۱-۲-۸- نشانگر مولکولی
نشانگرهای مولکولی فراوان و در هر موجود زندهای مورد استفاده قرار میگیرند. اگرچه پتانسیل نشانگرهای مولکولی برای اصلاح کنندگان از حدود ۷۵ سال پیش شناخته شده بود، ولی کاربرد آنها تا حدود ۳۰ سال پیش به دلیل نبود نشانگرهای مناسب بسیار محدود بوده است. گسترش نشانگرهای DNA موجب به کارگیری روشهای بسیاری برای غلبه بر مشکلات اصلاحی و ژنتیکی موجود شده است. در سالهای گذشته، از نشانگرهای DNA برای مطالعات پایهای و کاربردی در انسان، حیوان و گیاه استفاده شده است (دهداری، ۱۳۸۹).
از طرف دیگرکشف انواع مختلف آنزیم های محدودگر توسط اسمیت[۹۳] (۱۹۷۰)، همچنین کشف واکنش زنجیرهای پلیمراز (پی.سی.آر) توسط مولیس و فالونا[۹۴] (۱۹۸۷) فرصت مناسب را برای بررسی تنوع و تفاوت موجودات مختلف در سطح DNA امکان پذیر کرده است. توسعه نشانگرهای مولکولی DNA عصر جدیدی را در علم ژنتیک گشوده است، به طوری که به کمک این نشانگرها ایجاد نقشههای فیزیکی و ژنتیکی در موجودات زنده و همچنین شناسایی ژنهای کنترل کننده صفات کیفی و کمی امکان پذیر شده است (دهداری، ۱۳۸۹).
تاکنون تعداد زیادی از نشانگرهای DNA معرفی شده اند و در تجزیههای ژنتیک موجودات مورد استفاده قرار گرفتهاند. این نشانگرها از نظر بسیاری از ویژگیها مانند درجه چندشکلی، غالب یا همبارز بودن، تعداد جایگاه تجزیه شده در هر آزمایش، توزیع در سطح کروموزوم، تکرارپذیری، نیاز یا عدم نیاز به توالییابی DNA الگو و هزینه های مورد نیاز با همدیگر متفاوتاند. انتخاب بهترین نشانگر به هدف مطالعه (انگشت نگاری، تهیه نقشهی پیوستگی، ژنتیک جمعیت و روابط تکاملی) و سطح پلوئیدی موجود مورد مطالعه بستگی دارد (نقوی و همکاران، ۱۳۸۴).
کاوشگرهای مولکولی قطعات کوچکDNA یا RNA هستند که DNA بخصوصی را در داخل یک مخلوط پیچیده شناسایی می کنند. این موضوع به واسطه جفت شدن DNA با رشته مکمل آن امکان پذیر است. حتی در یک ژنوم بسیار بزرگ، کاوشگر فقط با توالی مکمل خود و نه جای دیگر جفت می شود. با توجه به اینکه کاوشگر با یک ماده رادیواکتیو یا شیمیایی نشاندار می شود، در نتیجه قطعه مورد نظر قابل شناسایی خواهد بود. به طور معمول کاوشگرها از دو منبع به دست میآیند، کاوشگرهای حاصل از DNAی ژنومی(gDNA)[95] و کاوشگرهای حاصل از DNAی مکمل[۹۶] (cDNA) (بیهمتا و همکاران، ۱۳۸۸).
کاوشگرهای حاصل از DNA ژنومی، با هضم کامل DNAژنوم هستهی گونه مورد بررسی با بهره گرفتن از یک آنزیم برشی بهدست میآیند. به منظور تهیه قطعاتی که طول آنها با روش همسانهسازی یا تکثیر آزمایشگاهی متناسب باشد، به طور معمول آنزیم با جایگاه تشخیص ۶ باز انتخاب می شود. اما ژنوم گونه های گیاهان عالی دارای مقدار زیادی DNAی تکراری است. بعلاوه این DNA اغلب بیان نمی شود، در نتیجه روش مورد استفاده، قطعات زاید زیادی تولید می کند که اغلب آنها با ژن مرتبط نیستند. به منظور رفع این مشکل از آنزیم های حساس به متیلگذاری استفاده می شود. فرض بر این است که نواحی فعال بیان شده در مقایسه با نواحی تکراری که اغلب خاموشاند، بسیار کمتر متیله میشوند. آنزیمی مانند pstІ در نواحی تکراری متیل شده قطعات بسیار بزرگ و در نواحی که دارای ژنهایی با توالیهای به ندرت تکراری یا غیر تکراری هستند، قطعات کوچکتر تولید می کند.
کاوشگر cDNA مربوط به ژنهای بیان شده هستند. RNAی پیغامبر (mRNA) از اندام مورد نظر استخراج میشوند، DNA مکمل آنها به وسیله آنزیم رونوشتبردار سنتز می شود و cDNAی کلون شده به عنوان کاوشگر استفاده میشوند. در مقایسه با کاوشگرهای DNA ژنومی، CDNAدر واقع نسبت زیادی از جایگاههای ژنی منحصر به فرد را که مختص آن گونه هستند را آشکار می کند (نقوی و همکاران، ۱۳۸۴).
در سالهای اخیر این تکنیکهای مولکولی، روشهای ارزشمندی میباشند که ارتباط ژنتیکی بین و داخل گونه ها را تعیین می کند (پتیت[۹۷] و همکاران، ۱۹۹۳). همچنین این فرض است که نشانگرهای مولکولی میتوانند برای تعیین صفات ارثی کمی استفاده شوند. این صفات کمی شامل ارتفاع نهال، وزن خشک ریشه، وزن خشک ساقه، قطر ساقه و غیره میباشند، اما صفات سازگاری شامل اندازگیریهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی پس از تنش میباشند (بنوسزا و الکاسبی[۹۸]، ۱۹۹۹). در میان ویژگیهای سازگاری عملکرد رشد و زندهمانی دو پارامتر مهم میباشند (بنوسزا و همکاران، ۲۰۰۱). همچنین نشانگر مولکولی می تواند حوادث تاریخی و عملکرد اجبارهای تکاملی طولانی مدت را نشان دهند، در حالیکه ویژگیهای سازگاری در اثر فشار انتخاب طبیعی ظاهر میشوند. از طرف دیگر ویژگیهای سازگاری و ویژگیهای کمی مرتبط با رشد فنولوژی یا مقاومت با تنش در مورد گونه های درختان جنگلی و نیز تنوع ژنتیکی که غیرسازگار میباشد برای یافتن جمعیتهای مناسب در امر حفاظت مهم میباشند (هامریک[۹۹] و همکاران، ۱۹۹۱). بنابراین نشانگرهای مولکولی حتی اگر اطلاعات زیادی از تفاوتهای کمی و ویژگیهای سازگاری را نشان ندهند، ابزارهای مفیدی برای کاربرد تجزیههای ژنتیکی شامل موارد زیر میباشند:
-
- تجزیه تنوع ژنتیکی گونه های مختلف (کوکس[۱۰۰] و همکاران، ۱۹۸۶).
-
- شناسایی والدین مختلف برای تولید نسلهای با تنوع ژنتیکی بیشتر برای انتخاب بعدی.
-
- یافتن ژنهای مورد نظر هیبریدی از منابع ژنتیکی متفاوت که وجود دارد (تامپسون[۱۰۱] و همکاران، ۱۹۹۸).
-
- مونیتور کردن تغییراتی که به واسطه جابجایی ایجاد میشوند.
تعداد زیادی از نشانگرهای DNAبرای بررسی تنوع ژنتیکی داخل یک گونه وجود دارد و هر یک دارای محاسن و معایبی میباشند. مهمترین نشانگرهای DNA با مزایا و محاسن آنها در زیر آمده است (مولر و ولفنبرگ[۱۰۲]، ۱۹۹۹).
جدول ۱-۱ مهمترین نشانگرهای DNA با مزایا و محاسن آنها
ویژگی | AFLP | RFLP | SSR | RAPD | Allozyme |
کمیت اطلاعات | بالا | پایین | بالا | بالا | پایین |
تکرارپذیری | بالا | بالا | بالا | متغیر | بالا |