نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی تاثیر محرک های ارزش ویژه برند بر طنین برند مورد مطالعه دانشگاه های منتخب در شهر تهران- فایل ۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
  • توان برند[۲۳]: به طور ویژه، اشاره به نتایج حاصل از دارائی برند در یک بازار خاص دارد. توان برند با معیارهای رقابتی رفتاری همچون سهم بازار، نرخ وفاداری و قیمت گذاری بالا و … مشخص می شوند.

 

  • ارزش برند[۲۴] (کل ارزش برند به عنوان دارائی مجزا - هنگامی که به فروش م یرسد یا در ترازنامه قرارمی گیرد): اشاره به توانائی برند در کسب سود دارد. برند تنها در صورتی دارای ارزش است که سودآوری به ارمغان بیاورد.(الهیاری، ۱۳۸۸)

 

ارزش برند
(Brand Value)
توان برند
(Brand Strength)
دارایی برند
(Brand Assets)
آگاهی از برند(Brand awareness)
شهرت برند(Brand reputation): (ویژگیها، منفعتها، شایستگیها، شهرت و…)
شخصیت برند(Brand personality)
ارزشهای ریشهای برند
(Brand Deep Value)
تصورات از برند(Brand imagery)
ترجیحات برند
(Brand preferences)
حقوق و امتیازات
(Patent And Rights)
سهم بازار(Market share)
رهبری بازار(Market leadership)
نفوذ در بازار(Market penetration)
سهم از احتیاجات
(Share of requirements)
نرخ رشد(Growth rate)
نرخ وفاداری(Loyalty rate)
قیمت گذاری بالا
(Price Premium)
جریان نقد خالص مرتبط با برند بعد از پرداخت هزینه سرمایه سرمایه گذاری شده در محصول و به راه انداختن کسب و کار و هزینه های بازاریابی
: طبقه بندی و مفاهیم ارزش ویزهی برند(کاپفر،۲۰۰۸)
هنگامی که اندیشمندان بازاریابی ارزش ویژه برند را بیان می کنند، منظور آنها دارائی برند و توان برند است. این دو عامل برخی اوقات تحت عنوان ارزش ویژه برند مشتری[۲۵] نیز نامیده می شوند. البته باید توجه داشت که دارائی برند یک مفهوم کیفی است درحالی که توان برند و ارزش برند هر دو قابل کمی شدن هستند.(افشارن، ۱۳۹۰)
در تشریح مدل بالا به طور ساده میتوان بیان کرد که دارائی برند (هویت، تصویر یا …) از طریق برنامهها و آمیخته بازاریابی، به نیازها و خواسته ها بازار هدف ترجمه می شوند. میزان موفقیت آن،
تعیین کننده توان برند (سهم بازار، رهبری، وفاداری و…) است. ارزش برند نیز توسط میزان وفاداری به برند تعریف میشود که به نوعی البته بایستی دقت داشت که عواملی چون رقابت تضمین کننده برقراری جریان نقد آتی است (Wood ,2000) البته بایستی دقت داشت که عواملی چون رقابت و میزان فشارهای مخرب سبب می شود که دارائی های برند در شرایط مشابه، توان های متفاوتی را در طول زمان ایجاد کنند یا اینکه دارائیهای برند مشابه در برخی موقعیت های کاملاً بی ارزش باشند ((Kapferer, 2008. دارائی برند مفاهیم ذهنی یادگرفته شده است. آنها در طول زمان از طریق فعالیت های گذشته برند به دست آمدهاند. توان برند یک معیار برای سنجش وضعیت کنونی برند است. توان برند به شدت مبتنی بر رفتار مشتری است. البته کل توان برند ناشی از دارائی های برند نیست. ارزش برند یک تعمیم به آینده است. در واقع ارزش مالی برند تمایل به ارزیابی سودآوری آتی برند دارد. بنابراین بعد زمانی در این مدل قابل مشاهده است (Kapferer, 2008).
دانلود پروژه
رویکردهای موجود در سنجش ارزش ویژه برند (انواع دیدگاه ها در زمینه ارزش ویژه برند):
اندیشمندان رویکردهای گوناگونی را برای مطالعه ارزش ویژه برند اتخاذ می کنند(Kotler & Keller, 2006). در واقع یک جدائی عمده بین سه دیدگاه در مورد ارزیابی ارزش ویژه برند وجود دارد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه مبتنی بر مشتری[۲۶] است که منحصراً بر رابطه مشتریان با برند متمرکز است. این دیدگاه، در برگیرنده دو بعد دارائی برند و توان برند (با توجه به مدل Feldwick) است. دیدگاه دیگر، دیدگاه مالی[۲۷] است که با هدف ایجاد معیارهای مالی برای سنجش ارزش برند بنا نهاده شده است (Kapferer, 2008). دیدگاه سوم، دیدگاه ترکیبی است که دو دیدگاه بیان شده را با یکدیگر ترکیب کرده است. در ادامه به تشریح هریک از این دیدگاه ها می پردازیم.(الهیاری، ۱۳۸۸)
دیدگاه مالی : تحقیقاتی که در خصوص اندازه گیری ارزش ویژه نام و نشان تجاری از دیدگاه مالی صورت گرفته است: تکنیکهای مربوط به دیدگاه مالی ، ارزش ویژه نام و نشان تجاری را از دیگر داراییهای شرکت استخراج میکنند. از میان افرادی که در این زمینه بررسی کرده اند، سایمون و سولیوان(۱۹۹۳) از نوسانات قیمت سهام برای تشخیص ماهیت پویای ارزش ویژه نام و نشان تجاری استفا ده کرده اند. به زعم آن ه ا، بازار سهام منعکس کننده چشم انداز آتی نام و نشان تجاری از طریق تطبیق با ارزش بازار شرکت است . هم چنین ، ارزش نام و نشان تجاری از مقایسه ارزش فعلی جریانات نقدی آتی محصول دارای نام و نشان تجاری با محصول مشابه فاقد نام و نشان تجاری تعیین می شود. (کرباسیور و یاردل، ۱۳۹۰)
گرانتزو گیولدینگ (۱۹۹۹) معتقدند چهار نگرش یا روش ارزشیابی برند برای سنجش ارزش برند رویکردهای متفاوتی وجود دارد. نگرش مبتنی بر بهای تمام شده[۲۸] ، نگرش مبتنی بر . بازار[۲۹]، نگرش مبتنی بر درآمد[۳۰] و نگرش قاعده محور[۳۱] نگرش مبتنی بر بهای تمام شده، هزینه های سرمایه ای تخصیص یافته برای ساخت و نگهداری برند را محاسبه میکند. روش بهای تمام شده تاریخی بیان می کند که چگونه نرخ های تنزیل می تواند منطبق با مخارج تاریخی به کار رفته در ارزش فعلی، مورد استفاده قرار گیرد. در نگرش مبتنی بر بازار ارزش برند و مبلغی که برند می تواند بر اساس آن فروخته شود محاسبه می شود. منافع آتی برند مورد شناسایی قرار گرفته و در محاسبه ارزش فعلی برند مورد استفاده قرار می گیرد. در نگرش مبتنی بر درآمد تأکید بر توان بالقوه آتی برند است. این نگرش درآمدهای خالص آتی ناشی از برند را تعیین کرده و آن را برای محاسبه ارزش فعلی برند تنزیل میکند. نگرش قاعده مند یا فرمولی شامل معیارهای متعددی برای تعیین ارزش مالی برند است. این نگرش برای اهداف مدیریت داخلی و گزارشگری مالی به خارج از سازمان مناسب است. در این روش وجود شاخصی برای سنجش سودآوری برند ضروری است. برای مثال اینتر برند به عنوان یک شرکت مشاوره ای از این روش برای ارزیابی ارزش برند استفاده میکند. (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۰) بیشتر از یک دهه قبل ، مجریان و نظریه پردازان بازاریابی انتقاداتی را به مدل های مالی وارد کردند . این مدل ها در توجه به ویژگی های ضروری نام و نشان ها ضعف هایی داشتند . مدلهای مالی ، فقط بر کمیت هایی نظیر ارزش بازار سهام ، درآمدهای ناشی از اعطای مجوز ، هزینه های اکتساب، صرف قیمت و یا حاشیه سهم مشتری، تمرکز داشتند. . با توجه به این که ، تمرکز ما در این تحقیق ، ارزش ویژه نام و نشان تجاری از دید مصرف کننده (بازاریابی ) میباشد بنابراین به بررسی دیدگاه مالی در همین حد بسنده میکنیم.
دیدگاه مبتنی بر مشتری[۳۲]: انتقادات وارده بر دیدگاه مالی منجر به ارائه مفاهیم جدیدی شد که مبتنی بر قضاوت مشتری بوده و در آن ها، بر ارزیابی ارزش ویژه نام و نشان تجاری به عنوان یک سازه کیفی ، تأکید شده است . (کرباسیور و یاردل، ۱۳۹۰)
ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری را میتواند به عنوان تأثیرهای مختلفی که شناخت از برند بر پاسخ مشتریان به بازاریابی برند دارد، تعریف کرد. سه نکته کلیدی در این تعریف وجود دارد. اول، ارزش ویژه برند از پاسخ های مختلف مشتریان حاصل می شود. دوم اینکه این تفاوت در پاسخ بایستی حاصل از شناخت مشتری در مورد برند باشد (نه محصول). شناخت برند شامل تمام تفکرات، احساسات، تصورات، تجارب، باورها و …، است. سوم اینکه، پاسخ های مختلف توسط مشتری که ارزش ویژه برند را ایجاد می کند، بایستی در ادراکات، عملکردها و رفتار مرتبط با کلیه جنبه های برند، منعکس گردد (Kotler & Keller, 2006)
در متون بازاریابی معمولاً عملیاتی کردن ارزش وی ژه نام و نشان تجاری مبتنی بر مصرف کننده به دو روش صورت می گیرد: آنهایی که ا دراک مصرف کننده را بررسی میکنند (نظیر آگاهی از نام و نشان تجاری ، تداعی نام و نشان تجاری و کیفیت ادراک شده[۳۳] ) و آن هایی که به بررسی رفتار مصرف کننده (مانند وفاداری به نام و نشان تجاری و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر و . . ) می پردازند .البته آکر از معدود نویسندگانی است که دو جنبه ادراکی و رفتاری را ترکیب کرده است (Mayer, 2003) (به نقل از کرباسیور و یاردل، ۱۳۹۰). که در ادامه بحث بیشتر به تشریح نظر آکر می پردازیم.
شاخصهای سنجش منابع ارزش ویژه برند
در این بخش از بررسی ادبیات تحقیق، اشار های به نحوه ارزیابی منابع ایجاد ارزش ویژه برند خواهیم داشت. به طور کلی این شاخص ها را میتوان در دو طبق، تقسیم کرد. شاخصهای مبتنی بر مشتری که منحصراً بر رابطه مشتری با برند تمرکز دارد. همچنین این شاخص ها قابل تقسیم به دو دسته شاخصهای شناختی (عقاید، احساسات، شناخت و … نسبت به برند) و شاخصهای رفتاری (رفتار مشتریان در عمل نسبت به برند) هستند. دسته بعدی شاخص ها، شامل شاخصهای مالی است که ارزش برند را از طریق جدا کردن جریان نقد خالص ایجاد شده از برند، مورد سنجش قرار میدهد. این جریان نقد مازاد، از تمایل مشتری به خرید محصولات برند نشأت می گیرد( Kapferer, 2008).
شاخص های ارزش ویژه برند از منظر کاپفرر
کاپفرر، نگرشی مبتنی بر مشتری به ارزش ویژه برند دارد و ارزش ویژه برند را، ارزش افزوده شده ناشی ازدارائی های نامشهود می داند. به نظر وی، چهار عامل در ذهن مشتری برای مشخص شدن ارزش ادراکی برند، با هم ترکیب می شوندکه عبارتند از آگاهی از برند، سطح کیفیت ادراک شده در مقایسه با رقبا، سطح اطمینان از اهمیت، تأیید، محبوبیت، کامل بود نو جذابیت و غنای تصویر برند(الهیاری، ۱۳۸۸)
شاخص های ارزش ویژه برند از منظر پرفسور آکر
آکر ارزش ویژه برند را مجموعهای از قابلیته ا و دارایی های ضمیمه یک برند است، که به ارزش ارائه شده توسط یک محصول برای شرکت و مشتریانش افزوده ویا ازآن ارزش کسرمیکند ( Aaker & joachimsthaler, 2000) (به نقل از کرباسیور و همکاران، ۱۳۹۰)
آکر، ارزش ویژه برند را شامل مجموع های پنج طبق های از دارائ یها و تعهدات مرتبط با برند می داند که به ارزش ارائه شده توسط محصول یا خدمت به مشتریان م یافزاید یا از آنها م یکاهد. این پنج طبقه عبارتند از:
وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت درک شده، خصیص ههای برند[۳۴] و دیگر ویژگ یها (علامت ثبت شده، ارتباط با کانال ها و…) (Aaker D. A., 1992; Aaker & joachimsthaler, 2000).
اما نکته مهم در مورد مدل آکر این است که اگرچه وی پنج بعد را مطرح کرده است ، عملاً چهار بعد آن مورد استفاده محققین قرار گرفته است . دیوید آکر نیز در سایر نوشتههایش ارزش ویژه را شامل چهار بعد می داند (Aaker & joachimsthaler, 2000) (به نقل از کرباسیور و همکاران، ۱۳۹۰) و بیان می کند که مفهوم ارزش ویژه برند یک ساختار چند بعدی می داند که شامل جنبه های نگرشی(آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند) و جنبه رفتاری(وفاداری به برند) است.(گیلانی،۱۳۸۹)

نظر دهید »
بررسی اثر عناصر الگوی بهینه آمیخته بازاریابی خدمات بر میزان تمایل به خرید بیمه نامه های اتومبیل (بیمه بدنه ـ بیمه حوادث سرنشین)- فایل ۳۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بررسی تطبیقی نظرات مشتریان و مدیران شعب بانک رفاه در زمینه رابطه عوامل آمیخته بازاریابی خدمات با جذب مشتری
پژوهشگران: محسن خفتان پژوه به راهنمایی دکتر سید رضا سیدجوادین، دانشگاه تهران (دانشکده مدیریت)، پایان نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۸۱
چکیده: در این تحقیق از مدل آمیخته بازاریابی خدمات هفت­گانه استفاده گردید که البته با توجه به گستردگی عوامل آمیخته بازاریابی و محدودیت زمانی در این تحقیق، تنها عوامل خدمات؛ محصول، مکان، ترفیع، کارکنان و دارایی­ ها را مورد بررسی قرار می­دهد. وی برای سنجش فرضیه ­ها از روش آماری مان ـ ویتنی به بررسی و تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS اقدام می­ کند که نتیجه بررسی­ها حکایت از پذیرفته شدن کلیۀ فرضیه ­های وی دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲۹-۹ موضوع پژوهش ۹:
بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی خدمات بر رضایت مصرف­ کنندگان خدمات خطوط منظم (لاینر) کشتیرانی جمهوری اسلامی
پژوهشگران: محمدرضا حجاب به راهنمایی دکتر منیژه قره­چه، دانشگاه شهید بهشتی، پایان نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۸۵
چکیده: جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت­های خطوط منظم کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران بود که برای نمونه انتخابی به شیوه تصادفی از میان آن­ها به تعداد ۴۵ شرکت برگزیده شد. آزمون استفاده شده در این تحقیق عبارت است از آزمون فرض میانگین یک جامعه، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS، که در نهایت فرضیه اصلی تحقیق در فاصله اطمینان مذکور مورد پذیرش واقع گردید.
۲-۲۹-۱۰ موضوع پژوهش ۱۰:
بررسی نقش عوامل آمیخته بازاریابی در میزان فروش شرکت­های خدمات فنی مهندسی (مطالعه موردی: شرکت تعمیرات نیروگاهی ایران)
پژوهشگران: علی مرجانی به راهنمایی دکتر اصغر مشبکی، دانشگاه تربیت مدرس (دانشکده علوم انسانی)، پایان نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۸۵
چکیده: در این پژوهش پس از شناسایی عوامل و شاخص­ های آمیخته بازاریابی در محصولات شرکت تعمیرات نیروگاهی ایران که با توجه به طیف وسیع خدمات قابل ارائه، نمونه مناسبی جهت تعمیم نتایج به سایر شرکت­های خدماتی، فنی و مهندسی در ایران می­باشد. براساس رابطه عوامل هفت­گانه مشهور در خدمات به نام­های محصول، قیمت، مکان، ترفیع، پرسنل، شواهد عینی و فرایند در قالب شاخص­ هایی در چارچوب هفت فرضیه با میزان فروش شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نهایتاً بعد از جمع­آوری داده ­ها با بهره گرفتن از نرم­افزار آماری SPSS و روش­های آماری برگزیده شده همچون آزمون میانگین جامعه، تحلیل واریانس و آزمون ISP ضمن رد ارتباط عامل ترفیع با تصمیم خرید مشتری، ارتباط سایر عوامل براساس اولویت تأیید می­گردد.
۲-۳۰ پژوهش­های انگلیسی
۲-۳۰-۱ موضوع پژوهش ۱:
An Indian customer surrounding 7P’s of service marketing
پژوهشگران:
Gyaneshwar Singh Kushwaha, Shiv Ratan Agrawal, 2015
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «احاطه مشتری هندی با بازاریابی خدمات ۷ps» به بررسی اثر عناصر آمیخته بازاریابی خدمات بر مشتریان هندی جهت تعیین استراتژی بازاریابی مناسب در زمینه خدمات بانکی می­باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که عناصر محصول، قیمت، تبلیغ از اهمیت بیشتری نسبت به مکان، افراد، شواهد فیزیکی و فرایند برخوردار می­باشند.
۲-۳۰-۲ موضوع پژوهش ۲:
Understanding Relationship between Personality Types, Marketing-mix Factors, and Purchasing Decisions
پژوهشگران:
Irna Azzadinaa, Aulia Nurul Hudab, Corinthias Pamatang Morgana Sianipar, 2012
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «درک رابطه بین نوع شخصیت، عوامل آمیخته بازاریابی، و تصمیم ­گیری خرید» به بررسی مغازه­های توزیع مُد در باندونگ پرداخت که یکی از بزرگترین عامل­های رشد صنعت مُد در اندونزی است. این مقاله در نظر دارد تا درکی از چگونگی ارزیابی مشتریان و صنعت مُد باندونگ که دارای ویژگی­های شخصیتی متفاوتی هستند ارائه دهد و همچنین اثرات آن را نیز بر رفتار خرید مشتریان نشان دهد. روش آنالیز رگرسیون چندگانه برای تجزیه این داده ­ها به کار می­رود. نتایج نشان داد که مشخصات شخصیتی مشتریان به ارزیابی آن­ها از عوامل آمیخته بازاریابی مرتبط است که بر تصمیمات خرید آنها اثرگذار است. این مطالعه قصد دارد که به طور عمیق­تر بر رفتار مشتری متمرکز شود، این تمرکز نه تنها مشتریان دیسترو را با انواع شخصیتی مختلف در نظر می­گیرد بلکه اثرات آن بر رفتار خرید را نیز ارزیابی می­ کند.
۲-۳۰-۳ موضوع پژوهش ۳:
Investigating the Impact of Marketing Mix Elements on Tourists ‘Satisfaction: An Empirical Study on East Lake
پژوهشگران:
Mohammad Amzad Hossain Sarker, Dr. Wang Aimin, Sumayya Begum, 2012
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «بررسی تأثیر عناصر آمیخته بازاریابی بر روی رضایت گردشگران» به بررسی عناصر آمیخته بازاریابی بر گردشگران دریاچه شرق در چین می ­پردازد. یافته­های این مطالعه نشان داد که شش عنصر از هفت عنصر آمیخته بازاریابی تأیید شدند. اما عنصر قیمت تأیید نگردید. و در انتها چند پیشنهاد جهت بهبود اوضاع پیشنهاد گردید.
۲-۳۰-۴ موضوع پژوهش ۴:
The Relationship Between Marketing Mix And Customer Decision-Making Over Travel Agents: An Empirical Study
پژوهشگران:
Rezky Purna Satit, Huam Hon Tat, Amran Rasli, Thoo Ai Chin, Inda Sukati, 2012
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «ارتباط بین آمیخته بازاریابی و تصمیم مشتری در طول آژانس­های مسافرتی: یک مطالعه تجربی» به بررسی چهار عنصر قیمت، ترفیع، مکان و محصول در آژانس­های مسافرتی در بالمانگ اندونزی می ­پردازد. داده ­ها با بهره گرفتن از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بررسی شد و نهایتاً عناصر محصول و قیمت تأیید گردیدند. سپس توصیه­هایی استراتژیک برای صنعت سفر در آژانس­های مسافرتی اندونزی داده شد.
۲-۳۰-۵ موضوع پژوهش ۵:
A model to investigate the influence of marketing-mix efforts and corporate image on brand equity in the IT software sector
پژوهشگران:
Ji-Hern Kim, Yong J. Hyun, 2011
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «ارائه مدلی جهت بررسی اثر عناصر آمیخته بازاریابی و تصویر شرکت­ها در حقوق صاحبان سهام دارای نام تجاری در بخش نرم افزار IT» به بررسی روابط بین عناصر آمیخته بازاریابی (عملکرد، قیمت، تبلیغات و خدمات پس از فروش)، تصویر شرکت­های بزرگ، ابعاد ارزش ویژه برند (آگهی تجاری، کیفیت ادراک شده و وفاداری به نام تجاری) و عملکرد بازار می ­پردازد. نتایج آزمون نشان می­دهد که تمام عناصر آمیخته بازاریابی دارای اثری مثبت بر ارزش کلی ارزش ویژه نام تجاری می­باشند، همچنین تصویر شرکت نیز بر عوامل آمیخته بازاریابی خدمات و سه بعد از ارزش برند نیز تأثیر دارد.
۲-۳۰-۶ موضوع پژوهش ۶:
The 7Ps Classification of the Services Marketing Mix Revisited: An Empirical Assessment of their Generalisability, Applicability and Effect on Performance and tendency to buying - Evidence from Jordan’s Services Organisations
پژوهشگران:
Mamoun N. Akroush, 2011
چکیده: در مقاله­ای تحت عنوان «طبقه ­بندی و بازبینی آمیخته بازاریابی خدمات ۷ps: ارزیابی تجربی کلی، کاربرد و اثر بر عملکرد و تمایل به خرید در سازمان خدماتی در اردن» با بهره گرفتن از مدل بازاریابی ۷ps، به طبقه ­بندی عناصر آمیخته بازاریابی خدمات انجامید. که در نتیجه می­توان گفت عنصر افراد، فرایند، شواهد فیزیکی، قیمت، محصول، تبلیغات و فرایند به ترتیب بیشترین رتبه را به خود اختصاص دادند.
۲-۳۰-۷ موضوع پژوهش ۷:
۷ps of services marketing in insurance and banking services
پژوهشگران:

نظر دهید »
تحلیل اجزاء محدود تنش و کرنش در پروتز جانشین زانوی انسان- فایل ۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بر اساس منابع، دو نیروی اصلی عمل‌کننده روی مفصل حین قدم زدن و بالا رفتن از پله، نیروی تاندون پاتلا (P) و نیروی عکس‌العمل مفصل (J) به ازای نیروی عکس‌العمل زمین (W) بر حسب وزن بدن می‌باشد. نیروهای اعمالی به مفصل از دیاگرام برداری و فاصله‌ی مفصل زانو از نیروی عمودی که به صورت عملی اندازه‌گیری می‌شود قابل محاسبه است. به طور مشابه، برای حالت دوم نیز نیروها به ازای تغییر وزن‌های مختلف مطابق روابط (‏۲‑۳) و (‏۲‑۴) و شکل ‏۲‑۵ به صورت تحلیلی محاسبه و در جدول ‏۲‑۲ آورده شده‌است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

(‏۲‑۳)  
(‏۲‑۴)  

جدول ‏۲‑۲: تحلیل نیروهای وارد بر مفصل زانو به ازای وزن‌های مختلف- حالت دوم [۱۶].

 

وزن (kg) نیروی تاندون پاتلار (N) عکس‌العمل مفصل (N)
۵۵ (N 95/539) ۵۶/۱۷۲۶ ۱۱/۲۲۶۶
۶۰ (N 6/588) ۵۲/۱۸۸۳ ۴/۲۴۵۷
۶۵ (N 65/637) ۴۸/۲۰۴۰ ۷/۲۶۴۸
۷۰ (N 7/686) ۴۴/۲۱۹۷ ۱۴/۲۸۸۴
۷۵ (N 75/735) ۴/۲۳۵۴ ۱۵/۳۰۹۰

نیروهای وارد بر مدل پروتز زانو برای انجام شبیه سازی
مفصل زانو نه تنها بزرگترین و بلکه یکی از پیچیده‌ترین مفصل‌ها در بدن انسان است. شکل ‏۲‑۶ استخوان‌های مفصل زانو را نمایش می‌دهد. نیروها و گشتاورهای گوناگونی حین فعالیت به مفصل زانو اعمال می‌گردد؛ اما این نکته حائز اهمیت است که آیا لازم است تمامی این نیروها و گشتاورها برای انجام تحلیل به عنوان شرط مرزی اعمال شود.
همانگونه که پیش از این آمد استخوانهای ساق و ران به واسطه ماهیچه‌هایی که یک سر آن‌ها به ساق و دیگری به ران متصل است نسبت به همدیگر مقید شده اند. شکل ‏۲‑۸ نمایی از ماهیچه‌ها و رباط‌های گوناگون اطراف مفصل زانو را نشان می‌دهد. برای تحلیل نیروهای تماسی در موضع اتصال ساق به ران در مفصل زانو در صفحه ای به موازات ساژیتال، در حالتی که پا بر زمین تکیه کرده است، استخوان کشکک و رباط های متصل به آن، که از طرف ران توسط ماهیچه‌های چهار سر کشیده می‌شوند، و نیروهای تکیه گاهی زمین به شرح ذیل مؤثرند.
در موازات صفحه ساژیتال نیروهای وارده از طرف استخوان ران ، کشکک و زمین به استخوان ساق از سه موضع وارد می شود:
نیروی وارده از طرف رباط متصل به کشکک زانو؛ راستای این نیرو از محل اتصال رباط به ساق می گذرد و آن را می توان به دو مؤلفه؛ به موازات صفحه تماس کشکک و ران و عمود بر آن تجزیه نمود. همچنین می توان این نیرو را به دو مؤلفه، به موازات راستای ساق و عمود بر آن نیز تجزیه نمود.

نظر دهید »
بررسی تحول جایگاه زنان در پژوهش ها و تفاسیر دانش باستان شناسی در ایران- فایل ۳
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۱-۴- ارزیابی فمینیسم
شاید بتوان گفت که در طول قرن بیستم فمینیسم یکی از جنجال برانگیزترین جنبش های اجتماعی و فکری در سطح جهان بوده است. بسیاری از دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و حقوقی در وضعیت زنان در جوامع مختلف را در وهله اول می توان ناشی از این جنبش دانست. انقلاب های آمریکا و فرانسه نیز می توانستند رهگشای دعاوی زنان برای برابری باشند. نحوه سازماندهی فمینیسم در اروپا و آمریکا تفاوتهای خاصی داشت؛ زیرا سازماندهی فمینیسم در اروپا با ایجاد باشگاههای زنان طی انقلاب فرانسه و در آمریکا با فعالیت زنان در جنبش الغای بردگی و برده ­داری و مبارزه برای منع استفاده از مشروبات الکلی صورت گرفته که اولی به انتشار اعلامیه حقوق زنان از سوی المپ دوگور و دومی به انتشار «اعلامیه تصمیمات و احساسات» در گردهمایی «سنکافالز» در ژوئیه ۱۸۴۸ انجامید (ویلفورد، ۱۳۷۸، ۳۷). در همین سال بود که اولین منشور دفاع از حقوق زنان در کشور امریکا اعلام شد. خود زنان نیز بتدریج بر برابری انسانی و در نتیجه لزوم برابری حقوقی خود با مردان تاکید کردند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۵- امواج سه گانه فمینیسم
پس از انقلاب فرانسه جنبش زنان دارای سه موج مهم بوده است. امواجی که با اعتدال و حالت میانه، آغاز و پس از رسیدن به اوج افراط امروزه با رویکرد تعدیلی با اهداف خودش ادامه می دهد.
۲-۱-۵-۱- موج اول
موج نخست جنبش زنان (۱۸۴۸-۱۹۲۰) در شرایطی شکل گرفت که در اروپا و امریکا جنبش های اجتماعی دیگری نیز فعال بودند. در آمریکا، جنبش الغای برده داری نقش مهم و تعیین کننده ای در موج نخست جنبش زنان داشت(مشیرزاده،۱۳۸۲-۵۱). جنبش الغا یکی از تجلیات برابری خواهی مدرن بود. طرفداران آن به دنبال تحقق ایده های مدرن برابری و آزادی بودند و معنایی که از انسان می دادند چنان وسیع بود که سیاهان را نیز شامل شود. زنان از نخستین گروهایی بودند که جذب آرمان های جنبش الغای بردگی شدند. حضور آن ها در این جنبش از عوامل موثر در شکل گیری جنبش زنان است. در شرایطی که زنان در فعالیت خود برای توسعه جنبش الغای بردگی با موانع اخلاقی مواجه شده بیشتر متوجه موقعیت فرودست خود شدند. بعد از کنفرانس ضد برده داری در لندن که در آن زنان نتوانستند اجازه حضور در صحن جلسات را بیابند، بود که آن ها به فکر سازماندهی مستقل از جنبش الغا برای پیشبرد منافع خاص زنان افتادند و مصمم شدند که علاوه بر آزادی بردگان به فکر آزادی خود نیز باشند. اما در ژوییه ۱۸۴۸ بود که اطلاعیه تشکیل گردهمایی زنان در سنکافالز منتشر شد و این گردهمایی شروع سازماندهی مستقل زنان بر اساس منافع خاص خودشان بود. به هر تقدیر، در گردهمایی سنکا فالز اعلامیه ای با تاکید بر ستم دیدگی تاریخی زنان و لزوم برخورداری آن ها از حقوق برابر با مردان در عرصه های مالی و اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی مورد تصویب صد نفر از شرکت کنندگان قرار گرفت، که ازجمله امضا کنند گان آن برخی رهبران جنبش الغا بودند. بعد از سنکافالز هم گردهمایی های متعددی در جهت تاکید بر حقوق زنان تشکیل شد.از مهم ترین زنان فعال در طرفداری از جنبش منع مشروبات الکلی[۴] در سده ۱۹ آنتونی بود که به یکی از فعال ترین زنان در جنبش حقوق زنان تبدیل شد. در دهه های ۱۸۸۰ ،۱۸۷۰ زنان، فعالیت شان را برای انتشار انگاره های خود و نیز فشار آوردن بر مجامع قانون گذار برای پذیرش حق رای و گاه سایر حقوق ادامه می دادند. اما جنبش در این زمان هنوز کوچک و متفرق بود، هر چند که فعالیت های آن به نسبت گسترده بود. تا اواخر دهه ۱۸۷۰ بیشتر فعالیت ها بعد حقوقی، سیاسی و نمایشی داشت اما بتدریج معطوف به ابعاد سیاسی شد. بی تردید مهم ترین و نظام یافته ترین تلاش زنان برای نقد وضع موجود و طرح حقوق در مورد درخواستشان را باید در کتاب دفاع از حقوق زنان اثر مری ولستون کرافت دانست که نخستین بیانیه بزرگ فمینیستی تلقی می شود و معمولا در تاریخ فمینیسم آن را نقطه آغاز این اندیشه می دانند. در سده نوزدهم نیز اندیشه بهبود وضعیت زنان کماکان مطرح بود. پس از کرافت مهم ترین سخنگوی اندیشه لیبرال رادیکال سده نوزدهم که در دفاع از حقوق زنان سخن گفت، جان استوارت میل است. او تفاوت بین زنان و مردان را ناشی از تفاوت های جامعه پذیری یا فرهنگ پذیری می داند(میل،۱۳۷۹-۸-۱۰-۲۳). میل تحت تاثیر همسر خود تیلور کتاب “انقیاد زنان” را نوشت که تاثیر مهم بعدی را بر این موج گذاشت. وی کلا زنانگی را دارای ماهیت اجتماعی می داند و نه طبیعی و از همین جا به برابری و مشابهت حقوق زن و مرد می رسد. می توان گفت اساساٌ اندیشه حقوق لیبرال کلاسیک، زمینه اصلی بروز این موج به شمار می رود، دیدگاهی که برخاسته از اندیشه جان لاک بود. گسترش حقوق مدنی و سیاسی به ویژه اعطای حق رای به زنان، خواسته و هدف اصلی این موج بود. البته علاوه بردرک و هدف اصلی اهداف فرعی نیز وجود داشت، از جمله این اهداف می توان به دست یابی زنان به کار آموزشی، آموزش و کار، بهبود موقعیت زنان متاهل در قوانین، حق برابر با مردان برای طلاق و متارکه قانونی و مسائل پیرامون ویژگیهای جنبش اشاره کرد. زنان در دهه ی ۱۹۲۰ به هدف اصلی خود یعنی حق رای دست یافتند.
۲-۱-۵-۱-۱- دوره تعلیق نهضت فمینیسم
با دست یابی به اهداف فوق، دوران وقفه فعالیت طرفداران حقوق زن آغاز شده (مشیرزاده،۴۹،۱۳۸۳)و به جز فعالیت برای صلح خواهی، فعالیت دیگری نداشتند. البته رسیدن به حق رای، تنها دلیل توقف فعالیت ها نبود بلکه اساسا شرایط حاکم بر آن دوران ایجاب می نمود که طرفداران حقوق زن فعالیت جدی نداشته باشند. پیدایش جنبش های اقتداگرا از جمله فاشیسم و نازیسم و مهم تر از آن وقوع دو جنگ خانمان سوز جهانی اول و دوم، مهمترین عواملی بودند که طرفداران حقوق زن را در آن دوران مهار کرد و آنان را از فعالیت جدی بازداشت(ریو سارسه،۱۳۸۴-۱۳۵). در دهه های جنگ جهانی اول، جنبش زنان تجربه تشکیلاتی کم و بیش وسیعی داشت. از یک سو سازمان های خاص برای پیشبرد هدف اصلی یعنی نیل به حق رای تشکیل دادند و از سوی زنان طرافدار جنبش در ایجاد تشکیلات خاص فعال بودند. جنبش های اصلاحی نظیر ترقی خواهی و منع مشروبات الکلی زنان را وارد عرصه فعالیتی کرد که مستلزم برقراری ارتباط با بخش های وسیعی از جامعه بود(همان:۴۳-۴۷). بسیاری از زنان طرفدار جنبش زنان در این فعالیت های اصلاحی حضور داشتند و در نتیجه توانستند میان جنبش ها از طبقات مختلف ارتباط برقرار سازند. به این ترتیب، در موج اول جنبش زنان فعالیت سازمان یافته همراه با ایجاد شبکه های ارتباطی در درون جنبش و با سایر جنبش ها یکی از ویژگی های بارز جنبش شد که در پیروزی آن در کسب حق رای تاثیر تعیین کننده داشت. تا اوایل قرن بیستم جنبش زنان تنها از طریق روش های آهسته و توام با درخواست حق رای به شکلی محتاطانه بود. با افول نسبی در رهبری جنبش زنان و نامساعد شدن جو عمومی، عمل گرایان جنبش هر چه بیشتر به سمت آموزش عمومی پیش رفتند. از سال ۱۹۰۹ فعالیت های تبلیغاتی گسترده شروع شد.سخنرانی ها برای جلب توجه عموم و برانگیختن حس کنجکاوی مردم در اماکن باز صورت می گرفت. سال های ۱۹۲۰ تا اواخر دهه ۱۹۵۰ را افول و رکود فمینیسم می داند.طی دهه ۱۹۲۰ یعنی بلافاصله پس از کسب حق رای برای زنان، از یک سو به نظر بسیاری جنبش به هدف خود رسیده بود و به نظر برخی که معتقد به تداوم تغییرات در موقعیت زنان بودند، می توانستند به سایر خواست های خود برسند؛ و این که سایر خواست ها چیست و از چه راهی تامین می شود در درون جنبش اختلاف نظر فراوانی وجود داشت. این وضعیت تا دهه ۱۹۶۰ کم و بیش تداوم داشت. اما افول جنبش به معنای عدم فعالیت زنان نبود. آن ها در گروه های مختلف با اهداف متفاوت به فعالیت خود ادامه می دادند. در این دوره بر خلاف دوران مبارزات حق رای که خواسته زنان بسیار محدود و مشخص تعریف می شد، زنان خواستار تغییراتی در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی بودند. این واقعیت که چهار دهه پس از کسب حق رای زنان نتوانستند در جهت تحقق آرمان های فمینیستی با تداوم بخشیدن به جنبش موفقیت چشمگیری بدست آورند و به رغم امکان دستیابی صوری و رسمی به جامعه سیاسی، حتی نتوانستند از چارچوب سیاست نهادینه به نحو بهینه استفاده کنند، در نتیجه ابهام گفتاری جنبش حق رای و در نتیجه بروز اختلاف نظر در میان زنان و نامساعد بودن فضای سیاسی و اجتماعی بود. در مجموع می توان گفت که نیل به حق رای نتوانست تاثیری عملی بر زندگی زنان آمریکایی بگذارد زیرا زنان نتوانستند از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود بر مبنای یک دستور کار مشترک استفاده کنند و گروهی نیز که به دنبال حقوق برابر بود نه توانست افکار عمومی را نسبت به خود متقاعد کند و نه در اعمال فشار بر دستگاه های حکومتی به توفیقی رسید. در عین حال در طول چند دهه ای که فمینیسم و جنبش زنان در حالت تعلیق بود، تحولاتی در موفقیت عینی و ذهنی زنان جامعه امریکا به وجود آمد که به ظهور موج دوم فمینیسم منجر شد.
۲-۱-۵-۲- موج دوم
موج دوم جنبش زنان از دهه ۱۹۶۰ آغاز می شود. سیمون دوبووار با نوشتن کتاب “جنبش دوم” بین زن و زنانگی فرق گذاشت(دوبووار،۱۳۷۹-۱۶) و بتی فریدن با نگارش کتاب “زن فریب خورده” (۱۹۳۶) تاثیر اصلی و مهم را در بر انگیختن این موج داشتند. از دیگر متفکران مهم در این موج می توان به ملیت با نوشتن کتاب “سیاست جنسی” (۱۹۷۰)اشاره کرد. موج دوم فمینیسم در واپسین سال های حاکمیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرمایه داری سازمان یافته شکل گرفت. سرمایه داری سازمان یافته با رشد تمرکز در سرمایه و شکل گرفتن سازمان دهی جدیدی از کار و گسترش بخش خدمات و دگرگونی در نقش و کارکرد دولت همراه بود. دگرگونی های ناشی از این تحولات با تغییراتی در اشتغال و نیازهای بازار و نیازهای آموزشی همراه بود، که در موقعیت اجتماعی و اقتصادی زنان در قشرهای متفاوت اجتماعی تاثیراتی بر جا گذاشت که از لحاظ ساختاری زمینه ساز ظهور موج جدیدی از جنبش زنان شد. موج اول تا حدی توانست وضعیت زنان را در رابطه با برخی از مسائل بهبود بخشد. گسترش آموزش و پرورش آنان، شایستگی زنان جهت ورود به مشاغل متعدد، قانونی شدن سقط جنین، پرداخت دستمزد برابر به زنان، برخورداری از حقوق مدنی برابر و گسترش امکانات کنترل موالید از جمله نتایج مهم تلاش ها در موج اول بوده است. بهبود در این مسائل باعث شد که برخی از طرفداران حقوق زن به دنبال قدم برداشتن درگام های بعدی باشند. هدف اصلی و مهم در موج دوم نجات زن بود. اینان معتقد بودند دست یابی به حقوق سیاسی و قانونی برابر با مردان هنوز مساله زنان را حل نکرده است بنابراین صرف رهایی زنان از نابرابری ها کافی نبوده بلکه باید زنان را از دست مردان نجات داد. اما نجات زنان هم تنها از راه اصلاحات تدریجی امکان پذیر نیست بلکه نیاز به یک فرایند ریشه ای و انقلابی است چرا که اساسا از نظر اینان نظریه های موجود عمیقا جنس گرا و غیر قابل اصلاح هستند. نقد دانش مردانه، نقد ساختارهای ایدئولوژیک ریشه دار مانند “مردم سالارِ” و “قرار داد اجتماعی"، رد کلیت ازدواج، تاکید بر تجرد و حرفه اقتصادی از جمله دیدگاه های مهم در این موج به شمار می رود. طرفداران حقوق زن در این دوران آن قدر به سمت افراط رفتند که حتی بر ظاهری مردانه در پوشش، آرایش و … نیز تاکید داشتند. موهای کوتاه، کفش بدون پاشنه، کت و شلوار زمخت، و چهره بدون آرایش تیپ ظاهری یک زن در دهه ۱۹۷۰ بود.
۲-۱-۵-۲-۱- تأثیر جنگ جهانی دوم بر موج دوم
جنگ جهانی دوم زمینه مناسبی برای حضور زنان در نیروی کار ایجاد کرد. افزایش کلی نیروی کار همراه با افزایش نسبی حضور آنان در مشاغل صنعتی نیز بود. این حضور ناشی از نیازهای موقت بازار کار، خود به خود بسیاری از عقاید درباره عدم آمادگی روحی و جسمی زنان را برای کارهای سنگین درهم شکست و پس از جنگ نیز دیگر مقابله با آن آسان نبود. پس از جنگ، هراس از اینکه اشتغال زنان باعث بیکاری مردان و نیز با توجه به کاهش تقاضا برای تسلیحات، اقتصاد وارد یک دوره رکود شود، این اندیشه که زنان باید به خانه بازگردند تقویت شد. سیل اخراج زنان از شرکت ها شروع شده (فریدمن،۱۳۸۳-۱۷-۱۶)و با آغاز جنگ کره و رشد مجدد اقتصاد باز هم زمینه مناسب برای جذب زنان در نیروی کار فراهم شد. دهه های بعد از جنگ دوم جهانی شاهد رشد حضور زنان در آموزش عالی نیز بود. در شرایط رشد اقتصادی و رفاه عمومی پس از جنگ جهانی دوم، خانواده های بیشتری امکان آن را داشتند که از تسهیلات آموزشی استفاده کنند در نتیجه، نسبت زنان دارای تحصیلات عالی افزایش یافت. در کل مطالعت نشان می دهد که به رغم افزایش نسبی و مطلق حضور زنان در نیروی کار طی دهه های ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ منزلت زنان در مقایسه با مردان تغییر چندانی نکرد و در نتیجه، منزلت زنان نسبت به مردان هم از لحاظ میزان درآمد و هم تسهیلات و امکانات پایین تر باقی ماند و این حس نابرابری میان زنان و مردان را تشدید می کرد.
۲-۱-۵-۲-۲- دولت مداخله گر
دولت رفاهی یا مداخله گر که در دهه ۱۹۳۰ شکل گرفته بود، به تدریج دامنه مداخلات خود را در حیات اقتصادی و سیاسی افزایش داد. این دولت به صورت های مختلف بر موقعیت زنان تأثیر گذاشت و باید توجه داشت که تأثیر سیاست های به ظاهر جنسیت زدایی شده دولت بر زنان و مردان به یک شکل نبوده و زنان را به سمت مشاغل کم درآمد و سطح پایین سوق می داد. بدین ترتیب دولت در فراهم ساختن ابزار کنش جمعی برای آنان و مقابله با این وضعیت متعارض نقش داشت.
در دهه های بعد از جنگ دوم جهانی، زنان، بخش اعظم کارکنان دفتری و منشی ها را تشکیل می دادند. در نیمه دهه۱۹۷۰، ۴۵ درصد کل کارکنان بخش دولتی را زنان تشکیل می دادند. تبعیضاتی زنان را به کارهای کم درآمد سوق می داد و زنان در رده های پایین مشاغل دولتی متمرکز بودند. در سال ۱۹۶۳ با تصویب قانون دستمزد برابر کنگره، تبعیض در پرداخت دستمزد بر اساس جنسیت ممنوع اعلام شد. در سال ۱۹۶۴ در قانون برابری در حقوق مدنی به بند مربوط به حذف تبعیض بر مبنای نژاد، رنگ، مذهب واژه جنس هم اضافه شد. این وسیله ای برای حمله به تبعیض جنسی در نهادهای آموزش عالی و سایر نهادها شد. در کل می توان گفت که ظهور جنبش زنان در اواخر دهه ۱۹۶۰ با تاکید بر مبارزه زنان برای آزادی خود در یک جنبش مستقل، جدا از موج اول فمینیسم نبود. بسیاری از انگاره های آن ریشه در گذشته داشتند. آن ها نیز می خواستند زنان را از آنچه آنان موقعیت فرودست اجتماعی و سیاسی تلقی می کردند، رها کنند و به جامعه ای شکل دهند که در آن جنسیت مانعی در راه نیل به انسانیت مشترک ایجاد نکند. به این ترتیب، فمینسیم موج دوم پس از یک دوره چند ساله از اوج فعالیت در سطح جنبش وارد نوعی دوره تعلیق نسبی همراه با تداوم جنبش در عین کاهش چشمگیر در فعالیت های جمعی بارز غیر نهادینه آن شد. فمینیسم لیبرال از دهه ۱۹۶۰ تا نیمه دهه ۱۹۷۰ توانست قوانینی را که تبعیض علیه زنان را غیر قانونی اعلام می کرد، به تصویب رساند و برای اجرای آنها فشار وارد آورد. از جمله این اقدامات قانونی می توان به منع تبعیض جنسی در مشاغل، تایید اصلاحیه حقوق برابر در سطح کنگره، منع قوانین سقط جنین، تغییر قوانین طلاق و… اشاره کرد(ریترز،۴۷۷،۱۳۸۴). در نتیجه اجرای نسبی این قوانین، وضعیت زنان تا حدی دگرگون شد، اما به برابری با مردان نرسیدند.
۲-۱-۵-۳- شکل گیری موج سوم
می توان گفت مجموعه تحولات دهه های هفتاد تا نود که به شکل گرفتن موج سوم منجر شد، در برخی از ابعاد، تفاوت های بنیادینی را با شرایط ظهور دو موج دیگر فمینیسم نشان می دهند.
۲-۱-۵-۳-۱- موج سوم
موج سوم جنبش زنان از اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز می شود حرکت زنان در دهه ی ۱۹۶۰ الی ۱۹۷۰ در اوج خود به سر می برود در اواخر قرن بیستم با مشکلات زیادی مواجه شد و در نتیجه در سرازیری انحطاط افتاد. شکاف ها و دسته بندی های آشکاری در درون جنبش زنان به وجود آمد. دولت در دهه ۱۹۸۰ آشکارا با این نهضت ستیز کرده و خواستار اعاده از دست رفته “ارزش های خانوادگی” شد. حرکت زنان که به بسیاری از اهداف اصلی اش دست یافته بود، آن قدر به سمت افراط پیش رفتند که حتی نهضت مردان در حال شکل گیری بود. این مساله باعث شد که جنبش زنان در اوایل دهه ۱۹۹۰ یک فرایند اعتدال را تجربه کند. جناح مبارز و انقلابی آن کنار گذاشته شده و به ستایش و اهمیت به دنیا آوردن فرزند و نقش مادری پرداخته اند(توحیدی،۱۶۶،۱۳۸۱). اندیشه های برخی از پست مدرن ها همچون میشل فوکو و ژاک با نوشتن کتاب “مرد عمومی، زن خصوصی” (۱۹۸۱) تلاش نمود دیدگاه های افراطی و رادیکال در موج دوم را تعدیل نماید. برخلاف موج دوم، طرفداران در این موج به ظاهر زنانه و رفتار ظریف تاکید می ورزند. آنان معتقد به احیای مادری بوده و از خانواده فرزند محور و همچنین زندگی خصوصی دفاع می کنند. در جامعه پساصنعتی و در شرایط افول تدریجی دولت رفاهی، با وجودی که زنان در کل با گزینه ها و امکانات جدیدی روبرو شده اند، در برخی از تبعیض ها نسبت به آنها حداقل در بعضی زمینه ها تعدیلاتی ایجاد شده است و حداقل گروه هایی از آنها در برخی حوزه ها کم و بیش قدرت یافته اند، اما به شکلی فزاینده در می یابند که منافع و برداشت های یکپارچه ای ندارند و شکاف هایی که زنان را از هم جدا می کند می تواند قوی تر از شکاف هایی باشد که آنان را به هم می پیوندد. دگرگونی سیاست های دولت، تغییر در نظام اقتصادی، و حتی دگرگونی های فرهنگی برای تمام زنان یک معنا ندارد و می تواند برای عده ای مفید و برای دیگران مضر باشد. به نظر می رسد که ظهور تفاوت و شناسایی آن مهم ترین زمینه موج سوم فمینیسم را تشکیل می دهد و در این موج، فمینیسم باید هم این تفاوت ها را به رسمیت بشناسد و هم پاسخگوی تفاوت های آنها باشد(زیبایی نژاد،۱۸،۱۳۸۲). بر اساس آنچه گفته شد، می توان دریافت که جنبش زنان در دهه های هشتاد و نود با دگرگونی های عمده ای مواجه شده است. این دگرگونی ها از یک سو، ریشه در تنوع و تفاوت های چشمگیر ایجاد شده در وضعیت عینی زنان دارد که می توان آن را ناشی ار تحولات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی چند دهه اخیر دانست. از سوی دیگر، بسیاری از تفاوت هایی که بیش از این نیز در وضعیت زنان متعلق به گروه های اجتماعی، قومی و… وجود داشت، بیش از حد احساس می شود، زیرا تقاضاهای جنبش که با نادیده گرفتن این تفاوت ها بوده است، گروه های حاشیه ای را نسبت به این تفاوت ها آگاه تر کرده است. نتیجه این تفاوت ها در سطح سیاست جنبش به شکل ظهور جنبش های متعدد، متنوع و گهگاه متعارض بوده است. وجود این تعددگرایی همراه با کم شدن دامنه بسیج عمومی کل جنبش بوده است و به رشد جنبش های خاص، کوچک و محلی کمک کرده است. جنبش در برخی موارد نیز از جنبش اجتماعی خارج شده و به صورت مبارزات روزمره فردی دیده می شود(مشیرزاده،۵۱۴،۱۳۸۲).
۲-۱-۶- شاخه آکادمیک جنبش زنان
اما بی تردید، چشمگیرترین حوزه مبارزاتی جنبش در دهه های اخیر در حوزه گفتاری بوده است. فمینیست ها بخشی اعظم از مبارزات خود را به درون آکادمی[۵] برده اند و در این حوزه با نقد گفتارهای پدرسالارانه و شالوده شکنی آنها، قطعیت گفتارهای مزبور را نابود می کنند. در عین حال، با ارائه نظریه های بدیل می کوشند به یک گفتار متقابل شکل دهند. در بعد نظری نیز به یک گفتار سیال و پویا و شاید یک فرایند متحول تبدیل شده و به عنوان یک گفتار قوی و مطرح از حاشیه به مرکز مناظرات علمی آمده است. با توجه به اهمیت فعالیت آکادمیک است که فمینیسم در صحن دانشگاهها فعال شده است و برای مبارزه با پدرسالاری بر دانش و به رسمیت نشناختن دانش زنان به دوره های “مطالعات زنان”[۶] شکل داده است که می توان آن را بارزترین نمود نهادی این مبارزات تلقی کرد. فمینیست ها از اوایل دهه ۱۹۷۰ موفق شدند مطالعات زنان را به عنوان شاخه آکادمیک جنبش آزادی بخش زنان وارد برنامه درسی کشورهای امریکایی و اروپایی کنند(اوکلی،۳۱۷،۱۹۸۱). حضور فعال هواداران جنبش های زنان در عرصه های علمی و آکادمیک به رشد فعالیت های نظری آن کمک کرده است.
۲-۱-۷- مکتب های مهم فمینیسم
جنبش زنان در طول تاریخ به دلیل آمیختگی با جریانات فکری متنوع از جمله لیبرالیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و پست­مدرنیسم و به دلیل اقبال افراد مختلف با تحصیلات متکثر از جمله جامعه شناسی، سیاست و روان شناسی و قلمرو جغرافیایی وسیع (اروپا، آمریکا و سپس سایر مناطق دنیا) و به دلایل دیگر که در جای خود قابل بررسی است، در طول زمانی که از پیدایش آن می­گذرد، تحولات بسیاری را از سر گذرانده و به گرایشات و رویکردهای متفاوتی تقسیم شده است(ویلفورد،۱۳۷۵-۳۵۷). برخی از گرایشات فمینیستی، عبارتند از: فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم سوسیالیستی، فمینیسم تفاوت، فمینیسم رادیکال،فمینیسم روانکاوانه، فمینیسم مدرن، فمینیسم پست مدرن، فمینیسم خانواده گرا، فمینیسم فرهنگی، فمینیسم مسیحی و… (هام، ۱۳۸۲، ۵۲۱). بدین ترتیب گرایشات غالب فمینیستی در دو نظریه کلی نا برابری و ستمگری تقسیم می­شوند. فمینیست های لیبرال به بحث حقوق برابر برای زنان و برخورداری آنان از همه حقوق شهروندی مانند مردان می پردازند و ریشه ظلم وستم بر زنان را فقدان مدنی و فرصت های برابر آموزشی در جوامع می دانند.این مکتب بر آن است تا بدون تغییر بنیادین اجتماعی و سیاسی و با حفظ موجود، با اصلاحاتی چند، حقوق و موقعیت زنان را ارتقا بخشد. فمینیست های رادیکال نابرابری ها و تبعیض جنسی را حاصل نظام خانواده مردسالار می انگارد و بر خلاف جنبش لیبرال که بر وضع موجود تاکید می کند، معتقد است که وضعیت نابرابر اجتماعی باید از اساس متحول شود و ساختار و بنیان خانواده و نظام مردسالارانه برچیده شود(فریدمن،۱۲،۱۳۸۱). فمینیسم مارکسیس برگرفته از آراء و نظریات مارکس درباره زن می باشد.این نظریات برای رفع استثمار و احیای حقوق برتر زنان در جوامع سرمایه داری پدید آمده است.سوسیال فمینیسم این جریان فکری پس از دهه هفتاد میلادی و در ادامه اصلاح اشتباهات فمینیسم رادیکال و متاثر از آن پدید آمده و در واقع ترکیبی از گرایشات مارکسیستی و رادیکالی است.طرفداران این قرارداد معتقدند که جنس، طبقه، نژاد و ملیت همگی ستمدیدگی زنان را موجب می شود و فقدان آزادی زنان حاصل اوضاع و شرایطی است که زنان در آن حوزه های عمومی زیر سلطه در می آیند و رهایی آنها تنها زمانی امکان پذیر است که تقسیم جنسی کار در همه حوزه ها از بین برود.
۲-۲- برخی دستاوردهای جنبش زنان
امروزه دیگر نمی توان به راحتی به مسائل زنان سرپوش گذاشت و به سادگی محک مدنی زنان را نادیده گرفت. در مقدمه ی منشور سازمان ملل بر اعلام ایمان ملل متحد به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت اساسی و به تساوی حقوق بین مرد و زن اشاره شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ۱ با این عنوان که تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند، در واقع تساوی زن و مرد را به رسمیت شناخته است. کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان که به طور خاص مشکل انجام تبعیض بر اساس حیثیت است، دولتهای عضو را متعهد کرده که در زمینه های مدنی، سیاسی، اجتماعی، اشتغال، آموزش و خانواده و … برمبنای تساوی حقوق زن و مرد گام بردارند (مهرپور، ۱۳۸۴-۲۲). البته تمامی این رایحه های خوش برابری در عمل بسیار کمرنگ می شوند.
فصل۳- تاریخچه مطالعات زنان در باستان شناسی جهان
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا به پیشینه مطالعات جنسیت در علوم انسانی و در باستان شناسی که شامل مطالعات فمینیسم و زنان در علوم انسانی و باستان شناسی می باشد، پرداخته می شود. در بخش بعدی تاریخچه حضور زنان در مطالعات باستان شناسی جهان و زنان پیشگام این رشته معرفی می گردند.
نیمه دوم قرن بیستم میلادی نقطه عطفی در علوم اجتماعی و انسانی بوده است. بعد از اتمام دو جنگ جهانی فرصتی فراهم آمد تا دانشمندان و پژوهشگران در عرصه های مختلف به بررسی و بازنگری ساختار دانش های مختلف بپردازند.به دنبال آن ساختارهای اجتماعی نیز دچار دگرگونی گردید.
یکی از این تحولات ورود چشمگیر زنان به بازار کار و مشاغل مردانه بود(پنیستون ـ بیرد۳۸:۲۰۰۳)[۷].دانشگاه ها نیز از این تحولات به دور نمانده و زمینه آغاز مباحث نظری و علمی درباره جایگاه زنان در جوامع معاصر یا سیر تحول حیات زنان در طول تاریخ فراهم گردید. تاریخ مطالعات زنان در طول بیست و یک سال گذشته را می توان به عنوان یک تغییر و تبدیل در رشته های علوم انسانی و اجتماعی نامید.
۳-۲- مطالعات فمینیسم و زنان در علوم انسانی
در طول بیست سال گذشته، تفکر فمینیست عمیقاً هر رشته از علوم انسانی و اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار داده است و هم بر محتوا و روش تحقیق علوم اجتماعی تحطی کرده است. ظهور طرح های فمینیستی در باستان شناسی تقریبا همزمان با سایر رشته های وابسته دنبال شده بود. آنها زمانی ظاهر شدند که جمعی از زنان در جنبش های سیاسی وارد عرصه شده بودند. فمینیست، در وسیعترین تعریف، اشاره به طیف گسترده ای از جنبش های فرهنگی، سیاسی و دانشگاهی بوده که تغییر در روابط قدرت موجود بین زن و مرد می باشد (گیلخریشت،۱۹۹۹-۲)[۸]. خاستگاه فمینیسم را می توان در نگرانی آنچه که موج دوم نامیده می شود قرارداد، درحالیکه اهداف فعلی اش بیشتر با موج سوم مطابقت دارد (وای لای،۱۹۹۱)[۹]. بعلاوه، مطالعات جنسیتی در این رشته با اهداف خاص آمریکایی یعنی تقسیم جنسیتی کار در برابر باستان شناسی جنسیت اروپایی بیشتر با جلوه های نمادین و فرهنگی جنسیت جدا شده است (سورنسن،۲۰۰۰)[۱۰]. در حالیکه این توسعه به تاثیر بیشتر از موج دوم فمینیست در آمریکا، نسبت به دانشگاهای اروپایی نسبت داده شده است (گیلخریشت،۱۹۹۹). همه فمینیست ها بوسیله تعهد سیاسی برای تغییر روابط قدرت بین زن و مرد مشخص می شوند، اما تفکر فمینیستی در سه امواج جداگانه با مواضع سیاسی آن، یعنی جایگاه زنان در جامعه چایین تر از مردان می باشد، توسط فمینیست های آمریکایی تصور می شود (گیلخریشت ۱۹۹۹، واسواساران ۱۹۹۷).
۳-۲-۱- مروری بر امواج سه گانه فمینیسم و تأثیر آن در باستان شناسی
موج اول به جنبش حق رأی بین سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰ اشاره دارد که از طریق آن زنان آزادی عمومی و حقوق بیشتر در عرصه های سیاسی، آموزش و اشتغال بدست آوردند.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ شاهد ظهور موج دوم فمینیسم هستیم که بیشتر در مورد مسائل شخصی از برابری در رابطه با تولید مثل، تحقیق در حوزه عمومی و خصوصی متمرکز شده است(ریچارد، ۱۹۲۸). توسعه موج دوم فمینیسم در جوامع غربی در دهه های ۶۰ و ۷۰ اطمینان می دهد که عمل و نظریه باستان شناسی تحت موشکافی بیشتر آورده شود. باستان شناسان فمینیست استدلال می کردند که باستان شناسی، از آنجا که فرضیات خود را در مورد نقش زنان و مردان، در جوامع گذشته ساخته بود، این فرضیات بر شواهد مادی مبتنی نبوده، بلکه دیدگاه باستان شناسان معاصر بوده است. بنابراین برای مقابل با این فرضیات، باستان شناسان فمینیست شواهد مادی جوامع گذشته که لزوماً توسط نقش های خاص جنسی برای مردان و زنان تعیین نمی شود، را شناسایی کرده اند. مورخان و باستان شناسان دیدگاه های را برای ویژگی های فرهنگ جنسیت فراهم آوردند، روشی که در آن روابط بین زن و مرد و تقسیم کار در بین فرهنگ ها متفاوت بوده است. جنبش فکری که از موج دوم رشد یافته به شناسایی علل سرکوب زنان و به ویژه نظریه پدرسالاری مربوط می شود(میسکل، ۱۹۹۵).
موج سوم فمینیسم که بیش از دهه گذشته پدید آمده است، بعنوان نظریه پردازان فمینیست عناصر نظریه پسامدرن را پذیرفته اند. مدارس خاص از تفکر فمینیستی پدید آمده که توضیحات جهانی خود را از نظریه پدرسالاری ترویج دهد (جانیو،۱۹۹۱ـ تونی ۱۹۹۸). بسیاری از نویسندگان کمبود زنان در باستان شناسی را به حکومت پدرسالاری نسبت می دهند، بدون در نظر گرفتن چیزی که در پدرسالاری باعث نادیده گرفته شدن زنان می شود. بیش از آنچه ما بعنوان پدرسالاری درک می کنیم، در واقع تبعیض جنسی می باشد که دارای سابقه طولانی در جهان غرب،در باستان شناسی است. تبعیض جنسی برای انتخاب نشدن زنان برای ورود به باستان شناسی حداقل تا دهه ۵۰ مسئول بود. درحالیکه در دور نگهداشتن زنان از باستان شناسی موفق نبوده است.
۳-۲-۲- گرایش های فمینیستی
از برجسته ترین فمینیست ها، فمینیست سوسیالیستی است که جنسیت را بعنوان تغییرات تاریخی و تولیدات اجتماعی درک کرده است. در مقابل، فمینیسم رادیکال یک تعریف فرا تاریخی از جنس پیشنهاد می کند که در آن مردسالاری از طریق نهاد خانواده بر زنان ستم می کند.
بعنوان بخشی از موج دوم، پژوهشگران فمینیست روشی که در آن نابرابری و تعصب مردانه در رشته خودشان نهفته است را مورد بررسی قرار دادند. موج سوم را گاهی فمینیست پسامدرن می نامند. در اینجا تاکید بر تفاوت است: تفاوت بین زنان و مردان، یا در میان زنان ومردان از قوم ها و طبقه اجتماعی متضاد. نگرانی های متضاد موج دوم و سوم فمینیست بعنوان یک الگوی تغییر در درون فمینیست شناسایی شده است که از هدف اصلی یعنی برابری به تفاوت نقل مکان کرده است. باستان شناسان تاریخی به تازگی شروع به کشف تاثیر موج اول فمینیست در رشته خودشان کرده اند.
۳-۳- مطالعات فمینیسم در باستان شناسی
علاوه بر این، ساختارهای اجتماعی انسان در دوران ماقبل تاریخ همیشه یک موضوع مورد علاقه پژوهشگران فمینیست بوده که در آن بدنبال درک ریشه های نابرابری بین دو جنس، ایفای نقش کرده اند. چالش های قابل توجهی نیز توسط باستان شناسان فمینیست اولیه مربوط به شکار و ساختن ابزارهای سنگی در میان موضوعات دیگر مطرح شده است. زنانی که فسیل های انسان های اولیه را بررسی می کردند مدل “مرد شکارچی” خلق بشر را با مدل “زن گردآورنده” رد کرده اند. تقسیم کار جنسیتی انسان را به دو شاخه زن و مرد منشعب کرد. مردان در شکار مسئول بودند و احتمالا از طریق این فعالیت ، ویژگی های مهم تطوری مانند افزایش حجم مغز را توسعه داده اند. در همین حال، زنان در خانه از کودکان مراقبت می کردند. درنتیجه زنان از فعالیت های خاص با توجه به کاهش تحرک ناشی از بارداری منع می شدند. این مدل توسط انسان شناسان فمینیست مورد نقد قرار گرفت. چنانچه اهمیت تطوری زنان بدرستی بررسی نشده است.
در حالی که بسیاری از پروژه های فمینیستی با هدف بهبود شرایط زندگی زنان انجام می شود، همه باستان شناسان که به بررسی این موضوع می پردازند، بعنوان فمینیست شناسایی نمی شوند(وای لای، ۱۹۹۷). با این حال، مطالعات باستان شناسی که بر کلیشه های امروزی مردان و زنان تکیه می کند باعث پیشرفت دانش جنسیت در گذشته نمی شود.
بنابراین باستان شناسان فمینیست به دنبال یک مطالعه صریح از جنسیت در جوامع گذشته هستند. آنها استدلال می کنند که باستان شناسی نامرئی از زنان بیشتر در نتیجه یک مفهوم نادرست از الگوهای جنسیتی است. نقد فمینیستی در باستان شناسی صرفاًاز شناسایی تعصب مردانه توسعه یافته و به بررسی فرآیندهای که توسط علوم، جنسیتی می شود، می پردازد. در اینجا موج دوم فمینیسم به زمینه های پسامدرن برای به چالش کشیدن ادعاهای در مورد دانش، ذهنیت و حقیقت ملحق شده است. مطالعات جنسیت در جوامع گذشته توسط امواج دوم و سوم تحت تاثیر قرار گرفته و به صراحت با فمینیسم متحد شده است. مطابق با کثرت و تفاوت موج سوم یک دیدگاه مرد محور در مقابل گرایش باستان شناسی زن محور، واکنش نشان می دهد.
تحقیقات فمینیستی اغلب متهم جایگزین کردن یک مجموعه از تعصبات برای “دیگری” شده بود. تحقیقات جنسیت در باستان شناسی به طور فزاینده ای دقیق و قابل اجرا به دیگر اهداف باستان شناسی نیزمی باشد. باستان شناسی فمینیستی دیدگاه فمینیستی در تفسیر جوامع گذشته بکار برده است. این دیدگاه اغلب بر جنسیت متمرکز شده است، ولی در عین حال جنسیت را در کنار عوامل دیگر مانند نژاد، طبقه و قومیت در نظر گرفته است.
۳-۴- پیشنه مطالعات جنسیت در باستان شناسی
۳-۴-۱- فمینیسم و باستان شناسی جنسیت
در وجه مشترک با فمینیسم،” باستان شناسی جنسیت”[۱۱] توسط مجموعه های از روش ها نشان داده شده است. شباهت های زیادی می توان بین سیر تکامل مطالعات جنسیتی در باستان شناسی و پیشرفت فمینیست می توان پیش بینی کرد. ظهور باستان شناسی فمینیست و باستان شناسی جنسیت یکی از قابل توجه ترین تئوری های توسعه یافته در سال های اخیر می باشد.با وجود اینکه باستان شناسی جنسیت با مطالعات زنان و فمینیسم شروع شد اما در حال حاضر به شاخه های متنوعی تقسیم می شود. جنسیت دیگر موضوع جدیدی در باستان شناسی نیست اگرچه آن هنوز به طور گسترده ای در باستان شناسی پذیرفته نشده است. کلیدی برای درک جنسیت و روش دیگری از تقسیم افراد به گروه ها می باشد (گرو و کونکی ۱۹۹۶-۴۱۵)[۱۲].
۳-۴-۲- زمینه های شکل گیری مطالعات جنسیت در باستان شناسی
در اواخر دهه ۶۰ زمانی که جنبش های اخیر زنان برای بدست آوردن اولین حرکت واقعی شروع شده بود، زنان دانشگاهی که مدت ها تحت تبعیت نهادینه شده، قرار داشتند، به طور ناگهانی از موقعیت فرودست خود نه تنها در سطوح اشتغال علمی بلکه همچنین در دستاوردهای فکری نیز آگاه شدند. از یک سو این آگاهی جدید فوراً بعنوان فعالیت های سیاسی مطرح شده و از سوی دیگر باعث پیدایش سوال مربوط به منشأ، طبیعت و بررسی تصور رتبه دوم شد. برای زنان دانشگاهی جواب به این سوالات مستلزم ضرورت های سیاسی بود و در پاسخ نیز خواستار توجیه برای برابری مطلق علمی شدند.
۳-۴-۲-۱- باستان شناسی نوین
نیمه دوم قرن بیستم برای باستان شناسی نیز زمان بازنگری بود. با ظهور باستان شناسی نوین در دهه ۶۰، اندیشه ها و چارچوب سنتی پژوهش های باستان شناختی مورد تردید قرار گرفته واز این رهگذر چالش های فراوانی در اندیشه های باستان شناختی پیش روی نهاد. بینفورد[۱۳] با انتشار مقالاتی درباره لزوم بازنگری در نگرش های سنتی باستان شناسی، موج نوینی را در باستان شناسی آغاز کرد که به باستان شناسی نوین مشهور گشت(بینفورد،۱۹۶۲).باستان شناسی نوین که بعدها تحت عنوان باستان شناسی فرآیندی مشهور شد به طرح پرسش های جدید پیرامون زندگی بشر در جوامع گذشته پرداخت.
اگرچه باستان شناسی نو به بررسی ساختارهای اجتماعی جوامع می پردازد. اما دیگاه سیستماتیک و ارائه قوانین عمومی با قابلیت تعمیم پذیری جهانی باعث شده باستان شناسی فرآیندی از پرداختن به موضوعات جزئی غافل شود لذا توجه به پدیده های اجتماعی مانند جنسیت و نقش آن در تحول جامعه در این نظریه دشوار می نمود.
۳-۴-۲-۲- باستان شناسی دهه ۸۰
دهه ۸۰ شاهد بازنگری و بازاندیشی های دیگری در رویکردهای نظری باستان شناسی بود. در دهه هشتاد و همراه با اوج گیری جنبش زنان، باستان شناسی نیز به مطالعات زنان روی آورد. اواسط و اواخر قرن ۱۹،زنان با صدای بلندتر و شمار بیشتر برای حقوق زنان برانگیخته شدند. انگیزه برای تحصیلات در زنان، سوالات زیادی در مورد گرایش های جنسیتی[۱۴] و حتی جنس[۱۵] برای آنها به ارمغان آورد. متفکران کلاسیک تفاوت های را بین جنس و جنسیت نسبت داده اند. تفاوت های جنسی جنبه زیست شناختی دارد ولی تفاوت های جنسیتی جنبه فرهنگی دارد. به عبارت دیگر این فرهنگ است که نقش های را برای افراد رقم می زند.

نظر دهید »
بررسی تاثیر چابکی سازمان بر جلب اعتماد عمومی در اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان- فایل ۴۱
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مقدار B

 

خطای استاندارد

 

مقدار بتا

 

 

 

۱

 

ثابت

 

۷۳٫۹۵۳

 

۳٫۴۰۹

 

 

 

۲۱٫۶۹۰

 

۰٫۰۰۰

 

 

 

کارکردهای مدیریتی در سازمان

 

۰٫۷۴۰

 

۰٫۱۵۷

 

۰٫۴۳۹

 

۴٫۷۱۴

 

۰٫۰۰۰

 

 

 

با توجه به جدول نهایی یک واحد تغییر در متغیر کارکردهای مدیریتی در سازمان ۰٫۴۳۹ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان تاثیر می گذارد.
فصل پنجم
[نتیجه گیری و پیشنهادات

مقدمه

دستیابی به موفقیت در محیط کار پویای امروزی، نیازمند سازگاری با تحولات و چابکی در سازمان است. در این تحقیق بعد از بررسی کلیات تحقیق در فصل نخست، مبانی نظری در حوزه چابکی و جلب اعتماد عمومی بصورت مبسوط مورد بررسی قرار گرفت. سپس محقق با در نظر گرفتن یک چارچوب مدون و با ارائه یک مدل مفهومی بصورت ترکیبی از ابعاد چابکی و جلب اعتماد عمومی روش تحقیق را مشخص و جامعه و نمونه آماری را تعیین نمود. همچنین پرسشنامه های تحقیق برای جمع آوری داده های تحقیق بصورت استاندارد شده تهیه و در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت. در فصل چهارم محقق با بهره گیری از نرم افزارSPSS، به تحلیل فرضیات تحقیق همت گمارد. در نهایت در این فصل به بررسی و جمع بندی نتایج و ارائه پیشنهادات خواهد پرداخت.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۵-۱- نتایج تحقیق

تحقیق در فصل چهارم در دو طیف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نخست نتایج آماره توصیفی مربوط به اطلاعات دموگرافیک (پاسخ دهندگان به سوالات) مطابق زیر است:
مردان بیشترین فراوانی را از نظرجنسیت با ۶۸٫۴ درصد به خود اختصاص داده اند.
بیشترین فراوانی در این گروه مربوط به دارندگان مدرک لیسانس با ۵۵٫۸ درصد است.
بیشترین فراوانی مربوط به پاسخ دهندگانی باسنبین ۳۵ تا ۴۵ سال با ۵۶٫۸ درصد است.
بیشترین فراوانی را از نظر سابقه ی کار افراد با بین ۱۵ تا ۲۰ سال با ۲۸٫۴ درصد به خود اختصاص داده اند.
در فاز دوم با در نظر گرفتن فرضیه آماری نوع آزمون تعیین و نتایج مطابق زیر استخراج شده است:
فرضیه اصلی:چابکی سازمانی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون ،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان تاثیر مطلوبی دارد.
نتیجه:یک واحد تغییر در متغیر چابکی سازمانی ۰٫۵۴۲ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در اداره تعاون ،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان تاثیر می گذارد.
معادله آزمون:
جلب اعتماد عمومی= ۶۵٫۷۱۲+ چابکی سازمانی(۰٫۲۲۲)
فرضیه فرعی اول : انعطاف پذیری سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه:یک واحد تغییر در متغیر انعطاف پذیری سازمانی ۰٫۶۴۲ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در در سازمان تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
فرضیه فرعی دوم:پاسخگویی سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه: یک واحد تغییر در متغیر پاسخگویی ۰٫۵۶۶ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در در سازمان تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
فرضیه فرعی سوم:سرعت سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه:یک واحد تغییر در متغیر سرعت سازمانی ۰٫۴۹۹ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
فرضیه فرعی چهارم: فرهنگ تغییر سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه: یک واحد تغییر در متغیر فرهنگ تغییر سازمانی ۰٫۵۸۸ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان می گذارد.
فرضیه فرعی پنجم: یکپارچگی و کاهش یکپارچگی سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه:یک واحد تغییر در متغیر یکپارچگی و کاهش یکپارچگی سازمانی ۰٫۷۱۲ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان می گذارد.
فرضیه فرعی ششم:همکاری متقابل سازمانی تاثیر مطلوبی بر جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان دارد.
نتیجه:یک واحد تغییر در متغیر همکاری متقابل سازمانی ۰٫۵۲۷ واحد تغییر در جلب اعتماد عمومی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان می گذارد.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 223
  • 224
  • 225
  • ...
  • 226
  • ...
  • 227
  • 228
  • 229
  • ...
  • 230
  • ...
  • 231
  • 232
  • 233
  • ...
  • 334

نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

 فروش قالب سایت
 نارنگی برای سگ مضر
 نگهداری پامرانین آپارتمان
 جوندگان محبوب
 درس گرفتن از اشتباهات عاطفی
 انیمیشن جذاب
 جذب مشتری درونگرا
 دوست داشتن خود در رابطه
 درآمدزایی شبکه اجتماعی
 بیان احساسات واقعی
 ماندن بعد خیانت
 انیمیشن هوش مصنوعی
 ساخت اپلیکیشن درآمدزا
 فروش محصول دیجیتال
 محتوا باکیفیت
 خروج از رابطه آسیب‌زا
 درآمد تبلیغات کلیکی
 آموزش سگ ژرمن شپرد
 بازاریابی محتوا افزایش ترافیک
 نشانه عشق واقعی
 کسب درآمد طراحی هنری
 حفظ مرزهای احترام رابطه
 ملاک‌های ازدواج روانشناسی
 آموزش هوش مصنوعی کوپایلوت
 فروش تم وردپرس
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آخرین مطالب

  • منابع پایان نامه درباره :جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ...
  • ریزازدیادی و بهینه‌سازی کشت در شیشه دو گونه گیاه دارویی جاشیر (Prangos ferulacea & P. uloptera) (2)- فایل ۴
  • تأثیر تغییرات فرآیند زنجیره تأمین فعال در بخش فناوری اطلاعات بر نتایج فرآیند و کار در شرکت پتروشیمی ایلام- فایل ۱۴
  • بررسی عوامل مؤثر بر مقبولیت و اعتبار گزارشهای قضایی مامورین انتظامی در مقام ضابط دادگستری شهر ایلام در سال۱۳۹۲
  • نسبت نظر و عمل در سعادت انسان از نگاه ابن سینا
  • پایان نامه خانم زابلی ویرایش شده اصلی- فایل ۲۲
  • کنترل فرآیند تحریک در ژیروسکوپ ارتعاشیMEMS- فایل ۱۸
  • پروژه های پژوهشی در مورد بهینه سازی مصرف عصاره‌ی متانولی برگ گیاه گلرنگ توسط دستگاه- ...
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | قسمت 34 – 10 "
  • شناسایی-عوامل-مؤثر-بر-موفقیت-استقرار-مراکز-سنجش-شایستگی-و-ارائه-مدلی-برای-آن- فایل ۴۰
  • ارائه روشی برای چابک‌سازی چارچوب C4ISR در معماری سازمانی- فایل ۳
  • منابع تحقیقاتی برای پایان نامه : بررسی عوامل مؤثر در کاهش خطاهای انسانی در عملیات مالی ...
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۳-۱-۲ هوش هیجانی – 1 "
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری از ...
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره بررسی مبانی فقهی و حقوقی مجازات رجم- فایل ۳
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با بررسی ارتباطات درون واحدی و ارتباط ان بر واکنش ...
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با بررسی جامعه شناختی شاخص های کیفیت زندگی روستایی و عوامل اجتماعی ...
  • شناسایی عوامل مؤثر بر انگیزه‌ی مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی و برنامه های ترویجی و مشارکتی- فایل ۱۱
  • مدول‌های دوم روی حلقه‌های ناجابجایی- فایل ۲
  • مطالب پژوهشی درباره شرایط و ضوابط تملک اراضی برای طرح های عمومی و ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره رابطه بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی مطالعه موردی ...
  • اثرات پوشش های خوراکی و اسانس های گیاهی در نگهداری وکیفیت مغز گردو- فایل ۱۱
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان