- جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را به صاحبان بر حق عرب بازگرداند.
آنها پس از آنکه توانستند حدود ۱۵۰۰۰ کیلومتر از خاک ایران را به اشغال خود دربیاورند درصدد الحاق خوزستان به سرزمین عراق نیز بودند. اما پس از آغاز تحول در جبهه های جنگ و شکست خوردن ارتش عراق در عملیات های ثامن الائمه، طریق القدس و فتح المبین نظرات عراقی ها عوض شد و حتی صدام خود را صلح طلب نامید. صدام در اولین گام ها بعد از عملیات فتح المبین باز هم هزاران عراقی را که ریشه ایرانی داشتند را از عراق اخراج و روانه مرزهای ایران کرد. شکست فاحش عراق در سه عملیات گذشته باعث تاثیر بر روی روابط دولت های عربی شد. از این برهه بود که ایران روابط خود را با لیبی و سوریه و حتی کره شمالی برای کمک های نظامی و تسلیحاتی به طور جدی آغاز کرد اما در مقابل کمک هایی از طرف آمریکا، شوروی، کشورهای عربی متخاصم با ایران و جامعه اروپا آغاز شد. مجهز شدن نیروی هوایی ارتش عراق به هواپیماهای میگ [۲۱۴]۲۵ ساخت روسیه از نکات بارز کمک به عراق است. این هواپیماها در کسب اطلاعات از نیروهای ایرانی کمک زیادی به ارتش عراق کرد. همچنین وفیق السامرایی مدعی است که از اواخر ماه مارس سال ۱۹۸۲ سازمان سیا از طریق یک کشور عربی اطلاعات ایران را در اختیار ما میگذاشت و آنها نقشه های بسیار دقیقی از فعالیت ایرانی ها را داشتند و به ما میدادند که از تصاویر ماهواره ای اقتباس شده بود.(سامرایی،۱۳۹۰: ۹۹) در این میان در تاریخ ۲۹ فروردین ماه سال ۱۳۶۱ یک هیئت میانجی از سازمان کنفراس اسلامی به رهبری احمد سکوتوره رییس جمهور گینه و حبیب شطی دبیر سازمان کنفرانس اسلامی وارد تهران شدند. با توجه به اختلاف پیشنهادات آنها با نظرات مقامات تهران و همچنین جو جامعه و انتظار افکار عمومی در ایران این مذاکرات هم سرانجام خاصی نداشت.
۴-۳.عملیات بیت المقدس ( کلید خوردن طرح استراتژی نظامی برون مرزی ایران )
پس از آنکه ایران در یک بن بست نظامی – سیاسی قرار گرفت و در عملیات های چهارگانه دوران ابوالحسن بنی صدر شکست خود، تحولات صحنه جنگ حالت فرسایشی به خود گرفت. تحولاتی که در صفحات قبل به آن اشاره شد باعث گردید جنگ از حالت فرسایشی خارج بشود و صدام و ارتش عراق ناگهان متوجه شوند که تمام متصرفاتشان در حال از دست رفتن است. شروع این دوران را باید آغاز تحول نام گذاری کرد زیرا جمهوری اسلامی ایران توانست ۸۵ درصد از سرزمین های اشغال شده خود را آزاد کند و دیگر در موضع ضعف نباشد.(رشید،۱۳۹۱: ۴۴)از اواسط عملیات فتح المبین که دومین عملیات از سلسله عملیات های کربلا به منظور آزادسازی مناطق اشغالی به شمار میرفت موضوع گذشتن نیروهای ایرانی از مرز بین المللی و رسیدن آنها به خاک عراق مطرح بود. آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۱ خود تحت عنوان عبور از بحران میگویند : احمد آقا آمد و گفت امام با ورود ما به خاک عراق موافق نیستند و تشکیل شورای انقلاب عراق در ایران را هم صلاح نمیدانند.(هاشمی،۱۳۸۶: ۳۸) با این پیش فرض نتیجه میگیرم که ایران از روزهای نخستین سال ۱۳۶۱ ه ش به فکر ورود به خاک عراق بوده است. تمامی تصمیمات و مسائلی که باعث گردید ایران در نهایت عملیات رمضان را طرح ریزی و اجرا کند را در صفحات آینده خواهیم آورد اما هم اکنون به عملیات بیت المقدس اشاره خواهیم کرد که ایران در مرحله چهارم این عملیات قصد ورود به خاک عراق را داشت.
نیروهای ایرانی هنوز به خطوط مرزی خوزستان نرسیده بودند و هنوز شهرهای اهواز، سوسنگرد، هویزه و پادگان حمیدیه در دستان عراقی ها بود. بنابراین لزوم بازپس گیری این مناطق بیش از پیش احساس میشد. بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین گروه طرح ریزی سپاه و ارتش عملا طرح ریزی عملیات بیت المقدس را آغاز کرد. آنها به صورت جداگانه در بیست روز طرح های خود را آماده و در قرارگاه مرکزی کربلا در حضور فرمانده سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش به بیان جزییات آن پرداختند. ” با توجه به شکل جغرافیایی زمین مورد نظر برای عملیات و نیز نحوه آرایش نیروهای عراقی، دو راهکار مقدماتی و اصولی در جلسات هم اندیشی و نشست طرح ریزی مشترک به شرح ذیل ارائه گردید. یکی حمله از جاده اهواز – خرمشهر و دیگری عبور عمده نیروها از رودخانه کارون. “(علایی،۱۳۹۱: ۴۳۱) راهکار دوم که به عنوان هجوم انبوه نیز از یاد میکنند به عنوان راهکار عملیاتی ایران در عملیات چهارم انتخاب شد. منطقه عمومی جنوب غربی اهواز و رودخانه کارون، در میان چهار مانع طبیعی قرار دارد که ترتیب از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند رود، از شرق به رودخانه کارون و از غرب هورالهویزه و شط العرب منتهی میشد. این منطقه به شکل مستطیل شکل بود که برای هر دو کشور عراق و ایران دارای اهمیت استراتژیکی بود. ارتش عراق با عکس برداری توسط هواپیماهای میگ ۲۵ و کمک های اطلاعاتی آمریکا توانسته بود کانون اصلی خطر را حدس بزند. آنها مجموعا ۱۰ تیپ زرهی، ۵ تیپ مکانیزه، ۱۷ تیپ پیاده، ۷ گردان کماندویی و نیز واحدهایی از ارتش خلقی را در عملیات بیت المقدس بکار گرفتند. نیروهای ایرانی به وسیله سه قرارگاه قدس، فتح و نصر از سه محور در ساعت ۳ بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ حمله خود را در چهار مرحله آغاز کرد. در مرحله اول عملیات نیروهای ایرانی به وسیله قرارگاه های نصر و فتح توانستند سرپلی به وسعت ۸۰۰ کیلومتر را به تصرف در آورند. عراق در پایان مرحله اول پاتک خود را به نیروهای ایرانی آغاز کرد ولی مقاومت نیروهای ایرانی باعث شد منقطه سرپل حفظ بشود.
در مرحله دوم عملیات محاصره خرمشهر انجام شد. منطقه بین کوشک و ایستگاه حسینیه که منطقه عمومی مرحله دوم عملیات به شمار میرفت، قلب عملیات بیت المقدس بود. مرحله سوم عملیات تصرف خرمشهر و در مرحله چهارم عبور از مرز پیش بینی شده بود. به دلیل سرعت مرحله دوم عملیات و عقب نشینی نیروهای عراقی، مرحله سوم عملیات به سرعت آغاز گردید اما با مقاومت شدید نیروهای عراق مواجه شد. عراق به مواضع ایران حمله کرد و مانع از حملات قوای ایرانی به خرمشهر شد. این درگیری ها باعث گردید طرحی جدید از طرف قرارگاه مرکزی کربلا به یگان های عمل کننده ابلاغ بشود تا بتوانند خرمشهر را تصرف کنند. ارتش عراق تلاش های زیادی برای حفظ خرمشهر کرد اما نتوانست این شهر را حفظ کنند و نیروهای ایرانی توانستند در ساعت ده صبح روز سوم خرداد از شمال غرب وارد خرمشهر بشوند و تا غروب آن ۱۲۰۰۰ نفر را به اسارت بگیرند. در عملیات بیت المقدس شهرهای خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و بخش وسیعی از خاک ایران به وسعت تقریبی ۵۴۰۰ کیلومتر مربع آزاد شد. حدود بیست هزار نفر از نیروهای عراقی به اسارت گرفته شده و حدود ۱۶۰۰۰ نفر از نظامیان ارتش بعثی کشته و زخمی شدند. ۴۱۸ تانک و نفربر و همچنین ۳ بالگرد و ۲۰ هواپیماهای ارتش عراق منهدم شد. حدود ۷۰۰۰ نفر از نیروهای ایرانی نیز شهید شدند.(درودیان، ۱۳۹۱: ۲۲۴)
۴-۳-۱.حملات مجدد عراق پس از عملیات بیت المقدس به مواضع ایران
ارتش عراق در جریان عملیات بیت المقدس حملات هوایی را بر علیه مردم ایران انجام داد. آنها در روزهای یکم و پانزدهم خرداد ماه حملات هوایی را انجام دادند. سپس حمله ای به جزیره خارک با هدف کاهش درآمدهای نفتی ایران در دستور کار نیروی هوایی ارتش عراق قرار گرفت. نخستین جنگ نفتکش ها در این روز اتفاق افتاد و حمله عراق باعث شد که نفت کش ترکیه ای آسیب ببیند. این حادثه در تاریخ ۹ خرداد ماه سال ۱۳۶۱ انجام شد. سپس در ۱۶ خرداد ماه یک کشتی سوخت رسان ۲۶ هزار تنی یونانی به اسم گودلاک[۲۱۵] در نزدیکی بندر امام خمینی نیز مورد اصابت موشک های عراق قرار گرفت.(علایی،۱۳۹۱: ۴۷۹)
۴-۳-۲.طرح عبور از مرز
( پرسش اصلی پژوهش)
در این بخش از فصل به موضوع اصلی پژوهش یعنی استراتژی نظامی برون مرزی ایران پس از فتح خرمشهر خواهیم پرداخت. سوال اصلی این پژوهش عبارت بود از: استراتژی نظامی برون مرزی ایران پس از فتح خرمشهر بر چه اصولی استوار بود؟
فرضیه پژوهش: استراتژی نظامی برون مرزی ایران پس از فتح خرمشهر برتری در معادلات معطوف به جنگ بوده است.
همان طور که عنوان شد استراتژی نظامی برون مرزی ایران در اواسط عملیات فتح المبین در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی ها در طول عملیات بیت المقدس نیز ادامه داشت و بعد از گذشت ۱۷ روز از فتح خرمشهر و اتمام عملیات بیت المقدس یعنی در ۲۰ خرداد ماه این طرح نهایی و مورد موافقت رهبر جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. مرحله چهارم عملیات بیت المقدس با هدف عبور نیروها از مرز بین المللی و رساندن خود به عارضه طبیعی اروند رود و شط العرب به منظور انجام پدافند طراحی شده بود. با پدافند یگان ها در امتداد ساحل شرقی رودخانه شط العرب به عنوان یک مانع طبیعی، عملیات پایان می یافت. در حین اجرای عملیات با عقب نشینی اصولی و به موقع ارتش عراق از امتداد رودخانه کرخه کور و کم شدن خط تماس ارتش عراق از ۱۸۰ کیلومتر به ۹۰ کیلومتر در فاصله طلاییه تا شلمچه عملا این مرحله از عملیات به اجرا درنیامد. زیرا ارتش عراق توانست استعداد دولشکر ۵ و ۶ را که عقب نشینی کرده بودند به یگان های مدافع این منطقه اضافه نماید. در واقع نیروهای ایرانی قصد انجام یک احاطه دور یا دورانی را داشتند تا بتوانند از پشت به دشمن حمله ور بشوند. آقای محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در خصوص این مرحله از عملیات میگوید: هدف اصلی ما در عملیات بیت المقدس، عبور از مرز و پیشروی به سمت بصره بود و میخواستیم از این طریق خرمشهر را هم آزاد کنیم، اما زمانی که میخواستیم نیروهای خود را به سمت بصره بفرستیم، با آرایش نیروهای دشمن در مرز مواجه شدیم که با کمک لشکرهای ۵ و ۶ مانع حرکت ما به سمت بصره شدند. لذا ما به ناچار به سمت آزادسازی خرمشهر رفتیم. لذا از همان اول، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهریا همزمان با آن ( بلکه قبل از آن ) در دستورکار بود اما به دلیل فرسودگی نیروهای ما طی یک ماه نبرد بی امان و لزوم تجدید سازمان آنها چاره ای جز چشم پوشی از تصرف بصره نداشتیم.(مصاحبه با مجله نگین ایران)
در طرح عملیات برای مرحله چهارم به منظور خروج از مرز قیدی گذاشته شده بود و آن هم اصل متداول نظامی بنا به دستور بود. در حقیقت نیروها پس از رسیدن به مرز میبایست نظر مقامات عالی رتبه را در مورد عبور از مرز جویا میشدند اما به دلیل خستگی و فرسودگی نیروهای خودی ناشی از چندیدن روز جنگ طاقت فرسا و نفس گیر دیگر پرسشی درباره خروج از مرز مطرح نشد. در واقع عملیات رمضان به نوعی مراحل باقی مانده از عملیات بیت المقدس نیز بود.
۴-۴.راهکارهای پیش روی ایران پس از آزادسازی خرمشهر
پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس عمده سرزمین های جنوبی اشغال شده ایران آزاد شد اما هنوز هزاران کیلومتر از خاک ایران در تصرف ارتش عراق بود از جمله: ارتفاعات حمیرین، قلاویزان، ( قلعه آویزان ) در جنوب مهران، نفت شهر و سومار. بنابراین باید موضوع بازپس گیری زمین های اشغال شده و همچنین نحوه ادامه جنگ مورد بررسی و گفتگو قرار میگرفت و بهترین استراتژی برای ادامه تعامل با عراق انتخاب میشد. از این رو سه گزینه پیش روی مسنولان ایرانی قرار داشت:
- پذیریش آتش بس و ترک مخاصمه بدون اعلام پایان جنگ و آغاز مذاکرات سیاسی
( آتش بس – مذاکره )
- ادامه جنگ بدون ورود به خاک عراق و تلاش برای بیرون کردن ارتش این کشور از مابقی سرزمین های اشغالی
( توقف – انتظار )
- جنگ با عراق تا حصول نتیجه و بدون محدودیت ورود به خاک عراق
( ضربه تعیین کننده _ تسلیم عراق )(علایی،۱۳۹۱: ۴۹۸)
۴-۵.تلاش برای رسیدن به صلح
۵-۴-۱.(آتش بس و مذاکره)
پس از عملیات بیت المقدس جهانیان به این باور رسیده بودند که جمهوری اسلامی ایران قدرتمند شده است و میتواند با اتمام جنگ و بیرون کردن عراق از خاک خود خیال صدورانقلاب به کشورهای دیگر را به سر بزند و حتی برای مبارزه با اسرائیل آماده بشود. یک هیئت میانجی از طرف سازمان کنفراس اسلامی وارد ایران شد و وزیر خارجه گینه از طرف احمد سکوتوره[۲۱۶] نامه ای را برای رییس جمهور ایران آقای خامنه ای آورده بود مبنی بر اینکه ایشان به مکه هزیمت کنند. از صدام نیز چنین درخواستی شده بود. این در خواست در جلسه شورای عالی دفاع ایران مطرح شد و با آن مخالف شد. در روز ۲۰ خرداد ماه نیز بار دیگر آقای احمد سکوتوره که رئیس هیئت میانجی سازمان کنفرانس اسلامی بود از آقای خامنه ای رئیس جمهور ایران دعوت کرد که ایشان با صدام حسین در کشوری غیر از عربستان یکدیگر را ملاقات کنند. این پیشنهاد نیز مورد توافق قرار نگرفت.(هاشمی،۱۳۸۶: ۹۹) از طرفی اخباری ضد و نقیض درباره پیشنهادات غیر رسمی به ایران وجود دارد که از زبان افراد، روزنامه و خبرگزاری های مختلف بیان شده است. “هرالدتریبیون[۲۱۷] به نقل از مقامی بحرینی درباره پیشنهاد عربستان به مقامات ایران مینوسید: دولت عربستان سعودی طی نامه ای برای مقامات ایران، پرداخت ۵۰ میلیارد دلار غرامت جنگی به ایران را تقبل نموده است. و در صورت موافقت ایران با پایان دادن جنگ، علاوه بر عراق، کشورهای عربی دیگر نیز حاضر به پرداخت قسمتی از خسارات وارده به ایران میباشند."(درودیان،۱۳۸۲: ۱۹۴)
” مجله تایم[۲۱۸]، چاپ آمریکا، نیز به پیشنهاد دوستان عراق درخلیج فارس برای پرداخت ۵۰ میلیارد دلار اشاره میکند.”
“خبرگزاری رویترز[۲۱۹] طی گزارشی درخواست ایران را مبلغ ۱۵۰ میلیارد دلار غرامت جنگی همراه با محاکمه ی صدام و بازگشت چند هزار رانده شده عراقی ذکر میکند. همچنین اشاره میکند که کشورهای خلیج فارس پذیرفته اند ۲۵ میلیارد دلار غرامت به ایران بپردازند اما دولت عراق هیچ تعهدی برای پرداخت غرامت به عهده نگرفته است."(همان،۱۳۸۲: ۱۹۶ آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۱ خود اظهار میدارد که این نوع صحبت ها شایعه پراکنی منابع غربی بوده است. آقای ولایتی وزیر امور خارجه ایران در دولت های مهندس موسوی و آیت الله هاشمی این ادعاها را کذب میداند. ایشان همچنین میگویند: از سوی سازمان ملل متحد، «اولاف پالمه»، نخست وزیر پیشین سوئد و «یان الیاسون[۲۲۰]» قائم مقام وزارت خارجه این کشور و از سوی کنفرانس اسلامی، کمیته ای متشکل از«ضیاء الحق» رئیس جمهور پاکستان، «احمد سکوتوره» رئیس جمهور گینه، «داود جاوارا[۲۲۱]» رئیس جمهور گامبیا، «بلند اولسو[۲۲۲]» نخست وزیر ترکیه و «یاسر عرفات» رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین به تهران سفر کردند. از سوی جنبش عدم تعهد هم وزرای خارجه چند کشور مأمور به رایزنی شده بودند که شامل وزرای خارجه کوبا و مالبیر، وزیر خارجه زامبیا، «ناراسیمها رائو[۲۲۳]» وزیر خارجه هند و «فاروق قدومی[۲۲۴]» وزیر خارجه فلسطین به تهران سفر می کردند و طی رایزنی های آنان هم هیچ پیشنهاد مشخصی که تأمین کننده خواسته های ما مبنی بر عقب نشینی به مرزها و دریافت غرامت بود، ارائه نشد.(مصاحبه با سایت انتخاب) (مصاحبه اختصاصی پژوهشگر با آقای درودیان)
اما از افرادی که مدعی پرداخت خسارت به ایران شده اند میتوان از ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور اسبق ایران و آقای عزت الله سحابی[۲۲۵] عضو نهضت آزادی ایران نام برد. بنی صدر میگوید: پیشنهاد کشورهای خلیج فارس بود که حاضر بودند به ما غرامت بپردازند آنها گفتند ۲۵ میلیارد دلار و ما به ۵۰ میلیارد دلار کمتر قانع نشدیم. آقای سحابی نیز میگوید: در زمان فتح خرمشهر که شیخ های عرب پیشنهاد دادند اگر جنگ تمام شود ما صندوقی تاسیس میکنیم و حاضریم تا ۱۰۰ میلیارد دلار در این صندوق بریزیم به طوری که دو سهم برای ایران و یکی برای عراق که صرف بازسازی زیان های دوران جنگ کنند.(درودیان،۱۳۹۱: ۱۹۴)
باید این نکته را یادآور شد که قول پرداخت غرامت تنها دردی از ایران دوا نمیکرد. عنصر بی اعتمادی به صدام که بعدها با حمله او به کویت آشکار شد ایران را به شدت محافظه کار کرده بود. ایران علاوه بر پرداخت غرامت شروط دیگری داشت از جمله: خروج بی قید و شرط نیروهای عراقی از ایران، پرداخت غرامت قبل از شروع مذاکره، پرداخت غرامت توسط متجاوز.
مع الوصف ایران در راه اول که آتش بس و مذاکره بود سودی نمیبرد و این گزینه را از روی میز حذف کرد و به تحلیل گزینه های دیگر پرداخت.
۴-۴-۲.توقف بر روی مرز
همان طور که در مباحث قبلی توضیح داده شد، ایران توانسته بود اکثر مناطق جنوبی را آزاد سازد اما هنوز مناطقی در دست دشمن بود. با شکست خوردن پروژه مذاکره و آتش بس، ایران باید فکری به حال خروج نیروهای عراقی از سرزمین های خود میکرد. در حقیقت گزینه جنگیدن برای بیرون راندن نیروهای عراقی اجتناب ناپذیر بود.
از طرفی رهبر ایران امام خمینی تمایلی به ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق نداشتند و معتقد بودند که اگر وارد بشویم به عنوان متجاوز شناخته خواهیم شد. در حقیقت میتوان ادعا کرد امام خمینی طرفدار این فکر طبق اندیشه دینی – انقلابی بودند اما با استدلال اعضای شورای عالی دفاع، نظر خود را تغییر دادند. بعدها صحبت هایی مبنی بر اینکه امام مخالف و یا موافق ادامه جنگ بودند مطرح شد اما در صحبت ها، نامه و بیانیه های امام خمینی (ره) تا پایان عمر ایشان صحبتی مبنی بر مخالفت و یا پشیمانی مبنی بر گرفتن تصمیم برای ادامه جنگ مشاهده نشد.[۲۲۶]
۴-۴-۳. ورود بدون محدودیت نیروهای ایرانی به خاک عراق
هنگامی که عملیات فتح المبین در حال انجام بود، آیت الله هاشمی رفسنجانی نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران، رایزنی های غیر رسمی خود را با ایشان برای کسب تکلیف به منظور عبور نیروهای ایرانی از مرز عراق را آغاز کرده بودند. ایشان در کتاب خاطرات خود در سال ۱۳۶۱ در تاریخ های ششم و یازدهم فروردین ماه مینویسند که امام خمینی با ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق مخالفت میکنند. همچنین جلسات خود را در مورد نحوه ادامه جنگ و نظر امام خمینی در مورد آینده جنگ با چند تن از نمایندگان سابق مجلس شورای اسلامی ادامه میدهند. به هر ترتیبی نیروهای ایرانی در عملیات بیت المقدس نتوانستد وارد خاک عراق بشوند و این موضوع به عملیات بعدی موکول شد. در اینجا مسئله تصمیم گیری برای ورود به خاک عراق مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد که در نهایت امام خمینی موافقت خود را برای ورود به خاک عراق اعلام میکنند. در واقع مدافع اصلی این اندیشه آقای هاشمی رفسنجانی بودند. ایشان اعتقاد داشتند که باید گروگانی از عراق داشته باشیم تا به اتکای آن بتوانیم حقوق ایران را بگیریم. در واقع فکر نظر آقای هاشمی این بود که ما قادر نیستیم ارتش عراق را بشکنیم، قادر نیستیم وارد بغداد شویم بنابراین قادر بود به پیروزی مطلق نظامی نیستیم اما میتوانیم یک پیروزی نسبی به دست بیاوریم تا جنگ را تمام کنیم و پیروزی نسبی آن است که ما با گرفتن یک منطقه حساس از عراق مثل جنوب این کشور یک برتری نظامی پیدا کنیم و بعد در مذاکرات سیاسی بنشینیم و امتیازات خود را از صدام بگیریم که حاصلش میتواند از بین رفتن صدام باشد.
۴-۶.شروع رایزنی رسمی با امام خمینی (ره)
در عصر روز سوم خرداد، آقایان موسوی نخست وزیر، خامنه ای رئیس جمهور و هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی ایران با امام خمینی دیدار و در مورد ادامه جنگ با ایشان مشورت میکنند. در این جلسه اصل موضوع ورود به خاک عراق بحث شد که با مخالفت امام خمینی روبرو شده است. اما دومین جلسه شورای عالی دفاع با امام خمینی در ساعت ۱۰ صبح ششم خرداد ماه تشکیل شده است. فرماندهان نظامی حاضر در جلسه این چنین استدلال کردند که اگر میخواهیم جنگ را ادامه بدهیم باید از مرز عبور کنیم تا در کنار یک عارضه طبیعی مانند اروند رود پدافند نماییم. امام خمینی بنا به دلایلی که گفته میشود با این نظر مخالفت میکنند:
- ” مردم عراق تصرف سرزمین خود را تحمل نمیکنند و آنهایی که الان با ما هستند، در آن صورت به ما به عنوان متجاوز نگاه میکنند. ورود قوای ایران به خاک عراق موجب افزایش انگیزه ارتش بعثی برای جنگیدن میشود. مردم عراق تا الان از صدام حمایت نمیکردند، چون صدام در خاک ما بود. اما اگر ما وارد خاک عراق شویم مردم حمایت میکنند و نباید مردم عراق را در مقابل خود قرار دهیم. آن گروه از مردم عراق که با جنگ صدام علیه ایران موافق نیستند، ممکن است با ورود ایران به خاک عراق در پشت صدام قرار بگیرند و از او حمایت کنند.
- الان ما از لحاظ بین المللی موضع بر حق داریم و متجاوز در خاک ما است. اگر وارد خاک عراق شویم، کشورهای جهان ایران را متهم به اشغالگری میکنند. دنیا ما را به عنوان متجاوز معرفی میکند و فشار تبلیغاتی می آورد.
- اگر وارد عراق شویم، مردم بی گناه عراق آسیب میبینند و اذیت میشوند. نباید در جنگ، مردم عراق که با ما نجنگیدند، آسیب ببینند، چون مردم عراق در نهایت با ما هستند.
- پس از ورود به خاک عراق، کشورهای عربی در حمایت از صدام صریح میشوند و تعصب عربیت خود را نشان میدهند. عرب ها که متفق نیستند و بعضی ها با ما هستند، پشت صدام قرار میگیرند و کار دشوار میشود."(علایی،۱۳۹۱: ۵۰۲)
همچنین در این جلسه استدلال های زیادی از طرف تیمسار ظهیرنژاد اورده شده که ما باید برای دفاع از خطوط مرزی پشت مانع طبیعی پدافند مناسب را انجام بدهیم . مع الوصف جلسه به سرانجام خاصی نرسید. نامه ای هفت صفحه ای از طرف سید احمد خمینی فرزند امام خمینی به ایشان تنظیم میشود که در آن آمده است که به نظر میرسد نظر جنابعالی در حال تغییر است.