- ۲۲٫ ۶٫ متن حکمت
«النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا.»
- ۲۲٫ ۶٫ توضیحات صرفی
ما: اسم موصول غیر عاقل، معرفه، مبنی برسکون.
- ۲۲٫ ۶٫ توضیحات نحوی
النّاسُ: مبتدا، مرفوع با اعراب ظاهری. أعداءُ: خبرمفرد، مرفوع با اعراب ظاهری.
ما: مضاف الیه، مجرور محلا.ً
- ۲۲٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
جمله ها اسمیه و خبری هستند، در بردارنده ایجاز قصر هستند.
- ۲۲٫ ۶٫ ترجمه حکمت
امام (×) فرمود: «مردم دشمن چیزهایى هستند که نمىدانند.»
- ۲۲٫ ۶٫ شرح
ناآگاهى به چیزى باعث مىگردد که شخص براى آگاهى از آن منفعتى را تصور نکند در نتیجه شخص نا آگاه به این عقیده مىرسد که در آموختن آن چیز فایدهاى نیست، و لازمهٔ چنین عقیدهاى فاصله گرفتن از آن است آنگاه امام (×) این فاصله گرفتن و دورى گزیدن را با این مطلب که علم بالاترین فضیلتى است که صاحبان آن بدان وسیله بر نادانان افتخار کرده و حکومت مىکنند و بر آنها خرده مىگیرند و درجه اعتبارشان را پایین مىآورند مورد تأکید قرار مىدهد به علاوه افراد نادان خود نیز به کمال ایشان معتقدند. به این ترتیب بر دورى کردن آنها از دانش و دانشمند، و دشمنىشان با این فضیلت افزوده مىشود. لازمهٔ نادان بودن به چیزى آن است که نمىتواند فایده دانستن آن را تصوّر کند در نتیجه این باور برایش حاصل مىشود که فراگیرى آن سودى ندارد لذا از یاد گرفتن آن پرهیز مىکند. آنگاه بر آن پرهیز و دورى پافشارى مىنماید به این که علم بهترین فضیلتى است که دانشمندان با آن بر نادانان مىبالند و با فضیلت علم بر علیه آنان و نقصان و سقوطشان از درجهٔ اعتبار حکم مىکنند با آن که نادانان نیز به کمال علما بدان جهت اعتقاد دارند در نتیجه دورى کردن جاهلان از دانش و دانشمندان و دشمنیشان با فضیلت علم شدّت مىیابد.[۱۶۹]چنین برداشت میشود که امام (×) حکمت را در مذّمت جهل و جاهلان بیان فرمودهاند، زیرا جهل از زشتترین پستیهاست و بیشترین خطر را دارد و جاهل همواره با آنچه که خیر و صلاح دنیا و آخرت را در پی دارد مخالفت میکند و برای جهل جاهل همین کافی است که خودش را پیوسته عالم و بی نیاز از ارشاد و راهنمایی دیگران ببیند.
- ۶٫ حکمت شماره۱۷۳: ارزش مشورت ها (اخلاقى، اجتماعى)
- ۲۳٫ ۶٫ متن حکمت
«مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإ.»
- ۲۳٫ ۶٫ لغت
الآراءَ: نظرات، عقاید، تدابیر.[۱۷۰] مواقعَ: مکانهای افتادن، رزمگاهها.[۱۷۱]
- ۲۳٫ ۶٫ توضیحات نحوی
مَنْ: مبتدا، مرفوع محلاً. إسْتقبَلَ: فعل شرط و مجزوم محلاً. وجوهَ: مفعول و منصوب با اعراب ظاهری.
الاراءِ: مضاف الیه، مجرور با اعراب ظاهری. عَرفَ: جواب شرط و مجزوم محلاً. مواقعَ: مفعول به و منصوب با اعراب ظاهری. الخطا: مضاف الیه و مجرور تقدیراً. فعل شرط وجواب شرط: خبر «مَنْ» و مرفوع محلاً.
- ۲۳٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: از جملات خبری تشکیل شده و کمال اتصال وجود دارد، غرض، ارشاد مخاطب است.
- ۲۳٫ ۶٫ ترجمه حکمت
امام (×) فرمود: «آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب تشخیص دهد.»
- ۲۳٫ ۶٫ شرح