.۶۰۰۳۲
.۹۷۸
-۱٫۸۰۰۴
۱٫۳۱۸۰
daneshyar
-.۹۶۰۶۷
.۷۱۸۰۵
.۵۴۰
-۲٫۸۲۵۷
.۹۰۴۳
طبق جدول(۳۸-۴) بین نظرات اعضاء هیأت علمی با توجه به رتبه علمی تفاوت معنی دار وجود ندارد.
نمودار (۴-۱۲) مقایسه میانگین نمره ارتباطات اثربخش از نظر اعضاء هیأت علمی با توجه به رتبه علمی
فصل پنجم
« بحث و نتیجه گیری »
۵-۱ مقدمه
در این فصل به ترتیب پنج قسمت شامل، خلاصهای از پژوهش، بیان یافتهها، پیشنهادهای عملی جهت کاربست یافتهها، پیشنهاد موضوعهای پژوهشی و محدودیتهای پژوهش، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۵-۲ خلاصهای از پژوهش
یقیناً افراد با ارزشها، نگرشها و دیدگاه های مشابه تمایل بیشتری به کار با یکدیگر دارند. اما چنانچه اعضای تیمهای کاری « اعضای هیأت علمی دانشگاهها، نهادها، ارگانهای دولتی وخصوصی… » ارزشهای گوناگون و متنوعی داشته باشند فقط از طریق یک مدیریت فرهنگی بسیار نیرومند میتوانند گروهی یکپارچه و منسجم بوجود آورند. که این امر بسیار زمان بر است. بنابراین وظیفه مدیریت منابع انسانی است که از همان آغاز در امر انتخاب نیروهای کاری خود (پرسنل) عامل تناسب فرهنگی را مد نظر قرار دهند. همچنین در مورد تناسب شخصیتی اعضای گروه میتوان گفت، از آنجایی که شخصیت افراد خصوصیات نسبتاً پایداری است که به راحتی قابل تغییر نیست. لذا انتخاب اعضای یک گروه با توجه به تناسب شخصیتی با یکدیگر امری در خور توجه است. این تناسب به معنای عین هم و مشابه به هم بودن نیست، بلکه منظور سازگاری شخصیت کارکنان با یکدیگر است.
هدف کلی این پژوهش تعیین رابطه میان هوش فرهنگی و اثر بخشی ارتباطات انسانی در بین اعضاء هیأت علمی دانشگاههای دولتی و پیام نور و آزاداسلامی شهرکرد است. این هدف در قالب متغیرهوش فرهنگی و مؤلفههای آن و ارتباطات اثربخش انجام پذیرفته است.
پژوهش حاضر نوعی مطالعه با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده. جامعۀ آماری این پژوهش اعضاء هیأت علمی دانشگاههای دولتی، پیام نور و آزاداسلامی شهرکرد در سال تحصیلی ۹۲- ۱۳۹۱می باشد. حجم جامعه در سه دانشگاه بالغ بر ۴۹۸ نفر بوده، با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعۀ آماری ۱۵۸ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسش نامۀ استاندارد هوش فرهنگی « ارلی و انگ ۲۰۰۳ » و پرسش نامۀ ارتباطات اثر بخش « سوسمان وکرینوس ۱۹۷۹ » میباشد. روایی محتوا پرسش نامه توسط چند تن از اساتید رشتۀ علوم تربیتی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ برای پرسش نامه هوش فرهنگی ۸۵/. و همچنین پایایی ارتباطات اثر بخش ۸۷/۰بدست آمده است. نتایج نشان داد، که به طور کلی بین هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش ارتباط مستقیم ورابطه معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین استراتژی هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخشr=0/323) )و دانش هوش فرهنگی با اثر بخشی ارتباطات)(r=0/247) درسطح ۰۱/۰≥p) معنادار بوده است وضریب همبستگی بین رفتار هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش)(r=0/156)) در سطح ۰۵/۰≥pمعناداربوده است و ضریب همبستگی بین انگیزش هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش(r=0/065)در سطح ۰۱/۰≥pمعنادار نبوده است و رابطه مستقیم وجود دارد.بین هوش فرهنگی اعضاء هیأت علمی بر اساس ویژگیهای دموگرافیک « جنس، سن، سنوات خدمت، نوع دانشگاه، رتبه علمی » در سطح (α ≤ ۰/۰۵) تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین ارتباطات اثر بخش بر اساس ویژگیهای دموگرافیک « جنس، سن، سنوات خدمت، نوع دانشگاه، رتبه علمی » در سطح(P ≤ ۰/۰۵)تفاوت معناداری وجود ندارد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که: هوش فرهنگی و مؤلفههای آن از جمله عوامل مهم در افزایش ارتباطات اثربخش در بین اعضای هیأت علمی دانشگاهها… میباشد. لذا مد نظر قرار دادن هوش فرهنگی در مراکز آموزش عالی باعث ایجاد ارتباطات اثربخش در بین اعضا ء هیأت علمی، دانشجویان، کارکنان در این مراکز میگردد.
۵-۳ بیان یافتهها و بحث پیرامون آن
در این قسمت یافتههای حاصل از پژوهش را بر اساس شش سؤال پژوهش به صورت خلاصه بیان کرده و سپس برای هر یک به بحث و نتیجه گیری خواهیم پرداخت.
سوال اول پژوهش: آیا بین استراتژی هوش فرهنگی و اثربخشی ارتباطات اعضاء هیأت علمی رابطه وجود دارد.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤال اول پژوهش۴ پرسش در پرسشنامه قرارگرفته (پرسشهای ۱ تا ۴) که نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پاسخهای اعضای هیات علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل راهبردی، فرا شناختی مورد بررسی قرارگرفت. مجموع بررسیها و همچنین نتایج جدول ۴-۵ نشان میدهد:
اکثریت پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل راهبردی، فراشناختی حول محور هفت گزینه سوالات پرسشنامه بود به طوری که میانگین در تمامی سؤالات بزرگتر از سطح متوسط بوده است. و بیشترین میانگین مربوط به سوال شماره۳ با میانگین ۵٫۵۸ که درصد تجمعی گزینههای کاملاً موافق و کمی موافق وحدودی موافق آن ۷۳٫۴درصد است. وکمترین میانگین مربوط به سوال شماره یک با میانگین۴٫۷۷ میباشد. و براساس جدول شماره (۹-۴) میانگین عامل راهبردی، فرا شناختی۹۶/۴بوده است. و براساس جدول (۱۳-۴) ضریب همبستگی بین مؤلفه استراتژی هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش ۳۲۳/۰=rدر سطح ۰۱/۰≥pمعنادار بوده است بنابراین بیناستراتژی هوش فرهنگی وارتباطات اثربخش رابطه مستقیمبا همبستگی متوسط وجوددارد. پژوهشی که حاتمی (۱۳۹۱)با هدف برر سی « تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران » بر روی کلیه مدیران وکتابداران کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه ۵ که ۶۷ نفرمی باشند انجام داده، نتایج حاصل بیانگر آن است که بین هوش فرهنگی وعملکرد وظیفهای مدیران وکتابداران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در بررسی روابط بین ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی، نتایج حاکی از رابطه معنی دار بین بعد استراتژی با بعد انگیزش هوش فرهنگی و بعد انگیزش با بعد رفتاری هوش فرهنگی است. همچنین مشخص شد تأثیر گذاری هوش فرهنگی برعملکرد وظیفهای برخاسته از ابعاد دانش و انگیزش و رفتار هوش فرهنگی است.
این پژوهش با پژوهشی که ابزری، اعتباریان، خانی (۱۳۸۹) با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی براثر بخشی گروهی در ۴۷ گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است نشان داد، بین هوش فرهنگی و مؤلفههای آن (استراتژی، دانش، انگیزش، رفتار) با اثر بخشی گروهی رابطه معناداری وجود داردو همچنین از بین این مؤلفهها، مؤلفۀ انگیزش و رفتار قابلیت پیش بینی اثر بخشی گروهی را دارا بودند. مقایسه نتایج حاضر با تحقیقات ذکر شده حاکی از این است که شناخت مؤلفه استراتژی هوش فرهنگی تأثیر به سزایی بر روی ارتباطات اثربخش دارد.
سؤال دوم پژوهش:آیا بین دانش هوش فرهنگی و اثر بخشی ارتباطات اعضاء هیأت علمی رابطه وجود دارد.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤال دوم پژوهش ۶ پرسش در پرسشنامه قرار گرفته (پرسشهای ۵ تا ۱۰) که نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل راهبردی، فرا شناختی مورد بررسی قرارگرفت. مجموع بررسیها و همچنین نتایج جدول (۶ -۴) نشان میدهد:
اکثریت پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل دانش، شناختی حول محور هفت گزینه سوالات پرسشنامه بود به طوری که میانگین در تمامی سؤالات بزرگتر از سطح متوسط بوده است. و بیشترین میانگین مربوط به سوال شماره ۵ با میانگین ۴٫۵۲که درصد تجمعی گزینههای کاملاً موافق و کمی موافق و حدودی موافق آن ۴۷٫۵درصد است. وکمترین میانگین مربوط به سوال شماره ۶ با میانگین ۳٫۹۸ میباشد و براساس جدول (۴-۹) میانگین عامل دانش هوش فرهنگی ۱۲/۴ بوده است و بر اساس یافتههای جدول (۱۴-۴) ضریب همبستگی بین دانش هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش(r=0/247 )در سطح ۰۱/۰≥p معنادار بوده است بنابراین بین دانش هوش فرهنگی و ارتباطات اثربخش رابطه مستقیم وجود دارد.
این پژوهش با پژوهشی که ابرزی و اعتباریان (۱۳۸۹) با هدف بررسی رابطۀ هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در ۴۷ گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته اند. حاکی از آن است که بین هوش فرهنگی و مؤلفۀ دانش با اثر بخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد.
همچنین در پژوهشی که رحیم نیا، مرتضوی، دلآرام (۱۳۸۷) با هدف بررسی میزان تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران بانک اقتصاد نوین استان تهران پرداخته اند. یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از آن است که بعد دانش هوش فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد وظیفهای مدیران داشته است. در حالی که این رابطه در تحقیق ون داین و دیگران معنی دار نیست. « به نقل از: رحیم نیا، مرتضوی، دلارام » ممکن است درک مدیران در فرهنگ ما از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی و میزان دانش عمومی و شناخت وی از فرهنگهای دیگر با عملکرد وظیفهای او رابطه وجود داشته باشد. و همچنین میزان سطح سواد و اطلاعات و تفاوتهای فردی و حوزه اجتماعی اعضاء هیأت علمی با گروه نمونه آن تحقیق سبب این دوگانگی نتایج شده باشد.
سؤال سوم پژوهش:آیا بین انگیزش هوش فرهنگی و اثر بخشی ارتباطات اعضا ء هیأت علمی رابطه وجود دارد.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤال سوم پژوهش۴پرسش در پرسشنامه قرار گرفته (پرسشهای ۱۱ تا ۱۴) که نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل انگیزش هوش فرهنگی مورد بررسی قرارگرفت. مجموع بررسیها و همچنین نتایج جدول (۷-۴) نشان میدهد: اکثریت پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل انگیزشی حول محور هفت گزینه سوالات پرسشنامه بود به طوری که میانگین در تمامی سؤالات بزرگتر از سطح متوسط بوده است. و بیشترین میانگین مربوط به سؤال شماره ۱۱ با میانگین ۵٫۱۹ که درصد تجمعی گزینههای کاملاً موافق و کمی موافق و حدودی موافق آن۶۶٫۴ درصد است. کمترین میانگین مربوط به سوال شماره۱۴ با میانگین ۴٫۸۴ میباشد. و براساس جدول شماره (۹-۴) میانگین عامل انگیزش هوش فرهنگی۹۲/۴بوده است و بر اساس جدول (۱۵-۴) ضریب همبستگی بین مؤلفه انگیزش هوش فرهنگی و اثربخشی ارتباطات اعضاء هیأت علمی(r=0/065)در سطح ۰۱/۰≥pمعنادار نبوده است بنابراین بین انگیزش هوش فرهنگی و ارتباطات اثربخش رابطه مستقیم وجود دارد.
این پژوهش با پژوهشی که رحیم نیا، مرتضوی، دلارام (۱۳۸۷) با هدف” بررسی میزان تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران بانک اقتصاد نوین استان تهران پرداخته اند. یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از آن است که، فرضیات این تحقیق در مورد تأثیر انگیزش هوش فرهنگی مورد تأیید قرار نگرفته است و مقایسه نتایج نشان داده که بطور کلی بعد انگیزش هوش فرهنگی و به عبارتی میزان علاقه و تمایل مدیران برای رویارویی با شرایط متنوع فرهنگی بر عملکرد وظیفهای آنها تأثیر گذار نبوده است ” همسو بوده است.
از طرفی این پژوهش با پژوهشی که هادیزاده، حسینی (۱۳۸۷) با هدف بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثر بخشی گروهی پرداخته اند که یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از آن است که، بین هوش فرهنگی انگیزشی و اثر بخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد.
همچنین در پژوهشی که حسینی نصب، قادری (۱۳۹۰) با هدف بررسی رابطۀ بین هوش فرهنگی با بهره وری مدیران در مدارس شاهد استان آذربایجان غربی پرداخته اند، که یافتههای حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بین عامل انگیزشی هوش فرهنگی و بهره وری مدیران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. البته تفاوت محیط کاری و نوع سازمان و تفاوت جامعه آماری میتواند دلیلی بر متفاوت بودن نظرات و نتایج تحقیق باشد.
نتایج این پژوهش هم راستا با نتایج پژوهشهای هادیزاده و مقدم و حسینی (۱۳۸۷)، عباسعلی زاده (۱۳۸۶)، کاظمی (۱۳۸۷)، راموز (۱۳۸۵)، پرهیزگاری (۱۳۸۹)، مشبکی و تیزرو (۱۳۸۸)، امیری و همکاران (۲۰۱۰)، تای و تملپر (۲۰۰۶)، وانگ و همکارن (۲۰۰۴) است.
سؤال چهارم پژوهش : آیا بین رفتار هوش فرهنگی و اثر بخشی ارتباطات اعضاء هیأت علمی رابطه وجود دارد.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤال چهارم پژوهش۶ پرسش در پرسشنامه قرار گرفته (پرسشهای ۱۵ تا ۲۰) که نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل رفتار هوش فرهنگی مورد بررسی قرارگرفت. مجموع بررسیها و همچنین نتایج جدول (۸-۴) نشان میدهد: اکثریت پاسخهای اعضاء هیأت علمی نسبت به سئوالهای مربوط به عامل رفتاری حول محور هفت گزینه سؤالات پرسشنامه بود به طوری که میانگین در تمامی سؤالات بزرگتر از سطح متوسط بوده است. و بیشترین میانگین مربوط به سوال شماره ۱۷با میانگین ۴٫۹۸که درصد تجمعی گزینههای کاملاً موافق و کمی موافق و حدودی موافق آن ۵۸٫۹ درصد است. وکمترین میانگین مربوط به سؤال شماره ۲۰با میانگین۴٫۴ میباشد. و بر اساس جدول شماره (۹-۴) میانگین عامل رفتاری هوش فرهنگی۶۶/۴ بوده است و بر اساس جدول (۱۶-۴) ضریب همبستگی بین مؤلفه رفتاری هوش فرهنگی و اثربخشی ارتباطات اعضاء هیأت علمی (r=0/165)در سطح ۰۵/۰≥p معنادار بوده است بنابراین بین رفتارهوش فرهنگی و ارتباطات اثربخش رابطه مستقیم وجود دارد.
این پژوهش با پژوهشی که حسینی نسب و قادری (۱۳۹۰) با هدف بررسی رابطۀ هوش فرهنگی با بهروری مدیران در مدارس شاهد استان آذربایجان غربی پرداخته اند. یافتههای حاصل از پژوهش حاکی از آن است که، بین هوش فرهنگی و عامل رفتاری آن با بهروری مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
همچنین نتایج این پژوهش هم راستا با نتایج پژوهشهای سلطانی (۱۳۸۵)، هادیزاده، مقدم وحسینی (۱۳۸۷)، عباسعلی زاده با نائیجی (۱۳۸۶)، کاظمی (۱۳۸۷)، مشبکی و راموز (۱۳۸۵)، امیری و همکاران (۲۰۱۰)، ارلی وانگ (۲۰۰۴) بوده. و مغایر با نتایج پرهیزگاری (۱۳۸۹) است.
طبق جدول (۱۷-۴) ضریب همبستگی چند گانه بین ابعاد هوش فرهنگی با ارتباطات اثربخش را نشان میدهد بر اساس نتایج رگرسیون ارتباط بین عامل راهبردی، فراشناختی-عامل دانش، شناختی- با ارتباطات اثربخش معنادار می باشد و عامل انگیزشی و عامل رفتاری معنی دار نمی باشد بر اساس ضریب تعیین ، عامل راهبردی فراشناختی به تنهایی ۴/۱۰درصد از واریانس ارتباطات اثربخش را تبیین می کند با ورود عامل دانش، شناختی ۷/۰واریانس تعیین شده به ۱/۱۲ درصد و با ورود متغیر عامل انگیزشی واریانس تعیین شده به ۶/۱۳ درصد و با ورود متغیر عامل رفتاری واریانس تعیین شده تغییر نمی کند بر اساس ضریب بتا رابطه بین عامل راهبردی، فراشناختی عامل دانش، شناختی، با ارتباطات اثربخش مستقیم می باشد. و این دو عامل در ارتباطات اثربخش اثر خوبی دارند و لی دو متغیرعامل انگیزشی و رفتاری سهم تاثیر ناچیزی دارند.