نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی وضعیت تغذیه ای درختان، تنوع زیستی زیرآشکوب، ویژگی-های خاک سطحی و ترسیب کربن آن در توده های دست کاشت پهن برگ و سوزنی برگ منطقه مخمل کوه خرم آباد- فایل ۸۸
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

نتایج این بررسی با نتایج کاظمی و همکاران (۱۳۸۵) از این نظر که کاج سازگاری و ماندگاری بالای داشت و بهترین گونه برای جنگل­کاری آینده معرفی شد و اینکه زیتون و ارغوان به صورت درختچه و در توده­های کوچک و عموما شاداب بودند هم­خوانی دارد ولی با این نتیجه که زبان­گنجشک را گونه سازگار و سرو نقره­ای را گونه ناسازگار معرفی کرده ­اند متناقض است. نتایج قراچورلو و همکاران (۲۰۱۰) در رابطه با زنده­مانی بالای سرو نقره­ای و سازگاری آن با شرایط نامناسب منطقه با نتایج به دست آمده هم­خوانی دارد. همچنین در مطالعه ایشان سرو نقره­ای با ۵۹/۴ متر رشد طولی بیشترین مقدار ارتفاع را داشت که ایشان دلیل آن را توافق (استقرار) بهتر ریشه در خاک بیان نمودند، در مطالعه ایشان کاج سیا نیز با ۵۲/۴ متر بیشترین ارتفاع را داشت، که در مطالعه حاضر میانگین ارتفاعی کاج­بروسیا و سرو­نقره­ای به ترتیب ۲۲/۶ و ۸/۴ متر است که وضعیت بهتری نسبت به مطالعه ذکر شده نشان می­ دهند. گونه کاج­بروسیا بیشترین ارتفاع و رویش را در میان گونه­ های مورد مطالعه داشت که این با نتایج Erkan (۲۰۰۳) و دستمالچی (۱۳۷۴) که گونه مورد نظر را به عنوان گونه سریع­الرشد معرفی نموده ­اند هم­خوانی دارد. نتایج امین­پور و همکاران (۱۳۸۶) (که درصد زنده­مانی کاج سیاه و سرو­نقره­ای خوب و زبان­گنجشک ضعیف ارزیابی شد) و هاشمی (۱۳۹۰) (که گونه ون کمترین رویش قطری، و کاج بروسیا بیشترین قطر و ارتفاع را داشت) با نتایج موجود هم­خوانی دارد. ولی نتایج تیمورزاده و همکاران (۲۰۱۱) و رادمنش و جلیلوند (۱۳۸۷) با نتایج این تحقیق هماهنگ نیست زیرا در نتایج تیمور­زاده و همکاران گونه کاج با ارتفاع ۲۱/۳ متر از میان سه گونه سوزنی­برگ مورد بررسی در مطالعه ایشان کمترین ارتفاع را داشت، در نتایج رامنش و جلیلوند کاج­بروسیا از نظر کمی و کیفی مطلوبیت کمتری در مقایسه با گونه­ های پهن­برگ (پلت و بلند مازو) داشت.
پایان نامه - مقاله
همان­طور که اشاره شد تحقیقات در رابطه با این گونه­ های سوزنی­برگ (سرو نقره­ای، کاج بروسیا یا هر دو گونه با هم) در ایران نشان دهنده سازگاری موفق گونه­ ها در نقاط مختلف کشور می­باشد (همتی، ۱۳۷۶؛ دستمالچی، ۱۳۷۷؛ حمزه پور و نگهدار صابر، ۱۳۸۰ ؛ محمدنژاد کیاسری، ۱۳۸۲؛ کاظمی، ۱۳۸۵؛ فتاحی، ۱۳۷۳؛ رضایی و موسوی، ۱۳۸۱؛ خورنکه، ۱۳۸۵؛ فرخ نیا همدانی، ۱۳۸۵)، که با نتایج موجود هم­خوانی دارد.
در نهایت با توجه به خصوصیات دو گونه سوزنی­برگ و ارغوان، (که در ذیل اشاره شده) می­توان گفت این گونه به ترتیب به دلیل سازگاری و تحمل شرایط سخت منطقه (کوهستانی بودن و دارا بودن ماه­های خشک و…)، که نتیجه آن زنده­مانی بیشتر گونه­ ها، کاهش هزینه­ های اضافی و دستیابی بهتر به اهداف مختلف جنگل­کاری (حفاظتی و زیبایی) می­باشد، برای جنگل­کاری در مناطق مشابه (با اهداف، زنده­مانی و تولید…) توصیه می­گردند. نظر به اینکه بسیاری از ابزارهای جنگل­شناسی از قبیل انتخاب گونه، تعیین حاصل­خیزی رویشگاه، نرخ رویش توده، درصد زنده­مانی و رشد نهال­ها تحت تأثیر خاک قرار می­گیرد (۱۹۷۹Daniel et al.,) که در این مطالعه گونه­ های مذکور به خوبی با شرایط منطقه سازگار بودند.
گونه سرو نقره­ای تحمل سختی­ها مثل شرایط خشک و دیگر نیازهای آب و هوایی را دارد. این گونه نیاز­های نوری و خاکی متفاوتی را دارد. ولی به طور کلی نور زیاد و زهکشی خوب و دور بودن از بادهای سرد راترجیح می­دهد (۱۹۹۹Cheifets,). کاج­بروسیا گونه ­ای کم توقع است، که در خاک­های آهکی و سنگلاخی یا در اراضی شنی مناطقی با زمستان­های ملایم و تابستان­های گرم و خشک، رشد می­ کند و چنانچه در شرایط محیطی بهتری قرار گیرد، رشد آن نیز بهتر می­ شود (دستمالچی، ۱۳۷۴).کاج­بروسیا از گونه­ های سریع­الرشد است (۲۰۱۱Guller et al., ). ارغوان توانایی قابل­توجهی در مناطق مرطوب و نیمه­خشک، از طریق سازگاری در مورفولوژی برگ دارد. برگ این گونه در مناطق نیمه­خشک، ضخیم و اغلب شبیه کلیه با راس گرد است. (۲۰۱۲W. Fritsch and C. Cruz,.). گونه ارغوان در مناطقی با خاک­های دارای رس، سیلت، مواد آلی خاک، کلسیم و پتاسیم بالا در جهت­های شمالی و با شیب زیاد استقرار می­یابد (رضائی پور و همکاران، ۱۳۹۰).

۵-۲- بررسی تنوع زیستی در گونه­ های مورد مطالعه:

نظر به اینکه که انسان با بهره گرفتن از جنگل­کاری در پی دستیابی به اکوسیستمی جدید و پایدار است، می­باشد، می­باید علاوه بر انتخاب گونه ­هایی با توان تولید و زنده­مانی مطلوب، اثر جنگل­کاری را بر روی سایر موجودات زنده از جمله گیاهان زیرآشکوب مورد توجه قرار دهد (معماریان و همکاران، ۱۳۸۶). بررسی تأثیر حاصل از کاشت گونه­ های مختلف سوزنی­برگ و پهن­برگ روی تنوع زیستی گیاهی اهمیت بسزایی دارد، چرا که ما را در انتخاب نوع گونه و یا دخالت­های مناسب عملیات پرورشی در عرصه ­های جنگل­کاری یاری می­دهد (محمدنژاد کیاسری، ۱۳۸۶)، از طرفی حفاظت از تنوع زیستی جنگل، یک نگرانی جهانی است زیرا، ۸۰ درصد تنوع زیستی محیط زیست زمین در این مکان­هاست (Orellana 2012 and Raffaele,). با توجه به افزایش سطح علمی و پیشرفت در زمینه­ علوم طبیعی، اهمیت تنوع­زیستی در زمینه ­های مختلف آشکار شده و اهداف مدیریت جنگل به سمت افزایش تنوع­زیستی متمرکز شده است (پوربابایی، ۱۳۷۷)، به­ طوری که حفظ تنوع­زیستی یکی از مهمترین موارد در مدیریت پایدار جنگل­هاست (۲۰۰۴Ito et al.,)، در یک اکوسیستم عوامل متفاوتی مانند ساختار و ترکیب اشکوب بالا (۲۰۱۱Tao Lü, )، انتقال نور و ویژگی بستر (لاشبرگ) اشکوب بالا جنگل، مقدار ساقاب و خصوصیات شیمیایی آن (۲۰۰۸Barbier et al., )، خصوصیات تاج پوشش، اقلیم، میکرو سایت خاک (۲۰۰۱Antos, ) و مواد غذایی خاک و رطوبت دردسترس، تاریخ جانشینی، استراتژی مدیریتی جنگل و پراکندگی (تکه تکه شدن) (۲۰۱۱Tao Lü, ) همه با هم باعث تفاوت در تنوع زیستی و ترکیب گونه­ های زیر­آشکوب می­شوند. در نتیجه ترکیب زیر­آشکوب معمولا در جنگل­های مختلف متفاوت است) ۲۰۱۱ Tao Lü,). نتایج این مطالعه نیز تنوع زیستی با خصوصیات شیمی و فیزیکی خاک و ارتفاع و تاج پوشش دارای هم­بستگی مثبت و منفی می­باشد، در نتیجه آن­ها شاهد تنوع متفاوتی در توده­ای مورد مطالعه بودیم، از طرفی یک عامل دیگر در پراکنش پوشش گیاهی اقلیم می­باشد (۲۰۰۲Jin- Tun, )، در این مطالعه توده­ها در یک مکان و تحت تأثیر یک اقیلم مورد مطالعه قرار گرفته­اند. مدیریت بهینه و عقلانی در منابع طبیعی نیازمند کسب اطلاعات کامل و جامع از تمام ویژگی­های هر منطقه به ویژه پوشش گیاهی آن می­باشد، با بهره گرفتن از این اطلاعات جامع است که، ما قادر خواهیم بود برنامه­ ریزی اصولی و صحیحی را در پیشبرد مدیریت منابع طبیعی طراحی نمائیم (اشرفی و همکاران، ۱۳۸۶)، در نتیجه برای تصمیم ­گیری بهتر تنها اقدام به یک نمونه­برداری از زیر تاج پوشش نشد ( به دلیل زاویه تابش و اثر تاج پوشش) بلکه در چهار جهت اقدام به نمونه­برداری شد (چهار پلات)، جهت بررسی اثر تغییر شرایط نوری در فضای باز نیز اقدام به نمونه­برداری شد، برای مقایسه تنوع زیستی در توده­ها از حالت کلی (میانگین تنوع زیستی در زیر و بیرون تاج) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تنوع زیستی در زیر گونه­ ها نشان داد در زیر گونه­ های زیتون بیشترین و سرو­نقره­ای کمترین مقدار تنوع زیستی وجود داشت و گونه کاج نیز حالت بینابین که در گروه پهن­برگان (ون و ارغوان) قرار گرفت داشت. یک دلیل آن این است که گونه­ های سوزنی­برگ تاج پوشش فشرده­تری دارند عملا گونه­ های سایه پسند در زیر تاج پوشش رشد می­ کنند که این می ­تواند به عنوان یک دلیل کاهش تنوع در سوزنی­برگان بخصوص در سرو که وضعیت بدتری (کمترین مقدار) داشت باشد. این نتیجه با نتایج اشرفی و همکاران (۱۳۸۶)، Farahat و Linderholm (2012) که تاج پوشش را یکی از عوامل مؤثر در تغییرات مکانی و زمانی در تنوع گونه­ ها دانستند هماهنگ است. در نتایج هم­بستگی­ها تنوع زیستی با عرض تاج و ارتفاع هم­بستگی منفی نشان داد، با توضیحات قبلی هماهنگ است. به دلیل وضعیت مناسب­تر خاک گونه زیتون شاهد بیشترین تنوع در این گونه­بودیم، ولی با توجه به نسبت بالای کربن به نیتروژن موجود در برگ سرونقره­ای، داشتن وضعیت نامناسب­تر خاک (فاکتور­های خاکی که در بین گونه­ ها متفاوت بود) این گونه نسبت به دیگر گونه­ ها، کمترین تنوع زیستی را در این گونه وجود داشت. در فضای باز مشاهده گردید که تنوع در فضای باز در گونه کاج­بروسیا وضعیت بهتری را نسبت به همه گونه­ های مورد مطالعه نشان داد این مسله می ­تواند به این موضوع اشاره نماید که خصوصیات رویشی گونه کاج شرایط برای حضور گونه­ های سایه­پسند و نور پسند به طور همزمان فراهم می­ کند که با نتایج (خان حسنی، ۱۳۸۸) هم­خوانی دارد.
حالت کلی که برآیندی از وضعیت کلی موجود در توده­ها بود گونه کاج و پهن­برگان در یک دسته قرار می­گیرند و این به دلیل این است که خصوصیات رویشی گونه کاج شرایط برای حضور گونه­ های سایه­پسند و نور پسند به طور همزمان فراهم می­ کند که با نتایج (خان حسنی، ۱۳۸۸) هم­خوانی دارد. مطالعه­های مختلفی در راستای تنوع زیستی در توده­های سوزنی­برگ و پهن­برگ صورت گرفته است که می­توان به مطالعه (یکتاش، ۱۳۸۲؛ محمد­نژاد کیاسری، ۱۳۸۶؛ اشرفی و همکاران، ۱۳۸۶؛ معماریان و همکاران، ۱۳۸۶؛ حسینی و همکاران، ۱۳۸۸؛ رضوی، ۱۳۸۹؛ اسدیان و همکاران، ۱۳۹۰؛یوسفی و همکاران، ۲۰۱۰؛ ۲۰۰۴; Ito et al.,1998 ;Virolianen et al., 2000; HumpHery et al.,1998; HumpHery et al., 2004;Cusack et al., 2007Marcos et al.,) اشاره کرد. در نتایج حسینی و همکاران (۱۳۸۸) پهن­برگان تنوع بیشتری نسبت به سوزنی­برگان داشتند، معماریان و همکاران (۱۳۸۶) بیشترین تعداد گونه­ های بومی را در توده پهن­برگ آمیخته شاخه­زاد دانستند و شاخص تنوع در توده­ی آمیخته پهن­برگ شاخه­زاد بزرگتر، ولی شاخص غنا و یکنواختی آن کوچکتر از توده­ی آمیخته سوزنی­برگ بیان کردند. رضوی (۱۳۸۹) بیان نمود دارتالاب باعث کاهش تنوع زیستی می­ شود. محمدنژاد کیاسری و همکاران (۱۳۸۶) تنوع در سوزنی­برگان را بررسی کردند و بیان نمود که سوزنی­برگ کریپتومریا ژاپونیکا و کاج دریایی امکان بیشترین توسعه از لحاظ فراوانی و غنا پوشش گیاهی را فراهم آورده­اند و گونه سوزنی­برگ کاج تدا و جنگل­کاری­های افرا کمترین مقدار تنوع را داشتند، ایشان و همکاران علت کاهش تنوع زیستی در سوزنی­برگان ذکر شده را ماندگاری بلاتر درصد لاشبرگ این گونه­ ها دانستند. Ito و همکاران (۲۰۰۴) (در مطالعات خود به این نکته اشاره می­ کنند که Chamaecyparis و Cryptomeria japonica در ژاپن) و اشرفی و همکاران (۱۳۸۶) (در مطالعه مقایسه تنوع در سوزنی­برگان و پهن­برگان) اظهار داشتند که سوزنی­برگان باعث کاهش تنوع­زیستی می­شوند. Virolianen و همکاران (۱۹۹۸)، در مورد Pinus sylvestris، Cusackو همکاران (۲۰۰۴)، HumpHery و همکاران درسال ۱۹۹۸ و HumpHeryو همکاران ۲۰۰۰ در مورد جنگل­کاری سوزنی­برگ در بریتانیا، و به اثر مثبت کاشت سوزنی­برگ در افزایش تنوع گونه­ های بومی اشاره می­ کنند. Marcos و همکاران (۲۰۰۷) افزایش سن در جنگل­کاری باعث کاهش گونه علفی و تکامل گونه­ های چوبی می­ شود که با توجه به نتایج موجود تا به حال (سن) گونه­ چوبی در جنگل­کاری کاج بروسیا و سرونقره­ای مشاهده نشده بود ولی در زیر گونه­ ها کاهش گونه­ های علفی مشاهده گردید که با مطالعه Marcos و همکاران از این نظر هم­خوانی دارد.
در کل می­توان نتیجه گرفت سوزنی­برگی مانند سرو نقره­ای باعث کاهش تنوع زیستی می­ شود که با نتایج مطالعه Ito و همکاران (۲۰۰۴) و اشرفی و همکاران (۱۳۸۶) هم­خوانی داشت ولی در سوزنی­برگی مانند کاج­بروسیا از نظر تنوع زیستی در گروه پهن­برگان قرار گرفت یا حتی در فضای باز وضعیت بهتری را نیز داشت که مخالف نتایج ذکر شده است و با نتایجVirolianen و همکاران (۱۹۹۸)، Cusack و همکاران (۲۰۰۴) HumpHery و همکاران درسال ۱۹۹۸ و HumpHeryو همکاران ۲۰۰۰ هم­خوانی دارد. در نتایج یوسفی و همکاران (۲۰۱۰) جنگل­کاری با گونه سوزنی و پهن­برگ از جمله ون و کاج­بروسیا را مؤثر بر افزایش تنوع زیستی دانستند که با نتایج موجود هم­خوانی دارد. نتایج مطالعهNewmaster و همکاران ۲۰۰۶ به هم­بستگی منفی جذب نور و ریزش برگ آنها، در کاهش تنوع زیستی اشاره کرد که می ­تواند با نتایج به دست آمده در زیر تاج پوشش گونه­ های سوزنی­برگان در این مطالعه هم­خوانی داشته باشد. محمدنژاد کیاسری و همکاران (۱۳۸۶) نیز اشاره می­ کنند که گونه­ های سوزنی­برگ با کمترین درصد پوشش لاشبرگ، امکان بیشترین توسعه غنا و یکنواختی را به وجود می­آورند. می­توان این گونه نتیجه ­گیری کرد که گونه­ های سریع­الرشد که بیوماس برگ آنها کمتر است نسبت به آنهایی که بیوماس برگ بیشتری دارند در جنگل­کاری از اولویت بیشتری برخوردار هستند، زیرا به عنوان کاتالیزور بهتر عمل می­ کنند (۲۰۰۲Kamo et al,) که در نتایج نیز مشاهده شد که در بین تنوع دو سوزنی­برگ کاج بروسیا و سرو نقره­ای کاج بروسیا بهتر عمل نموده است. درختان سوزنی­برگ سریع­الرشد به خصوص کاج­ها برای جنگل­کاری و احیاء جنگل­های مخروبه و بازسازی اکولوژیکی از اهمیت خاصی برخوردارند، زیرا این درختان به دلیل نرخ رشد زیاد، کارایی زیاد در جذب ازت، ایجاد تغییراتی در مواد آلی و تسریع در چرخه موادغذایی خاک توسط لاشریزه در رقابت با سایر گونه­ ها پیروز می­شوند (۲۰۰۳Wesenbeeck et al,). درختان کاج راندمان بیشتری در تبدیل انرژی خورشید به تولید چوب، سازگاری بیشتر در شرایط بوم­شناختی گسترده­تر و بالاخره پتانسیل مصرفی بیشتر در صنایع دارند (اسدالهی، ۱۳۶۸). در مطالعه Guller و همکاران (۲۰۱۱) از کاج­بروسیا به عنوان یک گونه ­ای که عملکرد رویشی خوبی دارد و در مناطق مختلف یافت می­ شود یاد شده است که این نتیجه و نتیجه Gharachorlou و همکاران (۲۰۱۰) که کاج بروسیا را گونه موفق معرفی کرده است هم­خوانی دارد. به همین دلیل از سده­های درختان سوزنی­برگ مورد توجه ملل جهان قرار داشته و این توجه موجب گسترش این گونه­ ها از موطن اصلی خود به اقصی نقاط جهان شده است (رضایی، ۱۳۷۹). البته گونه ارغوان که گونه سازگار با مناطق خشک نیمه­خشک است (رضائی پور و همکاران، ۱۳۹۰) و از لحاظ خصوصیات رویشی وضعیت بهتری از دیگر پهن­برگان دارد به عنوان گونه دوم معرفی می­گردد. در مقایسه با گونه­سوزنی و پهن­برگ در حالت کلی در گروه پهن­برگان و در بعضی شاخص ­ها نیز حتی بهتر نسبت به بعضی گونه­ ها نیز عمل نموده است این نشان می­دهد که در بررسی تنوع زیستی نه تنها باید به بررسی تنوع در زیر گونه­ ها پرداخته شود بلکه باید به تنوع در فضای باز نیز پرداخته و اثر تراکم و سطح تاج پوشش نیز با مقدار تنوع در نظر گرفته شود و در شیوه ­های مدیریتی به کار گرفته شود.

۵-۳- خصوصیات خاک:

کیفیت خاک (خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک) معیاری است که توانایی خاک را در تولید زی­توده گیاهی، چرخه عناصر غذایی، ذخیره کربن و تبدیل انرژی، در بوم نظام­های جنگلی را توصیف می­ کند (۱۹۹۷Khanna.,). کیفیت خاک نیز تحت تأثیر، فعالیت­های مدیریتی و نوع گونه­ های درختی می­باشد (۲۰۰۰Binkly et al., )، در رابطه با اثر گیاهان اشکوب بالا بر خصوصیات خاک نظر­های مختلفی بیان شده است (۱۹۹۵; Binkley, 2002Augusto et al.,). شواهدی وجود دارد که احیای جنگل نه تنها باعث تغییر پوشش گیاهی می­ شود بلکه منجر به تغییرات قابل­توجهی در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک می­گردد (مشکی و همکاران، ۱۳۸۴؛ گودرزی، ۱۳۸۸ ۱۹۹۱;Binkley and Valentine, , Lin Zhao,2011
; ۲۰۱۲ ;Cuesta et al., 1954; Ovington, 1995; Raulund and Vejre, 0 2010 Paul et al,) که با نتایج موجود در این سن از جنگل تا حدودی هم­خوانی دارد (تغییرات خاک توده­ای این مطالعه در بعضی موارد معنی­داری کاملا محسوسی را نشان نداد) می­توان گفت با تغییر در اشکوب غالب از طریق کیفیت لاشبرگ وضعیت مواد غذایی، دریافت مواد غذایی و حرکت ریشه، دریافت رسوبات جو، اثر تاج پوشش و آبشویی ( ۲۰۰۴ Hagen –Thorn et al.,) ظرفیت توزیع مجدد موادغذایی، افزایش تثبیت نیتروژن، اثر بر نیتروژن معدنی خاک و جمعیت بی­مهرگان میکرو­کلیما مؤثر (۲۰۰۷Russell et al.,) است و سبب تغییر در خصوصیات و فرایند فیزیکی، شیمیایی و بیولوژکی خاک (فعالیت ریز جانداران)، جذب و نگهداری آب، کاهش تبخیر مستقیم و حفاظت خاک تحت گونه­ های مختلف می­ شود (۲۰۱۰Andrew Scott,). عوامل اکولوژیکی مختلف (آب و هوا، پوشش سبز، توپوگرافی و سن بستر) به شدت میزان هوازدگی و میزان آبشویی و سرانجام رابطه بین مواد مادری و فراهمی عناصر غذایی تأثیر می­ گذارد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۴)، پس با توجه به آنچه بیان شد مقدار عناصر موجود در خاک می ­تواند به عنوان شاخصی از تأثیر گونه بیان شود (در این مطالعه همه عوامل مربوطه به جز نوع گونه یکسان در نظرگرفته شده است)، از طرفی اثر جنگل­کاری بر خاک به عواملی مانند: شرایط زیست محیطی، گونه­گیاهی، پوشش گیاهی قبل از جنگل­کاری و مدت زمان جنگل­کاری بستگی­دارد اثر سن در چندین مطالعه نشان داده شده است (۲۰۰۴; Farley and Kelly, 1985; Turner and Kelly, 1998Jaiyeoba,) سن گونه­ های گیاهی عامل مهمی در میزان تأثیر گذاری بر خاک می­باشد ( صیاد و همکاران، ۱۳۸۶)، که در این مطالعه گونه­ ها هم سن مورد مقایسه قرار گرفته­اند.
برای ارزیابی حاصل­خیزی رویشگاه و طبقه ­بندی آن، اطلاع از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی خاک ضروری است (۲۰۰۰Schoenholtz,). جنگل­کاری در خصوصیات سطحی خاک (۱۰-۰ سانتیمتر) اثر می­ گذارد (۲۰۰۹Folorunso et al., ;2004Farley and Kelly.,). بنابراین در این مطالعه به بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در این عمق (۰-۱۰ سانتیمتر) تحت جنگل­کاری­های خالص پرداخته شد.
از میان عناصر موجود در خاک به بررسی سه عنصرN، P و K که به عنوان عناصر اصلی رشد گیاه مطرح هستند پرداخته شد. در بین این سه عنصر بیشترین مصرف درختان از ازت به عنوان ماده اصلی رشد گیاه و فون و فلور خاک بوده و فسفر و پتاسیم درمرحله دوم رشد حائز اهمیت می باشند (روحی مقدم، ۱۳۹۰)، از طرفی از کربن آلی و ازت کل در خاک جنگل به عنوان عناصری متغییری که بسته به نوع گونه و سن درخت، نوع خاک، آب و هوا، شیوه مدیریت و وضعیت خاک اولیه تغییر می­ کنند (۲۰۰۹Folorunso et al., ) یاد می­ شود در نتایج موجود خاک گونه­ ها از نظر کربن­آلی و ازت در یک گروه قرار گرفتند. به طور کلی برگ درختان پهن­برگ زودتر از درختان سوزنی­برگ تجزیه می­ شود (مهاجر، ۱۳۸۵). هر چند درنتایج به دست آمده بین گونه­ ها اختلاف معنی­داری از نظر ازت و کربن مشاهده نشد ولی باز در همان گروه­ ها بیشترین ازت در پهن­برگان و بیشترین کربن در سوزنی­برگان بود که دلیل آن را می­توان حجم بیشتر کاتیون­های بازی در تنه و بیوماس درختان پهن­برگ و دوره تجزیه و تخریب کوتاه­تر آنها را عامل اصلی زیاد بودن کاتیونه­های بازی دانست (۲۰۰۴ Hagen-Tohorn et al., ). هاگن­تورن و همکاران (۲۰۰۴) تفاوتی در میزانN، C وC/N مشاهده نکردند که با نتایج موجود هم­خوانی دارد.
همان­طور که ذکر شد نیتروژن مهم­ترین عنصر غذایی محدود کننده رشد در محدوده وسیع از اکوسیستم می­باشد (۱۹۹۱ ; Vitousek and Howarth, 2010(Lin Hu et al,، و در بین خاکهای جنگلی نقش تعیین کننده ­ای در حاصلخیزی خاک دارد (مهاجر، ۱۳۸۵) که در این مطالعه در خاک گونه­ های مورد مطالعه تفاوت چشم­گیری وجود نداشت، پس می­توان گفت سوزنی­برگان اثر چشم­گیر منفی را نشان ندادند که با نتایج نوبخت ۱۳۸۹ هماهنگ است. در واقع می­توان گفت نسبت C/N به عنوان شاخصی برای نیتروژن معدنی است زیرا نسبت معدنی شدن در C/N بالا، کمتر است، در نتیجه سطح موادغذایی در خاک کاهش می­باشد (۲۰۱۱;Haghdoost et al., 2008(D. Nsabimana et al., که در مطالعه حاضر سه گونه سرو نقره­ای، کاج بروسیا و زیتون به ترتیب بیشترین مقدار C/N را داشتند. صیاد و همکاران (۲۰۰۶) نیز تفاوتی در میزان نسبت کربن با ازت خاک در زیر جنگل­کاری­های خالص و آمیخته مورد مطالعه خود گزارش ندادند، که با نتایج موجود هم­خوانی دارد. رستم­آبادی و همکاران (۱۳۸۹) بازگشت ازت بیشتر به خاک و نسبت C/N کمتر لاشبرگ سبب بهبود و حاصلخیزی تدریجی رویشگاه می­ شود که در گونه­ های مورد مطالعه موجود ارغوان و ون کمترین مقدار C/N را داشتند.
در تحقیق شعبانیان و همکاران ۱۳۸۹میزان کربن آلی خاک در خاک منطقه جنگل­کاری با پهن­برگان تثبیت کننده ازت بیشتر از خاک منطقه جنگل­کاری با سوزنی­برگان بوده که این مسله به تثبیت بیشتر و سریعتر توسط گونه­ های زبان­گنجشک و اقاقیا ارتباط دادند، که با نتایج به دست آمده متضاد می­باشد.
مطالعات بسیاری نشان داد که گونه­ های تثبیت کننده نیتروژن می ­تواند به میزان قابل توجهی نیتروژن خاک را افزایش دهد (۲۰۰۸ ;D.Nsabimana et al., 2003Chen and Li.,) در حالی که برخی دیگر هیچ همبستگی بین حضور گونه­ های تثبت نیتروژن و تجمع نیتروژن در سطح خاک وجود ندارد (۱۹۹۹Cromack et al.,). ما انتظار داشتیم گونه ون و ارغوان به عنوان گونه تثبیت کننده نیتروژن بیشتری نسبت به دیگر گونه­ ها ذخیره کنند هرچند نیتروژن در خاک آنها بیشتر بود ولی با گونه­ های همیشه سبز در یک گروه قرار گرفتند که این ممکن است به دلیل درصد زنده­مانی و سطح تاج پوشش و اثر گذاری گونه­ ها در تغییر این عناصر را بیان نمایید. در مطالعه­های مختلف همبستگی بین کربن آلی و نیتروژن خاک وجود دارد (C. Neff et al., 2002 ;2010. Paul et al., 2007;A.E.Richards et al., ورامش و همکاران، ۱۳۸۹) که با نتایج این مطالعه هم­خوانی دارد.
کربن آلی در اکوسیستم زمینی بسیار مهم است زیرا نقش مهمی را در شکل­ گیری و نگهداری ساختار خاک، حاصلخیزی، مواد غذایی و دسترسی به آب دارد (۲۰۰۸; Macedo et al., 2002 Six et al.,). از سوی دیگر افزایش نیتروژن خاک نیز در بازسازی اراضی تخریب یافته بسیار مهم است (Macedo et al. 2008,). که در این مطالعه از این نظر تفاوت معنی­داری بین گونه­ ها مشاهده نشد که اشاره به عدم اثر گذاری منفی گونه­ های سوزنی­برگ بر عوامل ذکر شده دارد و حتی در ذخیره کربن که به آن پرداخته خواهد شد سوزنی­برگان عملکرد بهتری نشان دادند.
Russell و همکاران در سال ۲۰۰۷ بیان می­ کنند در بین گونه­ های بومی و غیر­بومی این تفاوت خصوصیات خاک اغلب برجسته است حتی عملکرد درون گروهی گونه­ ها مانند پهن­برگان همیشه سبز می ­تواند در کوتاه مدت اثرات متفاوتی در خاک ایجاد کنند که تا حدودی با نتایج موجود منطبق است زیرا سوزنی­برگان در برخی خصوصیات مانند چگالی­ظاهری، درصد رس، فسفر (به جز ارغوان وضعیت مشابه داشت)، پتاسیم وضعیت بدتری نسبت به پهن­برگان داشتند ولی در برخی از موارد هرچند وضعیت بدتری داشتند اما تفاوت معنی­دار نبود و با هم در یک گروه قرار می­گرفتند. در تحقیق شعبانیان و همکاران میزان کربن آلی خاک در خاک منطقه جنگل­کاری با پهن­برگان تثبیت کننده ازت بیشتر از خاک منطقه جنگل­کاری با سوزنی­برگان بوده که این مسله به تثبیت بیشتر و سریع­تر توسط گونه­ های زبان گنجشک و اقاقیا ارتباط دارد، که با نتایج به دست آمده متضاد می­باشد.
فسفر در سوزنی­برگان و ارغوان کمترین مقدار را داشت. کمبود فسفر در خاک تحت پوشش سوزنی­برگان را می­توان به فعالیت بیولوژیکی ضعیف میکروارگانیسم­ها در لایه­ های آلی سطح خاک در مقایسه با خاک جنگل­کاری پهن­برگان نسبت داد (شعبانیان و همکاران، ۱۳۸۹ ). کمبود عناصر اصلی چون فسفر، آهن و روی در روی خاک­های قلیا مشاهده می­ شود. تمام این عناصر در در pH قلیایی محلولیت کمی دارند و آهک به عنوان یک عامل محدود کننده فسفر در خاک می­باشد (سالار دینی، ۱۳۸۷)، نکته قابل­توجه موجود در نتایج این است که در سه گونه سرونقره­ای، کاج­بروسیا و ارغوان مقدار آهک موجود در آنها بیشتر از دو گونه دیگر می­باشد که می ­تواند دلیل کاهش فسفر در گونه­ های مذکور دانست. البته باید ذکر نمود که هر گونه درختی در بوم­سازگان جنگلی نیاز­های تغذیه­ای مشخص دارد که با انباشت عناصر متعدد غذایی و تولید اسید­های آلی در برگ و دیگر اندام­ها، و تعیین میزان ورودی-خروجی عناصر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک­ها اثر می­گذارند (۲۰۰۲Augusto et al., ). که می­توان گفت تفاوت در فسفر در دسترس در لایه سطحی ممکن است به دلیل اختلاف در کیفیت لاشبرگ و دیگر عوامل خارجی وارد شده در منطقه ایجاد گردیده است ( ۲۰۱۱ Haghdoost et al., ( زیرا مقدار فسفر قابل جذب گیاه در خاک، توسط عوامل متعددی نظیر واکنش خاک، غلظت یون کلسیم، میزان مواد آلی خاک، نوع و مقدار رس، رطوبت خاک، بافت خاک، ترشحات و تراکم ریشه کنترل می­ شود (۱۹۹۵Barber,). در خاک­های آهکی ایران که در اقلیم خشک و نیمه­خشک تحول پیدا کرده ­اند، وجودpH بالا، درصد زیاد کربنات کلسیم، کمی مواد آلی و خشکی خاک باعث شده ­اند که مقدار فسفر قابل جذب کمتر از مقدار لازم برای تأمین رشد بهینه اکثر محصولات کشاورزی باشد (عبادی نهاری و همکاران، ۱۳۹۰) که در این مطالعه مقدار آهک در خاک گونه­ ها سازگار با این شرایط ( خاک با pH و چگالی ظاهری بالا، آهک و ماده آلی بیشتر) مشاهده می­ شود. فاطمی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیق خود اشاره نمودن که بیشترین مقدار فسفر قابل جذب در خاک­های با بیشترین مقدار کربن آلی و درصد رس مشاهده می­ شود، نتایج به دست آمده از این تحقیق در بعضی موارد با آن هم­خوانی دارد (مثلا فسفر خاک سرو نقره­ای که رس بیشتری داشت نسبت به فسفر خاک کاج بروسیا و ارغوان بیشتر بود) طاهری و جلیلی (۱۳۷۵) بیان نمودند که گونه­ سوزنی­برگ کاج باعث افزایش اسیدیته و فسفر خاک نسبت به اقاقیا گردیده است که با نتایج مطالعه حاضر متفاوت است. Johson (1995) نیز به کاهش فسفر و ازت در سوزنی­برگ کاج در مقایسه با پهن­برگ توسکا اشاره نمود که در مورد کاهش فسفر با نتایج این مقاله کاملا منطبق است، در مورد ازت هر چند نتایج تفاوت معنی­داری را نشان ندادند اما در همان گروه ازت سروه نقره­ای کمترین مقدار را داشت که می ­تواند با نتایج جانسون از نظر کاهش ازت در سوزنی­برگان هم­خوانی داشته باشد.
سرو کمترین مقدار پتاسیم و بعد از آن کاج بروسیا (در گروه ارغوان و ون که حالت میانه داشتند) کمترین مقدار پتاسیم را داشت. یک دلیل مهم عدم اختلاف بین پتاسیم و ارغوان و کاج بروسیا را می­توان پویایی و فعال بودن این عنصر در چرخه خود دانست. این عنصر به سرعت در چرخه مربوط بازسازی و احیاء شده و حجم نهایی آن در خاک، در سطحی تقریبا پایدارتر از سایر عناصر تبادلی باقی می­ماند (۱۹۹۴Richter and Markewitz,)، در تحقیقاتی که چرخه عناصر غذایی در سالهای مختلف بعد از جنگل­کاری مورد مطالعه قرار گرفته (۱۹۹۸; Montagnini and Porras,2000 (Montagnini, مشخص شده است که میزان عناصر غذایی خاک با گذشت زمان تغییراتی پیدا می­ کند، مثلاً میزان Mg، K وP کاهش اما Caافزایش پیدا می­ کند. ثابت شده است کهP و K دو عنصری هستند که بیش از دیگر عناصر غذایی در خاک­های جنگل­کاری شده تخلیه می­گردند (۱۹۸۴Bowen, )، از طرفی جذب سریع و تثبیت عناصر در زی­توده درخت علت اصلی کاهش این عناصر می­باشد (۲۰۰۰(Montagnini, پهن­برگان سرعت تجزیه بالاتری نسبت به سوزنی­برگان دارند (شعبانیان و همکاران، ۱۳۸۹) در نتیجه بازگشت عناصر در سوزنی­برگان کمتر است و این کاهش عناصر در سوزنی­برگان بیشتر دیده می­ شود که با نتایج موجود مطابقت دارد.
اسیدیته خاک نیز یکی از ویژگی­های مهم در قابلیت تولید رویشگاه است (Jobbagy and 2003Jackson,) و تغییرات درpH خاک در فواصل زمان۱۰ ساله در پی تغییرات در کاربری اراضی نظیر جنگل کاری­ها قابل انتظار است (روحی مقدم، ۱۳۹۰ ). داشتن منطقه بازی در جنگل­کاری پهن­برگان را می­توان به تجزیه سریع­تر و بیشتر برگ دارای C/N کمتری نسبت داد (شعبانیان و همکاران، ۱۳۸۹). مراقبی و همکاران(۱۳۸۰) تأثیر گونه سرو نقره­ای را بر اسیدی شدن خاک، بیش از درخت اکالیپتوس ذکر کردند. که در این مطالعه به دلیل آهکی موجود در خاک سوزنی­برگان اثری اسیدی شدن خاک مشاهده نگردید ( سالار دینی، ۱۳۸۷)، زیرا آهک خاک باعث قلیایی کردن خاک می­ شود (حقیقی، ۱۳۸۲).
ساختمان خاک را تا حدودی به وسیله وزن مخصوص ظاهری مشخص می­ شود. هر چه وزن مخصوص ظاهری بیشتر باشد خاک فشرده­تر و خاکدانه­های آن نامشخص­تر است بنابر­این رشد گیاه نیز محدود می­ شود (سالار دینی، ۱۳۸۷). درک بهتر از این که تا چه حد درون گونه­ ها عملکرد گونه­ ها متفاوت است و مکانیسم که به وسیله آن بر خصوصیات خاک اثر می­ گذارد توانایی ما را در پیش ­بینی اثر گذاری گونه­ ها بهبود می­بخشد. اندام­های در حال رشد می­توانند در روی خواص خاک اثر بگذارد (۲۰۰۷Russell et al.,). گونه­ ها ممکن در بسیاری از خصوصیات مانند تولید قطعات (۱۹۹۳Montagnini et al.,)، و عملکرد طبقه ­بندی بین سطح و زیر زمین (۱۹۹۱Cuevas et al.,)، عمق توزیع ریشه (Carvalheiro and Nepstad, 1996)، خصوصیات شیمی و فیزیکی بافت (۱۹۶۸Challinor,) اثر بگذارند، در نتیجه جایگزینی جنگل با هر نوع اکوسیستم دیگر و نوع گونه ممکن به وسیله عملکرد میکرو اورگانیسم­ها، کیفیت لاشبرگ و خصوصیات سیستم ریشه­ای در توسعه خاک اثر می­ گذارد (۲۰۰۹et al., Folorunso). همان­طور که در نتایج نشان داده شد میزان ذرات رس و سیلت در خاک این جنگل­کاری­های پهن­برگان به نسبت زیاد می­باشد، از این رو این جنگل­کاری­ها دارای خاک با بافت ریز، نفوذ پذیری کم و ظرفیت نگهداری رطوبتی مناسب می­باشند و نسبت به خاک­های سبک غنی­تر از عناصر غذایی هستند (زرین­کفش،۱۳۸۰) از طرفی با توجه به برگشت کمتر عناصر غذایی، سطحی بودن ریشه سوزنی­برگان مورد مطالعه (مهاجر، ۱۳۸۵) بالا بودن درصد سنگ­لاخی در توده­های مورد مطالعه چگالی ظاهری بیشتری در سوزنی­برگان مشاهده شد.
در مطالعه­ ای که توسط UNIV و Jpn2001 تفاوت خصوصیات خاک در جنگل پهن­برگ و سوزنی­برگ را بررسی کردند. مقدار کربن آلی و نیتروژن کل در خاک معدنی تحت هر دو جنگل مشابه بود. خاک جنگل­کاری سوزنی­برگ pH بیشتری، فسفر در دسترس پایین­تری در مقایسه با پهن­برگان داشت. پهن­برگان همچنین چگالی ظاهری کمتر و تخلخل کل بالا در افق­های سطحی خاک نسبت به سوزنی­برگان داشتند، که با نتایج موجود هم­خوانی دارد ( به جز pH).
نتایج نشان داد که کاج رادیاتا معدنی کردن مواد آلی خاک و مواد غذایی مرتبط (نیتروژن، فسفر) افزایش می­دهد در حالی که مقدار قابل­توجهی از مواد غذایی و کربن آلی در بستر جنگل وجود داشت (۱۹۹۷Groenendijk, ) که با نتاج حاضر از نظر کربن آلی هم­خوانی دارد. ورامش (۱۳۸۶) نیز نشان داد که هدایت الکتریکی، pH، مواد آلی موجود درلایه­های سطحی و درصد ازت و نسبت کربن به نیتروژن توده کاج­بروسیا نسبت به سایر توده­ها بیشتر بود. به استثنای هدایت الکتریکی و pH نتایج ایشان با نتایج موجود هم­خوانی دارد در مورد هدایت الکتریکی از این نظر که گونه سوزنی­برگ هدایت الکتریکی بیشتری داشته است می ­تواند با نتایج به دست آمده برای سرو­نقره­ای هم­خوانی داشته باشد.
Bing و همکاران در سال ۲۰۱۰در تحقیقی تغییر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تحت ۱۱ الگوی باز­سازی پوشش بومی (یک جنگل ثانویه، دو جنگل­کاری خالص سوزنی­برگ، پنج پوشش جنگل­کاری پهن­برگ، دو جنگل مخلوط سوزنی و پهن­برگ و نوع درختچه­ای) در داکینشاین بررسی کردند. تفاوت آشکاری در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تحت الگوی پوشش بازسازی مشاهده شدکه با نتایج موجود از نظر تفاوت فاکتور­های که بین گونه­ ها متفاوت بود هم­خوانی دارد.
مشکی (۱۳۸۴) به بررسی تأثیر برخی گونه­ های پارک جنگلی سوکان بر خواص فیزیکی و شیمیایی خاک سه گونه کاج پرداخت. در مجموعه به این نتیجه رسید که پوشش گیاهی تأثیر مثبتی بر روی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک دارد و گونه کاج نسبت به دو گونه (اقاقیا و تاغ) از این لحاظ از وضعیت بهتری بر خوردار بوده است. که با نتایج موجود هم­خوانی دارد. با توجه به مواردی که نیز اشاره شد می­توان گفت اکولوژیست­ها همیشه به دنبال شناخت ارتباط ویژگی­های خاک با پوشش گیاهی بوده ­اند و این کار را در مواردی به منظور ارزیابی توان رویشگاه انجام می­ دهند (۲۰۰۰ Schoenholtz,). نمی­ توان به طور یقین و قطعی دلایل این تفاوت­های مشاهده شده میان گونه­ ها را تشریح کرد بلکه باید سهم و نقش کلیه عوامل مورد بررسی قرار گیرد از آنجایی که در این تحقیق تفاوت میان اثر ترکیب گونه­ های جنگل­کاری شده بر خواص خاک دیده می­ شود، می­توان علت این تفاوتها را بیشتر به خاطر وجود تفاوتها در خواص شاخ و برگ، کمیت و کیفیت لاشبرگ، فرآیندهایی که در کف جنگل روی می­دهد و همچنین تفاوت در عملکرد ریشه­ای و بازگشت عناصر غذایی دانست. تفاوت گونه­ ها در میزان برگشت دهی عناصر در مراحل اولیه رشد توده­ها حائز اهمیت می­باشد و وجود تفاوتها در کیفیت لاشبرگ، تجزیه­پذیری لاشبرگ و فعالیت میکروبی مهمترین دلایل وجود تفاوتها در شیمی خاک میان گونه­ ها می­باشد (روحی مقدم، ۱۳۹۰). در برگرداندن اکوسیتم­های جنگلی و مرتعی تحت تاثیر شرایط نامساعد اقلیمی خشک و نیمه­خشک کشور و بر­خورد نابخردانه بشری با منابع طبیعی به حالت طبیعی می­بایست که از پوشش ­های گیاهی باقیمانده حفاظت شده و پوشش ­های گیاهی تخریب شده هم اصلاح و احیاء گردند، در تامین این هدف، اولین گام بررسی ارتباط بین پوشش گیاهی و خصوصیات خاکی تحت شرایط شکننده و نامساعد اقلیمی ایران می­باشد (خانمیرزائی فرد و ثامنی، ۱۳۸۴). با توجه­ به نتاج به دست آمده چنین به نظر می­رسد که گونه­ های سوزنی­برگ از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی در بعضی موارد وضعیت بدتری نسبت به پهن­برگان داشتند (که ممکن به دلیل شرایط خود منطقه و سن مورد بررسی گونه­ ها و عدم تأثیر گذاری در خصوصیات ذکر شده باشد) و در بعضی موارد با آن در یک گروه قرار می­گرفتند و در کربن آلی وضعیت بهتری را نیز نشان دادند در نهایت تا این سن نمی­ توان از گونه­ های سوزنی­برگ مورد مطالعه به عنوان گونه با اثر گذاری منفی یاد کرد از طرفی با توجه به وضعیت موجود باید مقدار زنده­مانی و سازگاری گونه­ ها نیز در نظر گرفته شود.

۵-۴-ترسیب و ارزش اقتصادی:

افزایش ذخیره جهانی کربن در خاک یکی از مهمترین عوامل کاهش ۲ COاتمسفری بوده و حدود ۷۵ درصد ذخیره کربن خشکی را در بر می­گیرد. همان­طور که بالدوک و همکاران (۱۹۹۲) در نتیجه تحقیق خود به پوشش گیاهی به عنوان یک عامل اثر گذار در تغییر مواد آلی خاک اشاره نموده ­اند. بسیاری از پروژه­ های احیایی مانند جنگل­کاری، از طریق افزایش ترسیب کربن نقش عمده­ای در حفظ توازن چرخه جهانی کربن ایفا می­ کنند (محمودی طالقانی و همکاران،۱۳۸۶). هر ساله مقدار زیادی کربن (بیش از ۱۰۰میلیون تن) در مقیاس جهانی ترسیب می­ شود که ذخیره کربن آلی خاک یکی از بزرگترین ذخایر کربن در سطح زمین می­باشد، به طوری که این مقدار حدود ۱۵۰۰ گیگا تن برآورد شده است (۱۹۹۲ Borchers and Perry,). همان­طور که نتایج میانگین­ها نشان داد بیشترین میزان ذخیره کربن در خاک گونه­ های سوزنی­برگ (سرو نقره­ای، کاج بروسیا) وجود داشت. نتایج تحقیق نوبخت نیز در سال ۱۳۸۹ نشان داد که گونه سوزنی­برگ پیسه­آ و کاج سیاه مقدار ترسیب کربن بیشتری از پهن­برگان ( ون و بلند مازو) داشتند، به نظر می­رسد که تجمع لاشبرگ در سطح خاک و حفاظت بیشتر توده­های سوزنی­برگ از خاک، تأثیر زیادی در جلوگیری از هدر رفتن کربن دارد و بر این اساس سوزنی­برگان کربن بیشتری را جذب می­ کنند (۲۰۰۳Cannell.,). یکی از مهم­ترین فاکتورهای تعیین کننده تغییرات کربن خاک منطقه جنگل­کاری شده، نوع خاک و کاربرد قبلی آن می­باشد (۱۹۹۲ Adger et al,). ذخیره کربن به ویژگی­های تبادلی کاتیونی، بافت و خاکدانه خاک بستگی دارد (۲۰۰۲Banfield et al.,). رابطه واضحی بین بافت خاک و کربن بیومس و کربن آلی خاک مشاهده می­ شود (۱۹۹۲Borchers and Perry,)، در این مطالعه بافت خاک اکثرا شنی لومی است و مقدار رس با توجه به سنگ­لاخی بودن منطقه بسیار کم است، از آنجایی که حضور گروه ­های اکولوژیک گیاهی تحت تأثیر رویشگاهی به ویژه ویژگی فیزیکی و شیمیایی و بیولوژیکی خاک می­باشد، لذا باید در بازسازی رویشگاه­های جنگلی تخریب شده، به مساعد کردن ویژگی­های رویشگاهی نیز توجه شود و به نحوی عمل کرد که شرایط رویشگاه با توجه به نیازمندهای گروه ­های اکولوژیک اصلاح گردد (کوچ، ۱۳۸۶;۲۰۰۳ Ewald,) آهک موجود در خاک گونه­ های سوزنی­برگ بیشتر از پهن­برگان می­باشد که باعث ایجاد شرایط قلیایی بیشتر شده است. مقدار جذب مواد غذایی توسط درختان، فعالیت میکرو ارگانیسم­ها و تغییر در جذب نیتروژن و مقدار کربن به تغییراتpH وابسته می­باشد (۲۰۰۲Augusto, ). در نتیجه همه عوامل مطرح شده گونه­ های سوزنی­برگ ( سرو نقره­ای و کاج بروسیا) به عنوان گونه­ های سازگاری با شرایط رویشگاهی موجود از وضعیت بهتری برخوردار بودند که با مطالعات پیشین هم­خوانی داشت (عبدی، ۱۳۸۴؛ روحانی، ۱۳۸۸؛ رادمنش، ۱۳۸۶؛ نوبخت، ۱۳۹۰). تحقیقات کمی در راستای ذخیره کربن و ارزش اقتصادی آن در کشور صورت گرفته بود و با توجه به اهمیت موضوع توجه تعدادی از پژوهشگران را به خود جلب کرده است و در حال افزایش می­باشد (مطالعه محمود طالقانی (۱۳۸۶)، مصباح و همکاران (۱۳۸۷) کرمی و همکاران (۱۳۸۹)، ورامش (۱۳۸۹) و نوبخت (۱۳۹۰). محمود طالقانی (۱۳۸۶) مطالعه­ ای تحت عنوان میزان ترسیب­کربن در جنگل­های مدیریت شده در جنگل گلبند شمال کشور انجام داد، مصباح و همکاران (۱۳۸۷) در طرح پژوهشی برآورد ترسیب کربن خاک و گونه­ های گیاهی غالب در پارک ملی بمو و ارزش اقتصادی آن را نیز برآورد کرد و همچنین کرمی و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی گیاه درمنه در منطقه قشلاق دایلر اشتهارد پرداخت و نیز ترسیب کربن در خاک درمنه را نیز برآورد نمود که همه به اهمیت خاک در ترسیب کربن اشاره کرده اند. نوبخت در سال ۱۳۹۰ نشان داد بافت خاک از عوامل مؤثر بر مقدار ترسیب کربن می­باشد، ورامش درصد رس را به عنوان یکی از عوامل مؤثر در افزایش ترسیب کربن معرفی کرد و عبدی نیز در سال ۱۳۸۴ افزایش سنگ، سنگ ریزه و شن در بافت خاک را عامل افزایش ترسیب کربن دانست و دلیل آن را سازگاری زیاد گون­ها در خاک­های سبک و واریزه­ای نسبت داد که با نتایج موجود مطابقت دارند. وارامش و همکاران (۱۳۹۰ب) نیز برای درصد سنگ­لاخی و درصد رس به ترتیب همبستگی مثبت و منفی با مقدار و ماده آلی به دست آورد، در مطالعه ایشان شن نیز یکی از عوامل مهم­ترین مؤثر در مقدار کربن آلی بود. که با نتایج موجود از نظر رس کاملا منطبق ولی برای درصد سنگلاخی و شن در این مطالعه نیز هم­بستگی وجود داشت ولی منفی بود و درصد سنگ­لاخی یک عامل مهم در نتایج رگرسیونی برای مقدار ذخیره کربن بود. حق دوست و همکاران (۲۰۱۱) در بررسی خود مشاهده نمودند که با افزایش سن ذخیره کربن در سروه تقره­ای افزایش می­یابد و انتخاب گونه مناسب را عاملی مهم در کاهش گازهای گلخانه­ای دانستند که با نتایج موجود هم­خوانی دارد.
ورامش و همکاران(۱۳۹۰ب) در برآورد نیروی جنگل شهری در ترسیب کربن اتمسفری ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن توسط توده­های اقاقیا و زبان­گنجشک به ترتیب ۴/۱۰ و ۵/۲ میلیون دلاربرآورد کرد و در تحقیق دیگر(۱۳۹۰آ) ترسیب کربن در خاک پارک جنگلی چیتگر ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن خاک توسط تود ه­های مذکور به ترتیب ۰۰۰,۰۰۰,۸۰۰,۱۱۱ و ۰۰۰,۰۰۰,۸۷۵,۲۶ ریال در کل سطح پارک جنگلی چیتگر تهران محاسبه گردید. پالایش کربن به روش مصنوعی مثل فیلتر و… هزینه­ های سنگینی را در بر دارد و این هزینه در آمریکا حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار برای هر تن کربن تخمین زده شده است (۱۹۹۶Finer,). جنگل کاری به عنوان یکی از روش­های بازسازی اراضی تخریب شده (۲۰۰۳ Cannell,) که در نتیجه آن، علاوه بر افزایش کیفیت آب و خاک بهبود و حاصلخیزی اراضی زراعی (۲۰۰۹;Busse et al., ورامش و همکاران، ۱۳۸۹)، اثرات گازهای گلخانه­ای نیز تعدیل می­یابد. ترسیب کربن در زیتوده گیاهی و خاک­هایی که تحت این زیتوده هستند ساده­ترین و به لحاظ اقتصادی عملی­ترین راهکار ممکن جهت کاهش دی­اکسید­کربن اتمسفری است. شاید این مساله به عنوان راهکار درستی باشد که قابلیت تجزیه کربن آلی خاک یک راه حل کوتاه مدت برای مشکل گرم شدن جهانی هوا باشد اما در طولانی مدت می­بایست خروج گازهای خاص از سوخت­های فسیلی از طریق توسعه پایدار منابع انرژی کاهش یابد، با وجود این باز هم این مسله قابل توجه است و یکی از را حل­های تعدیل تغییرات آب و هوائی ناشی از خروج گاز­های گلخانه­ای، مدیریت بهینه و مطلوب خاک می­باشد (امینی نسب، ۱۳۸۲)، از طرفی نوع و ترکیب گونه­ های موجود در آشکوب فوقانی جنگل، تأثیر زیادی در وردی کربن به خاک دارند و مقدار کربن خاک را تغییر می­ دهند (۲۰۰۸Schulp Catharina et al., ) به طور کلی می­توان گفت فرایند ترسیب کربن، به بهبود کیفیت آب و خاک، افزایش حاصلخیزی، بهبود سیستم هیدرولوژی خاک و نیز جلوگیری از فرسایش و کاهش هدر رفت عناصر غذایی می­انجامد، بنابراین مدیریت بهینه اکوسیستم­های مختلف باید در جهت افزایش پتانسیل ترسیب کربن باشد (Adger et al., 1992). به همین دلیل باید سعی نمود بهترین گونه مؤثر را انتخاب، و در بازسازی اراضی به کار برد.

۵-۵-بررسی عناصر در برگ تابستان و پاییز و وضعیت بازجذب آن­ها

پوشش گیاهی هر رویشگاه به عنوان برآیندی از شرایط اکولوژیک و عوامل زیست محیطی حاکم بر آن بوده و به منزله آینه تمام نمای ویژگی­های اکولوژیکی و نیروی رویشی آن منطقه محسوب می­ شود از طرفی پوشش گیاهی فصل مشترک خصوصیات فیزوگرافی و خاک بوده که همواره از آنها تأثیر می­پذیرد (اسماعیل زاده و حسینی، ۱۳۸۶)، در واقع درختان به عنوان اجزای اصلی اکوسیستم، از چرخه و عملکرد اکوسیستم (به عنوان مثال میکرو کلیما و مواد مغذی در دسترس) حمایت می­ کنند (۲۰۱۱Uddin, ). عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم جز اصلی­ترین و ضروری­ترین عناصر غذایی گیاه می­باشد که رشد گیاه را محدود می­ کنند (۲۰۰۳Lodhiyal and Lodhiyal, ). که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته­اند. نتایج نشان داد که گونه­ های پهن­برگ خزان کننده (ون و ارغوان) بیشترین مقدار نیتروژن و کمترین نسبت C/N را دارا بودند. وضعیت دو عنصر دیگر (فسفر و پتاسیم) در گونه ارغوان کمترین مقدار و در گونه ون به ترتیب وضعیت میانه (در گروه زیتون و سرو­نقره­ای قرار داشت) و بیشترین مقدار را داشتند. مهم­ترین عامل در جذب عناصر غذایی توسط درختان، شرایط و خصوصیات خاک می­باشد. عواملی از قبیل بافت، رطوبت، اسیدیته، میزان مواد آلی، نوع و میزان رس موجود در خاک و حتی عوامل فیزیکی موجود نظیر شیب زمین، ارتفاع محل و غیره در تغذیه درختان مؤثر می­باشد. به عبارتی پراکنش پوشش گیاهی تابعی از اقلیم و خاک می­باشد (۲۰۰۲Jin- Tun,). در قسمت نتایج نیز نشان داد شده است که عناصر موجود در برگ تابستانه و پاییز با بعضی از خصوصیات فیزیکی و شییمیایی وابستگی نشان داده است که ناشی از تأثیر پذیر بودن جذب و بازجذب از خاک منطقه می­باشد. هرقدر میزان مواد مغذی در خاک بیشتر باشد، به همان نسبت مقدار این مواد در گیاه بیشتر خواهد بود (جزیره­ای، ۱۳۸۱). ولی با توجه به عمق مورد بررسی عملا این گونه نبود با توجه به اینکه نیتروژن خاک در این عمق کم بود مقدار نیتروژن در برگ­ها بیشتر بود و در میان عناصر برگ تابستانه گونه ون و ارغوان به عنوان گونه خزان کننده مقدار نیتروژن بیشتری نسبت به گونه­ های همیشه سبز (سرو، کاج و زیتون) داشتند، با این نظر که گونه همیشه سبز عناصر غذایی پایینی دارد مطابقت دارد (۲۰۰۰Aerts and Chapin, )، در مورد فسفر و پتاسیم بر عکس بود مقدار زیادی در خاک و مقدار کمی در برگ داشتند به نحوی که در همه گونه­ های مورد مطالعه غلظت فسفر و پتاسیم به ترتیب کمتر از حد مرزی ا تا ۵/۱ میلی­گرم بر گرم (۱۹۹۶Mankoska,) و ۵-۳ میلی­گرم بر گرم (۱۹۸۵ Will,) بود. ممکن است دلیل این تفاوت­ها به تفاوت گونه­ ها در جذب عناصر برگردد زیرا گونه­ های گیاهی در قابلیت جذب عناصر غذایی خاک تفاوت زیادی دارند (کوچکی و همکاران،۱۳۸۴). آن نیز به دلیل نیاز­های تغذیه­ای مشخص درختی در بوم­سازگان جنگلی می­باشد (۲۰۰۲ Augusto et al.,). گونه­ های درختی موجود در اشکوب بالا با انباشت عناصر متعدد غذایی و تولید اسید­های آلی در برگ و دیگر اندام­ها، و تعیین میزان ورودی-خروجی عناصر را مشخص می­نماید (Augusto et 2002al.,). که در نتایج این تحقیق نیز متفاوت بودن مقدار جذب و عناصر در برگ تابستانه نشان داده شده است. ترکیب شیمیایی برگ تحت تأثیر عوامل مختلفی تغییر می­یابد، مهم­ترین آنها زمان نمونه­برداری، سن برگ­ها، خصوصیات ژنتیکی درخت، موقعیت برگ­ها بر روی درخت و انتخاب گونه درخت است (زرین کفش، ۱۳۸۰). که در این مطالعه سعی شده در یک زمان و از یک موقعیت و سن برابر نمونه­برداری صورت گیرد، که تغییرات ناشی از نوع گونه باشد. درون جامعه غلظت مواد غذایی برگ به طور گسترده­ای در بین گونه­ های مختلف و افراد مختلف از همان یک گونه با وجود خاک مشابه تفاوت دارد، دلیل این ویژگی در گونه­ ها و گیاهان هنوز به طور کامل شناخته شده نیست (کوچکی و همکاران،۱۳۸۴). می­توان این­طور تلقی نمود که مقدار جذب عناصر به مقدار سطح ریشه و خصوصیات جذب این سطح بستگی دارد که در گونه­ ها مختلف متفاوت است از طرفی جذب عناصر غذایی به غلضت آنها در محیط و همچنین تقاضا گیاه وابسته است. تقاضا گیاه به وسیله رشد آن و غلظت نیتروژن در بافت­ها تعیین می­ شود زمانی که غلظت عناصر درون بافت بالا باشد جذب عناصر غذایی رو به کاهش می­ گذارد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۴). که می ­تواند یک دلیل پایین بودن جذب در گونه­ ها همیشه سبز دانست در بعضی عناصر مشاهده می­ شود مقدار جذب و عناصر موجود در برگ پاییز بیشتر از عناصر در خاک است (مثل نیتروژن) که می ­تواند با نتایج احمدی و همکاران در سال ۱۳۷۹ هماهنگ باشد که ایشان مقدار بعضی عناصر در گیاه را بیش از عناصر موجود در خاک گزارش کردند ولی از طرفی باید این عامل در نظر گرفته شود عمق ۰-۱۰ سانتی­متر که مورد بررسی قرار گرفته عمقی است که گونه بر روی خصوصیات خاک اثر می­ گذارد )۲۰۰۹Folorunso et al., ) با توجه به این که ۰-۱۰ سانتیمتر یک محدوده از عمق جذب را تشکیل می­دهد به نظر می­رسد که باید عمق دیگری نیز مورد بررسی قرار گیرد، زیرا همان­طور که در نتایج هاشمی و همکاران ۱۳۹۰ نشان داده شده بعضی عناصر در عمق ۵ تا ۱۵ سانتی­متر نسبت به ۰ تا ۵ سانتی­متر کاهش یا افزایش پیدا می­کرد و ایشان در بعضی موارد برای ارتباط کلی عناصر از دو عمق مورد بررسی میانگین گرفتند هرچند در این مطالعه بین عناصر غذایی هم­بستگی وجود داشت و این ارتباط صحیح باشد ولی این فکر ممکن است ایجاد شود که برای کافی و دقیق بودنش باید مطالعه بیشتری (در عمق­ دقیق­تری) صورت گیرد. حتی در مطالعه احمدی و همکاران ۱۳۷۹ خصوصیات خاک را از روی پروفیل مشخص نمودند. در مطالعه رستم آبادی و همکاران(۱۳۸۹) یک کار جالب انجام دادند این است که ابتدا با یک پروفیل عمق افق بالای خاک را مشخص نمودند و نمونه­ها را از عمق مشخص شده (۰تا۱۷ سانتی­متر) تهیه نمودند. نتایج مطالعه­ روحی­مقدوم و همکاران (۱۳۸۰) نشان داد که فسفر مورد نیاز گیاهان از خاک­های زیر سطحی تأمین می­ شود که می ­تواند دلیلی بر کمتر بودن مقدار فسفر موجود در برگ نسبت به فسفر تعیین شده در عمق ۰ تا ۱۰ سانتی­متر خاک باشد. از طرفی این احتمال را می­توان توسط یافته­های Lilienfein و همکاران (۲۰۰۱) رد کرد ایشان و همکاران در تحقیقات خود به این به این نتیجه رسید که مقدار کربن، نیتروژن، فسفر و گوگرد در فاز جامد خاک در توده با افزایش عمق کاهش می­یابد پس با این دیدگاه تهیه نمونه از عمق تهیه شده کامل و دیدگاه احمدی ۱۳۷۹که مقدار بعضی از عناصر در گیاه بیش از خاک است هم­خوانی دارد، برای رسیدن به یک نتیجه منطقی در آخر به بررسی تفاوت عناصر غذایی خاک، برگ تابستانه، و بازجذب دو گونه مشترک در تحقیق موجود و مطالعه هاشمی ۱۳۹۰ پرداخته خواهد شد
مقدار انتقال و باز جذب نیتروژن و فسفر در بین گیاهان به عنوان یک فاکتور مهم در نظر گرفته می­ شود. چرخه درون گیاه از کاهش عناصر گیاهان بستگی به فرآینده­های بیوشیمیایی در تامین مواد غذایی مورد نیاز بعد از مرحله نهایی اولیه رشد درختان است (کوچکی و همکاران،۱۳۸۴). که باعث کاهش از دست رفتن پتانسیل رویشگاه از طریق آبشوی و فرسایش می­ شود و با بازجذب مواد غذایی را در بیوماس زنده نگه می­دارد (۲۰۱۱et al., Hosseini)، در واقع بازجذب عملکرد گیاهان در سازگار شدن با محیط­شان می­باشد. همچنین تنظیم مصرف مواد غذایی نسبت به مواد غذایی در دسترس را بر عهده دارد. جذب مواد غذایی از برگ­های پیر یک استراتژی مهم و متداول در گیاهان است، در نتیجه­ای این استراژی نیاز به جذب مواد غذایی از محیط را کاهش می­دهد و این عمل اهمیت ویژه­ای برای رشد در گیاهان در محیط فقیر از مواد غذایی را دارد ) ۱۹۹۹; Hemminga,2012; Huang,1990Aerts,)، زیرا از این طریق عناصر پس گرفته شده را به بافت­های جدید، منتقل یا برای استفاده­ در آینده ذخیره می­ کنند (Vitousek et al., 1994).
به عبارتی برای حفظ تعادل انتظار می­رود از دست دادن مواد غذایی در زیستگاه­های که مواد غذایی محدود است نرخ پایینی داشته باشد (۱۹۹۳Aerts and van der Peijl, )،که باعث جایگزینی آن با گونه ­ای که نرخ بالاتری عناصر غذایی را از دست می­دهد می­ شود (۱۹۹۴Berendse, ). از طرفی باید اشاره نمود که گیاهان همیشه سبز زمان ماندگاری عناصر غذایی بالای دارند که این باعث انطباق با شرایط غیر حاصلخیز گشته عملا بازجذب کمتری در بعضی عناصر مثل نیتروژن دارند، بازجذب فسفر در این گونه­ ها برعکس باز جذب نیتروژن بیشتر می­باشد (کوچکی، ۱۳۸۴)
نتایج این تحقیق نیز نشان داد مقدار بازجذب نیتروژن پهن­برگان بیشتر از سوزنی­برگان است بازجذب فسفر کمتری داشتند که با آنچه کوچکی و همکاران ۱۳۸۴ اشاره نموده ­اند هماهنگ است ایشان همچنین میزان بازجذب فسفر در گونه همیشه سبز را بیشتر از پهن­برگان بیان نمودند که این مطلب در مورد فسفر ون صدق نمی­کرد ولی بازجذب فسفر ارغوان از دو گونه همیشه سبز سرو نقره­ای و زیتون بیشتر بود (نسبت بازجذب فسفر به فسفر خاک مقایسه شده است). با توجه به اینکه پتاسیم مورد آبشویی قرار می­گیرد در مطالعات مختلف کمتر مورد توجه قرار می­گیرد (هاگن تورن، ۲۰۰۴ ؛ کوچکی،۱۳۸۴) ولی در این مطالعه با توجه به اینکه منطقه مورد مطالعه در منطقه نیمه­خشک واقعه شده است پتاسیم نیز مورد مطالعه قرار گرفت. روند بازجذب عناصر در گونه­ های کاج­بروسیا، سرو نقره­ای به صورتK >P >N، ون و ارغوان به صورت K >N >P و زیتون به صورت P>N>K بود، در مجموعه همه عناصر بازجذب ارغوان از همه بیشتر که با توجه به سازگاری گونه این نشان دهنده مؤثر بودن این فرایند در سازگاری این گونه می­باشد و در کاج از همه کمتر بود که می­توان به زمان ماندگاری بالا عناصر در این گونه و کم توقع بودن این گونه در سازگاری به منطقه اشاره نمود. از نظر مقدار برگشت این عنصر در گونه ون و سوزنی­برگان بیشتر از همه بود (عناصر برگ پیر) اما با توجه به این که سرعت تجزیه پهن­برگان بیشتر از سوزنی­برگان است (مهاجر، ۱۳۸۴) مقدار این عناصر در خاک سوزنی­برگان کمتر بود، زیرا گونه­ های پهن­برگان لاشبرگ با کیفیت بالا به سرعت تجزیه شده و و تولید بالای از گیاه را از طریق برگشت سریع منبع مواد غذایی حمایت می­ کند. درختان سوزنی­برگ معمولا لاشبرگ با تجزیه آهسته­تر، کاهش نرخ برگشت مواد غذایی تولید می­ کنند زیرا نیتروژن کم است و غلظت تانن و پلی فنول بالا است و همچنین چوبی شدن بافت برگ می­باشد (۲۰۰۵Sariyildiz.and Anderson,). که در اینجا مشاهده می­گردد با توجه به تجزیه­پذیری برگ، ون فسفر بالاتری نسبت به سوزنی­برگان داشت و حتی در گونه ارغوان با اینکه کمترین مقدار فسفر را در برگ پیر دارد ولی به دلیل تجزیه­پذیر­تر بودن آن فسفر قابل جذب خاک آن بیشتر از سورزنی­برگان است. ولی در مورد زیتون با توجه به اینکه نسبت کربن به نیتروژن آن از ون بیشتر و مقدار فسفر برگ پاییز کمتری نسبت به ون داشت ولی مقدار فسفر خاک این گونه بیشتر بود که این به وجود عناصر بیشتر در گیاه نسبت به بعضی عناصر خاک است (احمدی، ۱۳۷۹). بازجذب پتاسیم به ترتیب در گونه­ های ارغوان، کاج، ون، سرو و زیتون بیشترین مقدار را داشت. این در حالی است که بیشترین پتاسیم در برگ پیر به ترتیب در گونه­ های ون و زیتون (در یک گروه) و کمترین آن به ترتیب در گونه­ های سرو، ارغوان و کاج (در یک گروه) قرار داشت. پتاسیم در خاک در گونه ارغوان به دلیل نسبت کربن به نیتروژن، در گونه­ های مورد مطالعه هرچند نسبت به ون و زیتون سرو نقره­ای پتاسیم کمتری داشت ولی مقدار آن از ون هم بیشتر بود در گونه­ های دیگر هم همین رابطه بین مقدار تجزیه­پذیری و بازگشت عناصر (برگ پیر) وجود داشت به جز در مورد زیتون هر چند مقدار تجزیه­پذیری این گونه از ارغوان و ون کند­تر است ولی مقدار پتاسیم در خاک بیشتر از گونه­ های ذکر شده می­باشد. Killingbeck در سال ۱۹۹۶ بازجذب را در گیاهانی شدید می­داند که مقدار نیتروژن و فسفر برگ­های مرده آن­ها به ترتیب به زیر مقدار ۷/۰ درصد و ۵/۰ درصدکاهش یابد. اگر از دیدگاه کیلینگبک به موضوع بازجذب نگاه شود می­بینیم که عملا در همه گونه­ ها مقدار نیتروژن در برگ پیر آنها که تبدیل به برگ مرده می­ شود از مقدار ذکر شده بیشتر و مقدار فسفر از مقدار ذکر شده کمتر می­باشد ولی در نتایج می­بینیم میزان بازجذب در بعضی گونه­ ها بسیار کمتر می­باشد و این مطلب به این موضوع اشاره می­نماید که برای بررسی بازجذب اطلاع از مقدار عناصر در خاک و مقدار جذب آن (برگ سبز) نیاز ضروری برای بررسی شدت بازجذب می­باشد.
روحی مقدم (۲۰۰۸) برای گونه بلوط و رو و همکاران (۲۰۰۷) برای گونه بلند­مازو بیشترین بازجذب عتاصر غذایی را به ترتیب K> N>P بیان نمودند، که با نتایج به دست آمده برای دو گونه پهن­برگ خزان کننده در این تحقیق هم­خوانی دارد. هاشمی (۱۳۹۰) نیز بازجذب عناصر غذایی گونه­ ها را به ترتیبk< Mg< N< Ca< P بیان نمود که با نتایج به دست آمده برای گونه زیتون در این مطالعه هماهنگ است. نتایج تحقیقات هاگن-تورن و همکاران در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ که به ترتیب به متفاوت بودن عناصر غذایی برگ، و بازجذب در گونه­ ها اشاره می­نمایید با نتایج موجود هم­خوانی دارد. روحی مقدم (۲۰۰۸) نشان داد بازجذب در این شرایط محدود بیشتر می­ شود که با نتایج از این نظر که کاهش عناصر بازجذب بیشتری داشتند هم­خوانی دارد.F. Stuart وLori (1991) به بررسی بازجذب فسفر و نیتروژن و کنترل بالای مواد غذایی در برگ راش در آلاسکا پرداختند. درختانی که مقدار مواد غذایی بیشتری از نیتروژن و فسفر داشتند مقدار بیشتری را نیز به خاک بر می­گرداند. اگرچه وضعیت مواد غذایی هیچ تأثیری بر روی کارآیی بازجذب نیتروژن و فسفر ندارد (به عنوان مثال: نسبت به حداکثر ذخیره بازجذب مواد غذایی در طول فصل پیری پاییز) به جز برای بازجذب فسفر که در خاک حاصلخیز کمتر می­ شود، که با نتایج موجود کاملا هم­خوانی دارد. Lajtha در سال ۱۹۸۷ در بررسی خود بیان نمود که بازجذب مؤثر مواد غذایی در زمین غیر حاصلخیز حدود ۷۲-۸۶ درصد در مواد غذایی بازجذب شده که مکانیسم مؤثر در حفظ مواد غذایی است. مقدار بازجذب فسفر و نیتروژن با غلظت فسفر و نیتروژن برگ افزایش می­یابد در طول دوره خشکی بازجذب بیشتر است نسبت به دوره رشد سریع برگ، با این حال بازجذب نیتروژن تنها با افزایش وضعیت نیتروژن گیاه افزایش می­یابد. که با نتایج موجود هم­خوانی داشت. Jiang و همکاران (۲۰۱۲) نشان داد بررسی غلظت مواد غذایی برگ و بازجذب می ­تواند اطلاعاتی را درباره سازگاری گیاه در مناطق فقیر از مواد غذایی در داخل و سراسر اکوسیستم فراهم آورد. که این یافته­ ها با نتایج به دست آمده کاملا منطبق و عناصری که کمتر بود جذب و بازجذب بیشتری داشتند هماهنگ است.Kobe و همکاران (۲۰۰۵)،Ratnam و همکاران (۲۰۰۸) دریافتند که بازجذب مؤثر نیتروژن و فسفر با افزایش غلظت P و N برگ­های جوان کاهش می­یابد. ۲۰۰۸ Ratnam et al., افزایش بازجذب و با سرعت بیشتر برای P و N از برگ، که به دلیل کاهش منابع در دسترس می­باشد نرخ جذب از خاک را کاهش می­دهد. در نهایت نتایج کلی این مطالعه نشان می­دهد که قابلیت جذب و بازجذب در گونه­ ها متفاوت است و یک دلیل آن را (سرشت گونه) بیان نمود در مورد افزایش بازجذب در سازگاری گونه­ ها مثل ارغوان می­توان گفت افزایش بازجذب و ضخیم شدن برگ ارغوان دو عامل در سازگاری این گونه ­محسوب می­شوند. همان­طور که مشاهده شد برخلاف اهمیت بازجذب، مطالعه­ ای کمی در زمینه بازجذب در گونه­ های درختی وجود دارد و هیچ الگوی مشخصی از الگوی فیزیولوژیکی و اکولوژیکی در مورد بازجذب عناصر غذایی وجود ندارد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۴)، یک دلیل این است که در مطالعه­های مختلف عموما گونه­ های مختلف را در یک خاک مشابه مورد مطالعه قرار می­ دهند و کمتر به بررسی یک گونه در خاک­ها و شرایط اقلیمی متفاوت پرداخته می­ شود (۲۰۰۵Sariyildiz and Anderson., ). با توجه به عدم وجود چنین بررسی در این مطالعه، و برای پاسخ به این سوال که آیا در مناطق فقیر جذب و بازجذب بیشتر می­ شود یا خیر به مقایسه درصد نسبت عناصر جذب و بازجذب به عناصر خاک دو گونه مشترک در این مطالعه و مطالعه هاشمی (۱۳۹۰) پرداخته شد. نتایج نشان داد هر چند منطقه مورد مطالعه داری وضعیت سنگلاخی و چگالی ظاهری بالاتری و همچنین شرایط اقلیمی بدتر نسبت به منطقه مورد مطالعه ایشان داشت ولی مقدار بازجذب نسبت به مقدار در دسترس بودن عناصر واکنش نشان می­دهد (این خود می ­تواند حاکی از تحت تأثیر بودن بازجذب به مقدار عناصر موجود در خاک دانست) که در ادامه توضیح داده خواهد شد. مقدار بازجذب در مورد نیتروژن و پتاسیم نسبت به منطقه ایشان کاهش و در مورد فسفر افزایش یافت یک دلیل افزایش جذب و بازجذب بیشتر این عنصر را می­توان کمبود این عنصر در خاک دانست و حتی مقدار آن از مقدار موجود در خاک بالا­تر بود که در بالا به این موضوع و هماهنگ بودن آن با مطالعات دیگر اشاره شد پس در منطقه مورد مطالعه گونه با بازجذب بیشتر به نحوی می­خواهد با شرایط منطقه سازگار گردد ولی کاهش جذب و بازجذب عنصر پتاسیم را می­توان به دلیل بالا بودن این عنصر در خاک مورد مطالعه و عدم ذخیره آن می­باشد و درست عکس این نتایج در مطالعه ایشان دیده شد زیر در منطقه ایشان فسفر زیاد و پتاسیم کمتر از منطقه مورد مطالعه حاضر بود علت کاهش جذب فسفر نسبت به منطقه مورد مطالعه ایشان را می­توان به آهکی بودن خاک کاج در مطالعه حاضر دانست (سالار دینی، ۱۳۸۷)، از طرفی باید حضور آهک را در مقدار عناصر برگ در نظر گرفت زیرا آهک عاملی است که جذب نیتروژن را سخت می­گردادند (زرین کفش، ۱۳۸۰) با مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج هاشمی این موضوع روشن می­گردد که با کاهش عنصر در منطقه جذب و بازجذب را نسبت به مناسب بودن شرایط افزایش می­یابد که با نتایجSariyildiz و Anderso2005 هماهنگ است زیرا در نتایج مطالعه ایشان بازجذب عنصر نیتروژن رابطه منفی با عناصر خاک داشت. البته می­توان به دیگر عوامل دخیل و تأثیر گذار را برای نتایج بهتر و رسیدن به روند این عملکرد مورد مقایسه و بررسی قرار داد. در مورد مقایسه گونه­ های ون جذب نیتروژن و فسفر بیشتر و پتاسیم کمتر بود که دلیل جذب بالا فسفر را کمبود این عنصر در خاک و جذب کمتر پتاسیم را بالا بودن این عنصر است و در مقدار بازجذب این عناصر می بینیم که نسبت بازجذب به عناصر خاک در مطالعه موجود (به جز فسفر که کمتر بود) بیشتر بود و یک عامل آن را سعی در بازجذب عناصر در منطقه فقیر و سازگار شدن با منطقه موجود دارد. ولی از آن جا که برای پیش ­بینی واکنش گیاه به محیط رشد مهم­ترین فرایند مورد توجه می­باشد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۴)، و همان­طور که در رویش این گونه دیده می­ شود نتوانسته نسبت به دیگر گونه­ ها سازگاری خوبی نشان دهد و این نشان می­دهد که این مقدار بازجذب به خوبی نتوانسته است این گونه را با محیط سازگار نماید زیرا تنها گونه مورد آفت این گونه بود. می­توان گفت یافته­های این مطالعه در شناخت مدیریت مواد غذایی و بازسازی اکوسیستم در محیط­های فقیر و پایه­ای برای ارائه اطلاعات مطالعات چندگانه (متا)برای آینده و مدل سازی کلی برای بازجذب مواد غذایی برگ در گونه­ های درختی می­باشد.
۵-۶-فرایند سلسله مراتبی (AHP)
همان­طور که در این تحقیق نیز نشان داده شده است بطور کلی جنگل­کاری در مناطق خشک و نیمه­خشک، یک یا چندین هدف را با هم تعقیب می­ کند (کنشلو، ۱۳۸۰). از طرفی در بسیاری از مطالعات شاهد بررسی چند عامل در گونه­ ها می­باشیم (نوبخت، ۱۳۸۹؛ هاشمی، ۱۳۹۰؛ کوچ، ۲۰۱۲) در صورتی که تعداد گونه­ ها یا تعداد معیار­ها محدود باشد مشکلی در تصمیم ­گیری نیست ولی وقتی عوامل تأثیر­گذار در تصمیم ­گیری زیاد می­شوند تصمیم ­گیری مشکل می­گردد. در این مطالعه از روش AHP، به عنوان معروفترین و مناسب­ترین روش MCDMبرای اولویت­ بندی گونه­ های درختی برای کاشت در جنگل­کاری (کوچ و همکاران، ۲۰۱۲؛ کوچ و نجفی، ۱۳۸۹؛ آزادی نجات و همکاران، ۱۳۸۷; ۲۰۰۴; Herath, 2009Nekhay et al.,) در مناطق مشابه استفاده گردید. با توجه به مهم بودن هدف برای تصمیم ­گیری درست، کامل و جامع در منطقه مورد مطالعه سعی گردید با در نظر گرفتن معیار و زیر­معیارهای مشخص و مهم به دلایلی که در ذیل به آنها اشاره خواهد گردید، گونه مناسب شناسایی، و برای جنگل­کاری درمناطق مشابه توصیه شود. در ساختار کلی که در مطالعه آزادی نجات و همکاران ۱۳۸۸ برای تعیین بهترین گونه برای جنگل­کاری تشکیل داده بود به در نظر گرفتن کلیه عوامل از نظر حفاظتی، اکولوژیکی، اقتصادی و زیبایی شناختی اشاره نموده است. در این بررسی نیز با توجه به این که منطقه مورد مطالعه جز مناطق نیمه­خشک محسوب می­ شود. انتخاب گونه با توجه به عوامل ذکر شده از حساسیت خاصی برخوردار می­باشد، سعی گردیده با توجه به شرایط منطقه و به دلایل ذیل معیارها و زیرمعیارهای انتخابی در انتخاب گونه­ مناسب دخالت داده شود.
با توجه به اقتصادی نبودن جنگل­کاری گونه­ های مورد بررسی، از لحاظ تولید چوب و در نظر گرفتن عوامل کمی مثل قطر و ارتفاع صرف نظر گردید، به جای آن به عواملی مثل درصد زنده­مانی، سلامت درخت، سطح تاج پوشش (عاملی که تحت تأثیر سلامت درخت می­باشد) به عنوان عاملی اثر­گذار در کیفیت تنه و افزایش ارتفاع بدون شاخه می­باشد، که می ­تواند در بحث اقتصادی هم به نحوی اثرگذار باشد از طریق ایجاد ارتفاع بدون شاخه، از طرفی در مطالعه آزادی نجات نیز اشاره گردید بحث زیبایی نیز در جنگل­کاری مهم می­باشد (فرم تنه و قابلیت دیدن درون جنگل)، به نحوی از این طریق بعضی از فاکتورهای اثر­گذار در زیبایی نیز در نظر گرفته شده است. با توجه به مشابه بودن فاصله کاشت و بیان سطح تاج پوشش می­توان گفت که به اثرگذاری زیبایی در انتخاب گونه نیز توجه شده است. با توجه به این که هدف ما انتخاب گونه­ مناسب برای جنگل­کاری می­باشد پس باید به سازگاری گونه توجه گردد از طرفی گونه ابتدا باید با منطقه سازگار باشد تا بتوان اثرگذاری آن را در امر حفاظت خاک (کاهش فرسایش، ترسیب کربن و..) و بحث اثر گذاری در تنوع زیستی، اقتصادی و زیبایی مطرح نماییم به همین دلیل در این مطالعه زنده­مانی و سلامت درخت و بازجذب عناصر اصلی به عنوان فاکتورهایی از سازگاری در نظر گرفته شدند. سعی گردید با انتخاب ترسیب کربن به عنوان یک معیار هم به بحث کاهش آلودگی، حفاظت خاک، و بحث اقتصادی از طریق سود حاصل از کاهش گازهای گلخانه­ای پرداخته شود چون ترسیب عاملی در ارتباط با عوامل ذکر شده می­باشد و در فرمول ترسیب کربن عامل چگالی ظاهری و درصد سنگ­لاخی در نظر گرفته می­ شود پس از در نظر گرفتن مجدد آنها خودداری شد. عامل دیگری که ایشان ذکر نموده ­اند بحث بهبود خاک است که عامل ضخامت لاشبرگ و C/N را مطرح نموده ­اند که در این مطالعه عناصر اصلی خاک که متاثر از اشکوب بالا و نسبت C/N و ضخامت لاشبرگ می­باشد در نظر گرفته شده است. لذا می­توان گفت این یک نوع ارزیابی جامعی از توده­های جنگل­کاری شده می­باشد. همان­طور که ذکر شد در جویا شدن نظر متخصصان از ذکر زیرمعیارهای، بعضی از معیارها داری زیرمعیار خوداری گردید و تحت عنوان کلی بیان شدند (معیارها) مثلا بحث رویش و زیرمعیارهای ذکر شده در بالا تحت عنوان خصوصیات رویش کمی (سطح تاج پوشش در قالب درصد بیان گردید) و کیفی (بر حسب درصد) بیان گردید این به دلیل خواسته خود متخصصین در زمینه ­های مختلف می­باشد و دلیل آنها این بود چون عوامل در نظر گرفته شده برای هر کدام از معیارها از مهم­ترین عوامل هستند بهتر است از همه عوامل (زیرمعیارها) برای هر معیار میانگین گرفته شود که با این کار زیرمعیارها هم در بحث ارزش­گذاری کلی و دستیابی به هدف در نظر گرفته می­شوند و هم از خطا در ارزش­گذاری اشتباه به دلیل زیاد شدن زیر­معیار­ها و عدم شناخت دقیق و جزئی­تر هر کدام از زیرمعیارها برای افراد خبره در هر کدام از گرایش­ها جلوگیری شود هرچند در این تحقیق سعی گردیده از کسانی نظر خواهی شود که در این زمینه تا حد امکان شناخت همه جانبه داشته باشند. نتایج این روش گونه­ های کاج­بروسیا و ارغوان به ترتیب با وزن نهایی (۲۲۲/۰ و ۲۱۲/۰) بهترین گونه و سه گونه زیتون، سرونقره­ای و ون به ترتیب با وزن نهایی (۱۹۰/۰، ۱۸۹/۰ و ۱۸۷/۰) به عنوان گونه­ های که اهمیت برای جنگل­کاری در مناطق مشابه معرفی نمود. مطالعه کامل و جامع در رابطه با همه عوامل اندازه ­گیری شده، گونه­ های مورد مطالعه و منطقه مورد مطالعه در این تحقیق وجود ندارد است، اما نتایج مطالعاتی در مناطق مختلف که هر کدام به جزئی از ویژگی­های اکولوژیکی، حفاظتی، اقتصادی و زیبایی شناختی و… (در قسمت بحث هر کدام از عامل­ها ذکر شد)گونه­ های مناسب معرفی شده توسط روش AHP در این تحقیق پرداخته­اند حاکی از تایید نتایج به دست آمده می­باشد. که خود نشان دهنده مناسب بودن روش به کار گرفته شده در تعیین گونه مناسب برای جنگل­کاری در مناطق مشابه با توجه به شرایط زیست محیطی حاکم در آن می­باشد
که با نتایج کوچ، ۲۰۱۲؛ کوچ، ۱۳۸۹؛ هاشمی، ۱۳۹۰؛ آزادی نجات، ۱۳۸۷؛ آزادی نجات، ۱۳۸۸ هم­خوانی دارد.
در نتایج هاشمی ۱۳۹۰ که بعضی از زیرمعیارهای (نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک و برگ سبز، رویش قطری، قطر برابر سینه و ضریب قد کشیدگی) موجود در این بررسی را به عنوان معیار در نظر گرفته بود کاج­بروسیا به عنوان یکی از دو گونه مهم با بیشترین وزن نهایی و ون با کمترین وزن نهایی شناخته شد که با نتایج موجود کاملا هم­خوانی دارد. البته قابل ذکر است که با توجه به هدف، در شرایط منطقه مورد مطالعه و در نظر گرفتن عوامل مشترک برای گونه درختی و درختچه­ای فاکتورهای رویشی در این مطالعه متفاوت از مطالعه ایشان در نظر گرفته شده است.
کوچ ۱۳۸۹ در نتایج تحقیقش که با بهره گرفتن از AHP و در نظر گرفتن بعضی زیرمعیارها به عنوان معیار با هدف تعیین توان اکولوژیکی توده­های جنگلی دارابکلا انجام داده بود، کاج­بروسیا را به عنوان سومین گونه مهم که وزن نهایی بیشتری از جنگل­های آمیخته را داشت، معرفی نمود. شاید بتوان گفت که نتایج ایشان با نتایج این مطالعه نیز کاملا مطابق زیرا در این مطالعه نیز مشاهده شد که وزن نسبی عناصر اصلی در خاک کاج بروسیا از همه کمتر بود. آزادی نجات ۱۳۸۷ در مطالعه خود تحت عنوان تصمیم ­گیری چند معیاره در ارزیابی جنگل­کاری­های انجام شده در پارک چیتگر، نشان داد یکی از گونه­ های کاج (کاج تهران) با داشتن بیشترین وزن نهایی بهترین گونه برای جنگل­کاری می­باشد که با نتایج موجود هم­خوانی دارد. رضائی­پور و همکاران (۱۳۹۰) ارغوان را به عنوان گونه ­ای موفق در منطق خشک و نیمه خشک معرفی نموده ­اند که با نتایج به دست امده منطبق می­باشد.
کاج­بروسیا گونه ­ای کم توقع است، که در خاک­های آهکی و سنگلاخی یا در اراضی شنی مناطقی با زمستان­های ملایم و تابستان­های گرم و خشک، رشد می­ کند و چنانچه در شرایط محیطی بهتری قرار گیرد، رشد آن نیز بهتر می­ شود (دستمالچی، ۱۳۷۴).کاج­بروسیا از گونه­ های سریع­الرشد است (۲۰۱۱Guller et al., ). ارغوان توانایی قابل­توجهی در مناطق مرطوب و نیمه­خشک، از طریق سازگاری در مورفولوژی برگ دارد. برگ این گونه در مناطق نیمه­خشک، ضخیم و اغلب شبیه کلیه با راس گرد است. (۲۰۱۲W. Fritsch and C. Cruz,.). گونه ارغوان در مناطقی با خاک­های دارای رس، سیلت، مواد آلی خاک، کلسیم و پتاسیم بالا در جهت­های شمالی و با شیب زیاد استقرار می­یابد (رضائی پور و همکاران، ۱۳۹۰).
در نهایت با توجه به سرشت دو گونه کاج بروسیا و ارغوان که تا حدودی به آن اشاره گردید، و با توجه به نتایج کلی به دست آمده از از روش سلسله مراتبی دو گونه کاج بروسیا و ارغوان به عنوان بهترین گونه در منطقه مورد مطالعه می­باشد، که برای جنگل­کاری در مناطق مشابه پیشنهاد می­شوند و روش سلسله مراتبی AHP را یک به عنوان یک ابزار مناسب برای تصمیم ­گیری در برنامه­ ریزی سرمایه ­گذاری و الویت­بندی در انطباق با شرایط زیست محیطی معرفی می­گردد.

۵-۷- پیشنهادات:

برای رسیدن به یک الگوی مشخص از بازجذب در یک گونه، چرخه کامل از عناصر برگ جوان، میانسال، پیر و لاشبرگ آن در خاک­های متفاوت مورد مطالعه قرار گیرد.
بهتر است مطالعه خاک در عمق­های مختلف صورت گیرد در صورت مورد بررسی قرار دادن خاک سطحی بهتر است در هنگام تهیه نمونه با یک پروفیل عمق خاک سطحی مشخص گردد و نمونه­ها از آن عمق تهیه گردند.

نظر دهید »
بررسی تأثیر نگرش های شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی و تسهیم دانش کارکنان معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی تهران ۹۲- فایل ۶
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اولین و شاید مهمترین تعهد سازمانی بر مشتری تأکید دارد. مدیران ممتاز می کوشند به مشتریان خدمت مفید ارائه دهند. مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان می دهند: انجام خدمت و ایجاد اهمیت برای وی.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲ - تعهد نسبت به سازمان:
دومین تعهد مدیریت بر سازمان تأکید دارد. مدیر مؤثر، خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است . مدیر این تعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان می دهد. خوش نام کردن سازمان ، حمایت از مدیریت رده بالا و عمل کردن براساس ارزشهای اصلی سازمان.
۳ - تعهد نسبت به خود:
سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد. مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت ازخویش برای دیگران رقم می زنند. آنها در همه موقعیتها به عنوان قدرتی قاطع عمل می کنند. این تعهد را با خدمت به خود و یا خودپرستی نباید اشتباه کرد. تعهد به خود شامل استقلال[۷۴]( خودمختاری )، تثبیت مقام خود و قبول انتقاد سازنده می باشد.
۴ - تعهد نسبت به مردم:
چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی[۷۵] اعضای گروه تأکید دارد. مدیران ممتازنسبت به کسانی که برای آنها کار می کنند ایثار[۷۶] نشان می دهند. این عمل به استفاده مدیرازشیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایفشان اشاره دارد. تمایل مدیر به صرف وقت و انرژی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است. اجزای تشکیل دهنده این تعهد شامل علاقه مندی مثبت ، ارائه بازخورد و ترغیب ایده های نوآورانه میباشد.
۵ - تعهد نسبت به وظیفه (تکلیف):
پنجمین تعهد مدیریت بر وظایفی[۷۷] تکیه دارد که باید انجام گیرند. مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام می دهند معنا می بخشند. آنان برای زیردستان کانون توجه و جهت را تعیین کرده ، انجام موفقیت آمیز تکالیف را تضمین می کنند.
چنین تعهدی زمانی عملی است که اصالت و صحت هدف، سادگی و گرایش به آن حفظ گردیده و باعث مهم جلوه دادن تکلیف یا وظیفه گردد. در صورتی که این پنج تعهد به طور مستمر انجام گیرند کلید مؤثر مدیریت خواهند بود. مدیر حلقه اتصال اصلی میان هریک از تعهدات است. مدیر ممتاز ضمن اعمال دیدگاه های خود، نباید این پنج تعهد رااز نظر دور داشته باشد. مدیر ممتاز در مورد روند پیشرفت و حمایت از تعهدات مرکز ثقل این فرایند است. مدیر با قبول مسئولیت شخصی و اجرای امور در مقام نیرویی مثبت می تواند قویاً در سازمان برافراد، وظایف و مشتریان تأثیر بگذارد. این مدیران نسبت به مشتری، سازمان، وظایف کلیدی خو ودیگر افراد تعهد ایجاد می کنند. معنای این سخن آن است که برای هر تعهدی باید نگرشهای مناسب به وجود آورد و علاقه مثبت نشان داد. این کار وظیفه تک تک افراد بوده و تنها به عنوان وظیفه مدیر تلقی نمی گردد. مدیر ممتاز باید خود را به معیارهای این پنج تعهد نزدیک کرده و با هماهنگی دیگران برای ایجاد آنها به تلاش و کوشش بپردازد. به وجود آمدن تعهدات ، به کمک فداکاری و خدمت انجام می گیرد. وقتی مدیر ممتاز نسبت به زیردستان خود به طور واقعی وفادار باشد زیردستان نیز نسبت به وظایف خود گذشت و تعهد نشان می دهند.
ابعاد تعهد سازمانی:
تعهد سازمانی دارای ابعاد متفاوتی است که توسط صاحبنظران ارائه شده و در طی تحقیقات انجام شده، توسعه یافته است. در بررسی های اولیه، تعهد سازمانی دارای دو بعد رفتاری و نگرشی بوده است، سپس دو بعد مستمر و عاطفی به آن افزوده شده است. این دیدگاه از تعهد، دیدگاه چند جانبه[۷۸] نامیده می شود. Allen & Meyer: 1991)
مایر وآلن در مطالعات خود در ارتباط با تعهد سازمانی یک مدل سه بعدی ارائه داده اند که عبارت است از:
تعهد عاطفی[۷۹]، تعهد تکلیفی وتعهد مستمر

 

    • تعهد عاطفی شامل وابستگی عاطفی کارکنان، تعیین هویت با سازمان و فعالیتهای سازمانی است.

 

    • تعهد تکلیفی شامل احساسات افراد مبنی بر ضرورت ماندن در سازمان است.

 

    • تعهد مستمر ناشی از درک افزایش هزینه های از دست رفته در یک سازمان است (هزینه های از دست رفته به عنوان مثال می تواند مخارج یک فعالیت یا پروژه باشد که قابل بازگشت نیست. مثل هزینه هایی که در صنعت صرف حفر چاه می شود ولی به نفت نمی رسند.) بنابراین اگر کسی دارای تعهد مستمر باشد نسبت به افزایش چنین هزینه هایی حساس خواهد بود. (اشرفی، ۱۳۷۴)

 

همزیسکی و بوکانان[۸۰] در ۱۹۹۱، اظهار می دارند که تعهد هنجاری، مستمرو عاطفی را نه به عنوان انواع خاص تعهد بلکه به عنوان اجزاء تشکیل دهنده آن در نظر گرفت. برای مثال یک فرد می تواند هم به ماندن در سازمان وهم به باقی ماندن در سازمان احساس تمایل شدید داشته باشد ولی احساس تکلیف و وظیفه کمی نسبت به ماندن در سازمان داشته باشد. در مقابل فرد دیگری ممکن است تمایل کم، نیازی حد واسط و الزامی شدید به باقی ماندن در سازمان خود احساس کند. یکی از نتایج ضمنی چنین نگرشی نسبت به تعهد این است که می­توان انتظار داشت که اجزاء مختلف تعهد تأثیر تعاملی بر رفتار خواهند داشت.
اما به طور کلی ابعاد تعهد سازمانی را در غالب دو دیدگاه زیر تشریح می کنیم:
الف. دیدگاه دو بعدی
ب. دیدگاه سه بعدی
۱- دیدگاه دو بعدی
مورو[۸۱] با جمع آوری نتایج تحقیقات دیگران چندین تعریف و روش برای مطالعه تعهد سازمانی ذکر کرده است. میدی و استیرز و پورتر این روشها را در دو بخش به نامهای تعهد رفتاری و تعهد اعتقادی یا نگرشی طبقه بندی کرد. گرچه این طبقه بندی در دهه هشتاد صورت گرفته است اما میتوان بسیاری از تحقیقات مربوط به تعهد سازمانی را در قالب آن گنجاند.
الف) تعهد رفتاری[۸۲]: بعد رفتاری اولین بعد تعهد است که بیش از سایر ابعاد مورد توجه بوده است. در این بعد بیشتر به علل ترک خدمت و افزایش غیبت پرداخته می شود و بطور کلی به معنای قصد و نیت کارکنان به ماندن در سازمان است.
مزایای بررسی بعد رفتاری بر سایر ابعاد بویژه در رابطه با قصد ماندن یا ترک خدمت و انفصال شغلی آن است که راستی و درستی دلایل ترک خدمت از جانب کارکنان را مشخص می کند ودیگر اینکه استفاده ازاطلاعات عادی برای تعیین علت ترک خدمت نمی تواند مشخص کننده ارادی بودن علت مزبورباشد و سرانجام امکان دارد عوامل بیشمار دیگری در تصمیم به ترک خدمت وجود داشته باشد که در غیر اینصورت قابل شناسایی نیستند. بر اساس موارد فوق به این نتیجه می رسیم که بعد رفتاری از آنجا اهمیت دارد که دارای نقش پیشگیری کننده در کاهش تعهد شغلی و سازمانی کارکنان می باشد. دیدگاه رفتاری به مدیران این توان را میدهد که به شیوه مناسبی عوامل کاهش یا از بین برنده تعهد را پیش بینی و پیشگیری نمایند. همچنین سلانسیک[۸۳]، شول[۸۴] و دیگران تعهد را بر حسب یک حلقه رفتاری تعریف کرده اند و معتقدند تعهد یک حالت درونی است که فرد به وسیله اعمالش مقید شده و از طریق این اعمال متعهد می شود .
از اینرو دیدگاه رفتاری بر ابزار عالی تعهد متمرکز می گردد. سابقه کار و عملکرد مطلوب افراد مثالهایی از تعهد رفتاری در سطح عالی می باشند.
ب) تعهد نگرشی یا اعتقادی[۸۵]: یکی از مهمترین شاخصهای پیش بینی کننده رفتارمیباشد. منظور از تعهد نگرشی، داشتن تعهد به ارزشها و اهداف سازمان و سازگاری با آنهاست. تعهد نگرشی حاکی از طرفداری کارکنان از سازمان، تمایل زیاد به عضویت در آن و تمایل بسیار کمتر به ترک خدمت است. بنابراین همانطور که تعهد رفتاری بیشتر شاخص پیش بینی ترک خدمت بود. تعهد نگرشی بیشتر جنبه دراز مدت و ماندگار داشته و بیشتر توجه به اهداف و ارزشهای سازمان است بنابراین تعهد نگرشی و تعهد رفتاری بطور کلی می توانند پیش بینی کننده رفتار فرد باشند.
درمورد مقوله تعهد دانشمندان زیادی اظهار نظر نموده اند از جمله:
بوکانان[۸۶] تعهد را وابستگی مؤثر فرد به اهداف وارزشهای سازمان و نقش فرد در ارتباط با اهداف و ارزشهای یاد شده به سازمان صرف نظر از ارزش ابزاری آن تعریف کرده است.
همچنین از نظر مودی تعهد عبارت است از حالتی که در آن یک شخص هویت سازمانی خودش را با یک سازمان بخصوص و اهداف آن تعیین می کند و مایل است در عضویت سازمان بماند تا در جهت نیل به اهداف آن بکوشد. واینر[۸۷] معتقد است تعهد مجموع فعالیتهای عالی برای حرکت در راهی است که به اهداف و علایق سازمان و فرد منتهی می شود.
با توجه به مطالب ذکر شده هر دو دیدگاه رفتاری واعتقادی به چهار مشخصه عمومی برای تعهد سازمانی افراد اشاره دارند که عبارتند از:

 

    1. درونی کردن[۸۸] اهداف و ارزشهای سازمان

 

    1. وابستگی به شغل سازمانی

 

    1. تمایل به ماندن در سازمان برای یک دوره طولانی به منظور خدمت به اهداف و ارزشهای موجود

 

    1. رضایت از شغل در جهت نیل به اهداف و ارزشهای سازمان بدون انتظار دستیابی به اهداف سودآور فردی

 

    1. تمایز بین دیدگاه های نگرشی و رفتاری در تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته بخوبی مشهود است. در دیدگاه نگرشی تحقیقات بطور عمده در جهت شناسایی عوامل ایجاد کننده تعهد و نیز پیامد ها و نتایج حاصل از تعهد انجام می شود حال آنکه در دیدگاه رفتاری پژوهشها ابتدا در جهت شناخت شرایط ایجاد کننده رفتاروتکرار آن و همچنین شناسایی اثرات آن رفتار بر تغییر نگرش افراد تمرکز می یابد. شکل های( ۲-۱) و (۲-۲) مبانی اساسی دیدگاه های نگرشی و رفتاری را نشان می دهند. (خاکی، ش۵، ص ۱۹۶)

 

شرایط
حالت روانی
رفتار
شکل ۲-۱): مبانی اساسی دیدگاه نگرشی(خاکی، ش۵، ص ۱۹۶)
رفتار
رفتار
حالت روانی
شرایط(نظیر انتخاب و تکرار پذیری)
شکل ۲-۲): مبانی اساسی دیدگاه رفتاری(خاکی، ش۵، ص ۱۹۶)
۲- دیدگاه سه بعدی:
دیدگاه دوم در رابطه با تعهد سازمانی مدل سه بعدی است که توسط مایروآلن ارائه گردید. با توجه به نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده میتوان تعهد سازمانی را در سه بخش تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری طبقه بندی کرد.
تعهد عاطفی: تعهد عاطفی تعلق عاطفی و احساسی فرد به سازمان است. در این حالت فرد به این دلیل در سازمان می‏ماند که به رسالت وجودی (مأموریت)، ارزشها و اهداف آن احساس و نگرش مثبت دارد. فرد در سازمان می‏ماند تا این اهداف و ارزشها را که بدان باورعمیق دارد برآورده سازد. کارکنانی که تعهد عاطفی بالاتری دارند، به ارزشها بیشترپایبندند وخود را نسبت به تحقق اهداف سازمان متعهد می بینند. (Sinclair, et al., 2006)

نظر دهید »
بررسی تاثیر کیفیت سود حسابداری بر ریسک نقدینگی شرکت در بازار بورس اوراق بهادار تهران- فایل ۱۱
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جفری (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان “اثر کیفیت اطلاعات بر ریسک نقدشوندگی سهام” به بررسی حساسیت بازده سهام به تغییرات غیر منتظره در نقدینگی بازار پرداخت. وی تحقیق نمود که آیا کیفیت اطلاعات می تواند بر هزینه ی سرمایه ای از طریق ریسک نقد شوندگی اثر گذارد. ریسک نقد شوندگی را از طریق محاسبه ی کواریانس بین بازده ی سهام و تغییرات غیر منتظره در نقد شوندگی بازار اندازه گیری نمود. طرح تجربی پژوهش نشان داد که کیفیت بالای اطلاعات به نقد شوندگی پایین، همراه با هزینه ی سرمایه ای کم تر اختصاص می یابد. چون کیفیت بالای اطلاعات بر کاهش ریسک نقد شوندگی سهام اثر می گذارد. نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت بالای اطلاعات، ریسک نقدشوندگی سهام را کاهش می دهد و همچنین زمانی که تغییرات نقدینگی بازار بالا باشد، بین کیفیت اطلاعات و ریسک نقدشوندگی سهام رابطه منفی وجود دارد.
موزیلی و جعفر[۶۷] )۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان “آیا کیفیت اقلام تعهدی یک عامل ریسک اطلاعات در انگلستان است” به بررسی تأثیر کیفیت اقلام تعهدی بر صرف ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس لندن، و ریسک اطلاعاتی مرتبط با آن پرداخته اند. یافته های پژوهش آن ها نشان داد که شرکت های با کیفیت اقلام تعهدی پایین، نسبت به شرکت هایی که کیفیت اقلام تعهدی بالایی دارند، بازده ی بالاتری را نشان می دهند. همچنین، آن ها دریافتند که کیفیت اقلام تعهدی، بازده مقطعی سهام را پیش بینی می نماید و عامل کیفیت اقلام تعهدی، انحراف (سری) زمانی در صرف ریسک پورتفوی ها را توضیح می دهد.
آلوک و همکاران[۶۸] (۲۰۰۹) در تحقیقی به بررسی کیفیت سود و ضریب واکنش سود، در شرایطی که افزایش با ثبات در سود همراه با افزایش با ثبات در درآمد پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که شرکت‌های با رشد سود همراه با افزایش درآمد از کیفیت سود بالاتری نسبت به شرکت های با رشد همراه با کاهش هزینه برخوردار می‌باشند. همچنین، شرکت های با افزایش درآمد عملکرد عملیاتی آتی بالاتری دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد شرکت هایی که دارای رشد همراه با درآمد هستند، ضریب واکنش سود بالاتری دارند.
کیم و کی[۶۹] (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان “کیفیت اقلام تعهدی، بازده ی سهام و شرایط اقتصاد کلان” که بر اساس اطلاعات استفاده شده در پژوهش کور و همکاران (۲۰۰۸) و در همان بازه ی زمانی انجام پذیرفت. آن ها با تعدیلاتی که بر روی بازده ی سهام شرکت ها انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین کیفیت اقلام تعهدی و صرف ریسک سهام شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در تصمیمات اقتصادی خود باید ریسک اطلاعاتی مرتبط با آن را مدنظر قرار دهند. در پژوهش کیم وکی (۲۰۰۹) تعدیلات انجام شده بر بازده ی شرکت ها ، جهت حذف اثر بازده های غیر عادی بر نتایج پژوهش بود.
کیم و کی (۲۰۰۸) درپژوهشی با عنوان “کیفیت اطلاعات حسابداری، بازده سهام، و شرایط کلان اقتصادی” به بررسی این موضوع پرداختند که آیا کیفیت اطلاعات حسابداری قیمت گذاری می شوند یا خیر. هدف از تحقیق آن ها بررسی این موضوع بود که آیا کیفیت اطلاعات حسابداری که شاخص آن کیفیت اقلام تعهدی است، در قیمت سهام تاثیر گذاشته می شود. آن ها این امر را از دو دیدگاه مد نظر قرار دادند: نخست این که آیا رابطه معناداری بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده ی سهام وجود دارد یاخیر. البته پس از جداسازی سهام دارای قیمت پایین که احتمال بیش تری وجود دارد که تحت تاثیر معامله غیر مکرر و معامله گران سوداگر باشد. دوم، رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و شرایط کلان اقتصادی را که به عنوان شاخص هایی از متغیرهای سیاسی ایفای خدمت می کند، بررسی کردند. آن ها دریافتند که عامل ریسک کیفیت اقلام تعهدی از لحاظ آماری و اقتصادی بعد از جداسازی سهامی که قیمت پایینی دارند، قیمت گذاری می شوند. آن ها همچنین نشان دادند که کیفیت اقلام تعهدی با ریسک بنیادی مرتبط است که این از طریق چند مورد تایید می شود:
هرچه کیفیت اقلام تعهدی شرکت ها ضعیف تر باشد، حساسیت بیش تری نسبت به تغییر شرایط کلان اقتصادی دارد.
صرف ریسک مربوط به کیفیت اقلام تعهدی به طور سیستماتیک با شرایط کلان اقتصادی و چرخه های تجاری تغییر می کند و متفاوت است.
صرف ریسک کیفیت اقلام تعهدی و پراکندگی کیفیت اقلام تعهدی بین شرکت های دارای کیفیت حسابداری ضعیف و خوب با فعالیت های اقتصادی آینده مرتبط است. به طور کلی یافته های آن ها از این مباحثه که کیفیت اطلاعات حسابداری یک عامل ریسک قیمت گذاری شده است، پشتیبانی کرد.
کور و همکاران [۷۰] (۲۰۰۸) در پژوهشی با عنوان “آیا کیفیت اقلام تعهدی یک عامل محاسبه ی ریسک اطلاعات است؟” اثر ریسک اطلاعات ناشی از کیفیت اقلام تعهدی بر صرف ریسک سبدهای سرمایه گذاری، را بررسی کردند. آن ها به این نتیجه رسیدند که رگرسیون سری زمانی انجام شده در پژوهش فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵)، شواهد لازم برای اثبات این که کیفیت اقلام تعهدی یک عامل ریسک اطلاعات است، را فراهم نمی کند. در ادامه آن ها با بهره گرفتن از رگرسیون مقطعی دو مرحله ای فاما و مکبث[۷۱] (۱۹۷۳) اثر کیفیت اقلام تعهدی بر صرف ریسک سبدهای سرمایه گذاری رابررسی کردند؛ تا بدین وسیله ریسک اطلاعاتی مرتبط با آن را ارزیابی کنند. با بهره گرفتن از این آزمون، آن ها به هیچ مدرکی مبنی بر این که کیفیت اقلام تعهدی عامل ریسک در اطلاعات مرتبط با بازده می باشد، دست نیافتند.
دانلود پایان نامه
۲-۱۵-۲-پیشینه ی داخلی
در تحقیقات داخلی پژوهشی که به بررسی تأثیر کیفیت سود حسابداری بر ریسک نقدشوندگی سهام بپردازد یافت نشد. سایر پژوهش های انجام شده در این زمینه به شرح زیر می باشد:
شیخی (۱۳۹۰) به بررسی تأثیر کیفیت اقلام تعهدی بر صرف ریسک سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهد که کیفیت اقلام تعهدی توانایی لازم برای تبیین رفتار صرف ریسک سهام شرکت ها را ندارد. در ادامه مجدداً با تشکیل پورتفوی ساختگی و انجام رگرسیون مقطعی دو مرحله ای مجدداً اثر اقلام تعهدی بر صرف ریسک سهام شرکت ها آزمون شده است. نتایج انجام این آزمون نیز برای هر کدام از پورتفوی های ساختگی، دلالت بر عدم توانایی کیفیت اقلام تعهدی برای تبیین رفتار صرف ریسک سهام شرکت ها دارد.
ایزدی نیا ورسائیان (۱۳۸۹) به بررسی پراکندگی مالکیت و نقدشوندگی سهام پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهد که پراکندگی مالکیت از عوامل مهم اثرگذار بر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام شرکت ها است. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام نیز از مهم ترین معیارهای نقدشوندگی سهام شرکت ها محسوب می شود.
یحیی زاده فر و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی رابطه نقدشوندگی با بازده ی سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. رابطه نرخ گردش سهام به عنوان معیار نقدشوندگی با بازده ی سهام در بورس اوراق بهادار تهران در بازه ی زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ مورد بررسی قرار گرفته است. که نتایج پژوهش مبین وجود رابطه مثبت و معنادار بین ضریب متغیر نرخ گردش و بازده ی سهام است.
ایزدی‌نیا و رسائیان (۱۳۸۸) به بررسی وجود رابطه معنی‌دار بین کیفیت سود و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پرداختند. به منظور آزمون فرضیه‌ها از تکنیک آماری رگرسیون دو متغیره، روش اثرات ثابت با بهره گرفتن از داده‌های پانلی بهره گرفتند. نمونه ی انتخابی شامل ۱۱۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره ی زمانی، سال‌های بین ۱۳۸۱ و ۱۳۸۵ می‌باشد. نتایج پژوهش بیانگر آن‌است که تقریباً ۲۷ درصد تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، توسط تغییر در کیفیت سود توضیح داده می‌شود.
یحیی زاده فر وخرمدین (۱۳۸۷) به بررسی نقش عوامل نقد شوندگی و ریسک عدم نقد شوندگی بر مازاد بازده ی سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی متغیر های مستقل چهارگانه بر متغیر وابسته تحقیق تأثیر معنی دار داشته اند. بدین معنی که تأثیر عدم نقد شوندگی و اندازه ی شرکت بر مازاد بازده ی سهام، منفی؛ اما تأثیر مازاد بازده ی بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر مازاد بازده ی سهام مثبت بوده است.
رسائیان و حسینی (۱۳۸۷) در یک بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه ی سرمایه در ایران را بررسی کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد اجزای نقدی سود حسابداری توان پیش بینی و قدرت توضیحی ارزش بازار شرکت را دارند، ولی سه جزء تعهدی سود حسابداری ( شامل حساب های دریافتنی، موجودی کالا، حساب های پرداختنی) که در این پژوهش استفاده شده است، توان پیش بینی و توضیح ارزش بازار شرکت را ندارد. از این رو اجزای نقدی سود حسابداری به ارزش بازار شرکت مربوط است و نسبت به اجزای تعهدی از سود مندی بیشتری برخوردارند.
خواجوی و ناظمی (۱۳۸۴) رابطه بین کیفیت سود و بازده ی سهام با تاکید بر نقش اقلام تعهدی را در ۹۶ شرکت بورس اوراق بهادار تهران در طول سال های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ بررسی کردند و نشان دادند که میانگین بازده ی سهام شرکت ها، تحت تأثیر میزان اقلام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمی گیرد و به عبارت دیگر نمی توان پذیرفت که بین میانگین بازده شرکت هایی که اقلام تعهدی آن ها به کم ترین و بیش ترین میزان گزارش می شود اختلاف معنی داری وجود دارد.
۲-۱۶- خلاصه ی فصل
در این فصل ابتدا مبانی نظری پشتوانه ی تحقیق مورد بحث قرار گرفت. متغیرهای مختلف مورد بررسی توسط محققان مختلف برای ارزیابی کیفیت سود اشاره گردید. یکی از این معیارهای اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی می باشد که مدل های اندازه گیری آن نیز مطرح گردید. در ادامه نقدشوندگی سهام مورد مباحثه قرار گرفت و پیرامون مبانی نقد شوندگی سهام، ریسک نقدشوندگی سهام و تاثیر کیفیت اطلاعات و کیفیت سود حسابداری بر ریسک نقد شوندگی سهام مطالبی ارائه گردید. در بخش دوم به پیشینه ی خارجی و داخلی این تحقیق، و تحقیقات مشابه اشاره شد. ملاحظه گردید که تحقیقی که از تمام جهات مشابه با این تحقیق باشد، در داخل ایران اجرا نشده است؛ آن چه ادامه ی مسیر را روشن می کند، چگونگی انجام و به عبارتی روش تحقیق است. روش تحقیق مسیر تحقیق را روشن می کند و محقق را در جهت دست یابی به نتایج هدایت می سازد. این موضوع در فصل ۳ تشریح خواهد شد.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
روش پژوهش مجموعه ای از قواعد، ابزار و راه های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دست یابی به راه حل مشکلات است. در این میان انتخاب روش مناسب پژوهش، جهت دستیابی به نتایج واقعی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، در این فصل با بهره گرفتن از چارچوب نظری و روش های به کار گرفته شده در پژوهش های قبلی، روش مناسب جهت بررسی فرضیه های پژوهش انتخاب می شود.
در این فصل ابتدا نوع پژوهش، جامعه ی آماری، روش نمونه گیری و نحوه ی جمع آوری داده ها بیان می شود. سپس فرضیه، مدل پژوهش، متغیرها و نحوه ی محاسبه ی آن ها و نحوه ی پرتفوی بندی شرکت های نمونه تشریح می شود. در نهایت روش شناختی پژوهش و آزمون های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل نتایج، مورد اشاره قرار می گیرد.
۳-۲- نوع پژوهش
با توجه به اهمیت و کاربرد نتایج این پژوهش که می تواند زمینه ی مناسب تری برای اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری فراهم آورد، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است. از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی ـ همبستگی است . زیرا از یک طرف وضع موجود را بررسی می نماید و از طرف دیگر رابطه بین متغیرهای مختلف را با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون، تعیین می نماید.
۳-۳- جامعه آماری
در این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه ی آماری در نظر گرفته می شود.
۳-۴-قلمرو پژوهش
هر پژوهش باید دارای قلمرو و دامنه ی مشخصی باشد تا پژوهشگر در تمامی مراحل پژوهش، بر موضوع پژوهش احاطه ی کافی داشته باشد و بتواند براساس آن نتایج حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد. قلمرو این پژوهش از نظر موضوعی، مکانی و زمانی بررسی می شود:
۳-۴-۱- قلمرو موضوعی پژوهش
از آن جایی که موضوع این پژوهش عبارت از تاثیر کیفیت سود حسابداری بر ریسک نقدشوندگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران می باشد، لذا قلمرو موضوع از این حیث، در زمره ی مطالعات مالی کلاسیک طبقه بندی می گردد.
۳-۴-۲- قلمرو مکانی پژوهش
هر پژوهش باید دارای قلمرو و دامنه ی مشخصی باشدکه قلمرو مکانی این پژوهش، کلیه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دلیل انتخاب شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، دسترسی آسان به اطلاعات مالی شرکت ها، قابلیت اتکای بالای اطلاعات و قابل مقایسه بودن این گونه اطلاعات است.
۳-۴-۳- قلمرو زمانی پژوهش
در این پژوهش به منظور آزمون فرضیه های مورد نظر، دوره زمانی از سال های۱۳۸۵ الی ۱۳۸۹ می باشد. از آن جایی که در تخمین مدل کیفیت اقلام تعهدی و محاسبه ی انحراف معیار، نیاز به اطلاعات t-4،t-1، t و t+1 می باشد؛ لذا به منظور تکمیل اطلاعات مورد نیاز، اطلاعات سال ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۰ جمع آوری گردید.
۳-۵- روش نمونه گیری و حجم نمونه
در این پژوهش، نمونه گیری با بهره گرفتن از روش نمونه گیری سیستماتیک انجام شده است. لذا نمونه ی انتخابی شامل کلیه ی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ی زمانی ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۰ که واجد شرایط زیر بودند، به عنوان نمونه انتخاب و مابقی حذف گردیدند.
سال مالی آن­ها منتهی به ۲۹ اسفند ماه هر سال باشد.
طی بازه ی زمانی پژوهش، سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
اطلاعات صورت های مالی آن ها از سال ۱۳۸۰ به طور کامل و پیوسته، در دسترس باشد.
به منظور همگن بودن اطلاعات جزء شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی (بانک ها و لیزینگ) نباشند.
ارزش دفتری شرکت ها در دوره ی زمانی پژوهش، مثبت باشد (به دلیل استفاده از مدل فاما و فرنچ(۱۹۹۳).
بر اساس شرایط فوق الذکر، ۱۰۰ شرکت در بازه ی زمانی ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۰ انتخاب گردیدند که اسامی شرکت های انتخاب شده در فایل firms، موجود در لوح فشرده و پیوست کاغذی ارائه شده است.
۳-۶- نحوه گردآوری اطلاعات
در این پژوهش اطلاعات مورد نیاز به روش های زیر جمع آوری شده است:

نظر دهید »
اولویت بندی و ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهرهای مقصد گردشگری- فایل ۶
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مدل شهردار قوی
در این مدل به طور روشن بر اصل رهبری سیاسی تاکید می شود که در قالب شهردار تبلور یافته است. این مدل در کشور های جنوبی یا شرقی اروپا قابل مشاهده است: اسپانیا، فرانسه، یونان، ایتالیا، پرتغال، قبرس و مجارستان. به غیر از برخی از تفاوت های قابل توجه در طراحی نهادی آنها و بدون کاووش عمیق در سیستم انتخابی آنها، این کشور ها دارای مدلی مشترک از سازمان اداری و سیاسی شهر هستند. شهردار، بازیگر سیاسی است که از نظر قانونی، وظایف اجرایی نیز به او اعطا شده است. به بیان دقیق و رسمی، شهردار مسئول اجرای تصمیمات شورا از طریق مدیریت و نظارت بر سازمان شهرداری و پرسنل آن است. این وضعیت ممکن است به این دلیل باشد که شهردار کنترل اکثریت سیاسی شورا را در اختیار دارد و یا به سبب آن باشد که تقسیم قدرت و وظایف روشنی بین شورا و شاخه اجرایی از طریق وارد کردن خصوصیات جایگاه ریاست جمهوری در شکل یک حکومت محلی – به عنوان مثال انتخاب مستقیم شهردار – ایجاد شده است. این پدیده به طور مشخص در کشور های ایتالیا، پرتغال و مجارستان دیده می شود که در آنها شهردار اغلب دارای قدرت چشم گیری است. سیستم اداری و سیاسی محلی پیرامون این شخص سازمان می یابد. در سازمان شهرداری های شهر های بزرگ و متوسط، مقام شهردار معمولا یک شغل تمام وقت است. مدیران عمومی شهر در سالهای اخیر از میان کارکنان شهرداری بوده اند. اگرچه این موضوع در کشورهای مختلفی به استثنا فرانسه، قبرس و مجارستان مورد تردید قرار گرفته است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل رهبری جمعی
در مدل رهبری جمعی که در کشور های بلژیک، هلند، لوکزامبورگ و جمهوری چک دیده می شود، مرجع تصمیم گیری یک هیئت تخصصی[۴۹] یعنی کمیته اجرایی[۵۰] است. این کمیته که اکثریت وظایف اجرایی بر عهده آن است از اعضای شورای شهر با وظایف حکومتی[۵۱] تشکیل می شود و توسط شهردار سرپرستی می شود. با این وجود در بلژیک، هلند و لوکزامبورک شهردار توسط حکومت مرکزی یا پادشاه منصوب می شود، اگرچه درجه نظارت هیئت مرکزی در این سه کشور متفاوت است. در نتیجه، نقش شهردار چه در عرصه اجرا و چه در سطح نمادین دارای اهمیت کمتری است. در این مدل تاکید بر طبیعت جمعی رهبری است و نه بر تخصص گرایی فردی یا رهبری سیاسی. کشور های لوکزامبورک و بلژیک کاملا مشابه هستد. شاخه اجرایی دارای مسئولیت های مهمی به منظور مدیریت عملیاتی شرکت های محلی است و مسئولیت اجرای تصمیمات شورای شهر را بر عهده دارد. شهردار از میان اعضای شورای شهر انتخاب می شود و رهبر تشریفاتی[۵۲] شهرداری است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل رهبری توسط کمیسیون
در دانمارک، سوئد و تا حد کمتری در لتونی، قدرت خود سازمان دهی مراجع محلی بر پایه یک طراحی نهادی حداقلی، به طور کامل با دیگر کشور های اروپایی مورد مطالعه متفاوت است. این امر اکنون منجر به ظهور شکل های نا متجانس حکومت محلی شده است. به عنوان مثال از طریق این قدرت در دانمارک و سوئد، شورای شهر حتی دارای توانایی اصلاح سیستم های انتخاباتی و مقرراتی است که ترکیب هیئت های اجرایی مسئول قانون گذاری در مسائل محلی را تعیین می کند.
مهمترین وجه اشتراک حکومت های محلی در این کشورها آن است که یک هیئت اجرایی تخصصی در آن ها وجود دارد که وظایف مدیریت استراتژیک و هماهنگی را انجام می دهد. در کشور سوئد این نقش بر عهده کمیته اجرایی است و در دانمارک و لتونی بر عهده کمیته مالیه قرار دارد. رئیس این کمیته رهبر سیاسی است که در هر سه کشور از طریق اکثریت سیاسی شورای شهر تعیین می شود. از سوی دیگر امور اجرایی توسط کمیته های دائمی که شورای شهر آنها را ایجاد می کند انجام می پذیرد. شورا همچنین دورنما و قلمرو اختیارات این کمیته ها را تعیین می کند. این کمیته ها تصمیم شورا را آماده می کنند، بر اجرای آنها نظارت می کنند و مدیریت امور مرتبط با قلمرو اختیارات خود را در چارچوب بودجه مصوب پیگیری می کنند. در این کشورها ، سطح بالایی از تفرق ممکن است در انجام وظایف اجرایی از طریق استفاده از نمایندگان پدید آید (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل شورا – مدیر شهر
این مدل در میان کشور های اتحادیه اروپایی در دو کشور فنلاند و ایرلند و همچنین در کشور های نروژ، استرالیا و بسیاری از حکومت های محلی در کشور آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مدل همه وظایف اجرایی در اختیار یک مدیر متخصص (مدیر شهر) است که توسط شورای شهر منصوب می شود. اگرچه در ایرلند انتصاب این مدیر بر اساس توصیه های کمیسیون انتصابات حکومت های محلی صورت می گیرد وشورا نمی تواند آن را رد کند.
شورای شهر دارای اختیارات کلی در ارتباط با سیاست های عمومی است. با این وجود نمی تواند در وظایف اداری و اجرایی که در دست مدیر شهر به عنوان رهبر اجرایی واقعی است دخالت نماید. شهردار صرفا ریاست شورای شهر را به عهده می گیرد و معمولا به صورت پاره وقت در این شغل به فعالیت می پردازد. وی عمدتا نقش نمایندگی و تشریفاتی (نمادین) دارد ، حتی اگر رهبری اکثریت سیاسی شورا را بر عهده داشته باشد (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
سایر مدل ها
بررسی های انجام شده نشان می دهد کشور هایی مانند انگلستان و مالت در هیچ یک از گروه های چهار گانه فوق قرار نمی گیرند. به عبارت دیگر هریک از این کشور ها دارای مدل خاصی از مدیریت شهری هستند. در انگلستان، ساختار حکومت محلی در بخش های مختلف این کشور متفاوت است. این سیستم در حال بازنگری است و هدف آن تقویت مشروعیت و گسترش اختیارات حکومت منطقه ای و همچنین تجدید ساختار حکومت محلی است. در حال حاضر در بعضی مناطق، یک شورا تمام خدمات حکومت محلی را تامین می کند و در مناطق دیگر شورای دو سطحی وجود دارد. علاوه بر اینها ممکن است در شهرهای کوچک، شورای شهر یک محدوده کاملا محلی را پوشش دهند. در انگلستان ۳۴ شورای شهرستان وجود دارد. هریک از شوراهای شهرستان جمعیتی در حدود ۵۰۰۰۰۰ الی ۱۵۰۰۰۰۰ نفر را پوشش می دهند. در این محدوده ها یک ساختار دو سطحی از حکومت محلی وجود دارد. شوراهای بخش که محدوده های کوچکتر در درون شهرستان را پوشش می دهند برخی از خدمات را تامین می کنند. معمولا بین ۴ الی ۱۴ شورای بخش در محدوده هر شهرستان وجود دارد که هریک جمعیتی حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر را پوشش می دهند.
تصویب قانون حکومت محلی سال ۲۰۰۰ میلادی تغییرات چشمگیری در ساختار نهادی حکومت های محلی انگلستان ایجاد کرده است. بر اساس این قانون (مدل های اجرایی) متفاوتی تعریف شده است که ظهور رهبری سیاسی اجرایی در مدیریت شهری را تشویق می کند. این مدل ها عبارتند از: شاخه اجرایی مرکب از یک شهردار و یک شورا، یک رهبر اجرایی و یک شورا و یک شهردار و یک مدیر شهری. با اجرای این مدل ها، نقش شهردار تغییر چشمگیری یافته و از یک عنوان تشریفاتی به یک شخصیت سبک اروپایی[۵۳] تبدیل شده است. سه سال پس از تصویب این قانون اکثریت غالب شهرهای با جمعیت بیش از ۸۵۰۰۰ نفر و یک سوم سایر شهرها به جز لندن، مدل شهردار و شورا را انتخاب کرده اند. در لندن روش انتخاب مستقیم شهردار پذیرفته شده است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
سیر تحول مدل های مدیریت شهری در ایران
در اسناد قانونی مربوط به نظام مدیریت شهری در ایران به صورت مشخص به نوع نظام یا مدل مورد استفاده اشاره ای نشده است. اما از طریق بررسی روابط قانونی شورا، شهرداری و دولت مرکزی استخراج نوع مدل و بیان آن امکان پذیر است. به طور کلی قوانین اصلی مرتبط با شهرداری ها از آغاز دوره قانون گذاری به سبک جدید در ایران (پس از انقلاب مشروطه) عبارتند از:

 

    • قانون بلدیه ۱۲۸۶ هجری شمسی.

 

    • قانون بلدیه ۱۳۰۹ هجری شمسی .

 

    • قانون تشکیل شهرداری ها و انجمن شهر و قصبات ۱۳۲۸٫

 

    • لایحه قانونی شهرداری مصوب ۱۳۳۱٫

 

    • قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴٫

 

    • مدل کنونی منبعث از قانون شهرداری ۱۳۳۴ و قانون شوراها مصوب ۱۳۷۵ و اصلاحی سال ۱۳۸۲٫

 

بر اساس قوانین فوق، مهمترین ویژگی های مدل غالب مدیریت شهری در ایران در دوره های مختلف به شرح جدول زیر است:
جدول۲- مدل های غالب مدیریت شهری در ایران، (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰)
جمع بندی
عوامل مختلفی مانند اختیارات شهردار و شورای شهر، ساز و کارهای نظارت شورا بر شهرداری، قدرت وتوی تصمیمات شورا توسط شهردار، مرجع استیضاح و برکناری شهردار، مرجع انحلال شورا و رابطه مدیریت شهری با حکومت مرکزی، تعیین کننده ماهیت نظام مدیریت شهری و محلی هر کشور است.
بررسی روند های جهانی و گرایش های موجود در کشور های توسعه یافته جهان، نشان می دهد تقویت حکومت های محلی و مدیریت های شهری مورد توجه کشور های مختلف قرار گرفته است. این روند به طور مشهود در تحولات صورت گرفته در کشور هایی چون آمریکا، انگلستان و سایر کشور های اروپایی به چشم می خورد. در این کشور ها، با اقداماتی جدی در زمینه افزایش قدرت حکومت های محلی صورت گرفته و یا آنکه این امر، موضوع بحث محافل سیاسی و تخصصی جامعه است. برای مثال انتخاب مستقیم شهرداران به عنوان روندی در حال افزایش، چه در کشور آمریکا و چه در کشور های اروپایی، حرکتی در جهت تقویت خودگردانی محلی، تقویت حکومت و نهادهای مدیریت محلی و نیازمند سطح مناسبی از دموکراسی محلی است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین بررسی انواع نظام های مدیریت شهری و روش های انتخاب شهردار و شورای شهر در شهر های مختلف کشور های اروپایی و آمریکایی حاکی از تنوع مدل های مدیریت شهری در هریک از کشور هاست. نحوه انتخاب شهردار و عوامل دیگری چون مدل مدیریت شهری، منشور شهر، نوع نظام کلان حکومت (فدرال، متمرکز و …..) و قوانین ملی و منطقه ای مرتبط با حکومت های محلی، اثر تعیین کننده ای در وضعیت حکومت های محلی و قدرت نهادهای مدیریت شهری دارد.
شهرهای مقصد گردشگری
نواحی شهری به علت آنکه جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی بسیار دارند غالباً مقاصد گردشگری مهمی محسوب می‌شوند. شهرها معمولاً جاذبه‌های متنوع و بزرگی شامل موزه‌ها، بناهای یادبود، سالن‌های تئاتر، استادیوم‌های ورزشی، پارک‌ها، شهربازی، مراکز خرید، مناطقی با معماری تاریخی ومکان‌هایی مربوط به حوادث مهم یا افراد مشهور را دارا هستند که خود گردشگران بسیاری را جذب می‌کند. به عبارت دیگر محل سکونت، سرو غذا، ارتباطات، حمل و نقل و سایر خدمات گردشگری در شهرها واقع‌اند که بازدیدکنندگان از مناطق اطراف شهر و خود شهر از آن استفاده می‌کنند (فرج‌زاده‌ی اصل، ۱۳۸۴). «گردشگری شهری، عملکرد متقابل گردشگر- میزبان و تولید فضای گردشگری در رابطه با سفر به مناطق شهری با انگیزه‌های متفاوت و بازدید از جاذبه‌ها و استفاده از تسهیلات و خدمات مربوط به گردشگری است که آثار متفاوتی را بر فضا و اقتصاد شهری بر جای می‌نهد (پاپلی، ۱۳۸۵).
بسیاری از جاذبه ها و تسهیلات رفاهی اساسا برای خدمت به شهروندان توسعه یافته اند، ولی استفاده ی گردشگران از این تسهیلات می تواند به تداوم آنها کمک کند. از این گذشته، شهرها ممکن است مبادی و ورود و خروج گردشگران به کشور یا منطقه باشند و برای گردشگرانی که به نواحی اطراف آن شهر مسافرت می کنند تبدیل به پایگاه شوند. هتل ها و سایر تسهیلات گردشگری بخشی تفکیک نا پذیر از بافت شهری هستند و به مسافران تجاری و تفریحی خدمات می دهند. توان بازرگانی یک شهر به گونه ای نیرومند در جذابیت گردشگری، در تحرک و جنب و جوش و درآماده سازی فضا در مرکز و در اطراف شهر مؤثر است (کازس وهمکاران، ۱۳۸۲).
در این ارتباط می‌توان به شهرهایی همچون پاریس، لندن، نیویورک اشاره کرد که در درون خود جاذبه‌های بسیاری را جای داده‌اند. در فرانسه شهرها نخستین و مهم ترین فضاهایی هستند که مورد توجه و دیدار گردشگران قرار می گیرند (کازس و همکاران، ۱۳۸۲). برج ایفل شاید یکی از بازرترین نمادهای گردشگری باشد. این بنا نماد شهر پاریس و از جهتی خود گردشگری است. این برج هیچ کاربرد خاصی غیر از کابرد گردشگری ندارد. دیدار از پاریس بدون بازدید از این بنای تاریخی تقریباً غیر ناممکن است ( برنز، ۱۳۸۵) .
رویدادهای عظیم ورزش مثل بازرسی های المپیک، جام جهانی فوتبال، نمایشگاه های بزرگ بین المللی، عیدها و جشن ها و… در ترسیم شهر به عنوان یک جاذبه برای گردشگران عمل می کند. نمایشگاه های بین المللی بزرگ یا تاریخی (برگزاری مراسم یادبود انقلاب آمریکا در سال ۱۹۷۶، انقلاب فرانسه در سال ۱۹۸۹) و مراسم مذهبی (زیارت های بزرگ در رم، مکه، بنارس و…)، برگزاری عیدها و جشن ها (جشن آبجوخوری در مونیخ، کارناوال های، بازسازی صحنه های تاریخی، جشن های گاوبازی و… از جاذبه های گردشگری شهری محسوب می شوند. عوامل ویژه ای در ایجاد تحول در گردشگری شهری نقش داشته اند. گردشگری شهری پدیده ای بس قدیمی است که، پس از سال های پرشکوه و جلالی که به دیدار نخبگان و اشراف از محله ها و مکان های باب روز اختصاص داشت، در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مرحلۀ گذاری را طی کرد و نوعی سیر قهقرایی به خود دید (کازس و همکاران، ۱۳۸۲). تظاهرات و تجلیات هنری در همۀ سطح های فضایی می تواند جذاب ترین دلیل استقبال گردشگران از رفتن به یک شهر یا روستا باشد ( کازس و همکاران، ۱۳۸۲).
در گردش‌های درون‌شهری به مراکز پرجمعیت توجه می‌شود و مکان‌هایی که از نظر فرهنگی مورد توجه خاص قرار می‌گیرند، خود جزئی از این سفر را تشکیل می‌دهند. کیفیت مقصد افراد، جوّ حاکم بر محیط و صمیمیت ساکنان محلی از جمله ویژگی‌هایی است که می‌تواند، از نظر فرهنگی، اهمیت زیادی داشته باشد و تصویری نیکو از آن مکان در ذهن افراد ایجاد نماید، که در نتیجه آن‌ها را جذب می‌کند. می‌توان شهر نیویورک را نمونه‌ای از مکان‌هایی دانست که از نظر گردش‌های درون شهری، افراد را جذب می‌کند. تعداد زیاد رستوران‌ها، گوناگونی و تنوع غذاهایی که در این مکان‌ها عرضه می‌شود، موزه‌ها، سالن‌های موسیقی، سینماها، هنرهای بصری، وجود قومیت‌های مختلف و‌ آثار تاریخی از جمله عواملی هستند که موجب جذب بازدیدکنندگان می‌شوند. امروزه گردشگری شهری را به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی، اجتماعی و رفاهی شهر و شهرنشینان می‌دانند. به همین دلیل مسئولان امور گردشگری و شهری در پی ارتقا و گسترش آن برآمدند. لیکن این ارتقا و گسترش خود مستلزم ایجاد شرایط ویژه ساختاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. تنها پیشینه کهن شهر، میراث گرانبهای فرهنگی و تاریخی، اماکن تفریحی و سرگرمی فراوان و نظایر اینها برای موفقیت در عرصه گردشگری شهری و جلب گردشگر کافی نیست. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری شهری، وجود زیر ساخت‌های مناسب شهری و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و مانند اینهاست. دومین شرط برای تضمین موفقیت سیاست توسعه گردشگری شهری، نظم و نسق دادن و آمایش جاذبه‌های شهر و ایجاد تسهیلات و امکاناتی است که دسترسی به جاذبه‌ها را بیش از پیش آسان سازد (تفلر و همکاران[۵۴]، ۲۰۰۸).
شهر نور
شهرستان نور با مساحتی معادل ۲۶۷۵ کیلومتر مربع در غرب استان مازندران واقع شده که شهرهای نوشهر و چالوس در غرب ،استان تهران در جنو ب و دریای مازندران در شمال آن قرار دارند .از نظر پستی و بلندی این شهر ستان دارای دو قسمت جلگه ایی و کوهستانی است که به تبع آن آب و هوای معتدل ، مرطوب ، سرد را دارد
پوشش گیاهی شهرستان نور شامل دو قسمت جنگل و مرتع است که قسمت جنگلی آن به وی‍ژه در فصول بهار و پاییز بسیار زیبا و دیدنی است . در حال حاضر شهرستان نور دارای ۲۳۲ نقطه روستایی و پنج نقطه شهری شامل شهر های نور ، رویان ، چمستان ، بلده ، ایزدشهر و شهرکهای مسکونی متعدد است
در طول تاریخ این سرزمین سبز موطن رجال بزرگ علمی،سیاسی،مذهبی و فرهنگی چون شیخ فضل الله نوری ، علامه نوری،نیما یوشیج،ابو عبد الله ناتلی استاد ابو علی سینا ، استاد بنان ،دکتر پیروز مجتهدزاده، ،شهیدعباسعلی ناطق نوری ،شیخ علی اکبر ناطق نور ی، حاج احمد ناطق نوری ،رحمان رضایی و حامد کاویانپور بوده است
شهر نور از دو جاده ارتباطی با نام های هراز و کندوان با استان تهران مرتبط می شود. و نیز جاده دیگری در دست احداث است که با عبور ازشرق شهر بلده ،نور را به شمال تهران ارتباط می دهد.
گستردگی شهر نور از سواحل دریا تا ارتفاعات البرز میانی،وجود تنوع آب و هوایی ،رودخانه ها ، آبشارهای طبیعی همراه با آثار تاریخی و باستانی اعتبار ویژه ایی به این شهر بخشیده که میتواند در زمینه برنامه ریزی سفر و سرمایه گذاری کاملا” موثر باشد
شهر چالوس
نام این شهر در گذشته‌های دور سالوس یا شالوس بود که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر به نام کبیره و کچه نیز وجود داشته‌است. بعضی از علمای جغرافیانویس، چالوس را از آبادی‌های طبرستان دانسته‌اند. قیام علویان در طبرستان از یک شورش محلی که در آن ولایت بر ضد بی‌رسمی‌های عمال و حکام طاهریان درگرفت در نواحی کلاروشالوس (=چالوس)‌ روی داد و آرام آرام از دیلمان تا جرجان تقریباً همه جا را فراگرفت. در ورود شورشیان علوی به طبرستان، شورشیان دیلم با وجوه مردم کلار و چالوس و رویان نسبت به امام علوی اظهار وفاداری کردند [۲]. محمد بن اویس از امرای دوره تسلط خلفای عرب به دستور خلیفه معتصم به حکمرانی چالوس منصوب شد. محمد بن اویس خود در رویان (قسمتی از طبرستان) استقرار یافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد. شهر چالوس در زمان حمله امیر تیمور تخریب شد و سپس تا قرن‌های متمادی به صورت روستایی کوچک درآمد. در دهه اول قرن حاضر(۱۳۱۰) با پشتیبانی دولت وقت آرام آرام به صورت شهری سازمان یافته در آمد و امروزه به شهری زیبا با امکانات فراوان جهانگردی تبدیل شده‌است. درباره وجه تسمیه این شهر می‌گویند چون بخش جلگه‌ای نسبت به ارتفاعات پست تر دیده می‌شود. و به همین دلیل آن را «چاله‌است» یا «چاله‌اس» می‌نامیدند که به مرور زمان به چارلس و چالوس تغییر نام یافت. شهرستان چالوس در غرب استان مازندران و در ساحل دریای خزر واقع شده و دارای سابقه تاریخی فراوانی بوده و به خاطر سرسبزی و زیبایی‌ها به عقیق همیشه سبز مشهور است. این شهرستان ازشمال بهدریای خزر، جنوب بهاستان تهران و از غرب به شهرستان عباس‌آباد و از شرق به شهرستان نوشهر متصل می‌باشد، مساحت آن ۲۸۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۱۵۰هزار نفر و دارای بیش از ۱۰۰روستا می‌باشد. براساس یافته‌های باستان شناسی، تاریخ قدیمی‌ترین ساکنین این شهرستان در کلاردشت به هزاره دو قبل از میلاد می‌رسد. گویش اصلی و غالب ساکنین این شهرستان فارسی است. هوای چالوس مانند دیگر نقاط مازندران و گیلان متغیر و مرطوب بوده ومیزان دمای هوا در تابستان ۲۵تا ۳۶و در زمستان ۵ تا ۱۲ درجه سانتیگراد متغیر بوده و به همین دلیل دمای هوای این شهرستان نه زیاد گرم و نه زیاد سرد می‌باشد. ارتفاعات چالوس غالباً پوشیده ازبرف بوده و سرمای بهمن ماه ازدیگرماه‌های سال درچالوس بیشتر و گرمای تیرماه تا نیمه اول مرداد ازدیگر ماه‌ها بیشتر است. جاذبه‌های مهم گردشگری این شهر کاخ چایخواران، کاخ اجابیت، دریاچه ولشت، منطقه ییلاقی، کوهستان دلیر، کلاردشت، پارک جنگلی فین، تله‌کابین نمک آبرود و هتل استقلال خزر می‌باشد.
شهر بابلسر
شهرستان بابلسر با وسعت حدود ۷/۳۴۵ کیلومتر مربع معادل ۴/۱ درصد مساحت استان را به خود اختصاص داده است . این شهرستان در قسمت مرکزی استان قرار گرفته و از شمال به دریای خزر ، از جنوب به شهرستان بابل ، از شرق به شهرستان جویبار و از غرب به شهرستان محمودآباد محدود شده است . این شهرستان دارای ۴ مرکز شهری ، ۴ بخش ، ۸ دهستان و ۹۳ آبادی دارای سکنه است .
این شهرستان از جمله مناطق استان مازندران است که فاقد مناطق مرتفع کوهپایه و کوهستانی است و تمام وسعت آن به صورت اراضی جلگه ای و دشتی نمایان است . رودخانه های سجاد رود ، بابلرود و کلارود که در شهرستان بابل جاری است در نزدیکی پل محمدحسن خان بابل به هم پیوسته و همراه با رود تلار در شهرستان بابلسر به دریای خزر میریزد .
نام قدیمی بابلسر ((مشهدسر)) است که بنا به اعتقاد قدما انتخاب این نام بدان جهت است که سر امامزاده ابراهیم (علیه السلام) ، برادر حضرت امام رضا (علیه السلام) در آنجا مدفون شده است . به واسطه آثار قدیمی موجود می توان به قدمت تاریخی شهر پی برد ، بنای امامزاده ابراهیم (علیه السلام) با چارچوب منقوش می باشد که قدیمی ترین آنها مربوط به ۸۴۱ هجری قمری است . در سال ۱۳۱۱ با شروع تحول در شئون مختلف کشور ، مشهدسر نیز به بابلسر تغییر نام یافت و به سرعت رو به آبادانی نهاد و خیابان بندی، ساختمان سازی جدید و مدرن و ایجاد پل معلق فلزی و سد بندی دو طرف رودخانه بابلرود که از وسط شهر میگذرد، آسفالت خیابانها، ساختمان شهرداری و شهربانی، اداره پست و تلگراف و ساختمان هتل بزرگ (دانشگاه مازندران فعلی) و … انجام گرفت.
جمعیت شهرستان بابلسر در سال ۱۳۷۵ حدود ۱۵۵۲۶۵ نفر بوده که با توجه به برآورد این رقم در سال ۱۳۸۳ به ۱۷۸۳۸۸ نفر رسیده است . تغییرات جمعیت در سال ۱۳۸۳ نسبت به سال ۱۳۷۵ ، برابر ۹/۱۴ درصد بوده است . همچنین در سال ۱۳۸۳ از تعداد کل جمعیت شهرستان ۳/۴۷ درصد آن را جمعیت روستایی تشکیل داده بودند . این شهرستان یکی از شهرستانهای شهیدپرور استان مازندران بوده که با داشتن ۶۸۸ شهید ، ۲۰۲۷ جانباز و ۱۲۱ آزاده نقش موثری در جنگ تحمیلی داشته است .
در کتاب راهنمای بابلسر می خوانیم : (شهر زیبای بابلسر در گذشته مشهدسر نام داشته است . اطلاع دقیقی از این شهر در دست نیست ولی روایت مقرون به حقیقت که مورد تایید منتقدین هم می باشد بدین قرار است که در نهصد سال قبل چندین خانواده معروف مازندرانی که در آن زمان مسیر مشهرسر غیر از مسیر فعلی بوده است از آبادی پازوار که زادگاه امیر پازواری بود جهت ماهیگیری و سکونت به این منطقه آمدند. )
ملاجان منجم درسفرش به همراه شاه عباس اول در سال ۱۰۱۶ ه.ق به مازندران اینگونه می گوید: ( کشتی ها از کوچک و بزرگ در میان دریا و رودخانه بسیار بود و انتظار می کشیدند ، عجب جایی منزه و باصفا و کنار دریا و چمن های سبز و …). ناصرالدین شاه در سفرنامه خود در سال ۱۲۴۹ ه.ش به مازندران می گوید : ( در مشهدسر پل چوبی بسیار طویلی برروی بابلرود بسته اند که وی نیز روی آن گذشته است و از کاروانسرایی سخن می گوید که به دستور وی آنجا ساخته بودند و می گوید که بعضی از تجار روس در کاروانسرا منزل دارند که با ساری و بارفروش و شاهرود تجارت میکنند. )
شهرستان بابلسر در مدار معتدل گرم قرار گرفته و روش ضریب اعتدال این شهرستان بسیار معتدل است که دارای بادهای محلی به نامهای دشت وا ، گله وا ، خزری ، بادسام ، کوسری وا، دشت واستریک ، گله واستریک ، جعفر قاسمی و یا استرآبادی وا ، صورت وز و آفتاب شو می باشد . این شهرستان دارای ۳ بخش مرکزی(به مرکزیت شهربابسر) ، بهنمیر(به مرکزیت شهربهنمیر) و رودبست (به مرکزیت شهرهادی) می باشد .
شهرستان بابلسر در حاشیه بزرگترین دریاچه جهان و سواحل زیبا قرار دارد که یکی از مهمترین مناطق توریستی و مهمانپذیر کشور می باشد. این شهرستان به علت قرار گرفتن در مسیر شاهراه شرق به غرب استان مازندران، با وجود پلاژهای متعدد در نوار ساحلی و اماکن اختصاصی مختلف از جمله اقامتگاههای سازمانی مانند متل بانک کشاورزی، رفاه، مسکن، ملی، ویلاهای دریاکنار، خزرشهر، دریاسر و همچنین رودخانه بابلرود از مرکز شهر بر جلوه و زیبایی آن افزود و این شهر را در یک موقعیت ممتاز توریستی قرار داده است. همچنین عده ای بر این عقیده اند که قدیمیترین نام، مشهد سبز بوده است. یعنی مشهدی که سبز است. واژه مشهد بخاطر سر امام رضا (ع) و شهر مشهد کنونی و واژه سبز به علت سر سبزی خرمی و زیبایی منطقه بوده و به مرور زمان به مشهدسر تغییر نام یافت .
امکانات این شهر تا اتمام دوره قاجاریه توسعه چندانی نداشت، بطوریکه یک خیابان اصلی، دو باب حمام، یک مدرسه بنام احمدیه (دبستان نرجس فعلی) و تاسیسات اولیه شیلات و گمرک و چند باب مغازه بیش نبود.

نظر دهید »
اثر دو نوع برنامه تمرینی ۴ هفته ای مقاومتی و پلیومتریک بر عملکرد فوتبالیست‌های پسر ۱۵ تا ۱۷ سال- فایل ۲
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

امضاء

 

 

 

ازمحضر جناب آقای دکتر وحید تأدیبی در مقام استاد راهنمای یک و آقای دکتر عبدالحسین پرنو در مرتبه استاد راهنمای دو که از راهنمایی­های ارزنده ایشان در تمامی مراحل این تحقیق بهرمند گردیده­ام کمال تشکر را دارم.
سپاسگذار کسانی هستم که سراغاز تولد من هستند. از یکی زاده می­شوم و از دیگری جاودانه، نه می­توانم موهایشان را که در راه عزت من سفید شد، سیاه کنم و نه برای دست­های پینه بسته شان که ثمره تلاش برای افتخار من است، مرهمی دارم. پروردگارا توفیقم ده که هر لحظه شکرگزارشان باشم و ثانیه­های عمرم را در عصای دست بودنشان بگذرانم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین از تمامی دوستان و همکلاسی­ها از جمله آقایان احسان حسینی بیدختی، حمزه متقی، یعقوب مرادی و آزاد محمدی که در تهیه و تدوین این پروژه مرا یاری کرده ­اند تشکر و قدردانی می­کنم.
تقدیم به
قهرمان زندگی­ام همسر صبور و مهربانم
و
به خالق زیباترین لحظه های زندگیم، دخترم نگار
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر دو نوع برنامه تمرینی ۴ هفته­ای مقاومتی و پلیومتریک بر عملکرد فوتبالیست­های پسر ۱۵تا ۱۷ سال بوده است. به همین منظور تعداد ۳۰ نفر از دانش ­آموزان فوتبالیست عضو تیم‌های آموزشگاهی استان کرمانشاه به صورت تصادفی به سه گروه ۱۰ نفری که شامل گروه پلیومتریک، قدرتی (با وزنه) و گواه تقسیم شدند. قد، وزن، درصدچربی، پرش عمودی، قدرت بیشینه (دینامومتر) و چابکی ایلی­نویز در روز اول پیش آزمون اندازه ­گیری شد. درروز دوم پیش­ آزمون رکوردهای دوسرعت ۳۶ متر و تست استقامتی یویو ثبت گردید. سپس دو گروه مقاومتی و پلیومتریک به مدت ۴ هفته (سه جلسه در هفته) به تمرینات منتخب مقاومتی و پلیومتریک همراه بازی فوتبال و همچنین گروه گواه به تمرینات تخصصی فوتبال همراه بازی فوتبال پرداختند. کل زمان تمرین برای هر سه گروه ۶۵ الی ۸۵ دقیقه بود. پس از پایان دوره تمرینی، اندازه ­گیری­ها و آزمون­های پس آزمون همانند پیش آزمون به ترتیب در دو روز به عمل آمد و داده ­های خام بوسیله آمار توصیفی و استنباطی کلوموگرف– اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز واریانس با اندازه­ های تکراری، آزمون t جفت شده وآزمون تعقیبی توکی به شرح زیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت: ۱- هر سه گروه در فاکتور­های سرعت دویدن، توان انفجاری و چابکی پیشرفت معنی­داری از پیش آزمون به پس آزمون داشته اند (۰۵/۰p<). 2- تمرینات پلیومتریک و قدرتی هر دو به صورت معنی­داری باعث افزایش قدرت بیشینه شده ­اند اما تمرینات تخصصی فوتبال (گروه گواه) تاثیر معنی­داری برفاکتور قدرت بیشینه نداشته است. ۳- توان هوازی دردو گروه، پلیومتریک و گواه افزایش معنی‌داری داشته اما در گروه قدرتی افزایش معنی داری دیده نشد. نتیجه: ترکیب تمرینات پلیومتریک با تمرینات تخصصی فوتبال در پژوهش حاضر نسبت به روش­های دیگر موجب افزایش مطلوب­تری در عملکرد فوتبالیست­های نوجوان شده است در نتیجه می­توان در جهت افزایش فاکتور­های سرعت، چابکی، توان انفجاری، قدرت بیشینه و توان هوازی از تمرینات پلیومتریک استفاده نمود.

واژگان کلیدی: تمرین قدرتی، تمرین همزمان، فوتبال، پلایومتریک

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: طرح تحقیق ۱
۱-۱- مقدمه و بیان مسئله ۲
۱-۲- مبانی نظری پژوهش ۵
۱-۲-۱- مقدمه ۵
۱-۲-۲- مبانی علم تمرین ۵
۱-۲-۳- اصول تمرین ۶
۱-۲-۴- متغیرهای تمرین ۶
۱-۲-۴-۱- حجم تمرین ۶
۱-۲-۴-۲- شدت تمرین ۷
۱-۲-۴-۳- تراکم (فراوانی) تمرین ۷
۱-۲-۴-۴- مدت تمرین ۸
۱-۲-۵- قلمرو تمرین ۸
۱-۲-۶- اصل اضافه بار- اصل ویژگی ۸
۱-۲-۷- کاربردتمرین­های قدرتی و پلایومتریک در فوتبال ۹
۱-۲-۸- سازگاری­های حاصل از اجرای تمرین­های قدرتی و پلایومتریک ۱۳
۱-۲-۸-۱- سازگاری ساختاری و عضلانی تمرین قدرتی و پلایومتریک ۱۳
۱-۲-۸-۲- سازگاری دستگاه عصبی تمرین قدرتی و پلایومتریک ۱۵
۱-۲-۹- آماده ­سازی در فوتبال ۱۷
۱-۲-۹-۱- نقش قدرت، سرعت و توان در فوتبال ۱۷
۱-۲-۹-۲- بهبود سرعت و قدرت توسط تمرینات قدرتی و پلیومتریک ۱۷
۱-۲-۱۰- چابکی در فوتبال ۱۸
۱-۳- پیشینه تحقیق ۱۸
۱-۳-۱- پژوهش­های انجام شده در داخل کشور ۱۸
۱-۳-۲- پژوهش­های انجام شده در خارج از کشور ۲۲
۱-۴- ضرورت اجرای پژوهش ۲۷
۱-۵- اهداف پژوهش ۲۸
۱-۵-۱- هدف کلی پژوهش ۲۸
۱-۵-۲- اهداف اختصاصی ۲۸
۱-۷- متغیرهای پژوهش ۲۹
۱-۷-۱- متغیر مستقل ۲۹
۱-۷-۲- متغیرهای وابسته ۲۹

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 251
  • 252
  • 253
  • ...
  • 254
  • ...
  • 255
  • 256
  • 257
  • ...
  • 258
  • ...
  • 259
  • 260
  • 261
  • ...
  • 334

نوین گرایان فردا - مجله علمی و آموزشی

 فروش قالب سایت
 نارنگی برای سگ مضر
 نگهداری پامرانین آپارتمان
 جوندگان محبوب
 درس گرفتن از اشتباهات عاطفی
 انیمیشن جذاب
 جذب مشتری درونگرا
 دوست داشتن خود در رابطه
 درآمدزایی شبکه اجتماعی
 بیان احساسات واقعی
 ماندن بعد خیانت
 انیمیشن هوش مصنوعی
 ساخت اپلیکیشن درآمدزا
 فروش محصول دیجیتال
 محتوا باکیفیت
 خروج از رابطه آسیب‌زا
 درآمد تبلیغات کلیکی
 آموزش سگ ژرمن شپرد
 بازاریابی محتوا افزایش ترافیک
 نشانه عشق واقعی
 کسب درآمد طراحی هنری
 حفظ مرزهای احترام رابطه
 ملاک‌های ازدواج روانشناسی
 آموزش هوش مصنوعی کوپایلوت
 فروش تم وردپرس
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آخرین مطالب

  • الگوی ارتباطات میان ‌فرهنگی در اسلام- فایل ۱۵
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : امین زاده- فایل ۵۶
  • تحقیقات انجام شده درباره بررسی ارتباط اهرم عملیاتی و کفایت سرمایه با نوسانات قیمت سهام ...
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع تشخیص-خودکار-نوع-مدولاسیون-دیجیتال-در-سیستم های-OFDM- فایل ۳۲
  • بررسی تاثیر چابکی سازمان بر جلب اعتماد عمومی در اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سمنان- فایل ۴۱
  • گرایش شهروندان به استفاده از دوچرخه- فایل ۱۵
  • واژه ها، ترکیبات، صنایع بدیع، نکته های بلاغی و بعضی نکات دستوری در ۲۰ قصیده اول دیوان مجیرالدین بیلقانی- فایل ۶۶
  • مطالعه واکنشهای ۴و۵و۵-تری متیل-۴و۵- دی هیدرو پیرولو]۱و۲و۹۳۳ [hi -ایندول-۱و۲-دی اون با مشتقات آمین های آروماتیک و کتون ها- فایل ۲
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله استفاده از مزوپروس۹۱SnO2Al-MCM-41 تحت تابش نور مریی وماوراء بنفش برای ...
  • ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب در شهرهای میانی نمونه موردی شهر نیشابور- فایل ۵
  • بررسی وضعیت تغذیه ای درختان، تنوع زیستی زیرآشکوب، ویژگی-های خاک سطحی و ترسیب کربن آن در توده های دست کاشت پهن برگ و سوزنی برگ منطقه مخمل کوه خرم آباد- فایل ۸۸
  • طراحی و ارزیابی نانوحسگر زیستی فیبر نوری جهت شناسایی مواد زیستی- فایل ۸
  • تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران- فایل ۲
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : مقایسه تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر خرید ناگهانی و برنامه ...
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی عوامل موثر بر رضایت مندی شرکت های بازرگانی ...
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره اثرات پیاده ‏سازی شهر الکترونیک بر مدیریت شهری با تأکید بر ...
  • مطالب پژوهشی درباره : آسیب شناسی روابط دولت و نهادهای مدنی در منطقه خلیج فارس ...
  • تاثیر فرهنگ کیفیت محوری بر رضایت مشتریان در بانک کشاورزی استان گیلان- فایل ۳۱
  • انتخاب تامین کننده بهینه توسط خرده فروش تحت سیستم کنترل موجودی توسط فروشنده- فایل ۳
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره رجز خوانی در شاهنامه
  • منابع تحقیقاتی برای پایان نامه : بررسی نقش سیاستهای آموزشی- تربیتی در پیشگیری از بزهکاری- فایل ...
  • بررسی رابطۀ ویژگیهای شخصیتی وسلامت روان دربین دانش آموزان مقطع دبیرستان ۱۰۰ص- فایل ۵۸
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان