نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای نگارش پایان نامه درباره ارتباط بین آگاهی مدیران از وظایف مدیریت و نحوه تصمیم گیری ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

فردی که توانایی مدیریت داشته باشد ،رهبر نباشد
فردی که رهبری داشته باشد اما مدیر نباشد
توانایی رهبری
توانایی
مدیریت

فردی که دارای دو توانایی رهبری ومدیریت باشدش
۲-۹ توانایی های مدیریت ورهبری( همان منبع )
۲-۴-۴ انواع سبک های رهبری
انواع مختلف سبک های رهبری در حال تغییر وتکامل است ، ولی آنچه که در زیر می آید سبک های رهبری است که تا حدی شناخته شده ومشخص می باشد وتعاریف آنها به طور ساده وخلاصه بیان شده است .
- سبک اقتدار گرا
قدرت خود را از منابعی مثل : مقام ، دانش ، زور یا توانایی تشویق وتنبیه می گیرد واین قدرت را به عنوان یک اصل یا یک روش برای انجام امور ، بکار می برد .اقتدار او از یک حالت خشن تا یک حالت پدرانه ، بر حسب اینکه چقدر روی انگیزش ، تهدید وتنبیه در حالت خشونت ویا تشویق در حالت پدرانه عمل نماید ، تغییر می کند .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
- سبک بوروکراتیک
رهبر بوروکراتیک مثل رهبر اقتدار گرا ، به مردم می گوید که برای چه وچگونه کار می کنند اما پایه همه ی دستورات او انحصارا ، سیاست ها ، روشها ، و دستور العملها ی سازمانی است
- سبک دیپلماتیک
رهبر این سبک ، هنر پیشه ای است که مثل فروشنده با بهره گرفتن از هنر خود برای متقاعد کردن افراد زندگی می کند
- سبک مشارکتی
رهبر مشارکتی به صورت باز ، مردم را را به شرکت در تصمیم گیری ها ، سیاست گزاری ها وتعیین روش های اجرایی ، برای زمینه های محدود ویا گسترده دعوت می نماید .او یک رهبر مشاوره ای می باشد .
- سبک رها کرده یا لجام گسیخته
رهبر رها کرده را به اسبی تشبیه کرده اند ، که دهنه اش باز شده است او برای پیروان خود یک هدف را مشخص وعوامل آن مثل ، سیاست ها ، زمان انجام کار وبودجه را نیز تعیین می کند وسپس آنها را بدون هدایت وکنترل بیشتر رها می سازد ، مگر اینکه خود پیروان تقاضای کنترل کنند ( احمدی ۱۳۸۸: ۱۳۹)
در نظریه ای دیگر سبک های رهبری به چهار نوع تقسیم شده واز هر یک به عنوان یک سیستم نام برده شده است این سبک ها عبارتند از :
- سبک اول ( سیستم یک )
در این سبک ، که کاملا وظیفه مدار و امرانه است ، مدیر و رهبر به مرئوسان خود اعتماد ندارد وروابط رهبر وپیرو مبتنی بر ترس وارعاب است
- سبک دوم ( سیستم دو )
در این سبک ، رابطه امرانه بین رهبر وپیروان همچنان بر قرار است ، اما رابطه مذکور در این حالت تلطیف شده وچون رابطه خادم و مخدوم توام با نوعی مرحمت پدرانه است
- سبک سوم ( سیستم سه )
در این سبک ، اطمینان واعتماد به مرئوسان در حد خوبی است وبا آنان در تعیین پاره ای اهداف مشارکت می شود .اما مسائل وموضوعات عمده ی سازمانی همچنان به وسیله ی رهبروراسا فیصله می یابند
- سبک چهارم ( سیستم چهار )
در این سبک ، اطمینان واعتماد به مرئوسان درحد کمال ، ورابطه ای صمیمانه ومشارکت جویانه در تمامی امور میان آنان برقرار است . دراین سبک ، تصمیم گیری ها کاملا مشارکتی و گروه های رسمی وغیر رسمی با هم در آمیخته اند .(الوانی ، ۱۳۸۹ :۱۴۷)
در شبکه مدیریت ، پنج نوع مختلف رهبری بر اساس توجه به تولید (وظیفه )توجه به افراد ( روابط ) در چهار ربع شناسایی شده به وسیله مطالعات اوهایو مشخص می شوند.

تیمی باشگاهی
میانه روی
وظیفه مدار بی خاصیت

توجه به تولید توجه به افراد
(زیاد) ( کم )
۲-۱۰ سبک های رهبری شبکه مدیریت
پنج سبک رهبری فوق به شرح زیر توصیف می شوند :
- بی خاصیت
برای حفظ عضویت سازمانی ، به کار بردن حداقل کوشش وتلاش در انجام دادن کار مقرر کفایت می کند
- باشگاهی
توجه ملاحظه گرانه به نیازهای افراد از حیث روابط رضایت بخش ، به پیدایی جو سازمانی دوستانه ی راحت وسرعت جریان کار منجر می شود
- وظیفه مدار
کارایی در عملیات موقعی حاصل می شودکه شرایط کار به نحو ی ترتیب یابد که عناصر انسانی حداقل دخالت رادر آن داشته باشند
- میانه روی
امکان عملکرد سازمانی موثر هنگامی میسر می شود که میان ضرورت انجام کار وحفظ روحیه افراد در یک سطح رضایت بخش تعادل بر قرار شود
- تیمی
موفقیت در کار از عهده افراد متعهد بر می آید وابستگی متقابل به واسطه علاقه مشترک درهدف سازمان ، به روابط توام با اعتماد واحترام منجر می شود

نظر دهید »
دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد نقش نهاد خانواده در بزهکاری اطفال- فایل ۱۱
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

منظور از روایی این است که محتوای ابزار گردآوری اطلاعات یا سوالات مندرج در ابزار دقیقا متغیرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد. یعنی اینکه هم داده های جمع آوری شده از طریق ابزار مازاد بر نیاز پژوهش نباشد و هم اینکه داده های مورد نیاز در رابطه با سنجش متغیرها در محتوای ابزار حذف نشده باشند (حافظ نیا،۱۳۷۸).
با عنایت به آنکه پرسشنامه الگوهای ناسازگار اولیه بر گرفته از مدل یانگ(۱۹۹۸) می باشد، بنابراین استاندارد بوده و همچنین روایی این پژوهش با بهره گرفتن از پرسش نامه خبرگان تأیید گردید.
دانلود پایان نامه
ح) پایایی آزمون[۳۹]
یک مقیاس یا آزمون زمانی دارای پایایی است که در شرایط ثابت از انجام مکرر آن نتایج یکسان حاصل گردد . پس پایایی آزمون بیانگر قابلیت اعتماد به نتایج آزمون است . قابلیت اعتماد عبارت است از همبستگی میان یک مجموعه از نمرات و مجموعه دیگری از نمرات در یک آزمون که به صورت مستقل بر یک گروه آزمودنی به دست آمده باشد .
برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری اطّلاعات از طرق مختلفی استفاده می شود که در این تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه به کار می رود .
خ) ضریب آلفای کرونباخ[۴۰]
با محاسبه این ضریب می خواهیم ببینیم تا چه حد برداشت پاسخگویان از سولات یکسان بوده است. اساس این ضریب نیز بر پایه طیف ها یا مقیاس هاست. در واقع ضریب آلفای کرونباخ از جمله روش های تعیین پایائی آزمون با تاکید بر همسانی درونی است.
روش آلفای کرونباخ در شرایطی که نمرات سولات نه تنها برای گزینه های دو جوابی بله و خیر، بلکه برای گزینه های چند جوابی مانند طیف پنج گزینه ای لیکرت[۴۱] نیز قابل استفاده می باشد.
 در هر تحقیق و یا پایان نامه ای که بر اساس پرسشنامه تهیه و تنظیم می شود، بایستی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردد تا از یک سویه نبودن سوالات اطمینان حاصل گردد. این کار وقتی پیش نمونه یا پیش آزمون گرفته می شود انجام می پذیرد.
آلفای کرونباخ، ضریب روائی برای مقیاس های نگرش سنج را به صورت زیر بیان می کند :
جدول شماره ۳-۳- مقیاس سنجش کرونباخ و تحلیل پایایی آن

 

ضریب پایایی آلفای کرونباخ
شدت کم متوسط زیاد
مقدار آلفای کرونباخ ۴۵/۰ ۷۵/۰ ۹۵/۰

J : تعداد زیر مجموعه سوال­های پرسشنامه یا آزمون
j: واریانس زیر آزمون jام
: واریانس کل آزمون
از آنجایی که آلفای کرونباخ معمولاً شاخص کاملاً مناسبی برای سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه ­گیری و هماهنگی درونی میان عناصر آن است.بنابراین قابلیت اعتماد پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق بعد از 

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع تحلیلی بردکترین روسیه واتحادیه اروپا در بحران اکراین- فایل ۱۵
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۶-۳-۱-۱ ) پرونده عراق:
تحریم عراق ،در تاریخ دوم اوت سال ۱۹۹۰ عراق به کویت حمله کرد و آن کشور را به اشغال خود در آورد. چهار روز پس از این حادثه، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه ۶۶۱ ضمن محکوم کردن اقدام عراق ذیل فصل هفتم منشور تصمیم گرفت:
۱- دولت‌ها باید از وارد کردن هر کالایی با منشأ تولید عراق یا کویت خودداری کنند. هرگونه فعالیت اتباع کشورها در داخل یا خارج از سرزمین‌هایشان برای صادرات و حمل و نقل کالاهای عراق و کویت و هرگونه نقل و انتقال پول به عراق و کویت ممنوع می‌باشد.۲- ممنوعیت فروش اسلحه و تجهیزات مربوطه وهر نوع کالا بجز دارو و مواد غذایی. دولت‌ها نباید هیچ نوع امکانات مالی برای فعالیت‌های بازرگانی، صنعتی و یا خدمات عمومی در عراق یا کویت ارائه کنند. کلیه منابع مالی کویت و عراق در تمامی کشورها به حالت توقیف در می‌آید.۳- تمامی دولت‌ها از جمله کشورهای غیر عضو سازمان ملل باید مانع اجرائی شدن هر نوع قراردادی شوند که گشایش اعتبار آن قبلاً صورت گرفته است.[۲۲۱]
مقاله - پروژه
۶-۳-۱-۲ ) پرونده کره شمالی:
شورای امنیت به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۲۰۹۴ در۱۲ فوریه ۲۰۱۳ را در پاسخ به آزمایشات هسته ای کره شمالی به تصویب رساند، و ضمن محکوم کردن آزمایشهای هسته ای سوم این کشور با اعمال تحریم های جدید علیه این رژیم بخاطر تلاش به دستیابی بر سلاحهای هسته ای وموشکه ای بالستیک. در قالب این قطعنامه دسترسی کره شمالی به انتقال پول نقد را محدود وروابط پولی ومالی این کشور را در سیستم بانکی بین المللی رسما محدود نمود.[۲۲۲]
۶-۳-۱-۳ ) پرونده ایران:
شورای امنیت در تاریخ ۳۱ ژوئیۀ ۲۰۰۶ قطعنامۀ ۱۶۹۶ اولین دور تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را تحت مادۀ ۴۰ منشور ملل متحد علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد. اولین دور تحریمها تحت پوشش قرار داد مواد حساس هسته ای و مسدود کردن دارایی های افراد و شرکتهای ایرانی مرتبط با برنامه هسته ای را. در بند ۵ از بندهای اجرایی پیش نویس این قطعنامه آمده است: از تمامی کشورها می خواهد مطابق با اختیارات حقوقی ملی و قانونیشان از انتقال هرگونه اقلام، مواد کالا و فناوری که می تواند به فعالیت های مربوط به غنی سازی و بازفرآوری هسته ای در ایران مربوط شود، جلوگیری کنند.
علاوه بر این و در راستای اولین دور تحریمها علیه ایران، شورای امنیت در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۰۶ قطعنامۀ ۱۷۳۷ را علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد.
در بند ۳ این قطعنامه امده است: شورای امنیت تصمیم می گیرد که کلیه کشورها می بایست اقدامات لازم به منظور ممانعت از عرضه, فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم از سرزمین شان یا بوسیله اتباع شان, یا با بهره گرفتن از کشتی ها و هواپیماهای تحت پرچم شان و یا استفاده و بکارگیری در راستای منافع ایران - اعم از اینکه منشاء آن در قلمروشان بوده یا نباشد - نسبت به کلیه اقلام, مواد, تجهیزات, کالاها و فناوری که می تواند به فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی، بازفرآوی یا آب سنگین ایران کمک نماید را به مورد اجرا گذارند.
در بند ۱۲ قطعنامه آمده است: شورای امنیت تصمیم می گیرد که تمامی دولتها کلیه اعتبارات، دارایی‌های مالی و سایر منابع اقتصادی که در تاریخ پذیرش این قطعنامه و یا هر زمان دیگری پس از آن در قلمروشان قرار دارد و متعلق به یا در کنترل اشخاص یا نهادهایی هستند که در ضمیمه قطعنامه مشخص شده اند، یا دیگر اشخاص و نهادهایی که شورای امنیت یا کمیته تشخیص دهد، یا تمامی اشخاص یا نهادهایی که از طرف آنان و یا با هدایت آنان، یا به وسیله نهادهای متعلق به آنان یا در کنترل آنان عمل می کنند مسدود خواهند نمود و نیز تصمیم می گیرد که تمام دولتها باید اطمینان حاصل کنند که از هر گونه اعتبارات، دارایی‌های مالی، یا منابع اقتصادی که توسط اتباعشان یا اشخاص یا نهادهای در قلمروشان در اختیار اشخاص و نهادهای فوق‌الذکر قرار گیرد ممانعت خواهد شد.
شورای امنیت در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ قطعنامۀ ۱۷۴۷ و در تاریخ ۳ مارس ۲۰۰۸ سومین دور تحریم های اقتصادی در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۸و در ادامه دور سوم تحریمها علیه ایران ودر تاریخ ۹ ژوئن ۲۰۱۰ قطعنامۀ ۱۹۲۹ را علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد.در این قطعنامه که دور چهارم از تحریم های شورای امنیت محسوب می شود، شورای امنیت خواستار اقداماتی بر علیه بانکهای جدید ایرانی در خارج از کشور در صورت مظنون بودن در ارتباط با برنامه های هسته ای یا موشکی ایران شده است. این تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد علیه ایران با در لیست سیاه قرار دادن سه شرکت تحت کنترل کشتیرانی جمهوری اسلامی و متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گسترش یافت[۲۲۳].
۶-۳-۱-۴ ) پرونده یوگسلاوی:
به دنبال درگیری‌های داخلی یوگسلاوی و تلاش‌های اتحادیه اروپا برای بازگرداندن صلح به آن کشور، شورای امنیت سازمان ملل ذیل فصل هفتم منشور با صدور قطعنامه ۷۱۳ در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۱ با هدف برقراری صلح و امنیت در یوگسلاوی، تحریم فوری و عمومی ارسال هر نوع سلاح و تجهیزات مربوطه به یوگسلاوی را وضع می‌کند.این شورا در ۱۵ دسامبر ۱۹۹۱ با صدور قطعنامه ۷۲۴ ضمن تاکید مجدد بر ضرورت پایبندی کشورها به عدم ارسال سلاح از کشورها خواستار آن شد تا ظرف ۲۰ روز گزارشی از اقدامات خود را در این رابطه را اعلام کنند و برای همین منظور کمیته تحریم برای پیگیری و نظارت ایجاد شد تا موارد نقض قطعنامه توسط دولت‌ها را به شورای امنیت گزارش کند و توصیه‌هایی برای افزایش کارائی این مصوبات اعلام کند و از تمامی کشورها خواسته شد تا همکاری کامل با این کمیته داشته باشند.با افزایش درگیری‌ها و قلع و قمع مسلمانان بوسنی و هرزگووین، شورای امنیت با صدور قطعنامه ۷۵۷ در تاریخ ۳۰ مه ۱۹۹۲ دامنه تحریم‌ها را افزایش داد و ذیل فصل هفتم منشور مقرر داشت که:
۱- کشورها از واردات هر نوع کالا با منشأ جمهوری فدرال یوگسلاوی(صربستان و مونته نگرو) خودداری کنند.۲- کشورها مانع آن دسته از فعالیت‌های اتباع شان شوند که منجر به توسعه توان صادراتی یوگسلاوی می‌شود و از هر گونه نقل و انتقال پول در این رابطه جلوگیری به عمل آورند.۳- دولت‌ها نباید هیچ نوع تسهیلاتی را برای امور بازرگانی، صنعتی و یا خدمات عمومی در اختیار یوگسلاوی قرار دهند و باید مانع خروج اموال و دارائی های یوگسلاوی از سرزمینشان شوند.۴- کشورها نباید به هواپیماهایی که به مقصد یوگسلاوی و یا از مبدأ آن کشور پرواز می‌کنند اجازه نشست، برخاست و یا عبور از فضای کشورشان را بدهند. هر نوع ارائه خدمات مهندسی به هواپیماهای یوگسلاوی ممنوع می‌باشد.۵- کشورها سقف تعداد نفرات نمایندگی‌های سیاسی و کنسولی یوگسلاوی را کاهش دهند و مانع از مشارکت ورزشکاران یوگسلاوی در مسابقات ورزشی شوند که در کشورشان برگزار می‌شود. همچنین همکاری‌های علمی، فنی و فرهنگی با یوگسلاوی را قطع کنند و مانع از انجام دیدارهای افراد و گروه‌های رسمی مورد حمایت دولت یوگسلاوی شوند.
۶-۳-۱-۵ ) همچنین به موارد زیر نیزمی توان اشاره کرد:[۲۲۴]
- علیه رژیم آپارتاید افریقای جنوبی - قطعنامه شماره ۴۱۸ در تاریخ ۴ نوامبر ۱۹۹۷
- علیه لیبی – قطعنامه شماره ۷۳۱ در تاریخ ۲۱ ژانویه ۱۹۹۲
- علیه افغانستان – قطعنامه شماره ۱۲۶۷ در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۹۹
- علیه سودان – قطعنامه شماره ۱۰۵۴ در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۹۶
- علیه هائیتی – فطعنامه شماره ۸۴۱ در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۹۷
- قطعنامه ۱۸۴۶ (۲۰۰۸) علیه سومالی و قطعنامه ۱۱۳۲ (۱۹۹۷)،تحریم های تسلیحاتی سیرالئون.و قطعنامه ۱۵۷۲ (۲۰۰۴)،تحریم های تسلیحاتی ساحل عاج ، قطعنامه ۱۶۴۹ (۲۰۰۵)،تحریم های تسلیحاتی،ممنوعیت سفر، انسداد دارایی ها،علیه جمهوری دموکراتیک کنگو.
بخش چهارم ) تحریم اقتصادی یکی از ابزار شورای امنیت در حفظ واعاده صلح و امنیت جهانی
شورای امنیت با بهره گرفتن از تحریمهای اقتصادی سازمان ملل به عنوان ابزاری برای اعاده و حفظ صلح و امنیت جهانی بدون مداخله قدرت نظامی بهره می برد. با وجود اینکه تحریمهای اقتصادی در سال ۱۹۴۵در منشور سازمان ملل متحد پیش بینی شده بود ولی به دلایل سیاسی مربوط به دوران جنگ سرد و موانع حاصل از آن، این ابزار در آن دوران موفقیت چندانی نداشت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۹۰ میلادی جایگاه ویژه ای بعنوان مجازات بین المللی در حقوق بین الملل پیدا کرد .
در ارزیابی آثار تحریمهای اقتصادی علاوه بر شرایط پیچیده بین‌المللی و رفتارهای متفاوت و گاهاً متضاد که گاهی اثر تحریمها را خنثی می‌کند باید ماهیت رژیم تحریمها وهمچنین ساختار و ماهیت حکومت های تحت تحریم را در نظر گرفت .بر فرض اگر هدف از تحریم اقتصادی تغییر رفتار یک رژیم سیاسی با شد در این مورد تحریم های موثر نبوده است .برای نمونه می توان به تحریم کوبا به مدت ۶۰ سال، تحریم عراق در دوران حکومت صدام حسین در حدود یک دهه ، تحریم جمهوری خلق دموکراتیک کره شمالی، تحریم رژیم جمهوری اسلامی ایران لذا ساده انگاری خواه دبود که هدف از تحریم را تغییر رفتار سیاسی حکومت ها و حتی تغییر حکومت ها بدانیم ، بلکه در کنار این اهداف عنوان شده ، هدف اصلی تحریم ها سلطه اقتصادی و غارت منابع کشور تحریم شونده می باشد.کشورهای مورد هدف تحریم ممکن است خود را با شرایط تحریم اقتصادی تطبیق دهد و یا تحریمهایی که فاقد سرعت لازم باشند اثری چندانی نداشته باشد. ولی تحریمهای اقتصادی اگر هدفدار و هوشمند نباشد. وضعیت اقتصادی مردمی که هیچ نقشی در اعمال تحریم ها نداشته‌اند را نابسامان می‌کند و همه حقوق اساسی یک ملت را پایمال می سازد و این اصولاً مخالف اهداف پیش‌بینی شده مطابق ماده یک منشورسازمان ملل متحد یعنی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها می‌باشد. اگر شورای امنیت می خواهد پارادکس موجود بین حفظ واعاده صلح با حق توسعه اقتصادی واجتماعی را حل کند واگر تحریم را بعنوان مجازات در نظر می گیردضروری است صرفا از تحریم های هوشمند مانند تحریم تسلیحاتی استفاده کند ونه از تحریم های جامع که ملت ها را به خاک سیاه می نشاند.مردمانی که هیچ گناهی ندارند و از یک طرف اسیر حاکمان مستبد و دیکتاتور می باشند و از سوی دیگر جامعه جهانی بعوض کمک ، آنها را در شرایط سخت معیشتی و زیستی قرار می دهدو قربانی می نماید درحالیکه هیچ نقشی در تخلف از موازین بین‌المللی ندارند. بدین ترتیب شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل ملزم به رعایت قواعد و مقررات بین‌المللی و رعایت سه اصل مهم ضرورت تحریم، تناسب و انسانی بودن می باشد. همچنین بایستی قواعد آمره حقوق بین‌الملل عام در زمان اعمال تحریم های اقتصادی نیز در نظر گرفته شود که مهمترین قاعده آمره، حق حیات ملت‌هاست و همانطور که می‌دانیم این واژه مفهومی گسترده دارد که شامل تحویل حداقل کالاها و خدمات و امکانات بهداشتی و پزشکی است و در اعمال تحریم های اقتصادی توسط شورای امنیت، بایستی اصل تفکیک را در نظر گرفت و هدف تحریمها مسئول و سران متخلف و تندرو حکومتها باشد نه افراد عادی و بی‌گناه.در حالیکه رهبران اقتدار طلب نه تنها از تحریم ها آسیبی نمی بینند بلکه بیشتر نیز بهره مند شده و در تحکیم حکومت های خویش از آن بهره می برند.
تحریمهای اقتصادی سازمان ملل متحد بر اساس فصل هفتم منشور شدیدترین نوع از برخوردهای سیاسی تلقی می‌گردد. وبا اینکه تدوین کنندگان منشور هدف از اعمال فصل هفت منشور را حفظ صلح و امنیت بین‌المللی عنوان کرده‌اند ولی هستند سیاستمدارانی که برای حفظ قدرت و یا اثبات برتری جهانی خود یا تسلط بر سایر کشورها و منابع آنها با از این ابزار برای رسیدن به اهداف سیاسی و برتری‌جویی خود بناحق استفاده می‌نمایند.
امروزه از دیدگاه حقوق بین‌الملل هدف عمده از اعمال تحریم ها بر علیه یک کشوری ناشی از دکترین مهار مناقشات و جلوگیری از تعمیق بحرانهای منطقه ای و بین المللی بوده و اندیشمندان وصاحب نظران حقوق بین الملل و روابط بین المللی سعی در به حداقل رساندن مناقشات و پیشگیری از بحران ها را ترجیح داده اند ولی باید مواظب بود که در این میان ملت های ضعیف در معرض خطرات ناشی از تحریم مجبور به هدایت شدن به افکار و اعمال رادیکالی نگردند که در آن صورت صلح و امنیت جهانی بیشتر آسیب خواهد دید.
نتیجه گیری
سازمان ملل متحد، دستگاهی است که با بهره‌گیری از نظام‌‌ها و آیین‌های معین، حول محور ارزش متعالی لزوم رعایت ارزش های انسانی و حقوق بشر که در صدر مقدمه منشور نیز به آن اشاره شده و حقوق بشریت نماد آن است، پایه گذاری شد تا گردش حیات و اجرای مقررات بین‌المللی تابع نظمی معین شوند. و از تکثر و تعدد در اجرای حقوق بین الملل جلوگیری بعمل آید. بنابراین چنانچه به مقدمه منشور بنگریم به ‌وضوح و بی‌هیچ ابهامی درخواهیم یافت که آرمان ملل متحد همانا محفوظ داشتن نسل‌های آینده از بلایای جنگ با اعلام ایمان به حقوق اساسی بشر و حیثیت و ارزش شخصیت انسانی است و راه رسیدن به این آرمان و اهداف متعالی، برقراری صلح و امنیت بین‌المللی است.با توجه به مقطع زمانی تصویب منشور، به نظر می‌رسد تأکید بر نفی جنگ بدین خاطر بود که جنگ جهانی دوم ، خیانت گسترده دولت‌های سلطه گر و تمامیت خواه به جان و آزادی‌های انسان‌ها حتی شهروندان خودشان را به نمایش گذاشت و درک بهتری از ارتباط لاینفک بین حمایت بین‌المللی از حقوق بشر و حفاظت از صلح جهانی در قالب یک سازمان متمر کز بین المللی آورد.
در پی تحولات ساختاری در عرصۀ قدرت بین‌الملل و پیچیده شدن رخدادها و تحولات، ابزارهای اعمال قدرت در عرصۀ جهانی نیز دچار دگرگونی شده‌اند و این امر لزوم بازنگری شناخت این گونه ابزارها را به اثبات می‌رساند.تا اوایل قرن بیستم جنگ در خیلی از موارد مشروع شناخته می شد و حتی در حقوق بین الملل مباحث جنگ مشروع و نامشروع جایگاه ویژه ای داشت ولی در گذر زمان وتعالی اندیشه بشری و ظهور اندیشه های اومانیستی با محوریت حقوق بشر دیگر قدرت های سلطه گربرای اعمال سیاست های خود از درگیری های نظامی زیاد استفاده نمی کنند و با تغییر استراتژی در سیاست های خارجی خود از جنگ نرم و ابزارهایی همچون تحریم بیشتر بهره می برند.با بررسی این سیر بدین نکته دست می‌یابیم که هدف تحریم اقتصادی، بیش از اعمال فشار برکشور مورد تحریم واقع شده، ایجاد یک همگرایی و نیز همراه‌سازی کشورها با خواست و خط‌مشی‌های یک دولت سلطه‌گر بوده است. ازدیگر سو در حال حاضر و در کوتاه مدت، شرایط و رفتارغرب نشان می‌دهد که استراتژی آنها در قبال مسئله تحریم، کنترل تسلط برمنابع اقتصادی وبازار انرژی( قیمت نفت و فرآورده‌های آن) در بازار جهانی است.
ازسوی دیگر عنوان کردیم که از اهداف اصلی ایجاد سازمان ملل متحد و تدوین کنندگان منشور حفظ صلح و امنیت بین‌المللی با محوریت سازمان ملل است ولی اتحادیه اروپا وایالات متحده امریکا برای حفظ قدرت و یا اثبات برتری جهانی خود یا تسلط بر سایر کشورها و منابع آنها و رسیدن به اهداف سیاسی و برتری‌جویی خود بناحق از ابزار جنگ نرم و مخصوصا تحریم اقتصادی استفاده می‌نمایند. در اینکه روسیه با نقض آشکار حقوق بین الملل و دخالت در امور داخلی اکراین در پی ثبیت حقوق نامشروع خود در منطقه هست حرفی نیست اما اگر قرار باشد در عرصه بین المللی هر دولتی که توانایی وقدرت اعمال قانون را دارد راسا به تشخیص جرم و اعمال مجازات دست زند دیگر جایگاه مشروع وقانونی سازمان ملل متحد محلی از اعراب نخواهد داشت .از دیدگاه حقوق بین‌الملل اهمیت عمده جنگ اقتصادی، در نقش آن به عنوان محکی برای ارزیابی مراحل مختلف تحول افکار و نظرات ما درباره طبیعت و هدف حقوق بین‌الملل است. به طور کلی، جهت‌گیری حقوق بین‌الملل در طی دو قرن گذشته از توجه خاص و تأکید بر روی مراقبت و کنترل مناقشات، به سمت محدود کردن و به حداقل رساندن و در نهایت، ریشه‌ کن کردن مناقشات تغییر نموده است.بر این اساس، آرمان همکاری بین ملتها با محوریت سازمان ملل با همه کاستی های که دارد ، بایستی جایگزین مناقشات و اعمال مجازات های یک جانبه از سوی صاحبان قدرت در جهان شود. چنانچه تعبیر و برداشت مذکور از گرایش عمومی حقوق بین‌الملل صحیح باشد می‌توان با جسارت توأم با احتیاط، حدس زد که حرکت عمومی حقوق بین‌الملل به سمت ممنوعیت جنگ اقتصادی است چرا که حقوق بین‌الملل ابزاری جهت متحد نمودن و قرار دادن کشورهای جهان در کنار یکدیگر در مسیر تلاش مشترک جهت رفاه کل بشریت است. بنابراین شایسته است جامعه بین‌المللی آگاهانه و با احتیاط در این مسیر گام بردارد تا اهداف و مقاصد پیش‌بینی شده در منشور بر اساس اراده و خواست چند کشور اقتدار طلب به انحراف کشیده نشود تا اگر تحریم اقتصادی نیز اعمال می‌شود به حق و در راستای اهداف منشور برای رسیدن به جهانی آزاد همراه با برابری و عدالت و صلح و امنیت باشد.نه در راستای مطامع سیاسی واقتصادی طیف خاصی از کشورها.
فراموش نکنیم که در اعمال تحریم های اقتصادی چه توسط شورای امنیت و چه توسط قدرت های سلطه گر جهانی، افراد عادی و بیگناه صدمه اصلی را می بینند نه مسئولین و سران متخلف و تندروی حکومت های اقتدارگرا و دیکتاتور،بنابراین قربانی کردن یک ملت در راستای اهداف استراتژیک یک ابرقدرت یا ائتلاف کشورها، آنطور که گاهی اوقات در شورای امنیت نیز متاسفانه بنا می‌شود، با هر طریق و روشی به لحاظ انسانی توجیه پذیر نیست. متاسفانه هم روسیه وهم غرب دربرخورد دوگانه و مصادره به مطلوب کردن قواعد و استانداردهای حقوق بین‌الملل تا آنجا پیش رفته اند که گاهی در یک زمان واحد در مقابل دو وضعیت کاملا مشابه به لحاظ حقوقی، دو موضع متفاوت و متضاد را اتخاذ کرده اند. برای نمونه مواضع اتحادیه اروپا وایالات متحده آمریکا در مقابل تحولات سوریه و بحرین و مخصوصا بحران یمن این دوگانگی را به‌ وضوح نشان می‌دهد، وعدم شناسایی استقلال کوزوو در بحران بالکان از سوی روسیه به بهانه مغایرت با اصل لزوم حفظ تمامیت ارضی کشور و اصل عدم مداخله و همچنین در حال حاضر نیز دفاع پرشور فدراسیون روسیه از استقلال و تمامیت ارضی سوریه و محکوم‌کردن مداخلات بیگانگان در آن کشور، با تهاجم نظامی روسیه به قلمرو حاکمیت اکراین در تعارض آشکار قرار دارد. حضور نظامی روسیه به تجویز دومای آن کشور و نادیده‌گرفتن حاکمیت ملی کشور اکراین نقض آشکار حقوق بین‌الملل است. مواضع اتخاذی مقامات کرملین نشان می‌دهد که آن کشور هیچ اعتقادی به حق تعیین سرنوشت ملت‌ها ندارد و دغدغه اصلی آن کشور نباید قواعد حقوق بین‌المللی باشد بلکه  باید تامین امنیت خود در حیاط‌های خلوتی که به بهای نادیده‌گرفتن استقلال و تمامیت ارضی کشورهای پیرامون فراهم کرده، باشد.
بحران اکراین نشان داد که حقوق بین‌الملل در مواجهه با قدرت های بزرگ چقدر ناتوان و بی‌مقدار و زمینگیراست و شورای امنیت نیز هرجا که به داوری در مورد رفتار یکی از اعضای دایم خود فراخوانده می‌شود در آنجا اصول پایه حقوق بین‌الملل به‌سادگی زیرپا گذاشته می‌شود. گویی که رعایت اصول و قواعد حقوق بین‌الملل صرفا به شرط انطباق آن با منافع ملی قدرت های بزرگ ضروری است.از انجائیکه امور جهانی امروزه به‌طور تنگاتنگی به همدیگر گره خورده است و هر نا امنی و بحرانی در یک گوشه از جهان سریعا به مناطق دیگر منتقل می‌شود وصلح و امنیت بین المللی را به مخاطره می اندازد ،لذا مساله بسیار حیاتی و حائز اهمیت در این میان ضرورت بازنگری در ساختار شورای امنیت برای اعاده صلح وامنیت جهانی است. اصلاحاتی اساسی همانند بازنگری در اعمال حق وتو، تا آرمان واهداف سازمان ملل متحد تحقق یابد.
منابع :
گریفیتس،مارتین،«دانشنامه روابط بین الملل وسیاست جهان»ترجمه علیرضا طیب،نشر نی،چاپ سوم ۱۳۹۴
رابرت بلدسو-بوسچک ، «فرهنگ حقوق بین الملل »، ترجمه بهمن آقایی ، انتشارات میزان
بیگ زاده ، ابراهیم ، «حقوق سازمانهای بین المللی »، انتشارت مجد،چاپ اول ،۱۳۸۹
هاشمی، سید محمد،«حقوق بشر وآزادیهای اساسی»، انتشارات میزان،چاپ اول ،۱۳۸۴
بیک زاده، ابراهیم، بررسی جنایات نسل کشی و جنایات علیه بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ، مجله تحقیقات حقوقی، شماره۲۱و۲۲، زمستان ۱۳۷۷
ضیایی بیگدلی، دکتر محمدرضا،«حقوق معاهدات بین المللی»،انتشارات کتابخانه گنج دانش،،۱۳۸۸
کک دین نگوین،دنیه پاتریک،پله آلن،«حقوق بین الملل عمومی»،ترجمه حسن حبیبی،انتشارات اطلاعات،چاپ اول ،۱۳۸۲
«آراء ونظریات مشورتی دیوان بیت المللی دادگستری»ترجمه محمد رضل ضیایی بیگدلی وهمکاران،انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی،چاپ اول ۱۳۸۸
اکهرست،مایکل؛«حقوق بین الملل نوین» ترجمه بهمن آقایی،دفترخدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
میر فخرایی،سید حسن « روسیه وناتو»پژوهشکده مطالعات راهبردی،چاپ اول ۱۳۹۲
فن گلان،گرهارد،«درآمدی بر حقوق بین الملل عمومی»ترجمه سید داود آقایی،نشر میزان ،بهار ۱۳۹۲
« مسئولیت بین المللی دولت» ترجمه علیرضا ابراهیم گل،شهردانش،چاپ پنجم،۱۳۹۲
مهرپور،حسین،«نظام بین المللی حقوق بشر»،اطلاعات،چاپ پنجم۱۳۹۲

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه درباره نقش دکترین صلاحدید دولتها در معاهدات بین المللی- فایل ۳۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
  • - B Peter Rosendorff , Helen V Milner, “The Optimal Design of International Trade Institutions: Uncertainty and Escape”, International Organization, vol 55 , Issue4, 2001, pp. 850-851. ↑

 

  • -لازم به ذکر است به موجب صدر ماده ۵۷ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین حقوق معاهدات که بیان می‌دارد اجرای معاهده را می‌توان مطابق مقررات معاهده به حالت تعلیق در آورد ناظر به آن است که هر طرف معاهده می‌تواند اجرای کل معاهده ( و نه قسمتی از آن را ) به حالت تعلیق در آورد. بدیهی است که چون مقرات یاد شده جنبه تکمیلی دارد این امر مانع از آن نیست که تا طبق مقررات معاهده، هر یک از طرفهای آن معاهده بتوانند حتی اجرای قسمتی از آن معاهده را معلق سازد. محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق معاهدات بین‌المللی، پیشین، صص ۲۵۱-۲۵۲. ↑

 

  • - Stephan Schill , Robyn Briese , “Self-Judging Clauses in International Dispute Settlement” op.cit , pp. 81-82. ↑

 

  • - ماده ۷۲ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین: ” آثار تعلیق اجرای یک معاهده، ۱-…: الف. آن دسته از طرفهای معاهده را که بین آنها اجرای معاهده معلق شده است، در دوره تعلیق از تعهد اجرای معاهده در روابط متقابل معاف مینماید؛ ب. اضافه بر آن، تأثیری در روابط حقوقی موجود بین طرفهای معاهده که به موجب معاهده بین آنها ایجاد شده است، نخواهد داشت ۲-… “ ↑

 

  • -Convention on the Recognition and Enforcement of Foreign Arbitral Awards (New York, 1958) (the “New York Convention) ↑

 

  • - جهت مطالعه بیشتر در خصوص کنوانسیون نیویورک رجوع شود به: لعیا جنیدی، «کنوانسیون نیویورک و رژیم اجرایی آن»، مجله حقوق تطبیقی، دوره ۲، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۹۰، صص ۵۱-۸۵. ↑

 

  • - لازم به ذکر است به موجب بند ۱ ماده ۵۶ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین حقوق معاهدات کهاشعار می‌دارد «رد یا خروج از معاهده ای که حاوی مقرّراتی در خصوص فسخ، ردّ یا خروج از آن نیست ۱- معاهده ای که در آن مقرّرات مربوط به فسخ وجود ندارد و ردّ یا خروج از آن پیش بینی نشده است، قابل ردّ نیست و نمی توان از آن خارج شد مگر آنکه:…» صریحاً لازمه خروج از یک معاهده را آن می داند که چنین شرطی در خود معاهده قید شده باشد. ↑

 

  • -معنای حقوقی خروج از یک معاهده عبارت است از: فعل و عمل حقوقی است که برحسب وضعیت خاصی بطور یکجانبه از طرف مقامات ذیصلاحیت کشور متعاقدی که مایل است تعهداتی راکه بعهده گرفته انجام ندهد،صورت می گیرد ↑

 

  • اجازه خروج از یک معاهده در هفده‌ معاهده‌ مهم‌ خلع‌سلاح‌ و کنترل‌ تسلیحات‌ قید شده است بطوریکه هر کدام‌ به‌طور جداگانه‌ موادی‌ را به‌ امکان‌ خروج‌ دولتها ازعضویت‌ در آنها وشرایط آن‌ اختصاص‌ داده‌اند. این‌ هفده‌ معاهده‌ به‌ترتیب‌ عبارت‌اند از: ۱- معاهده‌ جنوبگان‌ ۱۹۵۹ ۲-معاهده‌ منع‌ محدود آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ ۱۹۶۳ ۳ـ معاهده‌ ماورای‌ جو ۱۹۶۷ ۴ـ معاهده‌ منع‌ استقرار سلاحهای‌ هسته‌ای‌ در امریکای‌ لاتین‌ و کارائیب‌ (تلاتلولکو) ۵ـ معاهده‌ منع‌ گسترش‌ سلاحهای‌ هسته‌ای‌ ۱۹۶۸ ۶ـ ماده‌ ۸ کنوانسیون‌ زیر بستر دریاها ۱۹۷۱ ۷ـ کنوانسیون‌ سلاحهای‌ بیولوژیک‌ ۸ـ معاهده‌ موشکهای‌ ضدبالستیک‌ ۱۹۷۲ ۹ـ معاهده‌ منع‌ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ آستانه‌ ۱۹۷۴ ۱۰ـ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ زیرزمینی‌ صلح‌آمیز ۱۹۷۶ ۱۱ـ کنوانسیون‌ حفاظت‌ فیزیکی‌ از موارد هسته‌ای‌ ۱۹۸۰ ۱۲ـ معاهده‌ منطقه‌ عاری‌ از سلاحهای‌ هسته‌ای‌ آسیا ـ اقیانوسیه‌ ۱۹۸۵ (راروتونگا) ۱۳ـ موافقتنامه‌ تخریب‌ و عدم‌ تولید سلاحهای‌ شیمیایی‌ و تسهیل‌ انعقاد کنوانسیونی‌ جهانشمول‌ در مورد سلاحهای‌ شیمیایی‌ ۱۹۹۰ ۱۴ـ کنوانسیون‌ سلاحهای‌ شیمیایی‌ ۱۹۹۳ ۱۵ـ معاهده‌ عاری‌سازی‌ آسیای‌ جنوب‌شرقی‌ از سلاح‌ هسته‌ای‌ ۱۹۹۵ (بانکوک‌) ۱۶ـ معاهده‌ منع‌ جامع‌ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ ۱۹۹۶ ۱۷ـ معاهده‌ مناطق‌ عاری‌سازی‌ افریقا از سلاحهای‌ هسته‌ای‌ ۱۹۹۶ (پلیندابا) ↑

 

  • -شایان ذکر اینکه در خصوص خروج از معاهدات خلع سلاح بسیاری اعتقاد دارند که علیرغم اینکه یک دولت با خروج از معاهده به تعهدات بین‌المللی خود پایان می دهد لکن به دلیل اهمیت این نوع از معاهدات تعهدات‌ عرفی‌ مذکور را خاتمه‌ نمی‌بخشد و دولتهای‌ عضو در صورت‌ خروج‌ هم‌ متعهد به‌آن‌ خواهند ماند. ↑

 

  • - عباسعلی کدخدایی، نادر ساعد، پیشین، ص ۲۰۵. ↑

 

  • -در خصوص اعلام رضایت دولتها در رابطه با صلاحیت دیوان قبل از بروز اختلاف را که در اصطلاح صلاحیت اجباری می گویند دو روش پیش بینی شده است الف)از طریق صدور اعلامیه یکجانبه پذیرش اختیاری صلاحیت اجباری دیوان در این خصوص بند ۲ ماده ۳۶ اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری بیان می‌دارد که«دولت های امضا کننده این اساسنامه، می‌توانند در هر مورد اعلام دارند که قضاوت اجباری دیوان بین‌المللی دادگستری را نسبت به تمام اختلافاتی که جنبه قضایی داشته و مربوط به موضوعات ذیل باشد، در مقابل هر دولت دیگری که این تعهد را متقبل شود، به خودی خود و بدون قرارداد خاص، قبول کند…»ب)از طریق قیود مصرح در عهدنامه های بین‌المللی. ↑

 

  • -این حق شرط از بند ۸ ماده ۱۵ میثاق جامعه ملل و بند۷ ماده ۲ منشور ملل متحد نشات می‌گیرد و به اسناد بین‌المللی دو جانبه و چند جانبه بسیاری راه یافته است. ↑

 

  • - Gross Leo., “Bulgaria Invokes the Connally Amendment”, The American Journal of International La, vol 56 , 1962 , pp. 357-382. ↑

 

  • - Norwegian Loans (France v. Norway), Separate Opinion of Judge Sir Hersch Lauterpacht, ICJ Reports, 1957, p. 48. ↑

 

  • - حق شرط در ماده ۲ کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات به صورت زیر تعریف شده است: «حق شرط عبارت است از بیانیه یکجانبه ای که یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضاء، تصویب، قبول یا الحاق به یک معاهده صادر می کند و به وسیله آن قصد خود را دایر بر عدم شمول یا تعدیل آثار حقوقی بعضی از مقررات معاهده نسبت به خود بیان می دارد». ↑

 

  • -ماده ۳ فلات قاره: «حقوق دولت ساحلى نسبت به فلات قارّه تأثیرى در آب هاى فوق فلات، که جزو دریاى آزاد است و همچنین در فضاى جریان آن ندارد. دولت ساحلى در عین اینکه مى تواند براى اکتشاف و بهره بردارى اقدام لازم به عمل آورد، نمى تواند مانع نصب کابل ها و لوله هاى نفتى شود». ↑

 

  • -یکی از تفاوت های میان فسخ و خروج این است که فسخ هم در معاهدات دو جانبه و هم چند جانبه مصداق دارد ولی خروج مختص به معاهدات چند جانبه می‌باشد. جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید به: فلسفی، هدایت اله، حقوقبینالملل معاهدات، پیشین، ص ۵۶۵. ↑

 

  • - Self-determination. ↑

 

  • - مگر اینکه به وضوح به این موضوع اشاره نمایند مانند قسمت دوم بند ۲ ماده ۲۲ معاهده تجارت آزاد پرو با ایالات متحده آمریکا. ↑

 

  • -Good faith. ↑

 

  • -Fair dealing. ↑

 

  • - به عنوان مثال دولت آمریکا یک تعهد کلی در خصوص رعایت حسن نیت در اجرای قراردادها را به صورت صریح پذیرفته است. قانون یکنواخت بازرگانی (Uniform Commercial Code) که در سال ۱۹۵۱ تصویب و هنوز هم به عنوان یک قانون واحد در تمام ایالات متحده مورد پذیرش می باشد، در بیش از ۵۰ماده به حسن نیت اشاره نموده است، به عنوان نمونه ماده ۱-۲۰۱ قانون مزبور تعریفی از حسن نیت بدین گونه ارائه داده که حسن نیت عبارت است از صداقت در رفتار در معاملات مربوطه و در بند ۲۰۱-۲ در مورد صداقت می گوید: رعایت استانداردهای متعارف عدالت در انجام تجارت و یا قانون گذار فرانسوی در سال ۱۸۰۴ میلادی در بند ۳ ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی فرانسه، رعایت حسن نیت را در اجرای قراردادها لازم دانسته است. ↑

 

    • -ماده ۲۶ کنوانسیون ۱۹۶۹ حقوق معاهدات: «هر معاهده لازم الاجرائی برای طرفهای آن تعهّدآور است و باید توسط آنها با حسن نیّت اجرا گردد.» ↑

پایان نامه

 

 

 

  • - France v. United States of America , Rights of Nationals of the United States of America in Morocco, I.C.J , (Aug. 27) 1952 , Dissenting opinion of Judges Hackworth, Badawi, Levi Carneiro and Sir Benegal Rau , p217:”… We regard the … every article arid clause thereof must be observed and fulfilled with good faith…

 

↑

 

  • - بند ۱ ماده ۲۱۲ نفتا «… هیچ یک از این مقررات نمی‌بایست تفسیر شوند: الف- یک عضو را ملزم به ارائه اطلاعاتی کند که به اعتقاد آن عضو افشای آنها با منافع امنیتی اساسی آن مغایرت دارد؛ب- مانع یک عضو از اتخاذ اقدامی گردد که به اعتقاد آن عضو بر ای حفظ منافع امنیتی اساسی آن ضرورت دارد: ۱-به تجارت تسلیحات، مهمات و تجهیزات جنگی و همچنین به تجارت سایر کالاها و موا دی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر ای تأمین نیازهای تأسیسات نظامی به کار می روند مربوط می شود؛۲- در زمان جنگ یا سایر وضعیتهای اضطراری در روابط بین الملل اتخاذ می شود۳-در اجرای سیاست‌های ملی یا موافقت نامه بین‌المللی در ارتباط با عدم گسترش سلاح های هسته ای و یا دیگر دیستگاههای انفجار هسته ای….» ↑

 

  • -Stephan Schill , Robyn Briese , If the State Considers,” Self-Judging Clauses in International Dispute Settlement, op.cit , p.111. ↑

 

  • - سید قاسم زمانی، «جایگاه اصل تناسب در سازمان تجارت جهانی»، پژوهش حقوق و سیاست، سال یازدهم، شماره ۲۷، پاییز و زمستان ۱۳۸۸،ص ۱۰۵ ↑

 

  • - Christoffersen Jonas , op.cit, p. 35. ↑

 

  • - سید قاسم زمانی، جایگاه اصل تناسب در سازمان تجارت جهانی، پیشین، ص ۱۰۶. ↑

 

  • -Subjective. ↑

 

  • - H.Schloemann, S.Ohlhoff, “Constitutionalization and Dispute Settlement in the WTO: National Security as an Issue of Competence”, American Journal of International Law , vol 93 ,1999, p. 443. ↑

 

  • - Objective. ↑

 

  • - Proportionality test. ↑

 

  • - عباسعلی کدخدایی، نادر ساعد ” بررسی انتقادی مشروعیت اختتام یک جانبه معاهده موشک های ضدبالستیک از منظر حقوق بین‌الملل “، پیشین،ص۲۰۳. ↑

 

  • -معاهده عدم اشاعه هسته‌ای یا «ان‌پی‌تی» (: Non-Proliferation (Treaty، موافقت نامه‌ای است که در سال ۱۹۶۸میلادی توسط کشورهای بریتانیا، آمریکا، شوروی و ۶۰ کشور دیگر به منظور محدودسازی سلاحهای هسته‌ای منعقد گردید.نحوه تصویب این معاهده بر اساس قطعنامه ۲۳۷۳ مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۷۰میلادی است. معاهدهی NPT از ۱۹۷۰م تا ۱۹۵۵میلادی به مدت ۲۵ سال اجرایی شد و از ۱۹۹۵ میلادی به مدت نامحدود تمدید شد. جهت مطالعه بیشتر رجوع شود: یوسف مولایی،«تحلیل حقوقی پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای با تأکید بر ماده ۴ پیمان»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره ۳۷، تابستان ۱۳۷۶، صص ۶۵-۸۲ . ↑

 

  • -باپایان یافتن دوران جنگ سرد و فروپاشی شوروی، موقعیت کره شمالی مخصوصاً در زمینه هسته ای آسیب پذیر شد.همین وضعیت موجب شد تا کره شمالی در سال ۱۹۹۲ موافقت نامه پادمان های آژانس را رسماً بپذیرد. متعاقب آن بازرسی های متعددی از سوی بازرسان آژانس از تاسیسات هسته ای کره شمالی در آن سال به عمل آمد. اما زمانی که در فوریه ۱۹۹۳ آژانس درخواست کرد تا از دو سایت مشکوک بازدید کند، کره شمالی با آن مخالفت کرد و این دو سایت را نظامی و غیرقابل بازرسی توصیف نمود. به دنبال این مخالفت، آژانس از شورای امنیت سازمان ملل خواست که کره شمالی را ملزم به اجازه دادن برای بازدید از دو سایت مورد نظر کند. در پاسخ،کره شمالی هم در تاریخ ۱۲ مارس ۱۹۹۳ اعلام کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد.جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به: نادر ساعد، “تاملی بر اصل رضائی بودن پذیرش معاهدات در آئینه تحولات خلع سلاح و کنترل تسلیحات"، مجله حقوقی،شماره ۳۲، ۱۳۸۴، صص ۵۳-۹۴ ↑

 

  • -ماده ۱۰ معاهده ی منع گسترش سلاح های هسته ای:"۱- هر دولتی باید حق داشته باشد در اجرای حاکمیت ملی خود در صورتی که احساس کند موارد فوق العاده ای در رابطه با موضوعات این پیمان، منافع حیاتی دولتش را به مخاطره انداخته است، از پیمان خارج شود. در این صورت باید سه ماه پیش از خروج، به تمام هم پیمانان و شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنین اطلاعیه ای باید موارد فوق العاده ای که از نظر آن دولت منافع حیاتی اش را به مخاطره انداخته نیز ذکر شود. ۲-…." ↑

 

  • -NPT Co-Depositaries Statement, reprinted in letter dated 1 April 1993 from the Representatives of the Russian Federation, the United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland, and the United States of Americaaddressed to the President of the Security Council, SCOR 48th Sess., Annex 2, Doc. S/25515 of 2 April 1993. ↑

 

  • - شورای امنیت سازمان ملل از سال ۱۹۹۳ تاکنون، ۷ قطعنامه علیه کره شمالی صادر کرده است. ↑

 

  • - A. Dosseva, “North Korea and the Non-Proliferation Treaty”, Yale Journal of International Law. vol 31 , 2006, p. 265. ↑

 

  • - عباسعلی کدخدائی، نادر ساعد، «بررسی انتقادی مشروعیت اختتام یک جانبه معاهده موشک های ضدبالستیک از منظر حقوق بین‌الملل»، پیشین، ص۲۱۰. ↑

 

  • - اغلب‌ قریب‌ به‌ اتفاق‌ معاهدات‌ منع اشاعه سلاح های هسته ای خروج‌ را منوط به‌ اعلام‌ آن‌ ظرف‌ مدت‌ زمانی‌معین‌ قبل‌ از خروج‌ دانسته‌اند. در معاهده‌ ۱۹۶۳ منع‌ محدود آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ بدین‌منظور اخطار قبلی‌ سه‌ ماهه‌ پیش‌بینی‌ شده‌بود که‌ در معاهدات‌ بعدی‌ همانند معاهده‌ منع‌جامع‌ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ و حتی‌ پیش‌نویس‌ پروتکل‌ الحاقی‌ به‌ کنوانسیون‌ سلاحهای‌بیولوژیک‌، به‌ دو برابر یعنی‌ شش‌ ماه‌ افزایش‌یافته‌است‌. در کنوانسیون‌ سلاحهای‌ شیمیایی‌ و معاهدات‌ مناطق‌ عاری‌ از سلاحهای‌هسته‌ای‌ و ماورای‌ جو این‌ مدت‌ به‌ ترتیب‌، ۹ و ۱۲ ماه‌ مقرر شده‌است‌. ↑
نظر دهید »
پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارتباط نقاشی سده ی بیستم و انیمیشن- فایل ۴
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ِفِرد مور، مشاور انیماتور شخصیت میکی را چنین تعریف می­ کند: “میکی پسری معمولی، مؤدب، خوشحال و تمیز است و در مواقع ضروری عاقل و زیرک.” در حقیقت میکی که به شکل موش طراحی شده بود، در هفتمین فیلم کوتاهش با عنوان پسر کشاورز به شخصیتی انسانی تبدیل می­ شود. تماشاگر نیز مایل بود شخصیت کاذب میکی را- که موش است- یک پسر و شخصیت کاذب گوفی را- که یک سگ ساختگی است- یک مرد تصور کند. محیطی که این شخصیت­ها در آن زندگی می­ کنند، رؤیایی و برای همه یکسان است. از پشت عینک این حیوانات، دنیا، جادویی و سحرآمیز است. موشی که یک پسر است، سگی که مرد است و اردکی که جوان است و همه اینها به دلیل بازیگریشان اعتبار گرفتند. در خلق این شخصیت­ها همان قواعدی رعایت می­شد که در پرداخت یک بازیگر زنده به کار می­رفت. والت دیزنی با دقت زیاد، حالات صورت، منش و نیازهای حرکتی آنها را مورد مطالعه قرار داد. هر شخصیت جدای از مسائل روانی و حالات مناسب با روحیه و شکل ظاهریش، هویت مخصوص به خود داشت. حتی بدن شخصیت­ها نیز با ماهیچه­ها، مفاصل و اتصالات مناسب طراحی شدند. با توجه به این نیاز، دیگر صِرف وجود یک گرافیک خالص کافی نبود.
پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل ۳-۷: برشی از انیمیشن سه بچه خوک- گوفی و میکی ماوس
انیمیشن یک دنیای واقعی کاریکاتوری بود که از قوانین منطقی تبعیت می­کرد. دان گرام در این باره می­نویسد: “برای نمایش بازی­ها، تقلید از حرکات طبیعی ضروری است. حرکت، به تنهایی در بیننده کشش کمی به وجود می ­آورد، اما زمانی که حرکت به شکل گرافیکی عرضه و تقلید می­ شود، یک مفهوم بازیگری جدید به دست می­دهد." جان کین میکر در مقاله­ پربار خود (طراحی دیزنی ۱۹۷۹- ۱۹۲۸) به نقل از والت دیزنی در سال ۱۹۳۵، می­نویسد: “اولین ­ی که برای طراحی یک شخصیت انیمیشن باید درنظر گرفت، طراحی تقلید عینی حرکات واقعی یا اتفاقات عادی نیست، بلکه باید به طرح خیالی خود، زندگی و حرکت داد. عمیقا احساس می کنم بر اساس واقعیت نمی­توانیم چیزهای عالی ارائه کنیم، مگر اینکه ابتدا واقعیت را از نو بشناسیم.” دیزنی از این تعبیر فاصله گرفت که انیمیشن رونوشتی از واقعیت و یا یک برداشت کاملا گرافیکی است و به جای آن، تعبیر “غیرممکن پذیرفتنی” را به کار برد. این مفاهیم، شروع آن چیزی بود که بعدها “واقعگرایی دیزنی” لقب گرفت. اکنون با توجه به آن چه گفته شد، می توان فهمید ضعف کارهای دیزنی در طراحی شخصیت­هایی مانند سیندرلا، سفیدبرفی، شاهزاده از آنجا ناشی می­ شود که این شخصیت­ها به وضعیت موجود، رضایت داده­اند و تمایلی به تغییر آن ندارند.
در سال­های بعد، با ظهور “دوربین­های چند طبقه” و نیاز به گفتار متن (به ویژه در فیلم­های بلند انیمیشن)، واقع گرایی دیزنی بیش از پیش حاکم شد. استفاده از صحنه و دکورهای واقعی به حداقل رسید، اما اولین قانون ثبت نشده­ی انیمیشن که می­گوید: هرگز با سینمای زنده در حیطه­ی عملکرد خودش به مبارزه نپردازید، شکسته شد. در صحنه­های بسیاری، توجه بیننده به شخصیت­های دیزنی، بیشتر به بافت دراماتیک اثر (مانند: تعلیق، رقص و حرکات عاشقانه) مربوط ­شود تا ویژگی­های تخیلی و رؤیاگونه­ای که طراحی شخصیت­ها داشته اند. براساس تشخیص دیزنی، تماشاگر در برخورد با شخصیت داستان، زمانی احساس راحتی می­ کند و غیرممکن­ترین حرکت­های او را رفتاری معمولی تصور می­نماید که آن شخصیت، باورکردنی باشد و در موقعیتی ضروری و پذیرفتنی، بازی قابل قبولی را ارائه دهد.” (بندازی، ۱۳۸۵: ۷۳)
روش­های جدید تولید دیزنی بر اساس انتخاب یک سیستم منظم نیروی کار قرار گرفت، بدین صورت که تیم­های تخصصی هرکدام به طور مجزا مسئولیت­های مختلفی را پذیرفتند که عبارت بودند از: انیماتور، طراحی صحنه، مسئول جلوه­های ویژه، صحنه آرا، فیلمنامه نویس، مرکب کار، رنگ کار و فیلمبردار. همچنین با بهره گرفتن از “فیلمنامه­ی مصور”[۱۱] (نوعی از فیلمنامه­ی تصویری) موضوع اصلی فیلم کنترل می­شد. دیزنی هنرمندانی را به خدمت گرفته بود که روش­های او را آموخته بودند، اما در مقایسه با خود او با خلاقیت بیشتری عمل می­کردند؛ بنابراین، دیزنی از این پس، بیشتر به سازماندهی و ایجاد انگیزه در بین افراد استودیو می­پرداخت. گاهی کاری را تصحیح می­کرد و روش دیگری را پیشنهاد می­نمود و گاهی نیز کاری را مورد تحسین قرار می­داد. همکاران او به اتفاق معتقد هستند که دیزنی غالبا رفتاری پیچیده و تُند داشته است، اما در هرحال باید دارای شخصیتی سحرآمیز بوده باشد که توانسته است بعضی از هنرمندان تراز اول را حتی برای مدت چهل سال حفظ کند.
تأثیر دیزنی بر انیمیشن، به اندازه­ کشف صدا برای پیشرفت صنعت سینما با ارزش بود. دیزنی یکباره همه فیلم­های انیمیشن را- که تا آن زمان به روش قدیمی ساخته شده بودند- از چرخه­ی تولید خارج کرد. درحقیقت منتقدان در سال­های نخست (۱۹۳۰) به خاطر خلاقیت­های بصری، او را تحسین کردند و همچنین از توانایی او در هماهنگ کردن صدا و تصویر و وارد کردن آنها در یک زبان سینمایی ستایش شد. ساختار محکم و روایی فیلم سفید برفی، ترکیبی کلاسیک از زمانبندی و حرکت بود. برای اینکه بیننده از تماشای یک فیلم انیمیشن درطول یک ساعت و نیم احساس خستگی نکند، دیزنی صحنه­های مختلف را با حس­های متفاوت درپی هم می ­آورد و تماشاگر را از صحنه­ی عاشقانه به صحنه­ی کمدی و از صحنه­ی دلخراش به صحنه­ی تأسف بار دعوت می­کرد. آوازهای فیلم روایی بود و عملکردی روانشناسانه داشت. رنگ در تمام طول فیلم، متناسب به کار می­رفت و با هارمونی صحیح انتخاب می­شد. در بین شخصیت­ها، کوتوله­ها بهترین بودند، زیرا حرکاتشان به شکلی برجسته انیمیت شده بود و هرکدام نام و شخصیت مخصوص به خود داشتند. حتی تا سال­ها بعد گفته می­شد که این فیلم بهترین اثر موزیکال تاریخ سینمای هالیوود است.

شکل ۳-۸: برشی از انیمیشن­های سفید برفی و هفت کوتوله و فانتازیا
“یکی از کامل ترین آثار دیزنی، فیلم سینمایی انیمیشن فانتازیا بود. این اثر براساس هشت قطعه­ی موسیقی کلاسیک ساخته شد. این فیلم سینمایی یکی از برجسته­ترین آثار او است، زیرا هنرمندان سازنده­ی بخش­های مختلف آن، برای اولین بار در استودیوی دیزنی فرصت یافتند تا همه توانایی­های زیبایی شناسانه و گرافیکی خود را آزادانه ارائه دهند. اما این اثر نیز در ارائه­ گرافیک و انتخاب تصاویر غرق شد. انیمیشن و طراحی کاریکاتور که در شرایط متعارف با موسیقی روز همراه می­شد، در این فیلم به طور ناهماهنگی با موسیقی بتهوون، باخ و استراوینسکی پیوند خورد. در واقع این اثر نشان داد که مناسبت بین یک موسیقی جدی و هنر پویا، به رفتار هنری قدرتمندی نیاز دارد. از این پس سازماندهی مجدد، گسترش استودیو و به گفته­ی دیزنی، سردرگمی آغاز شد. در سال ۱۹۴۰- زمانی که استودیو تولید فیلم پینوکیو و فانتازیا را به اتمام رساند- دیزنی به استودیوی دیگری در محله­ی بوربنک نقل مکان کرد که فضای بیشتری داشت و دارای مراکز مختلف کار بود. در این میان با شروع جنگ، بازار اصلی اروپا تعطیل شد و فانتازیا فروش چندانی نداشت".
“در سال ۱۹۴۱ انیماتورهای شرکت دیزنی- که به حس همکاری و روح همدلی معروف بودند- بر سر حقوق و دستمزدهای بیشتر اعتصاب کردند که از ۲۸ مه تا ۲۹ ژوئیه به طول انجامید. به تعبیر دیزنی این اعتصاب علیه خود او بود، زیرا بین دیزنی و اعتصاب کنندگان زد و خوردی نیز اتفاق افتاد. در زمانی که دیزنی در آمریکای جنوبی به سرمی برد، توافق نامه­ای به امضاء رسید و پس از آن به دلیل وقوع جنگ و مداخله­ی آمریکا در آن، چندین انیماتور برجسته استودیو را ترک کردند که عبارت بودند از: آرت ببیت، ولادیمیر ویلیام تیتلا، جان هابلی، استیفن باسوستو، دیو هیلبرمنو والت کلی.
۳-۲-۳- استودیوی UPA
“یو.پی.اِی، بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله­ سه کارمند پیشین دیزنی به نام هانی دیو هیلبرمن، زاکاری شوارتز و استیون باسوستر تأسیس شد. این هنرمندان که علاقه­ زیادی به هنر نوین داشتند و در عقاید سیاسی لیبرال بودند، مصمم شدند تا سبک جدیدی را در انیمیشن، چه از لحاظ فرم و چه از لحاظ محتوی با بهره گرفتن از طرح­های ساده و رنگ آمیزی­هایی به سبک خاص خلق کنند. یو.پی.ای توانست مورد تحسین منتقدین قرار بگیرد. یو.پی.ای هم از لحاظ ایدئولوژی و هم حس زیباشناختی بنیانگذاران استودیو و تعدادی هنرمند برجسته که استودیوی دیزنی را در اوایل دهه ی چهل ترک کردند، باید به عنوان گزینه­ی بدیل دیزنی بررسی شود. فرانک تشلین از کارکنان سابق دیزنی، در آن زمان رئیس واحد انیمیشن کلمبیا بود و تعدادی از انیماتورهای متخصص دیزنی را به خدمت گرفت. در مدت کوتاهی پس از آن، ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شد و تعدادی از انیماتورهای آتی یو.پی.ای به نخستین واحد انیمیشن ارتش، واقع در پادگان روچ در کالیفرنیا پیوستند. در طول جنگ، هیلبرمن، شوارتز و باسوستو به منظور ساختن فیلمی برای یو.ای.دابلیو به نام “پیش به سوی انتخابات” (۱۹۴۴) که در آن از فرانکلین دلانو روزولت در مبارزات انتخاباتیش حمایت می­کرد، شرکتی به نام فیلم­های صنعتی و خدمات پوستر را تشکیل دادند. منش آزادی خواهانه­ی اعضای شرکت را می­توان در انیمیشن دیگری که در همان اوایل شکل گیری این شرکت به حمایت یو.ای.دابلیو ساخته شد، مشاهده کرد. این فیلم به نام “برادری انسان­ها” (۱۹۴۶)، راجع به روابط نژادی بود. استودیو نامش را به یو.پی.ای تغییر داد و پس از آن در ۱۹۴۶ شوارتز و هیلبرمن، سهام خود را به باسوستو فروختند و شرکت دوباره ارتباط خود را با کلمبیا برقرار کرد. باسوستو در شرکت دیزنی در ساخت مجموعه ی میکی موس و فیلم های سفید برفی، بامبی و فانتازیا همکاری داشت. وی برخلاف جایگاه ارزشمندش در یو.پی.ای همواره با تواضعی تحسین برانگیز، استعدادهای هنری خود را ناچیز می­شمرد. او می­گوید: “که هیچ چیز به همکاران فیلمساز خود نیاموخته، اما آنها را برای بیان نیازهای فکری خود آزاد گذاشته است.” وی سیستم صنعتی تولید انیمیشن را تغییر داد و در عوض، گروه ­های کوچک و خود انگیخته­ی انیماتورها را حمایت کرد.” (بندازی، ۱۳۸۵: ۷۶)
دو فیلم اول یو.پی.ای که برای توزیع توسط کلمبیا ساخته شد، رابین هود لام (۱۹۴۸) و بخت جادویی (۱۹۴۹) بود که در آن­ها از کاراکترهای تثبیت شده شرکت کلمبیا یعنی روباه و کلاغ استفاده شد. این فیلم­ها که منعکس کننده­ تأثیر هنر مدرن بر طراحی شخصیت­های بدقواره و استفاده از فضاهای تخت بودند، بسیار مورد تحسین قرار گرفتند و توانستند چند نامزدی برای جوایز اسکار به دست آورند. یو.پی.ای موفقیتش را مدیون طیف گسترده­ای از هنرمندان بود. کارگردان­ها و انیماتورهایی چون پیت برنیس، باب کانون، جان هابلی، پل جولیان، یا هرتز، و تد پارملی، رنگ پردازانی چون یولر انگلز، طراحانی از جمله هرب کلاین و نویسندگانی همچون بیل اسکات و فیل ایست و نیز دو فیلمساز تجربی به نام­های جان ویتنی و سیدنی پیترسون و کارگردان انیمیشن و ترومپت نواز جاز، ارنی پینتف که برای مدت کوتاهی به آنها پیوستند. این افراد با چنان روحیه­ای کار می­کردند که انگلز در موردشان می­گوید:” … در یک جوّ دموکراتیک، همه به عنوان هنرمند در زمینه­ رشته خود مورد احترام بودند. همگی حضوری یکسان داشتیم، حتی افرادی که کارهای دروگیری را انجام می­دادند که معمولا در پایین­ترین سطح گروه قرار می­گیرند، به جلسات دعوت می­شدند. اختلاف طبقاتی وجود نداشت و به نظر من این نخستین بار در صنعت بود که کسی روشی را به کار می­گیرد که در آن رتبه بندی و سلسله مراتب وجود نداشته باشد".
علیرغم اختلافات عقیدتی، انگلز اصرار دارد که یو.پی.ای ضد دیزنی نبود؛ بیشتر افراد کلیدی شرکت از دیزنی آمده بودند؛ آن­ها در زمان اعتصاب و مشکلات اقتصادی آن جا را ترک کردند. یو.پی.ای به دنبال مسیرهای جدید بود. او می­گوید “ما خیلی از تمهیدات هنر مدرن را در طرح­های گرافیکی و رنگ آمیزی استفاده کردیم.” فیلم­های یو.پی.ای نشانگر دغدغه­ی آنها درمورد طراحی فرمال و مینیمالیسم است. رنگ، نقش عمده ای را در روند خلاقیت ایفا می کرد و اغلب از زمینه های رنگی بزرگ و نقش دار، برای نشان دادن فضای ساده ی پس زمینه استفاده می شد. همه چیز به روشنی و عمدا با فرهنگ بصری حاکم، متأثر از “ماتیس"، پیکاسو و “کلی” طراحی شد. از این پس، شخصیت های کاریکاتوری متحرک نشدند و هیچ فیلمی از هنرپیشگان طراحی شده، استفاده نکرد. (بندازی، ۱۳۸۵:۱۵۰)
در فیلم جرالد مک بوئینگ (به کارگردانی باب کانون، ۱۹۵۱) که جایزه­ی اسکار را به خود اختصاص داد، در فضای داخلی خانه، خبری از خطوط پرسپکتیو برای نشان دادن عمق نیست. حتی در مقیاس وسیع تر در فیلم قلب سخن چین (به کارگردانی تد پارمالی، ۱۹۵۳) فضاهای داخلی، مبهم تصویر شده ­اند. علاوه برآن برای ایجاد حس و حال و بُعد، اشیاء بدون سایه روشن و به صورت مسطح رنگ آمیزی شده ­اند. این فیلم­ها از بابت بنیانشان بر هنر مدرن مشترک­اند و منعکس کننده­ حساسیت­های زیباشناختی متفاوت هنرمندانی­اند که در یو.پی.ای کار می­کردند.
“روش­های هابلی و دوستانش به سرعت گسترش یافت و ثابت کرد که زمان تقلید از شیوه ­های تکراری دیزنی به پایان رسیده است. اما این روش­های جدید در همه جا به درستی مورد استفاده قرار نگرفت. بعضی­ها شیوه ­های جدید را برای تولید کمدی­های “تعقیب و گریز” تنها با این امید انتخاب کردند که از مقدار کار مفید بکاهند؛ درصورتی که کاربرد اصولی و راه و رسم این سبک را نادیده گرفتند. درمقایسه با این روند، کمپانی یو.پی.ای به هماهنگی کامل بین طنز، طراحی و انیمیشن دست یافت. پیامد حاصل از کاربرد این روش، باید در طول یک دوره­ طولانی مورد مطالعه قرار گیرد. وقتی که جان هابلی در شیوه­ رنگ گذاری اجازه داد که رنگ­های سطوح، حتی برای خطوط محیطی شخصیت­ها نیز استفاده شود، درواقع یک زبان ویژه­ی بصری را ابداع کرد که در آن، خطوط و رنگ­ها را باید یکپارچه دید و تمامیت تصویر را درنظر گرفت. به زبان ساده، هابلی در این تجربه همان روشی را دنبال کرد که جکسون پالاک، مدت­ها قبل در شیوه ­های ناتمام نقاشی­هایش اعمال کرده بود.” (بندازی، ۱۳۸۵: ۱۵۰)
شکل و شمایل جدید یو.پی.ای از اساس با سایر شرکت­ها متفاوت بود و توجه منتقدین را به خود جلب می­کرد. حتی تولیدات دیزنی هم تحت تأثیر آنها قرار گرفت. در اوایل دهه­ ۱۹۵۰، دیزنی دو فیلم کوتاه تولید کرد که به وضوح نشانگر شیوه ی یو.پی.ای بودند: پلانک، بوم، ویسل و تول[۱۲] به کارگردانی واردکیم بال در ۱۹۵۳ و خوک خوکه، به کارگردانی جک کینی در ۱۹۵۴٫ یو.پی.ای در طرح داستان­هایش از دیزنی، برادران وارنر و استودیوهای دیگر متمایز بود. با روی آوردن به آثار کلاسیک نویسندگانی همچون ادگار آلن پو، تئودور گیزل (که به دکتر زئوس شهرت دارد.) و جیمز تاربر، یو.پی.ای طرح­های داستان خود را با پرداختن به کاراکترهای انسانی می­پروراند و نه با انسان نمایی حیوانات؛ به همین علت، در کارهای مشهور این استودیو مانند خط مد[۱۳] به کارگردانی باب کانون در ۱۹۵۲ و روتی توت[۱۴] به کارگردانی جان هابلی و ژنرال مک بوئینگ، دگرگیسی انسانی دیده نمی­ شود. یو.پی.ای یگانه استودیویی بود که برای ایجاد خنده و شوخی از آوردن صحنه­های خشونت آمیز اجتناب می­کرد و به جای معطوف کردن توجه خود به مزاح­های گستاخانه، تولیدات خود را در جهت غنا، خلوص فرهنگی و اعتلای آن قرار می­داد. این نکته برای طبقه­ی متوسط آمریکا در دهه­ ۵۰ جذاب بود، یو.پی.ای در سبک هنری، اقتباس از ادبیات معاصر و در دیدگاه­ های اجتماعی­اش، خود را با هنر مدرن همسو کرد.
در طول دهه­ پنجاه، ماهیت صنعت فیلمسازی، به خصوص در رابطه با فیلم­های انیمیشن و فیلم­های کوتاه به شدت تغییر کرد. یکی از نکات کلیدی قابل استناد درمورد از بین رفتن واحدهای فیلم کوتاه در استودیوهای هالیوودی، پایان روال توزیع و پخش مجموعه ­ای از فیلم­های ازپیش تعیین شده بود[۱۵] که توزیع کنندگان را وادار می­کرد تا فیلم­های کوتاه را همراه با فیلم­های بلند سینمایی یا فیلم­های به اصطلاح درجه دوی کم هزینه بخرند تا بتوانند فیلم­های درجه­ یک پرستاره را به فروش برسانند. برای پی.یو.ای این عامل و دیگر عناصری چون تفحص در فعالیت­های کمونیستی در صنایع فیلم، باعث تضعیف استودیو در اواسط دهه­ پنجاه شد. تجربه­ یکی از کارگردان­های استودیو، جان هابلی به عنوان نمونه ­ای از ماجرایی بسیار تلخ در یادها ماند. او به عنوان یکی از اعضای سابق حزب کمونیست شناخته شد و در لیست سیاه صنعت فیلمسازی به ثبت رسید و مجبور شد کار خود را به نام شخص دیگری ارائه دهد. در همان دهه، صنعت تولیدات انیمیشن آمریکا دچار دگرگونی شد. استودیوهای انیمیشن به جای آنکه انیمیشن­هایی برای پرده­ی عریض تولید کنند، شروع به ساختن فیلم برای نمایش در پرده­ی کوچک یا تلویزیون کردند. در ۱۹۵۹ پس از آن که همه شعبه­های یو.پی.ای ( در لندن، نیویورک، لس آنجلس) بسته شد، تعدادی از کارمندان آن رویه­ای جدید را دنبال کردند و وارد صنعت نوپای تلویزیون شدند.” (فرنیس، ۱۳۸۳: ۱۳۸)
۳-۳- انیمیشن محدود[۱۶]
طی دهه­ نود، انیمیشن تلویزیونی در ایالات متحده با برنامه ­های موفق و محبوب­تر از دوران سابق، دستخوش تولدی خلاقانه شد. انیمیشن محدود هنوز هم نقش مهمی را در زیباشناسی برنامه ­های جدید ایفا می­ کند، اما به نسبت گذشته انتقادات کمتری نسبت به آن انجام می­ شود. چگونه می­توان چنین چیزی را توجیه کرد؟ شاید توقعات و حساسیت­های منتقدین و تماشاچیان تغییر کرده باشد. از سوی دیگر، امکان دارد استفاده از انیمیشن محدود، خلاقانه­تر از گذشته شده باشد. به این ترتیب به نظر می ­آید که هردوی این گمان­ها صحت داشته باشند.
بالا رفتن میزان پذیرش انیمیشن محدود تا حدودی به دلیل تغییر یافتن شرایط فرهنگی است. تماشاچیان این دوران به احتمال زیاد به تماشای تکنیک­های انیمیشن محدود در تلویزیون و تکنیک­های انیمیشن کامل در سینما خو گرفته­اند. البته کمپانی دیزنی و بعضی از استودیوهای دیگر از تکنیک انیمیشن کامل سینما استفاده میکنند، اما به نظر می ­آید این تکنیک را به سبک کلاسیک آن ترجیح می­ دهند و ارزش بیشتری برای آن قائلند. به این ترتیب متوجه می­شویم که درکل، پذیرش انیمیشن محدود بیشتر شده و این واقعیتی است که دلیلش احتمالا سلطه­ی انیمیشن تلویزیونی در سالهای اخیر است. به این نکته نیز می­توان اشاره کرد که در سالیان اخیر، استفاده­ی بسیار خلاقانه­تری از انیمیشن محدود به عمل آمده و این امر پذیرش آن را سرعت بخشیده است. در باقی این فصل، دو بخش پادشاه تپه­ی مورچه­ها (۱۹۹۸) از مجموعه­ تپه و بخش ندی توفان (۱۹۹۶) از مجموعه­ خانواده­ی سیمپسون را بررسی می­کنیم.
هر دوی این مجموعه­ها در شبکه­ فاکس نت ورک به نمایش درآمدند و به وسیله­ استودیوی رومان فیلم در هالیوود متحرک سازی شدند و کارهای اضافی شان در خارج از مرز انجام شده است. هر دوی این مجموعه­ها با سیاست تولید انبوه خلق شده ­اند و در آنها از تکنیک انیمیشن محدود استفاده شده است. البته این تکنیک­ها در آنها به صورت خلاقانه­ای به کار گرفته شده به طوری که این سبک انیمیشن باعث بهبود تصویربرداری از کاراکتر و حرکاتش شده است. تصاویر درمیان پس زمینه هایی قرار گرفته اند که تا حدودی پرجزئیات هستند و توجه بیننده را از سادگی حرکات می رباید. برای حفظ ویژگی های انیمیشن محدود، از حرکات دوربین و تدوین های خلاقانه ی زیادی، البته به منظور صرفه جویی در هزینه و زمان استفاده شده است.
شکل ۳-۸: برشی از انیمیشن سیمپسون­ها
هر دو برنامه به سیاق انیمیشن محدود، پر از دیالوگ هستند و کاراکترها در آن ها نسبتا ساکن­اند. در بیشتر موارد تنها بخشی از بدن که مقداری حرکت دارد، دهان کاراکتر در حال صحبت است و اغلب اوقات شنوندگان صحنه ساکت هستند و یا حرکت بسیار کمی دارند که معمولا پلک زدن چشم­هایشان است. در خانواده­ی “سیمپسون”[۱۷] گروه کثیری از مردم در بیرون خانه ی “فلندرز”[۱۸] جمع شده ­اند و شاهد بازسازی و در پی آن فروپاشی خانه­ی او هستند. در حالیکه نِد پس از ویرانی منزلش عصبانیت خود را نشان می­دهد، هیچ کس در جمعیت حرکتی نمی­کند. همانند آن در پادشاه تپه، هنگامیکه دیل در چمنزار ایستاده و با هانس و دیگران درمورد مورچه­های آتشین صحبت می­ کند، تنها کسی است که حرکت می­ کند. حتی اگر کاراکترها حرکت داشته باشند، مشخصه­های بنیادی انیمیشن کامل که فشرده شدن و کش آمدن است، در آنها به چشم نمی­خورد. با این حال فقدان فشردگی و کشش، با حرکات واقعگرایانه و انسان نمایانه جبران می­ شود. علاوه بر آن به هم زمانی حرکات دهان با دیالوگ انگلیسی اهمیت داده شده و همین عامل، وجهی واقع نمایانه بدان داده است.
کاراکترهایی که در سیمپسون وجود دارند به وضوح کاریکاتور هستند و طراحی کارکترهای پادشاه تپه تخت و تا اندازه­ای خام هستند. در هر دوی برنامه­ ها (سیمپسون و پادشاه تپه) کاراکترها بدون سایه روشن یا بُعدنمایی طراحی شده ­اند؛ تکنیکی که میان مجموعه­های انیمیشن رواج دارد. با وجود سادگی کاراکترها در طراحی و حرکت، پس زمینه­ ها بسیار گیرا هستند و اغلب در هر نما از طیف وسیعی از رنگ استفاده شده است. برای مثال جمعیت کثیر بیرون خانه­ی خانواده­ی فلندر و همچنین آواری که در آنجا وجود دارد، با رنگین کمانی از رنگ نقاشی شده و باعث می­ شود تا چشم بیننده روی نقطه­ای خاص متمرکز نشود و پیوسته در حرکت باشد. گهگاه تصاویر خاکستری در تضاد با دنیای رنگین کاراکترها قرار می­گیرند. نمونه­اش در سیمپسون صحنه­ای است که ابرهای طوفانی تهدیدآمیز با تنالیته­های مختلف خاکستری پدیدار می­شوند و به سرعت در آسمان حرکت می­ کنند. استفاده از رنگ­های خاکستری در نشان دادن فیلم قدیمی، در مطالعه­ پرخاشگری نوجوانان نیز به کار برده شده است. در این نمونه، استفاده از سیاه و سفید نمایانگر قدیمی بودن فیلم است. در سیمپسون، رنگ آمیزی­ها اغلب مسطح و بدون سایه روشن­اند و در نتیجه، فضاسازی­اش واقع نمایانه نیست. با اینکه خطوط با توجه به قواعد پرسپکتیو رسم شده، اما تخت بودن رنگ­ها مانع از آن می­ شود که فضا بُعددار به نظر برسد. در تقابل با نمونه­ سیمپسون، پس زمینه ­های پادشاه تپه به گونه ­ای پرداخت شده ­اند که بُعد را نشان دهند. در رنگ آمیزی درخت­ها و سایر اجزاء تشکیل دهنده محیط، از رنگهای متنوع بهره گرفته شده به طوریکه حسی از عمق و بعد را القاء می­ کنند. به طور کلی هر دو نمونه از لحاظ بصری چشمگیراند، گرچه از لحاظ رنگ آمیزی باهم تفاوت دارند. البته پادشاه تپه، از لحاظ متحرک سازی و طراحی از سیمپسون­ها برتر است. تشابه آنها بیشتر در نوع تصویربرداری است.
توهم تصویری قسمت دیگر فیلم هنگامی است که مردم شهر، منزل جدید ند را به او نشان می­ دهند، چیزی که شبیه راهرویی بلند و پرپیچ و خم است و درحقیقت چیزی بیش از یک خطای تصویری نیست. یک فضای بد ساخته شده که باریک می­ شود و در هوا به پایان می­رسد. در مقاله­ای در ۱۹۸۹ دیوید سیلورمن، کارگردان مجموعه­ سیمپسون بر اهمیت حفظ حالت فعلی این مجموعه تأکید می­ کند. با اینکه مجموعه­ سیمپسون از ۱۹۸۹ تا به حال تغییر قابل ملاحظه­ای کرده، نکته­ی مهم این است که تکنیک­ها چه به سبک انیمیشن کامل باشند و چه به شیوه­ محدود، باید در چارچوب اهداف کلی برنامه ­های تولیدی باشند. در مجموعه ­ای درمورد مردم دمدمی مزاج و نامتعادل، استفاده از کاراکترهای ملایم انیمیشن کامل می ­تواند محتوای برنامه را به هم بزند و تکنیک انیمیشن محدود در این مجموعه­ها، دیدگاه متفاوتی از زندگی عادی را ارائه می­دهد. اگر انیمیشن کامل نمایانگر حالت طبیعی باشد، شاید بتوان از انیمیشن محدود به عنوان گزینه­ای جانبی استفاده کرد که امکان بیان مؤثرتر ارائه می­دهد.
۳-۴- انیمیشن تجربی
بعد از اینکه وینزور مک کی اولین فیلم خود را براساس کمیک استریپ “نیموی کوچک”[۱۹] در سال ۱۹۱۱ ارائه کرد، لئوپولد سورویژ صحنه­ای را براساس نقاشی­های انتزاعی خود در پاریس به وجود آورد و آن را با نام “ریتم های رنگی”[۲۰] به ثبت رساند که بعدها به عنوان شکل جدیدی از هنر معرفی گردید. از آنجا که سورویژ نتوانست شرکت فیلمسازی “گامون”[۲۱] را برای فیلمبرداری با روش­های بدوی رنگی متقاعد کند، ابداع خود را به کناری نهاد و بقیه­ی عمر خود را به عنوان نقاش سپری کرد. بسیاری از انیماتورهای مستقل که به عنوان هنرمندان هنرهای زیبا از شیوه ­ها و وسایل متنوعی بهره جسته­اند، غالبا از عنصر زمانمند بودن انیمیشن برای بسط بررسی­های خود در باب حرکت­های ناپایا در نقاشی­ها و طراحی­های ثابت استفاده کرده ­اند.
طی دهه­ ۲۰، فیلم­های انیمیشن توسط هنرمندانی که شهرتی در حیطه­ی هنر آوانگارد به دست آورده بودند، همچون مارسل دوشان (سینمای نامتعارف، ۱۹۲۷)، فرنان لژه (باله­ی مکانیکی، ۱۹۲۴)، والتر روتمان (مجموعه­ اوپوس، اوایل دهه­ی۲۰)، هانس ریشتر (ریتم۲۱، ۱۹۲۱) و وایکینگ ایگلینگ (سمفونی مورب، ۱۹۲۴) ساخته شد. در طول قرن بیستم نمونه­های بسیار دیگری از انیمیشن “هنرهای زیبا” با تکنیک­های دوبُعدی متنوع تولید شده است.
“از آغاز تاریخ انیمیشن، طراحی یا نقاشی بر سطوح متنوع، یکی از رایج ترین روش­های جایگزینی طراحی و نقاشی بر سِل­های شفاف بوده است. در این روش جایگزین سل شفاف غالبا کاغذ بوده، اما سابقه­ کار بر روی سل­های کدر (یا مات) نیز وجود داشته است. در سال­های نخست تاریخ انیمیشن، طراحی و قلم­گیری روی کاغذ، یک شیوه­ جایگزین برای استودیوهای صنعتی در مقیاس بزرگ بود، چون هزینه­ سل یا هزینه­ اخذ مجوز تکنیک­های دارای حقوق انحصاری بسیار بالا بود، با وجود این تکنیک­های طراحی و نقاشی انیمیشن همیشه برای انیماتورهای مستقل به دلایل زیبایی شناختی جذاب بوده است. همانطور که پیشتر گفته شد، عنصر زمانمند بودن برای هنرمندانی که علاقه­مند به کنکاش عنصر زمان یا حرکت هستند، همواره جذابیت داشته است. بسیاری از انیماتورهایی که کار خود را به عنوان هنرمند در زمینه­ طراحی یا نقاشی بی جان شروع کردند، به انیمیشن علاقه مند شدند، زیرا انیمیشن فرصت متحرک کردن تصاویر را به آنها می­داد. انیمیشن طراحی شده را می­توان با بهره گرفتن از مداد معمولی، مداد رنگی، قلم، پاستل، مداد کنته، آبرنگ یا هر وسیله­ دیگری که در دسترس هنرمندان نقاشی بی جان است، به وجود آورد.” (فرنیس، ۱۳۸۳: ۴۰)
هنرمند آلمانی، فردریک بک در اثر معروف خود، “مردی که درخت می­کاشت” علاوه بر ۳۰ جایزه­ی بین المللی، جایزه­ی اسکار را نیز دریافت نمود. او در این اثر از مداد رنگی و روغن تربانتین روی سل مات استفاده کرد که باعث محو شدن خطوط درهم طراحیِ او شده بود و اینگونه به نظر می­رسید که آنها نقاشی شده ­اند. این هنرمند در فیلم بعدی خود که در سال ۱۹۹۳ ساخت و رودخانه­ی عظیم نام داشت، از سبکی مشابه استفاده نمود. او سبک طراحی خود را “بسیار واقعگرایانه” توصیف کرده و می­گوید: “به خصوص در این دو فیلم، می­خواستم تصاویر رؤیاگونه­ای خلق کنم که به واقعیت نزدیک باشند.” کار او بر روی اثر مشهورش مردی که درخت می­کاشت، بیش از پنج سال به طول انجامید، زیرا تمایل داشت که اکثر طراحی­های آثار خود را شخصا اجرا نماید.

شکل ۳-۹: برش­هایی از انیمیشن مردی که درخت می­کاشت- فردریک بک
“دو جلوه­ی کاملا متفاوت استفاده از رنگ روغن توسط اسکار فیشینگر آلمانی در “نقاشی متحرک شماره­ ۱” (۱۹۴۷) که بخش عمده­ی آن از رنگ روغن روی پلکسی گلاس تشکیل شده است، و الکساندر پتروف، انیماتور روسی در “گاو” (۱۹۸۹) که از رنگ سیاه برروی شیشه استفاده کرد، به دست آمد. در فیلم فیشینگر از رنگ های واضح و روشن و تصاویر هندسی استفاده شده و اثر، هم مثل کارهای تجربی نقاشی شده تا روند تکامل نقاشی را نشان دهد. از سوی دیگر، اثر پتروف فیلمی روایی است و فیگورهای تمثیلی و تصاویری نرم و رؤیاگونه در زمینه­ رنگبندی خنثی دارد. پتروف با ترکیب نورپردازی از بالا و نورپردازی از پایین، کیفیت درخشانی خلق کرده است که به لطف داستان فیلم، شرح خاطراتِ خوش پسری از گاو خانوادگی، می افزاید.” (فرنیس، ۱۳۸۳: ۴۳)
“کمی بعد از جنگ جهانی در برلین، یعنی زمانی که مکس فلشر در آمریکا درحال ساخت اولین کارتون­های “کوکوی دلقک”[۲۲] بود، سه هنرمند با تفکری انتزاعی (والتر راتمن، ویکینگ ایگلینگ و هانس ریشتر) فیلم­های تاریخ سازی همچون “اپوس ۱”[۲۳]، “سمفونی مورب"، “ریتم ۲۱” را خلق کردند. بدین ترتیب گذرگاهی درخشان برای عبور از تصاویر ساکن به هنر متحرک شکل گرفت. علی رغم آغازی نامطمئن، مشاغل متعددی در میانه­ی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در زمینه­ این هنر جدید به راه افتاد و هنرمندانی همچون نورمن مک لارن، الکساندر الکسیف و کلر پارکر در اروپا و مری آلن بیوت در آمریکا پا به عرصه گذاشتند و با حمایت شرکت­های تبلیغاتی یا سرمایه گذاری دولتی چند فیلم سی و پنج میلیمتری ساختند. امروزه صدها هنرمند مستقل انیماتور در سراسر جهان با بهره گرفتن از روش­های متفاوتی مانند: گرافیک، نقاشی و اشیای سه بُعدی و با بهره­مندی از سیستم­های مستقیم انیمیشن مثل: کولاژ، کامپیوتر و ویدئو آثار چشمگیر و به یادماندنی تولید می کنند. تفاوت اصلی این دسته از هنرمندان با دیگر تولیدکنندگان انیمیشن در این است که به تنهایی یا در گروه ­های کوچک به خلق آثاری می­پردازند که همه ابعاد ذهنی­شان، بدون دخالت و تغییر در قالب فیلم­های تجربی ارائه شوند. اگرچه این دسته از آثار در مجامع عمومی جایی پیدا نکرده ­اند، اما به دلیل ارزش­های هنری و نیز لجاجت اصرار و صبوری خلق کنندگانشان جایگاهی رفیع دارند و تفاوت­های بسیاری ارائه می­ دهند. این دسته از هنرمندان می­دانند که هنر دامنه­ وسیعی دارد و در هر دوره­ای ابعاد تازه­تری از آن کشف می­ شود.” (توکلیان، ۱۳۸۵: دال)
۳-۵- انیمیشن اروپای شرقی
۳-۵-۱- وضعیت عمومی تولید انیمشن در بلوک شرق- نیمه­ی اول قرن بیستم
تا قبل از وقوع تحولات سیاسی جدید در نیمه دوم قرن بیستم، سینما در همه کشورهای شرق اروپا ساختاری تقریبا مشابه داشت؛ یعنی به وسیله­ بخش دولتی اداره می­شد و به رهبران سیاسی وابسته بود که بر تولید، اجاره­ی فیلم، سالن­های نمایش و مدیریت تئاترها حاکمیت داشتند. در این میان تنها یک یا چند گروه تولیدکننده­ی مستقل وجود داشت که آن ها نیز بر اساس فلسفه­ی تمرکززدایی اتحاد شوروی، در شهرهایی دور از پایتخت برپا بودند. سینمای دولتی با این هدف پدید آمد که نیازهای متنوع گروه ­های سنی مختلف را پاسخگو باشد، اما انیمیشن به دلیل محبوبیت دربین کودکان، معمولا به گروه ­های سنی جوان تر توجه کرد.
با گذشت زمان و تسامح در کنترل عقاید، درهای تحقیقات سبک شناختی و موضوع­های متنوع تا حدودی به روی انیمیشن گشوده شد و گهگاه بر اساس شیوه ­های تولید کشورهای مختلف، ساخت فیلم به دو نوع کاربردی و اعتباری تقسیم شد. تنها بعضی از انیماتورهای گزینش شده، اجازه داشتند به بخش دوم بپردازند. در هر صورت هرگز آزادی مطلق به هیچ هنرمندی داده نشد تا از خلاقیت و ابتکار خود استفاده کند. حتی چند فیلم، تنها به این دلیل که دارای خطرات ایدئولوژیکی تشخیص داده شدند، هرگز به نمایش درنیامدند. در ادامه خصوصیات فعالیت تعدادی از انیماتورهای شاخص اروپای شرقی بررسی می­گردد
۳-۵-۲- یان سوانکمایر[۲۴]
درمیان هنرمندانی که در این خطه­ی جغرافیایی، آثاری بی بدیل آفریدند، می­توان به یان سوانکمایراشاره نمود. بدون هیچ تردیدی، شماری از چشمگیرترین کارهای انیمیشن سه بعدی به وسیله­ انیماتور چک، یان سوانکمایر تولید شده است و شهرتش مربوط به فیلم­های گوناگونی چون “ابعاد گفت و گو” (۱۹۸۲)، “آلیس” (۱۹۷۷) و توطئه گران لذت است که در مقیاس وسیع از اشیای سه بُعدی از جمله عروسک، خمیر و انسان­های پیکسلی استفاده کرده است. به رغم تنوع در سبک کار، در عمق آنها زیبایی شناسی­ای نهفته است که به نظر می­رسد مبدأ آن ترس باشد؛ ترسی که بیش­تر مربوط به کابوسی مغشوش کننده است تا خشونت آشکار. محتوای آثار سوانکمایر، چنان نمادین و پیچیده هستند که بیننده و تحلیل­گر را به مبارزه می­طلبند. به یقین دلایلی برای پیچیدگی مفاهیم او وجود دارد؛ از یک سو آنچه او می­خواهد بگوید نسبتا در پشت پرده است، آن هم به دلیل فشارهای سانسور دولتی در چک واسلواکی. از سوی دیگر همبستگی هنرمند با سورئالیسم، موجب به وجود آمدن آثاری می­ شود که مشخصات آن، تصاویر رؤیاگونه و وقایعی غیرمنطقی است. تجزیه و تحلیل آثار سوانکمایر، همانند آثار پال و سایر انیماتورهای عروسکی اروپای شرقی با درنظرگرفتن فضای سیاسی این کشورها آسان­تر می­ شود. کشورهایی که برای سال­های طولانی تحت حکومت رژیم کمونیستی بودند که در آن قانون سانسور به شدت درهمه­ی وجوه اجتماعی حکمرانی می­کرد. تحت چنین قوانینی، انتقاد از دولت به صورت مستقیم و آزادانه قدغن بود و داستان­هایی که مفهوم مبهم، سربسته و انتزاعی داشتند، مورد سوءظن قرار می­گرفتند. مورد فبول­ترین فیلم­ها، داستان­های تربیتی و آموزشی بودند که موضوع­هایی واضح و آشکار داشتند. با این حال، انیماتورها راه ­هایی برای کارکردن در حصار قید و بندهای سیاسی پیدا کردند.
شکل ۳-۱۰: برشی از انیمیشن آلیس- یان سوانکمِیِر
در پایان دهه­ شصت و با همکاری گروه سورئالیست پراگ، سوانکمایر حوزه­ فعالیت گسترده­ای، خصوصا در زمینه­ فیلم زنده، نقاشی، مجسمه سازی، گراور سازی و طراحی داشت. با اینکه در کارهای خود به مضامین مختلفی پرداخته که گستره­ی آنها دربرگیرنده­ی فیلم­های سیاسی تا فیلم­های پیش پا افتاده­ی جنسی بود، اما علاقه­ او به اشیای عجیب و غریب و بی تناسب (مانند تکه­های گوشت خون آلود و یا لاشه­ی جانوران عجیب و غریب)، همواره در کارهایش دیده می­ شود.
سوانکمایر بیننده را به بررسی مجدد اشیایی که عموما در دنیای واقعی، ناچیز و جزئی پنداشته می­شوند دعوت می کند و از بینندگان می­خواهد درمورد معنای این اشیاء در محیط زیست و واکنش نسبت به خود فکر کنند. وندی جکسون در توضیح این موضوع می­گوید: “می­توان از اشیا و سمبل­هایی که سوانکمایر در کارهای خود استفاده می­ کند، واژه نامه درست کرد. چیزی شبیه به تفسیر رؤیاهای فروید. اشیاء از ماهی گرفته تا وردنه، کلید، سنگ، گنجه … درواقع اشیایی که در پوچی زندگی به دام افتاده­اند، معنایی تازه می­یابند و حتی از آنها به عنوان کنایه­ای برای بیان احساسات و عقاید استفاده می­ شود.” (فرنیس، ۱۳۸۳: ۱۶۷، ۱۶۸)
۳-۵-۳- هرمینا تیرلوا[۲۵]
از دیگر هنرمندان مشهور اروپای شرقی می­توان به هرمینا تیرلوا (۱۹۹۳-۱۹۰۰)۹-۱۹۱۰) ن تولید انیمشن در اروپای شرقی- نیمهای شرقی بررسی میزئیات بیشازی، ادبیات دوم، یک وردار بودند (از جمله سزان، لوتر، به عنوان زنی که دارای تخیلی قوی، شفاف و موجز بوده است، نام برد که با دقتی موشکافانه و به گونه ­ای متفاوت از هنرمندان مرد، حرکت آدم­ها و اجسام را درهم تنیده است. وی به انتخاب آثار ادبی و قصه­های مدرن علاقه­مند بود و از اقتباس افسانه­ های قدیمی اجتناب می­کرد. همیشه بیننده­ی خود را با بهره گرفتن از مواد مختلف و جدید، به شگفتی وا می­داشت. او عموما به جای استفاده از عروسک­های گچی، از کلاف کاموا، کاغذهای نقره­ای، تکه های چوب، دستمال، حوله و یا اسباب بازی استفاده کرده و در این راستا به دو هدف عمده توجه می­کرد: اول اینکه بدین طریق محور خلاقیت­ها را گسترده تر کند و دیگر اینکه به کودکان، زندگی پنهان موجودات و مواد اطرافشان را نشان دهد. آثار برجسته­ی او عبارتند از: فیلم­های ضدنازیِ طغیان یک عروسک[۲۶] (۱۹۴۶) و لالایی[۲۷] (۱۹۴۷)- که در هر دوی آنها، بازیگر زنده و اجسام در حرکت با یکدیگر تلفیق شده ­اند- نُه جوجه[۲۸] (۱۹۵۲)، دستمال گره خورده[۲۹] (۱۹۵۸)- با بهره گرفتن از حرکت پارچه و قطار کوچک ذغال سنگی (۱۹۵۹)، پیشبند آبی[۳۰] (۱۹۶۵)، نقاشی ها[۳۱] (۱۹۷۰) از دیگر آثار او هستند. (بندازی، ۱۳۸۵: ۱۹۸)
شکل ۳-۱۱: برشی از انیمیشن طغیان یک عروسک- هرمینا تیرلوا
۳-۵-۴- کارِل زِمان[۳۲]
کارل زِمان (۱۹۸۹-۱۹۱۰)، بعد از خلق اولین اثر خود به نام رؤیای کریسمس[۳۳] (۱۹۴۳) با ساخت پنج اثر کمدی کوتاه با عنوان آقای پروکوک[۳۴] دربین کودکان محبوبیت ویژه­ای یافت. وی در سال ۱۹۴۸ فیلم شاعرانه­ی الهام[۳۵] و فیلم انیمیشن نیمه بلند پادشاه لاورا ( طنزی براساس رمان کارل هاولیسک براوسکی) را کارگردانی کرد. پادشاه لاورا، ماجرایی شبیه به داستان شاه مایداس داشت و اعتماد به نفس و توانایی زِمان را در ساخت و کارگردانی فیلم انیمیشن عروسکی به اثبات می رساند. او در سال ۱۹۵۲ به تولید فیلم سینمایی انیمیشن گنج جزیره­ی پرنده[۳۶] پرداخت و با فیلم سفری به ماقبل تاریخ[۳۷] (۱۹۵۴) داستان چهار دانشجو را بیان کرد که از رودخانه­ی زمان بالا می­روند و حیوانات باستانی را کشف می­ کنند. در این فیلم فقط دایناسورها انیمت شده ­اند و سایر عناصر و بازیگران، حضوری زنده و واقعی دارند.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 44
  • ...
  • 45
  • 46
  • 47
  • ...
  • 334

نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

 فروش قالب سایت
 نارنگی برای سگ مضر
 نگهداری پامرانین آپارتمان
 جوندگان محبوب
 درس گرفتن از اشتباهات عاطفی
 انیمیشن جذاب
 جذب مشتری درونگرا
 دوست داشتن خود در رابطه
 درآمدزایی شبکه اجتماعی
 بیان احساسات واقعی
 ماندن بعد خیانت
 انیمیشن هوش مصنوعی
 ساخت اپلیکیشن درآمدزا
 فروش محصول دیجیتال
 محتوا باکیفیت
 خروج از رابطه آسیب‌زا
 درآمد تبلیغات کلیکی
 آموزش سگ ژرمن شپرد
 بازاریابی محتوا افزایش ترافیک
 نشانه عشق واقعی
 کسب درآمد طراحی هنری
 حفظ مرزهای احترام رابطه
 ملاک‌های ازدواج روانشناسی
 آموزش هوش مصنوعی کوپایلوت
 فروش تم وردپرس
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آخرین مطالب

  • بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان یزد
  • بررسی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی۸۹- فایل ۱۶
  • دانلود پایان نامه با موضوع بررسی رابطه ی نوع ساختار سازمانی دانشگاه ...
  • تصویر های شاعرانه سیمین بهبهانی و شفیعی کدکنی از منظـر نقد زن مدار- فایل ۵۲
  • ارتباط بین جو سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی (مطالعه موردی ستاد مرکزی گمرک ایران)- فایل ۴
  • ارزیابی مقایسه ای ضریب پایداری جنبه های مختلف اقلام تعهدی با ضریب پایداری جریان نقدی- فایل ۲۰
  • عوامل مرتبط با پذیرش تکنولوژی اطلاعات مبتنی بر مولفه های فرهنگ سازمانی در بیمارستان های آموزشی درمانی شهر رشت- فایل ۸
  • طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش همگانی، قهرمانی، حرفه‌ای استان تهران- فایل ۸
  • طراحی یک الگوریتم فراابتکاری برای حل مساله زمانبندی ماشینهای موازی نامرتبط با محدودیت زمان دسترسی به کارها- فایل ۶
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع برآورد نیروهای طراحی سگمنت‌های بتنی تونل‌ها تحت- فایل ۸
  • عقد مزارعه در قانون عملیات بانکی بدون ربا- فایل ۴
  • اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با الگوی السون بر نگرش به ازدواج دانشجویان- فایل ۲۲
  • فایل های مقالات و پروژه ها – ۴-۶-۳- تنفیذ و رد وصایای زاید بر ثلث – 4
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی عکس العمل بازار سهام نسبت به اعلامیه های سود ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره بررسی آثار تمرین مقاومتی بر ترکیب بدن و قدرت بیشینه ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد با موضوع بررسی تأثیر ابزارهای تأمین مالی بر ارزش شرکت-های پذیرفته شده در ...
  • پایان نامه نهایی زواره قبادی- فایل ۳۹
  • رابطه بین ریسک نقدشوندگی و بازده غیرعادی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران- فایل ۱۱
  • تعیین تاثیر الزامات برنامه ریزی استراتژیک نیروی انسانی بر عملکردکارکنان شبکه بهداشت و درمان استان هرمزگان- فایل ۳۳
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد الگوی رشد و آنتوژنی شکل بدن ماهی کلمه (caspicusRutilus rutilus) ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی تأثیر آموزش مقررات راهنمایی و رانندگی برکارآیی همیاران پلیس ...
  • دانلود فایل ها با موضوع : بررسی و شناسایی هدایای ملل به دربار هخامنشی با تکیه بر ...
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان