ساختاردهی بخشها
کنترل
پیوستگی کلیه گامهای پیشین
در مدل چهار مرحلهای نوبل[۴۱] (۱۹۹۹) در شکل (۲-۶)، فرایند پیادهسازی شامل چهار مرحله پیش از پیادهسازی، سازماندهی پیادهسازی، مدیریت فرایند پیادهسازی و حداکثرسازی عملکرد اشاره کرد که هر مرحله خود به بخشهای مختلفی تقسیم میشود. در مرحله پیش از پیادهسازی فعالیتهایی نظیر تعامل در فرایند تدوین استراتژی و تمرکز بر کارکردها و آموزش اشاره داشت و در مرحله سازماندهی پیادهسازی میتوان به تأمین منابع، برنامهریزی پیادهسازی و تعیین مسوول پیادهسازی اشاره داشت.
گالپین[۴۲] (۱۹۹۷) نیز مدل پنج مرحلهای را پیشنهاد می کند.
این مدل نیز مشتمل بر پنج مرحله میباشد این پنج مرحله عبارتند از:
تعریف و تدقیق استراتژی
تنظیم مجدد تیمهای مؤثر سازمانی
ایجاد رفتار و شایستگیهای مورد نیاز
تحقق بخشیدن به استراتژیها
ارزیابی و تنظیم مجدد
در مرحله تعریف و شفافسازی استراتژی موضوعاتی از قبیل بازارهای جدید، تغییرات محصولات جدید و تکنولوژی بحث شده و تدقیق میشود. در مرحله دوم اهداف کیفی ومعیارهای سنجش، تشویق و تخصیص ارتباطات آموزشی، ساختار سازمانی و … مورد بررسی و تنظیم با مرحله قبل قرار میگیرند.
جانسن و دی فئو[۴۳] (۲۰۰۱) نیز مدلی با ملاحظه ده مرحله زیر ارائه نمودهاند:
تعیین چشمانداز
توافق بر ماموریت
تدوین استراتژیهای کلیدی
تعیین اهداف استراتژیک
تشخیص ارزشهای سازمانی
شکلگیری ارتباطات
اخذ حمایت مدیریت ارشد
اجرای اهداف
اندازهگیری پیشرفت براساس شاخصهای کارایی
مرور پیشرفت
۲-۴-۷ سایر مدلهای پیادهسازی استراتژی
از دیگر مدلهای پیادهسازی استراتژیها میتوان به یپ[۴۴] (۱۹۹۲) اشاره نمود. مدل وی چهار عامل کلیدی زیر را در فرایند پیادهسازی مورد تاکید قرار میدهد:
ساختار سازمانی
فرهنگ
نیروی انسانی
فرآیندهای مدیریتی
چهارچوب و مدل دیگری نیز توسط ویپ[۴۵] (۱۹۹۱) و پتی گریو[۴۶] برای مدیریت تغییرات استراتژیک طراحی شده که بر عوامل چهارگانه زیر تأکید می کند:
ارزیابی محیطی
تغییر رهبری[۴۷]
منابع انسانی
ارتباط میان تغییرات استراتژیک و عملیاتی
همچنین مکانیزمهای جزئیتری برای هر عامل از قبیل ترازکردن نیازها با تغییرات یا استفاده از تشویقها یا طراحی برنامهها و ارزیابیها ارائه نمودهاند.
در مدل عملی دف و اسکی وینگتون[۴۸] (۱۹۹۱) بر مبنای بررسی ۵۷ مورد تصمیمگیری در سازمانهای فعال در حوزههای مدارهای مجتمع , پتروشیمی, بهداشت و درمان ارائه شده است که ابتدا بر عوامل زیر تأکید می کند:.
استراتژی
ساختار
سیستم
تعاملات
ضمانتهای اجرایی
سپس این عوامل را به دو دسته عوامل زیر تقسیم می کند:
چهارچوب
فرایند
روث[۴۹] و همکارانش (۱۹۹۱) به صورت عملی اهمیت بحث استراتژی بینالمللی[۵۰] را بر روی سازماندهی و طراحی سازمان و اثر آنها را برروی فرایند پیادهسازی استراتژیها بررسی نمودند و در این راستا دادههای ۸۲ واحد کسب و کار در عرصه بینالمللی را جمع آوری کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. در نهایت ضمن معرفی شش عامل کلیدی تأکید نمودند که این عوامل بایستی بهگونهای طراحی شوند که بتوانند مبنای پیادهسازی استراتژیهای بینالمللی قرار گیرند. این عوامل عبارتند از:
هماهنگی
فلسفه مدیریتی
شکلبندی [۵۱]
رسمیت
تمرکز
مکانیزمهای تجمیع
نتایج تحقیقات آنها نشان داد که استراتژیهای جهانی نیازمند ملزومات متفاوتی برای پیادهسازی هستند. همچنین زمانیکه رابطه مناسبی میان استراتژیها، مکانیزمهای اداری و قابلیتهای سازمانی وجودداشته باشد, به نحو مطلوبتری میتوان استراتژیها را پیادهسازی نمود و به اهداف مورد نظر دستیافت.
Yip معتقد است که عوامل فوق و عناصر جزئی هر یک، مشخصکننده نقش مهم و حیاتی نیروهای سازمانی اثرگذار بر روی توانمندیهای سازمان در تدوین و پیادهسازی استراتژی میباشد.
طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش همگانی، قهرمانی، حرفهای استان تهران- فایل ۸