مشتری
ترغیب و تشویق
تکرار معامله و وفاداری
کاهش هزینههای ناشی از اشتباه
بهبود و افزایش شهرت و
نظرات و اظهارات مثبت
از دیدگاه مدیریتی، حفظ یا تقویت رضایت مشتری امری حیاتی است. نتایج بررسی پژوهشی که در ژانویه 2005 از شرکتهای سوئدی در مورد سطح رضایت مشتریان انجام گرفت نشان میدهد که در طی یک دوره پنجساله، افزایش یک درصد در رضایت مشتری منجر به 4/11% افزایش در بازدهی سرمایه شده است. پژوهشگران دریافتند که مشتریان راضی تأثیر مثبتی بر جریان نقدی آینده خواهند گذاشت؛ بنابراین برنامههای مربوط به افزایش رضایت مشتری را باید به عنوان سرمایهگذاری تلقی کرد [24].
2-3-4) انگیزش در علاقهمندی سازمانها به رضایت مشتری
جهتگیری بر رضایت مشتری پدیده نوظهوری نیست، بسیاری از صاحبان موفق کسب و کار در طول سالیان متمادی، اهمیت تمرکز بر رضایت مشتری را تشخیص دادهاند. میتوان انگیزهها یا علل متفاوتی را برای علاقهمندی سازمانها به رضایت مشتری تعریف نمود. این دلایل را میتوان به سه دسته تقسیمبندی کرد [26]:
الف-دلایل فلسفی
ب-انگیزههای اقتصادی
ج-نیاز به دریافت گواهینامه و کسب اعتبار
الف) دلایل فلسفی
رضایتمندی مشتریان تأثیر شگرف بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت. اشلسینگر و هسکیت در سال 1991 با ارائه یک نظریه تحت عنوان «چرخه خدمت مطلوب» اعتقاد خویش را مبنی بر وجود رابطه مابین مشتریان رضایتمند و کارکنان رضایتمند در سازمان به صراحت بیان کردهاند. مطابق نظریه مذکور احساس رضایتمندی موجب افزایش آستانه تحمل برای پرداخت بهای بیشتر در قبال محصول مورد نیاز خواهد شد که میتوان از این طریق، میزان مزایا و سطح دستمزد پرداختی به کارکنان سازمان را افزایش داد. این امر خروج و جایگزینی نیروهای کار را کاهش میدهد. علاوه بر تأمین رضایت شغلی کارکنان و بهبود روحیه کاری، احتمال تأمین رضایت مشتری نیز بیشتر میگردد. سازمانی که این فلسفه را دنبال می کند، موفقتر و درنهایت دارای سود بیشتری میشود. در این وضعیت منافع کارکنان، مشتریان و صاحبان سازمان تأمین میشود، لذا وضعیت برد-برد-برد حاکم میگردد [26]. شکل (2-5) چرخه خدمت مطلوب را نشان میدهد [26]:
شکل (2-5)-چرخه خدمت مطلوب
ب) انگیزههای اقتصادی تعهد سازمان به رضایت مشتری
-
- رقابت در عرصه صنعت ملی و جهانی: امروزه رضایتمندی به عامل کلیدی برتری در عرصه رقابت درون اصناف و صنایع و بازارهای جهانی تبدیل شده است. محصولات و خدمات عرضه شده ابتدا با هدف تحقق نیازهای اولیه مشتریان پای در بازار رقابت میگذارند. محصولاتی که تنها به تأمین حداقل نیازمندیهای مشتریان میپردازد طول عمر بسیار کمی خواهند داشت. سازمانها و بنگاههای تجاری جهت تضمین موفقیت درازمدت در عرصه رقابت آرم و مارکهای تجاری ایجاد می کنند. در بازار با انبوه خدمات و محصولاتی یکسان و مشابه مواجه میشویم که سازمانها با تکیه بر اعتبار تجاری خویش به مشتریان عرضه میکنند و این تأکیدی است بر اینکه رضایت مشتری عامل دیگری در عرصه رقابت است. اغلب شرکتها و موسسات بر این باور هستند که کسب شهرت و اعتبار تجاری از طریق جلب رضایت مشتریان نه تنها حضور موفقیتآمیز سازمان را برای مدتزمان طولانی تضمین خواهد نمود، بلکه از طریق انتشار پیام کلامی مثبت، مزایای فراوانی عاید سازمان میسازد [29].
-
- افزایش سودآوری: جمال و ناصر بیان میکنند که رضایتمندی مشتری نتیجه اصلی فعالیت بازاریاب است که به عنوان ارتباطی بین مراحل مختلف رفتار خرید مصرفکننده عمل میکند و اگر مشتریان به وسیله خدمات خاص رضایتمند شوند به احتمال زیاد خرید خود را تکرار خواهند کرد. مشتریان رضایتمند همچنین احتمالاً با دیگران در مورد تجارب خود صحبت میکنند و در نتیجه در تبلیغات کلامی مثبت درگیر میشوند که این قبیل رفتارها مستقیماً بقا و سودآوری شرکت را تحت تأثیر قرار میدهند [30]. بررسیها نشان میدهد رضایت مشتری حداقل از سه طریق منجر به افزایش درآمد و سود عرضهکننده میشود [10]:
1-تکرار خرید مشتری در مورد کالای روزمره.
2-خرید کالای جدید از جانب مشتری راضی با کمترین هزینه تبلیغات.
3-خرید کالا توسط مشتریان جدیدی که توسط مشتریان راضی، به کالا تمایل پیدا کردهاند.
شکل (2-6) تأثیر رضایت مشتری بر افزایش درآمد را نشان میدهد.
افزایش درآمد
رضایت مشتری
خرید کالا
توصیه به دیگران به خرید
تکرار خرید کالا
شکل (2-6)-تأثیر رضایت مشتری بر افزایش درآمد
-
- افزایش سهم بازار: مطابق مرسوم، سهم بازار در نتیجه بکارگیری استراتژیها و اقدامات توسعهطلبانه بازاریابی (استراتژی بازاریابی تهاجمی) حاصل میگردد. بر اساس این رویکرد، سهم بازار به طور مستقیم از سطح تبلیغات، میزان آگاهیهای تبلیغاتی و سایر اقدامات مشابهی که برای توسعه و تسخیر بازار بهکاربرده میشوند، تأثیر میپذیرند. از سوی دیگر اقداماتی که از سوی سازمانها با هدف حفظ سهم کنونی بازار صورت میگیرد (استراتژیهای تدافعی)، بر این اصل استوار هستند که سرمایهگذاری در امر بازاریابی را میتوان به جای تلاش جهت جلب مشتریان جدید، به شکلی مؤثرتر به منظور نگهداری مشتریان فعلی سازمان بکار گرفت. نتایج حاصل از بررسیها و تحقیقات چند سازمان مطالعاتی نشان میدهد که هزینه موردنیاز جهت به دست آوردن یک مشتری جدید، حداقل 5 برابر میزان هزینه لازم برای حفظ و نگهداری یکی از مشتریان فعلی است [26].
-
- تداوم حفظ مشتریان: رضایت مشتری موجب افزایش طول دوره عمر مشتریان میشود. امروزه مشتریان به کانون تمرکز برای سازمانها تبدیل شدهاند، بهطوریکه ضرر و زیان ناشی از ترک یک مشتری یا از دست دادن یک مشتری ناراضی بسیار جدیتر از آن است که به نظر میرسد، چرا که یک مشتری ناراضی میتواند با تعداد بسیار زیادی از مردم صحبت کند و نارضایتی خویش را به مراتب بدتر جلوه دهد [23]. شکل (2-7) منابع رشد سودآوری سازمانها با افزایش دوره عمر هر یک از مشتریان را نشان میدهد [31].
جدید
شکل (2-7)-رابطه تداوم حفظ مشتری و سودآوری سازمان
ج) نیاز به دریافت گواهینامه و کسب اعتبار
دستیابی به رضایت مشتری از اساسیترین علل ایجاد استاندارد ایزو 9000 (استاندارد تجدید نظر شده) است. هنگام مطالعه بخش مقدمه استاندارد، جایگاه منحصربهفرد رضایت مشتری در بیانیه کاربرد استاندارد، نشانگر آن است که به عقیده اعضای کمیته فنی، رضایت مشتری از اهمیت حیاتی برخوردار
است و سازمان باید به ایجاد فرایندهای مداوم ارزیابی و پایش سطح رضایت مشتریان خویش اقدام کند. از سوی دیگر در این بیانیه آمده است که آموزش کل سازمان در زمینه اهمیت رضایت مشتری و نحوه کمک به اجرای آن، لازمه بهبود رضایت مشتری است [26]. شکل (2-8) شالوده و بنیان استاندارد جدید را نشان میدهد [26]:
شکل (2-8)-شالوده و بنیان استاندارد جدید
2-4) بازاریابی رابطهمند
2-4-1) تغییر جهت از بازاریابی سنتی به بازاریابی رابطهمند
اساس و پایه آمیخته بازاریابی با بیان مجموعهای از متغیرها توسط مککارتی در سال 1960 بنیان گذاشته شد [32]. و برای سالهای متمادی رویکرد بازاریابی مبتنی بر مدیریت تقاضا بود و از تبلیغات و ترویج محصول، مدیریت قیمت، قیمتگذاری به منظور تحریک تقاضا و توسعه محصولات با قیمتهای متفاوت برای نفوذ در بخشهای مختلف بازار استفاده میشد [33] اما بازاریابی سنتی به دلایل زیر تحت انتقاد قرار گرفت [32]:
-
- این رویکرد فرض میکند که تمامی گروهها و بخشهای مشتریان مانند هم هستند و رفتار با آنها از یک راه استاندارد شده تجویز میکند.
-
- این رویکرد فرض میکند که مشتریان در جذب بازاریابی منفعل هستند، درحالیکه با پیشرفت تکنولوژی چند رسانهای فرصت برقراری ارتباط دوطرفه میان مشتری و سازمان بازاریابی با بهره گرفتن از رسانههای جمعی افزایش یافته است به طوری که مصرفکنندگان حتی با سازمانهای بازاریاب در حال تعامل هستند.
-
- این رویکرد فرض میکند که تبادلات، کوتاهمدت و یکطرفه و بر پایه پول در قبال دریافت کالا یا خدمات شکل میگیرد؛ بنابراین تمرکز این رویکرد روی محصولات و خدمات اصلی (که تقریباً همه آنها به پول تبدیل میشود) قرار دارد.
بنابراین به اوج رسیدن چرخۀ حیات جوامع صنعتی، آگاهتر شدن بیشتر مشتریان و توسعۀ بازاریابی صنعتی و بازاریابی خدمات منجر به پیدایش دیدگاههای جدیدی شد که بیشتر بر روابط بلندمدت و نزدیکتر با مشتری تکیه داشت و در نتیجه بازاریابی مبتنی بر معامله که تنها بر فروش محصولات تمرکز داشت به روابط پایدار و بلندمدتی که بر سطوح بالاتری از ارائه خدمت، تماس با مشتری و کیفیت استوار است تغییر نمود [34].