بسیاربالا
متوسط
بالا
دشواری درکدگذاری
شکل ۲-۱- مفهوم سازی سرمایه فکری
به عقیده ی او مهمترین جزء سرمایه های فکری، سرمایه رابطه ای است زیرا موفقیت یک سازمان در گرو رابطه با ذی نفعان آن است(بونیتیس، ۱۹۹۶)
همچنین سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش در سازمان است که دربرگیرنده پایگاه های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل های اجرایی فرایندها، استراتژی ها، برنامه های اجرایی و به طور کلی هر آن چیزی که ارزش آن برای سازمان بالاتر از ارزش مادیش است، می باشد . اگر یک سازمان دارای نظام ها و رویه های کاری ضعیفی باشد، سرمایه فکری کلی به حداکثر توانایی بالقوه اش دست نخواهد یافت. درحالیکه، سازمان هایی با سرمایه ساختاری قوی دارای یک فرهنگ حمایتی خواهند شد که به افراد امکان می دهد تا دست به کارهای جدیدی بزنند، با شکست روبرو شوند و یاد بگیرند (بونیتیس و همکاران، ۲۰۰۰).
۲-۲-۳-۷- طبقه بندی سویبی
سویبی طبقه بندی خود را به صورت ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان ارائه کرده است. این طبقه بندی به نام طبقه بندی ناظر دارایی های نامشهود[۱۵] معروف است. منظور از شایستگی کارکنان همان سرمایه انسانی است. منظور از ساختار داخلی، سرمایه ساختاری یا سازمانی است و منظور از ساختار خارجی، سرمایه رابطه ای یا ارتباطی است.
سویبی چهار حوزه ی کلیدی رشد و کارایی، پایداری (دوام) و بازسازی را به عنوان هسته اصلی در هر سه جزء معرفی کرده و بر این اساس شاخص هایی را استخراج کرده است. منظور از شایستگی فردی کارکنان، توانایی و ظرفیت آنها در موقعیت ها و شرایط مختلف است و منظور از ساختار داخلی، فرهنگ رسمی و غیر رسمی سازمان و نیز حق امتیازها، مفاهیم، مدل ها و پایگاه داده ها و سیستم های داخلی است. در نهایت ساختار خارجی شامل روابط سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، شهرت و محبوبیت و برندها است. به عقیده ی سویبی، شایستگی فردی کارکنان (سرمایه انسانی) برای سازمان حیاتی است زیرا بدون وجود آن، سازمان قادر به فعالیت نیست و این شایستگی شامل مهارت ها، آموزش و تجربیات و. . . است(نمازی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۲-۳-۸- طبقه بندی ایوستیس و همکاران
آن ها سرمایه های فکری را به دو دسته کالاهای نامشهود و شایستگی های نامشهود تقسیم کردند. کالاهای نامشهود، دارایی هایی هستند که می توان آنها را خرید و فروش کرده و به نحو مناسب آنها را حفاظت و ذخیره کرد (مانند کپی رایت ها، علائم تجاری و طراحی ها، دانش فنی و رازهای تجاری و فرانشیزها). آنها همچنین معتقد بودند که کالاهای نامشهود را می توان به شکلی عینی تر ارزش گذاری کرد. شایستگی های نامشهود نیز به عوامل متمایز و مشخصی از مزیت رقابتی گفته می شود که شرکت را از سایر رقبا، متمایز می کند و شامل شایستگی های ساختاری، شایستگی های بازاری و منابع انسانی است. این شایستگی ها جزء نرم و فکری کسب و کار هستند و ارزش گذاری بر روی آن ها بسیار دشوار است(بوزبرا و همکاران، ۲۰۰۷).
۲-۲-۳-۹- طبقه بندی چن و همکاران
چن معتقد است سرمایه های فکری از چهار عنصر سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای، سرمایه نوآوری و سرمایه ساختاری تشکیل شده است. او همچنین معتقد است که ساختار و اجزای سرمایه های فکری تنها در صورتی منجر به دستیابی سازمان به موفقیت می شود که با روابط مستمر و به هم پیوسته ای مورد حمایت قرار گیرد در غیر این صورت بسیار ضعیف و شکننده است.
به بیان دیگر چن بر روابط میان اجزای سرمایه های فکری تاکید بیشتری دارد تا بر اجزای آن. در طبقه بندی چن و همکارانش، منظور از سرمایه انسانی (مبنا و اساس سرمایه فکری) دانش، مهارت ها و توانایی ها و طرز فکر کارکنان درباره کسب و کار است. از دیدگاه آنها سرمایه انسانی می تواند دانش را از طریق سه جزء دیگر سرمایه (سرمایه ساختاری، رابطه ای و نوآوری) به ارزش بازاری تبدیل کند. سرمایه نوآوری در این مدل به ارائه ترکیب جدیدی از عوامل ضروری تولید در درون یک سیستم تولیدی گفته می شود که می تواند شامل محصولات، فناوری ها، بازار، مواد اولیه و ترکیبات جدید باشد. با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به جزء مهمی از سرمایه فکری تبدیل می شود و این سرمایه می تواند به سه جزء موقعیت ها، مکانیسم و فرهنگ نوآوری تقسیم شود(چن و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۲-۳-۱۰- طبقه بندی هانس و لوندال
آنها دارایی ها یا منابع نامشهود را به منابع رابطه ای[۱۶] و شایستگی[۱۷] تقسیم بندی کردند. منظور از شایستگی، توانایی انجام وظیفه یا کاری معین است. شایستگی ها در دو سطح فردی (شامل دانش، مهارت و استعداد) و سازمانی (شامل رویه ها، فناوری و پایگاه داده) معرفی می شود. منابع رابطه ای به شهرت سازمان و وفاداری مشتریان آن گفته می شود. بعدها این دو پژوهشگر طبقه بندی خود را جزئی تر نمودند(گاتری و همکاران، ۲۰۱۲)
۲-۲-۳-۱۱- طبقه بندی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی
در این طبقه بندی به سرمایه انسانی و سازمانی (ساختاری) اشاره شده و سرمایه فکری را به صورت ارزش اقتصادی این دو مجموعه دارایی های نامشهود سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) توصیف می کند. سرمایه سازمانی به فرآیندهایی مانند مالکیت سیستم های نرم افزاری، شبکه های توزیع و زنجیره های عرضه گفته می شود و سرمایه انسانی شامل منابع انسانی درون سازمان و منابع انسانی برون سازمانی است که منابع انسانی درون سازمان شامل کارکنان و منابع انسانی برون سازمان شامل مشتریان و عرضه کنندگان است(مدهوشی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۲-۳-۱۲- طبقه بندی لیم و دالیمور
این دو پژوهشگر مفهوم سرمایه های فکری را از طریق ارتباط دادن آن با دو مفهوم دانش فنی مدیریت و دانش فنی بازاریابی، تشریح و طبقه بندی کردند.
در این مدل، شایستگی سازمان در اتخاذ رویکرد مدیریت راهبردی شامل سرمایه انسانی، سرمایه شرکتی[۱۸]، سرمایه کارکردی[۱۹] و سرمایه تجاری[۲۰] (کسب و کار) است. روابط شرکت نیز بر پایه رویکرد بازاریابی راهبردی شامل سرمایه رابطه ای، سرمایه عرضه کننده[۲۱]، سرمایه هم پیمانان[۲۲] و سرمایه سرمایه گذار[۲۳] شکل می گیرد و این دو جزء سرمایه فکری سازمان را بنا می نهند(لیم و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۲-۳-۱۳- طبقه بندی کاپلان و نورتن
این دو نفر کارت امتیازی متوازن خود را در سال ۱۹۹۲ ارائه نمودند. این چارچوب عملکرد سازمان را در چهار حوزه مشتری، فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری و مالی اندازه گیری می کند. همچنین بیانگر مجموعه ای از روابط علی - معلولی میان معیارهای خروجی و محرک های عملکردی سازمان بوده و می تواند نتایج مالی و نامشهود را به طور همزمان کنترل و اندازه گیری نماید.
با توجه به مدل پیشنهادی، مشخص می شود که دیدگاه مشتری، همان سرمایه رابطه ای و دیدگاه رشد و یادگیری همان سرمایه انسانی و دیدگاه فرآیندهای داخلی، همان سرمایه ساختاری و دیدگاه مالی، همان سرمایه مالی و مشهود است. این مدل به علت کاربرد وسیع در برنامه ریزی راهبردی، اندازه گیری عملکرد و دارایی های نامشهود از مقبولیت بسیاری برخوردار گردیده است(نمازی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴- تشریح عناصر اصلی سرمایه های فکری
همانطور که پیشتر اشاره شد، اکثر پژوهشگران سرمایه فکری را شامل سه جزء اصلی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری (سازمانی) و سرمایه رابطه ای (مشتری) می دانند(آبیسکاراو همکاران،۲۰۰۵ ، بوزبرا، ۲۰۰۴ ، کلابرس و همکاران، ۲۰۱۳).
اینک به بررسی این سه بعد از دید صاحبنظران پرداخته می شود:
۲-۲-۴-۱- سرمایه های انسانی
سرمایه انسانی مجموعه ای از منابع و دارایی های نامشهود است که در اعضای سازمان جاسازی شده است. این منابع را می توان در سه نوع شایستگی (شامل مهارت ها و دانش فنی)، نگرش (انگیزش ، کیفیت رهبری مدیریت ارشد) و چالاکی فکری[۲۴] (توانایی اعضای سازمان در تطبیق و باروری، نوآوری، کارآفرینی، . . . ) طبقه بندی نمود.
این نوع دارایی دانش ضمنی در افراد سازمان است که یکی از عوامل حیاتی تاثیر گذار بر عملکرد هر سازمانی است. اما وجود این دارایی های دانش محور به تنهایی در تحقق عملکرد یک سازمان کافی نیست. هدف شرکت ها، تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح در تمامی سطوح سازمانی است. در غیر این صورت امکان خلق هیچ گونه ارزش سازمانی وجود نخواهد داشت. سرمایه انسانی ترکیبی تجمعی از دانش عمومی و حرفه ای کارکنان و توانایی های رهبری و توانایی های حل مسئله و ریسک پذیری است. با توجه به این تعریف واضح است که سنجش این نوع سرمایه بسیار دشوار است. سرمایه انسانی، خلاقیت عملیاتی دارایی های مشهود (تجهیزات و ابزارها) را ارتقا داده و دارایی های نامشهود را فعال می سازد. در شرکتهای موفق به منظور افزایش و بهبود بینش و تواناییها و تجربیات برای رقابت در محیط متغیر امروزی، سرمایه گذاری های کلانی بر روی کارکنان صورت می گیرد(دی پابلس، ۲۰۰۳).
سرمایه انسانی نمایانگر ذخیره دانش کارکنان سازمان است و هم چنین، توانایی جمعی یک سازمان در استخراج بهترین راه حل ها از دانش افراد است.
کارکنان یک سازمان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی ها، طرز فکرها و زیرکی فکری خود خلق می کنند. این شایستگی ها شامل مهارت ها، تحصیلات و طرز تفکر کارکنان است که اجزای رفتاری آنها را تحت پوشش قرار می دهد. زیرکی فکری، فرد را قادر می سازد تا عملیات را تغییر داده و راه حل های نوآورانهای را برای حل مشکلات سازمانی ابداع نماید(فیرر و همکاران، ۲۰۰۳).
هادسون سرمایه انسانی را به صورت ترکیبی از وراثت، تحصیلات، تجربه و طرز فکر کارکنان درباره زندگی و کسب و کار معرفی می کند. سرمایه انسانی در قالب پتانسیل های بالقوه و اساسی سازمان تعریف شده است(خاوندکار و همکاران،۱۳۸۷).
سرمایه انسانی همچنین نشان دهنده دانش ضمنی افراد است که در ذهن آنها جای گرفته است. سرمایه انسانی منبع مهمی از نوآوری و بازسازی استراتژی هر سازمان است و شرکت با بهره گرفتن از آن می تواند در اقتصاد مبتنی بر دانش به تولید و شناسایی ارزش بپردازد. در این تعریف شایستگی و توانایی کارکنان به بخش سخت افزاری سرمایه انسانی و طرز نگرش و تلقی آنان به بخش نرم افزاری سرمایه انسانی مشهورند. همین امر باعث می شود اغلب شرکتها به طرز نگرش بیش از شایستگی ها اهمیت دهند(کجانسیوو، ۲۰۰۷).
۲-۲-۴-۲- سرمایه های رابطهای
سرمایه رابطهای (سرمایه مشتری) عبارت است از مجموع تمامی دارایی هایی که روابط شرکت با محیط برون سازمانی را مدیریت می نماید. این سرمایه شامل روابط با مشتریان، سهامداران، عرضه کنندگان، رقبا، دولت، موسسات قانونی و جامعه است. اگرچه مهمترین قسمت سرمایه رابطهای، روابط مشتری است ولی نباید تنها بر این دسته از روابط تمرکز کرد. این سرمایه در اصل بازتابی از عملکرد بلند مدت شرکتها است. سرمایه رابطه ای با میزان انطباق سازمان با محیط اطراف خود مرتبط است و شامل میزان وفاداری مشتری، شهرت شرکت و رابطه آن با عرضه کنندگان و در نهایت سیستم های بازخور مشتری است(زقال و همکاران، ۲۰۱۳)
امکنا[۲۵] معتقد است سه گام برای برقراری روابط با محیط برون سازمانی وجود دارد:
- درک محیط
- همگام شدن با محیط
- برقراری روابط با محیط