- عدم نقص قوانین مقررات
- عدم رفتار خلاف شئون پلیس
مؤلفه
راهنمای مدل
۳-۵ یافتههای جانبی
علاوه بر مؤلفه های برشمرده شده که از مدلها کیفیت احصاءشده تعدادی از پاسخگویان جامعه نمونه با توجه به عوامل انگیزشی کارکنان مثل حقوق مکفی، پاداش مناسب در قبال کمیت و کیفیت کار، تفویض اختیارات تأکید داشتند. معتقد بودند؛ علاوه بر مشتریان باید به خواست کارکنان ارائهدهنده خدمات ترافیکی نیز توجه شود. اهمیت دادن به نیاز کارکنان بر کیفیت خدمات راهور تأثیرگذار باشد. زیرا تا زمانی کارکنان از لحاظ مادی و معنوی تأمین نباشند، نمی توان انتظار چندانی در ارائه خدمات با کیفیت را داشت. آنان بر مؤلفه های زیر تأکید داشتند.
۱- حقوق کارکنان راهور باید مناسب باشد.
۲- کارکنان راهور از لحاظ معیشتی باید تأمین باشند.
۳- کارکنان راهور در قبال ارتقاء کیفیت خدمات باید از سوی سازمان پاداش مناسب دریافت نمایند.
۴- پلیس راهور باید با توجه به نیاز سازمانی جهت ارتقاء سطح تحصیلی کارکنان خود اقدام نماید.
۵- کارکنان خدماتی راهور برای ارائه خدمات باید اختیارات کافی داشته باشند.
۶- اضافه کار کارکنان راهور باید متناسب با میزان کار و بهموقع پرداخت شود.
۷- کارکنان راهور نباید، دغدغه تنبیهات از سوی مافوق داشته باشند.
۴-۵ دانش افزایی سهم علمی پژوهش
انتظار میرود پژوهش حاضر در ابعاد زیر به پیشرفت دانش در حوزه مدیریت کیفیت خدمات در پلیس کمک کرده باشد.
۱- ارائه مدلی که به طور جامع ابعاد مدیریت کیفیت خدمات در پلیس را در برگرفته است و می تواند در ارتقای کیفیت خدمات ترافیکی به مردم کمک نماید.
۲- بومی نمودن ابعاد برگرفته از مدلهای کیفیت؛
۳- ارائه بینش جدید به مدیران و پژوهشگران حوزه خدمات پلیس به ویژه پلیس راهور؛
۴- از ویژگی بسیار مهم مدل حاصله از این پژوهش آن است که علاوه بر جدید بودن بهواسطه آنکه ترکیبی از مدلهای مختلف مدیریت کیفیت خدمات است (بهعبارت دیگر از همه مدلها بهره گرفت، ولی مثل آنها نیست)، متناسب با سازمان راهور است. همچنین دو بعُد، حفظ ارزشهای اسلامی و مقبولیت اجتماعی است که برای اولین بار در مدل کیفیت خدمات بهعنوان ابعادی از کیفیت منظور شده است که در هیچیک از مدلهای دیگر وجود ندارد.
۵-۵ محدودیتهای پژوهش
علیرغم نقش این پژوهش در توسعه مدلهای مدیریت کیفیت خدمات، محدودیتهایی نیز بر نتایج آن بهشرح زیر وارد است.
۱- با توجه به اینکه یکی از ابـزار جمعآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه بود، تلاش زیادی برای استانداردسازی پرسشنامه انجام شد، بهگونه ای که بخشی از پرسشنامه ها از طریق مصاحبه حضوری نیز تکمل شد. ولی معایب ماهیتی که به پرسشنامه بهعنوان ابزار جمعآوری اطلاعات وارد است، در این تحقیق نیز مصداق دارد.
۲- همانند اغلب مطالعات مبتنی بر روشهای مدلسازی ساختاری، یافتههای این تحقیق نیز مبتنی بر مدلهای کیفیت و تجربیات افـراد نسبتاً محدودی بهدست آمـد، لذا ممکن است قدرت تعمـیمپذیری تحقیق را با محدویتهایی مواجه نماید.
۳- پژوهش حاضر در سطح راهور ناجا و تهران بزرگ انجام شد. تعمیم برخی از یافته این پژوهش برای سنجش کیفیت خدمات راهور در شهرهای کوچک همراه با احتیاط و اصلاح عمل شود.
۶-۵ پیشنهادها
الف) راهکارهای پیشنهاد برای مدیران
۱- یافتههای این پژوهش می تواند نقش بسزایی در استقرار TQM در پلیس راهور داشته باشد. با توجه به اینکه ابعاد و مؤلفه های مدل مدیریت کیفیت خدمات راهور حاصله از این تحقیق با تحلیل عاملی تأییدی و نظر خبرگان سازمانی مناسب تشخیص داده شد. پیشنهاد میگردد؛ پلیس راهور از مدل مذکور برای سنجش کیفیت خدمات خود بهره برداری نماید.
۲- بر اساس ابعاد و مؤلفه های مدل تأییدشده با تحلیل عاملی اصلاحات لازم در بخشهای خدماتی و عملیاتی پلیس راهور جهت ارتقاء سطح کیفیت بهعمل آید.
۳- با توجه به اینکه در بُعد قابلیت اعتماد، عمل نمودن پلیس راهور به وعده انجام کار در موعد مقرر، بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. پیشنهاد میگردد؛ پارامترهای اعتمادسازی در برنامه های پلیس راهور در اولویت قرار گیرد.
۴- با عنایت به اینکه در بُعد ظاهر فیزیکی مؤلفه های “زیبایی ظاهر فیزیکی ساختمانها و آراستگی کارکنان راهور” بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. پیشنهاد می شود؛ پلیس راهور برنامه استانداردسازی اماکن پلیس راهور را با تأکید بر زیباسازی مورد توجه قراردهد و جهت آراستگی ظاهری کارکنان سهمیه لباس سازمانی را متناسب با مأموریتها تأمین نماید. همچنین مؤلفه های مذکور را اساس ارزیابی بُعد ظاهر فیزیکی کیفیت خدمات راهور قرار دهد.
۵- با توجه به اینکه در بُعد اطمینان دادن مؤلفه های “داشتن تخصص انجام کار و توانمندی کارکنان در تغییر باور شهروندان نسبت به خدمات پلیس راهور” بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. پیشنهاد می شود؛ ضمن آنکه مؤلفه های مذکور جزء پارمترهای اساسی سنجش بُعد قابلیت اطمینان قرار گیرد. جهت استمرار بهبود کیفیت خدمات راهـور در هدایت و مدیریت ترافـیک و رسیدگی به تصادفات، آموزش تخصصی کارکنان و مهارت های شخصی و سازمانی آنان با بهره گیری از مراکز علمی درون سازمانی و برون سازمانی در برنامه های سالانه پلیس راهور مورد توجه قرار گیرد.
۶- با توجه به اینکه در نتیجه تحلیل عاملی بُعد رفتاری، مؤلفه های “تلاش کارکنان راهور برای حل مشکل اربابرجوع و مساعدت همیشگی به اربابرجوع” بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. پیشنهاد می شود؛ مؤلفه های مذکور جزء اولویت ارزیابی کیفیت خدمات “بُعد رفتاری” قرار گیرد.
۷- با توجه به اینکه در بُعد کیفیت رفتاری، مدیران ارشد بر متعادلسازی کنترلهای سازمانی، آموزش و ارتقاء فرهنگی و اصلاح رفتاری اربابرجوع، مسائل معیشتی کارکنان و متناسبسازی حجم کاری کارکنان راهور تأکید داشتند. پیشنهاد می شود. پلیس راهور “کنترلهای سازمانی” در بُعد رفتاری را بر اساس مؤلفه های مدل حاصل از این تحقیق تنظیم نمایند. برنامه های انگیزشی را جهت ارتقاء معیشت و روحیه کاری کارکنان تقویت نماید.
۸- با توجه به اینکه در بعُد پاسخگویی به شهروندان مؤلفه های، “سرعت در ارائه خدمات راهور و پذیرش مسئولیت اعمال خود بدون پنهانکاری"، بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. لذا پیشنهاد میگردد؛ مؤلفه های مذکور در ارزیابی بُعد پاسخگویی شهروندان با اولویت مورد توجه پلیس راهور قرار گیرد.
۹- با توجه به اینکه در بُعد پاسخگویی قانونی مؤلفه های “عدم نقض قوانین و مقررات و روشهای سازمانی توسط کارکنان راهور و گزارش سریع تخلفات به سلسله مراتب"، بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفتند. پیشنهاد میگردد؛ مؤلفه های فوق در بُعد پاسخگویی قانونی بهعنوان مؤلفه های اصلی سنجش کیفیت خدمات راهور مورد توجه قرار گیرد.
۱۰- با توجه به اینکه در بُعد موقعیت (دسترسی) مؤلفه های “تعامل پست الکترونیکی شهروندان برای دریافت خدمات راهور و دریافت خدمات از طریق اداره پست” بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. لذا پیشنهاد میگردد؛ پلیس ضمن منظور نمودن مؤلفه های مذکور بهعنوان شاخص های اصلی سنجش کیفیت خدمات راهور در بُعد موقعیت (دسترسی)، با کاهش مکانیزم های کنترلی و فراهم آوردن بسترهای الکترونیکی بهتدریج مراجعه حضوری شهروندان برای دریافت خدمات از راهور را حذف یا کاهش دهد.
۱۱- در بُعد الزامات عملکردی مؤلفه های “مناسب بودن ابعاد ظاهری محصولات و زیبایی ظاهری رنگ محصولات راهور” بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین پیشنهاد میگردد؛ مؤلفه های مذکور در بُعد الزامات عملکردی جهت سنجش کیفیت خدمات راهور در اولویت قرار گیرد.
۱۲- با عنایت به اینکه در بُعد فنآوری اثربخش مؤلفه های “بالا بودن دقت و سرعت ماشین آلات” بیشتر از سایر مؤلفه ها مورد تأییـد قرار گرفتند. پیشنهاد میگردد؛ مؤلفه های مذکور در سنجش کیفیت خدمات راهور از بُعد فنآوری مورد توجه مسئولان راهور واقع شود. از فنآوری پیشرفته در ارائه خدمات ترافیکی استفاده گردد.
۱۳- با توجه به اینکه بُعد مشروعیت و مقبولیت بیشترین بار عاملی را در ابعاد کیفیت تأییدشده در این تحقیق داشته است، لذا پیشنهاد میگردد؛ این بُعد با اولویت در سنجش کیفیت خدمات راهور مورد توجه برنامه ریزان خدمات ترافیکی پلیس راهور قرار گیرد. در این بُعد به مؤلفه های"اطلاعرسانی، تعامل بدون تبعیض و بر اساس قانون و تلاش برای ارتقای فرهنگ ترافیکی شهروندان"، بیشتر از سایر مؤلفه ها توجه شود.
۱۴- در بُعد حفظ ارزشهای اسلامی مؤلفه های “منظم و منضبط بودن کارکنان راهور در خدمات و رفتار مؤدبانه و مهربانانه همراه با رأفت اسلامی با شهروندان"، بیشتر از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفتند. بنابراین پیشنهاد میگردد؛ مؤلفه های مذکور که برگرفته از رهنمودهای مقام معظم رهبری نیز میباشد، بهعنوان شاخص های اصلی سنجش کیفیت خدمات راهور مورد توجه مدیران راهور قرار گیرد.
۱۵- در بُعد سازگاری فرهنگی مؤلفه های “پرهیز از هر گونه رفتار خلاف هنجار عمومی و احترام به باورها و اعتقادات شهروندان” بیشتر از سایر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفتند. پیشنهاد می شود؛ مؤلفه های مذکور جز شاخص های اصلی سنجش کیفیت خدمات راهور از بُعد سازگاری فرهنگی پلیس راهور مورد استفاده قرار گیرد.
ب) پیشنهاد برای پژوهشگران بعدی
۱- در تحلیل عاملی بُعد حفظ ارزشهای اسلامی، مؤلفه “داشتن محاسن (ریش) در حد متعارف توسط کارکنان” مورد تأیید قرار نگرفت. با عنایت اینکه عملاً اکثر کارکنان مرد راهور در حد متعارف سازمانی دارای ریش هستند، پیشنهاد میگردد؛ در زمینه کیفیت سیمای مطلوب کارکنان مرد پلیس راهور تحقیق انجام شود.
۲ - بر اساس مدل حاصله از این تحقیق کیفیت خدمات پلیس راهور ناجا مورد سنجش قرار گیرد.
۳- با توجه نتیجه مصاحبه با مدیران ارشد در خصوص “معیارهای متفاوت واحدهای نظارتی در کنترل کیفیت رفتاری کارکنان راهور برای تعامل با اربابرجوع"، پیشنهاد می شود؛ درباره الگوی مناسب نظارت بر کیفیت رفتاری کارکنان پلیس راهور با شهروندان (اربابرجوع) تحقیق علمی شود.
۴- با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی بُعد کیفیت خدمات الکترونیکی از لحاظ بار عاملی، نسبت به سایر ابعاد تأییدشده در این تحقیق در مرتبه سوم قرار دارد. ولی نتایج مصاحبه با مدیران ارشد محدودیتهای امنیتی را مانع گسترش (E- SQ)، در بستر اینترنت در راهور میدانند. پیشنهاد می شود؛ چگونگی توسعه خدمات الکترونیکی راهور با حفظ ملاحظات امنیتی مورد مطالعه قرار گیرد.
۵- با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه با مدیران ارشد و ادبیات تحقیق، در کیفیت خدمات مشتریان (شهروندان) نیز نقش دارند. خدمات راهور نیز بر اساس قانون به شهروندان ارائه می شود. با توجه به چالشهای رفتاری مطرح شده، توسط مصاحبه شوندگان پیشنهاد میگردد؛ درباره شیوه های تسری قانونمداری و فرهنگ ترافیک در بین شهروندان تحقیق علمی صورت گیرد.
۶- با عنایت به نتایج تحلیل عاملی تأییدی این تحقیق موقعیت از ابعاد کیفیت خدمات راهور است. ولی نتایج حاصل از مصاحبه با مدیران ارشد، نشانگر آن بود که اماکن خدمات و عملیات ترافیکی راهور در وضع موجود بر اسـاس معیارهای دسترسی شهروندان ساماندهی نشدند. لذا توصیه می شود؛ در خصوص مکان یابی اماکن خدماتدهی راهور بر اساس دسترسی شهروندان مورد مطالعه علمی صورت گیرد.
۷- با توجه به اینکه از اهداف اساسی کیفیت خدمات پلیس راهور کاهش تصادفات، سوانح ترافیکی و سلامت شهروندان در ترافیک است. پیشنهاد می شود؛ تأثیر مدیریت کیفیت خدمات بر کاهش تصادفات رانندگی مورد بررسی علمی قرار گیرد
۰۰۰/۰
با توجه به جدول (۴-۸) مقدار ضریب همبستگی مشاهده شده در سطح ۰۵/۰ ≤ P معنی دار بوده، فرضیه آماری H0 رد و فرضیه مقابل یا H1 تایید می گردد. بنابراین با ۹۵ درصد اطمینان می توان گفت که، بین بهسازی نیروی انسانی و عنصر رابطه ای سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم رابطه مثبت وجود دارد.
۴-۲-۴) فرضیه فرعی سوم: بین بهسازی نیروی انسانی و عنصر شناختی سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم رابطه مثبت وجود دارد.
برای آزمون این فرضیه از پاسخ های نمونه آماری به تمامی گزاره های بخش بهسازی نیروی انسانی پرسشنامه و گزاره های ۸ تا ۱۳ بخش سرمایه اجتماعی پرسشنامه استفاده گردید. به منظور بررسی این موضوع که آیا بین بهسازی نیروی انسانی و عنصر شناختی سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم رابطه مثبت وجود دارد یا خیر؟، از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن که برای تعیین همبستگی بین دو متغیر کیفی در یک جامعه کاربرد دارد استفاده شده است. فرضیه های آماری در این آزمون به شرح زیر می باشند:
فرضیه H1 به این صورت بیان می شود که میانگین نمره پاسخ های مربوط به بهسازی نیروی انسانی با میانگین نمره پاسخ های مربوط به عنصر شناختی سرمایه اجتماعی دارای همبستگی می باشد، و فرضیه H0 نیز به این صورت که دو میانگین فوق بدون همبستگی هستند، بیان شده است.
جدول(۴-۹) آزمون ضریب همبستگی برای فرضیه فرعی سوم
متغیرها
N
میانگین
انحراف معیار
ضریب همبستگی
P
بهسازی نیروی انسانی
عنصر شناختی سرمایه اجتماعی
۱۶۲
۱۶۲
۳۷۶/۳
۲۱۵/۳
۶۸۱/۰
۶۹۵/۰
۵۹۵/۰
۱
۰۰۰/۰
با توجه به جدول(۴-۹) و ضریب همبستگی مشاهده شده، میانگین نمره پاسخ های مربوط به بهسازی نیروی انسانی و عنصر شناختی سرمایه اجتماعی در سطح ۰۵/۰ ≤ P دارای همبستگی مثبت می باشد؛ پس فرضیه آماری H1 تایید و فرضیه مقابل یا H0 رد می شود. بنابراین با ۹۵ درصد اطمینان می توان گفت که بین بهسازی نیروی انسانی و عنصر شناختی سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم رابطه مثبت وجود دارد.
۴-۳) یافته های جانبی پژوهش
۴-۳-۱) بررسی نظرات پاسخ دهندگان با توجه به جنسیت
از آزمون t مستقل به منظور بررسی معنی دار بودن تفاوت میانگین نمره نظرات پاسخ دهندگان بر اساس جنسیت در خصوص بهسازی نیروی انسانی، سرمایه اجتماعی و عناصر مختلف سرمایه اجتماعی استفاده شده است. از آزمون t مستقل زمانی که دو گروه مستقل از همدیگر وجود داشته باشد استفاده می گردد. توسط نرم افزارSPSS همسانی واریانس ها (از طریق آزمون لوین) بررسی شده است. در آزمون t مستقل فرضیه های آماری به شکل زیر تعریف می شوند:
فرض H0 به این صورت بیان می شود که تفاوت معنی داری بین میانگین نمره نظرات پاسخ دهندگان زن و مرد وجود ندارد و فرض H1 بدین صورت است که بین میانگین نمره نظرات پاسخ دهندگان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد.بر طبق یافته های جدول (۴-۱۰) t مستقل مشاهده شده در سطح ۰۵/۰ ≤ P در مورد بهسازی نیروی انسانی، سرمایه اجتماعی و عناصر مختلف آن تفاوت بین دو گروه مرد و زن معنی دار نبوده و بین نظرات پاسخ دهندگان زن و مرد تفاوت وجود ندارد یعنی فرضیه آماری H0 تایید و فرضیه مقابل یا H1 رد می شود.
جدول (۴-۱۰) آزمون t مستقل برای بررسی نظرات پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت
عوامل مورد بررسی
درجه آزادی
میانگین نمره نظرات مردان
میانگین نمره نظرات زنان
با نفوذ دیدگاه فرهنگی ناصحیح، حرمت زن در جامعه و خانواده خدشه دار شد و شخصیت انسانیش کتمان گردید و غبار مظلومیت بر چهره اش نشست و شأن و منزلتش به فراموشی سپرده شد و هویتش در قلمرو جنسیت محدودگشت. جامعه او را در تملک مرد در آورد و زن را در تنگنای جنسیت نابود کرد و اجازه داد تا مردان در سطح وسیعی به اعمال خشونت نسبت به زنان بپردازند و آن ها را مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار دهند. با نگاه ابزاری، جنس مؤنث را مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند و به عمل خود افتخار نیز کنند.
به عنوان مثال خبرگزاری آلمان در گزارشی می نویسد: خشونت علیه زنان، مسئله ای جهانی است و در اغلب کشورهای دنیا مشاهده می شود. زنان در سراسر جهان، مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفته یا سوزانده می شوند. همو با کمال تأسف، ۷۵درصد عاملان این گونه خشونت ها را همسران یا نزدیکان زنان بیان می نماید. «باربارا روبرت» در مقاله ای تحت عنوان«هیچ جا محیط امنی نیست: جنگ علیه زن ها» می نویسد: طبق بر آورد جامعه شناسان، متجاوز از ۱/۸میلیون شوهر، در آمریکا به طور وحشتناکی زنان خود را کتک می زنند.[۲۶۶]
-
-
-
- پست انگاشتن نقش های زنانه
-
-
یکی از عوامل آسیب زای زنان در تهاجمات فرهنگی، مسأله پست انگاشتن فعالیت های زنانه است. بی اهمیت جلوه دادن نقش هایی مانند زاد و ولد، مربی گری و تربیت فرزندان و گرم نگه داشتن کانون خانواده و در مقابل با ارزش انگاشتن نقش های مردانه موجب گردید تا بانوان به مرور زمان از نقش های خود، احساس حقارت نمایند.
-
-
-
- کم توجهی به زن واستفاده ابزاری از او
-
-
حضور زنان همواره در جامعه کمرنگ بوده است. حتی در قرن اخیر در تصمیم گیری های کلان کمتر شرکت داده می شوند و نگاهی یکسان در به کارگیری زنان و مردان توانمند وجود ندارد.
در جوامعی که هدف شایسته سالاری است باید امکانات مناسب جهت تعالی افراد بالسویه باشد تا پرورش انسان های توانمند، آینده ای روشن برای جوامع نوید دهد و با بستر سازی مناسب گام هایی جهت ساختن انسان ها برداشته شود. گرچه شعار تساوی زن و مرد از دولت ها شنیده می شود اما تضاد ها و تناقض هایی در مرحله اجرا دیده می شود و زنان غالباً در حاشیه قرار دارند و از امکانات لازم محروم می باشند. جایگاهشان تضعیف می شود و آسیب هایی از طریق جامعه بر آن ها وارد می گردد و هویت و شخصیت انسانیشان انکار می شود. حضورشان را در جامعه حضوری مردانه می طلبند و آن ها را با روش ها و ملاک های مردانه می سنجند و اکتساب ویژگی های مردانه را در او ارزش می دانند تا اصالتش را در متصف شدن به این گونه صفات، تعریف نمایند. گاه نیز صفات و کرامات اخلاقی او نادیده انگاشته می شود و عنصر جنسی وی برجسته می گردد تا عشق و عاطفه او را ابزار کسب درآمد و سودجویی قرار دهند و زنان نیز به اشتباه، به جای در معرض دید قرار دادن هویت و شخصیت خود، جسم و جاذبه های ظاهری را به نمایش می گذارند.
بر این اساس، اکثر آثار هنری غرب مواردی است که جلب توجه خریدار مرد را می کند و زن ها اگر طرف تبلیغات باشند، مجبور به خرید چیزهایی هستند که در نهایت از آنان کالاهای جالب و فریبنده ای در نظر خریدارهای مرد بسازد. برخی از هنرمندان، بدن زن را سوژه آثار خود قرار می دهند و بر این باورند که توجه برانگیز کردن تصویر زن در آثار هنری ناراحت کننده نیست، مگر آن که او را در مقام کالایی نشان دهند تا جنس مخالف و مقام برتر، خریدار او گردد. بدین روی با نشان دادن زن به عنوان وسیله ارضای شهوت و کالای مصرفی، او را از خصائص انسانی محروم می کنند.[۲۶۷]
این گونه مسائل، موجب گردید که تشکیل جامعه ایی اجتماعی بر اساس برابری جنسی، موضوع بنیادی تفکر فمینیسم قرار گیرد و آن ها در صدد بر آیند تا اثبات نمایند که ارزش ها، جنسیت مدار نیست.
۳- عوامل اجتماعی و محیطی
برخی از اندیشمندان، ریشه های ستم زنان را حداقل در بخشی از موارد، به اختلافات جنسی بیولوژیکی نسبت می دهند. در حالی که، واقعیت امر این است که زنان، همیشه ستمدیده یا جنس دوم نبودند. انسان شناسی یا مطالعه پیش از تاریخ، جوامع مادرسالار را نشان می دهد. در میان این جوامع که دوران اشتراک قبیله ای بود، زنان در حاشیه قرار نداشتند، بلکه مساوی با مردان بودند و این تساوی نیز توسط مردان و جامعه کاملاً پذیرفته شده بود. آن ها مکمل و همکار هم بودند و هر کدام وظایف و مشاغل مختلفی داشتند. پس از مدتی زنان، دارای قدرت برتر در خانواده شدند و تصمیمات کلیدی توسط آن ها اتخاذ می گردید. در اصطلاح جامعه شناسی، مادرسالاری یا حکومت زنان در دوران نوسنگی[۲۶۸] اتفاق افتاد. در این دوران فعالیت های کشاورزی و اقتصادی بر عهده زنان و به رهبری آنان بود. بدین روی زنان دارای ارزش و مقام فوق العاده بودند و دوام اجتماع، وابسته به آنان بود. در زمانی که مردان برای تهیه شکار، از مسکن دور می شدند. مادر عهده دار تهیه غذا و نگهداری از فرزندان و افراد پیر و ناتوان بود تا آن ها را از حوادث طبیعی، محفوظ نگه دارد. بر این اساس، نظم خانواده بر مادر تکیه می کرد و پدر منزلت عرضی و ناچیز داشته است. جایگاه ویژه زن، موجب شد تا نسبت فرزند به مادر برسد و کودکان را به نام او بشناسند و ارث از طریق او به فرزندان برسد و حتی حق سلطنت-برخی اوقات- از طرف زن، به میراث می رسیده است نه از طرف مرد. البته این «حق مادری» متفاوت با مادرشاهی و تسلط او می باشد.[۲۶۹] مادرسالاری نیز به معنای حکومت مطلق زنان بر مردان نبود. با وجود آن که، در برخی اوقات در نواحی آفریقای جنوبی، حکومت به دست زنان افتاده بود. اما در برخی اوقات، حتی اگر رئیس قبیله از مردان بود، لازم بود در انجام کارهای مهم، نظر شورای خاصی را که از زنان پیر تشکیل شده بود، جلب کند و زنان در شورای قبیله در رأی دادن و اظهارنظرکردن با حق مردان برابر بودند و در حکومت مادرشاهی غالب قوانین وضع شده، به سود زنان بود. اما این وضع یا بسیار نادر بود یا به مرور زمان از بین رفت.[۲۷۰]در قسمتی از تاریخ، نیز برابری خواهی، بر جوامع اولیه حاکم بود و هیچیک از نابرابری های جامعه امروزی که بر پایه خانواده، مالکیت خصوصی و دولت پایه ریزی شده، وجود نداشت؛ به عنوان مثال؛ مادر و پدر به طور یکسان نسبت به فرزند خود حق داشتند. زن در غیاب شوهر در صورتی که پسر بزرگ نداشت، مزرعه را در کنار خانه اداره می کرد. او حق داشت که مستقل از شوهر خود به کار بارزگانی بپردازد و بندگان خود را نگه دارد یا آزاد سازد و حتی به حکومت برسد.[۲۷۱] اما با ایجاد توسعه، نابرابریها در نقشهای اجتماعی شکل گرفت. هر واحد اجتماعی تعریفی متفاوت و امتیازی خاص برای نقشها و رفتارهای هر یک از دو جنس بیان نمود و زنان و مردان در چارچوب تعاریف همان نقشهایی که منسوب به آنان محدود شده بودند، عملکردند و جایگاه یافتند. جامعه این نقش ها و امتیازها را بر پایه توانایی های دو جنس تعریف نمود. بدین روی، این جامعه و تعاریف آن از افراد بود که نقشهایی را به دو جنس نسبت میداد ونابرابری جنسیتی، مقولهای است که در هر زمان و مطابق با شرایط و فرهنگهای مختلف جوامع جلوه نمود. بر این اساس به صراحت می توان بیان نمود که با وجود تفاوتهای ویژه، تقریباً در کلیه فرهنگها، مردان موجوداتی قدرتمندتر از زنان در نظر گرفته شدندکه باید جایگاهی والا نسبت به زنان داشته باشند. براین اساس عده ای معتقدند این برتری یا فروتری ناشی از الزامات تاریخی و اجتماعی است، نه الزامات زیستی. در این قسمت به برخی از تبعیضات اجتماعی علیه زنان اشاره می شود:
-
-
-
- مالکیت جنس مؤنث
-
-
همان طور که گذشت، پس از آن که بانوان، در برهه ای از زمان برتری یا تساوی جنسیت داشتند، همزمان با پیشرفت صنعت و کشاورزی و پس از آن که مردان از شکار و سفرهای طولانی خسته شدند و به دامداری و کشاورزی روی آوردند، جنس قوی تر به تدریج استیلا یافت و با توسعه دامداری زندگی به دست مرد افتاد و حق مادری در برابر حق پدری سر تسلیم فرود آورد و خانواده پدر شاهی در اجتماع به منزله واحد اقتصادی و قانونی و سیاسی و اخلاقی شناخته شد و در عصر پارینه سنگی[۲۷۲] دوران پدر سالاری و اعمال ستم به زن آغاز گردید. به طوری که او به تبعیت و ملکیت شوهر خود در آمد و حتی جزئی از دارائی او به حساب آمد. بر این اساس، پدر خانواده حق داشت، با زن وفرزندان خود هرچه خواهد بکند، آنان را بفروشد یا به کرایه دهد[۲۷۳]یا در بازار همانند غلام و کنیز خریداری نماید.[۲۷۴]به عنوان مثال در سومر، هنگام بحران و در حالات سخت، همیشه کار به دست مرد بود؛ او پاره ای از اوقات حق داشت، زن خود را بفروشد یا در برابر وامی که دارد او را به طلبکار بدهد.[۲۷۵] بررسی های «باشوفن» ، «مورگان» و دیگر محققان مؤید این مطلب است و نیز این که به وضوح نشان می دهد که چه گونه زمان پیدایش ستم اجتماعی بر زنان منطبق بر زمان پدید آمدن مالکیت خصوصی در جامعه است. تضاد موجود در خانواده بین مرد که دارای مالکیت خصوصی و زن که فاقد مالکیت خصوصی است، وابستگی اقتصادی وشرایط اجتماعی ای را سامان می دهد که باعث تضعیف و پایمال شدن حقوق اجتماعی زن می گردد. انگلس اعتقاد دارد که در درون خانواده، مرد بیشتر نقش بورژوا و زن نیز نقش کارگر را ایفا می کند.[۲۷۶]
-
-
-
- خدمتکار خانگی
-
-
مردان تا حد ممکن از بانوان کار می طلبیدند. یکی از رؤسای قبیله چیپوا گفته است که «زن برای کار آفریده شده و می تواند به اندازه دو مرد بار ببرد یا بکشد، زن است که برای ما خیمه می زند و لباس می دوزد . . . و ما هرگز بدون آن ها نمی توانیم جا به جا شویم. زن، همه کار می کند و برای غذا خوردن به چیز کمی قناعت دارد. . .»[۲۷۷]در حالی که تاریخ نشان دهنده سعی زنان در ایجاد ترقیات اقتصادی در اجتماعات اولیه می باشد و در تمام سال هایی که مردان به شکار اشتغال داشتند، زن در اطراف خیمه، کشاورزی را توسعه داده و هزاران هنر خانگی را ایجادکردندکه هر یک زمانی پایه صنایع مهمی شد. بدین روی زن پس از ازدواج خدمتکار خانه محسوب می شد. بر اساس این دیدگاه بود که برخی از صاحب نظران مانند سیمون دوبوار دو نهاد عمده را موجب بندگی زنان می دانند؛ ازدواج و مادری. اینان خانه داری را شغل به شمار نمی آورند یا آن را در ردیف کارهای پست و بی ارزش می دانند که سراسر ملال است. امور روزمره و تکراری موجب افسردگی بانوان می شود و اندک اندک به ناشکیبایی بدل می شود و رفته رفته اضطراب، تنهایی، تهی بودن و بیهودگی را در وجود زن جایگزین می کند. حتی وجود فرزندان حق ناشناس در تمام اوقات، موجب خستگی مادر می شود. انتظار برای بازگشت همسر، همراه با انتقام، ملال و سرخوردگی می گردد، زیرا مرد کار مفید انجام داده، دیگران را دیده و با آن ها صحبت کرده اما زن جوانی اش را در زندان خانه فدای شوهر خود کرده است. مرد نیز لحظه حضور در خانه با وجود نگرانی و خستگی همسر، رفع خستگی واقعی نمی کند. به عقیده این افراد در چنین خانه ای بچه ها تفریح و آرامش ندارند. زنان بورژوا نیز که از دیگران در انجام کارهای خانگی کمک می گیرند تقریباً بی کار هستند و غرامت این بی کاری، ملال است. به گمان آن ها خانه داری، خودمختاری بار نمی آورد و به طور مستقیم، برای جامعه مفید نیست. خانه داری زن را برده و وابسته به شوهر(ثانوی یا انگل) می گرداند. در حالی که اجتماع خدمت به شوهر را، بدون اجر و مزد، به عنوان کار برای زن می شناسد و مرد را عامل تولید معرفی می کند.[۲۷۸]
-
-
- تمتع(یا بهره بری) از جلوه گری زنان
-
شکل (۵-۳): روش شناسایی تابع معکوس سیستم
در شناسایی سیستم با شبکه عصبی باید به نکاتی توجه کرد:
- گاهی حتی با داشتن یک تابع هزینه ساده نمی توان با اطمینان گفت که الگوریتم به سمت بهترین مدل همگرا شده است. این مشکل وقتی به وجود می آید که تابع هزینه چندین مینیمم محلی داشته باشد و پیدا کردن مینیمم اصلی کار ساده ای نباشد. برای رفع این مشکل الگوریتم های آموزشی با وزن های اولیه مختلفی تکرار می گردند.
- گاهی برای مدل کردن بهتر باید ساختار شبکه تغییر داده شود.الگوریتم هایی وجود دارد که می تواند انتخاب ساختار مدل را اتوماتیک انجام دهد.
- در پاره ای از مواردممکن است به نظر برسد که نمی توان یک مدل مناسب حتی باوجود انتخاب ساختار مدل بدست آورد که این موضوع ممکن است از ناکافی بودن اطلاعات سرچشمه گرفته باشد. در اینجا ممکن است پردازش اطلاعات مثل فیلتر کردن احتیاج باشد و یا اطلاعات در بعضی از نقاط کاری سیستم وجود نداشته باشد و یاخیلی کم باشد.
برای شناسایی مدل بازوی انعطاف پذیر، یک شبکه عصبی تابع پایه شعاعی وزن دار، با بهره گرفتن از رویکرد شناسایی تابع مستقیم سیستم طراحی شده است و شامل یک ورودی و دو خروجی است که به ترتیب عبارتند از: ولتاژ ورودی به موتور DC، زاویه چرخش هاب و انحراف انتهای بازوی انعطاف پذیر. در ادامه به توضیح این نوع از شبکه عصبی و روش آموزش پس انتشار خطا می پردازیم.
۵-۳-۲-۱-۱- شبکه عصبی تابع پایه شعاعی وزن دار[۵۹]
شبکه های تابع پایه شعاعی[۶۰] یکی از محبوب ترین شبکه های عصبی و رقیب اصلی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه[۶۱] می باشد. این شبکه ها می توانند الگو هایی از شبکه عصبی تابع پایه شعاعی وزن دار باشند ]۴۸[. معماری این شبکه مطابق شکل (۵-۴) می باشد.
شکل (۵-۴) : ساختار شبکه عصبی تابع پایه شعاعی وزن دار
در شبکه عصبی تابع پایه شعاعی وزن دار، بر خلاف شبکه عصبی تابع پایه شعاعی، لایه ورودی صرفا یک لایه با انشعاب خروجی[۶۲] نیست بلکه دارای وزن های قابل تنظیم می باشد. لایه دوم یا لایه پنهان، فاصله ورودی های وزن دار شده را از مرکز دسته هر گره، به صورت غیر خطی محاسبه می کند یعنی اگر نزدیک مرکز دسته باشد مقدار آن یک است و اگر دورتر باشد، این مقدار به شدت کاهش می یابد. متداول ترین تابع شعاعی تابع گوسین است:
(۵-۲۴)
که ، فاصله ورودی وزن دار از مرکز دسته j-ام و ، انحراف معیار دسته j-ام است. از رابطه (۵-۲۵) محاسبه می شود:
(۵-۲۵)
که در آن مرکز دسته است.
(۵-۲۶)
۵-۳-۲-۱-۲- آموزش شبکه تابع شعاعی با روش پس انتشار خطا[۶۳]
برای آموزش وزن لایه خروجی از روش گرادیان نزولی استفاده شده و تابع هدف به صورت زیر تعریف می شود:
(۵-۲۷)
که در آن طبق رابطه (۵-۲۸) تعریف شده است.
(۵-۲۸)
، خروجی i-ام شناساگر و نیز خروجی i-ام مدل تحت شناسایی می باشد.
(۵-۲۹)
(۵-۳۰)
(۵-۳۱)
بنابراین قانون تنظیم وزن های لایه خروجی طبق رابطه (۵-۳۱) می باشد.
(۵-۳۲)
(۵-۳۳)
(۵-۳۴)
در طراحی شناساگر بازوی انعطاف پذیر، چند نکته اهمیت زیادی دارند. از جمله اینکه، در تعیین وزن های اولیه برای شبکه لازم است که وزن های مربوط به توابع شعاعی که مرکز دسته آنها منفی است، دارای مقدار مشابه ولی با علامت مخالف وزن های نظیر برای توابع شعاعی با مرکز دسته مثبت باشند. مشابه و مختلف العلامت بودن مقادیر باعث حفظ تقارن در عملکرد سیستم در چرخش ساعتگرد و پادساعتگرد آن می باشد.
از آنجا که تاثیر دینامیک زاویه هاب از ولتاژ ورودی به صورت مستقیم و تاثیر دینامیک انحراف انتهای بازو از آن به طور معکوس(منفی) است، بنابر این وزن های اولیه متناظر توابع شعاعی با مراکز دسته مثبت برای خروجی زاویه هاب، مثبت و برای خروجی انحراف انتهای بازو، منفی است.
از طرفی نرخ آموزش برای وزن های متناظر با خروجی انحراف انتهای بازوی انعطاف پذیر باید بزرگتر از نرخ آموزش متناظر با خروجی زاویه هاب باشد.
با در نظر گرفتن شرایط بالا، امکان شناسایی این سیستم توسط شبکه عصبی با یک ورودی و دو خروجی وجود دارد.
حال این بار، تابع حساسیت سیستم را بر اساس مدل شناسایی شده با شبکه عصبی تخمین می زنیم. خواهیم داشت:
(۵-۳۵)
که طبق روابط شبکه عصبی به دست می آید:
(۵-۳۶)
(۵-۳۷) (۵-۳۸)
تابع حساسیت مدل شناسایی شده طبق رابطه (۵-۳۷) به دست می آید. با توجه به اینکه مدل شناسایی شده دارای دو خروجی است، تابع حساسیت تخمین زده شده مورد نظر که در (۵-۳۸) آمده است، به صورت نشان داده شده در (۵-۳۹) به دست می آید.
(۵-۳۹)
فصل ششم
۵-۲-۸- نتیجهگیری از اولویت بندی استفاده اعضای هیأت علمی از دیگر رسانههای اجتماعی در امر تحقیق و پژوهش ۱۱۵
۵-۳- پیشنهادها ۱۱۶
۵-۳-۱- پیشنهادهای تحقیق ۱۱۶
۵-۳-۲- مدل پیشنهادی تحقیق ۱۱۸
۵-۳-۳- پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ۱۱۹
منابع و مآخذ
پیوست ها
پیوست الف: پرسشنامه
پیوست ب: معرفی دانشگاه تهران و دانشگاه علم و فرهنگ
پیوست ج: خروجیهای نرمافزار spss
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۳-۱- ارزشدهی طیف لیکرت در پرسشنامه عملکرد ۷۷
جدول۳-۲- ارزشدهی طیف لیکرت در پرسشنامه شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی ۷۷
جدول۳-۳- چگونگی تخصیص سوالات پرسشنامه عملکرد به مؤلفه های عملکرد ۷۷
جدول۳-۴-چگونگی تخصیص سوالات پرسشنامه شبکههای اجتماعی به مؤلفه های شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی ۷۸
جدول ۳-۵- مقادیر آلفای کرونباخ برای شاخصهای پژوهش ۸۰
جدول ۴- ۱- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر دانشگاه ۸۳
جدول ۴- ۲- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر جنسیت ۸۴
جدول ۴- ۳- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر سن ۸۵
جدول ۴- ۴- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر تحصیلات ۸۶
جدول ۴- ۵- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر سابقه تدریس ۸۷
جدول ۴- ۶- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر مرتبه ۸۸
جدول ۴- ۷- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر دانشکده ۸۸
جدول ۴- ۸- توزیع فراوانی افراد پاسخدهنده از نظر گروه آموزشی ۸۹
جدول ۴-۹- مقادیر شاخصهای توصیفی در خصوص شاخص عملکرد(۳۱۳n=) 91
جدول ۴-۱۰- مقادیر شاخصهای توصیفی در خصوص متغیر بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی ۹۲
جدول ۴-۱۱- نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف متغیرهای پژوهش ۹۴
جدول۴-۱۲- نحوه داوری میزان عددی ضریب همبستگی ۹۵
جدول۴-۱۳- نتایج آزمون همبستگی بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی و عملکرد ۹۵
جدول۴-۱۴- نتایج آزمون همبستگی بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی و عملکرد آموزشی ۹۷
جدول۴-۱۵- نتایج آزمون همبستگی بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی و عملکرد پژوهشی ۹۸
جدول۴-۱۶- نتایج آزمون همبستگی بین بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی و عملکرد خدماتی ۹۹
جدول ۴-۱۷- نتایج آزمون t مستقل در ارتباط با متغیرهای پژوهش با توجه به جنسیت ۱۰۱
جدول۴-۱۸- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در مقایسه عملکرد با توجه به سن ۱۰۲
جدول۴-۱۹- نتایج آزمون تعقیبی دانکن برای مقایسه عملکرد بین گروه های سنی ۱۰۳
جدول ۴-۲۰- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در مقایسه بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی با توجه به سن ۱۰۴
جدول ۴-۲۱- نتایج آزمون تعقیبی دانکن برای مقایسه بهرهگیری از شبکههای اجتماعی مجازی بین گروه های سنی ۱۰۴
جدول ۴-۲۲- نتایج آزمون t مستقل در ارتباط با متغیرهای پژوهش با توجه به سطح تحصیلات ۱۰۵
جدول۴-۲۳- نتایج آزمون فریدمن برای اولویتبندی استفاده از دیگر رسانههای اجتماعی در امر تحقیق و پژوهش ۱۰۷
جدول۴-۲۴- نتایج آزمون فریدمن برای اولویتبندی پر کاربردترین شبکههای اجتماعی علمی و پژوهشی ۱۰۸
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۲-۱- فناوریهای مرتبط با رسانههای اجتماعی ۱۹
شکل ۲-۲- چرخه ارتباطی و تحقیقاتی بسته، سنتی ۳۲
شکل ۲-۳- چرخه ارتباطی و تحقیقاتی باز، جدید ۳۲
شکل ۲-۴- روند تکامل خدمات اینترنتی برای محققان ۳۴