تعیین سطح پوشش[۱۷]، فراوانی رویت پیام[۱۸] و نحوه تاثیر[۱۹]
انتخاب در میان انواع رسانههای مختلف عمده
انتخاب وسیله خاص ناقل پیام[۲۰]
تصمیم درباره زمانبندی رسانه[۲۱]
متاسفانه از آن جایی که ساخت بسیاری از تبلیغات تلویزیونی و رادیویی کشور ما زیر نظر متخصصان بازاریابی انجام نمیگیرد، از این رو استراتژی تبلیغات شرکتها که در تمامی شرکتهای معتبر دنیا در راستای استراتژیهای بازاریابی شرکت است، در کشور ما هم جهت با استراتژیهای بازاریابی نیست و در ساخت پیامهای تبلیغاتی هیچ گونه توجهی به استراتژی بازاریابی شرکت نمیشود. این موضوع موجب ملال آور شدن تبلیغات و نیز مبهم و نارسا بودن بسیاری از آنها شدهاست و بدیهی است که در برابر تعداد روزافزون یک چنین تبلیغاتی، واکنش مثبت و مناسب از سوی مخاطبان را نباید انتظار داشت. (محمدیان، ۱۳۸۸)
۲-۲-۳-۵- ارزیابی تبلیغ
از آن جایی که این تحقیق در مبحث ارزیابی تبلیغات جای میگیرد، بهتر است این مبحث را به طور مفصل مورد بررسی قرار دهیم؛ از این رو، عنوانی مجزا برای این مبحث در نظر گرفته ایم که در ادامه به بررسی آن پرداخته ایم.
۲-۲-۴- رسانههای (ابزار) تبلیغاتی
یک برنامه رسانه ای[۲۲] راهی است برای رساندن پیام به بازار. هدف اصلی این برنامه دستیابی به یک رسانه برای برقراری ارتباط با مشتری است و این ارتباط باید با کمترین هزینه و بیشترین اثربخشی صورت پذیرد. (Belch & Belch, 2002)
تبلیغات در واقع ارتباطی است بین مشتری (یا افراد جامعه) و تبلیغکننده که نماینده معرفی کالا، خدمات، ایده و… است. برای ایجاد یک ارتباط، وجود رسانه یا کانال امری لازم است. در امر تبلیغات چاپی نیز تعدادی رسانه یا ابزار تبلیغات وجود دارد.
در این بخش مهمترین رسانههای تبلیغاتی را به طور اختصار توضیح میدهیم.
۲-۲-۴-۱- تلویزیون
تبلیغات تلویزیونی امکان دست یابی به تعداد زیادی بیننده را برای ما فراهم میکند، همه افراد صرف نظر از سن، جنس، درآمد و ملیت به تلویزیون نگاه میکنند. طبق تحقیقات ۲۷۰ میلیون نفر جمعیت در سال ۲۰۰۲ در آمریکا زندگی میکنند و حدود ۷/۱۰۶ میلیون تلویزیون در این کشور وجود داشته است.
مزایای تبلیغات تلویزیونی:
آفریننده و اثرگذاری؛ به خاطر وجود تصویر و صدا به طور همزمان در این رسانه میتوان با ایجاد صحنههای عاطفی، عجیب، خانوادگی و… بر بینندگان اثرگذاری خوبی داشت.
پوشش بالا و هزینههای کارگر
جلب توجه زیاد
انعطاف پذیری
با این حال، تلویزیون دارای محدودیتهایی نیز هست:
هزینههای بالا
عدم امکان بخشبندی بازار
زودگذر بودن تبلیغات
درهم ریختگی
توجه کم بینندگان
بی اعتمادی و ارزیابی منفی از این رسانه. (اکبری، ۱۳۸۱)
۲-۲-۴-۲- رادیو
دومین رسانه تبلیغاتی رادیو است. رادیو، سالها قبل از تلویزیون وارد عرصه شد و به امر خبر رسانی و سرگرمی پرداخت. رادیو در صنعت تبلیغات به عنوان یک رسانه زنده مانده و رشد کرده است و آن هم به خاطر مزایایی است که در ارسال پیام به مشتریان بالقوه در خود دارد. با این که این رسانه، محدودیتهایی در ذات خود دارد اما نقش مهمی در استراتژی تعیین ابزار تبلیغاتی ایفامی کند.
اگرچه برای مدت طولانی نیست که رادیو به عنوان یک رسانه پاسخ دهی مستقیم مورد توجه قرار گرفته است اما اخیرا توجه خاصی به رادیو به عنوان ابزار مستقیم بازاریابی شدهاست. رادیو میتواند به راحتی به بازار هدف خود دست یابد و در زمانی کوتاه به هدفهای بالا برسد.
مزایای رادیو به عنوان یک رسانه تبلیغات:
هزینههای پایین و اثربخشی
انتخاب بازار هدف
انعطاف پذیری
اختیار ایجاد تصویر به ذهن مشتری سپرده میشود.
محدودیتهای رادیو به عنوان یک رسانه تبلیغاتی:
خلاقیت پایین
جدا جدا بودن و چند پارگی[۲۳]؛ وجود چند موج مختلف مانند AM و FM
توان پایین ارائه اطلاعات
محدودیت در جلب توجه شنوندگان
بهم ریختگی. (Verhoef & others, 2007)
۲-۲-۴-۳- تبلیغات چاپی
دستگاه چاپ یوهانس گوتنبرگ[۲۴] جامعه را به سوی ارتباط انبوه سوق داد. تبلیغات اکنون میتوانست به صورت انبوه به جای تبلیغات دست نوشت تهیه شود. به خاطر این که تبلیغات به وسیله دستگاه چاپ میشد میتوانست در دسترس افراد زیادی قرار گیرد و به این صورت کسب و کارها به راحتی توانستند تبلیغ کنند.
به خاطر ساختار پیامهای چاپی مردم اعتماد بیشتری نسبت به این پیامها نسبت به دیگر انواع انتشار پیام دارند و توجه بیشتری به آنها میکنند. رسانههای چاپی بیشتر مخاطبان انتخابی دارند. این تفاوت بین رسانههای چاپی و دیگر رسانهها بسیار مهم است و در برنامه ریزی تبلیغات و رسانه از این ویژگی استفاده زیادی میشود.
عمده رسانههای چاپی عبارتند از روزنامه و مجله. پوستر و بروشور نیز دو رسانه دیگر هستند که از اهمیت کمتری برخوردارند. البته رسانههای دیگری نیز وجود دارند که به علت اهمیت کم آنها نویسندگان کمتر از آنها یاد کردهاند که ما هم از آنها چشم پوشی میکنیم. در بخش بعد به بررسی کوتاه از انواع رسانههای چاپی میپردازیم. (Welles & Burnet, 2002)
۲-۲-۴-۴- روزنامه
روزنامه را میتوان اولین وسیله مورد استفاده برای تبلیغات بازرگانی به شمار آورد. این وسیله چه در ایران چه در خارج از کشور هنوز قسمت عمدهای از بودجه تبلیغاتی را به خود اختصاص داده است. طرح و متن آگهیهای چاپی در گذشته با شیوههای ابتدایی و غیر جالب تهیه میشد، نخستین آگهی از این نوع در سال ۱۶۲۵ به وسیله صادرکننده عمده درباره قهوه و به دنبال آن درو آگهی مربوط به شکلات و چای به ترتیب در سالهای ۱۶۵۷ و ۱۶۵۸ در روزنامه چاپ و منتشر گردید.
وظیفه سنتی روزنامه، خبر رسانی بود اما با توسعه این صنعت کم کم از همان سالهای اول، تبلیغات وارد این رسانه عمومی شد. روزنامه دارای انواع مختلفی است. روزنامههای روزانه در تمام روزهای هفته چاپ میشود و آن را میتوان در شهرهای بزرگ یا کوچک در هر کشوری به دست آورد. بیشتر مناطق بیش از یک روزنامه روزانه دارند. دومین نوع روزنامه، هفته نامهها هستند. هفته نامهها در اصل مربوط به شهرهای کوچکی هستند که خبرها و تبلیغات چاپشده در آنها به اندازهای نیست که بتوان هر روز چند صفحه را پر کند. البته هفته نامه گاهی نیز به خاطر کمبود بودجه یا این که به خاطر فعالیت در صنعتی خاص، به صورت هفتگی چاپ میشود. روزنامههای ملی، سومین نوع از روزنامهها هستند مانند USA Today که در آمریکا چاپ میشود. (facts about newspapers, 2002)
مزایا و محدودیتهای روزنامه:
روزنامه به خاطر داشتن برخی از ویژگیها به صورت یک رسانه همگانی در بازارهای تبلیغات محلی و بینالمللی در آمده است. این ویژگیها عبارتند مشکل یادآوری دوباره تبلیغات در ذهن (به علت کیفیت پایین چاپ، کیفیت پایین کاغذ و گاهی سیاه سفید بودن تبلیغات، کمتر در ذهن افراد باقی میماند)، عمر کوتاه آگهی، و عدم توانایی تفکیک بازار (با این که این رسانه میتواند تفکیک جغرافیایی را انجام دهد اما در تفکیک جمعیتی یا ویژگی دوره زندگی ناتوان است). (Belch & Belch, 2002)
۲-۲-۴-۵- مجله
دومین نوع رسانههای چاپی، مجله است، شباهتهای زیادی بین روزنامه و مجله وجود دارد و حتی محل فروش و پخش آنها نیز یکسان است اما در این بین تفاوتهایی نیز دیده میشود مثلا این که زمان انتشار آنها با فاصله بوده و حداقل زمان چاپ بعدی یک هفته است. خصوصیت دیگر بعضی از مجلات (که البته در کشور ما وجود ندارد) این است که امکان دارد یک مجله خاص چندین چاپ داشته باشد (مثلا مجله Life آمریکا دارای ۲۶ چاپ در سراسر دنیا است).
طی سال های ۱۷۶۷-۱۷۵۴ در حمله فرانسوی ها به سرخپوستان بومی آمریکا نیروهای انگلستان با چهره ای ظاهراً بشر دوستانه به کمک سرخپوستان بومی برخاسته، با اهدای ملحفه، دستمال و پارچه های آغشته به ویروس آبله به آنان عده کثیری را به کام بیماری و مرگ کشانند. طی جنگ جهانی اوّل، ارتش آلمان به آلوده کردن علوفه حیوانات و احشامی که برای متفقین ارسال میشده است، پرداخته است. ارتش مذکور گوسفندانی که از رومانی به روسیه ارسال میشده اند را با باسیل آنتراکس و بورخولدریا مالئی، آلوده میکند و دست به آلوده کردن ۴۵۰۰ رأس قاطر متعلق به سواره نظام فرانسه با بورخولدریا مالئی میزند. ژاپن در سال های ۱۹۴۵-۱۹۳۲ در شهر مَنچوری چین، اهداف مرتبط با جنگ های بیولوژیک خود را بر روی زندانیان این شهر به آزمون میگذارد و زندانیان را پس از آلوده کردن به باسیل آنتراکس، مننگوکوک، شیگلا، بورخولدریا مالئی، سالمونلا، ویبریو کلرا، یرسینیا پستیس، ویروس آبله و سایر عوامل عفونت زا مورد مطالعه قرار داده و همچنین تعدادی از شهرهای کشور چین را مورد حملات بیولوژیک، قرار می دهد و منابع آب و غذای آنان را با عامل سیاه زخم، شیگلا، سالمونلا، ویبریو کلرا و یرسینیا پستیس، میآلاید و محیط های کشت عوامل میکروبی را به سوی خانه های مسکونی، پرتاب نموده و یا بوسیله هواپیما های نظامی و به صورت افشانه به سوی آنها شلیک می کند و حتی در حملات هوایی خود هر بار حدود پانزده میلیون کک آلوده به باسیل طاعون را به سوی مردم آن کشور، رها می کند و گاهی شراره های این آتش افروزی، دامنگیر خود او نیز میشود، به طوری که در سال ۱۹۴۲ در اردوگاه چکیانگ، حدود ده هزار نفر از افراد ارتش ژاپن دچار وبا، اسهال خونی و طاعون شده حدود ۱۷۰۰ نفر آنان قربانی این بیماری ها گردیده و بعداً مشخص میشود که منبع این همه گیری ها را جنگافزارهای بیولوژیکی تشکیل میدهد که به منظور استفاده در حملات بیولوژیکی به وسیله خود ژاپنی ها تهیه شده بوده است. دیگر اینکه ارتش آلمان در سال ۱۹۴۵ در شمال غربی بوهمیا[۱۸۶] منابع عظیم آب آشامیدنی مردم را آلوده به فاضلاب می کند و نیروهای انگلیس و آمریکا نیز بارها به تولید و مصرف این سلاح ها پرداخته با بهره گیری از تکنولوژی جدید به مدرنیزه کردن این سلاح ها پرداخته اند.[۱۸۷]
در مجموع، اغلب کشورهای صنعتی جهان و در راس آنها روسیه، آمریکا، انگلستان، فرانسه، ژاپن و کانادا انواع سلاح های بیولوژیک را تولید و بعضاً مورد استفاده نیز قرار داده اند به طوری که از باسیل آنتراکس هر شش کشور، از کوکوباسیل بروسلا کشورهای روسیه، آمریکا، فرانسه و کانادا، از کلامیدیا پسیتاسی روسیه، از مایکوباکتریوم توبرکولوزیس فرانسه، آلمان، ژاپن، انگلستان و آمریکا، از بورخولدریا مالئی فرانسه، ژاپن، انگلستان و روسیه، از توکسین تتانوس آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه، از ویبریو کلرا، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه، از یرسینیا پستیس فرانسه، انگلستان، آمریکا و روسیه، از ویروس ابولا ژاپن، از ویروس عامل تب خونریزی دهنده کره جنوبی، از توکسین بوتولینوم همــه این کشورها به جز آلمان، استفاده نموده یا به تولید آن اقدام کرده اند[۱۸۸] و همه این وقایع، حاکی از قدمت افکار و اعمال بیوتروریستی است.
بند ج: عوامل جذب تروریست ها به بیو تروریسم
می توان به موارد زیر به عنوان عوامل مهمی که باعث شده دولت ها و نیز گروه ها و افراد، جذب سلاح های بیولوژیک و بکارگیری آن در عملیات خرابکارانه و بیوتروریستی گردند، اشاره نمود:
۱- برای تولید و بکارگیری سلاح های بیولوژیک داشتن علوم و مهارت های نسبی میکروب شناسی کافیست. به عبارت دیگر حتی در کشورهایی هم که از لحاظ علم میکروب شناسی خیلی پیشرفت نداشته اند ساخت این نوع سلاح ها عملی است. همینطور افراد و گروه هایی هم که روی این مسأله کار می کنند می توانند اقدام به ساخت سلاح های بیولوژیک برای عملیات خرابکارانه نمایند.[۱۸۹]
۲- بزرگترین سد یا مانع برای مسلح شدن به اینگونه عوامل بیولوژیک شاید عدم دسترسی به اینگونه عوامل باشد که البته این مانع هم مانعی غیرقابل تفوق نیست و هر کشور، گروه یا فردی با سعی و تلاش می تواند به عوامل دلخواه دسترسی پیدا کند.
۳- تولید سلاح های بیولوژیک از لحاظ قیمت بسیار ارزان است و وسایل پخش کننده این عوامل هم که بصورت آئروسل است از طریق منابع تجارتی براحتی قابل تهیه است. بسیاری از دستگاه های پخش کننده مواد دیگر را می توان براحتی برای پخش عوامل بیولوژیک تغییر کاربری داد.[۱۹۰]
۴- فعالیت های بیوتروریستی در محیط شهرها بدون اینکه جابجایی زیادی برای عوامل بکاررونده حادث شود براحتی و آسانی قابل انجام می باشد. لذا می توان از کشت های تازه عوامل میکروبی در اینگونه عملیات خرابکارانه یا بیوتروریستی استفاده نمود. این مسأله از این جهت مهم است که نگهداری و انبارکردن و همینطور جابجایی زیاد عوامل بیولوژیک باعث کاهش قدرت زنده ماندن و حدت بیماری زایی سوشهای میکروبی می گردد.[۱۹۱]
به هر حال با گسترش تکنولوژی و روش های کشت و تکثیر پاتوژن های بیماری زا به نظر می رسد در آینده یکی از مهمترین نگرانی های دولت ها و ملت ها حملات بیوتروریستی باشد. مهندسی ژنتیک و پیشرفت های اخیر در علم کشت سلول نگرانی ها را افزایش داده است زیرا ممکن است تروریست ها با ایجاد تغییر در ساختمان سلولی عوامل خطرناک بیوتروریستی سبب پاتوژن تر شدن آنها و افزایش سرعت انتشار آن گردند.
البته با تمام تفاصیل فوق نباید این امر را فراموش کرد که با توسل به اقدامات پیشگیرانه وضعی می توان احتمال وقوع این گونه جرایم را تا حد زیادی کاهش داد. از این رو برنامه ریزی اصولی برای مقابله با این پدیده در ابعاد شهری، محلی و کشوری بسیار واجد اهمیت می باشد. از اینرو می بایست در قبال وقوع آن مهیا و آماده بود. با توجه به اینکه عملیات خرابکارانه بیولوژیک در چهار برهه زمانی یعنی قبل از بحران، شروع بحران، حین بحران و بعد از بحران یک شهر (و حتی یک کشور) را در بر می گیرد برنامه ریزی دقیق در هریک از برهه ها ضروریست.
گفتار سوم: تروریسم شیمیایی
سلاح های شیمیایی که به آن بمب اتمی فقرا نیز گفته می شود، می تواند به راحتی مورد استفاده تروریستها قرار گیرد. امروزه در تخاصمات بین کشورها نسبت به چند دهه اخیر کمتر از این سلاح ها استفاده می شود. زیرا در صورتی که دو جناح متخاصم طی نبرد از این سلاح ها استفاده نمایند، علی الاصول به دلیل فجایع بسیاری که حادث می شود، شکست یا پیروزی معنای خود را از دست می دهد. اما این قاعده در خصوص تروریسم صدق نمی کند زیرا معمولاً هر چقدر نتایج حاصل از عملیات تروریستی وخیم تر باشد تروریست ها به اهداف خود نزدیکتر می شوند.[۱۹۲] در این گفتار سعی می شود به تبیین مفهوم تروریسم شیمیایی و تاریخچه استفاده از سلاح های شیمیایی و همچنین عوامل جذب تروریست ها به این شیوه خاص ارتکاب ترور، پرداخته شود.
بند الف: مفهوم تروریسم شیمیایی
تروریسم شیمیایی عبارت است از به کارگیری سلاح های شیمیایی علیه افراد جامعه برای ایجاد رعب و وحشت و به منظور دستیابی به مقاصد سیاسی. در این نوع از تروریسم از مواد و عوامل شیمیایی در بمب ها و یا موشک ها علیه اهداف غیر نظامی استفاده می شود. سلاح های شیمیایی عموماً سموم بسیار کشنده ای هستند که ممکن است به صورت افشانه، مایع یا گاز انتشار یابند.
یک حمله شیمیایی ساده در فضای باز که بدون برنامه ریزی وسیع و تنها با بهره گرفتن از یک بمب جاسازی شده در یک کامیون صورت گرفته باشد ممکن است باعث مرگ چند صد نفر شود. حمله شیمیایی به یک فضای شلوغ و بسته می تواند جان چند هزار نفر را بگیرد.[۱۹۳]
سلاح های شیمیایی به پنج دسته عمده تقسیم می شوند:
۱- عوامل خفه کننده چون کلرین و فسژن که به بافت شش ها آسیب می رسانند.
۲- عوامل خونی مثل سیانید هیدروژن که مانع از انتقال و جذب اکسیژن می شوند.
۳- عوامل تاول زا مثل گاز خردل که بافت های بدن به خصوص پوست ، چشم ها و بافت های داخلی شش را می سوزانند و به آنها آسیب می رسانند.
۴- عوامل اعصاب چون تابون و سارین که با از کار انداختن یک آنزیم حیاتی در سیستم عصبی به مرگ انسان منجر می شوند.
۵ – عوامل تهوع آور مثل کلروپیکرین، آدامزیت و دی فنیل سیانو آرسین. [۱۹۴]
بند ب: پیشینه تروریسم شیمیایی
شاید بتوان گفت سابقه تاریخی استفاده از مواد شیمیایی برای از بین بردن انسانها به زمانی بر می گردد که افراد با آغشته کردن آب و غذای دشمنانشان به انواع سموم آنها را از پای در می آوردند. اما با امکاناتی که امروزه فن آوری های مختلف برای بشر پدید آورده دامنه استفاده از چنین حربه هایی بسیار گسترده گردیده است.
در ابتدای قرن حاضر، سلاح های شیمیایی به صورتی گسترده در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفت. نقطه آغاز آن تهاجم نیروهای آلمانی در ۲۲ آوریل ۱۹۱۵ در نزدیکی ایپر[۱۹۵] با بهره گرفتن از گاز کلرین بود. در خلال این جنگ، قریب به ۱۲۵ هزار تن گاز شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت و آمار کشته شدگان به واسطه کاربرد سلاح های شیمیایی، بین ۵۳۰۰۰۰ تا ۱۳۰۰۰۰۰ نفر بود. به نظر می رسد در سال ۱۹۲۵نیروهای اسپانیایی نیز در مراکش از گاز خردل استفاده کرده بودند. حتی بعد از امضای پروتکل ژنو در سال ۱۹۲۵ مبنی بر ممنوعیت به کارگیری سلاح های شیمیایی، این سلاح ها در فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی توسط ایتالیا در اتیوپی و توسط ژاپن در چین مورد استفاده قرار گرفت. همچنین بر اساس برخی از گزارشات، انگلستان نیز در فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی از سلاحهای شیمیایی در منطقه خاور میانه استفاده کرده است.[۱۹۶]
امریکا و اتحاد جماهیر شوروی در خلال جنگ جهانی دوم و جنگ سرد مقادیر بسیار زیادی از انواع سلاح های شیمیایی تولید کردند. آمریکا به انباشت قریب به سی هزار تن انواع عوامل شیمیایی مبادرت کرده بود که در حال حاضر مشغول به از بین بردن آنها در هشت نقطه در خاک خود و همچنین در منطقه در جزیره جانستون آتول[۱۹۷] واقع در اقیانوس آرام می باشد. روسیه رسماً به داشتن چهل هزار تن انواع عوامل شیمیایی اعتراف کرده است، اما برخی میزان واقعی این عوامل را حدود دویست هزار تن می دانند. این کشور متعهد شده که تمام سلاح های شیمیایی را که از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برده است را نابود کند، اما در برنامه های آن در عمل، به واسطه برخی مشکلات مالی، وقفه هایی ایجاد شده است. همچنین تمامی کشورهای دارنده این سلاح های مرگبار تعهد کرده اند که بر اساس کنوانسیون تسلیحات شیمیایی، تمامی رزادخانه های شیمیایی خود را نابود کنند. با این حال گمان می رود برخی کشورها با وجود پیوستن به این کنوانسیون برنامه های تسلیحات شیمیایی خود را به صورت پنهان ادامه می دهند. برخی از این کشورها عبارتند از لیبی، سوریه، مصر، چین، کره شمالی، تایوان، میانمار و ویتنام.[۱۹۸]
پس از جنگ جهانی دوم نیز سلاح های شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت که نمونه ی بارز آن استفاده گسترده عراق از این سلاح ها در جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۹۸ برابر با ۱۳۵۹-۱۳۶۷ ه.ش) بود. از نمونه های اخیر به کارگیری سلاح های شیمیایی می توان به احتمال استفاده این سلاح ها در جنگ داخلی یمن، استفاده ی لیبی از سلاح های شیمیایی علیه قوای نظامی چاد در سال ۱۹۸۷ اشاره کرد.
سلاح های شیمیایی درعملیات تروریستی نیز به کرات مورد استفاده قرار گرفته اند. به عنوان یک نمونه از این نوع تروریسم می توان به حمله پنهانی فرقه ای بودایی با نام «آئوم شینریکیو»[۱۹۹] اشاره کرد. این اقدام تروریستی در ماه ژوئن ۱۹۹۴ با بهره گرفتن از گاز عامل اعصاب در شهر ماسومرتو ژاپن توسط این گروه صورت گرفت و سپس در ماه مارس ۱۹۹۴ حمله ای مشابه با بهره گرفتن از گاز عامل اعصاب سارین به شبکه مترو توکیو انجام گرفت. از آنجا که شیوه ی انتشار این عامل توسط این فرقه مؤثر نبود، تلفات گسترده ای به بار نیاورد و فقط ۱۲ نفر کشته شدند. با این وجود این اقدام رعب وهراس گسترده ای را در کشور ژاپن به وجود آورد.[۲۰۰]
بند ج: عوامل جذب تروریست ها به سلاح های شیمیایی
دستیابی به سلاح های شیمیایی در مقایسه با سلاح های هسته ای و بیولوژیکی آسانتر است. تقریباً تمامی کشورها می توانند با در اختیارگیری دانش فنی و منابع لازم حداقلی از قابلیت تسلیحاتی شیمیایی را در خود ایجاد کنند. بسیاری از عوامل غیر دولتی نیز می توانند به سلاح های شیمیایی هر چند از انواع ابتدایی آن دست یابند. دست یابی تروریست ها به سلاح های شیمیایی کار دشواری نمی باشد. زیرا ساخت یک بمب شیمیایی ساده اما مؤثر صرفاً به موارد ذیل نیازمند است:
۱- حداقل یک انسان باهوش و دارای آموزش های فنی لازم. برای مثال فردی که دارای تجربه عملی در زمینه شیمی یا مهندسی شیمی باشد.
۲- حداقل یک تکنیسین که قادر به ساخت دستگاه های ساده برای انتشار عامل شیمیایی باشد.
۳- یک آزمایشگاه با تجهیزات لازم.
۴- یک کارگاه کوچک.
یادآوری پنج نکته زیر ضروری بنظر می رسد:
۱_ بسیاری از مواد اولیه شیمیایی لازم برای تولید عوامل شیمیایی جنگی ساده اما کارامد –همانند عواملی که در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفت- دارای کاربردهای قانونی صنعتی نیز بوده و در بازار موجود است.
۲_ تولید مقادیر زیادی از برخی عوامل شیمیایی ساده اما مؤثر از مواد اولیه شیمیایی مناسب مستلزم بهره مندی از دانش متوسطی از شیمی، تجهیزاتی که براحتی قابل دستیابی است و چندساعت یا چند روز کار می باشد.
۳_ با تولید انبوه عوامل شیمیایی مورد نظر ظرف چند روز و تقریباً به سادگی می توان یک سلاح شیمیایی کشتار جمعی تولید نمود.
۴_ گرچه برخی جوانب یک برنامه تسلیحاتی شیمیایی پنهان دارای ویژگی های بارزی است که ممکن است مورد مشاهده سازمانهای هشیار مجری قانون واقع شود اگر این برنامه ها با دقت طراحی شود و به اجرا درآید می توان این شواهد را از دید این سازمان ها پنهان نگه داشت.
۵_ گرچه کارایی حملات شیمیایی در فضای باز به گستردگی تأسیسات تولید سلاح شیمیایی و بزرگی و تعداد سلاح مورد استفاده بستگی دارد اما یک برنامه ساده تسلیحات شیمیایی می تواند سلاحی تولید کند که قادر است در صورت کاربرد در فضایی سربسته و پرجمعیت هزاران نفر را به کام مرگ بفرستد[۲۰۱].
مطالب فوق الذکر به وضوح بیانگر این بود که این شیوه از ارتکاب عملیات تروریستی به دلیل سهولت ارتکاب و نتایج بسیار وخیمی که به دنبال دارد، یک خطر جدی علیه صلح و امنیت بشر محسوب می گردد. لذا اتخاذ فوری تدابیر پیشگیرانه در این خصوص از اهمیت بسیاری برخوردار است.
فصل سوم: راهکارهای پیشگیرانه وضعی از تروریسم
مقدمه:
هدف اصلی این فصل تبیین و بررسی نقش راهکارها و تکنیک های پیشگیری وضعی از جرم تروریسم با توجه به شیوه ها و ابزار ارتکاب آن می باشد.
ارزیابی میزان احتمالی خطر وقوع تروریسم برای پیشگیری وضعی از آن ضروری است. این امر مستلزم شناسایی آماج این جرم می باشد. آماج جرایم تروریستی می تواند تأسیسات، وسایل، فضاها، مواد و یا اشخاص باشد. موارد ذکر شده همانگونه که در تقسیم بندی فصل دوم نیز لحاظ شده بود، می تواند موضوع و یا وسیله ارتکاب جرایم تروریستی باشد. بنابراین قدم اول پیشگیری وضعی شناسایی آماجی است که میزان احتمال خطر بزه دیدگی آنها قابل توجه باشد.
بررسی اقدامات تروریستی واقع شده این ادعا را به اثبات می رساند که در اکثر قریب به اتفاق موارد تروریست ها اهداف خود را به طور تصادفی و اتفاقی انتخاب نمی کنند بلکه آماجی را مورد هدف قرار می دهند که دارای جذابیتی خاص باشد.[۲۰۲]
در فصل دوم با بررسی مصادیق، شیوه ها و ابزارهای ارتکاب عملیات تروریستی مشخص گردید چه آماجی برخوردار از جذابیت برای ارتکاب عملیات تروریستی می باشد. در این خصوص می توان به آماج هایی از قبیل: شخصیت های برجسته سیاسی، تأسیسات هسته ای، مواد هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی که می توانند در ساخت بمب های با قدرت تخریبی زیاد مورد کاربرد قرار گیرند، فضاهای عمومی شلوغ، سایت ها ی امنیتی کشورها و… اشاره نمود.
به طور کلی تروریست ها تلاش می کنند عملیات خویش را به نحوی انجام دهند که این اقدامات به لحاظ اهمیت و خصوصیت آماج جرم یا نحوه ارتکاب انعکاس رسانه ای گسترده ای را در پی داشته باشد. برای مثال تأسیساتی را انتخاب می نمایند که از اهمیت خاص بر خوردار باشد یا اینکه اشخاصی را ترور می نمایند که دارای جایگاه ویژه ای در نظام سیاسی باشند یا موادی را به کار می برند که قدرت تخریبی زیادی داشته باشند.
از این رو بدیهی است اقدامات پیشگیرانه وضعی می بایست حول این آماج صورت پذیرد تا بتواند نقش بسزایی را در پیشگیری از این جرم ایفاء نماید. علاوه بر این می بایست این اقدامات به گونه ای منسجم و برنامه ریزی شده اعمال گردد.
آزمایشهای آماری غیر پارامتری
آزمایش Chi-square یک روش غیرپارامتری است که عدم مشابهت بین دو توزیع را به صورت زیر تعیین میکند:
۳-۱۲ |
واگرایی اطلاعات علمی
واگراییJeffrey,Kullback-leiblir دو معیار اطلاعات علمی هستند.
۳-۱۳ | ||
۳-۱۴ |
ایجاد معیار مشابهت جدید بر اساس ترکیب چندین معیار
در ]۲۶[ معیار مشابهی را بر اساس ترکیب خطی از فواصل Jeffries-Matusita(JM) بین توزیعهای محلی مشخصه ها که بر روی یک مجموعه نواحی تصویر به صورت اتوماتیک تعریف شدهاند ارائه شد. به طوریکه نتایج آزمایشها حاکی از دقت بالای عمل بازیابی داشت.
در ]۲۷[ معیار مشابهتی ارائه شد که در آن با بهره گرفتن از معیارهای مشابهت آماری در هیستوگرام، ارتباط اطلاعات ستونهای همسایه در نظر گرفته و باعث بهبود قابل توجهی در نتایج بازیابی شد.
فصل چهارم
روشهای پیشنهادی
۴
مراحل سیستم بازیابی تصویر پیشنهادی
پس از مطالعه و بررسی روشهای بازیابی تصاویر و نیز روشهای بازیابی مدلهای سهبعدی، در این فصل روشهای پیشنهادی خود را برای بازیابی تصاویر هواپیماهای جنگنده ارائه دادهایم.
نمودار بلوکی سیستم جستجو و بازیابی در شکل ۴-۱ نشان داده شده است. سیستم بازیابی پیشنهاد شده در این مقاله شامل این مراحل میباشد:
پیشپردازشی بر روی تمامی تصاویر و مدلهای سه بعدی صورت میگیرد.
تمام مدلهای سهبعدی هر کلاس، از نظر انتقال و دوران همتراز میشوند.
نماهای دوبعدی مرجع در زوایای گوناگون از مدل سهبعدی بدست میآیند.
جهت کاهش پیچیدگی محاسباتی، تعداد نماهای مرجع کاهش مییابد.
نماهای مرجع نهایی از نظرانتقال و مقیاس همتراز و ذخیره میگردند.
هر تصویر پایگاهداده، تبدیل به یک نما میشود، این نما نیز از نظر انتقال و مقیاس همانند نماهای مرجع همتراز میگردد.
با بهره گرفتن از ۳ روش استخراج ویژگی مساحت ناحیه ناهمپوشان و روش هیستوگرام زاویه گرادیان و گشتاورهای زرنیک در هر بار آزمایش، از تمامی نماهای مرجع و نمای تصویر پایگاهداده ویژگیها استخراج میشود.
با بهره گرفتن از فاصلۀ اقلیدسی، شباهت بین نماها اندازهگیری میشود و کلاس هر تصویر پایگاهداده بر اساس میزان شباهت تشخیص داده میشود.
تکرار مراحل ۶ تا ۸ برای تصویر پرس وجو انجام میشود.
بازیابی تصاویر مشابه تصویر پرسوجو با توجه به کلاس آن از بین کلاسهای مرتب شده برای تصاویر پایگاه داده انجام میشود.
عنوان صفحه
جدول ۴-۱ : اطلاعات وب سرویس ۶۴
جدول ۴-۲ : اطلاعات درخواست کاربر ۶۴
جدول ۴-۳ : بردار فضای حالت درخواست کاربر ۶۴
جدول ۴- ۴ : بردار فضای حالت وبسرویس ۶۴
جدول ۵-۱ : دسته بندی مجموعه داده سیستم پیشنهادی ۷۹
جدول ۵-۲ : پارامترهای ارزیابی شده الگوریتم مبتنی بر بردار فضای حالت ۸۱
جدول ۵-۳ : پارامترهای ارزیابی شدهی الگوریتم پیشنهادی ۸۳
فصل اول: مقدمه
۱-۱ مقدمه
در طی سالهای اخیر، برای هر مرحله از توسعه نرم افزار (تحلیل و پیادهسازی) امکانات و ابزارهای گوناگونی به وجود آمدهاند که توسعه دهندگان نرم افزار با توجه به علاقه و آشنایی که با هر کدام از این ابزارها دارند، مناسبترین ابزار را برای توسعه نرم افزار خود انتخاب میکنند. این امر باعث شده است امروزه ناهمگونی زیادی بین نرم افزارهای توسعه داده شده به وجود آید به طوری که در یک سازمان ممکن است برای پیادهسازی هر بخش از نرم افزار از ابزارهای متفاوتی استفاده شود. از سوی دیگر در بسیاری از موارد جهت تبادل داده نیاز است بین بخشهای مختلف نرم افزار یا بین دو نرم افزار مجزا، ارتباط برقرار شود. در چنین مواقعی به دلیل ناهمگن بودن بخشهای مختلف نرم افزارها، برقراری ارتباط و تبادل داده به سختی صورت میپذیرد.
معماری سرویسگرا و وب سرویسها (به عنوان ابزاری برای پیادهسازی اصلیترین جزء معماری سرویسگرا) با فراهم کردن پروتکلهایی مثل[۱] SOAP، [۲]UDDI و[۳] WSDL تا حد زیادی مشکل ناهمگنی را حل کردهاند. امروزه برای پیادهسازی نرم افزارهای توزیع شده و نرم افزارهایی که بخشهای مختلف آنها با زبانهای گوناگونی پیادهسازی شدهاند، معماری سرویسگرا مورد استفاده قرار میگیرد. هر چند که حل مشکل فوق یکی از اهداف معماری سرویسگرا میباشد ولی هدف اصلی توسعه معماری سرویسگرا این است که توسعه دهندگان نرم افزارها به جای پیادهسازی بخشهای نرم افزار، از سرویسهای آماده و مناسبی که توسط توسعه دهندگان یا شرکتها پیادهسازی شدهاند، استفاده کنند که این هدف نیز به سادگی با وجود وب سرویسها تحقق یافته است. وب سرویسها به دلیل فراهم ساختن ویژگیهایی همچون محدود نبودن سرویس به محیط جغرافیایی و قابلیت پیادهسازی سرویسها با زبانهای مختلف به ابزاری رایج برای ایجاد سرویس تبدیل شده است به طوری که طراحان با بهره گرفتن از این ابزار به آسانی میتوانند سرویسهای خود را با زبان مورد علاقه خود پیادهسازی کنند و از طریق اینترنت در اختیار طراحان دیگر قرار دهند.
۱-۲ طرح مسئله
همان طور که بحث شد معماری سرویسگرا روش مناسبی برای پیادهسازی برنامههای توزیع شده میباشد و اگر طراح بتواند سرویسهای مورد نظر خود را به آسانی پیدا کند، خیلی سریع میتواند برنامهی خود را پیادهسازی کند. ولی امروزه مشکلی که در زمینه وب سرویسها وجود دارد، پیدا کردن وبسرویس مناسب از بین هزاران وبسرویس که در کل شبکهی اینترنتی توزیع شدهاند، کار سادهای نیست که همین مشکل ویژگیهای خوب این معماری را تحت تأثیر قرار داده است و آن را از جایگاه واقعی خود در بحث پیادهسازی نرمافزار دور کرده است [۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴]. پژوهشهای زیادی در زمینه کشف وبسرویس[۴] انجام شده است که هر چند برخی از آنها نتایج امیدوار کنندهای ارائه میدهند ولی با این حال هر کدام از آنها کمبودها و نقصانهایی در زمینه کشف وب سرویس دارند. قبل از ادامهی بحث، باید یک شمای کلی از نحوهی عملکرد معماری سرویس بر اساس وب سرویسها شرح داده شود تا تشریح مسئله به شکل وضوحی بیان گردد.
همان طور که در شکل ۱-۱ مشاهده میشود معماری سرویس سه مؤلفهی اصلی دارد که عبارتند از : فراهم کنندهی وبسرویس، تقاضا کنندهی وبسرویس و مخازن ثبت وبسرویس (البته مؤلفهی مخازن ثبت سرویس یک واحد دیگری به نام واحد کشف وبسرویس دارد که به UDDI[5] مشهور شده است]۱ ، ۴ ، ۹[). نحوهی عملکرد هر کدام از این مؤلفهها به صورت مستقیم بر فرایند کشف وب سرویس تأثیر خواهند گذاشت و در هر کدام از پژوهشهای انجام شده نیز سعی شده است که عملکرد یک یا دو مورد از این مؤلفهها را بهبود دهند تا نتایج حاصله از عمل کشف وبسرویس بهبود پیدا کند.
عملکرد کلی معماری سرویسگرا به این صورت است که :
در مرحلهی اول تولیدکنندگان وبسرویسها، وب سرویسهای خود را از طریق یک فایل توصیفی با فرمت WSDL در مخازن ثبت وبسرویس انتشار میدهند که امروزه بعضی از پژوهشگران سعی میکنند قالب فایل توصیفی را در جهت بهبود کشف وبسرویس تغییر دهند [۵].
در مرحلهی دوم تقاضاکنندگان وبسرویسها برای یافتن وبسرویس مورد نظر خود، درخواستهای خود را به صورت متنی که شامل کلمات کلیدی به مخازن ثبت سرویس است، به واحد کشف وبسرویس ارائه میدهند. بیشتر پژوهشها در زمینهی کشف وبسرویس در این بخش انجام شده است و آنها سعی کرده اند با افزودن اطلاعاتی به درخواست کاربران، عمل کشف سرویس را بهبود دهند که هدف اصلی این پژوهش نیز ارائه یک روش جدید برای افزودن این اطلاعات به درخواست کاربران است [۴ ، ۵].
در مرحله سوم، واحد کشف وبسرویس بعد از دریافت درخواست کاربران، یک مجموعه وبسرویس مناسب را به عنوان نتیجه به تقاضاکنندگان پیشنهاد میدهد و هر اندازه الگوریتم پیادهسازی شده در واحد کشف وبسرویس کارآمدتر باشد، به همان اندازه نتایج بازگشتی نیز مناسبتر خواهد بود.
در مرحله چهارم، تقاضا دهنده وبسرویس مورد نظر خود را از بین وبسرویسهای پیشنهاد شده انتخاب می کند و در برنامه خود مورد استفاده قرار میدهد.
مخازن ثبت وبسرویس
تقاضا کنندهی وبسرویس
فراهم کنندهی وبسرویس
انتشار وبسرویس
کشف وبسرویس
درخواست / پاسخ
درخواست
UDDI
شکل ۱-۱ : شمای کلی از نحوهی عملکرد معماری سرویس [۴]
ایدهی اصلی الگوریتمهای کشف وبسرویس اولیه این است که درخواستهای کاربران را به صورت چند کلمهی کلیدی[۶] به عنوان ورودی میگیرند و با یک تابع تشابه[۷]، این کلمات کلیدی را با توصیفهای متنی موجود در فایل WSDL مقایسه میکنند و اگر نتیجه مقایسه رضایت بخش باشد، وبسرویس متناظر با فایل WSDL را به عنوان نتیجه به کاربر بر میگردانند [۶]. البته در برخی پژوهشها علاوه بر استفاده از بخشهای توصیفی فایل WSDL، از بخشهای دیگر فایل مثل عملیات وب سرویسها و ورودی و خروجیهای این عملیات نیز برای بهتر کردن کارایی استفاده میکردند [۷]. تنها مزیت این نوع الگوریتمها آسان بودن پیادهسازی آنها است که به همین دلیل، امروزه بیشتر واحدهای کشف وبسرویس در حال اجرا از این نوع الگوریتمها استفاده میکنند. از طرفی آسان بودن پیادهسازی باعث بروز مشکلات اساسی شده است. یکی از مشکلات این است که اگر کاربر اطلاعات کافی از وبسرویس مورد جستجوی خود نداشته باشد، به سختی میتواند وبسرویس مورد نظر را پیدا کند زیرا الگوریتمهای مزبور برای مقایسه از توابع همانندی استفاده میکنند که در این صورت لازم است کلمات کلیدی استفاده شده در درخواست کاربران عیناً در فایل توصیفی وجود داشته باشند تا وبسرویس مورد نظر به عنوان نتیجه برگردانده شود. مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که بیشتر کاربران نمیتوانند هدف اصلی خود را با چند کلمهی کلیدی بیان کنند و بنابراین مجبورند برای پیدا کردن نتیجهی دلخواه خود از روش سعی و خطا استفاده کنند که در این صورت وقت زیادی از کاربر بدین شکل هدر [۲ ، ۴ ، ۸] . کم بودن اطلاعات ذخیره شده در فایل WSDL نیز یکی از مشکلات اساسی است که باعث محدود شدن این نوع الگوریتمها میگردند[۹]. با وجود این مشکلات نتیجه میگیریم که این الگوریتمها از لحاظ کارایی عملکرد خوبی ندارند.
بعد از آشکار شدن مشکلات موجود در الگوریتمهای کشف وبسرویس «بر اساس کلمات کلیدی»، پژوهشگران برای رفع مشکلات فوق از متدها و تکنیکهایی که در دیگر حوزههای علوم کامپیوتری مورد استفاده قرار گرفته بودند، استفاده کردند که معناشناسی[۸] یکی از این موارد است. پژوهشگران با بهره گرفتن از این تکنیک توانستند اطلاعات بیشتری را نسبت به حالت قبلی در فایلهای توصیفی WSDL ذخیره کنند و این کار را با حاشیه نویسی[۹] در قسمتهای مختلف فایلهای WSDL انجام دادند. استانداردهای متنوعی برای حاشیه نویسی وجود دارند که DAML-S , OWL-S ,WSDL-S , WSML از مهمترین آنها به شمار میروند [۳ ، ۱۰ ، ۱۱ ، ۱۲] . مزیت اصلی این نوع الگوریتمها برگرداندن نتایج (مجموعه وب سرویسهای مورد انتظار کاربران) دقیقتر و امیدوارکنندهتر نسبت به الگوریتمهای ایجاد شده در این زمینه است ولی یکی از مشکلات عمدهی این الگوریتمها این است که کاربران باید برای ایجاد یک درخواست مناسب از استانداردهای حاشیهنویسی استفاده شده در این نوع الگوریتمها، اطلاعات کافی داشته باشند، در حالی که یادگیری نحوهی عملکرد این استانداردها برای عموم کاربران نه تنها کار سادهای نیست بلکه به نظر یک کار تحمیلی به کاربر است هر چند که با یادگیری این اصول میتواند از مزیت این نوع الگوریتمها نسبت به الگوریتمهای دیگر استفاده کند و سریعتر به نتایج دلخواه خود برسد[۴، ۸ ، ۹] . علاوه بر این مشکل، سخت بودن پیادهسازی، یکی دیگر از معایب این نوع الگوریتمها است که در این پژوهش مورد توجه قرار نمیگیرد.
پژوهشگران دیگری نیز در راستای بهبود عملکرد الگوریتمهای قبلی، از تکنیکهای دیگری مثل طبقهبندی[۱۰] وب سرویسها استفاده کرده اند[۸ ، ۱۲]. ولی مسئلهای که باید در هر الگوریتم کشف وبسرویسی به آن توجه داشت، این است که باید بین کارایی و شفافیت الگوریتم تعادل برقرار شود. در حالی که بیشتر الگوریتمهای قبلی به این دو پارامتر به صورت همزمان نپرداختند. همانگونه که بررسی شد، الگوریتمهای کشف وبسرویس «بر اساس کلمات کلیدی» نه نتایج امیدوارکنندهای به کاربران بر میگردانند (کارایی پایین) و نه کار کردن با آنها برای کاربر آسان است (از شفافیت کافی برخوردار نیست). در الگوریتمهای کشف وبسرویس «بر اساس معنا» تنها جنبهی کارایی الگوریتمها مورد توجه قرار گرفته است به طوری که شفافیت این الگوریتمها نسبت به الگوریتمهای قبلی کمتر است. البته پژوهشهایی در زمینهی کمک به کاربران برای ایجاد درخواست انجام شده است[۱ ، ۴] .
۱-۳ اهداف تحقیق
هدف این تحقیق ارائه یک الگوریتم کشف وبسرویس با رویکرد آگاه از زمینه برای کمک به کاربران برای پیدا کردن وبسرویس مناسب و مورد نظر است. به این صورت که الگوریتم از اطلاعات زمینهای موجود در محیط کاربر استفاده کند و به کاربر در ایجاد درخواست مناسب برای یافتن وبسرویس مورد نظر آن کمک کند.
یکی از اهداف فرعی این الگوریتم این است که اگر الگوریتم به خوبی طراحی شود و کاربر به اندازه کافی از اطلاعات فوق در محیط خود برخوردار باشد، سیستم نیز خود وبسرویسهایی را به کاربر پیشنهاد میدهد و این یکی از موارد ایدهآل در حوزهی کشف وبسرویس است، اینکه سیستمی بتواند به صورت پویا نیازهای کاربران خود را تشخیص دهد و در صدد رفع آنها برآید.
۱-۴ روش تحقیق
روش انجام تحقیق از طریق مطالعه و بررسی کتب، مقالات، پایان نامه های انجام شده داخلی و خارجی، پروژه های تحقیقاتی صورت گرفته و اینترنت میباشد.
۱-۵ جنبه نوآوری تحقیق
استفاده از شبکه اجتماعی تخصصی جهت ایجاد محیطی مناسب برای ثبت اطلاعات کاربران سیستم
استفاده از رویکرد آگاه زمینه جهت جمعآوری اطلاعات زمینهای کاربران برای کمک به آنها در پیدا کردن وب سرویسهای مناسب
استفاده از خوشهبندی برای گروهبندی کردن وب سرویسها بعد از انتشار آنها
۱-۶ ساختار پایان نامه
ساختار این پایان نامه شامل هفت فصل است.
فصل اول در خصوص تعریف صورت مسئله و تعیین حوزه و ساختار تحقیق است.
فصل دوم به مفاهیم پایه اختصاص دارد. مفاهیمی همانند معماری سرویسگرا، وبسرویسها و استانداردهای مرتبط با آنها، خوشهبندی و رویکرد آگاه از زمینه بررسی میشوند و اطلاعات لازم برای پرداختن به الگوریتم پیشنهادی این تحقیق فراهم می شود.
فصل سوم به پیشینه تحقیق اختصاص دارد. در این فصل الگوریتمهای کشف وب سرویس به سه گروه تقسیم بندی میشوند. در گروه اول الگوریتمهایی بررسی میشوند که بر اساس کلمات کلیدی پیادهسازی شده اند. در گروه دوم الگوریتمهایی قرار میگیرند که بر اساس تحلیل نحوی پیادهسازی شده اند و در گروه سوم نیز الگوریتمهایی مورد بحث قرار میگیرند که بر اساس معنا پیادهسازی شده اند. مزایا و معایب هر کدام از گروه های مختلف در فصل سوم بیان میشوند و در الگوریتم پیشنهادی در جهت رفع آنها ارائه می شود.
در فصل چهارم الگوریتم پیشنهادی بررسی میشود. معماری الگوریتم پیشنهادی و بخشهای مختلف آن با جزئیات تشریح میشود.
در فصل پنجم به صورت خلاصه محیط و ابزارهای پیاده سازی الگوریتم بیان میشود. سپس در ادامه آن به ارزیابی الگوریتم پیشنهادی پرداختیم.
سرانجام فصل ششم به نتیجه گیری این تحقیق اختصاص دارد.
با انعقاد قرارداد حق تعقیب اشخاص احیاء شده و تعلیق دعاوی فردی از بین می رود لکن لازم به ذکر است که طلبکاران طرف قرارداد مطابق توافقات موجود در قرارداد حق تعقیب خواهند داشت و طلبکارانی که حاضر به امضای قرارداد نشده اند تا زمان تأدیه تمام طلب کسانی که قرارداد ارفاقی کرده اند حق اقامه دعوی و مطالبه مابقی طلب خود را ندارند.[۵۶]
در ماده ۱۲ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون آیین دادرسی مدنی و الحاق موادی به آن حکمی آمده است که عیناً نقل می شود : «به محض صدور حکم توقف کلیه دعاوی مربوط به شخص متوقف توقیف و مراتب به اداره تصفیه از طرف دادگاه اعلام می شود. جریان مجدد دعوا موکول به فسخ حکم توقف یا تقاضای اداره تصفیه یا با شرایط زیر به تقاضای خواهان است. کسانی که علیه متوقف قبل از صدور حکم توقف اقامه دعوا کرده اند پس از توقیف دادرسی باید به اداره تصفیه مراجعه و طبق مواد مربوط به تصفیه امور ورشکستگی ادعای خود را اظهار کنند و اداره تصفیه مکلف است با توجه به جریان دعوا و مستندات خواهان راجع به ادعا اظهار نظر نماید. در صورتی که اداره تصفیه دعوا را جزئاً یا کلاً رد نماید یا هرگاه طبق ماده ۴۶۸ قانون تجارت و مواد ۳۵ و ۳۶ قانون تصفیه با مدعی رفتار شود یا طلب نامبرده از طرف اداره تصفیه مورد تصدیق واقع نگردد در این صورت دادگاه به تقاضای خواهان و به طرفیت اداره تصفیه جریان دادرسی را ادامه می دهد.»
از مطالعه ماده این نتایج به دست می آید :
۱- توقیف دادرسی مربوط به دعاوی ای است که قبل از صدور حکم توقف اقامه شده است.
۲- توقیف دادرسی مربوط به دعاوی ای است که به طرفیت تاجر اقامه شده است و شامل دعاوی ای که تاجر قبل از صدور حکم ورشکستگی علیه دیگران اقامه کرده است نمی باشد.
۳- توقیف دادرسی ناظر به دعاوی مربوط به شخص ورشکسته است و تصریح به شخص متوقف از آن رو بوده است که دعاوی کسان متوقف و نظایر آن از شمول ماده خارج شود و جای بحث باقی نماند.
۴- توقیف دادرسی منحصر به مواردی است که تصفیه ورشکستگی تاجر به عهده اداره تصفیه است و شامل تصفیه عادی نمی شود.
۵- دادگاه توقیف دادرسی را به اداره تصفیه اعلام می کند.
۶- جریان مجدد دادرسی موکول است به : فسخ حکم توقف، تقاضای اداره تصفیه و اینکه مدعیان پس از توقیف دادرسی باید به اداره تصفیه مراجعه و طبق مواد مربوط به تصفیه امورورشکستگی همچون هر بستانکار دیگر ادعای خود را اظهار کنند.
در نتیجه زمان قطعیت و لازم الاجرا شدن قرارداد برای طرفین آن، از تاریخ تصدیق آن می باشد هرچند که حکم دادگاه اعلامی است به هر حال این دسته از طلبکاران به مفاد و شرایط پیمانی که با تاجر بسته اند ملزم خواهند بود و مطابق قرارداد باید اقدام به وصول مطالبات بنمایند لذا تا زمانی که قرارداد مزبور در جریان باشد و تاجر نیز مطابق مفاد آن عمل کند، این دسته از دیّان حق ندارند که خارج از چارچوب شرایط و مفاد قرارداد برای وصول و استیفای مطالبات خود علیه تاجر اقدامی صورت بدهند.
مبحث چهارم : آثار قرارداد ارفاقی پیشگیرانه نسبت به اشخاص ثالث
در حقوق مدنی اشخاص ثالث عبارتند از : کسانی که طرف قرارداد و قائم مقام آنها نباشند یعنی در ساختمان انعقاد قرارداد، دخالت مستقیم، اصالتاً و یا غیرمستقیم و نیابتاً ندارند و از طرف دیگر قائم مقام هیچ یک از متعاقدین هم محسوب نمی شوند. در قرارداد ارفاقی پیشگیرانه غیر از تاجر و طلبکاران او دیگران را اشخاص ثالث می دانیم. پس به نظر می رسد سه گروه وجود دارد : ۱- بیگانگان ۲- ضامنین ورشکسته ۳- قائم مقام طرفین قرارداد ؛ که ما این سه دسته را به ترتیب در سه گفتار تبیین می نماییم.
گقتار اول : بیگانگان
از آنجاییکه در لایحه جدید هم به مانند قانون تجارت در خصوص اینگونه افراد مقررات خاصی پیش بینی نشده است و در جایی که مقررات تجاری در خصوص موضوعی پیش بینی نکرده باشد باید به مقررات عام که همان قانون مدنی است مراجعه کرد، پس از دیدگاه مدنی مسأله را بررسی می کنیم. ماده ۲۳۱ قانون مدنی می گوید : «معاملات و عقود فقط در باره طرفین متعاملین و قائم مقام قانونی آنها مؤثر است مگر درمورد ماده ۱۹۶ » و ماده ۱۹۶ قانون مدنی نیز می گوید : « کسی که معامله می کند آن معامله برای خود آن شخص محسوب است مگر اینکه در موقع عقد خلاف آن را تصریح نماید یا بعد خلاف آن ثابت شود. معذالک ممکن است در ضمن معامله ای که شخص برای خود می کند تعهدی هم به نفع شخص ثالثی بنماید.»
هیچ کس نمی تواند برای دیگران بدون موافقتش ایجاد حقی بنماید و یا بدون رضایتش حق او را اسقاط کند. همچنانکه نمی تواند تکلیفی به عهده او بگذارد. قاعاده مزبور مبتنی به استقلال و آزادی اراده فردی است این قاعده در مواردی با استثناء برخورد نموده است. از جمله در تأثیر قرارداد ارفاقی [پیشگیرانه] نسبت به طلبکارانی که با قرارداد موافقت ننموده اند. طبق قسمت اخیر ماده ۴۸۹ قانون تجارت [۱۰۴۷لایحه جدید] بعد از تصدیق قرارداد ارفاقی که بین تاجر ورشکسته و اکثریت طلبکارها با داشتن سه ربع از کلیه مطالبات تصدیق شده یا موقتاً قبول شده منعقد می شود. طلبکارانی که جزء اکثریت نبوده و قرارداد را امضاء نکرده اند می توانند سهم خود را موافق آنچه از دارایی تاجر به طلبکارها می رسد دریافت نمایند و بقیه طلب خود را نمی توانند از دارایی تاجر ورشکسته بخواهند مگر پس از تأدیه طلب تمام کسانی که در قرارداد ارفاقی شرکت داشته اند و یا آن را امضاء نموده اند. در موارد ذکر شده در اثر قرارداد ارفاقی حق مطالبه طلبکارانی که در قرارداد مزبور شرکت نداشته اند تا پرداخت نهایی، طلب طلبکاران دیگر ساقط گردیده، بدون آنکه رضایت در این امر داشته باشند.[۵۷]
یکی دیگر از حقوقدانان نیز در بحث اثر عقود نسبت به اشخاص ثالث می گوید : اصل حاکمیت اراده اقتضا می کند که آثار عقود محدود باشد بین طرفین و قائم مقام آنها. بنابه اصل نسبی بودن قراردادها عقود نباید نسبت به اشخاص ثالث اثر داشته باشد. مع الوصف در مواردی که آثار عقد به طور استثنائی به اشخاص بیگانه تسری می یابد. بطور کلی اثر عقود نسبت به اشخاص ثالث به دو دسته تقسیم می شود : یکی اثر عقود به زیان اشخص ثالث و دیگری به سود اشخاص ثالث. مثال بارز مورد اول قرارداد ارفاقی است. اثر قرارداد ارفاقی این است که اگر مالی به دست آورد باقیمانده طلب طلبکارانی که [البته نه همه طلبشان بلکه باقیمانده طلبشان؛به موجب قرارداد ارفاقی] که قرارداد را منعقد کرده اند بپردازد و اگر چیزی ماند به سایرین که در قرارداد شرکت نکرده اند پرداخت شود و این عقد به زیان اشخاص ثالثی است که در انعقاد قرارداد ارفاقی شرکت نکرده اند.[۵۸]
البته ما در خصوص این موضوع قبلاً در مبحث آثار قرارداد ارفاقی پیشگیرانه نسبت به طلبکاران مخالف بحث کردیم در اینجا هم می توانیم بگوییم که قرارداد ارفاقی نسبت به بیگانگان که هیچگونه ارتباطی با قرارداد و دیون تاجر ندارند، خواه به صورت مثبت و خواه به صورت منفی هیچگونه اثری ندارد و این حکم مقتضای قواعد و اصول حقوقی نیز می باشد چراکه اصل حاکمیت اراده اقتضاء می کند که آثار عقود محدود به طرفین و قائم مقام قانونی آنها باشد و این نتیجه امروز از اصول و بدیهیات حقوقی است و نیاز به توجیه ندارد. هرچند که منظور بحث ما در اینجا آنگونه طلبکاران نیستند بلکه افرادی غیر از آنها می باشد، که بر طبق قواعد عام حقوق مدنی نسبت به افراد بیگانه قرارداد ارفاقی اثری ندارد.
گفتار دوم : ضامن یا ضامنین ورشکسته
ماده۶۸۴ قانون مدنی می گوید : «عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است بر عهده بگیرد. متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند».
در ترمینولوژی حقوق در تعریف ضمان می خوانیم : الف)به معنی عقد ضمان است و عبارت است ازاینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است بعهده بگیرد «ماده۶۸۴ق.م» ب)به معنی مسئولیت مدنی است.[۵۹]
الف) به معنی اعم از عقد ضمان و عقد کفالت گاهی استعمال شده است. کما اینکه کفالت را در معنی اعم از عقد ضمان و عقد کفالت به کار برده اند و در این صورت آن را به دو قسم تقسیم می کنند. یک- کفالت بدن ( یا کفالت به نفس ) که عقد کفالت به معنی اخص است. دو – کفالت به مال که همان عقد ضمان ماده ۶۸۴ ق.م است. ب) به معنی مسئولیت اعم از کیفری و مدنی است. یکی از مبانی نظری مسئولیت متبوع از طرف تابع است. بموجب این نظریه، بحکم قانون، متبوع ضامن خسارتی است که از فعل تابع به دیگری رسیده است. ضمان مزبور تضامنی است و به حکم قانون مقرر شده است نه قرارداد. در تعریف ضامن نیز ترمینولوژی حقوق می گوید : الف ) متعهد در عقد ضمان را گویند. ب) مسئول خسارات مالی ج) مسئول مدنی و جزائی ( در فقه استعمال شده است )[۶۰]
ما در اینجا دونوع ضمانت می توانیم داشته باشیم : یکی ضمانت از دین تاجر و دیگری ضمانت از اجرای قرارداد ارفاقی پیشگیرانه.
بند اول : ضمانت از دین تاجر و مسؤلیت تضامنی ضامنین
در مورد نخست شکی نیست که طلبکاران که در مقابل خود علاوه بر تاجر ( بدهکار اصلی )، بدهکار دیگری دارند که می توانند به او مراجعه کنند و ضامن از امتیاز توقف دعوا و توقیف عملیات اجرایی منتفع نمی گردد لذا قرارداد ارفاقی نفعی برای ضامن دین تاجر ندارد و طلبکاران می توانند کلیه طلب مورد ضمانت خود را در سررسید آن از این اشخاص مطالبه و وصول نمایند.همچنین طلبکاران میتوانند به کسانی که با تاجر مسئولیت تضامنی دارند برای وصول مطالبات خود مراجعه نمایند.( ماده ۷۳۸ لایحه جدید) البته همانطوری که می دانیم در حقوق تجارت برخلاف حقوق مدنی که اصل بر نقل ذمه به ذمه می باشد، اصل بر ضم ذمه به ذمه می باشد. یعنی اصل این است که دیان حق مراجعه به ضامن را با فرض مسئولیت تضامنی با تاجر متوقف دارند. مگر اینکه در قرارداد خصوصی خلاف این ترتیب تصریح شده باشد.
یکی از حقوقدانان تجارت در مبحث اثر قرارداد ارفاقی نسبت به اشخاص ثالث می گوید : منظور از اشخاص ثالث، ضامنین ورشکسته و یا کسانی هستند که با ورشکسته مسئولیت تضامنی دارند. قانونگذار در مورد این اشخاص مقررات خاصی پیش بینی نکرده است بنابراین در خصوص آنها قواعد عام قابل اجرا خواهد بود. در نتیجه، طلبکاران که در مقابل خود، علاوه بر تاجر ورشکسته، بدهکار دیگری دارند می توانند به او مراجعه کنند و بدهکار اخیر از امتیاز توقف دعوی و توقیف عملیات اجرائی علیه بدهکار ورشکسته منتفع نمی شود.[۶۱]
یکی دیگر از حقوقدانان نیز پس از بررسی مقررات ضمان مدنی و تجاری می گوید : باید توجه داشت که قانون تجارت در ضمان و تعریف آن و نقل ذمه مدیون به ضامن تغییری نداده بلکه چند استثناء به حکم کلی قائل شده به این طریق که : اولاً در بعضی موارد که در خود قانون صریحاً تعیین شده دین را تضامنی قرار داده است. ثانیاً تراضی اشخاص را حین انعقاد عقد بر خلاف ماده ۶۹۸ جائز و مقرر داشته در موقع انعقاد عقد ممکن است قرارداد شود که دائن حق مطالبه خود را از مدیون و ضامن یا ضامنین مجتمعاً یا از هرکه بخواهد، خواهد داشت و در حقیقت نظر عاقدین قرارداد را در این مورد قابل رعایت دانسته است. ثالثاً در مواردی که دین قهراً حال می شود اگر بستانکار با اخطار ضامن از وصول طلب امتناع نماید این امتناع در حکم انصراف از طلب بوده که نتیجه آن ابراء ضامن است. علاوه بر آن مقرر داشته قبل از رسیدن اجل دین اصلی، ضامن ملزم به تأدیه نیست ولو اینکه به واسطه ورشکستگی یا فوت مدیون اصلی دین مؤجل او حال شده باشد مگر اینکه ضمان حال باشد.[۶۲]
پس به طور کلی صرفنظر از استثناء های وارده بر ضمانت در حقوق تجارت باید ضمانت حقوق مدنی را لازم الاجرا بدانیم و چون در اثر ضمان دینی که بر عهده مدیون بوده با تمامی وضعیت خود بر ذمه شخص ثالث که ضامن است تعلق می گیرد و تمامی تضمینات سابق به حال خود باقی می ماند. پس ولو اینکه قرارداد ارفاقی پیشگیرانه هم منعقد شده باشد باز هم می توان قائل به بقای مسئولیت ضامن بود.
بند دوم : ضمانت از اجرای قرارداد ارفاقی پیشگیرانه
ضمانت از اجرای قرارداد این است که فرد یا افرادی اجرای قرارداد را در برابر طلبکاران اکثریت ضمانت کنند که در این مورد ماده ۴۹۵ ق.ت مقرر داشته : «در صورتی که اجرای تمام یا قسمتی از قرارداد را یک یا چند نفر ضمانت کرده باشند، طلبکارها می توانند اجرای تمام یا قسمتی از قرارداد را که ضامن دارد از او بخواهند و در مورد اخیر آن قسمت… »
منظور از ضامن دراینجا کسانی هستند که پس از انعقاد قرارداد ارفاقی، اجرای صحیح و منظم آن را در برابر طلبکاران موافق تضمین می نمایند که چنانچه تاجر نتواند یا نخواهد که به تعهدات ناشی از قرارداد خود عمل بنماید و از مفاد و شروط آن تخلف نماید طلبکاران حق دارند که مطابق قرارداد ضمانت، به ضامن یا ضامنهای ذیربط مراجعه نمایند و اجرای قرارداد ارفاقی را از آنها بخواهند.
واضح است اگر قرارداد ارفاقی منحل گردد مسئولیت این دسته از اشخاص منتفی می گردد همچنین با اجرای تمام و کمال قرارداد تعهد ضامن ها زایل و ساقط می گردد.
اگر در قرارداد ارفاقی به ورشکسته مهلتی داده شود یا در قسمتی از بدهی های او تغییراتی داده شود در مسئولیت ضامن ها مؤثر واقع می شود چون هر فرعی از اصل خود متابعت می کند.[۶۳]
گفتار سوم : قائم مقام طرفین قرارداد
قائم مقام کیست ؟ کسی که به جانشینی دیگری حقوق و تکالیفی پیدا می کند خواه برای اجرای هدف او کار کند مانند نماینده تجاری (ماده۴۰۱ و ۳۹۵ قانون تجارت) یا برای اجرای هدف خود مانند وارث نسبت به ترکه و خریدار نسبت به مبیع پس از بیع. فرقی نمی کند که قائم مقام و کسی که دارای قائم مقام شده هردو زنده و در حال حیات باشند ( مانند نمایندگی تجارتی و انتقال ارادی از قبل وی ) یا فقط قائم مقام زنده باشد ( مانند وارث ). عنصر مشخص قائم مقام و نماینده این است که نزدیکی قائم مقام (از حیث کثرت حقوق و قلت تکالیف ) و کسی که دارای قائم مقام شده بیشتر است از نماینده. بهمین جهت ولی قائم مقام محسوب است، ولی قیم فقط نماینده است و عنوان قائم مقامی ندارد. معذالک همانطوری که در اصطلاح نماینده گفته شد، نماینده وقائم مقام گاه در شخص واحد جمع می شوند و مقنن ایران در استعمال این دو اصطلاح چندان دقیق نشده است.[۶۴]
افرادی که می توانند در بحث ما به عنوان قائم مقام مطرح شوند دو گروه هستند : ورّاث و طلبکاران طرفین قرارداد که هریک را توضیح می دهیم.
بند اول : وراث
وراث مورد بحث ما خود دو دسته اند که در ادامه وضعیت آنها را توضیح می دهیم.
۱ ) ورثه تاجر : از آنجاییکه قرارداد ارفاقی پیشگیرانه از جمله عقود قائم به شخص می باشد لذا پس از فوت تاجری که با او قرارداد ارفاقی منعقد شده است ورثه او نمی توانند نقش او را در اجرای قرارداد ایفا کرده و جای او را بگیرند بنابراین برای ورثه او هیچ گونه حقی در خصوص ادامه دادن قرارداد ارفاقی متصور نیست.
۲ ) ورثه امضاء کنندگان قرارداد ارفاقی : اینها تمامی حقوقی که مورثشان با انعقاد قرارداد ارفاقی دارا شده است را به ارث خواهند برد و آنچه که از قرارداد حاصل می شود به میزان سهم مورثشان از طریق ارث به آنها می رسد و آنها هم در مقابل، هر نوع تخفیفاتی که مورثشان برای تاجر قائل شده است حق مطالبه آن تخفیفات را ندارند مگر اینکه قرارداد ارفاقی فسخ یا ابطال شود که به محض فسخ یا ابطال همه حقوقی را که از این راه به دست می آید دارا خواهند شد.
بند دوم : طلبکاران طرفین قرارداد
دیّان طرفین قرارداد نیز به دو دسته تقسیم می شوند که در ادامه آنها را توضیح می دهیم.
۱)طلبکاران تاجر : طلبکاران تاجر دو گروهند : گروه اول گروهی هستند که قرارداد را امضاء کرده اند اینها ضمن اینکه باید به قرارداد پایبند باشند از مزایای قرارداد هم استفاده می کنند. گروه دوم کسانیکه قرارداد را امضاء نکرده اند اینها هم قبلاً گفته شد که به میزان طلب خود از دارایی تاجر سهم می برند و آنچه که باقی می ماند پس تأدیه تمام طلب گروه اول خواهد بود.
۲)طلبکاران امضاء کنندگان قرارداد : در اینکه بتوانیم این گروه را قائم مقام فرض کنیم جای تأمل وجود دارد چون اگر امضاء کنندگان اموال دیگری برای ادای دین شان نداشته باشند فقط ممکن است اینها بتوانند از سود حاصل از اجرای قرارداد بخشی از طلب خود را استیفاء کنند.
فصل سوم
انحلال قرارداد ارفاقی
پیشگیرانه و آثار آن
همانطور که می دانیم قرارداد ارفاقی پیشگیرانه از لحاظ ماهیت یک عمل حقوقی طرفینی و عقد می باشد پس این قرارداد نیز باید مطابق قواعد عمومی قراردادها ایجاد گردیده و مطابق همان قواعد هم انحلال یابد. منظور از انحلال این است که قبل از اینکه مفاد قرارداد ارفاقی پیشگیرانه به طور کامل اجرا شود این تأسیس حقوقی از بین برود.
قانون تجارت با تبعیت از سرچشمه خود یعنی قانون تجارت فرانسه موارد سقوط این قرارداد را تحت سه عنوان فسخ، بطلان، و حدوث ورشکستگی جدید ( مواد ۴۹۲ و ۴۹۴ و ۵۰۳ ق.ت )، بررسی می نماید که در لایحه جدید نیز همان رویه البته با تغییر اصطلاح ورشکستگی جدید به اعلام توقف دوباره تاجر اتخاذ گردیده است.(مواد ۱۰۵۱ و ۱۰۵۲ و ۱۰۶۰ ).
هرچند قانونگذار در لایحه جدید به منظور نزدیک شدن به قواعد عمومی قراردادها از اصطلاح فسخ و ابطال استفاده کرده است اما باید گفت : آثار انحلال این قرارداد با قواعد عمومی، مطابقت ندارد. در مورد توقف دوباره نیز قانونگذار اشاره ای به سرنوشت قرارداد ارفاقی پیشگیرانه نمی کند ( ماده ۱۰۶۰ لایحه ) ولی چون اجراء ماده ۱۰۵۸ ( اجرای اصول تصفیه اموال ) و قرارداد ارفاقی بطور همزمان ممکن نیست ناگزیر باید توقف دوباره تاجر را سبب انفساخ قانونی قرارداد ارفاقی پیشگیرانه بدانیم.
با توجه به تصریح قانونگذار راجع به موارد انحلال این قرارداد به نظر اکثر حقوقدانان، عدم بیان قانون دلالت بر آن دارد که وقوع حوادثی که صحت قرارداد یا ادامه اجرای آن را زیر سؤال می برد قابل ترتیب اثر نیست. بطور معمول انحلال قرارداد و بطلان آن به طور جداگانه مورد بحث قرار می گیرد.[۶۵] به طوریکه عقد باطل صورتی است که از آغاز نفوذ و اعتبار نداشته و به عبارت دیگر حالتی است که در آن اصلاً عقدی به وجود نیامده است. اما در انحلال قرارداد سبب یا اسبابی عقد موجود را به هم میزند و حکم دادگاه ناظر به وقوع این اسباب است بنابراین در صورت انحلال قرارداد ما با قراردادی مواجه هستیم که از لحظه تراضی تا زمان وقوع سبب انحلال، قراردادی نافذ بر رابطه حقوقی طرفین قرارداد بوده است.
مبحث اول : موارد انحلال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه
ما دراین مبحث موارد انحلال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه یعنی ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه، فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه، انفساخ و اقاله قرارداد ارفاقی پیشگیرانه را به ترتیب در سه گفتار مورد بررسی قرار می دهیم.
گفتار اول : ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه
همان طور که گفنه شد زمانی قرارداد ارفاقی پیشگیرانه توسط دادگاه تصدیق می شود که کلیه مقررات مربوطه رعایت شده باشد ( ماده ۱۰۴۳ لایحه جدید ). اگر متعاقباً کشف شود که این مقررات رعایت نشده اند عدم رعایت آنها می تواند از موجبات ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه باشد. همچنین در در صورتی که مراتب تصدیق قرارداد به طریق تقلب آمیز حاصل شده باشد، حسب تقاضای اشخاص ذینفع قابل ابطال خواهد بود ( ماده ۱۰۵۱ لایحه جدید ).
بند اول : مفهوم قابلیت ابطال
قابلیت ابطال از جمله مفاهیمی است که همراه با ترجمه قانون تجارت فرانسه وارد قواعد حقوق تجارت کشور ما گردیده است. بدین جهت با مفهوم بطلان در حقوق مدنی متفاوت و بیگانه است. در حقوق ما قرارداد یا باطل است یا قابل فسخ. در صورتیکه حکم بطلان قرارداد صادر شود از نظر حقوقی این قرارداد هیچ اثری به بار نمی آورد و حتی تراضی طرفین نیز آنرا تبدیل به قراردادی صحیح نخواهد کرد. همچنین قرارداد قابل فسخ را نباید با قرارداد قابل ابطال اشتباه کرد، قراردادی قابل فسخ است که تمام ارکان اساسی و شرایط لازم قانونی در آن جمع گردیده، اما قانونگذار بنا به مصالحی یا تراضی دو طرف آن را قابل فسخ بوسیله یکی از آنها یا هر دو و یا اشخاص ثالث قرار داده است. در حقوق فرانسه قابلیت ابطال ضمانت اجراء بطلان نسبی قرارداد می باشد. این ضمانت اجراء برای حمایت از حقوق اشخاص معینی است. این اشخاص که از اجراء قرارداد متضرر می گردند می توانند از دادگاه درخواست ابطال آن را بنمایند. بنابراین در صورتی که اشخاص ذینفع تقاضای ابطال نکنند درواقع آن را تنفیذ نموده اند. قرارداد قابل ابطال تا زمانی که حکم ابطال آن صادر نشده است دارای آثار حقوقی است.[۶۶]
درنظام حقوقی ما مقررات مربوط به قرارداد ارفاقی [ پیشگیرانه ] از جمله موارد استثنایی است که مفهوم قابلیت ابطال قرارداد را به اجراء در می آورد. بدین جهت ابطال این قرارداد نیاز به حکم دادگاه دارد و آثار قرارداد تا زمان صدور حکم ابطال بقوت خود باقی است. ملاحظات فوق موجب گردید، نویسندگان حقوق تجارت اصطلاح ابطال را بر باطل ترجیح دهند.[۶۷]
پس با این ترتیب بهتراست گفته شود چنین قراردادی قابل ابطال است نه باطل. زیرا بین دو کلمه باطل و قابل ابطال تفاوت زیادی وجود دارد و با توجه به این مورد می توان قبول کرد که اصطلاح قابل ابطال مناسب تر است.