-
- ذکر جلال خداوند: عهد جدید نیز تأکید دارد تا افراد جلال خدا را آشکار کرده و او را در جماعت قوم خدا سپاس گویند: «چنانکه میگوید، اسم تو را به برادران خود اعلام میکنم و در میان کلیسا تو را تسبیح خواهم خواند. » (عبرانیان۲: ۱۲). پطرس برگزیدگان خدا را دعوت می کند تا «فضایل او را که شما را از ظلمت به نور عجیب خود خوانده است، اعلام نمایید. » (اول پطرس۲: ۹). به عبارت دیگر کار بشارت به نوعی حمد و ستایش خداست (محمدیان، ۱۳۸۱: ۴۱۳).
-
-
- زیستن برای خدا: زندگی کردن برای جلال خدا راهی برای شکر و ستایش خداست. عیسی یادآوری می کند که اگر اجازه دهیم تا نور ما بتابد مردم اعمال نیک ما را خواهند دید، خدا را جلال داده و او را سپاس خواهند گفت: «بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند» (متی۵: ۱۶؛ یوحنا۱۵: ۸). به همین صورت پولس زندگی مملو از میوههای عدالت را حمدگفتن خدا میداند: «پر شوید از میوه عدالت که بهوسیله عیسی مسیح برای تمجید و حمد خداست» (فیلپیان۱: ۱۱).
-
-
-
-
-
-
-
-
- دلایل شکرگزاری در عهد جدید
-
-
-
-
-
-
-
- اعمال عظیم خداوند: تجربه کارهای بزرگ خداوند به خصوص کار نجات و رهایی، از علتهای مهمِ حمد و سپاس اوست: «خداوند خدای اسرائیل متبارک باد، زیرا از قوم خود تفقّد نموده، برای ایشان فدایی قرار داد و شاخ نجاتی برای ما برافراشت، در خانه بنده خود داود. چنانچه به زبان مقدّسین گفت که، از بدوِ عالم انبیای او میبودند، رهایی از دشمنان ما و از دست آنانی که از ما نفرت دارند، تا رحمت را بر پدران ما بجا آرد و عهد مقدّس خود را تذکّر فرماید، سوگندی که برای پدر ما ابراهیم یاد کرد، که ما را فیض عطا فرماید، تا از دست دشمنان خود رهایی یافته، او را بیخوف عبادت کنیم، در حضور او به قدّوسیّت و عدالت، در تمامی روزهای عمر خود. » (لوقا۱: ۶۸-۷۵؛ و نیز: اول پطرس۱: ۳-۱۲).
-
- رحمت خداوند یکی دیگر از دلایل شکرگزاری خدا در عهد جدید است: «برای ستایش جلال فیض خود که ما را به آن مستفیض گردانید» (افسسیان۱: ۶).
-
- برگزیدگی: «میباید ما همیشه برای شما خدا را شکر نماییم، که از ابتدا خدا شما را برگزید برای نجات به تقدیس روح و ایمانِ به راستی. » (دوم تسالونیکیان۲: ۱۳). .
-
- ایمان، امید، و محبت بی پایان: «پیوسته درباره جمیع شما خدا را شکر میکنیم و دائماً در دعاهای خود شما را ذکر مینماییم، چون اعمالِ ایمانِ شما و محنتِ محبّت و صبر امید شما را در خداوند ما عیسی مسیح در حضور خدا و پدر خود یاد میکنیم. » (اول تسالونیکیان۱: ۱-۴).
توماس ا کمپیس، عدم شکرگزاری در برابر نعمتهای الهی را، علّت بهرهمند نشدن انسان از مواهب لطف الهی معرفی می کند و معتقد است که خداوند همیشه به کسانی که شاکرند، لطف می کند، اما از متکبر همانی را که به متواضع عطا می کند، دریغ میورزد (توماس، ۱۳۸۳: ۱۰۱). به اعتقاد وی هر مصیبت و سختی که به انسان میرسد از ناحیهی خود اوست و هر خیر و نعمتی به او میرسد، از آنِ خداست که باید در برابر آن شاکر بود (همان) و هرکس خواهان تداوم لطف الهی است باید شاکر نعمتهای خداوند باشد (همان: ۱۰۳).
۴-۵-۳-۳- آثار شکرگزاری در عهد جدید
آثار و فواید شکر در عهد جدید عبارتند از:
-
- رضایت خداوند: «خدا و پدر خداوند خود عیسی مسیح را شکر میکنیم و پیوسته برای شما دعا مینماییم … تا شما به طریق شایسته خداوند به کمال رضامندی رفتار نمایید و در هر عمل نیکو بار آورید و به معرفت کامل خدا نمّو کنید» (کولسیان۱: ۱۰).
-
- کسب فیض الهی و راهیابی به ملکوت: «پدر را شکر گزارید که ما را لایق بهره میراث مقدّسان در نور گردانیده است، و ما را از قدرت ظلمت رهانیده، به ملکوت پسر محبّت خود منتقل ساخت» (کولسیان۱: ۱۳)، «برای این هم پیوسته بجهت شما دعا میکنیم که خدای ما شما را مستحقّ این دعوت شمارد و تمام مسرّت نیکویی و عمل ایمان را با قوّت کامل گرداند، تا نام خداوند ما عیسی مسیح در شما تمجید یابد و شما در وی بحسب فیض خدای ما و عیسی مسیح خداوند. » (دوم تسالونیکیان۱: ۱۱-۱۲).
-
- نتایج :
«شکر» یکی از فضیلتهای اخلاقی مشترک در قرآن و عهدین است که از ایمان نشأت میگیرد. از منظر این سه کتاب مقدس، شکرگزاری، واکنشی است از طرف مخلوق به سمت خالق. خداوند در این کتابها، انسانها را به شکرگزاری در مقابل وی به ازای نعمتهای مادی و معنوی مختلفی که به آنان اعطا نموده است، تشویق مینماید. این اعتراف و قدردانی در برابر پروردگار به شیوه های مختلفی صورت میگیرد و دارای آثار زیادی است.
-
- ماهیت شکرگزاری در این کتب مقدس متفاوت است: از دیدگاه قرآن نیز، شکر نعمت توسط بنده که خود در حقیقت استعمال نعمت است به نحوی که احسان منعم را یادآوری و اظهار میکند، به ایمان و تقوی باز میگردد و نقطهی مقابل «کفر» قرار میگیرد. در آیاتی از قرآن کریم از شکرگزار بودن خداوند با عنوان «شاکر و شکور». شکر خدا به این معناست که خداوند پیوسته انسان را به خاطر شکر پاداش میدهد. شکرگزاری در عهدعتیق عبارت از اقرار آشکار به اعمال کاملاً قطعی الهی. ستایش خدا به معنی آشکارساختن شکوه اوست؛ شکرگزاری او به معنای اعلام و شهادت به کارهای عجیبی است که خداوند به انجام میرساند. شکرگزاری همچون طنین مکاشفه است در قلب آدمی. از این رو اغلب تداعی کننده ذکر جماعت عادلان یا قوم است که برای شنیدن جمع میشوند. اما در عهد جدید، اساس شکرگزاری تماماً دگرگون میگردد. شکرگزاری در عهد جدید، پاسخی است به فیض نجات دهنده الهی؛ پاسخی به محبت الهی که جان پسر خود را فدای گناهان بشرنمود. قبلاً انسان هدیهایی به جهت قدردانی و شکرگزاری به معبد تقدیم میکرد، اکنون تمام قلب و وجود مسیحی شکرگزار گشته است. او از شوق آنچه بر او روی داده است، نه هدیه بلکه قصد می کند تا تمام وجود خودش را مانند هدیه تقدیم خدای پدر کند، خود را مانند قربانی زنده تقدیم کند.
-
- شکرگزاری در قرآن دارای چهار مرحله است: شکر با قلب، شکر با زبان، شکر با سایر اعضا و جوارح، اظهار عجز. شیوه های شکرگزاری خدا در عهد عتیق عبارت است از: اجتماعات پرستشی، تقدیم هدایا، خواندن مزامیر و سرودهای روحانی، وسایل مختلف موسیقی (بوق و شیپور و کرنا، سازهای بادی مانند فلوت، سازهای زهی مانند بربط و عود، سازهای ضربی مثل دف و سنج)، ذکر کارهای عجیب خدا. شیوه های شکرگزاری خدا در عهد جدید بدین قرار هستند: خواندن سرودهای روحانی، ذکر جلال خداوند، زیستن برای خدا.
-
- دلایل شکر گزاری در قرآن عبارت است از: نعمتهای مادی، دین و یکتاپرستی، نعمت والدین، عفو و بخشش خدا، نجات از بلایا، بعث و نعمتهای قبل از مرگ، علم آموزی. دلایل شکرگزاری در عهد عتیق بدین قرارند: جلال و عظمت خداوند، اعمال عظیم خداوند، نیکویی و عدالت، رحمت خداوند، اعمال عجیب یهوه، قدوسیت خدا، رهایی از مشکلات، رفع نیازها و حاجات. دلایل شکرگزاری در عهد جدید عبارتند از: اعمال عظیم خداوند، رحمت خداوند، برگزیدگی، ایمان، امید، و محبت بی پایان.
-
- برخی از آثار و فواید شکر در قرآن عبارت است از: افزون شدن نعمت، رستگاری و سعادت، رضایت خداوند، رفع عذاب و بلا. آثار و فواید شکرگزاری در عهد عتیق عبارتند از: رضایت خداوند، افزایش نعمت، آمرزش گناهان، شفا یافت از بیماریها. آثار و فواید شکر در عهد جدید عبارتند از: رضایت خداوند، کسب فیض الهی و راهیابی به ملکوت.
فصل پنجم
نتیجه گیری
درعصر ارتباطات، آشنایی و شناخت پیروان ادیان از باورها، آموزه ها و سنتهای دینی یکدیگر و یافتن نقطههای همسو و ناهمسو، رخدادی طبیعی و ناگزیر است که می تواند به نتایج مطلوبی منتهی شود. دستگاهها و ابزار اطلاع رسانی چنان گسترده و فراگیر شده که هیچ ساحتی از حضور آن بی بهره نمانده و درست یا نادرست درباره همه مسائل بررسی و اظهار نظر شده است. آنچه در این وضعیت مهم است یافتن پایه و تکیه گاه استوار برای شناخت متقابل است؛ زیرا گسترش اطلاعات رسانه ای تا زمانی که از منبع و سرچشمه مطمئنی سیراب نشود، خطر آن دارد که به جای تصویر و ترسیم واقعیتها و پدیده ها، چهره مشوّه و انحرافی از آن ارائه دهد و دینداران را گرفتار توهم و تصورات غلط نسبت به یکدیگر کند. متون دینی در میان منابع قابل استفاده برای شناخت پیروان ادیان به دلیل اینکه دارای قداست هستند و در ایجاد هم گرایی و یا واگرایی تأثیر مهمی داشته و نسبت به رفتار و کنش های دینی دین داران از وضوح و خلوص بیشتری بهره مندند، از جایگاه ویژهای برخوردارند.
از سوی دیگر، همه ادیان بزرگ، در بستر ظهور و بروز تا مرحله کمال خود، مدّعی نجاتبخشی بشر بوده اند. فضایل اخلاقی نقش بسیار مهمی در رساندن انسان به سعادت و رستگاری ایفا می کنند. حدیث مشهور نبوی «إنّما بُعِثتُ لاتَمِّمَ مَکارِمَ الاخلاق» (صدر الدین شیرازی، ۱۳۸۳، ج۱: ۴۲۰) گویای این امر مهم است. برخی از فضایل اخلاقی به صورت صفت و ملکهای نفسانی بوده و اختصاصی به حوزۀ خاصی از حوزه های زندگی انسانی ندارد، بلکه بر همۀ حوزه ها تأثیرگذار است. این قبیل صفات اخلاقی در دو گروه جای میگیرند؛ برخی از آنها نقش هدایت گری را در سیر معنوی و اخلاق انسان بازی می کنند، - در ساختار اخلاق قرآنی، ایمان به عنوان عالیترین صفت نفسانی هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده و مفتاح همۀ صفات پسندیدۀ نفسانی و نیکیهای رفتاری به شمار می آید- و گروهی دیگر صفت نفسانی عمل کنندهاند که در سایۀ صفت هدایتگر تحقق مییابند (دیلمی و آذربایجانی، ۱۳۸۷: ۶۴). مؤلفی دیگر، صفات مورد بحث را فضیلت های اخلاقی ایمانی نام نهاده و آن را اینگونه تعریف نموده است: فضایل اخلاقی ایمانی، صفاتی هستند که با ایمان اسلامی ارتباط وثیقی دارند؛ به گونه ای که بدون ایمان به خداوند طرح آنها نیز بی معنا خواهد بود (داودی،۱۳۹۱: ۵۰).
در این راستا، در این رساله سعی گردید تا مقایسه ای تطبیقی بین قرآن و عهدین، درباره بخشی از این صفات نفسانی که رابطه مطلوب و جهت گیری درونی آدمی را با خداوند رقم میزنند، صورت دهد تا نقاط اشتراک و اختلاف این کتب آسمانی در موضوع مورد نظر جهت همزیستی مسالمت آمیز بین ادیان حاصل آید. مطالعه مقایسه ای را می توان به صورت «شناخت دو دیدگاه در پرتو مقایسه» و یا «توصیف و تبیین موارد خلاف و وفاق» تعریف کرد. بررسی های مقایسه ای ابزاری است که از طریق شناخت شباهت ها و تفاوت های دو دیدگاه به یک مسأله به شناخت عمیق تر دست پیدا می کند (علمی؛ نظرپور، ۱۳۹۳: ۸۶).
این موضوع را میتوان از راه ها و روشهای گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی به انجام رسانید. اما روشی که این پژوهش بر اساس آن، فضایل اخلاقی ایمانی را در قرآن و عهدین مورد بررسی قرار داده است، روش تفسیری با توجه به بافت و سیاق آیات مورد نظر است.