کلیه کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که 1889 نفر می باشند .
-
-
-
- نمونه، روش نمونه گيري وتعيين حجم نمونه:
-
-
دراين پژوهش كاركنان اداري زن ومرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی كه درمجموع 1889 نفرند به منزله ی جامعه آماري درنظرگرفته شد كه با بهره گرفتن از فرمول حجم نمونه به تعداد 384 نفر انتخاب و بين آن ها پرسشنامه پژوهش، توزيع خواهد شد.(البته این نمونه در جدول مورگان نیز بدست آمد)
-
-
-
- ابزارهاي گردآوري داده ها(اطلاعات):
-
-
1-16-1- بررسی ( مراجعه به ) اسناد و مدارک
1-16-2- پرسشنامه محقق ساخته
-
-
-
- روش تجزيه و تحليل داده:
-
-
برای بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر بررسی اسناد و تحلیل آنها، داده هایی که از طریق توزیع و جمع آوری پرسشنامه بین کارکنان آن سازمان بدست می آید، براي تجزیه و تحليل دادههاي جمع آوري شده در اين تحقيق، ابتدا آمار توصيفي كه به بررسي متغيرهاي جمعيت شناختي تحقيق شامل جنسيت، سن، ميزان تحصيلات و… ميپردازد با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS مورد بررسي قرار خواهد گرفت. پس از آن آمار استنباطي مطرح ميگردد. آمار استنباطي اين تحقيق با بهره گرفتن از نرم افزار ليزرل (LISREL) انجام می گیرد. برازش مدل مفهومي با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاري كه آميزه از نمودار تحليل مسير و برازش مدل است، انجام خواهد شد.
-
-
-
- محدوديت هاي تحقيق(در صورت وجود):
-
-
در اختیار قرار ندادن اسناد و مدارک
14
فصل دوم
مطالعات نظری
(مروری بر ادبیات موضوع)
مقدمه:
توانمندسازی مفهومی مبهم و متفاوت داشته و افراد مختف متناسب با ویژگی های خود، از آن برداشتی دارند. این مفهوم، در دهه 1990 توجه بسیاری از محققین و دانشگاهیان را به خود جلب کرده بود. از نتایج توانمندسازی کارکنان می توان به افزایش رضایت شغلی و رضایت مشتری اشاره کرد. توانمندسازی کارکنان به عنوان یک مفهوم نظری تاثیر زیادی بر اثربخشی سازمانی و مدیریتی و ابتکار سازمانی دارد. با اجرای برنامه های توانمندسازی کارکنان در کنترل و انجام وظائف انعطاف پذیری بیشتری پیدا می کنند و در پاسخ به مسائل و فرصت ها، وظائف جدید را شروع و موانع را بر طرف میکنند، در نتیجه بر برخورد با مسائل و مشکلات انگیزش آنها تقویت می شود. سازمانها با کارکنانی توانمند، متعهد و متخصص بهتر می توانند خود را با تغییرات وفق داده و رقابت کنند. در این فصل به پیشینه تحقیقات صورت گرفته در مفهوم توانمندسازی، مزایا، موانع، چالشها و راهکارهایی برای اجرای مناسب برنامه های توانمندسازی در سازمانها و … پرداخته خواهد شد.
2-1- مفهوم توانمندسازی:
توانمندسازی در رشته های روانشناسی، جامعه شناسی و دین شناسی ریشه هایی دارد که به دهه های گذشته و حتی قرن های گذشته باز می گردد. در زمینه روانشناسی، آدلر در سال 1927 مفهوم«انگیزه مسلط» را با تاکید بر تلاشی که افراد برای کسب تسلط در برخورد با جهان خود دارند، مطرح نمود.(وتن کمرون، 1381)
تاریخچه اولین تعریف اصطلاح توانمندسازی به سال 1788 بر می گردد که در آن توانمندسازی را به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمان خود می دانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی او دیده شود.(نادری و دیگران، 1386)
16
توانمندسازی به معنی قدرت بخشیدن است؛ به معنی کمک به افراد است تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی یا در ماندگی خود چیره گردند. همچنین به معنی ایجاد شور و شوق کار و فعالیت در افراد است.(وتن کمرون، 1381)
توانمندسازی عبارتست از واگذاری اختیار به غیر مدیران برای اتخاذ تصمیمات مهم سازمانی که اغلب کارکنان به صورت تیمی گروه بندی می شوند و بعد از آن برای فعالیت های خود مدیریتی مانند استخدام، اخراج، آموزش افراد، تعیین اهداف و ارزیابی کیفیت نتایج، مسئولیت تمام و کمال به تیم داده می شود(واگنر هولنبک، 1995).
برخی از صاحبنظران دیگر نیز معتقدند توانمندسازی یعنی واگذاری اختیار به کارکنان.(وابینز کولتر، 1996، رالف، 1996، کانتر به نقل از هونولد، 1997، بیهام و دیگران به نقل از ازپوترفیلد، 1999، تابورا، 2000، فترمن واندرسمن، 2005، کریتنر کینیکی، 1384)
توانمندسازی کارکنان، برای فرایند تغییر سازمانی مهم است. زیرا توانمندسازی نیاز فردی برای احساس کنترل را ارضا می کند. به ویژه این یک نیاز حیاتی در طول زمان تغییر سازمانی است زیرا معمولاً نیروهای عظیم تغییر در ورای کنترل فردی کارمند است. توانمندسازی به خودی خود، مشکل است و تغییر سازمانی را می طلبد.(کاپلمن ریچاردز، 1996).
توانمندسازی، به معنای توسعه و غنی سازی مشاغل کارکنان است.(بورن مولمن، 1996)
توانمندسازی یک فرایند است و می تواند روش کارهایی که انجام شده است را به چالش بکشد. توانمندسازی، یادگیری از تجربیات و رشد شخصی را حمایت کرده و آن را ترویج میکند.(اسمیت، 1997)
توانمندسازی اصطلاحی است از ترتیبات سازمانی که بر اساس آن خودمختاری و آزادی عمل و مسئولیت تصمیم گیری بیشتر به کارکنان واگذار می گردد.(اتیژاکی یورک، 2000).
توانمندسازی، پر بار کردن عمودی و سایر روش های همانند برای افزایش دادن آزادی عمل کارکنان است(لاسچینگر و دیگران، 2001).
یون(2001) معتقد است توانمندسازی، کارکنان نه تنها نیازمند اختیار هستند، بلکه بایستی آموزش کافی و اعتبار مالی و اطلاعات کافی را داشته باشند تا بتوانند در زمینه های تصمیم های خود پاسخگو باشند.