مکمل یکدیگر
مهارت ها
تصادفی و گوناگون
۲-۶-۲- انواع تیم
تیمها عبارتند از: تیم حل کننده مسأله، تیم خودگردان و تیم متخصص.
۱) تیم حل کننده مسأله
هر دایره از سازمان هفتهای چند ساعت گرد هم میآیند و درباره مسائلی چون بهبود کیفیت، کارایی و محیطکار صحبت می کنند ، ما این تیمها را تیم حلکننده مسأله مینامیم.
۲) تیمهای خودگردان
تیمهای مستقل که نهتنها مسائل را حل کنند، بلکه جنبه اجرائی را نیز به عهده گیرند و مسئولیت کامل نتیجه کار را عهدهدار گردند. معمولاً تیمهای خودگردان از ۱۰ تا ۱۵ نفر تشکیل میگردند و مسئولیتهای سرپرستان پیشین را بر عهده میگیرند.
۳) تیمهای متخصص ( چندوظیفهای )
افراد این تیم متعلق به یک سطح ( در سلسلهمراتب اختیارات سازمانی ) هستند، ولی دارای تخصصهای گوناگونند و برای انجام یک کار تخصصی گرد هم میآیند. به طور خلاصه، تیم تخصصی ابزار یا وسیلهای موثر است که افراد متخصص یک سازمان ( حتی متعلق به چند سازمان ) را گرد هم می آورد تا اطلاعات رد و بدل نمایند، نظرات جدید ارائه کنند، مسائل را حل نمایند و کارهای طرحها یا پروژه های پیچیده را هماهنگ نمایند. بدیهی است که تیمهای متخصص تهدیدی برای مدیریت به حساب نمی آیند. آغاز کار این تیمها بسیار وقتگیر است، چون اعضا باید همدیگر را بشناسند و از تخصص و شیوه اندیشه یکدیگر آگاه گردند.
?
شکل ( ۲-۶ ). انواع تیم ( از چپ به راست ): تیم حلکننده مسأله، تیم خودگردان و تیم متخصص
۲-۶-۳- خلق تیمهایی با عملکرد عالی
۱) اندازه یا بزرگی تیم کاری
معمولاً بهترین تیمها آنهایی هستند که کوچک باشند. اگر تعداد افراد تیم زیاد باشد به زحمت میتوان تیم را منسجم نمود، اگر قرار است تیم اثربخش باشد، مدیر نباید اجازه دهد که تعداد اعضا به بیش از ۱۲ نفر برسد.
۲) توانایی اعضا
یک تیم برای این که به صورتی اثربخش کار کند باید دارای سه مهارت باشد:
۱- به کارگیری افراد متخصص فنی.
۲- افرادی که در امر حل مسأله و تصمیم گیری دارای مهارت لازم باشند.
۳- در زمینه روابط انسانی دارای مهارت های خوبی باشند.
۳) تخصیص نقش و بهبود مهارت ها
مدیر باید نقاط ضعف و قوت افراد را شناسایی کند و بر همان اساس جایگاه وی را در تیم تعیین نماید و افراد را در پستهایی بگمارد که از نظر سلیقه و مهارت شایسته آن کارها هستند.
۴) تعهد به هدف مشترک
تیمهای اثر بخش دارای هدف مشترکی هستند و میتوان بدان وسیله افراد را هدایت نمود به گونه ای که آنان در این باره تعهدات لازم را بنمایند.
۵) تعیین هدفهای خاص
تیم موفق می کوشد تا هدف مشترک را به صورت هدفهای مشخص، کوچک، قابلسنجش و واقعی درآورد. هدفهای ویژه به اعضای تیم و کل تیم انرژی میدهد. وجود هدفهای خاص به تیم کمک می کند که همواره بر روی نتایج تأکید و توجه خود را به آن معطوف نماید .
۶) رهبری و ساختار
تیم برای این که در مورد ویژگیهای کار و شیوهای که باید امور را هماهنگ کند و مهارت های افراد را متناسب با کارها نماید، به رهبر و ساختار نیاز دارد. این کار می تواند به وسیله مدیریت یا به وسیله اعضای تیم انجام شود.
۷) نقصانپذیری تیم و حسابپسدهی
تیمهای موفق اعضای خود را وادار می کنند که هرکس، مسئولیت تأمین هدفها یا رهیافتهای تیم را به عهده بگیرد. در بسیاری از موارد مسئولیتهای فردی و مشترک افراد تعیین می شود.
۸) ارزیابی عملکرد و سیستم پاداش
ارزیابی عملکرد فرد، تعییین دستمزد ساعتی، انگیزه ها و مشوقهای فردی و از این قبیل اقدامات می تواند اعضای تیم را وادار کند که عملکردی عالی ارائه نمایند. بنابراین علاوه بر ارزیابی عملیات و دادن پاداش به کارکنان، مدیریت باید به گونه ای کار گروه را مورد ارزیابی قرار دهد.
۹) اعتماد متقابل
اعتماد یک پدیده حساس و شکننده است. برای بهوجودآمدن آن زمان زیادی طول میکشد ولی به راحتی میتوان آن را از بین برد و دستیابی مجدد به آن کار چندان سادهای نیست. بنابراین مدیریت باید دقت زیادی بکند تا اعتماد بین اعضا حفظ گردد.
۲-۷- بهینهسازی چندهدفه
مسائل بهینهسازی از نظر تعداد توابع هدف و معیارهای بهینه سازی، به دو دسته تقسیمپذیر هستند:
مسائل بهینهسازی تکهدفه
مسائل بهینهسازی چندهدفه
امروزه با پیچیدهشدن سیستمها و فراهمشدن قابلیت انتخاب استراتژی های مختلف توسط مدیران، مسائل بهینهسازی چندهدفه از اهمیت بالایی برخوردار هستند. بهینهسازی چندهدفه، یکی از زمینه های بسیار فعال و پرکاربرد تحقیقاتی در میان مباحث بهینهسازی است. غالبا بهینهسازی چندهدفه به نامهای بهینهسازی چندمعیاره[۳۰] و بهینهسازی برداری[۳۱] نیز شناخته می شود.
۲-۷-۱- تعریف مسائل بهینهسازی چندهدفه[۳۲]
یک مسأله بهینهسازی چندهدفه را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
x را به گونه ای بیابید که: