هیترهای نوع باز
هیترهای نوع بخار (ظرفیت بالا)
مایع
هیترهای نوع تانک
هیترهای جت آب
۲-۵ آرایش اجکتورها
برای ایجاد خلأهای نسبتاً بالا و یا زمانی که میزان بار مکش یافته زیاد و متغیر است از چندین اجکتور با آرایش سری یا موازی استفاده می شود. آرایش موازی برای مواقعی که میزان بار مکش یافته زیاد و متغیر است، بکار میرود. بدین منظور، سیال مکش یافته به چند قسمت تقسیم شده و هر قسمت وارد یک اجکتور میگردد. استفاده از آرایش موازی امکان تعمیرات در خط اجکتورها را نیز فراهم مینماید.
آرایش سری، برای مواقعی که خلأ بالایی مورد نیاز است، بکار میرود. بدین منظور، سیال خروجی از اجکتور اول، سیال مکش یافته اجکتور دوم و سیال خروجی از اجکتور دوم نیز سیال مکش یافته اجکتور سوم میباشد و به همین ترتیب اجکتورها به هم ارتباط دارند.
جهت بررسی تغییرات سرعت، فشار و دبی در یک اجکتور، از رابطه ۲-۴ که ترکیب معادله مومنتوم و معادله پیوستگی میباشد، استفاده می شود.
۲-۴
اندیس۲ مربوط به جریان خروجی، اندیس S، مربوط به سیال محرک و اندیس P، مربوط به سیال مکش یافته میباشد. اندیس۱ نیز مربوط به فشار و سطح مقطع بخش مکش است.
با بهره گرفتن از این معادله میتوان نتیجه گیری نمود که برای افزایش میزان خلأیی که در بخش مکش ایجاد می شود، سه روش وجود دارد که یکی از این روشها کاهش نسبت فشار خروجی به فشار ورودی و یا به عبارت دیگر کاهش نسبت تراکم است. در معادله مذکور، فرض میکنیم همه پارامترها به جز فشار خروجی و فشار در بخش مکش، ثابت هستند. چنانچه دیده می شود، با کاهش میزان فشار خروجی دیفیوزر یعنی ، فشار در بخش مکش یعنی نیز کاهش یافته و در نتیجه میزان خلأ ایجاد شده بیشتر خواهد بود. از این خصوصیت در آرایش سری استفاده می شود تا خروجی هر اجکتور به مکش اجکتور بعدی متصل شده و به این ترتیب نهایتاً خلأ بیشتر در مرحله اول ایجاد شود.
روش دیگر جهت افزایش خلأ در بخش مکش ، افزایش دبی سیال محرک میباشد. از روی معادله مشاهده می شود که با افزایش دبی سیال محرک ، جمله در عبارت سمت چپ معادله و نیز جمله در سمت راست معادله، افزایش خواهد یافت. اما از آنجا که سرعت سیال در خروجی یعنی از سرعت سیال محرک یعنی بیشتر میباشد، لذا میزان افزایش در سمت راست معادله بیشتر خواهد بود. بنابراین باید در سمت راست معادله کاهش یابد تا رابطه برقرار گردد. کاهش به معنی کاهش فشار و افزایش خلأ در بخش مکش است.
روش سوم جهت افزایش خلأ بخش مکش، افزایش فشار سیال محرک میباشد.
استفاده از هر یک از روشهای مذکور به شرایط و امکانات موجود و همچنین شرایط طراحی بستگی دارد. در مواردی که بخار با دبی یا فشار زیاد در دسترس است، از روشهای دوم و سوم استفاده می شود. بدیهی است که با افزایش دبی سیال محرک، به اجکتور بزرگتری نیاز است. اما چنانچه با محدودیت میزان بخار مواجه باشیم، از اجکتورهای چندمرحله استفاده می شود.
بطور مثال چنانچه در شکل ۲-۵ ملاحظه می شود، برای ایجاد فشار mmHg 600 در بخش مکش، میزان مصرف بخار برای اجکتور یک مرحله ای، ۲۵ پوند به ازای هر پوند هوای موجود در بار مکش خواهد بود. در صورتیکه اگر از اجکتور دو مرحله ای استفاده شود، میزان مصرف بخار ۸ پوند به ازای هر پوند هوای موجود در بار مکش میباشد و این نشان میدهد که استفاده از اجکتور چند مرحله ای مزیت بیشتری دارد.
در استفاده از اجکتورها بصورت چند مرحله ای، در ابتدای مراحل، بین اجکتورها و یا در پایان مراحل میتوان از کندانسور استفاده شود. از آنجا که فشار در اجکتورهای چند مرحله ای بسیار پایین میباشد، لذا بخارات قابل کندانس، کندانس نشده و در نتیجه میزان بار ورودی به اجکتورها، زیاد خواهد بود. وجود یک کندانسور سبب می شود، بخارات قابل کندانس، کندانس شده و علاوه بر اینکه از ابعاد اجکتور کاسته می شود، با کاهش بار سیال ورودی به اجکتور، از میزان سیال محرک مورد نیاز نیز کاسته می شود. بدیهی است که فشار موجود در کندانسورها همان فشار خروجی اجکتور قبلی و یا فشار مکش اجکتورر بعدی است. در اشکال ۲-۶ تا ۸ اجکتور یک و دو مرحله ای نمایش داده شده است.
شکل ۲-۵ منحنی محاسبه مقدار بخار مورد نیاز بر حسب فشار مکش اجکتور[۶]
شکل ۲-۶ اجکتور تک مرحله ای [۷]
شکل۲-۷ اجکتور دو مرحله ای با کندانسورهای داخلی بارومتریک[۷]
شکل ۲-۸ اجکتور دو مرحله ای با کندانسور سطحی[۷]
در شکل ۲-۹ مشاهده می شود که چنانچه سیستم از دو مرحله اجکتور بدون کندانسور تشکیل شده باشد، برای ایجاد فشار mmHg 100 در بخش مکش، میزان مصرف بخار ۷ پوند به ازای هر پوند هوای موجود در بار مکش خواهد بود. اما در صورتیکه سیستم از دو مرحله اجکتور و یک کندانسور میانی تشکیل شده باشد، میزان مصرف بخار ۳ پوند به ازای هر پوند هوای موجود در بار مکش خواهد بود.
شکل ۲-۹ منحنی محاسبه مقدار بخار مورد نیاز بر حسب فشار مکش اجکتور [۶]