص است همچنان به قوت خود باقی و لازم الاجرا است، زیرا قانون عام موخر نمی تواند ناسخ خاص مقدم باشد.
چنانچه مدیرعامل شرکتی به مبلغ یکصد میلیون تومان کلاهبرداری کند، مجازات جزای نقدی شخص مدیر عامل بر اساس قانون تشدید مجازات ارتشاع، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام یکصد میلیون تومان است اما مجازات شخص حقوقی (شرکت) حداقل دویست میلیون و حداکثر چهارصد میلیون تومان خواهد بود.
همچنین طبق ماده ی ۲۲ قانون مجازات اسلامی جدید که انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن را تحت شرایطی پیش بینی نموده است اشخاص حقوقی دولتی مانند سازمان صدا و سیما و یا اشخاص حقوقی عمومی غیر دولتی مانند شهرداری در مواردی که اعمال حاکمیت می کنند، مسئولیت جزایی ندارند و فقط مسئولیت مدنی بر آنان بار می شود. ممکن است ایراد گرفته شود که اساسا اشخاص حقوقی عمومی غیر دولتی هیچ گاه اعمال حاکمیت نمی کنند و این ایراد وارد است.
بر اساس مفاد ماده ۱۴۳ قانون مجازات اسلامی « در مسئولیت کیفری اصل بر مسئولیت شخص حقیقی است و شخص حقوقی در صورتی دارای مسئولیت کیفری است که نماینده قانونی شخص حقوقی به نام یا در راستای منافع آن مرتکب جرمی شود . مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مانع مسئولیت اشخاص حقیقی مرتکب جرم نیست . (مصدق، ۱۳۹۲، ص ۲۸۶ ).
این ماده نیز جدید است ودر قانون سابق وجود نداشت، قانون گذار در این ماده برای مسئولیت اشخاص خقوقی یک قاعده کلی را ارائه داده است.
با دقت در قانون جدید که در واقع اقتباسی از قانون کیفری ۱۹۹۴ و اصلاحیه دوم مارس ۲۰۰۴ قانون کیفری نوین فرانسه میباشد ، کاملا محرز و مسلم میگردد که قانونگذار ایران نیز همانند قانونگذار فرانسه از آموزه حقوقی غالب مبنی بر پذیرش اصل عام بودن مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی تبعیت نموده و بدین طریق اشخاص حقوقی را همانند اشخاص حقیقی تلقی نموده است .نتیجه منطقی پذیرش این اصل آن است که بگوئیم اشخاص حقوقی میتوانند مرتکب همه بزه هایی شوند که اشخاص حقیقی میتوانند مرتکب آنها شوند .
فصل چهارم
بررسی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی درسطح بین الملل و حقوق آمریکا
۴-۱-مسئولیت کیفری دولت ها:
مسئولیت کیفری به طور اخص هم در حقوق داخلی و هم در حقوق بین‌المللی دارای تاریخچه پر فراز و نشیبی بوده و هنوز هم مساله اختلاف برانگیز و پر مناقشه‌ای است. مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی هم در زمینه‌های اقتصادی و بازرگانی وهم در حقوق کیفری تا چند دهه پیش در حقوق داخلی بیشتر کشورها پذیرفته نشده بود، اما بتدریج واقعیت اجتماعی دولت‌ها را ناگزیر به پذیرش مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در حقوق داخلی خودنمود.
امروزه در آمریکا مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مورد پذیرش واقع شده است. شرکت‌های سها‌می‌گروه‌های سیاسی و سازمان‌های حرفه‌ای به خاطر اعمال خلاف قانونی که به نام و از طرف شخص حقوقی صورت گرفته از نظر جزایی مسئول شناخته می‌شوند. حتی رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور و کلیه مقامات کشوری ایالات متحده آمریکا پس از اعلام جرم علیه آنان و محکومیت به خاطر جرائم ارتکابی از کار بر کنار می شوند و کلیه دعاوی بر اساس قانون و انصاف ناشی از قانون اساسی، سایر قوانین ایالات متحده، در حیطه عمل قوه قضاییه ایالات متحده قرار می گیرند. همچنین قوانین عمومی، سوابق و تصمیمات قضایی یک ایالت در سایر ایالت ها اعتبار و رسمیت کامل خواهد داشت[۲].
تا اوایل سده بیستم، مولفین حقوقی کشور آمریکا و کشورهای دیگر مثل فرانسه مخالف پذیرفتن چنین مسئولیتی بودند. در این راستا در کنگره بین المللی حقوق کیفری بخارست استدلال مخالفان از دیدگاه عدم مسئولیت کیفری نشات می گرفت، ولی اندیشه ها متحول شد و بتدریج در کنگره های بعدی که بترتیب در رم ( ۱۹۵۳ )، بوداپست ( ۱۹۷۸ ) و پو ( فرانسه ) ( ۱۹۷۸ ) برگزار شد، اصل مسئولیت کیفری مورد قبول قرار گرفت ( پرادل ژان، تاریخ اندیشه های کیفری، ترجمه نجفی ابراند آبادی، ۱۳۷۳ ص ۱۴۵ ).
در قانون کیفری جدید فرانسه که در سال۱۹۹۲ به تصویب قوه مقننه رسید و از سال۱۹۹۴ قابلیت اجرایی یافت، مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی به صراحت و برای اولین بار علی رغم تئوری‌های حقوقی و رویه قضایی و متون قانونی سابق پذیرفته شد. عنوان دوم از کتاب اول مربوط به قواعد عمومی، به مساله «مسئولیت کیفری» اختصاص داده شده و پس از ذکر مسئولیت شخص حقیقی بلافاصله، مسئولیت شخص حقوقی نیز صراحتاً پذیرفته شده است. اعمال ارتکابی به وسیله ارگان‌ها یا نمایندگان شخص حقوقی که به حساب و به شخص حقوقی واقع شده باشد در صورتی که جرم تلقی شوند، شخص حقوقی پاسخگوی آنها از نظر کیفری خواهد بود. البته «دولت» به عنوان شخص حقوقی حقوق عمو‌می از این حکم مستثنی شده است.
در حقوق کیفری سابق ایران، به عنوان اصل و قاعده کلی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی پذیرفته نشده بود.
به طور مثال در ماده۱۸۴ قانون کار مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال۱۳۶۹ قانونگذار مقرر داشته در کلیه مواردی که تخلف از ناحیه اشخاص حقوقی باشد، اجرت المثل کار انجام شده باید از اموال شخص حقوقی پرداخت شود، ولی مسئولیت جزایی حبس یا جریمه نقدی متوجه مدیر عامل و مدیر مسئول شخص حقوقی است. یا در ماده۵۶۸ از قانون مجازات اسلا‌می با اینکه در مقام بیان جرایم ارتکابی توسط اشخاص حقوقی بوده، فقط مسئولیت کیفری اشخاص حقیقی (مدیران و مسئولان دستور دهنده) را پذیرفته است.
لازم به یاد آوری است که جرایم اصلی مشمول صلاحیت دادگاه کیفری بین‌المللی، بر مبنای اساسنامه، در حال حاضر عبارتند از: نسل‌کشی، جنایات ضد بشریت، جنایات جنگی وجنایت تجاوز.
یادآوری‌این نکته حائز اهمیت است که پس از تجاوز عراق به کویت در سال ۱۹۹۰میلادی، کمیسیون جبران خسارت سازمان ملل متحد بنابر قطعنامه ۶۸۷ شورای امنیت، وظیفه عملی ساختن مسئولیت دولت عراق و مدیریت ترمیم خسارت وارده به دولت‌ها و اشخاص را به عهده گرفت. شورای امنیت در قطعنامه ۷۰۵ خود، سهم کمک عراق به صندوق (حساب) مربوط به غرامت را۳۰% بهای صادرات نفتی‌این کشور تعیین کرد.
پس از جنگ جهانی اول با پایان گرفتن جنگ جهانی اول، «کمیسیون مربوط به تعیین مسئولیت آغاز کنندگان جنگ و اعمال مجازات علیه آنها برای نقض قوانین و عرف جنگی» که به وسیله کنفرانس صلح پاریس در سال۱۹۱۹ تشکیل شد، پیشنهاد کرد که یک محکمه موردی برای محاکمه کسانی که مرتکب جنایات جنگی و نقض قوانین بشری شده‌اند، تشکیل شود. اما ‌این پیشنهاد مورد عمل واقع نشد و تصمیم گرفته شد که فقط قیصر، به موجب مفاد معاهده ورسای۱۹۱۹، در مقابل یک محکمه بین‌المللی مورد محاکمه قرار گرفته و بقیه موارد در محاکم نظا‌می‌کشورهای متفق مورد رسیدگی قرار گیرد. اما پس از فرار قیصر به هلند و خودداری هلند از استرداد وی با استدلال پناهندگی سیاسی در عمل، محاکمه وی محقق نگردید. در خصوص سایر متهمان نهایتاً ۱۲ نفر برای محاکمه انتخاب شدند که در محاکمه آنان صرفاً مسایلی چون شیوه رفتار با اسرا و نظایر آن، و نه اصل موضوع شروع مخاصمات پرداخته شد و بر اثر فشار افکار عمو‌می‌آلمان نهایتاً تعداد اندکی از آنها محکوم شدند. با وجود عدم تشکیل محکمه بین‌المللی پیش بینی شده در معاهده ورسای، پیشنهاد کمیسیون تعیین مسئولیت آغاز کنندگان جنگ دایر بر تشکیل محکمه‌ای برای محاکمه جنایتکاران جنگی و نیز مفاد معاهده ورسای در‌این مورد نقطه عطفی در روند جهانی کردن عدالت کیفری محسوب می‌گردد ( قربانی، ۱۳۸۹ ص ۸ ).
معاهده صلح ۱۹۱۹ مشهور به معاهده ورسای که ضمن پایان دادن به جنگ، جامعه ملل را به وجود آورد، درماده ۲۷۷ خود، یکی از نخستین موارد مسئولیت کیفری بین‌المللی رئیس حکومت را پیش بینی نمود و مقرر داشت که ویلهلم دوم، امپراطور آلمان، به سبب لطمه شدیدی که به اخلاق بین‌المللی و قداست معاهدات زده است، باید محاکمه گردد که همین‌طور که گفته شد علیرغم عدم تحقق یک محاکمه کیفری، صرف پیش‌بینی امر مسئولیت کیفری دولت در‌این معاهده قابل توجه است.
پس از جنگ جهانی دوم بعد از جنگ جهانی دوم این سوال مطرح شد که آیا مسئولیت دقیق برای جرایم جنگی صرفاً مربوط به حزب نازی به عنوان مقصر جنگ است یا رهبران نیروهای نظا‌می آلمان یا همه مردم آلمان به علت کوتاهی در شورش نمودن علیه دیکتاتوری هیتلر و این سوال مطرح گردید که آیا یک دولت علاوه بر مسئولیت سیاسی و شخصی می‌تواند دارای مسئولیت کیفری هم باشد؟ نهایتاً با محاکمه افرادی که به عنوان عامل دولت اقدام می‌کردند، می‌توان گفت مسئولیت کیفری دولت پذیرفته شد.
با توجه به اینکه ارتکاب جنایات سازمان یافته فراملی همیشه توسط «گروه‌ها» صورت می‌گیرد و این گروه‌ها ممکن است در دولتی به ثبت رسیده و یا حتی جزء اشخاص حقوقی عمو‌می‌باشند، لذا مسئولیت کیفری «شخص حقوقی» در کنوانسیون پالرمو پذیرفته شده است.در حقیقت برای اولین بار یک سند بین‌المللی مورد توافق و اجماع جامعه بین‌المللی به طور صریح مسئولیت اشخاص حقوقی را پذیرفته است .
ماده۱۰ کنوانسیون تحت عنوان «مسئولیت اشخاص حقوقی» مقرر می‌دارد:
۱ - هر دولت عضو، منطبق با اصول حقوقی خود، تدابیر لازم جهت برقراری مسئولیت اشخاص حقوقی مشارکت کننده در ارتکاب جرایم شدیدی که یک گروه مجرم سازمان یافته نیز درآنها دخالت دارد و نیز جرایم موضوع مواد ۵،۶،۸ و۲۳ این کنوانسیون را اتخاذ خواهد نمود.
۲ - بسته به اصول حقوقی دولت عضو، مسئولیت اشخاص حقوقی می‌تواند کیفری، مدنی یا اداری باشد.
۳ - این مسئولیت خدشه‌ای به مسئولیت کیفری اشخاص حقیقی که مرتکب این جرایم شده‌اند، وارد نخواهد کرد.
۴- هر دولت عضو، به طور اخص، اطمینان حاصل خواهد کرد، اشخاص حقوقی که طبق‌این ماده مسئول شناخته می‌شوند، مورد مجازات‌های کیفری یا غیر کیفری موثر، متناسب و باز دارنده، ازجمله مجازات‌های مالی قرار خواهند گرفت.
در خصوص مسئولیت کیفری ومدنی اشخاص حقوقی با تصویب ماده فوق تحولی شگرف ایجاد شده است. زیرا برای اولین‌بار است که در صحنه حقوق بین‌المللی کیفری یک سند بین‌المللی مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی را می‌پذیرد .ضرورت مبارزه با جرایم سازمان یافته در سطح بین‌المللی، دولت‌ها را ناگزیر به تصویب این ماده نموده است. با مطالعه و بررسی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در سطح بین‌المللی در می‌یابیم که همواره این فراد و اشخاص حقیقی بوده‌اند که دارای مسئولیت کیفری بوده‌اند و مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مورد پذیرش قرار نگرفته بود.
با توجه به اینکه در قوانین ملی بسیاری از کشورها، مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی هنوز پذیرفته نشده است، لذا تصویب ماده۱۰کنوانسیون پالرمو تحولی عظیم در سیاست کیفری دولت در ‌این خصوص می‌باشد. شاید دلیل ‌اینکه در صدر ماده فقط به «مسئولیت اشخاص حقوقی» و نه «مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی» اشاره می کند، اما در متن ماده موضوع مسئولیت کیفری مورد اشاره قرار گرفته است،‌این باشد که اگر یکباره مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی قید می‌گردید، در مراحل تدوین و امضا ممکن بود با مخالفت نمایندگان برخی از کشورها مواجه شود و یا به لحاظ مغایرت با حقوق داخلی برخی از کشورها با استقبال کمتری مواجه می‌گشت. از‌این رو در بند۴ ماده۱۰دولت‌ها مخیر شده‌اند که حسب قوانین داخلی خود به تعقیب کیفری یا اداری یا مدنی اشخاص حقوقی مرتکب جنایات سازمان یافته فراملی مبادرت نمایند.
اما علیرغم پذیرش مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در این کنوانسیون، از مسئولیت کیفری دولت‌ها ذکری به میان نیامده است. هر چند می‌توان گفت که دولت خود یک شخص حقوقی حقوق عمو‌می‌می‌باشد. بنابر‌این پذیرش مساله مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی بدون اشاره به مسئولیت کیفری دولت تا همین حد روندی رو به رشد و قابل قبول و یک نوگرایی به حساب می‌آید ( قربانی ، ۱۳۸۹ ، ص ۵۸).
۴-۲- مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی درآمریکا :

نظر دهید »
منابع تحقیقاتی برای مقاله و پایان نامه : بررسی تاثیر شبکه اجتماعی کلوب بر هویت اجتماعی کاربران- فایل ۳۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

 

 

 

 

 

 

جدول ۴-۱-۱۴
در جدول فوق گویه های مربوط به هویت ملی در سه بعد فرهنگ و زبان،علاقه به میهن(وطن پرستی) و آداب و رسوم قرار گرفته است که هر بعد خود شامل ۲ گویه می باشد.
در بعد فرهنگ و زبان:
اکثر پاسخگویان که شامل ۱۱۳ نفر یعنی نزدیک به ۳۰% ایشان اظهار داشتند که اعتقاد کمی به این مهم
دارند که فرهنگ ایرانی جز غنی ترین فرهنگ ها می باشد و تنها نزدیک به ۶%یعنی فقط ۲۲نفر از کاربران اعتقاد قوی به این مسئله داشته اند.
همین طور در مورد استفاده از زبان فارسی، اکثر کاربران (۱۰۵نفر)یعنی ۲۷درصد ایشان کمتر از زبان فارسی استفاده می کنند (به علت رواج فینگلیش در فضای مجازی)و تنها درصد بسیار ناچیزی از کاربران،
سعی خیلی زیادی دارند تا در گفتگو«چت»یا گذاشتن پست وکامنت از زبان فارسی استفاده کنند.
در بعد علاقه به میهن(وطن پرستی):
اکثر کاربران (۳۰%)شامل ۱۱۵ نفر اظهار داشتند اگر کسی به ایرانی بودن ایشان توهین کند به میزان زیادی ناراحت می شوند اما نکته جالب توجه اینجا هست که بیشتر پاسخگویان حدود۲۶%ایشان، از اینکه در ایران متولد شده اند یا زندگی می کنند به میزان زیادی اظهار ناراحتی می کنند و یا حتی از سایر کاربران هم شنیده اند که از این مسئله ناراضی اند.
بعد آداب ورسوم:
بیشتر پاسخگویان یعنی ۲۷% ایشان تعصب چندانی نسبت به آداب و رسوم ملی خود ندارند و بنابر اظهار ایشان اگر توهین وتحقیری نسبت به آداب وسنن ملی رخ دهد فقط کمی ناراحت می شوند بنابراین قدر مسلم اکثراً (حدود۶۰% ) تلاش کمی جهت ترویج سنت ها ، آداب ورسوم و به نمایش گذاشتن جاذبه های گردشگری ایران می کنند و یا حتی هیچ تلاشی در این راستا انجام نمی دهند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول توزیع فراوانی (درصدی)هویت قومی پاسخگویان(n=385)

 

 

ابعاد

 

خرده ابعاد

 

گویه ها

 

گزینه
شاخص

 

خیلی

 

زیاد

 

تاحدودی

 

کم

 

اصلا

 

 

 

میانگین

 

 

 

زیاد

 

 

 

هویت قومی

 

آداب وسنن قومی

 

۱.اگر کسی در کلوب به آداب قومی شما توهین کند یا جوک بگوید تا چه میزان ناراحت می شوید؟

 

۲.۳۷۱۴

 

فراوانی

 

۲۴

 

۷۱

 

۷۷

 

۶۵

 

۱۴۸

 

 

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه درباره : نقد و بررسی و ترجمه کتاب المقامه- فایل ۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

پس او کاری ندارد جز اینکه به طرف جمله حرکت کند تا الفاظ و کلمات از هر جهت همچون سیلی که سرازیر می‌شود، روی سر او بریزد. او هم خوب می‌دانست که از این سیل‌ها چگونه سود ببرد. چرا که او با دقّت و مهارتی بی‌نظیر آنها را در جای خود قرار می‌دهد.
از این رو سجع او در جملاتش سبک و زیباست. پس در آن هیچ تصنّع و دشواری و بیزاری وجود ندارد و چنین به نظر می‌رسد که همواره از یک فراوانی و طغیانِ لغویِ بی‌پایان یاری می‌طلبد و سجع او در راستای معنی و مفهوم کلام اوست، گویا او شکارچی ماهری است که تورهای خود را به خوبی بر روی شکار خود می‌اندازد و در این کار خطا نمی‌کند بلکه همواره به هدف می‌زند. چنین به نظر تو می‌رسد که او واقعاً خودش را در مقابل کلمات لغوی جمع می‌کند و در این موقع آنها را می‌شمارد و در نتیجه آنچه را که اراده می‌کند و موافق با اوست می‌آورد گویا زمام و افسار آن را بدست می‌گیرد.
پس مضمون و مفهومی باقی نمی‌ماند که برای بدیع بیان و تفسیر آن دشوار باشد و کلماتی وجود ندارد که در پشت موانع لغت و پیچیدگی‌های آن بر او پنهان بماند، بلکه کلمات از هر طرف به او روی می‌آورند تا او هرچه را که دلش و یا حسّ دقیق لغویش بخواهد از بین آنها انتخاب کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همه اینها از یک جهت بر یک محصول لغوی گسترده دلالت می‌کند همانطور که بر ذوق و سلیقه‌ای خلاّق دلالت می‌کند. او می‌داند که چگونه کلمه مناسب را انتخاب کند و چگونه آن را در جای خود قرار دهد. پس در کار او هیچ کوتاهی و خلاف قاعده‌ای وجود ندارد بلکه همواره دقّت، درستی و استواری در گوارایی، روانی، هماهنگی و انسجام در کلام او دیده می‌شود.
او یک روح فکاهی خلاّق که در مقاماتش وارد می‌شود هم روی آن می‌مالد و باعث مقبولیّت بیشتر در وجود]خوانندگان[ می‌شود. معلوم می‌شود که بدیع در درونش احساس شادمانی می‌کرد و آن حسّ را در مقاماتش ریخته است و این مساله صورت‌های مختلفی به خود می‌گیرد و مقامات ادامه می‌یابد در حالی که سراسر شوخی و بذله‌گویی است. ما برای خواننده، مقامه «مضیریّه» که به مضیره(گوشتی است که با شیر ترش طبخ می‌شود) نسبت داده شده است را تقدیم می‌کنیم تا به وسیله آن به همه ویژگی‌های او و مهارتی که اسلوب‌های خود را با آن درست می‌کند، آگاه شود.
او در این مقامه چنین می‌گوید: «عیسی بن هشام گوید: در بصره بودم و ابوالفتح اسکندری نیز با من بود، آن مرد]بی‌همتا[ در گشاده زبانی که گشاده زبانی را فرا می‌خوانَد و گشاده زبانی به او پاسخ می‌دهد. آن مرد]بی‌همانند[ در زبان آوری که به زبان‌آوری فرمان می‌دهد و زبان‌آوری از او فرمان برداری می‌کند. با او به مهمانی یکی از بازرگانان آمدیم. دوغبا پیش ما آورده شد؛ دوغبایی که شهرنشینی را می‌ستود، در کاسه کلان خود از بسیاری به لرزش در می‌آمد، از تندرستی آگاهی می‌داد و به خلافت معاویه گواهی می‌داد. در کاسه‌ای که چشم از]پرتو[ آن به لغزش می‌افتاد و زیبایی در آن موج می‌زد. هنگامی که آن دوغبا بر سفره جای گرفت و در دل‌ها وطن ساخت، ابوالفتح اسکندری برخاست، به آن و صاحبش نفرین کرد؛ از آن و خورنده‌اش بیزاری نمود، به آن و آشپزش دشنام داد. ما گمان کردیم اسکندری شوخی می‌کند. ناگهان]دیدیم[ کار برعکس شد و شوخی عین جدّی گشت. اسکندری از سر سفره کنار کشید و یاری کردن با برادران را] درخوردن دوغبا[ رها کرد. ما نیز دو غبا را از سر سفره برداشتیم و با آن دل‌ها]از سینه‌ها[ برداشته شد. چشم‌ها به دنبال آن سفر کرد، آبِ دهان‌ها برای آن روان شد، لب‌ها]با زبان[ لیسیده شد، جگرها آتش گرفت و دل‌ها در پی آن برفت. لیکن‌ ما نیز در دوری گزیدن از آن دوغبا به ابوالفتح یاری دادیم و درباره آن از وی پرسش کردیم.
ابوالفتح گفت: داستان من با آن دوغبا از اندوه من در]نخوردن[ آن درازتر است و اگر درباره آن با شما سخن بگویم از بیزار کردن شما و تباه کردن وقتتان در آسایش نخواهم ماند. گفتیم: ]داستان خود را[ بازگوی. گفت: بازرگانی مرا در بغداد به دوغبا مهمان کرد و همچون پیوستن بستانکار]به بدهکار[ و سگ اصحاب کهف]به یاران غار[ به من پیوست تا به جایی که مهمانی او را پذیرفتم. ]برای رفتن[ برخاستیم. او در سرتاسر راه، همسر خود را ستایش می‌نمود و خون دل خویش را فدای او می‌کرد و ورزیدگی او را در ساختن دوغبا و ریزه‌کاری او را در پختن آن می‌ستود و می‌گفت: ای سرور من! اگر او را ببینی در حالی که پیش بند بر میان بسته و در میان خانه‌ها از پای تنور به پای دیگ‌ها و از پای دیگ‌ها به پای تنور می‌گردد و با دهان خود در آتش می‌دمد و با دستانش دیگ افزار را می‌کوبد و همچنین اگر دود را ببینی که در آن چهره زیبا تیرگی افکنده و بر آن رخساره رخشان نشان گذاشته است، نمایی را خواهی دید که چشم‌ها در آن خیره می‌ماند. من به او عشق می‌ورزم و او به من. از نیک بختی مرد این است که از همیاری همسرش روزی یابد و از کدبانویش یاری بیند، به ویژه اگر آن همسر از خمیره مردش باشد. او دختر عموی نزدیک من است. خمیره او خمیره من است. شهر او شهر من است. عموهای او عموهای من است. نژاد او نژاد من است، لیکن او در خوی و سرشت از من فراخ‌تر و در آفرینش زیباتر است. ویژگی‌های همسرش را برایم آشکار می‌نمود تا هنگامی که به کوی او رسیدیم. آنگاه گفت: ای سرور من! این کوی را می‌بینی؟‌آن ارزشمندترین کوی‌های بغداد است. برگزیدگان برای جای گرفتن در آن با یکدیگر هم‌چشمی می‌کنند. بزرگان برای درآمدن در آن بریکدیگر رشک می‌برند. تنها بازرگانان در آن خانه دارند و به راستی که مرد با همسایه‌اش]شناخته می‌شود[. خانه من دانه درشت و میانی گردنبند خانه‌‌ها است و در مرکز دایره آن‌هاست.
ای سرور من! گمان می‌بری چه اندازه برای هر خانه‌ای از این خانه‌ها خرج شده است؟ از روی گمان بگو اگر از روی یقین نمی‌دانی! گفتم: بسیار. گفت: پاکی است خدا را! این چه اشتباه بزرگی است! تنها می‌گویی بسیار.]آنگاه[ آهی سرد کشید و گفت: پاکی خدایی راست که همه چیزهارا می‌داند.]چون[ به در خانه او رسیدیم گفت: این خانه من است. ای سرور من! چه اندازه گمان می‌بری برای]ساختن[ این پنجره هزینه کرده‌ام!؟ به خدا سوگند]آن اندازه[ هزینه کردم که فراتر از توان بود و نیازمندی]مرا[ در پی داشت. ساخت و ریخت آن را چگونه می‌بینی؟ سوگند به خدا همانند آن را دیده‌ای؟ به ریزه‌کاری‌های ساخت آن بنگر و در زیبایی پیچ و خم آن نیک بیندیش؛ گویی که با پرگار کشیده شده است. به چیره‌دستی درودگر، در ساخت این در بنگر! از چند]تخته چوب[ آن را ساخته است؟ بگو: از کجا می‌دانم. این در]از[ چوب ساج یکپارچه‌ای است که نه موریانه خورده است و نه پوسیده. چون]برای باز و بسته کردن[ از جای رانده شود به ناله در می‌آید و چون برآن کوبیده شود آواز سر می‌دهد. ای سرور من! چه کسی آن را ساخته است؟ آن را ابواسحق پسر محمد بصری ساخته است. به خدا سوگند او مردی است پاک جامه، بینا در ساختن درها، سبک دست در کار؛ خدا آن مرد را نیکی دهاد. سوگند به جان خودم که برای همچون دری تنها از همچون اویی یاری می‌جویم. این زلفین را که می‌بینی، در بازار طرائف از عمرانِ طرائفی به سه دینار معزّی خریداری کرده‌ام. ای سرور من چه اندازه برنج در آن]به کار رفته[ است؟ در آن شش رطل]برنج به کار رفته[ است. این زلفین با لولایی بر روی این در می‌گردد. خدا را! آن را بگردان، سپس آن را بکوب و بدان بنگر! سوگند به جان خودم که باید تنها از عمرانِ طرائفی زلفین بخری زیرا او، تنها چیزهای گران بها می‌فروشد.
بازرگان در زد. به دالان درآمدیم. گفت: ای خانه! خدایت آباد گرداناد و ای دیوار! خدایت ویران مکناد. دیوارهایت چه استوار و ساختمانت چه پای برجا و پایه‌هایت چه نیرومند است!
خدا را! به پلّه‌هایش نیک بنگر و به درون‌ها و بیرون‌هایش به خوبی نگاه کن و از من بپرس: چگونه آن را به دست آوردی و تا چه اندازه چاره‌جویی کردی تا پیمان]خرید[ آن را بستی؟ همسایه‌ای داشتم که ابوسلیمان کنیه داشت. در این کوی می‌نشست. چندان دارایی داشت که گنجینه گنجای آن را نداشت و چندان سیم و زر داشت که سنجش، شمار آن را روشن نمی‌کرد. در گذشت -خدایش بیامرزاد-و فرزندی برجای گذاشت که آن دارایی‌ را میان می‌و نی تباه کرد و میان نرد و قمار پراکنده ساخت. ترسیدم پیشروِ نیاز، او را به فروش خانه برساند و آن را در میان دلتنگی]خود[ بفروشد و یا در معرض خطر بگذارد و از آن پس من آن خانه را در حالی ببینم که خرید آن از دستم رفته باشد و تا روز مرگ بر آن افسوس‌ها سر دهم. پس به سوی پارچه‌هایی رفتم که سودای آن‌ها سودی نداشت. آن‌ها را نزد او آوردم و به او نشان دادم. با او چانه زدم تا آن‌ها را به نسیه خریداری کند. آن بخت برگشته، نسیه را بخشش می‌پنداشت و آن]از مردم روزگار[ پس افتاده، نسیه را پیشکش به شمار می‌آورد. از وی برای بهای آن پارچه‌ها پیمان نامه‌ای خواستم. او چنین کرد و برای من پیمان نامه‌ای نگاشت و امضا کرد. از آن پس خود را از گرفتن بدهی‌اش به فراموشی زدم تا آنگاه که نزدیک بود کناره]تن‌پوشِ[ روزگارِ ]توانگریِ[ او رو به فرسایش نهد. نزد او آمدم و آن بدهی را از او درخواست کردم. از من مهلت خواست. به او مهلت دادم. از من پارچه‌های دیگری خواست. نزد او آوردم و از او خواستم خانه‌اش را نزد من گرو گذارد و پیمان نامه‌ای در دستانم نهد. او چنین کرد. سپس با]اینگونه[ داد و ستدها او را اندک اندک به فروش خانه نزدیک کردم تا با بختی بلند و سرنوشتی یاریگر و نیروی بازو، خانه به دستم رسید. چه بسا کوشنده‌ای]که[ برای نشسته‌ای]ناکوشا[ کوشش می‌کند و من –سپاس خدای را- ]در این گونه کارها[ بخت یارم و در چنین رویدادهایی ستوده‌ام. ای سرور من!]در این باره[ تو را همین بس که]بدانی[ شب‌ها پیش، من در این خانه با دیگر کسانی که در آن بودند، خوابیده بودم که درِ خانه زده شد. گفتم: این شب در آینده کیست که نوبت در زدنش رسیده؟ ناگهان]دیدم[ زنی است با گردنبندی مروارید، در پوستی از‌ آب و به نازکی سراب. آن زن گردنبند را برای فروش پیش آورد. من آن را از او گرفتم، گرفتنی به سان ربودن. آن را از او به بهایی ناچیز خریدم. به یاری خدا و به یاری تو به زودی از آن سودی آشکار و بهره‌ای بسیار خواهد بود. این داستان را برای تو گفتم تا نیک بختیِ مرا در بازرگانی بدانی. نیک‌بختی از سنگ، آب بیرون می‌آوَرَد. الله‌اکبر!]کسی[ تو را راستگوتر از نفست و نزدیک‌تر از دیروزت]به چیزی[ آگاهی نمی‌دهد. من خود این بوریا را]همین دیروز[ در مزایده خریدم. از خانه‌های آل فرات به هنگام مصادره و تاراجِ دارایی‌های آنان بیرون آورده شده است. همانند آن را از روزگاری دراز جستجو می‌کردم و نمی‌یافتم. روزگار آبستن است و پیدا نیست چه خواهد زایید. چنین روی داد که به دروازه طاق]بغداد[ آمدم. این بوریا در بازارها پیش آورده شده بود. من برای]خریدن[ آن چندین و چندان اندازه زر برکشیدم. خدا را! در نازکی و نرمی و ساخت و رنگش بنگر. بسیار پر ارزش است. همانند آن جز به ندرت دست نمی‌آید. اگر]نام[ ابوعمران حصیری را شنیده باشی، این بوریا، کار اوست. پسری دارد که هم اکنون در دکانِ وی جانشین اوست. بوریاهای ارزشمند تنها نزد او یافت می‌شود. سوگند به جان من که بوریا نخری مگر از دکان او، زیرا گرونده به خدا نیک خواهِ برادران خویش است، به ویژه برادری که به سفره او پشت گرمی و حمایت یافته باشد.
به سخن دوغبا بر می‌گردیم. هنگام نیمروز فرا رسیده است. ای غلام! طشت و آب]بیاور[. من گفتم: خدا بزرگ است! چه بسا گشایش نزدیک شده و راه بیرون رفتن آسان گشته است. غلام پیش آمد. بازرگان گفت: این غلام را می‌بینی؟ نژاد رومی دارد و در عراق پرورش یافته است. ای غلام پیش آی و سرخود را باز کن. دامن از ساق خود برچین. جامه از بازوی خود بردار، لبخند بزن]تا برخی[ از دندان‌هایت]نمایان شود[. روی آور. پشت کن. غلام آن]کارها[ را انجام داد. بازرگان گفت: سوگند به خدا چه کسی او را خریداری کرد؟ به خدا سوگند او را ابوالعبّاس از برده فروش خریداری کرد.]ای غلام[ لگن را بر زمین بگذار و آفتابه را بیاور. غلام لگن را نهاد. بازرگان آن را گرفت و ]در دست[ گردانید و نگاه خود را در آن به گردش درآورد و سپس]با انگشت[ بر آن نواخت و گفت: به این برنج بنگر. گویی که اخگر آتش یا پاره‌ای از زر است. برنج شام است و ساخت عراق. از چیزهای ارزنده فرسوده نیست. خانه‌های پادشاهان را شناخته و در آن‌ها گردیده است. به زیبایی آن بنگر و از من بپرس: کی آن را خریدی؟ به خدا سوگند آن را در سال گرسنگی خریده و برای چنین هنگامی اندوخته‌ام. ای غلام! آفتابه]را بیاور[. غلام آفتابه را پیش آورد. بازرگان آن را گرفت و ]در دست[ گردانید و گفت: لوله‌اش از خودش می‌باشد. این آفتابه تنها در خود این لگن است و این لگن تنها در خور این نشستنگاه است و این نشستنگاه تنها در این خانه نیکوست و این خانه تنها با این مهمان زیباست. ای غلام! آب بریز. هنگام]خوردن[ خوراک فرا رسیده است. سوگند به خدا این آب را می‌بینی؟ چه پاک است! همچون چشمِ گربه، کبود است. به سان شاخه بلور روشن است. از آب فرات برگرفته شده و پس از گذشت یک شب به کار داشته شده است.
به مانند زبانه شمع و به پاکی اشک درآمده است. شایستگی ]این آب[ در آبکش]آن[ نیست؛ شایستگی]این آب[ در آفتابه]آن[ است. تو را بر پاکیزگی ابزارهای این آب، چیزی راستگوتر از پاکیزگی خود این آب راهنمایی نمی‌کند. مرا از داستان این دستمال بپرس.]پارچه[ آن بافته گرگان است و کارِ ارّجان. نزد من افتاد. آن را خریدم. همسرم از بخشی از آن، شلوارها درست کرد و من پاره‌ای از آن را دستمال ساختم. بیست ذراع]آن پارچه[ در شلوارهای همسرم رفت. من این اندازه را از دست او بیرون کشیدم. آن را به نگارگر سپردم تا آن را همچنان که می‌بینی بسازد و نگار کند. آنگاه آن را از بازار برگرداندم و در صندوق نهادم و آن را برای مهمانانِ خوش اندام و پاکیزه جامه اندوختم. تازیان عوام آن را با دست های خود و زنان با گوشه‌های چشمانشان کهنه نکرده‌اند. زیرا هرچیز ارزنده‌ای روز]ویژه خود[ دارد و هر ابزاری، گروهی]ویژه خود[. ای غلام! خوان]را بیاور[ که زمان به درازا کشید؛ کاسه‌ها]را بیاور[ که کارزار دراز شد؛ خوراک]را بیاور[که سخن بسیار شد. غلام خوان را آورد.بازرگان آن را در همان جا واژگون کرد و با سرانگشتان ]خود[بر آن نواخت و با دندان‌هایش گزید]تا آزمایش کند[ و گفت: خدا بغداد را آباد گرداناد، کالاهایش چه نیکوست و صنعتگرانش چه تردستند! خدا را! به این خوان نیک بنگر و به پهنای رویه و سبکی وزن و سختی چوب و زیبایی نمای‌ آن نگاه کن. گفتم: این نما]ی خوان[، پس خوردن کی ]خواهد بود[؟ گفت: هم اکنون. ای غلام! خوراک را زود بیاور. لیکن]ناگفته نماند که[ پایه‌های این خوان از خودش است.
ابوالفتح گوید: من به خشم آمدم و گفتم:]هنوز[ پختن نان و ابزارهای آن، نان و ویژگی‌های آن، گندم که از کجا دانه آن خریداری شده، چگونه برای حمل آن]ستور[ کرایه کرده، در کدام آسیاب آرد شده، در کدام تغار خمیر شده، کدام تنور]برای پختن آن[ گرم شده و کدام نانوا به مزدوری گرفته شده، مانده است. ]همچنین هنوز[ هیزم که از کجا بریده شده، کی‌ آورده شده، چگونه در کنار و روی هم انباشته شده تا خشکانیده شود و نگاه داشته شده تا خشک گردد، مانده است. ]همچنین هنوز[ نانوا و ویژگی او، شاگردش و چگونگی او، آرد و ستودنِ آن، خمیر و شرح آن، نمک و شوری آن، مانده است. ]همچنین هنوز[ کاسه‌ها که چه کسی آن‌ها را ساخته و چگونه او آن‌ها را از دست وی به درآورده، چه کسی آن‌ها را به کار داشته و چه گروهی از پیشه‌وران این گونه کاسه‌ها را درست کرده‌اند؟ و سرکه که چگونه انگورش پاک شده یا خرمایش خریداری شده، چگونه چرخشت آن ساروج اندود گردیده، چگونه هسته آن]انگور یا خرما[ بیرون آورده شده، چگونه خُم آن قیراندود گشته و چند می‌ارزد، مانده است. ]همچنین هنوز[ سبزی خوردن که چگونه چاره‌جویی شده تا چیده شده، در چه سبزی خوری‌ای دسته‌بندی شده، چگونه ریزه‌کاری شده تا پاکیزه گردیده، مانده است.]همچنین هنوز[ دوغبا که چگونه گوشتش خریداری شده، پیه آن به اندازه بسنده گذاشته شده، دیگش برپاگشته، آتشش برافروخته شده، دیگ افزارش کوبیده شده تا پخت ‌آن نیکو آید و آبش بسته و ستبر گردد، مانده است و این کاری کلان است که بزرگ و بزرگتر خواهد شد و پایان نخواهد پذیرفت. از جای برخاستم. گفت: کجا می‌خواهی ]بروی[؟ گفتم: به قضای حاجت می‌روم. گفت: ای سرور من! آبریزی می‌خواهی که بهار بندِ فرمانروا و خانه پاییزی وزیر را خوار و ناچیز گرداند، بالایش گچ‌کاری، پایینش ساروج مالی، آسمانه‌اش هموار و زمینش با مرمر گسترده شده باشد، مورچه از روی دیوارش بلغزد و نتواند بدان درآویزد، مگس بر زمینش راه رود و لیز خورد، بر آن دری باشد شکاف‌هایش]پوشیده[ از دو آمیزه ساج و عاج که به خوبی با هم جفت شده باشند، مهمان آرزو کند که در آن غذا خورَد؟ گفتم: تو خود از این توشه دان بخور. آبریز در خورِ ما نیست]شایسته شماست[. به سوی در بیرون رفتم و در رفتن شتاب ورزیدم. به دویدن آغاز کردم. بازرگان مرا دنبال کرد و فریاد می‌کشید: ای ابوالفتح، دوغبا. کودکان پنداشتند دوغبا لقبِ من است. با او فریاد سردادند]ای ابوالفتحِ دوغبا[. من از بسیاری دلتنگی بر یکی از آنان سنگی افکندم. مردی با دستار خود بدان سنگ برخورد کرد. سنگ بر سر او فرو نشست. من با کفش‌های کهنه و نوشان و با سیلیِ سبک و سنگین]آنان[ دستگیر و به زندان رانده شدم. دو سال در آن بدبختی ماندم. با خود پیمان بستم که تا زنده‌ام دوغبا نخورم. پس ای فرزندان همدان! آیا من در این کار ستمکاره ام؟ عیسی بن هشام گوید: پوزش او را پذیرفتم و ما نیز همانند او پیمان بستیم]که هرگز دوغبا نخوریم[ و از دیرباز گفته‌ایم: دوغبا بر آزادمردان بزه روا داشته و فرومایگان را بر برگزیدگان پیشی داده است».
بدیع این مقامه را به ما عرضه می‌کند با همه سبکی و چالاکی که در آن ارائه شده است تنها نه از جهت انتخاب کلمات و جملات بلکه از نظر روح مزاح‌آمیزی که مقاماتش را به آن آراسته است. در نتیجه در خور این گشته که در جلسات نقل شود و طالبان علم در کشورهای اسلامی گوناگون آن را می‌قاپند چرا که آنچه غم و اندوهشان را برطرف می‌کند و لبخند بر لبهایشان می‌نشاند را در آن می‌خوانند.
درون بدیع همیشه آمیخته با خنده و مزاح نبوده است، زیرا هرکس کار او را در رسائلش دنبال کند گاهگاه به حالاتی از بدبینی می‌رسد. گاهی نیز دارای هر دو بعد می‌باشد. او در حسّ خود دارای دقت نظری است که او را پر احساس و باریک‌بین ساخته است. دقت نظری که هوش سرشار و نوعی حاضرجوابی]و سرعت عمل[ را به همراه دارد و این مساله او را آماده کرده است برای اینکه خوانندگانش را به شوخی‌ها و لطیفه‌هایش پیوند دهد.
خواننده در کنار این موضوع، مهارت بدیع را در بکار بردن سجع می‌بیند، کلمات با رشته‌هایش درهم فرو می‌رود و او سازنده‌ای ماهر است که به خوبی می‌داند که چطور برخی از گوهرهای آن را به برخی دیگر بپیوندد و از آن گردنبندی بسازد که گوش‌ها و چشم‌ها را خیره کند. شکی نیست که آن بخششی الهی است که به او اختصاص دارد یا هنری است که به سمت آن پیشرفت نکرد مگر بعد از شناختی گسترده از زبان و تمرینی سخت بر ساختن اسلوبهایش به شکلی که از خصوصیات صدایی آن به صورتی دقیق آگاهی یافت.
ما از هر سجعی خوشمان نمی‌آید و آن را دوست نداریم، بلکه سجع دارای دو نوع ثقیل(سنگین) و خفیف(سبک) است. سجع خفیفی که نازک و رقیق است تا به این اندازه که از معنایی که در فکر و قلب صاحبش ایجاد تردید می‌کند هم شفّاف‌تر می‌باشد. بدیع‌الزّمان می‌دانست که چگونه کلمات خود را بیافریند]و پایه‌ریزی کند[ و آن را عرضه کند و موزون و زیبا گرداند و چگونه در آن از امواج، صوتی بوجود آورد به شکلی که همانطور که سخن را می‌گویند بدون درخواست اجازه ورودبه گوش ما وارد شود.
روشن است که او در این کار از انتخاب کلمات و کوتاهی سجع‌هایش کمک می‌گیرد، گویا او می‌دانست که طولانی ساختن سجع‌ها، فاصله زمانی صداها را طولانی‌ می‌کند. از این رو آن خوش ترکیبی و زیبایی‌ای که در کلام او حس می‌کنیم را به آن نمی‌دهد.
بنابراین سجع او کوتاه است. قالب‌هایش را استوار گردانیده و نواهایش را مرتّب ساخته است و تنها به این اکتفا نکرده است بلکه تغییرات معروف علم بدیع را از جناس و غیر آن به آن می‌افزود. مخصوصاً به تصویرسازی و مجسّم نمودن اهتمام می‌ورزید و بسیاری از خیالات را در اسلوب‌های خود بوجود آورده است.
شاید خواننده ملاحظه کند که این مقامه(مَضیریّه) خالی از شعر می‌باشد. این عادت همیشگی او نمی‌باشد. چرا که او مقدار زیادی شعر در مقاماتش گنجانیده است همانطوری که بسیاری از ضرب‌المثل‌ها و آیات قرآن کریم را در آن جای داده است.
کمی پیش‌تر گفتیم که او جاحظ را در مقامه«جاحظیه»اش مورد انتقاد قرار داده است با این بیان که او «از کلمات دشوار ونامأنوس روی گردان است» و اینکه او«کلمات غیر رایج و ناآشنا را به کار نمی‌بَرَد». گفتیم که این نمی‌تواند از عیب‌ها و ایرادات نویسنده باشد بلکه اگر جاحظ بر طبق نظر و سلیقه ناقدِ خود یا به عبارت دیگر اگر به سلیقه بدیع‌الزمان عمل کرده باشد، این مسأله به عنون عیبی در کار او یا اشکالی در شیوایی سخن او می‌باشد.
هرکس به مقامه بدیع برگردد بسیاری از کلمات نامأنوس را در آن ملاحظه می‌کند که اسلوب‌هایش را با آن پر کرده است. مانند این سخن او در مقامه«قِردیّه» به زبان عیسی بن هشام: «بَیْنا أنا بمدینهِ السَّلام، قافلاً مِنَ البلدِ الحرامِ. أَمیسُ مَیْسَ الرِّجْلَهِ، عَلی شاطیءِ الدِّجْلَهِ». «هنگامی که از مکّه برگشته و در بغداد بودم، همانند ]دیگر[ مردان بر کناره دجله خرامان می‌رفتم».
وی از کلمه «أَمیسُ» به معنی«أَتَبَخْتَرُ= با ناز و تکبّر راه می‌روم» استفاده کرده است، البتّه ما روی این مطلب توقّف و تأکیدی نداریم بلکه توقّف ما در کلمه«رِجْلَه» است که جمع رَجُل است و آن جمعی خلاف قاعده است که در این جا ضرورتی برای به کار بردن آن نبوده است مگر اینکه او از این کار مقصودی داشته است. و شبیه این مورد، این گفته او در مقامه«مَوْصِلیّه» است: «فَأَخَذَهُ الْجُفُّ، وَ مَلَکَتْهُ الْأَکُفُّ». «آن گروهِ بسیار او را دستگیر کردند و کف دستهای ]ی‌ آنان[ بر سر او چیره شد». و کلمه «الجُفّ» در اینجا به معنی«جمهور=همگی افراد» است و مثال دیگر این سخن او در مقامه«مارَستانیّه» است: «اَلْإِکْراهُ مَرَّهً بِالْمِرَّهِ وَ مَرَّهً بِالدِّرَّهِ». «اجبار گاهی با خرد است و گاهی با تازیانه». و کلمه «المِرَّه» در اینجا به معنی عقل و خرد است.
شاید مقامه«حَمْدانیّه» بیشتر از مقامات دیگر دارای لغات غیر رایج و نامأنوس و ناآشنا باشد. چرا که در آن به توصیف اسب توجّه شده است. وی همه دستاوردهای لغویش را در این توصیف عرضه داشته است و چنان به نظر می‌رسد که او متنی درباره عجایب اسب تألیف کرده است نه یک مقامه ادبی.
در اینکه این مطالب یکی از آثار ابن دُرَید در احادیث اوست که به آن اشاره کردیم و چیزی است که کتاب أمالی آن را در خود حفظ می‌کند، شکی نداریم. زیرا آن آکنده از کلمات عجیب، استثنایی و متروک است. چه بسا در این موضوع، چیزهایی وجود دارد که نشان می‌دهد که او همواره در ذهن خود، تصویری از احادیث یاد شده آماده می‌کرد تا در میان شاگردان عصر خود رواج بدهد.
او حقیقتاً در سراسر مقامات خود یک هدف آموزشی را در نظر داشته است. به همین دلیل همه این کلمات عجیب را در آن گردآوری کرده است. با وجود این، از این لغات بیش از حد استفاده نکرده است چرا که این کلمات را بعضی از مواقع به کار می‌برد و عواملی از قبیل چالاکی و انعطاف‌پذیری که اسلوب‌های خود را به آن آراسته است این علف‌ها]یِ هرز[ را می‌پوشاند در نتیجه آن کلمات را کاملاً در مقابل چشم و گوش افراد آشکار نمی‌سازد.
البتّه چالاکی و انعطاف‌پذیری او به تنهایی این عیب را نمی‌پوشاند بلکه او با نوعی از مزاح که جاهای زیادی از مقامات او را فراگرفته است آن اشکال را پنهان می‌ساخت و در این کار نوعی تفکّر سریع و فعالیّت ذهنی پر حرارت او را یاری می‌کرد.
[فصل سوم]: مقامه حریری
۱-حریری
او ابومحمّد قاسم بن علی حریری نام دارد. وی در خانواده‌ای عرب به سال ۴۴۶ هجری در ناحیه‌ای از حوالی بصره به نام«مَشان» به دنیا آمد که دارای خرما، رطب و میوه بسیار است. محلّ رشد و بازی‌های دوران کودکیش آنجا بود. وقتی که به سنّ جوانی رسید به بصره نقل مکان کرد و در محله‌ای به نام محلّه بنی حرام ماندگار شد و به مطالعه دروس دینی و علوم لغوی و نحوی پرداخت و در تمامی این علوم با مهارتی بالا و بی‌نظیر فارغ التّحصیل شد.
در وجود او تیزهوشی و زبان‌آوری و شیوایی و رسایی کلام وجود داشت. در نتیجه مورد توجّه همگان واقع شد و مشاغل دولتی مورد توجّه و علاقه او قرار گرفت. ما اطّلاع زیادی در اختیار نداریم که دگرگونیِ اورا در این پست‌ها بازگو کند و این عادتِ دانشمندان قدیم در نوشتن شرح حال ادیبان بوده است که جزئیات زندگی آنها را به صورتی ناقص و اندک در اختیار ما گذاشته‌اند.
گروهی از آنها اعتقاد دارند که حاکم بصره مورد توجّه او قرار گرفت و خود او بود که او را به ساختن ]و تألیف[ مقاماتش سوق داد. گروه دوّم معتقدند که انوشیروان بن خالد، وزیر خلیفه(مسترشد) (۵۱۲-۵۲۹هـ) مورد توجّه او قرار گرفت. گروه سوّم بر این عقیده‌اند که وزیر دیگر همین خلیفه، بنام ابن صدقه مورد توجّه او بوده است.
همه این مسائل تفسیری است از آنچه که در مقدّمه مقاماتش به این صورت آمده است:
«پس کسی که راهنمایی و نظرش یک دستور و پیروی از او غنیمت بود مرا مأمور به این کرد که مقاماتی تألیف کنم، که در آن از بدیع‌الزمان پیروی نمایم». آنها چنین گفته‌اند که او به یکی از این سه نفر یاد شده اشاره می‌کند و درباره آنها اختلاف نظر دارند.
ضمن اینکه هرکس به تاریخچه تألیف مقامات توسّط حریری برگردد، می‌بیند که او آن را در سال ۵۰۴ هجری به پایان رسانیده است. این بدین معناست که آنچه در مورد ارتباط ابن صدقه و أنوشیروان با تألیف آن کتاب گفته شده است نادرست می‌باشد، چرا که أنوشیروان، سمت وزارت مسترشد را بعد از وفات حریری عهده دار شد و ابن صدقه هم در سال ۵۱۲هـ زنده بود و آن سمت را هم پذیرفت ولی این اتّفاق هشت سال پس از تألیف مقامات بود.
به همین خاطر توجّه می‌کنیم به آنچه شَریشی، شرح نویس بزرگِ این کتاب در حاشیه‌ای که بر عبارت گذشته نوشته است. آن جایی که به نقل از بعضی از استادان خود بیان داشته که آن شخصی که حریری در مقدّمه خود بدان اشاره نموده، همان خلیفه مستظهر
(۴۸۷-۵۱۲هـ) است که از ادبیات بهره‌ای داشته و به اهل علم توجّه خاصّی داشته است و گفته شده که وی نام ۱۵۰۰ نفر از آنها را در دفتر اداری وارد کرده و برای آنها سهمی از اموال و مواد غذایی تعیین کرده بود.
پس حریری به او روی ‌آورد. وی هم همواره حریری را به نگارش مقامات تشویق می‌کرد. تا اینکه آن را به اتمام رساند و به او هدیه کرد و با این کار به بالاترین درجات در درگاه او نایل شد. به نظر می‌رسد که وی در بغداد مقرّب درگاه واقع شد تا اینکه خلیفه (مستظهر) وفات یافت و مسترشد جانشین او شد. در نتیجه به بزرگان دربار او پیوست و ارتباط او با وزیر خلیفه یعنی ابن صدقه از اینجا شروع می‌شود. چه بسا در این زمان، وی به انوشیروان پیوسته است همان‌طوری که به بزرگان دیگر پیوست و نسخه‌هایی از مقامات خود را به آنان تقدیم نمود. به همین دلیل این مسأله بر کسانی که از زندگی و حالات او سخن گفته‌اند، مشتبه گردیده است. بالاترین گمان در مورد او این است که بعد از وفات سرورش مستظهر، به پارسایی روی ‌آورد. پس به شهر خود بازگشت و در آنجا به سِمَت صاحب خبر منصوب شد و آن شغلی است شبیه کار«سازمان اطلاعات» در دوران ما. او به این پست اکتفا نمود و به مقامات و سخنرانی‌هایش مشغول بود و در مسجد محلّه‌ای که سکونت داشت یک محفل علمی برگزار کرده بود و گاهی بصره را ترک می‌کرد و به روستای مشان می‌رفت و طالبان علم هم به دنبال او می‌رفتند.
روایت کنندگان چنین گفته‌اند که او شخصی خسیس، زشت رو، بد هیبت و مبتلا به کندن ریش‌هایش بود. گفته‌اند که مردی به دنبال او می‌گشت تا حریری از مقامات خود برای او بخواند. درباره مسجدی که مقاماتش را در آن می‌خواند، پرس و جو کرد و مردم او را بدانجا راهنمایی کردند، وقتی که او را یافت، شگفت‌زده شد و با خودش گفت: شاید این مرد، خود او نیست، پس برگشت و دوباره با خودش گفت: شاید هم، او واقعاً خود حریری است ولی بعید دانست که حریری این فردی باشد که در دیده افراد کوچک و حقیر است. حریری هم در این حالت او را می‌دید. آن مرد می‌خواست که در مقابل او بنشیند که حریری اینگونه با او سخن گفت: از اینجا برو، زیرا من همان کسی هستم که تو به دنبال او هستی و عمری بیش از بوزینه‌ای زیرک دارم.
و چنین روایت کرده‌اند که مرد دیگری این مسأله برایش اتّفاق افتاد و حریری او را زیر نظر داشت. وقتی که از او درخواست نمود که مقداری از مقاماتش را برای او دیکته کند، به او گفت: بنویس:

 

ما أَنْتَ أََوَّلُ سارٍ غَرَّهُ الْقَمَرُ   وَ زائرٍ أَعْجَبَتْهُ خُضْرَهُ الدِّمَنِ
فَأخْتَرْ لِنَفْسِکَ غَیْری إِنَّنی رَجُلٌ  
نظر دهید »
تحقیقات انجام شده درباره اثر تنش شوری بر خصوصیات رشدی برخی از ژنوتیپ های انتخابی بادام (Prunus ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

4/2 گرم در لیتر

 

 

 

8/7

 

3/8

 

6/3 گرم در لیتر

 

 

 

9/7

 

9/10

 

8/4 گرم در لیتر

 

 

 

2-5-ارزیابی صفات مورفولوژیک
به منظور اندازه گیری میزان افزایش قطر، ارتفاع و تعداد برگ سبز گیاهان مورد نظر، قبل از شروع اعمال تیمار شوری، قطر و ارتفاع آنها اندازه ­گیری شد و تعداد برگ­های سبز آنها یاداشت گردید و مجددا صفات مورد نظر در پایان آزمایش اندازه ­گیری شدند و مقادیر افزایش یافته محاسبه شدند .
میزان تراکم برگ روی شاخه اصلی، از طریق تقسیم تعداد برگ­های گیاه بر ارتفاع آن، بر حسب تعداد برگ در سانتیمتر مربع محاسبه شد .
به منظور اندازه گیری میزان نکروزه شدن برگ­ها، تعداد برگ­هایی با میزان نکروزه شدگی کمتر از 50 درصد و 50 تا 100 درصد شمارش و درصد آنها در پایان آزمایش محاسبه شد. همچنین به منظور اندازه ­گیری میزان ریزش برگ، در طول مدت آزمایش، تعداد برگ­های ریزش یافته تا پایان آزمایش یادداشت و مقدار آن­ها محاسبه شد. تعداد برگ­های از طریق فرمول زیر (1-2) محاسبه شد .
(1-2) 100 (برگ هایی با نکروزه شدن 50 تا 100 درصد+ برگ های با نکروزه شدن کمتر از 50 درصد + برگ های ریزش یافته) - تعداد کل برگ ها = درصد برگ های سبز
به منظور اندازه ­گیری وزن تر و خشک برگ­ها، شاخه اصلی و انشعابات شاخه اصلی، 8 برگ از قسمت بالای شاخه، (واقع در گره­هاي پنجم و ششم انتهاي شاخه اصلي)، و 8 برگ از قسمت پایینی شاخه (انتهایی ترین برگ­های شاخه اصلی)، شاخه اصلی و انشعابات شاخه اصلی در پایان آزمایش از گیاهان جدا و وزن شدند و سپس به مدت 48 ساعت در دمای 75 درجه سانتی گراد قرار داده شدند و وزن خشک آن­ها محاسبه شد ]موسوی و همکاران، 1388[.
به منظور اندازه گیری وزن تر و خشک ریشه، پس از خارج نمودن آن­ها از داخل خاک، ریشه­ها از محل اتصال آنها به طوقه جدا و کاملا با آب مقطر شست و شو داده شدند و بعد از حذف رطوبت اضافی، وزن تر آنها اندازه گیری شد. سپس به مدت 48 ساعت در دمای 75 درجه سانتی گراد قرار داده شدند و وزن خشک ریشه­ها محاسبه شد .
به منظور اندازه گیری سطح برگ گیاهان، 8 برگ از قسمت بالایی شاخه، (واقع در گره­هاي پنجم و ششم انتهاي شاخه اصلي)، و 8 برگ از قسمت پایینی شاخه (انتهایی ترین برگ­های شاخه اصلی)، انتخاب و سطح برگ آن­ها در پایان آزمایش با بهره گرفتن از دستگاه سنجش سطح برگ مدل ((LI-Cor, Li 1300, USA ، انداره گیری شد .
به منظور محاسبه نسبت سطح برگ، برگ‌هايي كه سطح برگ آنها محاسبه شده بودند، به مدت 48 ساعت در دمای 75 درجه سانتی گراد خشک شدند و سپس وزن خشک برگ گیاهان محاسبه شد. از تقسيم سطح برگ بر حسب سانتیمتر مربع بر وزن خشك بر حسب گرم، نسبت سطح برگ محاسبه شد .
2-6-ارزیابی صفات فیزیولوژیک
2-6-1- پارامترهای فلورسانس کلروفیل
به منظور اندازه گیری پارامترهای فلورسانس کلروفیل در هر گیاه، نمونه گیری از برگ­های شاخه اصلی شامل برگ­های بالایی (برگ­های توسعه یافته از گره­های 4 و 5) و برگ­های پایینی (پایین ترین برگ­ها در شاخه اصلی) انجام شد. ابتدا گيره­هاي دستگاه اندازه­گيري فلورسانس كلروفيل (مدل، Hansatech Instrument ساخت انگلستان) به برگ­ها وصل شدند بطوریکه قسمتی از برگ مورد نظر به مدت 30 دقیقه در تاریکی قرار گرفت. سپس با بهره گرفتن از دستگاه اندازه گیری فلورسانس، Act.Light به برگ تابیده شد و مقدار FO (فلورسانس حداقل) و Fm (فلورسانس حداکثر)، قرائت شدند. مقدار Fv (فلورسانس متغیر)، از تفاضل Fm وFO محاسبه شد .
2-6-2- سنجش کلروفیل و کارتنوئید
به­منظور انداره­گیری میزان کلروفیل­های a، b، کل و کاروتنوئید، ابتدا مقدار نيم گرم از بافت تازه برگ­های بالایی (برگ­های توسعه یافته از گره­های 4 و 5) و برگ­های پایینی (پایین ترین برگ­ها در شاخه اصلی) در هاون چيني ريخته شد. سپس نمونه­های گیاهی با بهره گرفتن از نيتروژن مايع خرد شده و توده يکنواختي بدست آمد. بيست ميلي ليتر استون 80٪ به نمونه­ها اضافه شد و سپس محلول حاصل با سرعت6000 دور در دقيقه به مدت 10 دقيقه سانتريفيوژ شد. عصاره فوقاني حاصل از سانتريفيوژ به بالن شيشه­اي منتقل شد. مقداري از نمونه داخل بالن در کووت اسپکتروفتومتر ريخته شد و در نهايت مقدار جذب در طول موج­هاي 663 نانومتر (2-2)، ۶۴۵ نانومتر (2-3) و 470 نانومتر(2-4)، توسط دستگاه اسپکتروفتومتر (Canada BT600 Plus,)، اندازه گیري شد (Arnon, 1949).
Chlorophyll a (mg/g)= (19.3 * A663 - 0.86 * A645) V/100W (2-2) Chlorophyll b (mg/g)= (19.3 * A645 - 3.6 * A663) V/100W (2-3) Carotenoides (mg/g)= 100(A470) - 3.27(mg chl. a) - 104(mg chl. b)/227 (2-4)
6-3-شاخص کلروفیل
شاخص کلروفیل در برگ­های بالایی و پایینی شاخه اصلی با بهره گرفتن از کلروفیل متر (Spad 502 Minolota) اندازه گیری شد. بدین منظور در هر گیاه، سه برگ از قسمت بالایی شاخه (برگ­های توسعه یافته از گره­های 4 و 5) و سه برگ از قسمت پایینی شاخه (پایین ترین برگ­ها در شاخه اصلی)، در پایان آزمایش، انتخاب شدند و میزان شاخص کلروفیل در سه نقطه ابتدا، وسط و انتهای از هر برگ توسط دستگاه کلروفیل­متر قرائت گردید. در نهایت، میانگین اين اعداد به عنوان عدد كلروفيل متر مربوط به آن گیاه ثبت شد.
2-6-4-محتواي نسبي آب برگ (LRWC)
به منظور اندازه­گيری محتوای نسبی آب برگ، از هر گياه 4 برگ کامل از قسمت بالایی شاخه و 4 برگ کامل از قسمت پایینی شاخه اصلی در پایان آزمایش، انتخاب شدند. پس از اندازه­گيری وزن تر (FW)، به مدت 24 ساعت در دمای 4 درجه سانتی ­گراد در داخل آب مقطر در شرايط تاريکی قرار داده شدند تا آماس نمايند. بعد از خارج کردن برگ­ها از آب مقطر و حذف رطوبت اضافی، وزن آماس آن­ها اندازه­گيری شد (TW). سپس نمونه­ها به مدت 24 ساعت در دمای 105 درجه سانتی ­گراد قرار داده شدند تا وزن خشک (DW) آن­ها اندازه­گيری شود. در نهایت ميزان نسبی آب برگ از طریق رابطه زير محاسبه شد (2-5)، .
 (2-5)
2-6-5- نشت یونی نسبی
به منظور اندازه گیری نشت یونی نسبی، 5/0گرم از برگ­های قسمت بالایی (برگ­های توسعه یافته از گره­های 4 و 5) و برگ­های قسمت پایینی شاخه (پایین ترین برگ­ها در شاخه اصلی)، در پایان آزمایش، از هر ژنوتیپ جداگانه وزن و در داخل ویال­های شیشه ای ریخته شدند و 25 میلی لیتر آب مقطر به آن­ها اضافه شد. نمونه­ها به مدت 24 ساعت درون شیکر با دمای 24 درجه سانتی ­گراد و با سرعت 120دور در دقیقه قرار داده شدند و پس از 24 ساعت میزان هدایت الکتریکی اولیه (Lt)، آن­ها به وسیله دستگاه EC متر دیجیتالی (مدل Metrohm 644) اندازه ­گیری شد. سپس نمونه­ها به مدت یک ساعت در حمام بن ماری در دمای 120 درجه سانتیگراد قرار داده شدند و مجددا به مدت دو ساعت شیکر شدند و میزان هدایت الکتریکی نهایی (LO) آنها اندازه ­گیری شد و در نهايت درصد نشت يونی طبق فرمول زیر محاسبه شد (2-6)، .
(2-6) 100×(LT/LO)
2-6-6- درصد آسیب دیدگی غشاء سلولی
بعد از محاسبه درصد نشت یونی نسبی برای هر نمونه، درصد آسیب دیدگی غشاء سلولی در نمونه­های تحت تیمار شوری نسبت به نمونه­های شاهد از طریق رابطه زیر محاسبه شد (2-7):
دانلود پایان نامه
=درصد آسیب دیدگی1- [1- (T1/T2)/ 1- (C1/C2)] × 100 (2-7)
که در آن، (T1 و T2) به ترتیب هدایت الکتریکی اولیه و نهایی در نمونه­های تحت تیمار شوری و (C1 و C2)، به ترتیب هدایت الکتریکی اولیه و نهایی در نمونه­های شاهد است .
2-6-7- فنل کل
2-6-7-1- استخراج از بافت برگ
برای استخراج عصاره برگ جهت اندازه‌گیری فنل کل و ظرفیت آنتی­اکسیدانی از روش بخشی و آراکاوا  استفاده شد. مقدار 1 گرم از نمونه­های برگ از برگ­های شاخه اصلی (برگ­های توسعه یافته از گره­های 4 و 5) در پایان آزمایش، با بهره گرفتن از نیتروژن مایع در هاون چینی به پودر نرم تبدیل شد. به پودر حاصل، 4 میلی­لیتر حلال استخراج، متشکل از 85% متانول و 15% استیک اسید، اضافه شد. پس از مخلوط کردن، نمونه­ها برای انجام عمل استخراج به مدت 24 ساعت در یخچال با دمای 4 درجه سانتی ­گراد نگهداری شدند.
سپس بخش روشناور نمونه ها داخل میکروتیوب ریخته شدند و با دور 10000 به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ (مدلEpendorf 5417 R )، شدند. بعد از سانتریفیوژ، بخش روشناور نمونه­ها جداسازی و در داخل میکروتیوب ریخته شدند و جهت انجام آزمایش­های مورد نظر در یخچال با دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری شدند  .
2-6-7-2- تعیین میزان فنل کل با روش اسپکتروفتومتری

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 148
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • ...
  • 152
  • ...
  • 153
  • 154
  • 155
  • ...
  • 334

نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

 فروش قالب سایت
 نارنگی برای سگ مضر
 نگهداری پامرانین آپارتمان
 جوندگان محبوب
 درس گرفتن از اشتباهات عاطفی
 انیمیشن جذاب
 جذب مشتری درونگرا
 دوست داشتن خود در رابطه
 درآمدزایی شبکه اجتماعی
 بیان احساسات واقعی
 ماندن بعد خیانت
 انیمیشن هوش مصنوعی
 ساخت اپلیکیشن درآمدزا
 فروش محصول دیجیتال
 محتوا باکیفیت
 خروج از رابطه آسیب‌زا
 درآمد تبلیغات کلیکی
 آموزش سگ ژرمن شپرد
 بازاریابی محتوا افزایش ترافیک
 نشانه عشق واقعی
 کسب درآمد طراحی هنری
 حفظ مرزهای احترام رابطه
 ملاک‌های ازدواج روانشناسی
 آموزش هوش مصنوعی کوپایلوت
 فروش تم وردپرس
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آخرین مطالب

  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره مقایسه ی نگرش به ازدواج و طلاق دانش آموزان متوسطه دختر و ...
  • دانلود فایل های پایان نامه درباره بررسی تاثیرات نیروگاه خورشیدی نفوذ بالای متصل به شبکه توزیع برق- ...
  • ارائه الگوی انواع استراتژی های ارزیابی عملکرد برای سازمان های نظارتی جمهوری اسلامی ایران مورد مطالعه سازمان بازرسی کل کشور- فایل ۳۳
  • بررسی رفتار شاخص قیمت بازار سهام ایران-رهیافتی از اقتصاد فیزیک- فایل ۷
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی نقش واسطه‌ای عدالت سازمانی در ارتباط میان تمرکز با رفتار ...
  • بررسی مسئولیت ضابطین دادگستری در حمایت از بزه دیده گان، متهمین، شهود و مطلعین در قانون جدید آیین دادرسی کیفری- فایل ۶
  • دانلود فایل ها در رابطه با : بررسی ماهیت، فعالیت و مسئولیت جنگجویان خارجی در روابط ...
  • بررسی فقهی و حقوقی مهریه‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی و آثار آن- فایل ۶
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره اسلام در قلمرو جغتاییان- فایل ۲
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع انتخاب بازار برای فعالیت صادرات اولیه،تفاوت بین صادرات اولیه و ثانویه(مورد ...
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | دانشگاه اسلامی – ایرانی : – 2 "
  • بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری با مطالبات معوق بانک ملت مطالعه موردی مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان- فایل ۲۸
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با بررسی جاذبه های طبیعی شهرستان سنقر در توسعه توریسم با تاکید ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی-روش های-آشکارسازی-ناهمدوس-سیگنال های-فرا پهن باند- فایل ۴
  • تحقیقات انجام شده درباره مقایسه مضامین اجتماعی اشعار مهدی اخوان ثالث و محمد مهدی ...
  • عوامل مرتبط با پذیرش تکنولوژی اطلاعات مبتنی بر مولفه های فرهنگ سازمانی در بیمارستان های آموزشی درمانی شهر رشت- فایل ۸
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 29 – 1 "
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع تحلیل اثرات حضور آمریکا در عراق و نقش آفرینی ...
  • کاربرد سرمایه فکری بر مدل تنگدستی مالی با استفاده از شبکه عصبی- فایل ۷
  • دانلود فایل ها با موضوع نقش دولت در امنیت سرمایه‌گذاری و تاثیر آن برسرمایه‌گذاری بخش خصوصی- ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره برنامه‌ریزی استراتژیک شرکت صنعت چوب شهید باهنر با استفاده از رویکرد ...
  • بررسی آلودگی نیترات در آبهای زیرزمینی بخشی از استان اصفهان و شبیه‌سازی آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک- فایل ۲۶
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان