عضو شورای مرکزی
۳۳
آیت اله محمد علی تسخیری
عضو شورای مرکزی
این جدول و اسامی آن با توجه به اطلاعاتی که از سایت رسمی جامعه روحانیت مبارز بدست آمده فراهم شده است و تا سال ۱۳۸۵ را شامل می شود و به یقین تا کنون تغییراتی در آن حاصل شده از جمله درگذشت آیت اله عمید زنجانی
فصل سوم
تاریخچه تحولات جامعه روحانیت مبارز
به دنبال ارائه تصویری کلی از جامعه روحانیت مبارز و بررسی مسایل کلی مطروحه پیرامون این تشکل روحانی پیشینه تاریخی و تحولات درونی این جامعه در فصل حاضر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. بانگاهی اجمالی به تاریخچه جامعه روحانیت امروز، براساس وقایع، تحولات و نقاط عطف تاریخی، چهار دوره زیر را میتوان برای تاریخچه این جامعه ذکر کرد که هر یک از این دورهها را به همراه مسائل مطروحه پیرامون آن به تفکیک مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- تاریخچه جامعه روحانیت از بدو تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی؛
۲- تاریخچه جامعه روحانیت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛ که این قسمت خود به دو دوره مجزا تقسیم میشود:
الف) از پیروزی انقلاب اسلامی تا انشعاب مجمع روحانیون؛
ب) از انشعاب مجمع روحانیون تا سال ۱۳۸۸
گفتار اول:
۱- جامعه روحانیت از بدو تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی
ریشه تشکیل جامعه روحانیت مبارز را باید در بین علمایی جست که در سالهای ۱۳۴۰-۱۳۴۱ ش. جذب اما خمینی(ره) شدند. بدین معنا که پس از فوت دو شخصیت بزرگ سیاسی مذهبی در سال ۱۳۴۰ یعنی آیتاللهالعظمی بروجردی (فروردین ۱۳۴۰) و آیتالله کاشانی (اسفند۱۳۴۰) علیرغم خواست رژیم پهلوی و برخی روحانیون غیرسیاسی، امام خمینی در صحنه سیاسی کشور ظهور کرد.
طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهرماه ۱۳۴۱ که طی آن نیت ضداسلامی رژیم پهلوی آشکار شد، امام خمینی و یارانش را بر آن داشت تا برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کنند(آبراهامیان، ۱۳۸۲: ۴۳۸). از آنجا که در شهرهای مختلف روحانیان به طور معمول جلساتی داشته و هنگام نیاز اعلام موضع میکردند، روحانیان شهرهای قم، تبریز، آبادان، لار، رشت، رفسنجان، یزد، کربلا، نورآباد، شهررضا، همدان، شمیران، نجف، بابل، اهر، بهبهان، خرمآباد و تهران در اعتراض به لایحه فوق اعلامیههایی صادر کردند.
در شهر قم امام خمینی پس از جلسه و مشورت با علمای بزرگ قم، مبارزه خود را با کمک روحانیان جوان و انقلابی طرفدارش آغاز کردند و علمای تهران نیز در تاریخ ۱/۹/۱۳۴۱ با صدور بیانیهای و با امضای نزدیک به ۱۵۰ نفر با اعتراض به لایحه مذکور به کمک امام خمینی برخاستند.
با تداوم مبارزه امام خمینی پس از عقب نشینی دولت در لایحه مذکور و مخالفت روحانیت انقلابی با اصلاحات آمریکایی «انقلاب سفید شاه و مردم» و سپس حوادث پس از آن مانند حمله رژیم به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اعتراض امام به کاپیتولاسیون و سپس تبعید ایشان ابتدا به ترکیه و سپس نجف اشرف، علمای مبارز به شیوه های مختلف حمایت خود را از امام خمینی اعلام نمودند. این دسته از روحانیان طی جلسات و دور هم نشستنها که معمولاً در منزل یکی از اعضاء تشکیل میشد، در تداوم نهضت به این نتیجه رسیدند که در تشکیلاتی دور هم جمع آیند و م تناسب با شرایط خفقان و استبداد مبارزه خود علیه رژیم پهلوی را دامه دهند.جامعه روحانیت مبارز در واقع از درون چنین جلساتی از سوی آن دسته از روحانیانی که به ضرورت تشکیلات رسیده بودند، متولد شد. در همین دوران برخی از روحانیان مبارز وارد برخی تشکلهای جوانان مسلمان مانند هیئت های مؤتلفه شدند تا بر سلامت فکری و هدایت مبارزه نظارت داشته باشند.افرادی مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، حجهالاسلام انواری،شیخ احمد مولایی و علی گلزاده غفوری شورای روحانیت مؤتلفه را تشکیل میدادند و به حمایت از مبارزات اما خمینی برخاسته بودند(بادامچیان؛ بنایی، ۱۳۶۲: ۱۸۲).
در شرایط خفقان پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در دوران تبعید امام خمینی، روحانیت طرفدار امام خمینی از مبارزه دست نکشید. آنان به رغم مشکلات فراوانی که در راه مبارزه با وجود جو وحشت و شکنجههای ساواک و رژیم، با آن روبرو بودند، به هر طریق ممکن اعلامیهها و نوارهای امام خمینی را از نجف دریافت و تکثیر و توزیع میکردند. طرح حکومت اسلامی یا ولایت فقیه در سال ۱۳۴۸ (بهمن ماه) توسط امام در نجف، جانی دوباره به روحانیت انقلابی داد و آنان را تا برپایی نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه مصصمتر ساخت. در همین ایام جلسات روحانیان انقلابی در شهرهای مختلف بویژه قم و تهران ادامه یافت.
در سال ۱۳۴۹ با رحلت آیتاللهالعظمی حکیم در عراق، یاران امام خمینی در ترویج مرجعیت ایشان فعالتر شدند و رژیم علاوه بر تبعید بعضی از مدرسین حوزه علمیه قم، نسبت به پایگاه های مبارزه در تهران که از سالهای ۱۳۴۵-۱۳۴۶ جلسات هفتگی داشتند، حساستر شده و شماری از آنان را دستگیر کرد.
با شروع دهه پنجاه شمسی، در شرایطی که برخی از جوانان مبارز تحت تأثیر ایدئولوژی مارکسیسم و مبارزات انقلابی کمونیستها به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند، به رغم همکاری و کمک بعضی از روحانیان به چنین سازمانهایی به دلیل عدم تأیید امام خمینی از شیوه مبارزه مسلحانه، روحانیان انقلابی راهبرد مبارزه مردمی تحت رهبری امام خمینی را پی میگرفتند. در طول این سالها با آنکه بسیاری روحانیان بازداشت، زندان، ممنوعالمنبر، تبعید و شکنجه میشدند، اما در هر فرصتی که پیش میآمد جلسات خود را برپا میکردند. با وجود لو رفتن نامه آقای هاشمی رفسنجانی به امام خمینی در مرز ایران و عراق و دستگیری و زندانی شدن ایشان در ۱۲/۷/۱۳۵۰ جلسات هفتگی روحانیان مبارز تهران بدون حضور آقای هاشمی رفسنجانی ادامه یافت. اعضای این جلسه عبارت بودند از: محمد امامی کاشانی، سیدعلی غیوری، فضلالله مهدی زاده محلاتی، حسین کاشانی، محمدحسن طاهری، محمدرضا مهدوی کنی، عبدالمجید معادیخواه، حسن لاهوتی.
یادآور میشویم که جلسات هفتگی یادشده با عناوین پوششی همچون «جلسه درس عربی» برگزار میشد و با توجه به تداوم این نوع جلسات اساسنامه منتشره جامعه روحانیت مبارز، در پایگاه اینترنتی آن، سال تأسیس آن را ۱۳۵۲ ذکر کرده است. از جمله شخصیتهایی که در دور همنشینی روحانیان مبارز از تجربه جلسات پیشنهادی امام خمینی برای علمای بزرگ در قم بهره گرفت و زمینه را در کنار بزرگان دیگر برای تشکیل رسمی جامعه روحانیت آماده کرد، شهیدمطهری بود. به هر روی شکلگیری رسمی جامعه روحانیت مبارز در سال ۱۳۵۶ ش بوده است(دارابی، ۱۳۷۵: ۱۴۵-۱۴۴).
در شرایطی که طبق تز حقوق بشر کارتر و فضای باز سیاسی، رژیم پهلوی تلاش داشتند تا خفقان تا حدودی کم کنند و از سال ۱۳۵۵ رژیم را ناچار به کاستن سرکوب کردند، روحانیان مبارز به جای برگزاری کانونهای شب شعر و گردهماییهای روشنفکری برخی از جریانها مانند ملیگرایان و لیبرالها، انسجام خود را جهت سرنگونی رژیم تقویت کردند. افرادی چون استاد مطهری، بهشتی، مفتح، موسوی اردبیلی، موسوی خوئینیها، عمید زنجانی، امامی کاشانی، ملکی، ناطق نوری، کروبی، اکرمی، موحدی کرمانی، معادیخواه، حسن روحانی، ایروانی، رسولی محلاتی، مروارید و امام جمارانی در این جلسات هفتگی که یکشنبهها و گاه دوشنبه و سهشنبه تشکیل میشد، شرکت میکردند. در این زمان برخی از شخصیتهای مبارز همانند آیتالله هاشمی رفسنجانی در زندان و آیتالله مهدوی کنی در تبعید بودند.
گفتنی است در برخی از آثاری که پیرامون مسائل، وقایع و تحولات انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده، مرحوم آیتالله شهید دکتر بهشتی به عنوان شخصیت عمده و مؤسس جامعه روحانیت مبارز به حساب آمده و از افرادی نظیر شهیدان مطهری، مفتح، باهنر و آقایان مهدوی کنی، خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، معادیخواه، شجونی، مهدی کروبی، هادی غفاری و … به عنوان فعالین و گردانندگان جامعه روحانیت مبارز یاد شده است.
از مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای، در این باره، این چنین نقل شده است:
تابستان ۱۳۵۶ در مشهد با دو نفر از برادران نشسته بودیم، مرحوم آقای ربانی املشی و آقای موحدی کرمانی. صحبت از این شد که مبارزین و مخصوصاً روحانیت که عمدهترین مبارزین بودند، چرا متشکل نیستند. پیشنهاد شد که بیاییم تشکیلاتی را به وجودآوریم.در همان جلسه گفته شد که اگر آقای بهشتی در این جلسات باشند این جلسات عاقبت به خیر [میشود] و به جایی خواهد رسید.از حسن اتفاق، شهید بهشتی و شهید باهنر هم در آن موقع در مشهد بودند و سنگ بنای تشکل اسلامی گذاشته میشود(بادامچیان؛ موحدی قمی، ۱۳۷۴: ۸۳).
انسجام بیشتر روحانیت مبارز خواست امام خمینی بود. مرحوم موحدی ساوجی از اعضای فعال جامعه روحانیت پس از دیدار با امام خمینی در سال ۱۳۵۶ در نجف اشرف حامل دو پیام به شهید مطهری بود که اولی درباره وحدت و انسجام بیشتر روحانیت مبارز و دومی درباره اسلامی بودن ماهیت نهضت و لزوم پیشتازی روحانیت بود:
امام پیامی به طور شفاهی به من دادند که به آیت الله مطهری برسانم.این پیام در دو محور بود:
مطلب اول در ارتباط اینها با هم نزدیکتر و فشردهتر شود. و مطلب دوم در ارتباط با آگاه کردن مردم و توجه دادن آنها به این نهضت که یک نهضت اسلامی است و همواره روحانیت باید در صحنه باشد و روحانیت مبارز جریانها و گروههای دیگر را جلو نیندازد و خود روحانیت نهضت و انقلاب را رهبری کند.
شهادت فرزند امام خمینی، آیتالله سیدمصطفی در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف که در شتاب بخشیدن به پیشرفت نهضت اسلامی نقش بسزایی داشت، نقش جامعه روحانیت مبارز تهران را در کنار سایر تشکلهای مذهبی مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حوزههای علمیه کشور آشکارتر کردو در این باره جامعه روحانیت مبارز تهران طی اعلامیهای بیان داشت:
باسمه تعالی
ضایعه اسفناک درگذشت مرحوم حجهالاسلام والمسلمین آقای حاج آقا مصطفی - طاب ثراه - موجب تأثر عموم عالم تشیع به خصوص جامعه روحانیت گردید. این مصیبت را به حضور والد معظمشان، مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی - دام ظله الشریف -تسلیت میگوییم و به اطلاع میرسانیم که بدین مناسبت، مجلس ترحیمی روز یکشنبه ۱۸ آبانماه جاری از ساعت ۳الی ۵ بعداز ظهر در مسجد ارک منعقد خواهد شد(نظری، ۱۳۷۶: ۲۰۳).
در مجلس یاد شده که به مناسبت هفتمین روز شهادت حاج آقا مصطفی برگزار شد،آیتالله محمد محمدی گیلانی، محمد مهدی ربانی املشی و دکتر حسن روحانی سخنرانی کردند. به رغم فضای خفقان حاکم، جامعه روحانیت مبارز توانست صدها نفر از اقشار مختلف را علیه رژیم در این مجلس باشکوه گردآورد و قدرت سازماندهی و رهبری خود را آشکارتر سازد.
پس از واقعه توهین روزنامه اطلاعات در مقاله روز شنبه ۱۷ دی ماه با عنوان «ایران واستعمار سرخ و سیاه» که به ساحت امام خمینی (ره) توهین شده بود نیز جامعه روحانیت مبارز تهران طی اطلاعیهای آنرا محکوم کرد. همچنین نسبت به کشتار مردم قم در ۱۹ دی ماه اعتراض خود را بیان داشت. روحانیت مبارز تهران در تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۵۶ طی نامهای به مراجع تقلید اهانت روزنامه اطلاعات و حادثه شهادت مردم قم در ۱۹ دی را محکوم کردند.(شیرخانی، ۱۳۷۷: ۳۴۴) از جمله افراد زیر این نامه را امضا کردهاند: مرتضی مطهری، محمدرضا مهدوی کنی، محمدتقی فلسفی، سیدهادی خسروشاهی، مرتضی ایروانی، محیالدین انواری، موسوی اردبیلی، محمد امامی کاشانی،عبدالمجید ایروانی، موحدی کرمانی، فضلالله محلاتی، موسوی خوئینیها، امام جمارانی، موحدی ساوجی، مهدی شاهآبادی، عبدالمجید معادیخواه،مهدی کروبی،جعفر شجونی، سیدعلی غیوری و … .
علاوه بر این روحانیت مبارز تهران پس از واقعه ۲۹ بهمن تبریز که در چهلم شهدای قم برگزار شد، علاوه بر تشویق مردم تبریز، سرکوب آن توسط رژیم را محکوم کرد که در ادامه مباحث کتاب متن اعلامیه به همراه اسامی بیش از پنجاه امضاء شور و شوق مبارزه را تداوم بخشیدند:
ما سال نو را با احساس عمیقی از احترام به شهیدان قم و تبریز و همدردی با خانواده های مصیبت زده آنان و با اعلام شور و شوق بیشتر به ادامه مبارزه ملت ما با استبداد و ظلم و فساد و تجدید پیمان عمیق با خدا و قرآن و آیین خدا - که آیین فضیلت و آزادی و عدالت است - آغاز میکنیم(دوانی، ۱۳۷۷: ۷۸).
بدین سان جامعه روحانیت مبارز تهران تحت رهبری و در پی رهنمودهای امام خمینی به تداوم هدایت حرکت اسلامی ملت ایران اقدام می کند.
از آنجا که ایام مذهبی مانند محرم و صفر و رمضان یکی از عوامل شتاب دهنده به حرکتهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران؛ با فرارسیدن ایام ماه مبارک رمضان در سال ۱۳۵۷، کانون مبارزه علیه رژیم در مساجد از جمله مسجد قبا، لرزاده، هدایت، مسجد جامع نارمک، مسجد امامحسین (ع) و دیگر مساجد به شدت فعال بود. در این مساجد اعضای جامعه روحانیت مبارز همچنان به هدایت مبارزات میپرداختند، آنان معمولاً در این ایام جلسات زیادی داشتند و آن دسته از روحانیانی که در زندان نبودند و در فواصل آزادی از زندان و بهره گیری از شرایط تبعید به تداوم مبارزه همت میگماشتند. رژیم پهلوی که دیگر اقتدار سالهای قبل را نداشت و با توجه به گسترش مبارزات مردمی ناچار بود بسیاری از اعضای روحانیت مبارز را که دستگیر میکرد، آزاد کند. نماز شکوهمند عید سعید فطر ۱۳۵۷ به امامت عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز شهید دکتر مفتح و راهپیمایی پس از آن با جمعیت حدود ۲۰۰ هزار نفری که از قیطریه به سوی خیابان دکتر شریعیت راه افتاد، نقش روحانیت مبارز را در بهره گیری از مناسبتهای مذهبی علیه رژیم آشکارتر کرد.
در این میان به دلیل گسترش مبارزات و حضور فعال مردم جنوب تهران، جامعه روحانیت مبارز شاخه جنوب تهران نیز تشکیل شد و آیتالله مهدوی کنی و شهید محلاتی در منزل مرحوم آقا نظام الهی قمشهای ساکن خیابان خراسان اولین جلسه آن را تشکیل دادند. پس از آن شاخه جنوب روحانیت مبارز که اعلامیههای آن عمدتاً بوسیله آیتالله عمید زنجانی تنظیم میشد، نقش فعالی در مبارزات داشت. حوادث بعدی انقلاب مانند فاجعه سینما رکس آبادان و فاجعه ۱۷شهریور، ۱۳آبان(کشتار دانشآموزان و دانشجویان) در شرایطی که از سوی رژیم در تهران و ۱۱شهر دیگر حکومت نظامی اعلام شده بود، همچنان بر وحدت و انسجام بیشتر جامعه روحانیت مبارز افزود. آنان به رغم شرایط بسیار سخت و وحشت حاکم از پای ننشستند و با محکوم کردن جنایات رژیم ، رهبری روحانیت را تداوم بخشیدند(آبراهامیان، ۱۳۸۲: ۴۴۲).
نباید فراموش کرد که دعوت تاریخی جامعه روحانیت مبارز برای راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورا بزرگترین ضربه را به رژیم استبداد زد و در واقع رفراندمی بزرگ برای نفی نظام سلطنتی بود. متن این فراخوان در بخش عملکرد جامعه خواهد آمد. دعوت یاد شده در شرایطی صورت گرفت که رژیم از حکومت نظامی به سوی دولت نظامی ژنرال ازهاری تحول یافته بود: فرار شاه در ۲۶ دی ماه نیز سودی به حال رژیم نداشت و دولت بختیار نیز از سوی مردم «نوکر بیاختیار» لقب گرفته بود. تلاش بختیار با بستن فرودگاه برای جلوگیری از آمدن امام خمینی به ایران با تحصن روحانیان مبارز در دانشگاه تهران و اعتراض مردم روبرو شد. جامعه روحانیت مبارز کمیته استقبال امام را تشکیل داده بود. تحصن در دانشگاه تهران نیز زیر نظر دو عضو برجسته آن یعنی شهیدان مطهری و بهشتی انجام شد. کانون فعالیتهای ستادی جامعه روحانیت مبارز تهران در سال ۱۳۵۷ علاوه بر منازل اعضا از جمله شهید بهشتی در چندین نقطه شهر تهران متمرکز بود که مهمترین آن «مدرسه رفاه»، «مدرسه علوی» و «مدرسه عالی شهید مطهری» (سپهسالار) بود.
در نهایت در پرتو مبارزات مردم و اقشار مختلف در کشور، جامعه روحانیت مبارز با تشکیلات منسجم خود به عنوان رکن اصلی مبارزات با هدایت انقلاب تحت رهبری امام خمینی زمینه را برای پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ فراهم کرد. در موقعیت زمانی مذکور مسئولیت بسیج تودههای مردم و سازماندهی تظاهرات ضد رژیم شاهنشاهی و نیز انتقال پیامهای کتبی و شفاهی رهبر فقید انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) به انقلابیون مذهبی در شهر تهران که در حکم نقطه ثقل مبارزات ضد رژیم بود، برعهده جامعه روحانیت مبارز تهران بود(طاهر، ۱۳۶۹: ۶۷).
در حالی که بسیاری از تشکلها و جریانات سیاسی غیراسلامی و ضدرژیم محمدرضا شاه با مشکلاتی همچون فقدان رهبری، ضعف تشکیلاتی، عدم انسجام فکری، تفرقه و انشعابات روبه رو بودند، مجموعه نهاد روحانیت به طور عام در سراسر کشور و تشکل «جامعه روحانیت مبارز» به طور خاص در سطح شهر تهران، ضمن بهرهمندی از رهبری قاطع و بی نظر حضرت امام، و دارابودن شبکهای از روحانیون، به طور فعال ابتکار علم را در مبارزات از طریق برنامهریزی برای راهپیماییها، اعتصابات، تعطیلی بازار، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها و تکثیر و پخش اعلامیههای حضرت امام در بین مبارزی، بسیج مردم و اداره و تأمین مبارزین و مقابله با فشارها و خفقان طاغوتی را در دست داشتند.
گفتار دوم: جامعه روحانیت مبارز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
در این دوره مباحثی از قبیل شرایط و مقتضیات ادامه فعالیت تشکل جامعه روحانیت، تأسیس و تعطیل حزب جمهوری اسلامی و انشعاب مجمع روحانیون در تاریخچه جامعه روحانیت مبارز وجود دارد که در زیر به آنها میپردازیم:
شرایط و مقتضیات استمرار فعالیت جامعه بعد از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگانی نظیر شهید بهشتی به این جمعبندی رسیدند که برای اداره کشور نیاز به کار تشکیلاتی جدیتری است و اهمیت کار اقتضا میکند که فالیتهای جامعه روحانیت از حالت دور همنشینی و نیمه سازمانی تغییر و برای پاسخ گویی به نیازهای مختلف سیاسی، فعالیتهای جامعه روحانیت در قالب تشکیلاتی سازمان یافتهتر، استمرار یابد. با پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد نظامی دینی، شرایط جامعه روحانیت مبارز نیز با دوران پیش از انقلاب به طور کلی تغییر کرد و جامعه روحانیت ضمن درک ضرورت استمرار فعالیتهایش در پاسداری از نظام اسلامی، دیگر مجبور نبود همانند شرایط قبل از انقلاب به صورت مخفیانه کارهایش را پیش ببرد. بر همین اساس پس از انقلاب با تدوین اساسنامه به صورت آشکار فعالیتهای تشکیلاتی خود را آغاز کرد. آنگاه روحانیت مبارز مناطق را در سطح شهر تهران از طریق سازماندهی روحانیت مناطق ۱۲ گانه و انتخاب مسئول هر منطقه، راه اندازی و تأسیس کرد تا با پاسداری از انقلاب به ایفای نقش خود در تحقق نظامی اسلامی بپردازد.
بهره اول: تأسیس حزب جمهوری اسلامی و فعالیت تحتالشعاع آن